مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
دانش آموز
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به این که تجارب دوران کودکی میتواند بر رفتارهای دوران بزرگ سالی تأثیر داشته باشد، این تحقیق با هدف بررسی تجارب دانش آموزان ابتدایی کاشان انجام شد که از مراکز نگه داری سالمندان بازدید داشته اند.
مواد و روش ها: یک مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوا در طی سال های 1387 و 1388 انجام شد. جمع آوری داده ها به روش خاطره نویسی توسط 11 نفر از دانش آموزان که سابقه بازدید از سرای سالمند را داشته، یا فردی از بستگانشان در سرای سالمندان نگه داری میشد، در سال 87-88 انجام شد. چهار نفر از این افراد و نیز 5 شرکت کننده دیگر مورد مصاحبه نیز قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش Krippendorff انجام شد.
یافته ها: داده ها در چهار طبقه ""ماهیت خانه سالمندان""، ""علت انتقال""، ""نحوه انتقال"" و ""پیامدهای بازدید"" قرار گرفت. هر طبقه شامل 2 تا 4 زیر طبقه بود. بیشتر دانش آموزان، سرای سالمندان را مکانی دور افتاده و متفاوت از محل زندگی عادی خود احساس کرده بودند. به اعتقاد دانش آموزان، سالمندان به دلیل ""تنهایی""، ""بیماری و ناتوانی""، ""مشکلات نگه داری"" و ""خودخواهی فرزندان"" به سرای سالمند منتقل شده بودند.
نتیجه گیری: دانش آموزان این تحقیق درک مثبتی از سرای سالمندان نداشتند. تجارب آن ها، سرای سالمندان را محلی نشان میداد که باعث دور افتادن سالمندان از زندگی اجتماعی میشد. توجه بیشتر مردم و مسؤولین به کیفیت نگه داری از سالمندان ضروری است.
بررسی رابطه ی کتاب خوانی و رشد اجتماعی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، بررسی رابطه ی کتاب خوانی و رشد اجتماعی دانش آموزان است. جامعه ی آماری این پژوهش همه ی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی ناحیه 1 و 2 آموزش و پرورش اردبیل در سال تحصیلی 89-1388 بودند. حجم نمونه ی این مطالعه 640 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. ماهیت موضوع و اهداف مطالعه ایجاب می کرد که از روش تحقیق همبستگی استفاده شود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته، آزمون رشد اجتماعی و تست ریون است. نتایج تحلیل های آماری نشانگر آن بود که در دانش آموزان کلاس پنجم مطالعه ی کتاب ها و مجلات تخیلی، تاریخی و ورزشی پیش بینی کننده ی مثبت و کتاب های پلیسی پیش بینی کننده ی منفی و معنادار رشد اجتماعی بود و در دانش آموزان سوم راهنمایی نیز کتاب ها و مجلات علمی و ورزشی پیش بینی کننده ی مثبت و کتاب های شعر پیش بینی کننده ی منفی و معنادار رشد اجتماعی بود. هم چنین تفاوت های جنسیتی نیز در مطالعه ی کتاب ها به دست آمد.
تحلیل کیفی پیوند فراغت و هویت در میان دانش آموزان دبیرستانی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کیفی، بررسی اوقات فراغت به عنوان بستری برای شکل گیری هویت دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز است. بیست تن از دانش آموزان سال سوم دبیرستان از مدارس مختلف شهر شیراز در این مطالعه شرکت کردند. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش شناسی کیفی نظریه زمینه ای، هفت مقوله و یک مقوله هسته به دست داد. این مقولات عبارتند از: فضای مجازی در حال چیره شدن، فراغت خطرساز، گزینش هم ذات پندارانه: رسانه های داخلی و خارجی، شکل گیری ذایقه موسیقی پاپ، گزینش مکان: چانه زنی برای هویت، مطالعه: کسب معرفت از منابع جدید، ورزش: اهمیت بدن. مقوله هسته نیز عبارت است از بازاندیشی و منابع فراسنتی هویت یابی در اوقات فراغت. به طور کلی یافته ها نشان دادند که بستر و منابع فراسنتی فراغت از قبیل تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی، فضاهای رسانه ای، تحولات بازار موسیقی و همچنین خط مشی های محلی- جهانی ورزشی در کنار شرایطی از قبیل فضای گروه دوستی، خاستگاه اقتصادی-اجتماعی و بافت محل سکونت، منجر به بازاندیشی در هویت مشارکت کنندگان شده است.
