مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
قلدری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: قلدری یکی از اشکال رفتارهای پرخاشگرانه و با پیامدهای منفی فراوان است که امروزه در میان دانش آموزان به شکل گسترده ای رواج دارد و به همین دلیل آموزش پیشگیری و مقابله با این پدیده و بررسی موانع و چالش های آن، به یکی از اولویت های سیستم تعلیم و تربیت بسیاری از کشورها تبدیل شده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر نیز بررسی میزان آگاهی از قلدری و چالش ها و راهکارهای آموزش مقابله با این پدیده در مدارس استان کردستان بود. روش پژوهش: پژوهش به لحاظ روش شناسی آمیخته و از نوع طرح تبیینی- تعقیبی بود. برای جمع آوری داده ها در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته و برای بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه پژوهش مشتمل بر عوامل مدرسه و معلمان مدارس دوره دوم ابتدایی و متوسطه اول استان بود. برای نمونه گیری کمی، در دو مرحله به شیوه تصادفی خوشه ای چهار منطقه آموزش و پروش و هشت مدرسه انتخاب و تمامی عوامل مدرسه و معلمان آنها به پرسشنامه محقق ساخته «میزان آگاهی از قلدری و راهکارهای پیشگیری و مقابله با آن» پاسخ دادند. در فاز کیفی نیز از میان کسانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه به دست آورده بودند، 20 نفر به شیوه هدفمند برای اجرای مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. اجرای مصاحبه ها تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت و درنهایت 14 مصاحبه با افراد نمونه صورت گرفت. یافته ها: یافته های کمی حاصل از آزمون t تک متغیری نشانگر آگاهی پایین تر از متوسط عوامل مدرسه و معلمان هم از ماهیت پدیده قلدری و هم از راهکارهای پیشگیری و مقابله با آن بود(05/0>P). در بخش کیفی نیز چالش های پیش روی آموزش قلدری در مدارس با روش تحلیل تفسیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و در چهار مقوله نهایی الف) عدم اولویت پدیده برای آموزش وپرورش، ب) چالش های سیستمی و سازمانی، ج) چالش های وابسته به آموزش رسمی، د) چالش های وابسته به خانواده و دوازده زیر مقوله طبقه بندی شدند که جملگی نشانگر مشکلات عدیده ای در مسیر آموزش این پدیده در مدارس استان هستند. نتیجه گیری: با عنایت به این یافته ها پیشنهاد می شود مسئولین آموزش وپرورش، اقدامات کاربردی و جامع پیشنهاد شده را در راستای تسهیل مدیریت قلدری و رفع فوری موانع آموزش آن در مدارس، در دستور کار خود قرار دهند.
مدل ساختاری روابط بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با قلدری به واسطه خودناتوان سازی در بین دانش آموزان متوسطه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پدیده قلدری در مدارس از جمله مواردی است که می تواند امنیت دانش آموزان را تهدید کرده و به تبع آن موجب بروز مسائل آموزشی و تربیتی شود. هدف مطالعه حاضر آزمون مدل ساختاری روابط بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با قلدری به واسطه خودناتوان سازی تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت؛ جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1400 بود که طبق استعلام از اداره آموزش و پرورش شهر تهران تعداد کل آن ها 145398 نفر بود؛ که بر اساس ملاک میشل (1993) و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به ابزارهای پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمر پلستر (2011)، پرسشنامه قلدری اولیوس (1986) و فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت نسخه پنجم راهنمای تشخیص و آماری (PID-5-BF) پاسخ دادند. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون مدل ساختاری نشان داد که ابعاد شخصیت با خودناتوان سازی و قلدری رابطه مثبتی دارد. همچنین رابطه بین خودناتوان سازی با قلدری نیز مثبت بود. نتایج اثرات میانجی نشان داد که خودناتوان سازی تحصیلی در روابط بین ابعاد شخصیت نابهنجار و قلدری نقش واسطه دارند. نتیجه گیری: نتایج در حالت کلی نشان دادند که مدل آزمون شده با مدل مفهومی دارای برازش مناسبی می باشد.
