مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
قلدری
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107 - 122
حوزه های تخصصی:
پپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر تنظیم شناختی هیجان دختران دانش آموز قلدر دوره اول متوسطه شهر خرم آباد انجام شد. روش این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر خرم آباد بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه قلدری ایلی نویز و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان را تکمیل نمودند، سپس نمونه های منتخب به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه ی 90 دقیقه ایی تحت آموزش درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفت اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در نهایت از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد و داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان قلدر تأثیر معناداری دارد. در نتیجه می توان گفت که درمان متمرکز بر شفقت عامل مهم و تاثیرگذاری بر تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان می باشد.
تأثیر الگوی آموزش مدیریت والدین بر کاهش قلدری و بهبود تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
۱۵۵-۱۶۷
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پدیده قلدری یکی از مهم ترین مسائل شایع کودکان امروزی در مدارس است که پیامد های نامطلوب و مخربی بر بهزیستی روانی و اجتماعی دانش آموزان دارد. در این میان نقش چشمگیر خانواده و نظام تربیتی والدین یکی از مهم ترین عواملی است که باعث یادگیری و مشارکت کردن کودکان و نوجوانان در جریان های قلدری است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش مدیریت والدین بر کاهش قلدری و بهبود تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 36 نفر از کودکان پایه تحصیلی چهارم و پنجم مدارس ابتدایی در دامنه سنی 10 تا 12 سال شهر کرج در سال 1397-96 بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 18 نفر) به صورت تصادفی جایدهی یافتند. ابزار پژوهش شامل فرم کودکان پرسشنامه قلدری اولویوس(1996) و تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (2001) بود. والدین گروه آزمایش طی 9 جلسه 90 دقیقه ای (1 جلسه در هفته و به صورت متوالی) تحت آموزش مدیریت والدین قرار گرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار20spss استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مداخله آموزش مدیریت والدین توانسته است به طور معناداری باعث کاهش نشانه های قلدری (0/001 P<، 120/61=) و کاهش راهبردهای سازش نایافته (0/001>p؛ 17/98=F) و افزایش راهبردهای سازش یافته (0/001>p؛ 83/15=F) در تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان شود (0/001 P<، 14/07F=). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که نقش آموزش مدیریت والدین و تغییر در شیوه والدگری و همچنین الگوهای رفتاری والدین در یادگیری و بروز رفتارهای قلدری فرزندان، بسیار چشمگیر بوده و به کاهش رفتار های قلدری فرزندان در این مطالعه، شده است.
تبیین روابط ساختاری بین کیفیت روابط والد - فرزند و جو عاطفی مدرسه با قلدری در مدرسه: ارزیابی نقش میانجیگر خودپنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۰
57 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین روابط ساختاری بین کیفیت روابط والد-فرزند و جو عاطفی مدرسه با قلدری در مدرسه با ارزیابی نقش میانجیگر خودپنداره بود. جامعه آماری دانشآموزان متوسطه سال تحصیلی 97-96 تهران بودند که با روش نمونهبرداری خوشهای چندمرحلهای 205 دانشآموز دختر و 205 دانشآموز پسر انتخاب شدند. گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001)، پرسشنامه ارزیابی رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1983)، پرسشنامه خودپنداره ساراسوت (1957) و جو اجتماعی- عاطفی مدرسه پاشا امیری (1388) استفاده شد. برایتحلیل از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که کیفیت رابطه پدر-فرزند با مؤلفههای قلدری و زدوخورد قلدری بهصورت منفی و با مؤلفه قربانی آن بهصورت منفی همبسته است. کیفیت رابطه مادر-فرزند و مؤلفه استقلال جو عاطفی مدرسه با هر سه مؤلفه قلدری بهصورت منفی همبسته بود. مؤلفه ساختار جو عاطفی مدرسه تنها با مؤلفه قربانی قلدری بهصورت منفی همبسته بود. مؤلفه حمایت جو عاطفی مدرسه تنها با مؤلفه زدوخورد قلدری بهصورت منفی همبسته بود. درنهایت همه مؤلفههای خودپنداره با همه مؤلفههای قلدری بهصورت منفی همبسته بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین آن دو منفی و معنادار است. خودپنداره رابطه بین جو عاطفی مدرسه و قلدری را میانجیگری میکند. ضرایب مسیر کل، مستقیم و غیرمستقیم بین کیفیت رابطه والد–فرزند و قلدری منفی معنادار بود. خودپنداره بهصورت منفی و معنادار رابطه بین کیفیت رابطه والد-فرزند و قلدری را میانجیگری میکند. ضریب مسیر بین خودپنداره و قلدری نیز منفی و معنادار بود.