بررسی روش های تدریس و ارزشیابی معلمان دروس دینی و نگرش و رفتار دینی دانش آموزان دبیرستان های دخترانه ناحیه 2 شهر کرمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور تبیین وضعیت روش های تدریس و ارزشیابی معلمان دروس دینی دبیرستان های ناحیة2 شهر کرمان و نگرش و رفتار دینی دانش آموزان دبیرستان های مذکور انجام گردیده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه بوده است که 34 سؤل آن مرتبط با سنجش روش های تدریس، 26 سؤل مرتبط با سنجش روش های ارزشیابی معلمان، 32 سؤل مرتبط با سنجش نگرشی دینی و 7 سؤل مرتبط با سنجش رفتار دینی دانش آموزان طراحی وتنظیم گردید. جامعة آماری تحقیق، کلیه معلمان دروس دینی و دانش آموزان مقطع متوسطه ناحیة 2 شهر کرمان و حجم نمونه شامل کلیه معلمان دروس دینی و 307 دانش آموز بوده است که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردیدند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که نمرة روش تدریس و ارزشیابی معلمان خوب (یا مطابق با ضوابط و موازین روش های تدریس و ارزشیابی یعنی 4 از 5) میباشد. همچنین میانة متغیر نگرش دینی دانش آموزان دبیرستان ها بین 4 و 5 (خوب و عالی) قرار دارد. در حالیکه، میانه متغیر رفتار دینی برابر3 (متوسط) میباشد.
متغیرهای مرتبط با جذب دانش آموزان به نماز جماعت از نظر عوامل مدرسه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین متغیرهای مرتبط با جذب دانش آموزان به نماز جماعت از نظر عوامل مدرسه در دورة تحصیلی متوسطه است. نمونة این مطالعه 247 نفر از عوامل مدرسه بوده است که به روش نمونه گیری چندمرحله ای از بین کلیه عوامل مدرسه (معلمان، مربیان، امامان جماعت، مدیران و معاونان) مقطع متوسطه در استان اردبیل در سال تحصیلی 89-90 انتخاب شده اند. در قالب روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی از پرسش نامه ارزشیابی عوامل مرتبط با گرایش دانش آموزان به نماز جماعت مدرسه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان میدهد که از نظر عوامل مدرسه، هفت عامل، بارعاملی معنا دار داشته و به ترتیب اولویت، عامل حسن روابط معلمان و مربیان و سپس امکانات فیزیکی مدرسه و نمازخانه، ایمان فردی ـ خانوادگی، همسالان، وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده، تبلیغات رسانه ها و جنسیت و پایه تحصیلی در گرایش دانش آموزان به نماز جماعت مدرسه اهمیت دارند.