نقش واسطه ای صفات سنگدلی_ فقدان همدلی در رابطه ی بین حمایت اجتماعی خانواده و قلدری نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
45 - 65
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای صفات سنگدلی_فقدان همدلی در رابطه بین حمایت اجتماعی خانواده و قلدری نوجوانان بود. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 99_1398 بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 200 نفر از دانش آموزان دختر پایه های دهم تا دوازدهم بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه شیوع قلدری (BPQ؛ ریگبی و اسلی، 1995)، مقیاس حمایت اجتماعی خانواده (PSS_Fa؛ پروسیدانو و هلر، 1983) و سیاهه سنگدلی_فقدان همدلی (ICU؛ فریک، 2004) پاسخ دادند. برای بررسی مدل پژوهش، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه بین متغیر حمایت اجتماعی خانواده با صفات سنگدلی_فقدان همدلی (001/0P<، 26/0_=β) و قلدری (001/0P<، 41/0_=β) نوجوانان منفی و معنادار بود. رابطه بین متغیر صفات سنگدلی_فقدان همدلی با قلدری نوجوانان مثبت و معنادار بود (001/0P<، 49/0= β). همچنین یافته های حاصل از روش تحلیل مسیر حاکی از معناداری نقش واسطه ای سنگدلی_فقدان همدلی در رابطه بین حمایت اجتماعی خانواده و قلدری بود (001/0P<، 13/0_=). نتایج این پژوهش به گسترش مفاهیم و فرضیه های موجود در زمینه حمایت والدین و قلدری با در نظر گرفتن نقش مفاهیم روان شناختی مانند سنگدلی_فقدان همدلی کمک می کند. این نتایج را می-توان در تدوین برنامه های پیشگیرانه در حوزه قلدری نوجوانان و درمان آن به کار برد.
اثربخشی آموزش خودتنظیمی هیجانی بر کاهش قلدری دانش آموزان پسر مدارس دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
41 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودتنظیمی هیجانی بر کاهش رفتار قلدری دانش آموزان پسر مدارس دولتی دوره دوم متوسطه شهر سنندج بود. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود و از مقیاس قلدری پاتچین و هیندوجا(2011) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. برای نمونه گیری ابتدا به شیوه تصادفی خوشه ای یک مدرسه انتخاب و 40 نفر دانش آموز با بالاترین نرخ رفتار قلدری در آن مشخص گردیده و سپس به صورت جایگزینی تصادفی در2 گروه 20 نفری(یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. در فاز عملی تحقیق، برنامه آموزش خودتنظیمی هیجانی طی 10 جلسه 75 دقیقه ای و در مدت 5 هفته ی متوالی (هر هفته دو جلسه) به گروه آزمایشی ارائه گردید، درحالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفت. داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از اثربخشی معنی دار برنامه آموزش خودتنظیمی هیجانی بر کاهش رفتار قلدری دانش آموزان گروه آزمایشی هم در مرحله آزمایش و هم در مرحله پیگیری بود(05/0>P). با عنایت به این یافته ها پیشنهاد می شود آموزش خودتنظیمی هیجانی به عنوان مداخله ای مؤثر در کاهش رفتارهای قلدری در میان دانش آموزان، جزو برنامه های ضد قلدری در مدارس قرار گیرد.
