مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
برنامه ریزی شهری
حوزه های تخصصی:
تخصص گرایی حاصل از مدرنیزم، باعث رشد چشمگیر رشته های علمی و زمینه های فکری مختلف گردید و این امر به حل بسیاری از مشکلات ناگشوده در این زمینه ها منجر شد. در کنار این پیشرفت مشکلاتی بروز کرد که در حوزه تخصصی این علوم نبود و این علوم به تنهایی قادر به حل این مشکلات نبودند، بلکه همکاری و ترکیب این علوم و زمینه های فکری که منجر به شکل گیری گرایشات علمی میان رشته ای گردید، توانست تا حدودی بر این مشکلات فایق آید. قرارگیری برنامه ریزی شهری نیز در زمره چنین گرایشاتی موجب شد تا تعریف مشخص از آن ارایه نگردد و هر زمینه فکری (اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی) همسو با دیدگاه های خود به اظهار نظر درباره برنامه ریزی شهری بپردازد. با علم بر این موضوع و با مدنظر قرار دادن این نکته که هر یک از نظام های حکومتی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، پشتوانه های فکری و باورهای مختص به خود را دارند، فرض نگارندگان بر این پایه استوار است که خطوط فکری نظام ها، برنامه ریزی شهری و به تبع آن سازمان فضایی شهرها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین تبیین نقش نظام های حکومتی در بازتعریف نظریه برنامه ریزی شهری و به تبع آن در ساختار فضایی شهر انگیزه پژوهش حاضر است. سؤال عمده تحقیق نیز این است که باورهای نظام های حکومتی چه تأثیری بر عرصه های نظری برنامه ریزی شهری دارند و این باورها و اعتقادات چگونه در شهر نمود عینی و کالبدی پیدا می کند؟ سپس به منظور دستیابی به هدف این پژوهش، با استفاده از تعریف و جایگاه نظریه برنامه ریزی شهری در دو نظام سوسیال و لیبرال، خصوصیات فضایی شهر سوسیالیستی و تفاوت هایش با شهر نظام سرمایه داری مورد مداقه قرار گرفته است. پژوهش حاضر نشان می دهد که شکل یابی پیکره شهر که خود زائیده فرایند برنامه ریزی شهری است، تحت تأثیر آرمان هایی قرار دارد که خود ملهم از خطوط فکری نظام های حکومتی است.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در محدوده های روستا-شهری (نمونه موردی: روستا- شهر فرحزاد)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی، مفهومی نسبی، چندوجهی و متأثر از زمان و ارزش های فردی و اجتماعی است که طیف وسیعی از شاخص ها از تغذیه و پوشاک تا مراقبت های بهداشتی، محیط اجتماعی و محیط مادی پیرامون را شامل می شود. پژوهشگران بر این موضوع اتفاق نظر دارند که دو گونه آشکار از شاخص ها برای سنجش کیفیت زندگی مناسب اند. گونه نخست شاخص های عینی هستند که جنبه های ملموس محیط ساخته شده، محیط طبیعی و حوزه اجتماعی و اقتصادی را اندازه گیری می کنند و گونه دوم شاخص های ذهنی اند که حس رفاه افراد و رضایتمندی از جنبه مشخصی از زندگی را می سنجند. شاخص های عینی با استفاده از گزارش ها و آمارهای رسمی بررسی می شوند و شاخص های ذهنی سطح رضایت افراد را ارزیابی می کنند. مطالعات کیفیت زندگی می توانند به شناسایی نواحی مسئله دار، علل نارضایتی مردم، اولویت های مردم در زندگی، تأثیر فاکتورهای اجتماعی جمعیتی بر کیفیت زندگی و پایش و ارزیابی کارایی سیاست ها و استراتژی ها درزمینه کیفیت زندگی کمک کنند. این مطالعات همچنین با ارزیابی سیاست ها، رتبه بندی مکان ها، به تدوین استراتژی های مدیریت و برنامه ریزی جامعه شهر- روستا کمک می کنند و درک و اولویت بندی مسائل جامعه را برای برنامه ریزان و مدیران به منظور ارتقاء کیفیت زندگی افراد آسان می سازند و به عنوان ابزاری کارآمد در فرآیند مدیریت و برنامه ریزی شهر-روستا عمل می کنند. یکی از مسائل و مشکلات عمده شهر تهران عدم توجه به روستاهایی است که پس از تصویب طرح جامع (ساماندهی 1370) تهران جزو آن و به عنوان یک محله شهری محسوب گردیده است. وجود ساختار شکننده این روستاها از یک سو و قرار گرفتن در حاشیه توسعه کلان شهر تهران از سوی دیگر، این نواحی روستا شهری را با مشکلات متعددی از قبیل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و به عبارت دیگر با افت کیفیت زندگی روبرو کرده است. روستای فرحزاد به عنوان یکی از روستاهای قدیم تهران همراه با توسعه پرشتاب این شهر، امروزه ازجمله محلاتی می باشد که باوجود قابلیت های مختلف با انواع مشکلات روبروست. در این پژوهش قصد ارزیابی و بررسی شاخص های کیفیت زندگی در روستا شهر فرحزاد می باشد که بتواند نمودی از وضعیت موجود باشد. نتایج حاصل از این پژوهش که با استفاده از نرم افزار spss مورد ارزیابی قرارگرفته که نشان دهنده این است که سطح کیفیت زندگی ذهنی در محدوده موردمطالعه مناسب و در بعد عینی نامناسب می باشد.