شیوع چاقی و اضافه وزن، سطح فعالیت بدنی و نگرش تغذیه ای دختران دانش آموز 10 و 11 ساله ی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چاقی و اضافه وزن در کودکان و نوجوانان در دهه های اخیر روند صعودی داشته و مشکل عمده ای برای سلامتی عمومی در بسیاری از کشور ها است. چاقی در کودکان و نوجوانان دلیل بسیاری از بیماری ها از جمله دیابت نوع دوم، افزایش فشار خون و غیره ... در دوران بزرگسالی می شود.از طرف دیگر، فعالیت بدنی را می توان به عنوان مهم ترین عامل مصرف انرژی تلقی کردکه نقش ارزشمندی در تنظیم وزن بدن دارد. از این رو مطالعه حاضر به بررسی شیوع چاقی و اضافه وزن در کودکان 10 و 11 ساله و سطح فعالیت بدنی و نگرش تغذیه ای آنان پرداخته است. در این مطالعه که در سال تحصیلی 86-1385 انجام شد، تعداد 2005 دانش آموز دختر 10 و 11 ساله از طریق نمونه گیری تصادفی- خوشه ای از مدارس ابتدائی دولتی شهر اهواز انتخاب شدند. وزن، قد و BMI بر اساس روش استاندارد اندازهگیری شد. برای تعیین چاقی و شیوع اضافه وزن از صدک های شاخص تودة بدنی (BMI، cut off) استفاده گردید و معیار چاقی برابر با BMI≥ صدک 95 و اضافه وزن برابر با صدک 95> BMI ≥ صدک 85، در نظر گرفته شد. سطح فعالیت بدنی و نگرش تغذیه ای کودکان با استفاده از پرسشنامه فعالیت بدنی بک و همکاران(1982) و پرسشنامه نگرش تغذیه ای دوست محمدیان و همکاران(1384)، تعیین شد. ضریب پایایی پرسشنامه به ترتیب به روش آلفای کرونباخ 69 /0 و 89/0 گزارش گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شیوع اضافه وزن و چاقی در دانشآموزان 10 ساله 47/14 و 38/9 درصد و در دانشآموزان 11 ساله 44/17 و 66/11 درصد است. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین امتیاز فعالیت بدنی و همچنین نگرش تغذیه ای در گروه های مختلف BMI تفاوت معنی دار وجود دارد (0001/0>p ). گروه چاق در هر دو رده سنی، فعالیت بدنی کمتری نسبت به سه گروه دیگر داشت. همچنیین نگرش تغذیه ای در گروه چاق 10 ساله و اضافه وزن 11 ساله ضعیف تر از سایر گروه ها بود.
نتایج نشان داد که شیوع اضافه وزن و چاقی در دختران دانش آموز 10 و 11 ساله اهواز نسبت به سایر نقاط کشور بالا بوده است که در این زمینه کنترل و انجام اقدامات پیشگیری کننده مانند تدوین برنامه های آموزشی جهت بالا بردن نگرش تغذیه ای کودکان و اولیاء آنها و تشویق آنان به انجام فعالیت های بدنی می تواند در ارتقاء سطح سلامت مؤثر باشد.
آماده سازی مقیاس دینداری برای جمعیت دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوجوانان قشر عظیمی از جوامع را تشکیل می دهند و ارزش های دینی این قشر، چهره غالب ارزشی آینده جوامع را نشان می دهد. این پژوهش با هدف آماده سازی مقیاس دینداری برای دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی بود. جامعه آماری آن، کلیه دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی شهر تهران بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای به حجم 944 نفر انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها، دو پرسشنامه موازی مقیاس دینداری فرم(الف و ب) تهیه شد. ضریب آلفای کرونباخ فرم الف و ب به ترتیب، 97/0 و 96/0 محاسبه شد. یافته های نشان داد مقیاس تهیه شده در دو فرم، برای ارزیابی دینداری این گروه از دانش آموزان ابزاری مناسب است.
مطالعه معیارهای انتزاعی دینداری در استان مازندران 1385
حوزههای تخصصی:
دین، واقعیتی اجتماعی است؛ وقتی شخصی به دین عمل میکند در واقع حس همبستگی و خود اتکایی به گروه و خلاصه حس بودن در جامعه را نشان میدهد. تجلی ارزش ها و نشانه های دینی بودن فرد را در نگرش، گرایش و کنش های آشکار و پنهان او میتوان جست و شناسایی کرد. این بررسی معیارهای ذهنی دینداری 700 نفر از دانش آموزان پیش دانشگاهی (پیش دانشجویان بعنوان خروجی و ماحصل نهاد آموزش و پرورش) را مورد هدف قرار می دهد. در این بررسی با عنایت به آثار پژوهشی انجام شده در کشور از روش پیمایشSurvey و نمونه گیری خوشه ای طبقه ای با استفاده از پرسشنامه حضوری بهره جسته ایم. میزان روایی پرسشنامه محاسبه 8970% و تمامی آزمون های تحقیق در سطح 99% قابلیت اطمینان مورد سنجش واقع شده اند. نتایج نشان داد که : میزان تعیین معیار دینداری از شاخص آگاهی و دانش دینی26% ، باورهای دینی21% ، مناسک دینی31%، عواطف دینی32% است. همچنین معادله رگرسیونی گویای این مطلب است که 46 درصد واریانس معیارهای دینداری مورد نظر دانش آموزان پیش دانشگاهی در این پژوهش قابل تبیین است. نتایج حاکی از آن است که شعائر مذهبی رشد بیشتری از محتوای معنوی دین دارد.
