مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
برنامه ریزی شهری
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۳ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۵
75 - 86
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری یکی از مهم ترین حوزه های مطالعات شهری درکشورهای مختلف است. این مهم به دلیل اهمیت روزافزون مطالعات کیفیت زندگی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری، با توسعه بی رویه و شتابان شهرنشینی به طور عام در جهان سوم و به طور خاص در کشور ایران باعث چند بافتی شدن شهرها گردید، که از لحاظ کیفیت زندگی و کیفیت دسترسی به تسهیلات محله ای و فضای عمومی تفاوت اساسی دارند. بررسی کیفیت زندگی و دسترسی به فضاهای عمومی در شهرهای ایران کمتر صورت گرفته است، که عموماً این تحقیقات به صورت تک بعدی بوده و ابعاد عینی و ذهنی را با هم در نظر نگرفته اند. هدف از این تحقیق تحلیل ابعاد عینی و ذهنی کیفیت دسترسی به تسهیلات محله ای و فضاهای عمومی در سه بافت مختلف شهر مراغه بوده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که از نرم افزار GIS 9.3 و منطق فازی در تحلیل ابعاد عینی و از مدل TOPSIS در تحلیل ابعاد عینی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در محلات بافت جدید اختلاف زیادی بین ابعاد عینی و ذهنی وجود دارد، ولی در محلات بافت قدیم و روستایی این اختلاف کاهش می یابد.
تحلیلی بر رابطه سرانه کاربری های زمین و اندازه شهر در طرح های جامع شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین، تعیین کننده بسیاری از ابعاد گسترش و توسعه شهری در آینده شهرها بوده و می تواند از چالشی ترین بخش های فرایند تهیه طرح های جامع باشد. هرچند در فرایند تهیه طرح های جامع شهری ایران، تلاش هایی برای تعیین منطقی این سرانه ها صورت گرفته، اما عمدتاً متکی بر متون غربی و یا براساس سلایق و تجارب حرفه ای تهیه کنندگان آنها و غالباً فاقد مبانی نظری بوده است. در این میان، می توان رابطه سرانه کاربری ها با اندازه شهر را در زمره مهم ترین موضوعات مورد پژوهش منظور کرد. در این پژوهش، رابطه سرانه کاربری ها با اندازه شهرها در تعداد 40 طرح و با استفاده از روش های کمی مورد تحلیل واقع شد. برای رابطه های همبستگی، مدلسازی آماری از طریق تحلیل های پیش بینی و توابع منتخب آن صورت گرفت. بر اساس تحلیل انجام شده در خصوص رابطه همبستگی میان اندازه شهرها و سرانه کاربری ها، مشخص گردید شیوه نظام مندی برای اکثریت سرانه ها وجود نداشته و سرانه و سهم کاربری های شهری، لزوماً همسو عمل نکرده اند. یافته های این تحقیق می تواند به عنوان چارچوبی برای تحلیل و ارزیابی سرانه های پیشنهادی در طرح های جامع شهری مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تاثیر فرم شهر بر میزان مصرف انرژی عملکردی در بخش مسکونی، نمونه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء راندمان انرژی در بخش مسکونی مناطق شهری در آینده نزدیک به بخش مهمی در دستیابی به توسعه پایدار تبدیل می شود. لذا این مطالعه با هدف بررسی پایداری الگوهای مسکن از منظر انرژی عملکردی صورت گرفته است که در ضمن آن به محاسبه میزان مصرف انرژی عملکردی و بررسی چگونگی ارتباط آن با مشخصه های فرم شهر پرداخته است. در راستای انجام این مهم به بررسی وجود ارتباط بین متغیرهای تحقیق -مشخصه های کالبدی فرم شهر (متغیرهای مستقل) و اطلاعات میزان مصرف گاز و برق خانوارها در طول یک سال (متغیرهای وابسته)- اقدام شده است و الگوهای مسکونی به هفت دسته کلی حیاط مرکزی، بافت فرسوده، ویلایی، ردیفی یک، دو و سه طبقه و آپارتمانی تفکیک شده اند. تحلیل نتایج حاصل از تحلیل همبستگی آشکار می سازد که بین الگوی سکونت و میزان مصرف انرژی عملکردی رابطه همبستگی قوی وجود دارد. همچنین بین کیفیت بنای ساختمان، عمر ساختمان، نوع سازه و مساحت با میزان مصرف انرژی عملکردی رابطه همبستگی با شدت متوسط برقرار است. در بخش تحلیل واریانس نیز مشخص شد که خانه های حیاط مرکزی با 65 گیگاژول بر متر مربع دارای بیشترین سرانه مصرف انرژی عملکردی در بین سایر الگوهاست و یکی از دو گونه سکونتی ویلایی با سرانه انرژی عملکردی 8 گیگاژول بر متر مربع و بافت فرسوده با سرانه انرژی عملکردی 14 گیگاژول بر متر مربع کارآمدترین گونه سکونتی تشخیص داده شدند.