ارزیابی نگرش ساکنان نسبت به کیفیت محیط شهری (نمونه موردی: محله یافت آباد تهران)
حوزه های تخصصی:
محیط شهری مکانی است که فرد و یا به عبارت بهتر شهروندان در آن زندگی کرده، کار می کنند و در آن به استراحت و فراغت می پردازند؛ اما برای اینکه یک محیط شهری بتواند ضامن حیات سالم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم باشد نیازمند کیفیت مناسب و شایسته شهروندان خود می باشد. دراین بین برای دستیابی به کیفیت مطلوب محیطی نظرسنجی و مشارکت دادن مردم در برنامه ریزی و طراحی شهری گامی اساسی می باشد. ازآنجاکه ارتقاء کیفیت محیط شهری یکی از ملزومات ارتقاء سطح کیفیت زندگی شهری محسوب می گردد. این تحقیق برآنست تا با بررسی شاخص های مرتبط باکیفیت محیط شهری از منظر دید شهروندان محله یافت آباد شهر تهران، به شناسایی ابعاد آن به پردازد. این تحقیق به لحاظ روش از نوع پیمایشی مبتنی بر استفاده از پرسشنامه می باشد. تعداد جامعه نمونه 250 نفر است. به منظور تحلیل و استنتاج، بسته به نوع داده، مقیاس متغیرها و اهداف موردنظر از روش آماری توصیفی نظیر میانگین، روش های تحلیل آماری نظیر همبستگی و برای درک شکاف بین وضع موجود و ایده آلات از دید جامعه نمونه از روش های آماری نا پارامتری نظیر آزمون ویلکاکسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت کیفیت محیط شهری در منطقه موردمطالعه در اکثر شاخص های بررسی شده با وضعیت مطلوب از دید ساکنین فاصله زیادی دارد و تنها در برخی شاخص ها نظیر فضای سبز، حمل ونقل، بهداشت و درمان در حد مطلوب ارزیابی شده است.
تحلیلی بر جایگاه حکمروایی خوب شهری و نقش آن در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری (مورد مطالعه: شهرداری اهواز)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر رویکردی که به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت شهری معرفی می شود «حکمروایی خوب شهری» می باشد. هدف از مقاله حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمروایی خوب شهری و وزن دهی و اولویت بندی هریک از آن ها است. همچنین تحلیل نقش این ابعاد و مؤلفه ها در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری، شهرداری اهواز می باشد. بدین منظور پس از مرور مبانی نظری و پیشینه پژوهش با استفاده از غربالگری فازی و نظر خبرگان شهرداری، 9 بُعد و 27 معیار شناسایی شد. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی است. جامعه و نمونه آماری عبارت است از 25 نفر از مدیران ارشد و دارای حداقل 10 سال سابقه مدیریتی و اجرایی در شهرداری اهواز که در شناسایی ابعاد و مؤلفه های ارزیابی حکمروایی شهری شهرداری اهواز نقش داشتند. سپس پس از شناسایی ابعاد و معیار ها با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی به وزن دهی ابعاد و معیارهای ارزیابی حکمروایی شهری پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بُعد، رعایت انصاف و عدالت رتبه اول و توانمندی و ظرفیت اجتماعی شهروندان رتبه دوم و ابعاد: قانون گرایی و حاکمیت؛ مسئولیت پذیری و پاسخگویی؛ اجماع گرایی؛ تمرکززدایی و تسهیل مشارکت؛ شفافیت؛ کارایی و اثربخشی و بینش راهبردی رتبه های سوم تا نهم را کسب نمودند.
نقش برنامه ریزی شهری در مواجهه با بحران طبیعی در شهر رشت
حوزه های تخصصی:
با بررسی بحران های به وقوع پیوسته در کشور و توجه به آمارهای صدسال گذشته این واقعیت تلخ نمایان می شود که حدود 3500 زلزله در ایران اتفاق افتاده که از این میان، 535 زلزله شدتی بالاتر از 4 ریشتر داشته اند و هر ده سال نیز یک زلزله با مقیاس 7 درجه ریشتر و بزرگ تر، در کشور رخ داده است و از طرفی سالانه نیز حدود 200 زلزله کوچک و بزرگ در کشور اتفاق می افتد. لذا برنامه ریزی برای تأمین امینی در شهرها و تکوین و تدوین طرح های نوین امدادرسانی با مدیریتی منسجم و کارا اهمیت خود را در کشور نمایان می سازد فقدان یا ضعف برنامه ریزی های شهری و منطقه ای تا به امروز خسارات مادی و معنوی جبران ناپذیری بر جای گذاشته است به گونه ای که آمار و مقدار تلفات انسانی زلزله که تنها یکی از حوادثی است که در طی صدسال گذشته یک درصد از جمعیت جهان را تشکیل داده در ایران برابر با 6 درصد تلفات انسانی زلزله در جهان طی این دوره بوده است. در این مقاله سعی بر آن است تا نقش برنامه ریزی شهری در مواجهه با بحران های طبیعی برجسته تر گشته و استفاده از سیستم های نوین اطلاعات جغرافیایی GIS معرفی گردد. همچنین راهبردی استراتژیک جهت امدادرسانی در بافت های فشرده شهری نیز ارائه شده است. باشد تا این تحقیقات و راهکارها کشور عزیزمان را به توسعه ای پایدار نزدیک تر ساخته و در حفظ سرمایه های برگشت ناپذیر نیز گامی مؤثر برداشته شود.