مقایسه ی اثر بخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری و واقعیت درمانی بر عزت نفس دانش آموزان دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش اثربخشی آموزش گروهی شناختیرفتاری و واقعیتدرمانی (مبتنی بر نظریهی انتخاب) بر عزت نفس دانشآموزان مورد سنجش قرار گرفت.
روشکار: این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه شاهد میباشد. جامعهی آماری شامل تمام دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهر مشهد در سال تحصیلی 89-1388 بودند که با شیوهی نمونهگیری تصادفی 45 نفر انتخاب و در سه گروه به صورت تصادفی جایگزین شدند و سپس گروههای آزمون به مدت 2 ماه (8 جلسهی 2 ساعتی) تحت آموزشهای شناختیرفتاری و واقعیتدرمانی قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهی عزت نفس کوپر اسمیت بود که قبل و بعد از آموزش، اجرا گردید. دادههای حاصل با استفاده از تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی شفه توسط نرمافزار آماری SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: آموزش گروهی واقعیتدرمانی و شناختیرفتاری در مقایسه با گروه شاهد، تاثیر مثبتی بر افزایش عزت نفس (06/16=F و 00001/0P<) داشتهاند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که آموزش گروهی واقعیتدرمانی و آموزش گروهی شناختیرفتاری در افزایش عزت نفس موثر میباشند.
سرمایه ی اجتماعی و رفتارِ پرخطر: مطالعه ی موردیِ دانش آموزان دبیرستانی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی رفتارهای پرخطر و ارتباط آن با سرمایه اجتماعی در میان دانش آموزان دبیرستانی شهر کرمان صورت گرفت. در حوزه ی سرمایه ی اجتماعی، نظریه ی کلمن و پاتنام به عنوان چارچوب نظری، انتخاب گردید. متغیرهای مستخرج از مدل، عبارتند از : سرمایه ی اجتماعی ( شبکه روابط پاسخگو با معلمان و مسئولان مدرسه، شبکه روابط خانواده پاسخگو با مدرسه، شبکه ی روابط پاسخگو با اعضای خانواده و گروه دوستی)، سرمایه ی مالی(درآمد خانوار) و سرمایه ی انسانی (تحصیلات والدین). متغیرهای وابسته ی تحقیق نیز در قالب شش رفتار پرخطر مورد بررسی قرار گرفت که عبارتند از : خشونت، فکر کردن به خودکشی و اقدام به خودکشی، مصرف سیگار، مصرف مشروبات الکلی، رابطه جنسی و مصرف تریاک. به طور کلی، یافته های این پژوهش، مبنتی بر حجم نمونه (565 n= ) با آشکارسازی نقش محوری مولفه های سرمایه اجتماعی در کاهش بروز رفتارهای پرخطر، چارچوب نظری پژوهش را تایید می کند. آن جا که نقش سرمایه ی انسانی و مالیِ خانواده( تحصیلات والدین و درآمد خانواده) در بروز رفتارهای پرخطر کم رنگ شده و گاه به آن دامن می زند، مولفه های سرمایه ی اجتماعی قوی تر ظاهر شده و نقش بازدارنده ایفا می کند.