اثربخشی آموزش نظریه ی ذهن بر همدلی و قلدری در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش نظریه ی ذهن بر همدلی و قلدری در کودکان بود.
روش: پژوهش حاضر آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی کودکان دختر پیش دبستانی های شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس 36 کودک انتخاب شدند. از این نمونه به صورت تصادفی 18 کودک در گروه آزمایش و 18 کودک در گروه گواه گمارده شده و از مادران آن ها پیش آزمون گرفته شد. سپس جلسات آموزش نظریه ی ذهن برای گروه آزمایش اجرا شد و سپس از مادران هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش آزمون همدلی ایزنبرگ و پرسش نامه ی تجدیدنظرشده ی قلدری/قربانی شدن الویوس بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج افزایش معنا داری در میانگین نمرات همدلی و کاهش معنا داری در خرده مقیاس های قلدری (001/≥p) نمرات گروه آزمایش نسبت به گروه گواه را نشان داد.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که جلسات آموزش نظریه ی ذهن می تواند به بهبود همدلی و کاهش رفتارهای قلدری در کودکان بیانجامد؛ بنابراین، نظریه ی ذهن بر افزایش هیجانات اخلاقی و بهبود رفتارها و مهارت های اجتماعی در کودکان تأثیر دارد.
تدوین برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی و اثربخشی آن بر میزان قلدری دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
43 - 58
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در حال حاضر قلدری در مدارس یک پدیده همه گیر است که میلیون ها دانش آموز را تحت تأثیر قرار می دهد. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی و اثربخشی آن بر میزان قلدری دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) انتخاب گردید و جهت جمع آوری داده ها به مقیاس قلدری ایلی نویز (2001) پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 5 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش برنامه سازگاری اجتماعی بر کاهش قلدری دانش آموزان تأثیر معناداری داشته است (52/0=η، p<0/000، f= 28/94). نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاکی از اثربخش بودن برنامه سازگاری اجتماعی به عنوان یک روش مؤثر در کاهش قلدری دانش آموزان پسر بود. پیشنهاد می شود که این برنامه در دستور کار متولیان آموزش و پرورش و نهادهای تربیتی جهت مقابله و کاهش رفتارهای افراد قلدر در مدارس قرار بگیرد.