طراحی مدل یکپارچه حکمروایی و مدیریت بحران در کلان شهرها (مورد مطالعه: شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
مدیریت بحران به عنوان نظم در اجتناب و برخورد با خطرات تعریف می شود. به عبارت دیگر مدیریت بحران به مجموعه ای از عملیات و فرآیندهای مشخص گفته می شود که برای پیشگیری و کاهش اثرات بحران، قبل از بحران، در حین وقوع بحران و بعد از بحران برنامه ریزی می شوند. این نظم شامل آمادگی برای مواجه شدن با بحران، پاسخ گویی به آن ها و درنهایت پشتیبانی و بازسازی جامعه بعدازآن که عملیات امداد اولیه مربوط به بحران به اتمام رسند. شهرها برای مدیریت و اداره خود راهی بجز زمینه سازی برای توسعه دموکراسی نیافته اند و در این راه به شکل تازه ای از حاکمیت دست یافته اند، که برخی آن را در حد اختراع و ابداع جدید بشری در ایجاد نظام اجتماعی نوین دانسته اند. این شکل جدید به نام جنبش حاکمیت شایسته یا حکمروایی نامیده می شود که منشأ شهری دارد. حکمروایی شهری در پی آن است تا نقش دولت را در حد هماهنگ کننده و پاسدار قوانین محدود کند و از دخالت مستقیم آن را در تصمیم گیری ها، اداره و اجرای امور مربوط به زندگی روزمره مردم بکاهد. هدف از مقاله حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمروایی و مدیریت بحران با تکنیک غربالگری فازی و وزن دهی و اولویت بندی هریک از آن ها با تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای است. همچنین تحلیل نقش این ابعاد و مؤلفه ها در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری، شهرداری تهران می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی – پیمایشی است. جامعه و نمونه آماری عبارت است از 15 نفر از مدیران ارشد و دارای حداقل 10 سال سابقه مدیریتی و اجرایی در شهرداری تهران که در شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمروایی و مدیریت بحران شهرداری تهران نقش داشتند. سپس پس از شناسایی ابعاد و معیار ها با تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای به وزن دهی ابعاد و معیارهای پرداخته شده است.
تحلیل ابعاد و عوامل تأثیرگذار بر فرایند صورت بندی دستورالعمل اخلاق حرفه ای برنامه ریزی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
التزام به چهارچوب های اخلاقی در همه گروهها و جوامع حرفه ای به منظور بهبود شرایط دستیابی به اهداف و ارزش های مشترک پذیرفته است. هر گروه یا جمعی که هدف مشترک دارند، در مراحل اولیه تشکیل به صورت مدون یا غیرمدون ارزش های مشترک و نظام نامه یا مرام نامه ای برای خود تهیه می کنند و خود را به آن پایبند می دانند. هدف پژوهش حاضر، کشف ابعاد، صورت بندی الگوها و روابط بین ابعاد و دستیابی به چشم انداز و روایت تبیینی فرایند تهیه دستورالعمل اخلاق حرفه ای برنامه ریزی شهری در ایران است. روش این پژوهش، نظریه داده بنیان با رویکرد تحلیل ابعاد است. تحلیل ابعاد به واسطه توجه به «همه» آنچه در پدیده یا موقعیت بررسی شده دخیل است، امکان مناسبی را برای پژوهش در این عرصه به دست می دهد. براساس یافته های حاصل از کاربست این روش و مبتنی بر قرائن و شواهد گردآمده از پژوهش، توده بحرانی شامل پنج بعد اصلی نگرش به فرهنگ عامه جامعه، نگرش به فرهنگ اداری و سازمانی، نگرش به قوانین و طرح ها، نگرش به ایجاد تغییر و نگرش به دین و اخلاق و تاریخ و تمدن ایران شناسایی شد؛ از این میان، بُعد «نگرش به نظام برنامه ریزی شهری در ایران» به مثابه بُعد مرکزی به منظور درک و شناخت فراگیر ابعاد و زیرابعاد پدید آمد و براساس این بعد مرکزی و چشم انداز و رابطه سایر ابعاد با آن، روایتی تبیینی ارائه شد.
واکاوی و پایش سیاست های اجتماعی- فضایی در پهنه ی جغرافیایی شهر (موردپژوهی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست های اجتماعی- فضایی زنجیره ای از تصمیم های اختیارشده توسط مراجع عمومی در هر یک از سطوح ملی، منطقه ای، فراشهری، و شهری هستند که بر نحوه زیست انسان ها در شهرها، مشکل های شهرها، و کیفیت زندگی در آن ها اثر می گذارند. در سیاست گذاری شهری ممکن است لابی های سیاسی، رسانه ها، و گروه های فشار خارج از سازوکار رسمی سیاست گذاری نیز قادر شوند ترجیح های خود را بدون پیمودن یک فرایند تصمیم گیری در سیاست ها وارد کنند. بنابراین، تحقیق حاضر به واکاوی و واپایش سیاست های اجتماعی و نابرابری فضایی در شهر گرگان می پردازد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها اسنادی-کتابخانه ای است. از تکنیک های کمی- ریاضی تصمیم گیری چندمعیاره وازپاس، دابلیو اس آ، کوپراس و برای وزندهی از آنتروپی شانون استفاده شد. همچنین،برای نتیجه گیری بهتر از تکنیک تلفیقی کاندرست استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد شاخص های خدمات شهری در نواحی هشتگانه گرگان به صورت متوازن توزیع نشده و تفاوت چشم گیری بین نواحی شهر گرگان از نظر برخورداری از شاخص های عدالت فضایی ملاحظه می شود. یافته های تکنیک تلفیقی کاندرست بیانگر آن است که نواحی 4 و 1 به ترتیب در بالاترین و پایین ترین سطح شاخص های رفاه اجتماعی قرار گرفته اند. اولویت بندی نواحی از لحاظ برخورداری از شاخص های خدمات شهری نشان می دهد که نواحی 4، 3، و 6 به عنوان نواحی برخوردار، نواحی 7 و 8 به عنوان نواحی نیمه برخوردار، و نواحی 2، 5، و 1 به عنوان نواحی محروم از خدمات زیرساخت شهری قرار دارند. با توجه به یافته های این تحقیق، مدیران و مسئولان شهری،به ویژه سیاست گذاران و مشاوران توسعه برنامه ریزی استراتژیک و راهبردی- عملیاتی شهرداری گرگان، می توانند با تغییر سیاست و اصلاح بودجه بندی فضایی و تدوین برنامه های اجرایی سالانه، نابرابری های فضایی را کاهش دهند و در نتیجه محیط شهری پایدارتری را در محور های مختلف برای شهروندان تضمین کنند.
