مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
قلدری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات پیشین نشان داده است که والدین نقش موثری در بروز مشکلات رفتاری کودکان دارند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گ ری پرخاشگری روانی والدین و تنبیه بدنی در رابطه بین سبک های والدگری با قلدری انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دبیرستان های دوره اول متوسطه دختر و پسر شهرستان آستانه اشرفیه در سال تحصیلی 1396-1395 بودکه 295 دانش آموز (150 دختر و 145 پسر) به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند و به پرسشنامه های والدگری الیوا و همکاران ( 2007)، ابعاد انضباطی استراوس و فاچیر (2007) و زورگویی بریگوایی (2012) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که پرخاشگری روانی والدین و تنبیه بدنی در رابطه بین سبک های والدگری با قلدری نوجوان تأثیر غیرمستقیم و نقش میانجی در رابطه بین سبک های والدگری پدر و مادر با قلدری نوجوان دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که سبک های تربیتی و والدگری والدین می تواند رفتارهای کودکان را تحت تأثیر قرار دهد بنابراین باید مداخلاتی جهت آگاه سازی والدین درباره اهمیت نقش والدگری آنها انجام شود.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر افزایش مهارت های اجتماعی – هیجانی وکاهش افسردگی در دانش آموزان قلدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
77 - 94
حوزه های تخصصی:
قلدری در میان دانش آموزان یک مشکل رایج با عواقب جدی و ناراحت کننده برای قربانیان است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی متمرکز بر هیجان بر افزایش مهارت های اجتماعی – هیجانی، کاهش افسردگی وکاهش قلدری در دانش آموزان قلدر، بود. پژوهش به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام پذیرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان قلدر مقطع تحصیلی متوسطه اول شهرستان بوکان در سال(95-1394). نمونه شامل 30 دانش آموز افسرده و قلدر با مهارت اجتماعی – هیجانی پایین بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای از جامعه پژوهش انتخاب، سپس با جایگزینی تصادفی به دو گروه آزمایش(15نفر) و کنترل(15نفر)، تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه قربانی قلدری( ایلی نویز، مهارت اجتماعی – هیجانی (SEL) و پرسشنامه افسردگی کودکان و نوجوانان (CADS) بود. مداخله بر روی گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 2 ساعته انجام شد. پس از مداخله پرسشنامه ها دوباره به عنوان پس آزمون اجرا گردید. داده ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان گروهی متمرکز بر هیجان باعث کاهش افسردگی و قلدری و افزایش مهارت های اجتماعی – هیجانی به طور معنادار (05/. p≤) شده است. نتیجه گیری می شود درمان متمرکز بر هیجان می تواند در کاهش افسردگی و رفتارهای قلدرانه مؤثر باشد و آموزشی مناسب برای افزایش مهارت های اجتماعی و هیجانی است.
الگوی ساختاری رفتار قلدری بر اساس ادراک های محیط خانوادگی و ویژگی های شخصیتی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
237-253
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش ادراک های محیط خانوادگی و ویژگی های شخصیتی در رفتار قلدری بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 93-1392 به تعداد 2100 نفر بود. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، بر مبنای فرمول کوکران 330 دانش آموز شامل 144 دختر و 186 پسر با انتساب متناسب انتخاب شدند و سه پرسشنامه ادراک های محیط خانوادگی گرولینک، دسای و ریان 1997، ویژگی های شخصیتی آیزنک 1975 و مقیاس قلدری الویس 1996 را تکمیل کردند. پس از حذف 5 پرسشنامه مخدوش، داده ها با استفاده از الگوسازی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین رفتار قلدری با گرمی پدر (39/0- =β، 01/0=P)، گرمی مادر (67/0- =β، 001/0=P)، حمایت پدر (64/0- =β، 001/0=P)، حمایت مادر (51/- 0=β، 003/0=P)، درگیری پدر (57/0- =β، 002/0=P)، درگیری مادر (67/0- =β، 001/0=P) و ادراک های محیط خانوادگی (98/0- =β، 01/0=P) با رفتار قلدری منفی و ضریب مسیر کل روان پریشی (08/0=β، 01/0=P) و روان رنجوری (09/0=β، 001/0=P) و ویژگی های شخصیتی (28/0=β، 01/0=P) با رفتار قلدری دانش آموزان مثبت است. در مقابل ضریب مسیر کل بین درون گرایی و رفتار قلدری دانش آموزان معنادار نبود. در تحلیل الگوی ساختاری شاخص ها، برازش مناسب الگو را نشان دادند. نتیجه گیری: از آنجا که ادراک مثبت فرزندان از محیط خانواده رفتارهای قلدری را کاهش می دهد پیشنهاد می شود برنامه هایی برای آموزش خانواده جهت بهبود کیفیت رابطه والد-فرزندی تدوین و اجرا شود تا رفتارهای قلدرانه نوجوانان کاهش یابد.