کاربرد رگرسیون لوجستیک در پیش بینی قلدری بر اساس مؤلفه های هوش هیجانی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
113 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کاربرد رگرسیون لوجستیک در پیش بینی قلدری بر اساس مولفه های هوش هیجانی و هوش معنوی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهر نجف آباد بودند. تعداد 447 دانش آموز (225 دختر و 222 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. به منظور تحلیل داده ها و پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن) بر اساس متغیرهای پیش بین هوش هیجانی (درک عواطف و ...) و مولفه های هوش معنوی (زمینه تفکر و...) از رگرسیون لوجستیک استفاده شد. جهت شاخص برازش مدل رگرسیون از R2 کاکس و اسنل و R2 ناگل کرک و به منظور بررسی همخوانی احتمال های پیش بینی شده با احتمال های مشاهده شده از آزمون هوسمر و لمشو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد 5/87 درصد کل موارد به درستی طبقه بندی شده اند ( 5/87 درصد.). همچنین با ورود متغیرهای پیش بین به معادله، از 233 نفر غیر قلدر، 207 نفر( 8/88 درصد)، 204 نفر آزمودنی قلدر، 184 نفر، (86 درصد) به درستی پیش بینی شده اند. آماره والد معنی دار بودن ضرایب B را نشان می دهد. متغیرهای پیش بین شامل درک عواطف و احساسات خود و دیگران(مولفه هوش هیجانی)، زمینه تفکر و بعد انتقادی (مولفه هوش معنوی) و سجایای اخلاقی (مولفه هوش معنوی) نقش معنی داری در پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن افراد) دارند. سایر متغیرها در حضور این سه متغیر نقش معنی داری در پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن) نداشتند. آگاهی معلمان، مشاوران، روانشناسان تربیتی، والدین و سایر متخصصان تعلیم و تربیت از متغیرهای پژوهش می تواند در جهت بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان کمک کننده باشد.
اثربخشی زوج درمانی مثبت گرا مبتنی بر شفقت بر استحقاق، قلدری و سازگاری با همسر در مردان خودشیفته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
71 - 85
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی مثبت گرا مبتنی بر شفقت بر استحقاق، قلدری و سازگاری در مردان خودشیفته دارای تعارض زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه کنترل با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری مردان خودشیفته دارای تعارض زناشویی یکی از مراکز مشاوره شرق تهران بودند که 30 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارسیاهه شخصیت خودشیفته زوجین ایرانی محمد شارونی و همکاران، پرسشنامه قلدری در روابط زناشویی گل پرور، پرسشنامه سازگاری با همسر اسپانیر و همکاران و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ بود. گروه آزمایش زوج درمانی مثبت گرا مبتنی بر شفقت را به صورت زوجی و حضوری به مدت 2 ماه در 15 جلسه 100 دقیقه ای هفته ای دوبار دریافت کردند. تحلیل داده ها با واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد زوج درمانی مثبت گرا مبتنی بر شفقت، استحقاق و قلدری را کاهش و سازگاری با همسر را افزایش داد و تاثیر مداخله تداوم داشته است. بنابراین زوج درمانی مثبت گرا مبتنی بر شفقت می تواند جهت اصلاح روابط زناشویی مردان خودشیفته مورد توجه قرار گیرد.
مطالعه قلدری دانشگاهی در گروه های آموزشی؛ مورد مطالعه (علوم انسانی و فنی و مهندسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۳
105 - 132
پژوهش حاضر با هدف مطالعه قلدری دانشگاهی در گروه های آموزشی دانشگاه های دولتی شهر تهران انجام شد. رویکرد پژوهش کمّی از نوع مطالعات همبستگی و روش تحلیل رگرسیون چندگانه است. جامعه آماری اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی که از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 532 نفر انتخاب شدند. یافته ها بیانگر آن است که قلدری در میان اعضای هیئت علمی در هر دو گروه نسبتاً متوسط و زنان با مرتبه علمی مربی در وضعیت استخدامی رسمی - آزمایشی قلدری اجتماعی را بیشتر تجربه کرده اند. بین قلدری و وضعیت تأهل از منظر آماری در هر دو گروه اختلاف معنادار وجود ندارد. نتایج نشان داد که عوامل سازمانی و فردی با قلدری رابطه معنادار دارد و تغییرات واریانس قلدری در میان اعضای هیئت علمی را در سطح بالایی تبیین می کند. بر پایه نتایج آزمون رگرسیون عوامل سازمانی نسبت به عوامل فردی با قدرت بیشتری در گروه علوم انسانی قلدری را پیش بینی می کند و از میان مؤلفه های تشکیل دهنده عوامل سازمانی، عوامل قوانین و مقررات و رهبری دانشگاهی، ضمن داشتن رابطه معنادار و غیرمستقیم با قلدری، نسبت به دیگر مؤلفه ها قدرت بیشتری در تبیین قلدری دارند. در گروه فنی و مهندسی عوامل فردی نسبت به عوامل سازمانی با قدرت بیشتری قلدری را پیش بینی می کنند و از میان عوامل سازمانی در این گروه دو مؤلفه فرهنگ سازمانی و رهبری دانشگاهی، ضمن داشتن رابطه معنادار و غیرمستقیم با قلدری، نسبت به دیگر مؤلفه ها قدرت بیشتری در تبیین قلدری دارند.
اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵۵
۲۲۲-۲۰۵
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر انجام شده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بودند که برای اجرای پژوهش یک دبیرستان از میان دبیرستانهای ناحیه ۴ کرج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. به منظور اجرای پژوهش، در مرحله اول برای شناسایی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر، پرسشنامه رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران (1390) اجرا شد و دانش آموزان دارای نمرات بالاتر از میانگین این پرسشنامه به عنوان دانش آموزان پرخطر شناسایی و در دو گروه آزمایش و گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پژوهش حاضر، پرسشنامه تجدیدنظر شده قلدری/ قربانی در مدرسه الوئوس (۱۹۹۶) و پرسشنامه آداب گریزی کلارک و همکاران (۲۰۱۵) بود که شرکت کنندگان آن را در مرحله پیش آزمون- پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با به کارگیری روشهای آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و با نرم افزار SPSS24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از کاهش رفتارهای قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بود و در قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی گروه گواه افزایشی اندک مشاهده شد. در نتیجه می توان از برنامه آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به منزله بخشی از برنامه های رفع مشکلات رفتاری دانش آموزان در عرصه تعلیم و تربیت بهره جست.
نقش سبک های ارتباطی مثبت معلم-دانش آموز در کنترل زورگویی دانش آموزان مدارس ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر, بررسی نقش و تاثیر سبک های ارتباطی مثبت معلم – دانش آموز در کنترل زورگویی دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان نظنز بود .جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه پنجم و ششم مدارس ابتدایی شهرستان نطنز( 200 نفر) بود روش ها : با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 132 نفر انتخاب شدند .ابزار جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه تعامل معلم و دانش آموز لری و پرسشنامه زورگویی الوئوس استفاده گردید.جهت اطمینان از نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف – اسمیرنف و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون فریدمن و آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردیده است. یافته ها: یافته ها بیانگر آن است که از بین ابعاد متغیرهای سبک ارتباطی مستقیم معلمان مسئولیت و آزادی بیشترین همبستگی و سپس به ترتیب رهبری ، کمک و یاری و درک وفهم را با زورگویی دارند.نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان داد سبک ارتباطی مثبت معلمان بر کاهش زورگویی دانش آموزان متوسطه دختر و پسر شهرستان تاثیر می گذارد که در این بین مولفه مسئولیت وآزادی بیشترین تاثیر را بر کاهش زورگویی دانش آموزان متوسطه دختر وپسر داشته است.