سنجش کیفیت زندگی شهری با الگوبرداری از شاخص های بارومتر اروپایی (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری بیانگر رفاه افراد، اجتماعات، و محیط های شهری است و با افزایش جمعیت شهرها و سرعت شهرنشینی بیش از پیش مهم تر شده است. سنجش کیفیت زندگی شهری پتانسیل شناسایی الگوهای فضایی و روندهای پیش روی جوامع را دارد و می تواند مسیر مطمئنی برای شناخت، ارزیابی، و نیازسنجی در برنامه ریزی شهری باشد. مرور نظام مند پژوهش های این حوزه معیارهای متنوعی را در شاخص های ارزیابی نشان می دهد. پایایی برخی از معیارهای پژوهش داخلی گزارش نشده است. در این پژوهش با الگوبرداری از مدل سنجش کیفیت زندگی در شهرهای اروپایی (بارومتر اروپایی) مقیاسی با دسته بندی نسبتاً مختصر و جدید از معیارهای سنجش کیفیت زندگی طراحی شده و با به کارگیری عوامل پایای مدل نهایی به ارزیابی وضعیت کیفیت زندگی در شهر قزوین پرداخته شده است. با نظرسنجی از ساکنان شهر قزوین توسط پرسش نامه و اجرای تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS، پایایی شش عامل توسط آلفای کرونباخ محرز شد. سپس، میزان کیفیت زندگی در این شهر با استفاده از آزمون T تعیین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. بر اساس یافته های پژوهش، معیارهای رضایت از زندگی، پاکیزگی و نظافت، کالبد شهری و ایمنی، امنیت و اعتماد به ترتیب بیشترین رضایت کلی را کسب کردند. بیشترین نارضایتی مربوط به عوامل وضعیت اقتصادی و خدمات آموزشی و رفاهی است. بر اساس نتایج پژوهش، میزان کیفیت زندگی در شهر قزوین بسیار اندک ارزیابی شد و رتبه بندی عوامل رضایت و مناطق سه گانه شهری نیز به دست آمد. همچنین، شاخص سنجش بومی و پایا با دسته بندی جدیدی از معیار های سنجش کیفیت زندگی شهری حاصل شد.
تدوین مدل «محله کم کربن» به منظور کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
33 - 48
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: رویکرد «کم کربن» به عنوان هدفی برای اقتصاد، جامعه و شهر در ابتدای قرن اخیر مطرح گردید. این رویکرد در سال های اخیر در مقیاس های خرد و «محله »های شهری پیگیری گردیده است. اما به نظر می رسد در ادبیات علمی شهرسازی در کشور ما به خصوص در مقیاس محله هنوز به قدر کافی به آن پرداخته نشده است. هدف: این پژوهش در پی آن است که ضمن تدوین مدل نظری «محله کم کربن»، به کمک متخصصان داخلی و با رویکرد بومی، شاخص های آن را به منظور کاربست در راهبردهای برنامه ریزی و طراحی شهری، اولویت بندی نموده و اثرگذاری آن ها را بررسی نماید. روش:ابتدا ضمن بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، بیش از 30 منبع علمی در حوزه توسعه کم کربن، مؤلفه ها و شاخص های «محله کم کربن» شناسایی و دسته بندی گردیده است. پس از آن به کمک پرسشنامه ای به شیوه ماتریس، از 9 تن از پژوهش گرانی که در این حوزه موضوعی مطالعه یا پژوهش داشته اند، تأثیرگذاری مؤلفه ها و شاخص ها در تحقق محله کم کربن، مورد پرسش قرار گرفته است. تحلیل داده های حاصل از پیمایش، به کمک روش ترکیبی «دنپ» انجام گرفت و مدل محله کم کربن در قالب 6 مؤلفه و 19 شاخص تدوین و تحلیل گردید. یافته ها: با توجه به یافته ها مهم ترین مؤلفه/ شاخص ها در تحقق محله کم کربن، «اجتماع محلی» و شاخص های «فرهنگ سازی و افزایش آگاهی مردم» و «مشارکت مردمی» است. در دسته شاخص های مؤلفه «فرم» نیز «زمینه گرایی بافت» و «فشردگی بافت» به عنوان اثرگذارترین شاخص ها در تحقق محله کم کربن شناخته شدند. در این مدل تحلیلی «اجتماع محلی» و «فرم» به عنوان مؤلفه های اثرگذار (علت) و سایر چهار مؤلفه، به عنوان مؤلفه های اثرپذیر (معلول) شناخته شدند. نتیجه گیری: در نظر گرفتن اولویت ها در تحقق محله ای با حداقل مصرف انرژی های تجدیدناپذیر و حداقل انتشار آلودگی، هدفی است که بایست به طور جدی از جامعه دانشگاهی به مطالبه ای در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری تبدیل شود.