رابطه علّی اضطراب، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
219-240
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه علّی اضطراب، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری با آمادگی به اعتیاد بود. روش : در این مطالعه همبستگی، جامعه آماری را دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر اصفهان تشکیل می دادند. به روش خوشه ای تصادفی، 375 دانش آموز از بین نواحی شهر اصفهان، براساس جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران (2000) به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان، به پرسش نامه های اعتیادپذیری، اضطراب ، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری پاسخ دادند. یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بود. ضرایب تأثیر اضطراب، غفلت، مشکلات در روابط با همسالان، قلدری و نشخوار فکری بر اعتیادپذیری معنادار بود. نتیجه گیری : بنابر نتایج پژوهش اضطراب، غفلت، مشکلات در روابط با همسالان، قلدری و نشخوار فکری بر اعتیادپذیری تأثیر علّی دارند. لذا این مدل می تواند به مثابه الگویی مطلوب، برای تدوین برنامه های آموزشی پیشگیری از اعتیاد مثمر ثمر باشد.
نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه سبک های فرزندپروری و قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
7 - 22
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین سبک های فرزندپروری با قلدری بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان پسر کلاس هفتم و هشتم مدارس شهر اراک در سال تحصیلی 95-1394 بوده اند. از این میان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 484 دانش آموز به همراه مادرانشان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس قلدری ایلی نویز،، پرسشنامه خودگزارشی هوش هیجانی شاته و دیگران و پرسشنامه فرزندپروری بامریند استفاده شد. در تحلیل داده ها، شیوه های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به شیوه سلسله مراتب به کار رفت. نتایج حاصل ازتحلیل رگرسیون نشان داد هوش هیجانی در رابطه بین فرزندپروری مستبدانه و قلدری دارای نقش واسطه ای جزیی و در رابطه بین فرزندپروری مقتدرانه و قلدری دارای نقش واسطه ای کامل است. نتیجه اینکه سبک های فرزندپروری و نوع نگرش والدین نسبت به رفتار کودکان، می تواند به شکل گیری تعارضات رفتاری بین فردی در کودکان به شکل قلدری، منجر شود. از سوی دیگر هوش هیجانی می تواند به مدیریت خشم، احساس مثبت در خویشتن و جرأت مندی در روابط بین فردی کمک کند. از این رو برای پیشگیری و مقابله با قلدری، آموزش نحوه فرزندپروری بهینه به والدین که سبب رشد روانی-هیجانی مثبت و سازگارانه در کودک یاری می رساند، ضروری به نظر می رسد.
نقش سبک های دلبستگی و خودکارآمدی در پیش بینی قلدری و قربانی شدن دانش آموزان مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلدری و قربانی شدن از جمله آسیب های اجتماعی هستند که مدارس امروزی با آن ها مواجه هستند و پژوهش در این حیطه حائز اهمیت است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر نقش سبک های دلبستگی و خودکارآمدی در پیش بینی قلدری و قربانی شدن دانش آموزان مدارس متوسطه بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی می باشد. به این منظور تعداد 330 دانش آموز (134 پسر و 196 دختر) از مدارس متوسطه شهر دهدشت به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های قلدری ایلی نویز، خودکارآمدی عمومی شوارزر و جروسالم و سبک های دلبستگی هازن و شاور را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS V19 استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین خودکارآمدی و دلبستگی ایمن با قلدری و قربانی شدن رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. اما دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا با قلدری و قربانی شدن رابطه مثبت و معنی داری داشتند. همچنین 19 درصد از واریانس قلدری توسط متغیرهای خودکارآمدی، دلبستگی ایمن و دلبستگی ناایمن دوسوگرا تببین شد و 16 درصد از واریانس قربانی شدن به وسیله خودکارآمدی و دلبستگی ایمن تبیین شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که متغیرهای خودکارآمدی، دلبستگی ایمن و ناایمن دوسوگرا نقش معنی داری در پیش بینی قلدری و قربانی شدن دانش آموزان دارند و برنامه ریزی جهت آگاهی معلمان، مدیران و والدین از این متغیرها برای پیشگیری و کاهش قلدری و قربانی شدن در مدارس ضروری می باشد.