نقش میانجی پیوند با مدرسه در رابطه بین یادگیری اجتماعی-هیجانی و قربانی شدن ناشی از قلدری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای پیوند با مدرسه در رابطه بین یادگیری اجتماعی-هیجانی و قربانی شدن ناشی از قلدری انجام شد. این پژوهش به لحاظ روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهرستان خواف در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آن ها درنهایت تعداد 364 نفر (190 دختر-174 پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مقیاس یادگیری اجتماعی-هیجانی کسل (2008)، مقیاس پیوند با مدرسه براون و ایوانز (2002) و مقیاس قربانی چندبعدی ماینارد و جوزف (2000) صورت پذیرفت. به منظور بررسی روابط بین سازه های مدل پیشنهادی، از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS نسخه 24 استفاده شد. نتایج نشان داد یادگیری اجتماعی-هیجانی بر پیوند با مدرسه و قربانی شدن ناشی از قلدری اثر مستقیم و معناداری داشت. ضمن اینکه پیوند با مدرسه نیز دارای اثر مستقیم و معنادار بر قربانی شدن بود. همچنین نتایج نشان داد که پیوند با مدرسه در رابطه بین یادگیری اجتماعی-هیجانی و قربانی شدن ناشی از قلدری نقش میانجی دارد؛ به نوعی که یادگیری اجتماعی-هیجانی از طریق ارتقاء پیوند با مدرسه، ضمن ایجاد محیط های مطلوب و روابط مؤثر، موجبات کاهش قربانی شدن دانش آموزان را فراهم می کند. براین اساس پیشنهاد می شود برنامه ریزان و متولیان تعلیم و-ترتیب به منظور کاهش پدیده قربانی شدن و پیامدهای آن، با تدوین محتوا و برنامه های یادگیری اجتماعی-هیجانیِ مدرسه محور، ضمن ارتقاء مهارت های اجتماعی مؤثر در دانش آموزان، پیوند با مدرسه را در دانش آموزان تقویت نمایند تا از این طریق بروز پدیده قربانی شدن را کاهش دهند.
مقایسه اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
71 - 79
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از پردامنه ترین چالش های مدارس، قلدری است. هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری بود.روش: روش پژوهش آزمایشی، با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر با نشانه های قلدری دوره متوسطه اول و دوم شهر گرگان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 45 نفر انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش1 آموزش تحلیل رفتار متقابل، گروه آزمایش 2 مهارت تنظیم هیجان را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های بزرگنمایی غیرانطباقی ریسکیند و همکاران (2000)، گسست اخلاقی و قلدری تورنبرگ و جانگرت (2014) بود. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار spss-23 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>p)، به عبارتی دیگر آموزش تحلیل رفتار متقابل نسبت به آموزش تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری تاثیر بیشتری دارد (05/0>p).نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش تحلیل رفتار متقابل با بهره گیری از فنونی مانند تجزیه و تحلیل و درک رفتار خویش و همینطور، کسب آگاهی و قبول مسئولیت اثربخشی بیشتری بر کاهش بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری دارد.
اثربخشی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی بر احساس تعلق به مدرسه و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر قلدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۲
5 - 18
حوزه های تخصصی:
هدف: حس بالای تعلق به مدرسه و میزان پایین اهمال کاری، می تواند سازوکار حفاظتی در برابر خطر قلدری و قربانی شدن داشته باشند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی بر احساس تعلق به مدرسه و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر قلدر انجام شد.روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و دوره پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان در سال 1401 تشکیل دادند. از جامعه مذکور، 30 دانش آموز به روش هدفمند انتخاب و تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارش شدند. پیش آزمون با پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه Brew و همکاران (2004) و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی Solomon and Rothblum (1984) انجام شد. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی دریافت نمودند. گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. درنهایت پس آزمون به اجرا در آمد. نهایتاً بعد از 3 ماه مجدداً هر دو گروه موردسنجش در مرحله پیگیری قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین احساس تعلق به مدرسه و اهمال کاری تحصیلی در دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود داشت؛ یعنی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت - انگیزشی می تواند موجب بهبودی ماندگار احساس تعلق به مدرسه و اهمال کاری تحصیلی دختران قلدر شود.نتیجه گیری: بر اساس نتایج، برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت-انگیزشی یک گزینه مداخله ای مؤثر برای کمک به دانش آموزان دختر قلدر است و می تواند در راستای بهبود احساس تعلق به مدرسه و اهمال کاری تحصیلی این گروه استفاده شود.