تدوین مدل مفهومی «محله بیوفیلیک» به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
15 - 27
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهایی که در سال های اخیر در راستای پیوند با طبیعت در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری موردتوجه بوده است، رویکرد «بایوفیلیا» است. این رویکرد حداکثری، تلفیق همه جانبه با ابعاد مختلف محیط طبیعی در شهرها را دنبال می کند اما در پژوهش های داخلی، به خصوص از خاستگاه دانش شهرسازی کمتر به آن پرداخته شده است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که شاخص های این رویکرد را در قالب یک مدل مفهومی، به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی در مقیاس محله های شهری، بومی و کاربردی نماید. به این منظور، ابتدا به بررسی منابع نظری موجود به روش «مطالعات کتابخانه ای» پرداخته شد. شاخص های حاصل از این مرحله، پس از تحلیل محتوا و دسته بندی، مدل اولیه پژوهش را شکل داد. پس ازآن به منظور تکمیل و تأیید مدل، به روش «دلفی» در سه مرحله، نظرات 11 تن از اساتید معماری و شهرسازی و صاحب نظر در این باب، به کمک پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. شاخص های طراحی محله بایوفیلیک و سپس اولویت بندی آن ها به کمک مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شد. داده های حاصل از مرحله اول به کمک تحلیل محتوا و داده های حاصل از پرسشنامه با روش های توصیفی آماری مورد تحلیل قرارگرفته است. تدوین مدل محله بایوفیلیک در شش بعد «منابع طبیعی»، «محیط مصنوع»، «منظر محله»، «فعالیت ها»، «اجتماع محلی» و «مردم محله»، انجام پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد، در بعد «منابع طبیعی»؛ حفاظت از منابع طبیعی، در بعد «محیط مصنوع»؛ تلفیق کالبد با طبیعت، در بعد «فعالیت ها»؛ حمل ونقل سبز، در بعد «اجتماع محلی»؛ مشارکت مردم در حفاظت از طبیعت و در بعد «مردمی»؛ ارتباط عاطفی مردم با طبیعت، بیشترین توافق را در میان اعضای حلقه دلفی داشته اند.
واکاوی سطح پایداری در تئوری توسعه و برنامه ریزی محلات (موردمطالعه: محلات منطقه سه شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۶
141 - 158
حوزه های تخصصی:
شهرها از یک سو به عنوان کانون های توسعه اجتماعی، اقتصادی و فضایی به شمار می روند و از سوی دیگر مناسب ترین مکان ها برای بروز مسائل و مشکلات می باشند. لذا، مظاهر اصلی توسعه و دست آوردهای اعم از منفی و مثبت آن، عمدتا در شهرها اتفاق می افتد و یکی از وظایف جوامع امروزی، خلق شهرها و محلات پایدار در زمینه های اقتصادی، محیطی و به ویژه فضایی-کالبدی است. نوآوری پژوهش حاضر استفاده از همه شاخص های توسعه به صورت توامان جهت شناسایی و تدقیق وضع موجود است که در هیچ مطالعه ای برای شهر گرگان صورت نگرفته است. هدف از پژوهش حاضر سنجش و تحلیل سطح پایداری کالبدی، اقتصادی، زیستی، اجتماعی و امنیتی محلات شهری می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی افراد ساکن در منطقه سه شهر گرگان است. در تحقیق حاضر برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه مورد مطالعه، 384 نفر برآورد گردید. برای تعیین حجم نمونه محلات از روش انتساب متناسب استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد محله ی گرگان جدید نسبت به سایر محله ها در بهترین وضعیت پایداری قرار دارد، بعد از آن محله کوی خیام قرار دارد و محله های آموزشگاه جنگل، محله میخچه گران، محله سرپیر و دباغان،کوی کیانشهر، کوی جوادیه، کوی حافظ، محله بویه در رتبه های بعدی از نظر پایداری محلی قرارگرفته اند. علاوه بر این نابرابری زیادی در سطح پایداری محله ای در شهر گرگان مشاهده می شود. نتایج این پژوهش برای شهرداری گرگان و شورای شهر و اداره راه و شهرسازی جهت مدخله جهت بازآفرینی و ارائه خدمات مناسب تر به شهروندان می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
فقدان ساختار برنامه ریزی مشارکتی؛ تأثیر مشارکت در برنامه ریزی های شهرداری ها
حوزه های تخصصی:
پیوستن شهروندان به فرایند برنامه ریزی، از نتایج مثبت انکارناپذیری برخوردار است. سالهای اخیر موضوع مشارکت شهروندان در برنامه ریزی در اغلب کشورها بسیار مورد توجه قرار گرفته و سعی شده امکان مشارکت عمومی در سطوح گوناگون برنامه ریزی و تصمیم سازی فراهم شود. نقش مدیریت محله می بایست برای ساماندهی مشارکت های اجتماعی در محلات شهر و به تبع آن برنامه ریزی محله محور مورد توجه ذینفعان حوزه مدیریت شهری قرار گیرد.این مقاله تاثیر مشارکت، به عنوان ابزاری در تقویت فرایند برنامه ریزی را مورد بحث قرار داده است. این تحقیق به منظور بررسی نقش برنامه ریزی مشارکتی به عنوان الگویی برای برنامه ریزی مؤثر در شهرداریها و همچنین توجه به این نوع از برنامه ریزی به عنوان ابزاری برای توانمندسازی شهروندان صورت گرفته است. هدف این تحقیق ارائه مکانیزیم هایی برای طرح مدیریت محله است تا میزان موفقیت آن را در جلب مشارکت شهروندان جهت برنامه ریزی مشارکتی در شهرداری ها محیا سازد. در این تحقیق از مقالات، گزارشات، آئین نامه های مرتبط با موضوع و همچنین مصاحبه با معاونان شهرداران برخی از مناطق شهر تهران استفاده شده است. افزایش رشد و توسعه شهری، رضایت شهروندان از مدیریت شهری، افزایش اعتماد به مدیریت شهری از نتایج یافته های تحقیق می باشد که نشان دهنده این است که ایجاد ساختار رسمی، قانونی و موثر در نتیجه گیری های مدیران مناطق می تواند نقش به سزایی در دخالت دادن شهروندان در اداره شهر داشته باشد و این مشارکت به عنوان ابزاری برای تصمیم گیری و تصمیم سازی ایفای نقش نماید. در این پژوهش مشخصات و ویژگی های افرادی که در فرایند تصمیم سازی می توانند تأثیر گذار باشند نیز مورد اشاره قرار گرفته است. در انتها مشخص گردید برنامه ریزی مشارکتی و توجه به سرای محله و ایجاد ساختار رسمی موثر برای آن می تواند منجر به رضایت مردم و افزایش اعتماد به مدیریت شهری، افزایش رشد و سرعت توسعه شهری را در پی داشته باشد.