پیشگیری از بزه دیدگی قُلدریِ کودکان و نوجوانان از مسیر مداخلات مدرسه محور (نگاهی به برنامه SEL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش مطلوب، یعنی آموزش و پرورشی که مشارکت و تفکر انتقادی را در کودک تقویت کند، این قدرت را دارد که جوامع را در طول نسلی واحد دگرگون سازد. محققان بی هیچ اختلاف نظری معتقدند که نظام آموزش و پرورش هر کشوری نقش بی بدیل و تعیین کننده در تربیت نسل آینده و به دنبال آن، پیشگیری از بزه دیدگی و بزهکاری و در نتیجه ریشه کن کردن جرم در دوران بزرگسالی دارد. نمی توان به مباحث پیشگیری از بزه دیدگی و بزهکاری در جامعه پرداخت؛ اما نقش مهم و مؤثر مدرسه یعنی خانه دوم را نادیده گرفت.در حالی که قلدری یک مشکل فراگیر در بسیاری از مدارس است، مدارس می توانند اقدامات خاصی را برای بهبود شرایط مدرسه و تشویق به تعاملات مثبت برای کاهش یا جلوگیری از قلدری برقرار کنند. این پژوهش از رهگذر روش توصیفی و تحلیلی ، نقش برنامه های پیشگیری مدرسه محور از جمله تقویت مهارت های اجتماعی را با نگاهی به برنامه جهانی SEL ، در کاهش آسیب و بزه دیدگی دانش آموزان به ویژه بزه دیدگی قلدری مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دهد. برآیند مطالعه حاکی از آن است که مداخلات مدرسه با تمرکز بر برنامه های آموزش مهارت های اجتماعی – احساسی می توانند از طریق ارتقاء تعامل مثبت و تقویت احساس تعلق به عنوان هسته اصلی این برنامه به همه کسانی که درگیر قلدری هستند کمک کند.
مقایسه مهارت های اجتماعی و مشکلات روان شناختی در دانش آموزان قلدر، قربانی و عدم درگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه مهارت های اجتماعی و مشکلات روان شناختی در دانش آموزان مقطع راهنمایی درگیر در پدیده قلدری است. با روش نمونه برداری خوشه ای 282 دانش آموز به طور کاملاً تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و از بین این دانش آموزان و از طریق معرفی اولیای مدرسه 53 دانش آموز قلدر، 56 دانش آموز قربانی و 173 دانش آموز عادی شناسایی شد. دانش آموزان مقیاس خودگزارش دهی مشکلات رفتاری آشنباخ (YSR؛ آشنباخ، 1991) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی (TISS؛ ایندربیتزن و فوستر، 1992) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان دادند دانش آموزان قلدر در مهارت های اجتماعی مثبت به صورت معناداری از دو گروه دیگر پایین تر و در مقابل مهارت های منفی آنان به طور معناداری بالاتر از دو گروه بود. همچنین میانگین نمره های افراد قلدر و قربانی در اختلال های درونی سازی شده به طور معناداری بالاتر از دانش آموزان عدم درگیر است. همچنین در اختلال های برونی سازی شده میانگین افراد قلدر به طور معناداری بالاتر از دانش آموزان عدم درگیر در پدیده قلدری است. تفاوت مهارت های اجتماعی دانش آموزان (قلدر و قربانی و عدم درگیر) و اختلال های درونی سازی و برونی سازی شده دانش آموزان قلدر و قربانی حاکی از اهمیت ارائه آموزش مهارت های اجتماعی و برنامه های پیشگیری ومداخله مناسب در مدارس جهت جلوگیری از وقوع قلدری و پیامدهای آسیب زای آن است.
