مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مطالعات میان رشته ای
ترجمه فرهنگی یکی از مهم ترین الزمات زبان شناختی مطالعات میان رشته ای است که مقصود از آن همسان سازی و هم سنخ کردن مضامین فرهنگی رشته های مختلف برای برقراری ارتباط بهتر میان آنها است. نشانه شناسی فرهنگی نیز از جدیدترین علومی است که به شکل برقراری ارتباط میان فرهنگ ها پرداخته است. نشانه شناسی فرهنگی سه الگوی «دیگری فرهنگی»، «کریول سازی» و «سپهر نشانه ای» را برای برقراری ارتباط میان فرهنگی ارائه می کند. در الگوی دیگری فرهنگی، همدلی مهم ترین کلید برای رفع مانع «دیگری» در برقراری ارتباط میان فرهنگی معرفی می شود. سپهر نشانه ای نیز جایی است که در مرکز آن متون فرهنگی تولید می شوند و بیرون از آن آشوب و بی نظمی، درون سپهر را تهدید می کند و در تعامل این درون و بیرون سپهر است که می توان به تولید فرهنگ جدید دست یافت. در الگوی کریول شدگی نیز، شیوه شکل گیری زبان های میان فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. شناخت کیفیت چنین مقوله ای می تواند به خوبی میان رشته پژوه را در دست یابی به زبان مشترک بین رشته ای یاری رساند.
نقش و جایگاه مطالعات میان رشته ای در رشد و توسعه علوم انسانی در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از ابزارهایی که می تواند در رشد و توسعه تمامی علوم، به ویژه علوم انسانی نقش داشته باشد، توسعه مطالعات میان رشته ای است. در این مقاله تلاش شده است از طریق مصاحبه نیمه ساختمند با جمعی از صاحب نظران و اندیشمندان کشور و تحلیل محتوای آرای ایشان به این پرسش پاسخ داده شود که از نظر خبرگان، مهم ترین عوامل و موانع رشد علوم انسانی در ایران چیست و توسعه مطالعات میان رشته ای در رشد علوم انسانی چه نقش و جایگاهی دارد؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد از نظر خبرگان، مقوله «توسعه میان رشته ای ها» با اختصاص جایگاه دوازدهم در میان عوامل شانزده گانه رشد و توسعه علوم انسانی فی نفسه نقش چندان مؤثری در رشد و توسعه این علوم در ایران ندارد و کارآمدی این ابزار، مستلزم تأمین شرایط مهم تری همچون تأمین فضای باز فکری در دانشگاه ها و استقلال جامعه علمی است. همچنین توسعه مطالعات میان رشته ای درصورتی که به افزایش هم افزایی علمی صاحب نظران رشته های مرتبط در حوزه علوم انسانی و نیز ارتقای توانمندی علمی استادان، دانشجویان و پژوهشگران و کاربردی تر شدن علوم انسانی در کشور منجر شود، می تواند در رشد و توسعه علوم انسانی و اجتماعی مؤثر واقع گردد.
الزامات کلامی پژوهش میان رشته ای در قرآن؛ با تکیه بر سطوح معرفت شناسی، اصطلاح شناسی و روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
متن الهی قرآن کریم و رابطه مستقیم آن با عقاید مسلمانان از جمله عناصر مؤثری محسوب می شوند که باعث پدید آمدن نوعی انحصارگرایی صنفی در زمینه انجام تحقیقات قرآنی توسط عالمان دین در سنت قرآن پژوهی مسلمانان شده است. همین مسئله باعث نوعی کنترل در مواجهه با قرآن شده بود و به همین دلیل نتایج به دست آمده در این نوع تحقیقات نیز عمدتاً منطبق با مبانی و جهان بینی اسلامی بود، زیرا محقق قرآن پژوه از شناخت کامل و کافی در زمینه اسلام، کلام اسلامی و همچنین قرآن برخوردار بود. لکن با تغییر و تحولاتی که امروزه در حوزه توسعه علوم، پژوهش، گرایش به مطالعات میان رشته ای و همچنین دوری از انحصارگرایی علمی پدید آمده است، پژوهشگران مختلفی به تحقیق در حوزه قرآن اقدام می کنند. در این میان با توجه به گریزناپذیر بودن این فضا ازیک سو و همچنین حساسیت پژوهش در قرآن و لزوم جلوگیری از آثار سوء و اشتباهاتی که امکان پیش آمد آنها وجود دارد، تدوین الزامات کلامی پژوهش های قرآنی در حوزه های مختلف پژوهشی و تحقیقی ضروری به نظر می رسد. مقاله پیش رو با تمرکز بر الزامات کلامی پژوهش میان رشته ای در زمینه قرآن کریم و استفاده از روش کتابخانه ای، به دنبال معرفی عناصر قابل تأمل و الزامات این گونه پژوهشی در سه سطح معرفت شناسی، اصطلاح شناسی و روش شناسی می باشد تا با ایجاد خط سیر تحقیق صحیح، نگرانی های مربوط به نتایج به دست آمده از این نوع تحقیقات را کاهش دهد.