بازتعریف محتوایی س یستم ب رنامه ریزی ش هری بر پایه تحلیل انتقادی فضای ش هری اصفهان از دید معلولین
حوزه های تخصصی:
معلولیت، به مثابه پدیدهای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمامی کشورها با آن مواجه اند. تأمین نیازهای دسترسی معلولان مستلزم به کارگیری تمهیدات ویژه ای است، چرا که تأمین دسترسی و فرصت های برابر برای آحاد جامعه یکی از ارکان حقوق شهروندی است. هدف از این مقاله بازتعریف محتوایی سیستم برنامه ریزی شهری بر پایه تحلیل انتقادی فضای شهری اصفهان از دید معلولین و ارائه توصیه های عملی برای بهبود شرایط اجتماعی، فضایی و فیزیکی شهرها به نفع افراد معلول جسمی می باشد. به این ترتیب محقق در پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که مدل تشکیل یافته از مؤلفه های مورد انتقاد فضای شهری اصفهان از دید معلولین به چه صورت می باشد و این مدل چه میزان اعتبار دارد؟ نوع تحقیق در این پژوهش نوع توصیفی- تحلیلی است. در جمع آوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. سپس عوامل داخلی و خارجی حاکم بر فضای شهری محدوده مزبور با استفاده از طیف لیکرت امتیازدهی و ارزیابی گردید. همچنین برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش آمار استنباطی تحلیل مسیر و مدل سوات بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از مدل SWOT نشان می دهد که با در نظر گرفتن ماتریس داخلی و خارجی جایگاه وضعیت برنامه ریزی در محدوده شماره IV قرار می گیرد؛ بنابراین راهبرد برنامه ریزی راهبرد تدافعی است و ضرورت دارد اقدام مؤثری در مناسب سازی فضاهای شهری برای جانبازان و معلولین صورت گیرد.
اهمیت ارزیابی دقیق از بیماریهای فراگیر (پاندمی ها) در کاهش میزان مرگ و میر و مبتلایان: یک تحلیل جغرافیایی
حوزه های تخصصی:
تاثیر کووید 19 بر فضاها و مکانها و تعریف نو از فضاها و مکانهای شهری و از کار انداختن کارکرد آنها بسیار مهم بوده است. آنجه بسیار مهم است این تاثیر در محیط زیست فضاهای شهری بسیار مهم به نظر میرسند. با توجه به فضای ساخته شده شهری و فواصل کوتاه خانه ها و واحدهای آپارتمانی و تغییر شکل شهر در 3 دهه اخیر و تسلط تفکر نئولیبرال بر ساخت شهرها در ایران این مساله بسیار حایز اهمیت است. هدف از این مقاله به چالش کشیدن سیاستهای غلط حاکم بر شهر سازی در ایران بخصوص در کلانشهرها میباشد. از طرف دیگر چگونه در نظر گرفتن کووید 19 میتواند در تقلیل دیگر مخاطرات مشابه موثر باشد. روش بکارگرفته در این مقاله تحلیلی توصیفی میباشد و دادهای استفاده شده در این تحقیق از سوی نهادهای معتبر و رسمی جهانی و منابع رسمی کشورها می باشد. نتایج به دست آمده از این تحقیق این است که داشته های پزشکی و درمانی بدون فهم محیطی و جغرافیای این مسئله برای کاهش میزان مبتلایان و مرگ و میر کافی نیست. و از طرفی گنجاندن مساله سلامت در برنامه ریزی شهری و مدیریت منابع شهری می تواند در کاهش بیماریها و از جمله آنها بیماریهای واگیردار بسیار مهم باشد.