طراحی و ارزیابی اثربخشی مداخله رفتاری بر کاهش قلدری جسمانی و بهبود پیوند با مدرسه در دانش آموزان: روی آورد مدرسه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: قلدری مدرسه محور در مدارس سراسر دنیا به عنوان یک نگرانی جدی مطرح شده است؛ بنابراین استفاده از راهبردهای مداخله ای کارآمد به منظور مدیریت رفتارهای قلدری در مدارس برای پژوهشگران و روان شناسان، ضرورت دارد. مداخله در زمینه قلدری نیازمند اتخاذ روی آوردی مدرسه محور است که دانش آموزان قلدر، همسالان، و معلمان را در برگیرد؛ در نتیجه هدف پژوهش حاضر طراحی و ارزیابی اثربخشی مداخله رفتاری مدرسه محور بر رفتار قلدری و پیوند با مدرسه دانش آموزان قلدر بود. روش: در پژوهش حاضر، طرح شبه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه مورد استفاده قرار گرفت. آزمودنی های پژوهش شامل 30 دانش آموز قلدر، 15 دانش آموز طرفدار قلدر، و 4 معلم پایه پنجم ابتدائی از مدارس دولتی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، خوشه ای تک مرحله ای، و روش غربالگری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل فرم نام گذاری همسالان (پکاریک و همکاران، 1976)، فرم نام گذاری معلمان (ورتایمر-لارسون و همکاران، 1991)، فرم نام گذاری طرفداران قلدر (سالمیوالی و همکاران، 1996)، مقیاس قلدری ایلی نویز (اسپلج و هولت، 2001)، و مقیاس پیوند با مدرسه (سرنکویچ و جوردانو، 1992) بود. همچنین، مداخله رفتاری مدرسه محور در هشت جلسه یک ساعته و در طی 8 هفته به صورت گروهی اجرا شد. از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله رفتاری مدرسه محور به طور معنی داری باعث کاهش قلدری و کتک کاری و همچنین، افزایش دلبستگی به معلم و مدرسه، و مشارکت تحصیلی دانش آموزان قلدر شده است (0/001 p˂ ، 9/78=F ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر مداخله رفتاری مدرسه محور از طریق آموزش مدیریت رفتار به قلدرها، معلمان، و طرفداران قلدر، بر کاهش مؤلفه های قلدری و بهبود پیوند با مدرسه، اثربخش است و می تواند به عنوان روش مداخله مناسب برای کودکان واجد رفتارهای قلدری جسمانی استفاده شود. به علاوه، یافته های این پژوهش می تواند برای مشاوران مدارس، روان شناسان تربیتی، و معلمان در بهبود پیوند با مدرسه کودکان،کمک کننده باشد .
نقش مشکلات تنظیم هیجانی و ناگویی طبعی در پیش بینی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: قلدری مسئله ای مهم و شایع است که می تواند پیامدهای روان شناختی، رفتاری، شناختی، جسمانی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی بسیاری را در پی داشته باشد. در این بین توانایی تنظیم هیجانی و ناگویی طبعی از جمله عوامل تأثیرگذار در رفتارهای قلدرانه به حساب می آیند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مشکلات تنظیم هیجانی و ناگویی طبعی در پیش بینی قلدری انجام شده است. روش : طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مدارس متوسطه دوره اول ناحیه دو شهر رشت در سال تحصیلی 1397-1396 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 250 دانش آموز از جامعه مذکور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه از مقیاس قلدری ایلی نویز (اسپلاگوهولت، 2001)، مقیاس دشواری در نظم بخشی هیجانی (گراتزوروئمر، 2004)، و مقیاس ناگویی خلقیت ورنتو (باگبی و همکاران، 1994) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد عدم پذیرش پاسخ های هیجانی (21/0= β )، دشواری در انجام رفتار هدفمند (43/0= β )، دشواری در مهار تکانه (70/0= B )، نبودآگاهی هیجانی (33/0= β )، نبود وضوح هیجانی (32/0= β ) درسطح معناداری 01/0؛ و راهبردهای محدود (21/0= β )، دشواری در تشخیص احساسات (16/0= β )، دشواری در توصیف احساسات (23/0= β )، و تفکر برون مدار (24/0= β ) در سطح معناداری 05/0، قادربه پیش بینی قلدری هستند. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج به دست آمده حاکی از ارتباط بین قلدری، مشکل در تنظیم هیجانی، و ناگویی طبعی است. بر طبق یافته های حاصل از این پژوهش می توان با به کارگیری برنامه ها و روش هایی برای افزایش توانایی تنظیم هیجانی و کاهش ناگویی طبعی دانش آموزان از میزان رفتارهای قلدرانه آنها که با بسیاری از اختلالات جسمانی و روان شناختی مرتبط است، به طور معناداری کاست.
اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان پسران دانش آموز قلدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
10.22051/psy.2019.25096.1865
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان پسران دانش آموز قلدر دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه به صورت هدفمند از یک هنرستان فنی و حرفه ای شهر ارومیه انتخاب شد و به منظور اجرای پژوهش بعد از اجرای پرسش نامه قلدر-قربانی الویوس تعداد 30 نفر از دانش آموزان که به عنوان قلدر طبقه بندی شده بودند در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش شناختی امید قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران بود که توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید. داده ها با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از بهبود راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، اتخاذ دیدگاه، سرزنش دیگران و فاجعه انگاری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. درنتیجه می توان از برنامه آموزش شناختی ارتقاء امید به عنوان بخشی از برنامه های توانمندسازی مشاوران و متولیان عرصه تعلیم و تربیت استفاده نمود.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی و کاهش قلدری دانش آموزان ورزشکار مقطع متوسطه اول شهر تهران
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
79 - 89
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با توجه به هدف آن از نوع مطالعات کاربردی و باتوجه به شیوه گردآوری اطلاعات از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی1398 –1397می باشد .نمونه آماری این پژوهش28 نفر می باشد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از جامعه آماری انتخاب و به شیوه تصادفی در دوگروه آزمایش ( 14 ) و کنترل( 14 ) نفر جایگزین شدند.برای گرد آوری اطلاعات درمورد سازگاری نمونه آماری از پرسشنامه اختلال رفتاری راتر(1964) و پرسشنامه قلدری(BS)ستفاده شد..برای تجزیه وتحلیل داده ها از دوبخش آمار توصیفی واستنباطی استفاده می شود که در بخش توصیفی از فراوانی، شاخص های گرایش مرکزی و شاخص های پراکندگی و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس (ANCOVA) استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی برسازگاری اجتماعی و کاهش قلدری دانش آموزان موثر است. نتیجه گیری: با توجه به یافته حاضر پیشنهاد می شود برنامه آموزش مهارت های زندگی به عنوان بخشی از برنامه های آموزش ضمن خدمت مشاوران مدارس و سایر عوامل مدرسه در جهت ارتقای سطح سازگاری اجتماعی دانش آموزان و کاهش زورگویی وقلدری استفاده گردد.
تجربه زیسته مادران دارای کودکان با آسیب های شنوایی از مشکلات فراروی فرزندان شان: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
305-315
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت حس شنوایی در تحول شناختی و اجتماعی کودکان، آسیب به این حس پیامدهای منفی زیادی را به همراه دارد. شدت آسیب شنوایی ممکن است در حد خفیف، متوسط، شدید، و یا عمیق باشد. بیش از 90 درصد از کودکان دارای آسیب های شنوایی از والدین شنوا به دنیا می آیند. والدین شنوا برخلاف والدین ناشنوای دارای کودک ناشنوا، هیچ نوع تجربه ای از روش پرورش کودک ناشنوا ندارند . با توجه به این که آسیب های شنوایی، مشکلات زیادی را هم برای فرد مبتلا و هم برای خانواده او به همراه دارد، پژوهش حاضر با هدف بررسی مشکلات فراروی مادران کودکان با آسیب شنوایی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر با روی آورد کیفی از نوع مطالعه پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه پژوهش را مادران دارای کودکان با آسیب شنوایی شهر تبریز در سال 1396 تشکیل می دادند. در این راستا، مصاحبه نیمه ساختار یافته با 19 نفر از مادران این گروه از کودکان در شهر تبریز که به صورت هدفمند در دسترس انتخاب شده بودند تا رسیدن به مرحله اشباع نظری، انجام گرفت. تحلیل داده ها از طریق روش کلایزی و مشخص کردن مضامین اصلی و فرعی انجام شد. یافته ها: مجموعه شواهد موجود در ارتباط با سامانه خانوادگی نارسایی های تحولی، از جمله گروه با آسیب های شنوایی نشان می دهد که این گروه از خانواده ها در گزارش های خود، هم تأثیرات مثبت و هم منفی را از حضور کودک خود در بافت خانواده گزارش می دهند؛ به طوری که با وجود گزارش تجارب منفی مانند تجربه تنیدگی های مزمن، تجربه رشد شخصی نیز در این گروه از خانواده ها مورد توجه است. در پژوهش حاضر مشکلات فراروی والدین دارای کودکان با آسیب های شنوایی به ترتیب شامل زندگی مستقل، مشکلات رفتاری، و مشکلات اجتماعی شناسایی شد. نتیجه گیری: مشکلات چندگانه زندگی مستقلانه، مشکلات رفتاری، و اجتماعی بیانگر اثرات آسیب های شنوایی بر بافت کلی زندگی و محیط اجتماعی کودک است. نارسایی های تحولی از جمله آسیب های شنوایی، فقط مشکلات مربوط به سلامت نیستند، که پدیده پیچیده ای است که اثرات خود را در تعاملات اجتماعی فرد با محیط زندگی، نشان می دهد. مشکلات زبانی که ابزار ارتباطی مهمی برای تعامل این گروه از کودکان است، باعث انزوای اجتماعی آنان می شود و مشکلات رفتاری آنان، شرایط سازش را تحت تأثیر منفی قرار می دهد. بر اساس مشکلات فراروی والدین، انجام مداخلات جامع روان شناختی شواهد محور و حمایت های اجتماعی، برای کمک به این گروه از والدین دارای فرزندان با آسیب های شنوایی، ضروری است.