شاخص های محیط انسان ساخت و تاثیرات آن بر آلودگی هوا (مطالعه موردی: محدوده پیرامونی چهارده ایستگاه سنجش کیفیت هوا در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
55 - 66
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی و در پی آن طراحی مشخصه های محیط انسان ساخت، می تواند بر نحوه ی زندگی در شهرها و سلامت عمومی شهروندان مؤثر باشد، چگونگی جریان های حرکتی و حمل ونقل شهری، مصادیقی تامل برانگیز از این تاثیرگذاری هستند. براین اساس، هدف اصلی این مطالعه، تحلیل اثرات سنجه های محیط انسان ساخت بر کیفیت هوای شهری است. در این رابطه، شاخص های محیط انسان ساخت در زمینه کاهش اتکا به حمل و نقل موتوری و ارتقای پیاده مداری، کاهش جزایرگرایی و افزایش ریه های تنفسی شهر از متون نظری استخراج و در محیط نرم افزار Arc Map مورد تحلیل قرار گرفت. در ادامه ارتباط شاخص های مذکور و میانگین غلظت سالیانه آلاینده های O3، NO، NO2، CO و PM10 در سال 1389 بررسی گردید. براساس نتایج پژوهش، شاخص های محیط انسان ساخت با غلظت آلاینده های هوا دارای همبستگی هستند. براساس تحلیل فضایی مرکز-پیرامون غلظت آلاینده ها، غلظت آلاینده ها در نواحی مرکزی و غیرمرکزی شهر متفاوت است. این ارتباط در زمینه دو آلاینده O3 و PM10 به خوبی مشخص است، به طوری که با فاصله از مرکز شهر، آلاینده ی ثانویه O3 افزایش یافته و آلاینده ی اولیه PM10 کاهش می یابند. همچنین تحلیل فضایی شاخص های محیط انسان ساخت نشان داد که با فاصله از مرکز شهر شاخص های تراکم جمعیتی، تراکم تقاطع ها، تراکم واحدهای خرده فروشی و مساحت فضاهای باز شهری کاهش می یابد.
عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران؛ فرامطالعه چارچوب نظری مقاله های علمی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی از موضوعاتی است که در دهه اخیر ذهن جامعه علمی کشور را در حوزه ی مطالعات شهری بسیار به خود مشغول کرده است؛ صاحب نظران متعددی در این حوزه به ایراد نظر پرداخته اند و پژوهش های مختلفی در این زمینه انجام یافته است. از این رو مقاله حاضر در نظر دارد تا به واکاوی و آسیب شناسی حوزه نظری پژوهش های انجام شده در قلمرو میان رش ته ای عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران بپردازد. مقاله پیش رو از نوع ترکیبی و مبتنی بر راهبرد فرامطالعه است. جامعه ی آماری پژوهش را ۴۴ مقاله علمی-پژوهشی با محوریت موضوعی عدالت فضایی در ب ازه زم انی ۱۳۸۳-۱۳۹۴ تشکیل می دهد. به منظور گردآوری و تحلیل داده ها از شیوه هایی چون مرور نظام مند و کدگذاری باز استفاده شده است. در این زمینه فرم جامعی مخصوص تلخیص و استخراج داده از پژوهش های منتخب تهیه شد که حاوی مقوله هایی در خصوص مشخصات عمومی و چارچوب نظری مقاله ها بود. نتایج پژوهش بیانگر عمق کم مطالعات در قلمرو نوظهور و میان رشته ای عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران است. پ ژوهش های انجام شده، به صورت فراگیری تلقی سوسیالیستی از عدالت فضایی را مفروض گرفته اند؛ لذا در بیش تر پژوهش ها، رویکردی توزیعی از نوع برابری محور به بحث عدالت در شهر موردتوجه قرارگرفته و از توجه به ریشه های بی عدالتی در قالب عدالت ساختاری بازمانده اند.
کاربرد روش تحلیل عاملی اکتشافی در برنامه ریزی شهری و منطقه ای؛ مورد پژوهی: سنجش وضعیت پایداری اجتماعی در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تحلیل عاملی اکتشافی یکی از پرکاربرد ترین روش ها در همه علوم از جمله در شهرسازی است. در فرایند بکارگیری این روش، محقق باید تصمیمات جدی متعددی را که در نتایج بدست آمده تاثیر گذارند، اتخاذ کند. این مقاله مراحل مختلف تحلیل عاملی اکتشافی و تصمیمات تحلیلی که در هر یک از این مراحل باید اتخاذ شوند را مطرح کرده، اثرات احتمالی این تصمیمات بر نتایج تحلیل را نشان داده، و توصیه هایی نیز برای دستیابی به نتایج مطلوب در تحلیل مباحث شهری و منطقه ای ارائه میکند. علیرغم اینکه تحلیل عاملی اکتشافی یک روش و رویکرد پیچیده ای بنظر می رسد، در عمل فرایند تحلیل عاملی اکتشافی شامل مراحل مشخص و خطی شش گانه است که این مراحل مسیر تصمیم مناسبی را برای انجام تحلیل عاملی اکتشافی در برنامه ریزی شهری و منطقه ای ارائه می دهد: شناسایی متغیرها/شاخصهای تبیین کننده موضوع، کنترل تناسب داده ها برای انجام تحلیل عاملی، تعیین روش و تعداد عواملی که باید استخراج کرد، انتخاب روش دوران عوامل، تفسیر و نامگذاری عوامل، و محاسبه امتیازات عاملی. هریک از مراحل شش گانه مذکور در این مقاله به تفصیل توضیح داده شده و مثال کاربردی با استفاده از نرم افزار SPSS برای سنجش پایداری اجتماعی
فهم فضاهای خاکستری: جایگاه قدرت در فرایند مناسبات سکونتگاه های غیررسمی (مورد مطالعه: شهرک رضویه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، فضای خاکستری شهری به یکی از پدیده های رایج کلانشهرها و به ویژه تهران تبدیل و منجر به ظهور مجموعه ای از نهادها، هویت ها، روابط قدرت، شیوه ها و گفتمان ها در این فضاها شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی ساختارهای موجود، جایگاه قدرت و سیاست در سطوح برنامه ریزی شهری این فضاها است. در راستای این هدف، پژوهش حاضر، در پی پاسخ به دو سوال اصلی است، ابعاد شکل دهنده ی تجربه زندگی در فضاهای خاکستری چیست؟ وآیا ساکنان این فضاها می توانند در برنامه ریزی و تصمیم گیری این محیط نقش داشته باشند؟ بنابراین، با اتکا بر روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و بر پایه مصاحبه ی ساخت نیافته، به تفسیر توصیف های ساکنان شهرک رضویه پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شش مقوله ی "سایه اندازی مناسبات قدرت، سایه ی سرمایه ی محیطی، سایه ی تعارض منافع، حاشیه ی سیاست گفتمان، حاشیه ی حق شهری و حاشیه ی شهروندی نابرابر"، مقولاتی هستند که توسط آن ها می توان تجربه ی ساکنان این فضاها را توصیف و در چارچوب مدل پارادایمی، مفهوم یابی فضای خاکستری شهری و فرایند مشروعیت بخشی، آن را تعریف نمود. همچنین، اهمیت بُعد اقتصادی- سیاسی تغییرات و جایگاه قدرت در کنار سایر ابعاد اجتماعی- فضایی این فضاها، طیفی از شهروندی نابرابر در مناطق کلانشهری با ضریب قطبش بالا را نمایان می سازد.
شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی و طراحی شهر دوستدار سالمند (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
الگوی جمعیت جهانی، روندی روبه رشد به سوی سالمندی دارد و ضروری است فضاهای شهری، سازه ها و خدمات به طور ایدئال با ذهنیت سالمندان برنامه ریزی و طراحی شوند. دراین راستا، در سال 2006 سازمان بهداشت جهانی 8 شاخص کلیدی را به عنوان ضروریات شهر دوستدار سالمند مطرح کرده که نیازمند برنامه ریزی و طراحی شهرها در راستای تحقق این شاخص ها احساس می شود. با توجه به اهمیت تحقق شهر دوستدار سالمند در عصر حاضر، هدف از تحقیق حاضر شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی و طراحی شهر دوستدار سالمند در کلان شهر تبریز است. روش تحقیق در مطالعه حاضر، کمّی با ماهیت کاربردی-توسعه ای است که به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار Warp-PLS استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان شهری تبریز (حدوداً 1500 نفر) است و حجم نمونه براساس مدل اصلاح شده کوکران 340 نفر برآورد شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بیشترین اثرگذاری در تحقق شهر دوستدار سالمند تبریز، در بُعد برنامه ریزی مربوط به مؤلفه های نظام برنامه ریزی و مدیریتی یکپارچه و هماهنگی و مشارکت نهادی و در بُعد طراحی مربوط به مؤلفه های کالبد دوستدار سالمند و حمل ونقل است که به ترتیب ضرایب استخراج شده براساس مدل ساختاری تحقیق برای هر کدام 76/0، 68/0، 62/0 و 57/0 بوده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که بهره مندی از دیدگاه های همه شمولی فضاهای شهری همچون دیدگاه بنکزون 1 ، گلداسمیت 2 و طراحی اجتماعی ضرورتی اجتناب ناپذیر برای تحقق شهر دوستدار سالمند تبریز است.
تحلیل (SWOT) مشارکت شهروندی در طراحی الگوهای برنامه ریزی مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال شانزدهم زمستان ۱۳۸۸ شماره ۴۷
161 - 196
مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به دو سوال اساسی است. مشارکت شهروندی در طراحی الگوهای برنامه ریزی شهری چه جایگاهی دارد؟ نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای مشارکت شهروندان در طرح های برنامه ریزی شهری کدامند؟ برای پاسخ به پرسش نخست مشارکت شهروندی از جنبه ذهنی بررسی شده است. این بخش تغییر در گرایش ها، باورها و دیدگاه های مردم را مورد توجه قرار می دهد. برای پاسخ به پرسش دوم، رفتار مشارکت، ساز و کار و نحوه مشارکت در حوزه های فرهنگی –اجتماعی، مدیریتی، حقوقی و فضایی بررسی شده است. این مطالعه به روش تحقیق کیفی انجام شده است. جمع آوری اطلاعات در قالب پرسشنامه باز همراه با مصاحبه عمیق و با تکنیک تجزیه و تحلیل صورت گرفته است. بررسی نقاط قوت، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای اجتماعی-فرهنگی، مدیریتی، قانونی و فضایی-کالبدی مشارکت شهروندان در طراحی، اجرا، حفاظت و نگهداری از طرح ها و برنامه های شهری از دلایل اساسی انتخاب این تکنیک است. جامعه آماری شامل 30 نفر از اساتید و صاحب نظران حوزه های برنامه ریزی شهری و مشارکت شهروندی است که از بین اساتید دانشگاه تهران و سازمان شهرداری شهر تهران در سال 1386 به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب و بررسی شده است. نتایج نشان داد که طراحی الگوهای جامعه برنامه ریزی شهری در شهر تهران مستلزم مشارکت فعال شهروندان است. این مشارکت باید داوطلبانه و هدفمند صورت گیرد. برنامه ریزان شهری نخست باید بر مشارکت ذهنی و تغییر در باورها و گرایش های شهروندان تاکید نمایند. رفتار مشارکتی در برنامه های شهری نیز باید در دو بخش انجام شود. در طراحی و اجرای برنامه های شهری، باید مشارکت متخصصین و نخبگان در اولویت قرار گیرد. اما عمده مشکلات شهر تهران مربوط به حفاظت و نگهداری از طرح ها و برنامه های اجرا شده است. جلب مشارکت زنان، جوانان و بازنشستگان و علاقه مندان و تعیین سازوکارهای مشارکتی آنان در حوزه های اجتماعی، مدیریتی، قانونی و فضایی-کالبدی می تواند کارایی، اثر بخشی و بهره وری برنامه های مدیریت شهری را تقویت کند.