مقایسه قلدری و انزوای اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه پسر و دختر شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
205-224
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه قلدری و انزوای اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دختر و پسر شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 1401 – 1402 بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان اصفهان بود. حجم نمونه شامل 316 نفر بود که 158نفر از دانش آموزان دختر و 158نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول و دوم به روش نمونه گیری در دسترس انتحاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001) و پرسشنامه انزوای اجتماعی مدرسی یزدی، فرهمند و افشانی (1396) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنی داری بین دانش آموزان پسر و دختر در میانگین نمرات زیر مقیاس زد و خورد و زیر مقیاس عجز وجود داشت (p<.01) . دانش آموزان پسر در مقایسه با دانش آموزان دختر نمرات بالاتری کسب کردند. اما تفاوت آماری معنی داری در بقیه زیر مقیاس های قلدری و انزوای اجتماعی بین دو گروه مشاهده نگردید.
پیش بینی قلدری دانش آموزان متوسطه: نقش خودکنترلی و فرصت های رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی قلدری دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تبریز، براساس میزان خود کنترلی، فرصت ها و زمینه های منجر به رفتار قلدری انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 99-98 بودند. نمونه پژوهش شامل ۲۸۵ نفر از دانش آموزان بودند،که به روش غربالگری و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برگزیده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات، مقیاس های قلدری مون و فیفتال آلارید، چک لیست محقق ساخته فرصت با اقتباس از مون و فیفتال آلارید و مقیاس خودکنترلی تاجنی، بامیستر و لوزیوبون مورد استفاده قرار گرفتند. از روش های همبستگی و تحلیل رگرسیون چند گانه جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد، با افزایش فرصت های فراهم شده توسط والدین و خودکنترلی، از میزان رفتارهای قلدری کاسته می شود. به علاوه با افزایش فرصت های فراهم شده در مدرسه و فرصت های فراهم شده توسط معلم، میزان رفتارهای قلدری افزایش می-یابد. افزون بر آن یافته ها نشان داد، خود کنترلی، فرصت های فراهم شده توسط والدین و مدرسه، پیش بینی کننده های معنادار قلدری هستند. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد خودکنترلی و فرصت داشتن برای انجام رفتارهای قلدرانه، قلدری دانش آموزان را پیش بینی می کنند. لذا باید در جهت آگاه سازی معلمان و والدین از این متغیرها در جهت پیشگیری از قلدری، برنامه ریزی شود.
طراحی و آزمون مدل علّی رابطه بین هویت اخلاقی و قلدری با میانجی گری عدم التزام اخلاقی در نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شناسایی عوامل دخیل در ارتکاب قلدری نوجوانان، به ویژه سازوکارهای اخلاقی، برای هدایت تحقیقات، سیاست گذاری و کاربرد عملی در جهت پیشگیری و کاهش رفتار قلدری نوجوانان حائز اهمیت است. بنابراین، بر اساس مدل شناختی- اجتماعی هویت اخلاقی و نظریه شناختی- اجتماعی عاملیت اخلاقی، مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین هویت اخلاقی و قلدری نوجوانان ایرانی و نقش میانجی گری عدم التزام اخلاقی در این رابطه پرداخته است.
روش: شرکت کنندگان متشکل از 392 دانش آموز (217 پسر و 175 دختر) دوره متوسطه دوم شهرستان کوهدشت با دامنه سنی 15 تا 18 سال (44/16 = میانگین و 72/0= انحراف استاندارد) بودند. آن ها با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و ابزار روابط نوجوانان همسال پرادا (2000)، مقیاس هویت اخلاقی آکوینو و رید (2002) و مقیاس سازوکارهای عدم التزام اخلاقی بندورا (1996) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل عامل تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد، هویت اخلاقی به طور منفی و معنی دار قلدری (37/0- = β) و عدم التزام اخلاقی (27/0- = β) را پیش بینی می کند. همچنین، عدم التزام اخلاقی نقش مثبت و معنی داری در پیش بینی قلدری داشت (23/0 = β). افزون بر این، نتایج حاصل از مدل یابی معادله ساختاری حاکی از آن بود که عدم التزام اخلاقی به طور معنی داری رابطه بین هویت اخلاقی و قلدری را میانجی گری می کند (051/0- = β).