بررسی شیوع قلدری و ارتباط آن با مهارت های اجتماعی- هیجانی، مهارت حل مسئله و افسردگی در دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
13 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی شیوع میزان قربانی بودن قلدری؛ قلدری و ارتباط آن با مهارت های اجتماعی- هیجانی، مهارت حل مسئله و افسردگی در دانش آموزان پسر متوسطه اول بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و توصیفی است. جامعه شامل کلیه ی دانش آموزان مقطع تحصیلی متوسطه اول شهرستان بوکان می باشد و نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای 525 نفر انتخاب گردید و داده ها با استفاده از پرسشنامه های قلدری ایلی نویز، مهارت حل مسئله هپنر، افسردگی کودک و نوجوان (CADS)، مهارت های اجتماعی هیجانی (SEL)، جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده و به کمک spss17 انجام شد. نتایج نشان داد که رفتارهای قلدری با نمره کلی حل مسئله (29/0-r =، 001/0p=) و اعتماد به خود (21/0-r=، 000/0p=)، کنترل شخصی (25/0-r=، 002/0p=) گرایش به حل مسئله، (27/0- r=، 000/0p=) و نمره کلی مهارت های اجتماعی - هیجانی (13/0- r=، 02/0p=) و مؤلفه های سازمان دهی (14/0-r=، 009/0p=)، خودتنظیمی (12/0-r=، 003/0p=)، روابط با همسالان (10/0-r=، 03/0p=) رابطه منفی دارد اما با مؤلفه های افسردگی (16/0r=، 006/0p=) و اجتناب از حل مسئله (20/0r=، 005/0p=)، رابطه مثبت دارد؛ و نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که حل مسئله (19/.=β) و مهارت های اجتماعی هیجانی (71/.=β) و افسردگی (10/.=β) پیش بینی کننده های معتبری در مدل رگرسیونی بودند. یافته ها نشان دادند که قلدری را می توان بر اساس متغیرهای افسردگی (همبستگی مثبت)، مهارت های اجتماعی هیجانی (همبستگی منفی) و مهارت حل مسئله (همبستگی منفی) پیش بینی کرد. این نتایج را می توان در مداخله های بالینی برای دانش آموزان در نظر و به عنوان متغیرهای پیشگیری بکار گرفت.