اثربخشی آموزش مهارت حساسیت اخلاقی بر کاهش مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
123 - 139
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع بالای قلدری و تأثیر مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی در افزایش نرخ ارتکاب به قلدری پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت حساسیت اخلاقی بر کاهش مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری تدوین یافت. روش: مطالعه حاضر با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه اجرا گردید. جامعه آماری در این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر ابهر در سال تحصیلی 99-98 بودند و از میان مدارس مقطع متوسطه اول به روش تصادفی خوشه ای دو مدرسه انتخاب و پرسشنامه خودگزارش دهی رفتار اجتماعی کودکان - کریک و گروتپتر (1995) در آن ها اجرا شد، همچنین با همکاری کادر مدیریتی و مشاور مدرسه 31 دانش آموز برای هر گروه، انتخاب شدند. سپس یکی از مدارس به صورت هدفمند به عنوان گروه آزمایش جهت اجرای برنامه برگزیده شد و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل هیچ برنامه مداخله ای دریافت نکرد. برنامه مداخله ای با محتوای مهارت حساسیت اخلاقی اندیکات، باک، میشل و ناروائیز (2001) به مدت 9 جلسه 45 دقیقه ای در گروه آزمایش اجرا شد همچنین، پرسشنامه بی تفاوتی اخلاقی بندوراو همکاران (1996) و پرسشنامه خودگزارش دهی رفتار اجتماعی کودکان کریک و گروتپتر (1995) پیش و پس از برنامه مداخله ای اجرا گردید و داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مانکوا نشان داد که دریافت آموزش حساسیت اخلاقی در گروه آزمایش، موجب کاهش نمرات پس آزمون های مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری نسبت به گروه کنترل گردید. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، پیشنهاد می گردد که موضوع رشد اخلاقی و مهارت های مرتبط با آن در جهت توسعه چندوجهی مهارت های کودکان و نوجوانان درزمینه پیشگیری و کنترل خشونت و قلدری مدنظر قرار گیرد.
رابطه رفتار اجتماعی، شایستگی اجتماعی و ترجیح اجتماعی با رفتار قلدری دانش آموزان: نقش تعدیل کننده جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قلدری در مدرسه نوعی خشونت میان فردی است که می تواند عواقب کوتاه مدت و بلندمدت نامطلوبی برای افراد قلدر و قربانیان آن ها در پی داشته باشد؛ بنابراین شناسایی عوامل زمینه ساز آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه رفتار، ترجیح و شایستگی اجتماعی با رفتارهای قلدری در دانش آموزان با توجه به نقش تعدیل کنندگی جنسیت بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان 13 تا 15 ساله شهر کاشان بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 414 نفر (202 دختر و 212 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه شایستگی اجتماعی اسمارت و سان سون (2003)، مقیاس رفتار اجتماعی واردن و مکینان (2003)، پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001) و آزمون گروه سنجی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که در بین دختران و پسران، قلدری با شایستگی اجتماعی و رفتار اجتماعی رابطه معکوس معنادار دارد. همچنین، اگرچه در بین دختران رابطه معناداری میان قلدری با ترجیح اجتماعی (پذیرش و طرد) مشاهده نشد، در بین پسران قلدری با طرد اجتماعی رابطه معناداری داشت. بعلاوه، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای جنسیت (17/0=β، 11/4= t)، رفتار اجتماعی (43/0- =β، 9/0-=t) و طرد اجتماعی (11/0=β، 65/2=t) می توانند به طور معناداری 30/0 واریانس قلدری را تبیین نمایند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جنسیت در رابطه طرد اجتماعی و رفتار اجتماعی با قلدری نقش تعدیل کننده داشت. نتیجه گیری: نتایج، نشانگر اهمیت شایستگی، رفتار اجتماعی و ترجیح اجتماعی در بروز رفتارهای قلدری است؛ بنابراین، تدوین و اجرای برنامه هایی در جهت آموزش رفتار اجتماعی به منظور کسب جایگاه اجتماعی مطلوب در میان همسالان و به طور خاص، کاستن از طرد اجتماعی و تقویت رفتارهای اجتماعی در پسران می تواند به کاهش رفتار قلدری در دانش آموزان کمک کند.