بازپژوهی نقش نگرش های شغلی معلمان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان: نگاهی نو به نقش علی یک متغیر نهفته برونزا و یک متغیر نهفته درونزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: اهمیت نگرش¬های شغلی مثبت در شغل معلمی و نقش آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در پژوهش¬های مختلف مورد تأکید قرار گرفته است، اما کمتر پژوهشی به نقش علی و توأمان «احساس کارآمدی» و «خشنودی شغلی» توجه کرده است. در پژوهش حاضر، در قالب یک الگوی مفروض، نقش احساس¬کارآمدی معلم (به¬عنوان یک متغیر نهفته برونزا) با میانجیگری خشنودی شغلی (به¬عنوان یک متغیر نهفته درونزا) در پیشرفت¬تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی گرفته است. بدین منظور 184 دبیر درس شیمی دبیرستان¬های استان لرستان فرم¬های کوتاه «مقیاس احساس کارآمدی معلم» (شانن ـ موران و وولفولک هوی، 2001) و «پرسشنامه رضایت شغلی مینوسوتا» (ویس و همکاران، 1967) را تکمیل کرده اند. برای اندازه¬گیری پیشرفت تحصیلی، از میانگین نمرات دانش آموزان دبیران منتخب در آزمون نهایی درس شیمی استفاده شده¬ است. پس از بررسی پایایی و روایی سازه ابزارها، فرضیه های پژوهش با روش¬های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه استاندارد و تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن¬ است که رابطه مثبت و معناداری میان احساس کارآمدی و خشنودی شغلی معلم با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد. هم¬چنین خرده مقیاس-های احساس کارآمدی (کارآمدی در عجین کردن دانش¬آموز، کارآمدی در راهبردهای تدریس، کارآمدی در مدیریت کلاس) و خرده مقیاس¬های خشنودی شغلی (خشنودی درونی، بیرونی و عمومی) تبیین معناداری از پیشرفت تحصیلی داشته اند. آزمون الگوی مفروض نشان می دهد که احساس کارآمدی هم به¬طور مستقیم و هم با میانجیگری خشنودی شغلی می تواند بر پیشرفت تحصیلی اثرگذار باشد. این الگو برازش خوبی با داده ها داشته است. یافته¬های این پژوهش اهمیت تقویت احساس کارآمدی معلمان را مورد تأکید قرار می دهد. در فرجام پیشنهاداتی مطرح شده است.
مقایسة گذران اوقات فراغت ممتازین کنکور و راه نیافتگان به دانشگاه با تأکید بر فعالیت جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان و نحوة گذران اوقات فراغت ممتازین کنکور و راهنیافتگان به دانشگاه در استان یزد و نقش ورزش در گذران این اوقات است. 132 نفر از دانشآموزان دختر و پسر با رتبة زیر 1000 و 121 نفر از دانشآموزان دختر و پسر راهنیافته به دانشگاه پرسشنامة محققساخته را تکمیل کردند. برای تجزیهوتحلیل یافتهها از روشهای آماری توصیفی و آمار استنباطی (کای – اسکور، U مان ویتنی و فریدمن) استفاده شد. نتایج نشان داد دانشآموزان ممتاز کنکور در شبانه روز 3 – 2 ساعت و دانشآموزان پذیرفتهنشده بیشتر از 3 ساعت اوقات فراغت دارند. دانشآموزان ممتاز کنکور ساعات اوقات فراغت خود را به تماشای تلویزیون، ورزش، همصحبتی با دوستان و اقوام میپردازند، اما در گروه دانشآموزان پذیرفتهنشده این فعالیتها بهترتیب مطالعة غیردرسی، تماشای تلویزیون و گوش دادن به موسیقی بود. جالب توجه است فعالیت جسمانی در اوقات فراغت ممتازین کنکور رتبة دوم و برای دانشآموزان پذیرفتهنشده در رتبة چهارم قرار دارد. بنابراین میان نحوة گذران اوقات فراغت ممتازین کنکور و راهنیافتگان به دانشگاه و همچنین جایگاه فعالیت جسمانی در گذران اوقات فراغت آنها تفاوت معناداری وجود دارد.