بررسی نقش ارضاء نیازهای بنیادین روانشناختی و خودشفقت ورزی در پیش بینی قلدری دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ارضاء نیازهای بنیادین روان شناختی و خود شفقت ورزی در پیش بینی قلدری دانش آموزان دبیرستانی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 224400 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 380 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت گرداوری اطلاعات از پرسشنامه ی قلدری (پاچین و هیندوجا، 2011)، مقیاس ارضای نیازهای روانی بنیادی (لاگاردیا و همکاران، 2000 ) و مقیاس خود شفقت ورزی (نف، 2003) استفاده شد. نتایج با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که خود شفقت ورزی با قلدری رابطه منفی و معناداری داشت. از بین نیازهای بنیادین روان شناختی، ارتباط با دیگران و خودمختاری با قلدری رابطه منفی و معناداری داشت. درحالی که بین شایستگی و قلدری رابطه معناداری مشاهده نشد. خود شفقت ورزی، ارتباط با دیگران و خودمختاری به طور معناداری قلدری را در دانش آموزان پیش بینی نمودند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که مداخلات روان شناختی و آموزشی مبتنی بر ارتقاء خود شفقت ورزی و ارضاء نیازهای بنیادین روان شناختی به منظور کاهش قلدری دانش آموزان برگزار شود
تبیین قلدری کارکنان نسبت به مدیران در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
325 - 349
حوزه های تخصصی:
فراهم کردن شرایط کاری مناسب و همچنین حمایت و محافظت از کارکنان در برابر آسیب های احتمالی در محیط کار یکی از دغدغه های اصلی سازمان هاست. از این رو، ضروری است پدیده های مخربی چون قلدری سازمانی بررسی و مصادیق آن شناسایی شود تا بتوان برای مقابله با آن ها اقدام مناسب انجام داد. در پژوهش حاضر، با روش پدیدارشناسی، به شناسایی پدیده قلدری کارکنان نسبت به مدیران یا به بیان دیگر قلدری رو به بالا پرداخته شد. برای این منظور تعداد 14 نفر از افرادی که حداقل سه سال سابقه مدیریتی در سازمان های دولتی داشتند به صورت نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند و با مصاحبه نیمه ساختاریافته از تجربیات آن ها در این خصوص استفاده شد. تحلیل داده های حاصل از پژوهش نیز به روش کلایزی انجام شد. یافته های پژوهش به شناسایی چهار بُعد اصلی شامل قلدری شخصی، قلدری مربوط به تخریب و تهدید عملکرد حرفه ای، قلدری مربوط به تهدید موقعیت و جایگاه مدیریتی، قلدری جنسیتی و بیست و یک مؤلفه مربوط به قلدری رو بالا انجامید. نتایج پژوهش نشان داد موضوع قلدری رو به بالا در بخش دولتی برای برخی از مدیران چالشی جد ّی و نیازمند توجه بیشتر است.
قلدری در بین دانش آموزان مقطع دوم متوسط شهر تبریز
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی قلدری در بین دانش آموزان مقطع دوم متوسط شهر تبریز صورت گرفت. نمونه این پژوهش به وسیله روش نمونه گیری در دسترس از 3 مدرسه انتخاب گردید و با استفاده از پرسشنامه قلدری النا بوکلیرو و مارسلو داربو (132) پرسشنامه داده ها جمع آوری شدند. یافته های پژوهش نشان داد که حدود 80% دانش آموزان معتقد به وجود قلدری، 9/40% دانش آموزان به عنوان شاهد قلدری، 3/33% قربانی قلدری و 8/9% به عنوان قلدر و 16% آنان ترکیبی از این حالت را تجربه می کنند. نتایج پژوهش بیانگر این بود که 57% موارد قلدری از نوع قلدری کلامی، 40% از نوع فیزیکی و 56/2% از نوع اجتماعی/رابطه ای اتفاق می افتد. واکنش حدود 57% دانش آموزان به قلدری، تقویت کننده آن و تنها کمتر از 29% دانش آموزان واکنش های مبتنی بر عدم حمایت و تشویق قلدری نشان داده اند. همچنین نتایج نشان داد که به هنگام وقوع قلدری اقدامات مسئولین مدرسه در 70% موارد موجب تقویت و در 8/28% موارد موجب کاهش قلدری در مدارس می شود. با توجه به آسیب های جسمی و روانشناختی و زمینه سازی قلدری برای آسیب روانی-اجتماعی در دانش آموزان و با توجه به اهمیت مدرسه هم به لحاظ وقوع و هم به لحاظ کنترل و پیشگیری قلدری می توان با اجرای سیاست های مشخص، ارائه آموزش های مناسب و اجرایی و برنامه های پیشگیری و مداخله مناسب در مدارس از وقوع و ایجاد پیامدهای آسیب زا قلدری جلوگیری کرد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و بی انضباطی با قلدری دانش آموزان دوره دوم متوسطه
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی و بی انضباطی با قلدری دانش آموزان دوره دوم متوسطه منطقه شبستر انجام گردید. روش مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه منطقه شبستر به تعداد 2260 نفر بود که از میان آنها با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 327 نفر (164 نفر دختر و 163 پسر) انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی (کاستا و مک کری، 1985)، قلدری (ایلی نویز، 2011) و بی انضباطی (مصرآبادی و همکاران، 1392) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به وسیله نرم افزار SPSS.22 صورت گرفت. نتایج ضزایب همبستگی نشان داد که بین مولفه های ویژگی های شخصیتی و بی انضباطی با قلدری دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (0/01=>P). همچنین با توجه به نتایج رگرسیون چندگانه، 39/9 درصد از واریانس قلدری دانش آموزان توسط ویژگی های شخصیتی و بی انضباطی تبیین گردید. نتیجه تحقیق گویای این موضوع بود که ویژگی های شخصیتی و بی انضباطی دانش آموزان به عنوان متغیرهای مهمی به شمار می روند که می توانند رفتارهای قلدری دانش آموزان را پیش بینی نمایند.
