مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دانش آموز
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، نظام عرضه و تقاضا در حوزه گردشگری، تغییر شگرفی داشته است. این تغییر، در سطح جدیدی از اقتصاد خود را نشان می دهد که توسط پین و گیلمور (1999) تحت عنوان «اقتصاد تجربه» مطرح شده است. بر اساس نظر پین و گیلمور، اقتصاد تجربه آخرین سطح از توالی و پیشرفت اقتصاد تجربه بوده که سطح تکامل یافته تر از مواد خام (در اقتصاد کشاورزی)، کالاها (در اقتصاد صنعتی) و خدمات (در اقتصاد خدمات) است.
مصرف کننده در اقتصاد تجربه، کاربر یا مشتری می باشد و به عنوان میهمان شناخته می شود. محصول قابل عرضه نیز ترکیبی از کالاها و خدمات و تجربیات است که بر مبنای ایجاد ارزش برای میهمان می باشد.
پین و گیلمور در مدل 4E بر اساس دو جنبه میزان مشارکت پذیری (فعال/ غیرفعال) و میزان برقراری ارتباط میهمان با محیط (جذب/ غرق شدن)، چهار بُعد سرگرمی، آموزشی، زیبایی شناختی و رهایی را تعریف کردند.
با توجه به اهمیت گردشگری کودکان و نوجوانان و ناشناخته بودن این مقوله در منابع و مطالعات دانشگاهی گردشگری ایران، پژوهشگر بر آن شد تا نمونه موردی این تحقیق را براساس مدل 4E در فضای ادراک ذهنی نوجوانان بررسی کند.
داده های این تحقیق، با استفاده از روش های کتابخانه ای جهت ایجاد چارچوب نظری و میدانی و با استفاده از ابزارهای مشاهده، مصاحبه (با 25 تن از صاحب نظران و فعالان عرصه سفر کودکان) و تنظیم پرسشنامه بر اساس طیف بوگاردوس، گردآوری شدند. جامعه آماری این پژوهش 560 تن از دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر تهران بودند. دسته بندی و تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار های SPSS و Excel صورت پذیرفت.
یافته ها حاکی از آن است که دانش آموزان، گرایش زیادی به غرق کامل در طبیعت دارند و در بافت های تاریخی، گرایش به بُعد زیبایی شناختی حاکم است.
مقایسه ی فاکتورهای آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان ایلام با نرم ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام دادن این پژوهش، مقایسه ی فاکتورهای آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان ایلام با نرم ملی سال 1391 بوده است. آزمودنی های این تحقیق 200 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی مدارس دولتی و غیردولتی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. فاکتورهای اندازه گیری شده در تحقیق حاضر شامل: استقامت قلبی عروقی با آزمون دوی 540 متر، استقامت عضلات شکم با آزمون دراز و نشست، استقامت کمربند شانه ای با آزمون بارفیکس اصلاح شده، چابکی با آزمون دو 9×4 متر، انعطاف پذیری با آزمون خم کردن تنه (نشستن و رسیدن) بر روی جعبه ی انعطاف که با نرم ملی سال 1391 کشوری مقایسه شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و آزمون فرضیه ها از آزمون آمار استنباطی، آزمون لوین (برابر یا نابرابر بودن داده ها) و از آزمون t مستقل (برابر یا نابرابر بودن میانگین ها) استفاده شد. کلیه ی مراحل آمار استنباطی در سطح معناداری (05/0 p<) انجام گردید.
نتایج پژوهش نشان داد که بین فاکتورهای آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان ایلام با نرم ملی سال 1391 در کلیه ی پایه ها تفاوت معناداری وجود نداشت و فاکتورهای آمادگی جسمانی در پایه ی سوم نسبت به پایه ی اول و دوم به نرم ملی نزدیک تر بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی استان ایلام در وضعیت مطلوبی از آمادگی جسمانی قرار دارند.