اثر آموزش راهبردهای یادگیری (شناختی و فراشناختی) بر عملکرد حافظه فعّال دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش راهبردهای یادگیری (شناختی و فراشناختی) بر عملکرد حافظه فعال انجام شد. جامعه ی این پژوهش عبارت بود از کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی 88-1387مشغول به تحصیل بودند. به منظور انتخاب نمونه آماری پژوهش، تعداد 175 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس، با اجرای آزمون ظرفیت حافظه فعال (اقتباس از دانیمن و کارپنتر، 1980) و پرسشنامه تلفیقی چهل و چهار سؤالی راهبردهای یادگیری (کرمی، 1381) تعداد 40 نفر از دانش آموزان گروه نمونه که نمره پائین تر از میانگین در این دو آزمون کسب کرده بودند، انتخاب شدند. آنگاه، به طور تصادفی، 20 نفر از آنان در گروه کنترل و20 نفر دیگر در گروه آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت10 جلسه یک ساعته تحت آموزش راهبردهای یادگیری قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات آموزش، به عنوان پس آزمون، عملکرد حافظه فعال هر دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از آزمونt گروه های مستقل و همبسته مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، آگاهی و استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری روی عملکرد حافظه فعال اثر مثبت دارد. این نتایج می تواند کاربردهایی برای تدریس و یادگیری اثربخش داشته باشد که در مقاله ی حاضر به آن پرداخته می شود.
قلدری سنتی و سایبری در نوجوانان دختر مدارس راهنمایی: نقش کیفیت ارتباط معلم- دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلدری یک نوع خشونت سطح پائین به شمار می آید که اخیراً مورد توجه پژوهشگران و روان شناسان حیطه ی تربیتی قرار گرفته است و به دو صورت نمود می یابد: قلدری سایبری و سنتی. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع قلدری و رابطه ی آن با کیفیت ارتباط
معلم- دانش آموز در بین نوجوانان دختر مقطع راهنمایی مدارس دولتی شهر تبریز و نیز، مقایسه ی این متغیرها در پایه های مختلف تحصیلی دانش آموزان انجام شد. برای تحقق اهداف این پژوهش توصیفی- رابطه ای، 397 دانش آموز دختر مدارس راهنمایی شهر تبریز (90-1391) با شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به مقیاس قلدری (BS، پاتچین و هیندوجا، 2011) و پرسشنامه ی ارتباط معلم– دانش آموز (IT-SR، مورری و زوواک، 2011) پاسخ گفتند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS، میزان بروز رفتار قلدری در یک ماه اخیر را 2/64 % بدست آورد. آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین قلدری و اشکال سنتی و سایبری آن با کیفیت ارتباط معلم- دانش آموز رابطه ی منفی نشان داد (01/0>P). بر حسب نتیجه ی آزمون رگرسیون چندگانه، عوامل بیگانگی و ارتباط با معلم 19 % تغییرات قلدری را پیش بینی نمودند و عامل بیگانگی (32/0-=ß) متغیر پیش بین بهتری بود. همچنین، مبتنی بر نتایج تحلیل واریانس یک طرفه، قلدری در میان دانش آموزان پایه دوم و سوم نسبت به پایه اول شایع تر بوده و کیفیت ارتباط آنان با معلمان خویش نیز، منفی تر بود. با در نظر گرفتن نتایج تحقیق، توجه مضاعف بر کیفیت ارتباط معلم- دانش آموز برای کاهش رفتار قلدری و ناسازگاری های دانش آموزان دختر پیشنهاد می گردد.