نتیجه گیری: در مجموع، این یافته ها نقش هویت اخلاقی و عدم التزام اخلاقی را در رفتار قلدری نوجوانان برجسته می کند. مفاهیم نظری و عملی این یافته ها و جهت گیری ها برای تحقیقات آینده مورد بحث قرار گرفته است.
اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه/فزو ن جنبشی و اختلال یادگیری: آیا جنسیت مهم است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اشتیاق تحصیلی یکی از متغیرهای مهم مدنظر پژوهشگران حیطه آموزش در راستای کمک به ارتقای
کیفیت تحصیلی دانش آموزان به شمار می رود. اختلالات عصب-تحولی از جمله اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی و
ناتوانایی های یا گیری، می توانند اشتیاق تحصیلی را تحت تأثیر قرار دهند. هدف این مطالعه، مقایسه ابعاد اشتیاق تحصیلی
در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری و اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی با درنظر گرفتن عامل دوم جنسیت بوده
است.
روش: این مطالعه یک پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دبستانی شهرستان خور و بیابانک
شامل تعداد 896 دانش آموز ) 457 دختر و 439 پسر ( در سال تحصیلی 1400 - 1401 بود. نمونه 120 نفر شامل 40 دانش آموز
دختر و پسر بدون اختلال، 40 دانش آموز دختر و پسر با اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی و 40 دانش آموز دختر و پسر با
اختلال یادگیری بود که طی 2 مرحله، در وهله اول غربالگری اختلالات، و سپس به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمون
آماری مناسب تحلیل واریانس عاملی بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که درخصوص نمره کل اشتیاق تحصیلی و ابعاد آن الگوی متفاوتی بین 2 جنس و نوع اختلال
وجود دارد. در بُعد رفتاری هم اختلال و هم جنسیت اثرگذار بود. در بُعد عاطفی و شناختی وضعیت به مراتب پیچیده تری
وجود داشت.
نتیجه گیری: نتیجه گرفته می شود که تعامل بین جنسیت و اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی و اختلال یادگیری بر ابعاد
اشتیاق تحصیلی اثرگذار هستند. پیشنهاد می شود در سیاست گذاری های مربوط به افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان
احتمال ابتلا به اختلال یادگیری یا نارسایی توجه/فزون جنبشی با توجه به جنسیت درنظر گرفته شود.
مقیاس های قلدری در بافت های آموزشی: مرور نظام مند دو دهه پژوهش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
47 - 58
حوزه های تخصصی:
قلدری مسأله ای جدی و نگران کننده در سراسر دنیا است که در سال های اخیر روند افزایشی داشته است. با این حال، نتایج ناهمسانی در تعریف، اندازه گیری و شیوع قلدری وجود دارد. هدف پژوهش حاضر مرور مقیاس های قلدری سنتی و سایبری در بافت های آموزشی بود. از این جهت در یک مطالعه مروری نظام مند بر اساس دستورالعمل پریزما، پژوهش های کمی منتشر شده در حوزه قلدری در پایگاه های اطلاعاتی آنلاین (Magiran, Noormags, SID) در طی سال های 1382 تا 1402 با استفاده از ترکیب کلیدواژه های "قلدری" یا "زورگویی" یا "آزارگری" و "مقیاس" یا "پرسشنامه" یا "ابزار" مورد جستجو قرار گرفتند. از مجموع 300 مقاله منتشر شده، 25 مطالعه بر اساس معیارهای ورود در مقوله های ویژگی های کلی، مفهوم سازی قلدری، ویژگی های گروه نمونه، حجم نمونه، محدوده زمانی، خرده مقیاس ها، پایایی و روایی استخراج شد. نتایج حاکی از تنوع زیاد در مفهوم پردازی سازه قلدری در پیشینه بود. بعلاوه، تنها 11 مطالعه از دستورالعمل های توصیه شده ساخت و اعتباریابی ابزارها پیروی کرده بودند. اگرچه اکثر ابزارهای قلدری پایایی متوسط به بالایی را گزارش کردند، تعداد قابل توجهی شاخص های روایی را مورد سنجش قرار ندادند. به طور کلی، این یافته ها اهمیت تعریف دقیق و استاندارد قلدری که می تواند مهم ترین عامل در اندازه گیری رفتارهای قلدری باشد را مورد تأکید قرار می دهد.