رابطه الگو های دلبستگی و خصوصیات شخصیتی با قلدری در دانش آموزان مقطع متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر رابطه الگو های دلبستگی و خصوصیات شخصیتی با قلدری در دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه هستند که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری این پژوهش مشتمل بر 200 نفر از دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس دلبستگی هازن، پنج عاملی شخصیت نئو و مقیاس قلدری می باشد. یافته ها با استفاده ار روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه نشان داد که بین الگو دلبستگی ایمن با قلدری در دانش آموزان رابطه منفی معنی داری وجود دارد بین الگو دلبستگی ناایمن دوسوگرا با قلدری در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد بین الگو دلبستگی ناایمن اجتنابی با قلدری در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بین ویژگی شخصیتی روان رنجوری با قلدری در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بین ویژگی شخصیتی برون گرایی با قلدری در دانش آموزان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. بین ویژگی شخصیتی گشاده ذهنی با قلدری در دانش آموزان رابطه ای مشاهده نمی شود. بین ویژگی شخصیتی توافق پذیری با قلدری در دانش آموزان رابطه منفی معنی داری مشاهده می شود. همچنین بین ویژگی شخصیتی وجدانی بودن با قلدری در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. متغیرهای الگو دلبستگی ناایمن اجتنابی و الگو دلبستگی ناایمن دوسوگرا به ترتیب پیش بینی کننده قلدری در دانش آموزان می باشند.
مقایسه ادراک از محیط کلاس، سرزندگی تحصیلی و قلدری در کودکان با خانواده تک والد و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
161 - 183
حوزه های تخصصی:
پدیده تک والدی در تمام دنیا به عنوان یک بحران بزرگ اجتماعی مطرح است. هدف این پژوهش، مقایسه ادراک از محیط کلاس، سرزندگی تحصیلی و قلدری کودکان خانواده های تک والد با دو والد در جامعه آماری دانش آموزان پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 96-1395 است. با روش پژوهش علّی- مقایسه ای ( پس رویدادی)، ۶۹ دانش آموز تک والد (گروه تک والد) با نمونه گیری در دسترس انتخاب و با ۶۹ دانش آموز دو والد (گروه گواه) از نظر متغیرهای جنسیت، پایه ی تحصیلی، وضعیت جسمانی و عملکرد تحصیلی همتا شدند. سپس هر دو گروه پرسشنامه های ادراک از محیط کلاس(جنتری، گابل و ریزا)، سرزندگی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده) و مقیاس قلدری (ایلی نویز) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با آزمون های t وابسته و t مستقل، ویل کاکسون و u من ویتنی انجام شد. یافته ها نشان داد بین میزان ادراک از محیط کلاس و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان تک والد و عادی تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما میزان زورگویی و قربانی شدن دانش آموزان تک والد به طور معنی داری بیش از دانش آموزان عادی است. همچنین تفاوت ادراک از محیط کلاس و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان تک والد دختر و پسر معنی داری نیست، اما میزان قلدری (زورگویی و قربانی شدن) در بین پسران تک والد به طور معنی داری بیشتر از دختران تک والد است. لذا ارایه خدمات مشاوره ای به کودکان تک والد، برگزاری کارگاه های آموزشی جهت آشنا شدن معلمان، کادر مدرسه و خانواده ها به خصوص در بحث قلدری موثر است.
پیش بینی قلدری براساس ویژگی های شخصیتی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۰
131 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی قلدری براساس ویژگی های شخصیتی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با هدف پیش بینی عضویت گروهی طراحی شده بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم، شهر خشکبیجار در سال تحصیلی 98-97 بود. از میان آنها 200نفر باروش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس قلدری ایلی نویز (2001)، پرسشنامه ی شخصیتی هگزاکو اشتون و لی (2001)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تابع تشخیص گام به گام استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد در بین مولفه های ویژگی های شخصیتی، توافق پذیری، باوجدانی و صداقت – تواضع و در بین مولفه های راهبرد تنظیم شناختی هیجان، سرزنش خود، سرزنش دیگران و تمرکز بر نشخوار فکری و همچنین در بین مولفه های تحمل پریشانی، ارزیابی، تنظیم و جذب به ترتیب بیشترین سهم را بر روی تابع تشخیص و قدرت تمیز بین طبقات را داشتند. پیش بینی عضویت گروهی برای طبقه بندی صحیح دانش آموزان در ویژگی های شخصیتی 5/64 %، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان 63% و برای تحمل پریشانی 5/64 % بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت، قلدری در دانش آموزان بیشتر به عنوان ابزاری برای دست یابی به اهدافی خاص و برای رهایی از افکار و هیجان های پریشان کننده صورت می گیرد.
اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید بر ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی دانش آموزان پسر دارای رفتار قلدرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید بر ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی دانش آموزان پسر دارای رفتار قلدرانه دوره دوم متوسطه انجام شده است. پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه به صورت هدفمند از یک هنرستان فنی و حرفه ای شهر ارومیه انتخاب شد و به منظور اجرای پژوهش بعد از اجرای پرسش نامه قلدر-قربانی (الویوس،1996) تعداد 30 نفر از دانش آموزان که به عنوان قلدر طبقه بندی شده بودند در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای) تحت آموزش شناختی امید (برگرفته ازمگیار-موئه،2009) قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی (دسی و ریان،2000) توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که بین مؤلفه های شایستگی، خودپیروی و تعلق در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(01/0 P< ) ؛ بنابراین آموزش شناختی ارتقاء امید بر بهبود مؤلفه های نیازهای بنیادین روان شناختی در دانش آموزان پسر دارای رفتار قلدرانه مؤثر بوده است.
شناسایی مؤلفه های پیشگیری از قلدری کودکان در نظریه روان شناسی فردی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
219-233
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: قلدری پدیده ای بسیار شایع است که عواقب روان شناختی زیادی را به دنبال دارد. قلدری ممکن است آغاز اختلال شخصیت ضد اجتماعی و رفتارهای خشن در نوجوانی و بزرگسالی باشد. یکی از روی آوردها و برنامه های درمانی برای پدیده قلدری، برنامه پیشگیری و اصلاح این رفتار منفی در کودکان و نوجوانان است. مطابق با این برنامه، آموزش کودکان و نوجوانان موجب افزایش شناخت آنان از ماهیت اختلال شده و به آنها کمک می کند تا رفتارهای نا مناسب خود را مهار کرده و کاهش دهند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های پیشگیری از رفتار قلدری در چارچوب نظریه روان شناسی فردی انجام شد. روش: روش این پژوهش، کیفی و نمونه مورد مطالعه شامل 5 کتاب از آثار ترجمه شده از آلفرد آدلر و درایکورس درباره شیوه های مقابله با قلدری در کودکان بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استقرایی؛ و به منظور تعیین اعتبار، از روش کدگذاری همزمان استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، 7 مؤلفه اصلی استخراج شد که عبارت اند از: جلب مشارکت خانواده و مدرسه؛ استفاده از گروه و ارتباط دوستانه؛ برقراری ارتباط برابر؛ جایگاه و مسئولیت؛ شناخت کودک، اصلاح باورها و رفتار؛ و امید، دلگرمی، و توانمندسازی. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که آثار کلاسیک نظریه پردازان روان شناسی فردی، منبع سودمندی برای یافتن رهنمودهای پیشگیرانه و مداخله ای برای قلدری هستند و شاید بتوان گفت روان شناسی فردی به دلیل تأکید بر بافت اجتماعی، پیشگیری، و تأکید بر نقاط قوت کودکان و نوجوانان، چارچوب مناسبی را برای درک و پیشگیری از قلدری و همچنین کار با کودکان قلدر، فراهم می کند. از یافته های این مطالعه می توان در طراحی برنامه های انفرادی و گروهی پیشگیری یا اصلاح قلدری استفاده کرد.