مدل ارزیابی تحقق پذیری برنامه ریزی راهبردی در شهرسازی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
41 - 54
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تحقق پذیری طرح های شهری، قبل از اجرای آنها مهم است. تحقق پذیری طرح های شهری، یکی از چالش های بزرگ برنامه ریزی شهری در ایران است. پژوهش های شهری نشان می دهد که"توسعه شهری" در جهان امروز فرآیندهای پیچیده ای را طی می کند و گذرگاه اصلی آن از پیچ و خم های "اقتصاد سیاسی "و از میان رویکردهای مختلف ایدیولوژیک می گذرد. این نظریه در برخورد با برنامه ریزی ناگزیر درگیر مباحث مربوط به قدرت دولت سالاری، منابع مالی و حمایت از مردم یا شهروندان می شود. زیرا برنامه ریزی شهری از آغاز ابزاری در دست دولت بوده تا با خصلتی آمرانه به ساماندهی شهرها بپردازد و امروز در رقابت با بخش خصوصی، روز به روز از اقتدار آن کاسته شده است. در این میان مردم، یعنی ساکنان شهرها با جامعه شهری اغلب ناظر سلطه سرمایه بر عرصه شهرها می باشند و اعتراض آنها به جایی نمی رسد. این تحقیق از روش توصیفی، بررسی اولیه و مصاحبه های ساختاریافته با کارشناسان در پروژه های توسعه شهری برای شناسایی معیارها و شاخص های تحقق پذیری برای ارزیابی تحقق پذیری برنامه ریزی راهبردی استفاده کرده است. داده های این تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS و Amos تجزیه و تحلیل شده اند.. یافته های به دست آمده نشان می دهد که عامل کالبدی بیشترین بار عاملی را با 98/0 به خود اختصاص داده است و بیشتر از سایر عوامل بر تحقق پذیری طرح راهبردی موثر بوده است. بعد از عامل بودجه بندی قرار دارد که با بار عاملی 94/0 در رتبه دوم قرار گرفته است. عامل های سیاسی و محیطی نیز با بارهای عاملی 93/0 و 88/0 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. بنابراین می توان گفت عامل کالبدی بیشترین تأثیر را در تحقق پذیری طرح های راهبردی داشته است. همچنین عامل اقتصادی با بار عاملی 34/0 کمترین اثرگذاری را داشته است. مدل ارزیابی تحقق پذیری چند بعدی که در این مطالعه ارائه شده است می تواند برای افزایش امکان اجرای برنامه ریزی های راهبردی شهری موجود در آینده مورد استفاده قرار گیرد و از این رو مزایایی برای نسل آینده در ایران داشته باشد.
تحلیل وضعیت خط آسمان شهری با استفاده از محاسبه شاخص SVF، مطالعه موردی: شهرک ولیعصر و رشدیه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش های سیمای شهری فضای خیابان متفاوت از ارزش های دیگر عناصر کالبدی شهر است. فضای خیابان با داشتن محتوای خطی و عملکرد عبوری برای معرفی سیمای خود شرایطی خاص دارد؛ به عبارت دیگر بخش اصلی فضای خیابان تنها از زاویه، قابل رؤیت است و از آنجا که ناظر در شرایط تحرک (دینامیک) قرار دارد و عناصر کالبدی جداره مرتب با خط آسمان تلفیق می شوند، متوالیاً ارزش های متنوعی در معرض دید قرار می گیرد؛ اما در تقاطع ها، مکث ناظر و شرایط فضایی متفاوت سبب می شود محتوای ارزش های سیمای شهری دگرگون شود. با توجه به مراتب فوق عناصر اصلی کالبد خیابان را خط آسمان و جداره تشکیل می دهد که در این میان خط آسمان دارای اهمیت بیش تری است. منظور از خط آسمان مرز جدایی بالای جداره و آسمان از نقطه نظر ناظر است. هدف از این پژوهش ارزیابی و سنجش کمی خط آسمان ب ااستفاده از ش اخص SVF و ب ه کم ک نرمافزارگوگل اسکچاپ پرواست. این ارزیابی و سنجش کمی میتواند برنامه ریزان و طراحان شهری را در سیاستهای طرحهای توسعه و شکل هندسی و موفولوژی شهری هدایت کند. بدین منظور داده های لازم برای محدوده ی مطالعاتی جمع آوری و فرایند عملیاتی تحقیق در چهار گام: آماده سازی داده ها، شبیه سازی سه بعدی در محیط گوگل اسکچاپ پرو وایجاد مقطع طولی عرض های خیابان های منتخب منطقه، تعیین نقاط ناظر و در نهایت محاسبه شاخص دسترسی به آسمان و گزارش گیری انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد شهرک رشدیه با میانگین شاخص خط آسمان 32/43 درصد از خط آسمانی منظم تر نسبت به شهرک ولیعصر با میانگین شاخص برابر با 55/40 درصد برخوردار است. لذا تحلیل نتایج به دست آمده و آزمون فرضیه تحقیق نشان می دهد تفاوت های چشم گیری بین شهرک ولی عصر به عنوان یک منطقه قدیمی و نسبتاً برنامه ریزی شده با شهرک رشد یه بعنوان یک منطقه جدید الأحداث و کاملاً برنامه ریزی شده وجود دارد
شناسایی قابلیت مشارکت کودکان در برنامه ریزی شهری از طریق تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های پیشبرد توسعه شهری، مشارکت در امور شهری است و آموزش مشارکت به کودکان در راستای تاثیرگذاری درست در پیشبرد برنامه های توسعه شهری امری بسیار حیاتی می باشد. هدف اصلی این مقاله شناسایی زمینه هایی از مشارکت است که کودکان در آن آماده تر می باشند تا مورد استفاده برنامه ریزان شهری قرار گیرد. اهمیت موضوع تا اندازه ای است که در صورت عدم آموزش صحیح مشارکت به کودکان نمی توانیم در آینده انتظار مشارکت صحیح این قشر را در امور توسعه شهری داشته باشیم. بدین منظور برای تحلیل قابلیت مشارکت کودکان، از تحلیل محتوای کتب درسی دوره دوم ابتدایی به عنوان مهمترین مرحله آموزش عمومی در سطح کشور، استفاده شد. مؤلفه های مشارکت کودکان در این پژوهش شامل شناخت شهر، آموزش حقوق شهروندی و آموزش نحوه مشارکت و ارتباط با دیگران می باشند. روش شناسی مورد استفاده به صورت تحلیل محتوای کمی و به کمک روش ویلیام رومی انجام گرفته است. واحدهای تحلیل نیز فحوای متن درس، سوالات و تصاویر می باشد. جامعه آماری شامل سه جلد کتاب مطالعات اجتماعی در پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی سال تحصیلی 96-97 است. یافته های مقاله بیانگر آن است که به مولفه های مشارکت در پایه های مختلف دوره دوم ابتدایی به یک میزان پرداخته نشده است و ضریب درگیری در ارتباط با واحدهای تحلیل به یک میزان نیست. در مجموع از میان موضوعات موثر در مشارکت، به شناخت شهر بیشتر از سایر موضوعات پرداخته شده است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشترین قابلیت کودکان در مشارکت مشورتی است، گرچه این مشارکت پایین ترین درجه مشارکت است.