قلدری در خانواده: قلدری خواهر- برادری
منبع:
جامعه شناسی فرهنگی دوره یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
43-53
حوزه های تخصصی:
روابط خواهر- برادری بر رشد کودکان تأثیر اساسی و ماندگاری می گذارد. بسیاری از خواهر و برادران، قلدری های گاه و بیگاه را تجربه می کنند، با این حال، هر هفته 40 درصد در معرض قلدری های خواهر- برادری، یک شکل مکرر و مضر از پرخاشگری درون خانوادگی قرار می گیرند. ما شواهدی را در مورد پیش سازها، عوامل مرتبط با قلدری همسالان و پیامدهای سلامت روانی قلدری خواهر- برادری بررسی می کنیم. کیفیت و رفتار والدین بیش ترین ارتباط را با قلدری بین خواهر برادران دارد. قلدری خواهر- برادری، خطر درگیر شدن در قلدری همسالان را افزایش می دهد و به طور مستقل با مشکلات عاطفی همزمان و زودرس بزرگسالان، از جمله پریشانی، افسردگی و خودآزاری همراه است. به نظر می رسد که این اثرات انباشته هستند، زیرا کودکانی که توسط خواهر- برادری و همسالان مورد قلدری قرار می گیرند، در مقایسه با کسانی که توسط خواهر- برادری یا همسالان مورد قلدری قرار گرفته اند، مشکلات عاطفی زیادی را افزایش داده اند، احتمالاً به این دلیل است که آن ها جایی امن برای فرار از قلدری ندارند. ارتباط بین خواهر- برادری و قلدری همسالان نشان می دهد که مداخلات نیازمند شروع از خانه هستند. متخصصان حوزه سلامت باید در مورد قلدری خواهر- برادری جستجو کنند و مداخلات برای خانواده ها برای پیشگیری و کاهش مسئولیت سلامت مرتبط با قلدری خواهر- برادری ضروری هستند.
اثربخشی آموزش حل مسئله اجتماعی بر کاهش قربانی شدن دانش آموزان قربانی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۳
75 - 90
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه ناتوانی در مهارت حل مسئله اجتماعی در دانش آموزان قربانی قلدری یکی از عوامل تشدید و تداوم قربانی شدن این گونه افراد است، هدف این پژوهش آموزش حل مسئله اجتماعی و تعیین میزان اثربخشی آن بر کاهش قربانی شدن این دانش آموزان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری مورد مطالعه یکی از دبیرستان های دخترانه دوره اول شهر تبریز در سال تحصیلی 96-95 بود که به صورت تصادفی از بین مدارس نواحی پنج گانه تبریز انتخاب شد و نمونه آماری نیز شامل 30 دانش آموز قربانی قلدری بود که به روش خوشه ای تصادفی در چند مرحله انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت آموزش برنامه حل مسئله اجتماعی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مقیاس قربانی قلدری کالیفرنیا استفاده شد. داده ها به وسیله 16 SPSS با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد، آموزش حل مسئله اجتماعی بر کاهش رفتار قربانی شدن دانش آموزان قربانی قلدری، تأثیر معناداری داشته است (0/73= ŋ و0/001>P و (47/32 و 1/31) =df و 93/74= f). ازآنجاکه نتایج، بیان گر اثربخشی آموزش حل مسئله اجتماعی بر کاهش قربانی شدن دانش آموزان بود. پیشنهاد می شود که این برنامه به عنوان بخشی از دوره های آموزش ضمن خدمت متولیان درگیر با دانش آموزان، جهت ارتقای مهارت های مقابله ای دانش آموزان قربانی قلدری قرار گیرد.