گفتگوی پایدار (اخلاقی) در برنامه ریزی شهری بر اساس نظرگاه ایرانی-اسلامی (مولانا) و غربی (باختین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان مطرح شدن انقلاب مشارکتی در دهه 50 میلادی تاکنون، پژوهشگران و محققان مختلف، تلاش های بسیاری در زمینه چگونگی تحقق مشارکت اجتماعی در برنامه ریزی ها در سطوح و مقیاس های مختلف، انجام داده اند. از سوی دیگر، با مطرح شدن موضوع پایداری در دهه های پیشین و آمیختگی آن با موضوع مشارکت اجتماعی، این تلاش ها شدت گرفته است. در مقاله حاضر، ابتدا این مدعا که محوری ترین موضوع در مشارکت اجتماعی، مفهوم گفتگو است، با استفاده از متون فکری و فلسفی مورد مداقه قرار گرفته است. سپس به منظور تدوین چارچوبی برای گفتگوی پایدار، به صورت توامان به اندیشه ایرانی- اسلامی و اندیشه غربی رجوع شده است. بر این مبنا، اندیشه مولانا به عنوان نماینده اندیشه ایرانی- اسلامی و میشاییل باختین به عنوان نماینده اندیشه غربی مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از روش تحلیل محتوای تفسیری، مولفه های گفتگوی واقعی در اندیشه مولانا و باختین، از بخش نخست مثنوی معنوی مولانا و کتاب تخیل مکالمه ای باختین، استخراج شده است. نتایج تحلیل نشان داد گفتگو صرفا انتقال پیام نیست بلکه تجربه دنیایی جدید و به طور عام تجربه «دیگری» است. همچنین مشخص شد، گفتگو منحصر به ماده کلامی نیست و پایداری آن وابسته به امتداد آن در ضمایر و به بیان دیگر، ارتقاء از سطح همزبانی به سطح همدلی است. در نهایت، چارچوب پیشنهادی گفتگوی پایدار (اخلاقی) به صورت فرایندی پیشنهادی برای کاربست در برنامه ریزی شهری، در روندی غیرخطی، ارائه گردید.
تحلیل شاخص های شهر دوستدار کودک در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی از قبیل معابر، پارک ها و زمین های بازی، عرصه ای برای اجتماعی شدن کودکان محسوب می شود. آماده سازی فضای شهر برای کودکان هم مسئولیت های اجتماعی آنان را برای زندگی شهری بالابرده و هم باعث می شود که آنان در آینده بیشتر به محیط و فضاهای شهری احترام بگذارند و در حفظ و نگهداری آن بکوشند. به همین منظور پژوهش حاضر باهدف تحلیل شاخص های شهر دوستدار کودک در کلان شهر اهواز تدوین شده است. به لحاظ هدف، این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی– نظری و به لحاظ ماهیت و روش، در زمره تحقیقات توصیفی– تحلیلی است. نتایج شاخص های برازش مدل تحلیل عاملی مرتبه اول حاکی از تأیید تمامی شاخص های (ایمنی و سهولت تردد کودکان؛ امنیت کودکان؛ فضای شهربازی کودکان؛ دسترسی به خدمات، آموزش و فرهنگ؛ و شهر دوستدار کودک) می باشد. همچنین طبق نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری می توان گفت که ضریب مسیر بین ایمنی و سهولت تردد کودکان؛ امنیت کودکان؛ فضای شهربازی کودکان؛ دسترسی به خدمات، آموزش و فرهنگ؛ و شهر دوستدار کودک به ترتیب برابر با 244/0؛ 176/0؛ 225/0 و 194/0؛ می باشد و چون این مقادیر بیشتر از 96/1 ± است؛ لذا رابطه همه شاخص ها با شهر دوستدار کودک معنادار می باشد. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد که سطح معناداری به دست آمده از آزمون فریدمن کمتر از 05/0 می باشد، درنتیجه بین میانگین رتبه متغیرهای پژوهش در سطح 95 درصد اطمینان تفاوت وجود دارد (001/0 = p)؛ به عبارت دیگر اولویت شاخص های شهر دوستدار کودک در مناطق هشتگانه شهر اهواز از دیدگاه پاسخگویان یکسان نبود.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر پدیده فقر شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فقر و پیامدهای منفی آن توسعه انسانی را محدود می کند، به طوری که فقرا اغلب در سطح نهایی آسیب پذیری در برابر نابسامانی های بهداشتی و اقتصادی و بلایای طبیعی قرار دارند. اکنون متفکران، سیاست گذاران و مدیران و برنامه ریزان شهری کاملاً آگاه هستند که ریشه اکثر مسائل اجتماعی- فرهنگی در شهرها تمرکز فقر است. علیرغم تلاش های دولت ها و نهادهای حاکمیتی برای بهبود زندگی ساکنان شهری خود، فقر همچنان پایدارترین معضل اجتماعی- اقتصادی در کلان شهرهای ایران است که سهم فقر جهانی در آن ها در حال افزایش است. در این میان داشتن مطالعه ای جامع در خصوص فقر که در بردارنده تحلیل دقیقی از عوامل ایجابی آن باشد لازم به نظر می رسد. به همین منظور پژوهش حاضر باهدف بررسی و سنجش عوامل مؤثر بر پیدایش پدیده فقر شهری در کلان شهر اهواز تدوین شده است.داد
داده و روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی- نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، فقر شهری در قالب پنج بُعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی، کالبدی- زیرساختی و محیطی- جغرافیایی در قالب 36 شاخص بررسی شده است. برای سنجش، تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر پدیده فقر شهری در منطقه موردبررسی، از آزمون فریدمن و آزمون های آماری T مستقل در نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر این بوده است، در بٌعد اقتصادی بیش ترین تأثیر را نداشتن شغل و درآمد پایدار با میانگین 4/09، بوده است و در بٌعد اجتماعی- فرهنگی بیش ترین تأثیر را عدم مشارکت زنان در تصمیم گیری ها، با میانگین 3/08، داشته است و همچنین در بُعد مدیریتی- نهادی بیشترین تأثیرپذیری فقر شهری در کلان شهر اهواز از عامل تحریم ها، با میانگین 3، تأثیر مثبت و معناداری داشته است. پدیده فقر شهری از دیدگاه شاخص های کالبدی و زیرساختی بیشترین تأثیرپذیری را از عامل عدم زیرساخت فعالیت های فرهنگی، حاشیه نشینی به ترتیب با میانگین 3/07 و 3 داشته است. آخرین مؤلفه از عوامل تأثیرگذار بر الگوی فقر شهری که در این تحقیق به آن پرداخته شده عوامل محیطی – جغرافیایی است که گویه های موقعیت جنگ تحمیلی و موقعیت خاص منطقه به ترتیب با میانگین 4/05 و 3، بیشترین اثرگذاری را بر وجود پدیده فقر شهری را در کلان شهر اهواز داشته است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل پرسشنامه نشان می دهد، بخش عمده ای از ساکنین شهر اهواز را اقشاری با وضعیت نامناسب اقتصادی تشکیل می دهند. همچنین معضل بیکاری و حاشیه نشینی در این شهر به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد و گسترش فقر بشمار می آید.
تبیین پدیده زوال شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : نیاز به طرح و بررسی مسائل شهری به صورت سیستماتیک و در پیوند با حوزه های اجتماعی-اقتصادی، یکی از وظایف اصلی برنامه ریزی شهری به شمار می آید. یکی از حوزه هایی که به شدت نیازمند این گونه از تحلیل است، حوزه ناکارآمدی و زوال شهری است، که عمدتا به صورت بافت های ناکارآمد و منزوی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. عدم توجه به چنین کارکردهایی، طرح های توسعه شهری را به سمت ناکارآمد متمایل می نماید. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و نتایج زوال شهری در ایران، نیز شناسایی روندهای پیش روی زوال شهری بوده است.
داده و روش : جهت انجام پژوهش حاضر از روش کمی استفاده شده است. نمونه آماری مورد استفاده 10 کارشناس حوزه مطالعات شهری بوده است. دو مدل MicMac وScenarioWizard مورد استفاده قرار گرفته است. مدل نخست جهت شناسایی عوامل تأثیرگذار و تاثیرپذیر و مدل دوم جهت پیش بینی روندهای پیش روی شاخصه های تبیین کننده زوال شهری در ایران مورد استفاده قرار گرفته است.
یافته ها : 45 شاخص مرتبط با زوال شهری مورد مقایسه قرار گرفت. تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین موارد شناسایی گردید. در نهایت مشخص گردید که فساد مالی گسترده، توزیع رانتی درآمدهای نفتی (یارانه ای)، مدیریت غیریکپارچه شهری، توزیع رانتی مشاغل و پست های حکومتی، نفوذ نهادهای دولتی-حکومتی در ایجاد و پیوستن نواحی جدید به شهرها تأثیرگذارترین عوامل زوال شهری بوده اند. در ادامه مشخص گردید، 8 سناریو به سرعت بیشتر رو به زوال پیش می روند و 14 سناریو با سرعت کنونی رو به زوال خواهند بود.
نتیجه گیری : توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، برای تصمیم سازان برنامه ریزی کلان و برنامه ریزی شهری در سطوح ملی و منطقه ای کارآمد خواهد بود.
فراتحلیل کیفی ساز و کارهای رانت در نظام برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: یکی از ریشه های اساسی پیدایش بی عدالتی در شهرها، تولید و توزیع رانت، رانت جویی و رانت زایی نظامات شهرسازی قلمداد می شود. در ایران نیز وجود رانت به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجادکننده نابرابری، مد نظر کارشناسان مسائل شهری قرار گرفته است. پژوهش حاضر نیز با مد نظر قرار دادن رانت در نظام شهرسازی ایران در ابتدا با استفاده از بررسی های اسنادی و کتابخانه ای، پژوهش های انجام شده پیرامون رانت در ارتباط با مسائل شهری ایران را مورد بررسی قرار داد و مشخص نمود غالب پژوهش ها به صورت مصداقی به مسئله رانت در شهر پرداخته اند و هر یک از زاویه نگاه خود به این مسئله پرداخته و در این میان جای یک فراتحلیل کلی از پژوهش های صورت گرفته، خالی است، بنابراین پژوهش حاضر، فراتحلیل کیفی مقالات مرتبط با رانت در نظام شهرسازی ایران را مورد هدف قرار داد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با استفاده از روش های تحقیق کیفی به تحلیل محتوای مسئله رانت پرداخته است. مقالات علمی-پژوهشی مرتبط با رانت در نظام شهرسازی ایران، در پژوهش حاضر مورد بررسی دقیق قرار گرفت و در ابتدا با جستجوی کلیدواژه رانت در پایگاه های علمی معتبر مقالات فارسی زبان که همه نشریات معتبر کشور را پوشش می دهند، مقالاتی که کلمه «رانت» در عنوان،و یا کلیدواژه های اصلی مقاله بود، گردآوری شدند. پس از بررسی اولیه مقالات و حذف متشابهات، و محدود کردن آن ها به مقالات علمی-پژوهشی معتبر وزارت علوم و سپس استخراج مقالاتی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به مسائل شهری ارتباط پیدا می کردند، مشخص شد که مجموعاً 50 مقاله علمی-پژوهشی در این ارتباط از ابتدا تا بهمن ماه 1400 انجام شده است. سپس همه مقالات با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مورد بررسی قرار گرفت و داده های مرتبط با رانت در نظام برنامه ریزی شهری ایران در مرحله اول با روش کدگذاری باز، در این نرم افزار، کدگذاری شدند. برای تحلیل کدهای استخراجی از مدل «نیروی محرکه-فشار-وضعیت-تاثیر-پاسخ» و