بررسی رابطه بین افسردگی و قلدری: نقش میانجی سبک های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1625-1636
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های متعددی به بررسی رابطه دوطرفه بین افسردگی، قلدری و سبک های هویتی پرداخته اند؛ اما پژوهشی که به بررسی رابطه بین افسردگی و قلدری با نقش میانجی گری سبک هویت پرداخته باشد مغفول مانده است . هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین افسردگی و قلدری با نقش میانجی گری سبک هویت در دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پایه دهم و یازدهم شهرستان دامغان در سال تحصیلی 99-98 بود. 350 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: پرﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﮐﻮدﮐﺎن ﻣﺎریﺎ ﮐﻮاس (1985)، پرسشنامه استاندارد قلدری ایلی نویز (2001) و پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (1989) . تحلیل داده ها با استفاده از ماتریس همبستگی انجام شد. یافته ها: رابطه بین افسردگی با متغیرهای قلدری و قربانی معنادار و مثبت داشت و رابطه بین سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد با قلدری و قربانی منفی و در مقابل رابطه بین سبک هویت اجتنابی با قلدری و قربانی مثبت بود (0/001 P< ). همچنین مشخص شد افسردگی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با میانجی گری سبک های هویت، متغیرهای قلدری و قربانی را پیش بینی می کند. همچنین واسطه گری سبک هویتی را در رابطه بین افسردگی و قلدری تأیید می کند . نتیجه گیری: رابطه بین افسردگی و قلدری در دانش آموزان یک رابطه ساده نیست و این رابطه تا حدودی از طریق میانجی گری بعضی از عناصر مهم مانند سبک هویت شخص، تحت تأثیر قرار می گیرد.
اثربخشی آموزش ابراز وجود بر میزان قربانی شدن دانش آموزان پسر قربانی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1647-1654
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطابق تحقیقات انجام شده در دهه های گذشته قلدری یک مسئله جدی است و چنانچه در جهت پیشگیری از رفتار قلدری، و آموزش افراد، اقدام مؤثری صورت نگیرد، این پدیده در محیط مدارس به یک هنجار عمومی تبدیل خواهد شد. مرور تحقیقات داخلی انجام شده درباره قلدری، پیرامون اثربخشی آموزش ابراز وجود بر میزان قربانی شدن دانش آموزان پسر قربانی قلدری نشان می دهد، شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود بر میزان قربانی شدن دانش آموزان پسر قربانی قلدری بود . روش: روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول شهر مریوان که در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ مشغول تحصیل بودند، تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ۶۰ دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۳۰) و گواه (۳۰) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت شش هفته و هر هفته دو جلسه (جمعا ۱۲ جلسه) به صورت گروهی تحت آموزش ابراز وجود قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس تجدیدنظر شده قلدر / قربانی اولویوس (۱۹۹۶) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، به طور معناداری از میزان قربانی شدن دانش آموزان قربانی قلدری گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان قربانی گروه گواه کاسته شده است. (0/001 p< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که، آموزش ابراز وجود در دوره ی نوجوانی می تواند در کاهش میزان قربانی شدن دانش آموزان قربانی قلدری مؤثر باشد .
تجربه زیسته نوجوانان پسر از مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی و قلدری: یک مطالعه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: قلدری به عنوان یکی از مسائل حل نشده در مدارس، پیامدهای نامطلوبی به بار می آورد، در ارتباط با قلدری عواملِ مؤثر نظیر بی تفاوتی اخلاقی حائز اهمیت است. با این وجود مطالعه کیفی که به تدوین مدل بی تفاوتی اخلاقی و قلدری بپردازد انجام نشده است. هدف: کشف عوامل زمینه ای، فرآیندی و پیامدیِ بی تفاوتی اخلاقی در قلدری بود. روش: رویکرد پژوهش حاضر، کیفی با روش نظریه زمینه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول و دوم در شهر ابهر بود. از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 17 دانش آموز، با میانگین سنی 5/15 سال در طی سال تحصیلی 98-97 انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مطالعه حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها بر اساس روش شناسی کوربین و اشتراوس (2008) استفاده از نرم افزار ATLAS.ti 8 نسخه 2017 انجام شد . یافته ها: از میان 630 کد اولیه، 19 مضمون فرعی و 7 مضمون اصلی به دست آمد . نتایج حاصل نشان داد که طبقه مرکزی باورها و نگرش کارکردی به قلدری، تحت تأثیر عواملِ زیربنایی شامل تجربه های تعیین گر و جوّ خشونت و قلدری و عوامل فرآیندی شامل ادراک شناختی هیجانی ضعیف، ادراک اجتماعی معیوب و اِسنادهای بیرونی قرار دارد. نتیجه گیری: عوامل زمینه ای، فرآیندی و مقوله های مرتبط، منجر به استفاده از مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی در ارتکاب قلدری را می شود.
مطالعه پیامدهای همجواری دانش آموزان پایه ششم با پایه اول از منظر پدیده قلدری و رفتارهای خشونت آمیز در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 21
حوزه های تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پایه های اول و ششم در مدارس ابتدایی شهرستان کاشان تشکیل می دهند. نمونه آماری تحقیق از 389 دانش آموز پایه اول و 464 دانش آموز پایه ششم تشکیل شده است که با توجه به طرح تحقیق، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی وضعیت زورگویی، خشونت و قربانی شدن در بین دانشآموزان پایه اول از پرسشنامه قلدری و قربانی(چان، مایرن و کروشا، 2005) و برای دانش آموزان پایه ششم از مقیاس دانش آموزان مدرسه(هامبورگر، باسیل و ویوُلو، 2011) استفاده شد که در آن پنج مؤلفه در زمینه قلدری و رفتارهای خشونت آمیز وجود دارد. تحلیل ها نشان داد که با حضور دانش آموزان پایه ششم در مدارس ابتدایی، میزان بروز قلدری و خشونت افزایش یافته است. ، پیامدهای حضور ششمی ها در مدارس دخترانه و پسرانه متفاوت است. در مدارس پسرانه، کلاس اولی ها بیش از همپایه های خود در مدارس دخترانه در معرض آزارهای فیزیکی و روحی دانشآموزان پایه های بالاتر قرار میگیرند. اگر چه معلوم شد که عمده قلدری ها بر روی دانش آموزان پایه اول را همتایان خودشان مرتکب می شوند؛ اما حجم قابل توجهی از این رفتارهای خشونت آمیز را پسران پایه ششم مرتکب می شوند. سرانجام، تحلیل ها نشان داد که هم پایه اولی های دختر و پسر در مدارس تک دوره، نسبت به همتایان خود در مدارس دودوره، بیشتر مرتکب قلدری می شوند.
نقش تشخیصی هوش اجتماعی، قلدری و بهزیستی تحصیلی در انزوای اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
135 - 151
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف متمایز ساختن دانش آموزان با انزوای اجتماعی بالا و پایین از یکدیگر، بر اساس مؤلفه های هوش اجتماعی، قلدری و بهزیستی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش حاضر علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهر تبریز در سال تحصیلی 99-1398 بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 365 نفر از آن ها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوش اجتماعی ترومسو (2001)، مقیاس قلدری ایلی نویز (2001)، پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینین سوینی و همکاران (2012) و پرسشنامه انزوای اجتماعی مدرسی یزدی (1393) استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار 22spss- و آزمون تحلیل تشخیصی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های تحلیل تشخیصی، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق این تابع مؤلفه فرسودگی نسبت به مدرسه و قربانی شدن دارای بالاترین توان تمایز بودند (01/0p
اثربخشی آموزش ابراز وجود بر جرأت ورزی وحل مسأله اجتماعی دانش آموزان پسر قربانی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
93 - 107
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود بر حل مسأله اجتماعی و جرأت ورزی دانش آموزان پسر قربانی قلدری در دوره متوسطه اول انجام شد . روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر قربانی قلدری دوره اول متوسطه شهر مریوان بود که در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ مشغول تحصیل بودند با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ۶۰ دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(۳۰) و کنترل (۳۰) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت شش هفته و هر هفته دو جلسه (در مجموع ۱۲ جلسه) به صورت گروهی مداخله آموزش ابراز وجود دریافت کردند، اما گروه کنترل در طی انجام پژوهش آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های قربانی قلدری، جرأت ورزی و حل مسأله اجتماعی بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس بود. نتایج نشان داد که آموزش ابراز وجود بر میزان جرأت ورزی دانش آموزان قربانی قلدری تأثیر معناداری داشته است، اما بر حل مسأله اجتماعی تأثیری نداشته است. مطابق یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که از آموزش مهارت ابراز وجود می توان به عنوان یک روش کارآمد برای افزایش جرأت ورزی دانش آموزان قربانی قلدری استفاده کرد.