خصوصیات روان سنجی مقیاس تعاملات همسالان (مورد مطالعه: مدرسه های ابتدایی پسرانه شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر رواسازی مقیاس تعاملات همسالان در دانش آموزان شهر سمنان بود. بدین منظور 600 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس تعاملات همسالان و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر پاسخ دادند. تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، همبستگی سؤال- نمره کل و تحلیل اعتبار برای بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس اجرا شد. همچنین از مدل پاسخ مدرج سیم جیما برای برازندگی داده ها و تحلیل استفاده شد. تحلیل های آماری با نرم افزارهای SPSSV22، LISRELV8.80و Multilog انجام شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد این مقیاس از دو عامل اشباع شده و از شاخص های برازش مناسبی برخوردار است. تعاملات همسالان با انگیزه تحصیلی (196/-)، پیشرفت تحصیلی (206/-)، غیبت از مدرسه (121/0) و نمره انضباط (231/-) رابطه معنی داری داشت (01/0p≤). اعتبار مقیاس تعاملات همسالان با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 85/0، قربانی 78/0 و برای خرده مقیاس قلدری 79/0 به دست آمد که همگی رضایت بخش بود. داده های پاسخ سؤال ها با مدل سیم جیما برازندگی مناسبی داشت و تابع آگاهی آزمون در دامنه 8/0- تا 1/2+ پیوستار ویژگی بود. یافته های پژوهش بیانگر این است که نسخه فارسی مقیاس تعاملات همسالان در جامعه دانش آموزان مدرسه های ابتدایی از ویژگی های روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های روان شناختی استفاده کرد.
نقش کنش های اجرایی و مؤلفه های چشم انداز زمانی در پیش بینی قلدری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
15 - 30
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خشونت و قلدری در مدرسه رایج ترین شکل قربانی شدن در دوران کودکی و نوجوانی است که اثرات زیان باری بر حوزه های مختلف عملکرد از جمله بهزیستی تحصیلی، رفتاری، روانی، و اجتماعی برجا می گذارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش کنش های اجرایی و چشم انداز زمانی در پیش بینی قلدری دانش آموزان انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی – همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ۱۰ تا ۱۳سال مدارس شهر قم در سال تحصیلی 1400 – 1401 بود که از این میان تعداد ۲۷۳ نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس قلدری ایلی نویز (2001)، سیاهه چشم انداز زمانی زیمباردو (1999)، و مقیاس نقایص کنش های اجرایی کودکان و نوجوانان بارکلی (2012) گردآوری شد. تحلیل داده ها توسط نسخه 24 نرم افزار SPSS و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام) انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند قلدری با نارسایی در خودمهارگری/ بازداری (۱۶۸/۰r=، 005/0=p) و چشم انداز گذشته منفی (246/0=r، 000۱/0=p) رابطه مثبت و معنادار داشت (00۱/0> p). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که خودمهارگری/بازداری (007/0=p، 159/0=ß) و چشم انداز زمانی گذشته منفی (00۱/0=p، 246/0=ß) توانستند تغییرات رفتار قلدری دانش آموزان را در ۶/۸ درصد پیش بینی کنند. نتیجه گیری: باتوجه به اینکه چشم انداز زمانی گذشته منفی و نقص در خودمهارگری/ بازداری، توانایی تبیین تغییرات رفتار قلدری در دانش آموزان را دارند؛ بنابراین پیشنهاد می شود برنامه های مداخله ای به منظور بهبود کنش های اجرایی و چشم انداز زمانی برای پیشگیری از قلدری در دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد.