پادشاه آرمانی در غالب مکاتب فکری موردتوجه بوده است؛ویژگی های متعدد، مختلف و گاه به شدت متعارضی برای پادشاه آرمانی از سوی متفکران و اندیشمندان مختلف ارائه شده است. نیکولو ماکیاولی اندیشمند عصر روشنگری ایتالیا متأثر از افکار اومانیستی، سکولاریسم و دسپوتیسم و امام محمد غزالی متفکر ایرانی قرون اولیه اسلامی متأثر از اندیشه های ایران باستان و اهل تسنن، این موضوع را به طور جدی مورد توجه قرار داده اند و با این که به دو بستر و مکتب متفاوت تعلق دارند اما هردو در نهایت به تأیید استبداد پرداخته اند. با توجه به اهمیت اندیشه های این دو متفکر و تأثیرگذاری جدی اندیشه های آنان بر متفکران پس از خود و نیز از آن جا که در زمینه ویژگی های پادشاه آرمانی در میان متفکری مسلمان و اندیشمندی رنسانسی تاکنون پژوهشی با رویکرد مقایسه ای صورت نگرفته است، انجام چنین تحقیقی ضرورت دارد؛ و اما با توجه به تفاوت فضای گفتمانی حاکم، زمانی و اندیشه ای دو متفکر مذکور و به دست آمدن نتایج یکسان از اندیشه های آن دو سبب اهمیت این موضوع شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد هر دو اندیشمند در خصوص ویژگی های پادشاه آرمانی نقاط مشترکی دارند. هدف هر دو از پرداختن به سیاست حفظ و افزون نمودن قدرت سلاطین و شهریاران است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.