بررسی رابطه مصرف بازی های رایانه ای و قلدری آموزشگاهی در بین دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
287 - 313
حوزه های تخصصی:
گردش مالی صنعت بازی های رایانه ای سه برابر صنعت سینما بوده است. نوجوانان از اصلی ترین مصرف کنندگان این بازارند و در معرض آسیب های آن قرار دارند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی میزان مصرف بازیهای خشن و ارتباط آن با میزان و نوع قلدری دانش آموزان دختر و پسر ابتدایی در شهر بجنورد است. داده ها از طریق دو پرسشنامه قلدری ایلینویز و پرسشنامه بازیِ رایانه ای محقق ساخته جمع آوری شد. یافته ها نشان داد که میزان انجام بازی های خشن در بین پسران به طور معناداری بیش از دختران است و میزان وقوع قلدری، زد و خورد و قربانی شدن نیز در پسران بیشتر است. برخلاف انتظار، مهمترین یافته نشان داد که بین انجام بازی های خشن با بُعد قلدری، بُعد زد و خورد و بُعد قربانی شدن رابطه منفی وجود دارد که در دو مورد نخست، در حد معنادار است. یعنی بازی ها نه تنها با افزایش خشونت بلکه با کاهش آن رابطه معنادار دارند. در تبیین این یافته به نظریه هایی اشاره شده است که معتقدند این بازی ها از طریق تخلیه خشونت نهفته در کودکان، موجب آرامش آنها شده و لذا تأثیر مثبتی بر رفتار آنها دارند؛ بویژه اگر شرایط و سبک زندگی به گونه ای باشد که کودکان و نوجوانان امکان تجربه هیجان را در محیط های واقعی نداشته یا کمتر داشته باشند. یافته های این پژوهش اگرچه جریان اصلی را به چالش می کشد، اما برای کاهش قلدری آموزشگاهی استفاده از بازی های خشن را توصیه نمی کند؛ چراکه آسیب های اخلاقی، روانشناختی و جسمی همچنان باقی است، ضمن آنکه راه های دیگری برای پیش گیری و کاهش قلدری در مدرسه وجود دارد.
رابطه پیوند با مدرسه و شایستگی اجتماعی با قلدری دانش آموزان با نقش میانجی همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پیوند با مدرسه و شایستگی اجتماعی با قلدری دانش آموزان با نقش میانجی همدلی بود. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش، همه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه آماری شامل 247 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری، پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001)، مقیاس خود-گزارشی شایستگی اجتماعی جانتیلا و همکاران (2006)، مقیاس برداشت دانش آموز از پیوند با مدرسه اسپرینگر و همکاران (2009) و مقیاس همدلی ریچاد و همکاران (2017) بودند. مدل فرضی پژوهش با تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار Lisrel 8.50آزمون شد. یافته ها حاکی از آن بود که پیوند با مدرسه، شایستگی اجتماعی، و همدلی بر قلدری اثر مستقیم دارند. همچنین شایستگی اجتماعی بر همدلی اثر مستقیم و بر قلدری به واسطه همدلی اثر غیرمستقیم دارد. اما پیوند با مدرسه بر همدلی اثر مستقیمی ندارد، همچنین داده های بدست آمده نشان می دهد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. با توجه به این یافته ها، پیشنهاد می شود در طراحی و اجرای برنامه های کاهش قلدری دانش آموزان، در کنار آموزش همدلی به این گروه از دانش اموزان، به رشد شایستگی اجتماعی آنان توجه نموده و در راستای بهبود پیوند آنان با مدرسه تلاش شود.