چهار مرحله تحلیل و شناسایی در این مدل، استفاده شد. با استفاده از روش های کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، نیروهای محرکه ایجاد کننده رانت، فشارها و جریانات برآمده از نیروهای محرکه، وضعیت های ایجاد شده در پی رانت ها و تاثیرات و پیامدهای متاثر از وضعیت رخ داده، شناسایی و هر یک از این مراحل نیز متناظر با اهداف پژوهش، یعنی دستیابی به مولفه های کلان رانت زا، تبیین ساز و کارهای رانت زا و مشخص ساختن آثار و پیامدهای رانت زایی در نظام برنامه ریزی شهری ایران، تحلیل شدند. یافته ها و بحث: بررسی کدهای پرتکرار مقالات نشان می دهد که پرتکرارترین کدها عبارتند از: ضعف سیستم مالیاتی، دولت رانتیر، از بین بردن انگیزه تولید، فروش تراکم، اختلاف طبقاتی در شهر، فروش ضوابط شهری، سوداگری زمین و مسکن، بی عدالتی، رانت در بودجه ریزی و قانون گذاری، درآمد بدون زحمت، منابع طبیعی فراوان، نداشتن منابع درآمدی مناسب، توزیع رانت دولتی، ضعف زیرساخت های نهادی، اعطای مجوز رانتی، اقتدارگرایی دولتی، تضعیف جامعه مدنی، تضعیف دموکراسی. وجود ضعف سیستم مالیاتی در کنار مواردی نظیر فروش تراکم و ضوابط شهری و نداشتن منابع درآمدی مناسب، در میان کدهای پرتکرار نشان می دهد که ضعف تامین مالی نهادی در نظام شهرسازی ایران، نقش مهمی در ارتباط با رانت بر عهده دارد. از طرف دیگر وجود کدهای پرتکرار دیگری نظیر از بین بردن انگیزه تولید، سوداگری زمین و مسکن، درآمد بدون زحمت و افزایش تمایل به رانت جویی، بیانگر آن است که ضعف تامین مالی عمومی نیز بر رانت زایی نظام برنامه ریزی شهری تاثیر مهمی دارد. همچنین وجود کدهای پرتکراری نظیر اقتدارگرایی دولت و دولت رانتیر در برابر تضعیف جامعه مدنی و تضعیف دموکراسی نیز جالب توجه است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد اصلی ترین ساز و کارهای رانت زایی در نظام شهرسازی ایران عبارتند از: فعالیت های سوداگرانه در شهرها و نبود ساز و کار مناسب جهت مقابله با سوداگری در بازار زمین و مسکن، ضعف طرح های توسعه شهری، عدم آماده سازی و عرضه مناسب زمین شهری، استفاده از ضعف های قوانین و مقررات، رانت جویی تیم های سیاسی، امنیتی بودن فضا، ضعف نیروی انسانی در سازمان ها و عدم دخالت صحیح سیستم نهادی. همچنین پژوهش حاضر نشان داد که در پی توزیع رانت، در نظام شهرسازی ایران، قدرت مدیریت شهری کاهش یافته، بازار زمین و مسکن سرمایه ای شده و شکاف و جدایی گزینی در شهر رخ می دهد. همچنین توسعه شهری قطبی و محروم ماندن بسیاری شهرها، نیز از وضعیت های ایجاد شده به دنبال جریانات رانتی هستند.
تأملی بر فرآیند آینده نگاری راهبردی در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای آشوبناک امروز، هر لحظه با مجموعه ای از عدم قطعیت ها روبرو هستیم که می توانند شهرها را تحت تاثیر قرار دهند. بدین منظور باید از رویکردهای سنتی در برنامه ریزی شهری فاصله گرفت و به ابزارها و نگاه های نوین توسل جست. در این میان آینده نگاری راهبردی که با تلفیق دو حوزه آینده نگاری و برنامه ریزی راهبردی بدست آمده، می تواند گره گشای مسائل برنامه ریزی شهری باشد. یکی از چالش های پیش روی این حوزه، نبود فرآیند مشخص آینده نگاری راهبردی شهری می باشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر؛ «تبیین فرآیند آینده نگاری راهبردی شهری» است. در این مسیر با اتخاذ رویکردی کیفی و بهره گیری از روش فراترکیب تلاش شده است تا مدل فرآیندی آینده نگاری راهبردی شهری تدوین گردد. برای این امر با جستجوی پایگاه اطلاعاتی معتبر، 97 مقاله در حوزه مذکور شناسایی گردید. در مرحله بعد با استفاده از روش کسپ، مقالات مذکور غربال و در نهایت25 مقاله انتخاب شد. سپس مقالات مذکور در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. جهت کدگذاری از نرم افزار Maxqda2020 بهره گرفته شده است. بطور کلی 225 کد باز از مقالات منتخب بدست آمده و بر مبنای آن کدگذاری محوری و گزینشی انجام گردید. در مجموع 10 مفهوم و 3 مقوله شناسایی و در انتها نیز مدل عمومی فرآیند آینده نگاری راهبردی شهری تدوین گردید.
تحلیلی بر برنامه ریزی توسعه شهر سردشت با رویکرد استراتژی توسعه شهری (CDS)
استراتژی توسعه شهری (CDS) فرایندی است که چشم انداز بلندمدت توسعه همه جانبه شهر را مشخص می سازد. در این طرح ها علاوه بر رویکرد کالبدی بر تقویت اقتصاد شهر، حفظ محیط زیست ، ارتقاء ساختار شهر نیز تاکید داشته و برنامه های کوتاه مدت اجرایی مسیردستیابی به اهداف برنامه تعیین می گردد. مشارکت مردم، برنامه ریزان و مدیران شهری در کلیه مراحل تهیه، اجرا و نظارت از معیارهای تحقق پذیری این استراتژی است. سردشت از جمله شهرهایی است که رویکرد حاکم بر برنامه ریزی آن؛ رویکرد بالا به پایین بوده که مشارکت مردم در توسعه شهری ضعیف می باشد. هدف این پژوهش شناخت نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها شهر بر اساس رویکرد فوق است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل SWOTبه منظور ارائه استراتژی های مناسب است. بدین منظور در پژوهش حاضر، عوامل اصلی تأثیرگذار بر توسعه شهر با استفاده از پرسش نامه توسط کارشناسان شهری و شهروندان شناسایی شده و پس از ارزیابی و تشکیل ماتریس SWOTو وزن دهی عوامل مذکور استراتژ ی های مناسب ارائه شده است. نتایج حاصله از ارزیابی نشان می دهد که مناسب ترین استراتژی توسعه شهر سردشت SO(استراتژی های توسعه ای) با مشارکت فعال مردم است.
ارزیابی ساختار کالبدی- فضایی شهرهای ایران از دیدگاه مدرنیسم و پست مدرنیسم (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی مراحل رشد و توسعه کالبدی شهرهای جهان حاکی از تأثیر دو پارادایم مدرنیسم و پست مدرنیسم بر سازمان و ساختار فضایی شهرها می باشد. به گونه ای که تأثیرات این دو پارادایم منجر به توسعه شهرها، ایجاد و توسعه شبکه ارتباطی و بزرگراه ها، ایجاد شهرک های اقماری و حومه شهرها شده و بیش ترین تأثیر را در حوزه فضایی و کالبدی شهرها برجای گذاشته است. مدرنیسم و اثر آن مدرنیته، تأثیراتی بنیادی در حوزه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی فضایی داشته است و بیش از همه، تحول جامعه شهری، آن هم در ابعاد کالبدی- فضایی شهر، را هدف قرار داده و مفاهیم کهن شهرسازی را به شدت دگرگون کرده است. از سویی دیگر پست مدرنیسم نیز در زمینه ی اقتصادی، اجتماعی، سیاست و درزمینه روش شناسی نیز تأثیراتی بر سازمان فضایی شهر داشته است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ساختار فضایی کلان شهر تهران از دیدگاه مدرنیسم و پست مدرنیسم می باشد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی تدوین شده است. یافته ها حاکی از آن است که در مدرنیسم مؤلفه های دیدگاه کالبدی و شهرسازی تک بعدی، ایجاد فضاخورها نظیر؛ ایجاد بزرگراه ها، شبکه های هوایی و معماری و ساخت وساز بلند مرتبه و دانه دار به ترتیب در جایگاه های اول تا سوم و در پست مدرنیسم مؤلفه های؛ ترکیب کاربری ها و وجود تنوع در ساخت مسکن، وجود اصل اختیار در کالبد شهر و تراکم متوسط و کاربری ترکیبی اشاره کرد که در جایگاه های اول تا سوم ازلحاظ تأثیرگذاری بر ساختار فضایی بر کلان شهر تهران نقش داشته اند. بنابراین تلفیق دانش و تجربیات بومی، مدرن و پسامدرن می تواند ضمن حفظ هویت شهری، ایمنی، زیبایی، توسعه پایدار شهری را تحقق بخشد.
نقش آرام سازی ترافیک در برنامه ریزی شهرهای دوستدار– کودک و انسان محور(مورد مطالعه: زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
با رشد سریع شهرنشینی، سلامت کودکان یکی از مهمترین مشکلات در بسیاری از کشورها است که از آن به عنوان یکی از دلایل اصلی فقدان محیط دوستدار کودک در شهر یاد شده است. یک شهر دوست داشتنی برای همه ساکنان آن دوستانه است. ایجاد یک شهر دوستدار کودک شامل تخصیص زیرساخت ها و امکانات عمومی (فضای سبز، زمین بازی، فضاهای مشارکتی) به نفع کودکان است. هدف این تحقیق، شناسایی و برنامه ریزی برای فضاهای دوستدار کودک شهری زنجان می باشد. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. به منظور تحلیل داده ها و نمایش نتایج از سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. نتایج نشان داد که محلاتی چون بهارستان، امیرکبیر، زیبا شهر و اراضی پایین کوه به دلیل وجود معابر فرعی و محلی مسدود(بن بست) همراه با دوربرگردان جهت گردش وسایل نقلیه، درصد تصادفات کمتری داشته و از سویی کودکان بیشتری از فضای خیابان به عنوان زمین بازی استفاده می کنند. از طرف دیگر، محله اسلام آباد با داشتن شبکه معابر شطرنجی بیشترین درصد تصادفات در خیابان های محلی را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که این محله به دلیل داشتن تراکم بالای جمعیت، اشغال و حاکمیت طبقه کم درآمد در آن، همچنان از خیابان ها به عنوان فضای اصلی بازی کودکان استفاده می کنند که این امر نیاز به توجه و بازنگری اساسی دارد.