ساخت و بررسی ویژگیهای روان سنجی پرسش نامة جذب به نماز در دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت معنویت به عنوان بعد چهارم انسان، هدف این مقاله تدوین ابزاری به منظور ارزیابی عوامل مؤثر در جذب دانش آموزان به نماز جماعت می باشد. در قالب پژوهش «زمینه یابی از نوع مقطعی»، تعداد 752 نفر از بین دانش آموزان پایه های تحصیلی اول، دوم و سوم دورة متوسطه در استان اردبیل در سال تحصیلی 89-90 به شیوة نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامة تدوین شدة جذب به نماز جماعت، توسط آنان تکمیل گردید. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی، بیانگر آن بود که پرسش نامة مذکور، دارای پنج عامل زیربنایی با عناوین «فضای فیزیکی و ارتباطی ـ آموزشی»، «ایمان و رفتار مذهبی فردی ـ خانوادگی»، «نحوة برپایی نماز جماعت»، «محیط اجتماعی» و عامل «تشویقی» بود. بررسی مجدد روایی این پرسش نامه نشان داد که هر پنج عامل استخراج شده دارای ضرایب همبستگی بالا و معنادار با یکدیگر و با نمرة کل پرسش نامه است (001/0>P). بررسی پایایی پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ نشان داد که عامل اول 90/0، عامل دوم 89/0، عامل سوم 89/0، عامل چهارم دارای ضریب آلفای 82/0 و عامل پنجم 82/0 است. ضریب آلفای کرونباخ کل پرسش نامه نیز، 94/0 به دست آمد. ارزیابی پرسش نامة جذب به نماز جماعت نشان داد که پرسش نامة مذکور دارای عوامل زیربنایی مطلوب و همبسته برای سنجش عوامل مؤثر در جذب دانش آموزان به نماز جماعت است. بنابراین، از این پرسش نامه می توان در جهت تحقیق و بررسی عوامل مؤثر در جذب دانش آموزان به نماز جماعت استفاده کرد.
مقایسه ی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان گروهی شناختی رفتاری بر عزت نفس دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، مقایسهی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان گروهی شناختیرفتاری بر عزت نفس دانشآموزان دختر میباشد.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی میباشد. جامعهی آماری شامل تمام دانشآموزان دختر پایهی اول دبیرستانهای دولتی شهرستان سرخس در سال 1391 میباشد. آزمودنیها به شیوهی تصادفی، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. دو گروه به مدت دوماه تحت درمان شناختیرفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی قرار گرفتند (هشت جلسهی دو ساعتی) در حالی که گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. پرسشنامهی عزت نفس کوپراسمیت قبل و بعد از آموزش به آزمودنیها داده شد. دادههای حاصل با استفاده از تحلیل واریانس یکسویه، آزمون تعقیبی دانکن و نرمافزار SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان شناختیرفتاری در مقایسه با گروه شاهد، تاثیر مثبتی بر بهبود عزت نفس داشتهاند (0001/0P< و 56/21=F) اما تفاوت این دو گروه به صورت معنیداری نبوده است.
نتیجهگیری: به نظر میرسد درمان شناختیرفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش عزت نفس موثر میباشند.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل مؤثر درافزایش عزت نفس دانش آموزانی که از مشکل بینایی در رنج هستند،آموزش مهارت های زندگی می باشد.این مطالعه با هدف تعیین و تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی در شهر سبزوار انجام گرفته است. این پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون می باشد، جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموز دختر و پسر (N=30) با مشکل بینایی مقاطع راهنمایی و دبیرستان شهر سبزوار می باشد که 18 نفر از آنهابه شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.آزمودنیها ابتداپرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت را تکمیل و بعد از آن، آموزش مهارتهای زندگی صورت گرفت. بعد از آموزش، مجدداً پرسشنامه تکمیل گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS17 و آزمون T تجزیه و تحلیل شد. نتایج مطالعه بیانگر آن است که عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی تحت تأثیر آموزش مهارت های زندگی افزایش می یابد(P
طرح مسئولیت مدنی آموزگار ناشی از عمل دانش آموز در حقوق ایران همراه با مطالعه تطبیقی در حقوق فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه خسارات وارد بر دانش آموزان و خسارات ناشی از عمل دانش آموزان چنان حجم عظیمی را به خود اختصاص داده که در برخی از کشور ها ،قسمتی از حقوق مسئولیت مدنی تحت عنوان « حوادث آموزشی» به طور ویژه به طرق جبران این خسارات می پردازد که عمده این خسارات نیز ناشی از تقصیر آموزگاران می باشد.در فقه امامیه قرنها پیش به مسئولیت شخصی معلم اشاره شده است. امروزه یکی از مسئولیت های خاص، مسئولیت ناشی از عمل غیر است که یکی از اقسام آن ،مسئولیت آموزگار ناشی از عمل دانش آموز می باشد. بر خلاف حقوق ایران ،در قانون مدنی فرانسه به مسئولیت مدنی آموزگار ناشی از عمل دانش آموز نیز اشاره شده وتحولات زیادی نیزدر حقوق فرانسه به وقوع پیوسته است. مسئولیت مدنی آموزگار بسیار وسیع بوده و در این جا فقط به مسئولیت وی در خصوص خساراتی که دانش آموز بر دیگری وارد می آورد بسنده می شود که در این مقاله به شیوه تطبیقی مورد مطالعه قرار می گیرد.
بررسی تأثیر آموزش خلاقیت بر دانش آموزان پیش دبستان و دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون خلاقیت در جهان معاصر، مسأله ی آموزش خلاقیت در سطح مدارس ابتدایی مورد توجه قرار گرفت و جهت بررسی این مسأله، دو پژوهش انجام پذیرفت. پژوهش نخست به بررسی تأثیر آموزش خلاقیت بر افزایش خلاقیت دانش آموزان پسر دبستانی پرداخت. پس از انجام پیش آزمون با ابزار محقق ساخته در سطح گروه آزمایشی (67 نفر) و گروه کنترل (58 نفر)، آموزش خلاقیت به مدت 12 هفته به گروه آزمایشی ارایه گردید. نتایج به دست آمده از آزمون گروه های آزمایشی و کنترل، با روش اندازه گیری های مکرر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده ی تفاوت معنادار گروه آزمایشی با گروه کنترل بود. پس از مشخص شدن تأثیر مثبت آموزش خلاقیت بر روی خلاقیت کودکان، پژوهش کیفی و طولی دوم، با هدف دستیابی به الگویی بومی جهت ارایه به اولیای آموزشی در جهت آموزش خلاقیت، طی 4 تابستان متوالی انجام پذیرفت. در این پژوهش 40 نفر از کودکان پیش دبستانی و دبستانی دختر و پسر، شرکت داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش کیفی، ضمن تأیید تأثیر مثبت آموزش خلاقیت، در سطح افراد مورد بررسی، در عمل به ارایه ی الگویی اولیه جهت چگونگی اعمال روش های آموزش خلاقیت به دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی رسید. یافته های اخیر، الگوی مناسبی جهت چگونگی به کارگیری روش های مختلف آموزش خلاقیت و محتوای لازم در این جهت را در اختیار معلمان و مربیان آموزشی، قرار خواهد داد.
بررسی روند تحولی چگونگی کاربری از تلفن همراه در دانش آموزان دبستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی روند تحولی چگونگی کاربری از تلفن همراه در کودکان دبستانی بود. روش پژوهش کیفی، از نوع داده بنیاد است. نمونه مورد مطالعه 115 دختر و پسر دبستانی کاربر تلفن همراه بود که در کلاس های اول تا ششم دبستان مشغول تحصیل بودند. نمونه گیری پژوهش هدف مند بود. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که کاربران دختر و پسر تلفن همراه در سال های اول دبستان، پس از آشنایی با کاربری های تلفن همراه، برخی از کاربری های مثبت از تلفن همراه (مانند: استفاده های ارتباطی، تفریحی، آموزشی، خدماتی) را دارند، اما در سال های آخر دبستان به دلیل عدم بسترسازی فرهنگی لازم برای کاربری مناسب از تلفن همراه در جامعه، مدرسه و خانواده، رفته رفته کاربری آنان به سمت کاربری نامناسب (مانند اتلاف وقت، مزاحمت های تلفنی، مردم آزاری، تفاخرجویی، تسهیل روابط دختر و پسر، عشق پیامکی، شارژ کشیدن، بلوتوث بازی، افشای اطلاعات شخصی افراد، کاربری از عکس ها و فیلم های نامناسب و هرزه نگار، پرخاشگری الکترونیکی، یافتن هویت پنهان، سردرگمی هویتی، اعتیاد به تلفن همراه) سوق پیدا می کند.