آیا آزمون ماتیاس می تواند ارزیاب مناسبی برای استقامت عضلات تنه دانش آموزان باشد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از پوسچر صحیح به ویژه در کودکان و دانش آموزان، اهمیت زیادی دارد. استقامت کافی عضلات تنه و کمربند لگنی تأثیر به سزایی در شکل گیری پوسچرصحیح دارد. آزمون ماتیاس از شیوه های میدانی ارزیابیغیرمستقیم پوسچر و عملکرد عضلات پوسچرال است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه آزمون ماتیاس با استقامت عضلات تنه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی است. نمونه ها را 118 نفر از دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر تهران با میانگین سن 86/0±21/10، میانگین قد 54/7±11/140 و میانگین وزن 18/10±38/36 تشکیل دادند.با توجه به حرکات جبرانی رخ داده در وضعیت بدنی، آزمودنی ها به سه گروه طبیعی، ضعیف و خیلی ضعیف تقسیم شدند. تجزیه وتحلیل داده های پژوهشی نشان داد بین نمره آزمون ماتیاس با استقامت عضلات فلکسور، اکستنسور و خم کننده جانبی طرفین ارتباط معنا داری وجود دارد. همچنین بین نمره آزمون ماتیاس با استقامت مجموع عضلات، ارتباط معنا داری یافت شد. با توجه به میزان همبستگی، آزمون ماتیاس نمی تواند با قاطعیت استقامت عضلات تنه را ارزیابی کند؛ اما استفاده از این آزمون به منظور ارزیابی کیفی استقامت عضلات تنهو غربالگری دانش آموزان در محیط های آموزشی و مدارس پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه دینداری و امیدواری اجتماعی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امید به عنوان نیروی محرکه انسان و یکی از عوامل مهم در بهزیستی مادی و معنوی به شمار می رود. ادیان الهی همواره متدینین را در سخت ترین شرایط به امید، رجا و توکل دعوت می کنند. امیدواری در سن نوجوانی که مرحله شکل گیری بنیانی ترین نظرها و مهم ترین انتخاب هاست به مراتب بیش از مراحل دیگر عمر اهمیت دارد. این تحقیق به دنبال این است که میزان امیدواری را در بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه بسنجد و رابطه آن را با دینداری بررسی کند. روش این تحقیق از نوع پیمایشی و جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر شیراز (5673 نفر) در سال تحصیلی92-93تشکیل داده است که از آن میان، 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نظریه اسنایدر، نظریه منتخب این تحقیق بود. اطلاعات و داده های به دست آمده به وسیله روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و جز آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد بین ابعاد دینداری (بعد اعتقادی، مناسکی، عاطفی و پیامدی) با امیدواری دانش آموزان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. از بین ابعاد دینداری بُعد پیامدی رابطه قوی تری با امیدواری داشت.
تجربه شادی در زندگی روزمره دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بیان توصیفی ژرف از زندگی روزمره دانش آموزی و تجربه شادی آنهاست. پرسش اصلی پژوهش را بر همین مبنا «چگونگی تجربه شادی در زندگی روزمره دانش آموزی» انتخاب کردیم. برای پاسخ به این پرسش، پژوهش میدانی در دو دبیرستان دخترانه منطقه 6 تهران انجام دادیم. برای جمع آوری داده ها از روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیم ساخت یافته استفاده کردیم. سپس نتایج را براساس روش تماتیک (مفهومی) تحلیل و چهار مفهوم را برای پاسخ به پرسش اصلی خود برگزیدیم. کارناولیزه شدن مدرسه، دوستی روزمره، قدرت تحقق خود و خودی از آنِ خود، چهار مفهوم به دست آمده از این پژوهش است که با اتکا به آنها تجارب شادمانه دانش آموزان درک پذیر خواهد شد. منظور از کارناولیزه شدن مدرسه، شکاف در نظم حاکم و ایجاد فرصتی برای بروز و ظهور عناصر جهان غیررسمی است. دوستی روزمره، مفهومی است که بر شبکه روابط و دوستی های بین دانش آموزان اشاره دارد. قدرت تحقق خود، ناظر بر تسلط دانش آموزان بر زمان/مکان های رسمی و دستیابی به فرصت برای بروز خود واقعی آنهاست. خودی از آنِ خود، عمیق ترین مفهوم این پژوهش است که فراتر از زمان/مکان بر تسلط دانش آموز بر خویشتن آنها اشاره دارد.
کسب مهارت نه گفتن برای رد پیشنهادهای پرخطر با استفاده ازروش ایفای نقش در دانش آموزان مقطع راهنمایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به این که، نوجوانان مهارت های لازم ارتباطی- اجتماعی را ندارند و عدم آگاهی کافی دانش آموزان در مورد مقابله با پیشنهادهای پرخطر، دربردارنده عواقب جبران ناپذیری است، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین آموزش مهارت نه گفتن برای رد پیشنهادهای خطرزا با استفاده از ایفای نقش انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی میدانی، پیش آزمون و پس آزمون، دوگروهی و سه مرحله ایی است و جامعه پژوهش شامل 63 دانش آموز دختر مقطع راهنمایی شهر اراک در سال1390 بودکه به طور تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده هاپرسش نامه شامل مشخصات فردی- خانوادگی و چک لیست ""نه گفتن""در خصوص مهارت رد پیشنهادهای خطرزا بود. ابتدا پرسش نامه وچک لیست تکمیل وسپس آموزش بر اساس مهارت نه گفتن به روش نمایشی و ایفای نقش انجام شد. بلافاصله و 2 ماه بعد از آموزش مجددا چک لیست مهارت نه گفتن بامشاهده دانش آموزان توسط پژوهشگر تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین میانگین نمره مهارت نه گفتن برای رد پیشنهادهای پرخطر در هر دو گروه مداخله وکنترل قبل، بلافاصله و 2 ماه بعد از مداخله (به ترتیب (001/0 >p) ) و (009/0p=) تفاوت معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، اجرای مداخلات آموزشی مرتبط با رفتارهای پیشگیری کننده در دانش آموزان به منظور تأمین سلامت جسمی، عاطفی و اجتماعی آنان ضروری است. ولی با وجود این که روش ایفای نقش دارای قدرت پیشگیری کننده از رفتارهای پرخطر بوده، پیشنهاد می شود پژوهش حاضر با تعداد جلسات بیشتر و تداوم آموزش انجام شود.
مقایسه سبک های شناختی یادگیری دانش آموزان دبیرستانی و هنرستانی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تبیین تفاوت سبک های شناختی یادگیری دانش آموزان دبیرستانی و هنرستانی و مقایسه بین این دانش آموزان بود. این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای می باشد. گروه نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل170 دانش آموز دختر و پسر دبیرستانی و هنرستانی(84 دانش آموز هنرستانی و 86 دانش آموز دبیرستانی)از ناحیه 3 شهر شیراز بود که به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند .پرسشنامه سبک های یادگیری کلب به منظور مشخص کردن سبک یادگیری گروه نمونه استفاده شد.نتایج نشان داد که سبک های یادگیری دبیرستانی ها بیشتر واگرا و در هنرستانی ها بیشتر انطباق یابنده بود.همچنین نتایج محور عمودی(عینی /انتزاعی) و افقی (فعال /تاملی)سبک یادگیری نشان داد که سبک یادگیری دبیرستانی ها بیشتر انتزاعی و سبک یادگیری هنرستانی ها فعال است.دانش آموزان هنرستانی با عملکرد پایین از سبک واگراو با عملکرد بالا از سبک همگرا استفاده می کند.دانش آموزان دبیرستانی با عملکرد بالا از سبک یادگیری جذب کننده و با عملکرد پایین از سبک یادگیری واگرا استفاده می کند.همچنین دانش آموزان دبیرستانی و هنرستانی با عملکرد بالای تحصیلی فعال تر و انتزاعی تر بودند.
نقش نظارت والدینی و خودکارآمدی در هم نشینی با همسالان بزهکار و رفتارهای پرخطر دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تبیین اعمال خلاف قانون، نگاه صرفاً حقوقی کافی نیست بلکه می بایست از ابعاد دیگر همچون خانواده و مسائل روان شناختی مورد بررسی قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی نقش نظارت والدینی و خودکارآمدی در همنشینی با همسالان بزهکار و رفتارهای پرخطر در دانش آموزان دبیرستانی بود. روش تحقیق همبستگی است. 198 دانش آموز دبیرستانی شهر پارس آباد در سال تحصیلی 93- 1392به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های نظارت والدینی، خودکارآمدی عمومی، همنشینی با همسالان بزهکار و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین نظارت والدینی و خودکارآمدی با همنشیتی با همسالان بزهکار و رفتارهای پرخطر رابطه منفی معنادار وجود دارد (0۱/۰> P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که نظارت والدینی و خودکارآمدی می توانند 21 درصد از واریانس همنشینی با همسالان بزهکار و 34 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر را پیش بینی نمایند. نتایج تحقیق حاضر دلالت بر اهمیت متغیرهای خانوادگی و روانشناختی در کاهش همنشینی با همسالان بزهکار و رفتارهای پر خطر دارد
اثربخشی برنامه های ضد قلدری مدرسه بر توان مندی معلمان زن در مدیریت رفتار قلدری دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قلدری یکی از پدیده های پیچیده در مدارس است. توانمندی معلمان در مدیریت رفتار قلدری، با وقوع و تداوم آن، رابطه ی نزدیکی دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش شناخت و مقابله با قلدری به معلمان بر راهبردهای مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدی ادراک شده ی معلمان می باشد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش بالینی شامل تمام معلمان زن دوره ی ابتدایی شهرستان اهر در سال تحصیلی 92-1391 بود. تعداد 40 نفر از معلمان به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های راهبردهای مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدی معلمان استفاده شد. برنامه ی طراحی شده برای گروه آزمون با محتوای شناخت و مقابله با قلدری دانش آموزان، در 6 جلسه ی 90 دقیقه ای انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSSنسخه ی 15 تحلیل شدند.
یافته ها:
بنا بر نتایج، آموزش توانسته است تغییرات معنی داری در انتخاب بین راهبردهای جرأت مندی دفاع (005/0=P)، اجتناب از دفاع (00/0=P) و جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر (01/0=P) و کارآمدی ادراک شده ی معلمان در مدیریت رفتار کلاس (001/0=P) در مقایسه با گروه شاهد به وجود آورد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش برنامه ی ضد قلدری توانسته است بر راهبردهای مدیریت رفتار قلدری و کارآمدی ادراک شده ی معلمان در کلاس موثر واقع شود لذا اجرای دوره های آماده سازی و ارتقای مهارت های حرفه ای معلمان و مشاوران مدارس برای مواجهه ی صحیح با مشکلات رفتاری دانش آموزان ضرورت دارد.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و خلاقیت بر خود پنداره تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضرباهدف بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت و خلاقیت بر خود پنداره انجام شده است.طرح پژوهش،شبه آزمایشی و در دو گروه آزمایش ویک گروه گواه با پیش آزمون-پس آزمون صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه هفتم منطقه 2 شهرتهران در سال تحصیلی 94-1393بود و به کمک نمونه آماری شامل 54 نفر که از این تعداد به تصادف، 18 نفر درگروه آزمایش فراشناخت، 18 نفر درگروه آزمایش خلاقیت و 18 نفردرگروه کنترل جایگزین شدندو پیش آزمون سنجش خودپنداری تحصیلی دلاور برای گروه ها اجرا و سپس 10 جلسه 70 دقیقه ای گروه آزمایش اول با روش بسته آموزشی برگرفته از روش TREE(مدل سکستون و همکاران) و گروه آزمایش دوم با روش بسته های آموزش خلاقیت محقق ساخته برگرفته از اصول تورنس و ویلیامز و گروه کنترل با روش متداول آموزش دیدند.جهت بررسی افزایش خود پنداره تحصیلی پس آزمون استفاده شد و داده هابا استفاده ازآزمون های آماری موردنیازازجمله تحلیل کوواریانس موردتجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد دانش آموزانی که از آموزش های فراشناختی و خلاقیت برخوردار بودندنسبت به دانش آموزانی که به روش متداول آموزش دیدند به صورت معناداری خود پنداره تحصیلی شان افزایش یافته است؛و راهکار های مناسب جهت ارتقاء خودپنداری تحصیلی پیشنهاد گردید.
اثربخشی کارگاه آموزشی کودک اندیشمند بر شیوه های فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در هر جامعه ای، رابطه مناسب والدین و کودک از عوامل مهم و تعیین کننده تحول کودک و سلامت روانی اعضای آن است. این امر در دوره پیش دبستانی از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کارگاه کودک اندیشمند بر شیوه های فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود.
روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی به شمار می رود. گروه نمونه را 44 نفر از والدین دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی از مدارس غیرانتفاعی شهر تهران تشکیل دادند. والدین در پی فراخوانی به وسیلة مسئولان مدرسه در زمینه شرکت در کارگاه آموزشی با عنوان تربیت کودک اندیشمند، اعلام آمادگی نمودند. جلسات کارگاه هفته ای یک بار در 9 جلسه 2 ساعته برگزار شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس شیوه های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش ازتحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تی وابسته استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از داده های مقیاس فرزندپروری نشان داد که مداخله حاضر شیوه های فرزندپروری مطلوب والدین را افزایش داده است و اندازه اثر این آموزش بر مؤلفه شیوه فرزندپروری مقتدرانه بالاتر از دیگر مؤلفه ها است. در ضمن مداخله اثر معناداری بر روی مشکلات رفتاری کودکان نداشت.
نتیجه گیری: از دلایل احتمالی عدم اثربخشی آموزش بر مشکلات رفتاری کودکان را می توان به کوتاهی مدت زمان سپری شده از آموزش نسبت داد. بدین معنا که انتظار می رود بخش اعظمی از نتایج آموزش های خانواده محور پس از گذشت زمان ایجاد شود تا اعضا بتوانند از فرصت لازم جهت استفاده از آموزش ها در محیط خانواده بهره مند شوند
نقش فناوری اطلاعات در توسعه اهداف درس تربیت بدنی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش فناوری اطلاعات در توسعه اهداف درس تربیت بدنی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بود. جامعه آماری تحقیق همه دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر لاهرود بود. برای نمونه آماری دانش آموزان 2 مدرسه به صورت تصادفی- خوشه ای انتخاب شدند و پس از همسان سازی آنها بر مبنای قد، وزن، سن و نمره تربیت بدنی نیمسال قبل از دوره آموزشی، به دو گروه تجربی شاهد تقسیم شدند. برای تحقق اهداف پژوهش گروه تجربی به مدت یک نیمسال تحصیلی اهداف تربیت بدنی را با کمک جزوه، فیلم و سی دی آموزشی آموزش دیدند، اما آزمودنی های گروه شاهد موارد مزبور را به صورت آموزش مرسوم توسط دبیر تربیت بدنی آموزش دیدند. در پایان نیمسال تحصیلی هر دو گروه در شرایط یکسان مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. برای سنجش اهداف پژوهش از آزمون کتبی و عملی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله تی استودنت استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات گروه تجربی که اهداف تربیت بدنی را از طریق فناوری اطلاعات آموزش دیده بودند و گروه شاهد تفاوت آماری معناداری وجود دارد و گروه تجربی مهارت های مزبور را بهتر یاد گرفته بودند.
تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکپارچگی حسی، بهبود توانایی کودکان برای پردازش و سازماندهی اطلاعات حسی است. زمانی که مغز بتواند اطلاعات حسی را سازماندهی نماید، نتیجه آن، بهبود عملکرد مهارت های زندگی، رشد عاطفی و رشد عمومی می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) بود.
مواد و روش ها: مطالعه آزمایشی حاضر به روش پیش آزمون- پس آزمون و با گروه شاهد انجام گرفت و در آن، ٢٠ نفر از دانش آموزان ابتدایی مبتلا به ADHD شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد پس از انتخاب تصادفی، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و در طی روش نمونه گیری چندمرحله ای، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه Conners (فرم والد و معلم) و پرسش نامه عصب روان شناختی کودک و نوجوان Conners بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین عملکرد دو گروه آزمایش و شاهد در مهارت های عصب روان شناختی در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی کودکان تأثیر دارد و می توان از این روش آموزشی در توان بخشی و آموزش کودکان دارای ADHD بهره برد. علاوه بر این، می توان از این روش در مراکز آمادگی و پیش دبستانی استفاده نمود تا از بروز اختلال ADHD در دوران تحصیلی جلوگیری به عمل آید.
مقایسه میزان مشارکت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت را نوعی کنش هدفمند در فرآیند تعاملی بین کنشگر و محیط اجتماعی برای نیل به اهداف معین و از پیش تعیین شده، تعریف کرده اند. پژوهش حاضر به مقایسه میزان مشارکت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد پرداخته است. تحقیق از نوع پیمایشی است و داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از ترکیبی از شیوه نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای و از میان 642 دانش آموز در مدارس دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد گردآوری شده است. یافته های تحقیق نشان داد بین مشارکت اجتماعی دانش آموزان مدارس دولتی و مدارس غیرانتفاعی تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که مشارکت دانش آموزان مدارس دولتی بیش از دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی است. همچنین بین متغیرهای میزان استفاده از وسائل ارتباط جمعی، میزان اعتماد اجتماعی، میزان دینداری و میزان انسجام هنجاری با میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد. همچنین بین متغیرهای پایگاه اجتماعی_اقتصادی و میزان بیگانگی اجتماعی با مشارکت اجتماعی نیز رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد. بین متغیرهای جنس و تقدیرگرایی با مشارکت اجتماعی رابطه معنی داری مشاهده نشد. با استفاده از واریانس خطی ترکیب متغیرهای مستقل، در مجموع بیش از 41 درصد از تغییرات میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان تبیین گردید.
تأثیر تمرینات پاریاد بر رشد مهارت های حرکتی کودکان 6 تا 8 سال مبتلا به اختلال اوتیسم با عملکرد بالا (HFA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره برنامه تمرینی پاریاد بر رشد مهارت های حرکتی کودکان 6 تا 8 سال مبتلا به اختلال اوتیسم با عملکرد بالا بود. به همین منظور 30 دختر مبتلا به اختلالHFA با میانگین سنی 6/.±1/7 سال به صورت تصادفی از بین مدارس استثنایی شهر سنندج انتخاب شدند و براساس نمره های پیش آزمون در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. نمره های پیش و پس آزمون آزمودنی ها با استفاده از مجموعه آزمون برونینکس- اوزرتسکی اندازه گیری شد. برنامه مداخله حرکتی نیز شامل تمرینات پاریاد بود که به مدت شانزده جلسه برای این افراد اجرا شد. از آزمون K-S برای تعیین چگونگی توزیع داده ها و از آزمون لوین و تحلیل کوواریانس برای مقایسه میانگین ها استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه تمرینی پاریاد، تأثیر معناداری بر رشد خرده مقیاس های سرعت دویدن و چابکی، تعادل، هماهنگی دوسویه و قدرت در کودکان HFA دارد (05/0P< ). اما در خرده مقیاس ها شامل سرعت پاسخ، کنترل بینایی- حرکتی و سرعت و چالاکی اندام فوقانی تأثیر معناداری مشاهده نشد (05/0P> ). با توجه به این نتایج می توان گفت که برنامه تمرینی مورد استفاده احتمالاً می تواند موجب بهبود مهارت های بنیادی کودکان مبتلا به HFA شود.
طراحی و ساخت ابزار میزان و نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی و بررسی رابطه آن با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس میزان و نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی، و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی بود. بدین منظور تعداد ۳50 نفر (۱87 دختر و 163 پسر) از دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان منطقه پنج شهر تهران که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، به پرسش نامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی جواب دادند. داده های به دست آمده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ضریب آلفای کرانباخ و همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس تحلیل گردید. در مرحله ساخت مقیاس، پس از تأیید روایی صوری، روایی محتوایی، تحلیل اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ابزار نهایی 30 سؤال شده که منجر به استخراج دو عامل نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی گردید. اعتبار مقیاس از طریق ضریب آلفای کرانباخ برای خرده مقیاس نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی 81/0 و برای میزان استفاده از شبکه های اجتماعی 88/0 و برای کل مقیاس نیز 91/0 به دست آمد. عملکرد تحصیلی به عنوان روشی برای اعتبار همگرا در نظر گرفته شد. نتایج رگرسیون نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی توانست 18/0 از واریانس عملکرد تحصیلی را پیش بینی کند. نتایج به دست آمده نشان داد که مقیاس میزان استفاده از شبکه های اجتماعی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و میزان و نگرش به استفاده از این گونه شبکه ها در دانش آموزان، نقش تعیین کننده در عملکرد تحصیلی آنها دارد.