تحلیلی بر توان های بالقوّه برندسازی بندرانزلی، با تأکید بر مؤلفه های کالبدی و فضایی، از منظر تصاویر ذهنی سهامداران برند مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
در دو دهه اخیر، برندسازی شهری، به عنوان راهبردی کلان جهت مدیریت حُسن شهرت شهری و اصلاح تصاویر مکانی، در راستای نیل به ارتقاء جوانب متنوع رقابت پذیری شهری، از سوی مدیران و سیاست گذاران شهری مورد توجه قرار گرفته است. لیکن بنا به دلایل متعدد، این رویکرد کمتر در مدیرت شهرهای ایران تجلّی یافته است. تحقیق پیش رو، در روش توصیفی - تحلیلی، همراه با مطالعات کتابخانه ای و میدانی، کوششی جهت سنجش ظرفیت های بالقوه برندسازی شهر بندرانزلی از منظر مخاطبان بیرونی برند احتمالی مکانی می باشد. در اثبات فرضیه اصلی و پرسش نخست این تحقیق، مبتنی بر آزمون فریدمن با مقدار آماره X 2 محاسبه شده (435/73) و درجه آزادی 4، با 95 درصد اطمینان، نتایج نشان از آن داشت که ظرفیت ها و توان های بندرانزلی، از منظر تصاویر ذهنی مخاطبان بیرونی، قابلیت مبدل شدن به یک فرایند برندسازی شهری را دارد. در پاسخ به پرسش دوم این تحقیق نیز، این نتیجه حاصل شد که عناصر کالبدی و فضایی بندرانزلی، از منظر میزان یادآورسازی نام بندرانزلی، در تصاویر ذهنی مخاطبان بیرونی دارای اثرات همسان نیستند. لذا تأثیرات آن ها نیز در فرایند برندسازی بندرانزلی یکسان نخواهد بود. پاسخ به پرسش دوم با روش تاپسیس، نشان از آن داشت که عناصر طبیعی یا مصنوع مرتبط با سواحل دریا و تالاب از مهمترین مؤلفه های کالبدی و فضایی می باشند که تصاویر ذهنی مخاطبان بالقوّه برند بندرانزلی را از نام این شهر، شکل داده اند. همچنین هویت رقابتی برند بندرانزلی منطبق بر سه فعالیت کلان اقتصادی با اولویت های "بازرگانی و حمل ونقل دریایی"، "گردشگری" و "صید و صنعت شیلات" است که امکان رقابت با سایر برندهای شهری را می یابد.
دلالت های نظریه کنشگر-شبکه برونو لاتور در برنامه ریزی شهری با تأکید بر سکونتگاه های غیررسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
28 - 51
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: پیچیدگی ها و تنوع مسائل شهری باعث شده که بین نظریه و عمل برنامه ریزی شکاف زیادی حاصل آید و لذا حرکت و تحول در مفاهیم و عمل در برنامه ریزی را ضروری ساخته است. شهر ها به دلیل اینکه جزء سیستم های پیچیده محسوب می شوند لذا نوع برنامه ریزی در آن ها بسیار مهم بوده و رویکرد های برنامه ریزی باید با توجه به تغییرات روزافزون در شهر ها تحول گردیده و افق های نوینی را در این زمینه شناسایی نمایند.
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی دلالت های نظریه کنشگر- شبکه در برنامه ریزی شهری است و همچنین گسترش افق های نوین با استفاده از نظریات فکری – فلسفی جدید در رویکرد های برنامه ریزی شهری است.
روش: پژوهش حاضر، از نظر نوع، بنیادی، از نظر روش کیفی و به لحاظ رویکردی، پیرو نظریه کنشگر-شبکه است. در پژوهش حاضر ابتدا به مرور اجمالی مفاهیم و اصول مهم نظریه کنشگر- شبکه پرداخته و سپس از روش دلالت پژوهی استفاده شده است. روش دلالت پژوهی از رهنمود های یک مکتب فلسفی، رشته پایه، چارچوب، نظریه و یا مدل استفاده کرده و آن ها را در حوزه تخصصی موردنظر به کار می گیرد.
یافته ها: نظریه کنشگر- شبکه با رد ذات گرایی و همچنین دوگانه طبیعت/جامعه از عاملیت کنشگران غیرانسانی به همراه انسان دفاع می کند و معتقد است کنشگران انسانی بر کنشگران غیرانسانی برتری نداشته و تمامیت در دست هیچ کدام نیست. نحوه اولویت دهی به مسائل شهری، برنامه ریزی شهری سیال جایگزین برنامه ریزی شهری ایستا، عدم تفکیک کنشگران انسانی و غیرانسانی در برنامه ریزی شهری و رویکرد مواجهه با مسائل شهری از کاربست های نظریه کنشگر- شبکه در برنامه ریزی شهری است.
نتیجه گیری: نقش عوامل غیرانسانی در مسائل شهری به اندازه عوامل انسانی است و لذا در برنامه ریزی شهری باید به کنشگران انسانی و غیرانسانی به یک اندازه توجه شود. در برنامه ریزی شهری با استناد به نظریه کنشگر- شبکه، شبکه ها که از مفاهیم کلیدی در این نظریه است به صورت یک شیء مستقل بررسی نمی شوند بلکه هدف نحوه ساخت شبکه ها با استفاده از بررسی فرایند ترجمه ها، وساطت ها و پیوند های بین کنشگران انسانی و غیرانسانی است که نحوه تشکیل شبکه ها را مشخص می کنند تا از این طریق بتوان با تغییر و تحول در این مذاکرات و پیوند ها مسائل شهری را حل وفصل نمود. ازآنجایی که شبکه ها ذات ثابتی ندارند لذا رویکرد پویا و انعطاف پذیر باید در برنامه ریزی های شهری اتخاذ شود و برنامه ریزی شهری از حالت ایستا به حالت سیال تبدیل شود.