تحول برنامه ریزی شهری و پیوندهای آن با مسئله ایران در نظام دانش جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
91 - 106
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: پرسش این مقاله در ارتباط با رابطه میان نحوه صورت بندی مسئله ایران در نظام دانش جدید ما (به طور عمده در علوم اجتماعی) و شکل گیری خوانش های موجود از تجربه برنامه ریزی شهری در ایران است. در نظام دانش جدید ما، توضیح وضعیت تاریخی ایران ذیل دو رویکرد کلان شرق شناسانه (با نگاهی اروپامحور) و بومی گرایانه (عکس العملی در برابر اولی) استوار شده است. هر دو این رویکردها بر مبنای ساختن «غیر» و با نگاهی ذات گرایانه ممکن شده اند و در آنها به پیچیدگی های واقعیت تاریخی و ابعاد گستره آن کمتر توجه شده است. هدف: این مقاله به دنبال شناسایی خوانش ها و روایت های موجود از تجربه تاریخی برنامه ریزی شهری در ایران است. روش: با پرسشی هستی شناختی، این مقاله با پرهیز از کاربست پیشینی و بلاواسطه نظریه و روش، به خود پرسش پژوهش متعهد است و از این رو با استراتژی پس کاوانه و رهیافتی مبتنی بر واقع گرایی انتقادی به دنبال ساختارها و مکانیزم هایی غیرقابل رؤیت در روایت های غالب است. یافته ها: روایت های شناسایی شده عبارتند از: الف- موفقیت نسبی برنامه ریزی در بعد فنی ب- شکست برنامه ریزی در ایران ج- عدم شکل گیری برنامه ریزی در ایران، د- ذات ویژه برنامه ریزی در ایران و ه-قرارگیری برنامه ریزی ذیل فرآیند گذار (که دارای دو وجه تمرکز بر گذشته و آینده و در نتیجه تعلیق حال و نیز فضایِ نوظهور خوانش مؤثر است). تغییر در نگاه به برنامه ریزی از امر فنی به امر سیاسی نیز امکان رؤیت ابعاد جدیدی از تعامل برنامه ریزی با سایر حوزه های دانش (در قلمرو علوم اجتماعی) را ممکن کرده است نتیجه گیری: روایت های فوق در برنامه ریزی شهری با توضیحِ وضعیت ایران در نظام دانش جدید ما پیوند دارند و با مکانیزم هایی خاص، مفهوم پردازی وضعیت تاریخی برنامه ریزی شهری ذیلِ آنها دشوار شده است. هم راستا با علوم اجتماعی، در اینجا نیز در برخی روایت های متاخر نشانه هایی از فضایی جدید برای خوانشی مؤثر از تجربه برنامه ریزی شهری به چشم می خورد.
آینده پژوهی راهبردی کلانشهر اصفهان (بر مبنای آنالیز چالش ها با مدل علت و معلولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم وجود نگاه آینده پژوهانه در نظام توسعه شهری از عوامل عمده ضعف نظام برنامه ریزی شهری در نظر گرفته شده است، از این رو ضروری است تا آینده را در چارچوب مدل های آینده پژوهی و با رویکرد برنامه ریزی شهری قابل فهم کرده تا از چالش های پیش رو با حداقل آسیب عبور نمائیم. این پژوهش، با هدف آینده پژوهی در برنامه ریزی و مدیریت شهری با رویکرد شناخت چالش های آین ده در ح وزه برنامه ریزی شهری کلانشهر اصفهان و شناخت راهبردهای اجرایی به منظور کاهش چالش ها از دیدگاه متخصصان و مدیران اجرایی نگاشته شده است. در این تحقیق در گام اول با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان اجرایی حوزه مدیریت شهری و مدل دلفی، تعداد 16 عامل به عنوان چالش های کلیدی شهر اصفهان در آینده تبیین گردید. درگام دوم از روش دیمتل به منظور تجزیه وتحلیل و رتبه بندی عوامل علی و معلولی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل علی و معلولی دیمتل نشان می دهد که عدم مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری، الحاقات به شهر اصفهان و تراکم فروشی شهرداری اصلی ترین و تاثیرگذارترین عوامل در ایجاد بحران های آینده شهر اصفهان هستند و در نهایت با استفاده از نظر خبرگان و استفاده از مدل دلفی کارآمدترین راهکارها با توجه به معضلات مطرح شده تعیین و با استفاده از مدل آنتروپی شانون رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که مهمترین راهبردهای برون رفت از معضلات کلانشهر اصفهان برنامه ریزی و دیدگاه یکپارچه به مسائل شهری و استقرار مدیریت یکپارچه شهری، تهیه و تدوین طرح جامع شهری با رویکرد های نوین و برنامه ریزی با مشارکت مردم ( مردم برای مردم) است.