سنجش مهارت های زندگی دانش آموزان پایه اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین سطح مهارت های زندگی دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان تکاب بود که به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه اول به تعداد 1270 نفر بودند که حجم نمونه ای برابر با 100 نفر با استفاده از فرمول حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای از بین آنها برگزیده شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد مهارت های زندگی شامل مهارت های حل مسأله، همدلی، تفکر خلاق، تصمیم گیری، مقابله با هیجانات، مقابله با استرس، تفکرانتقادی، برقراری ارتباط مؤثر، خود آگاهی، برقراری روابط بین فردی بود. روایی صوری و محتوایی ابزار اندازه گیری توسط صاحب نظران تأیید شد و پایایی پرسشنامه بر اساس محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر85/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره، t مستقل) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که میزان برخورداری دانش آموزان پایه اول در مهارت های تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر انتقادی و برقراری روابط بین فردی در حد متوسط و در بقیه مهارت ها کم تر از حد متوسط است. بالاترین میزان برخورداری دانش آموزان در مهارت تفکر انتقادی و پایین ترین میزان برخورداری آنان در مهارت تفکر خلاق بوده است. مهارت برقراری ارتباط مؤثر دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود داشت و میانگین نمرات دخترها در این مهارت بالاتر از پسران بود.
بررسی راه های افزایش امید به آینده در دانش آموزان با رویکرد اقدام پژوهی
هدف تحقیق حاضر بررسی راه های افزایش امید به آینده و تقویت انگیزه ی پیشرفت دانش آموزان است. این پژوهش با روش اقدام پژوهی مشارکتی در سه بعد تشخیص، اجرا و ارزیابی نتایج در نه مرحله به مدت چهار ماه و با مشارکت 30 دانش آموز مقطع متوسطه شهرستان رستم واقع در استان فارس در سال تحصیلی 96 – 1395 صورت گرفت. بررسی و تحلیل اطلاعات مرحله ی اول که از طریق پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه و بررسی اسناد موجود گردآوری شد، حاکی از بی-انگیزگی و ناامیدی بسیاری از دانش آموزان نسبت به آینده ی زندگی و شغلی بود. اقدام پژوه با استفاده از راه حل تحریک انگیزه ی همجنسی اجتماعی سعی در ایجاد تغییر و افزایش امید به آینده ی دانش آموزان جهت تقویت انگیزه ی آن ها را داشت. پس از ارایه ی این روش و بررسی اطلاعات و شواهد نوع دوم، نتایج حاکی از افزایش انگیزه و امید به آینده در بین دانش آموزان بود.
نقش کاردرمانی در بهبود اختلال نوشتن دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوشتن به عنوان ترسیم دیداری از زبان و گفتار تعریف شده و یک مهارت ضروری برای یادگیری و استفاده از دانش معرفی می شود. این مهارت ابزار اصلی برای موفقیت و مشارکت در فعالیت های متعدد به شمارمی رود. اختلال نوشتن روی عملکرد آموزشی، اجتماعی، تعدادی از مشاغل، فعالیت ها و ارتباطات فردی دانش آموزان اثر می گذارد، بنابراین ارزیابی و درمان بهنگام به منظور پیشگیری از بروز مشکلات متعدد در آینده مفید و ضروری است. برای ارزیابی دقیق عملکرد نوشتن، افزون بر بررسی سابقه مراجع، از ابزارهای استاندارد متعدد استفاده می شود. ابزارهای استاندارد مختلفی برای ارزیابی فرآیند نوشتن یعنی مهارت حسی، حرکتی، درکی، شناختی و روانی دانش آموز در دسترس است. درخصوص ارزیابی محصول یا دست نوشته تنها ابزار استاندارد و جامع در دسترس، ابزار ارزیابی دست نویسی فارسی است.
تأثیر بازخورد هنجاری بر اجرا و یادگیری تکلیف پرتابی: نقش شایستگی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر بازخورد هنجاری با توجه به سطح شایستگی ادراک شده بر اجرا و یادگیری تکلیف پرتابی در دانش آموزان پسر شهر اهواز بود. به این منظور، 60 نفر به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب و در دو گروه شایستگی ادراک شده بالا (15 نفر بازخورد هنجاری و 15 نفر کنترل) و پایین (15 نفر بازخورد هنجاری و 15 نفر کنترل) قرار گرفتند. مرحله اکتساب در دو جلسه متوالی با 100 کوشش (5 بلوک 10 کوششی در هر جلسه) انجام شد. پس آزمون (20 کوشش و بدون ارائه بازخورد) بلافاصله پس از پایان جلسه دوم و آزمون یادداری 48 ساعت بعد انجام شد. نتایج تحلیل واریانس مرکب با اندازه گیری مکرر نشان داد که بازخورد هنجاری در بین گروه شایستگی ادراک شده بالا و پایین دارای تأثیر متفاوتی نبود (05/0