روایت شناسی ساختارگرا و مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر با تحلیل نسبت روایت شناسی ساختارگرا و مطالعات میان رشته ای، در پی پاسخ دادن به این پرسش ها است که چه عواملی در روی آوری روایت شناسی به میان رشتگی مؤثر بوده است و اصولاً این چرخش را باید برآمده از امکانی در روایت دانست یا ضرورتی روش شناختی؟ حرکت به سوی میان رشتگی را نه تنها در گرایش های جدید روایت شناسی بلکه در تغییرات روی داده در نظریه های روایت شناسان ساختارگرا نیز می توان پی گرفت. ازاین رو نوشتار حاضر، ریشه های این حرکت را در انتقادات و اصلاحات انجام شده بر مهم ترین نظریه های این حوزه تا اوایل دهه 1970 پی خواهد گرفت. با دنبال کردن سیر نظریه های روایت شناسان ساختارگرا می توان شاهد نوعی گسست آرام از ایده استقلال و خودبسندگی ادبیات و تمایل به سایر رشته ها برای تحلیل روایت بود. مؤثرترین عوامل این تغییرات عبارتند از: توجه به نقش مؤلفه های فرهنگی؛ و فرآیند خوانش (حضور خواننده) در درک ساختار روایی. این ملاحظات، نتایجی را برای روایت شناسی به همراه داشته است. نخست اینکه اهداف کلان روایت شناسی را از بررسی ویژگی های متنی به بررسی فرآیند خوانش و درک روایت تغییر داد، و دوم اینکه پای رشته ها و حوزه های مرتبط با فرهنگ و مطالعات ذهن را نیز به روایت شناسی گشود.
الزامات روش شناختی مطالعات میان رشته ای قرآن کریم (بررسی نمونه محور آثار مرتبط با معناشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق یک مطالعه میان رشته ای صحیح در گرو ایجاد هم سنخی و مجانست میان رشته های درگیر در آن است. ایجادِ سه گونه هم سنخی برای چنین مطالعاتی ضروری است: هم سنخی از جهتِ روش ، زبان و مبانی معرفت شناختی. ایجاد هم سنخی در این سه جهت می تواند ترکیب و هم گرایی را در مطالعه میان رشته ای ایجاد کند. مسلماً هم سنخیِ روشی یکی از مهمترینِ این الزامات محسوب می شود. بررسی نمونه محور بخشی از پژوهش های میان رشته ای در حوزه مطالعات قرآنی سه لازمه روش شناختی را برای ایجاد هم سنخی روشی نشان می کند: 1- استفاده از روش هایی که در گفتمان علمی خود مقبول واقع شده و حد و مرز و استقلال خود را یافته باشند؛ 2- تنقیح دقیق معنای مورد نظر از روش مورد استفاده و بیان تمایز روش مورد نظر با روش های مشابه و بیان ضرورت استفاده؛ 3- استفاده ارگانیکی از روش مورد نظر به جای استفاده مکانیکی از آن. تحقق این سه ویژگی موجب می شود ایجاد زبان مشترک و برقراری گفت وگوی میان رشته ای که به حل مسئله و یا فهم بهتر پدیدار منجر می شود، به دست آید.
مدل پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در کشور از زاویه مطالعات میان رشته ای نظام های آموزش عالی و سیاست خارجی؛ مورد مطالعه: دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به پیشرفت های علمی اخیر در جمهوری اسلامی ایران، پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در اولویت برنامه های راهبردی کشورمان قرار گرفته است. مقاله حاضر به لحاظ پرداختن به نقش نظام های آموزش عالی و سیاست خارجی در پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری، از نوع پژوهش های میان رشته ای نوآورانه است و برای نخستین بار با ایجاد رابطه ای دوسویه از طریق پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری، دو حوزه مدیریت آموزش عالی کشور و سیاست خارجی را به هم پیوند می دهد؛ همچنین بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات، پیمایشی است. برای پاسخ به پرسش های پژوهش، از دو روش کیفی (مصاحبه نیمه ساختاریافته) و کمی (پرسش نامه) استفاده شده است. جامعه آماری در روش کیفی، 6 نفر از صاحب نظران حوزه های آموزش عالی و سیاست خارجی (به لحاظ ماهیت بین رشته ای پژوهش) هستند که در مصاحبه شرکت کرده اند. جامعه آماری برای ابزار کمی نیز اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی هستند. یافته های به دست آمده از این پژوهش، بیانگر کارآمدی آن در سیاست گذاری های دو حوزه مورداشاره است و مدل نهایی شامل 3 بعد و 30 مؤلفه برای پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در کشور و 5 عامل و 21 ملاک، برای ارتقای نقش نظام آموزش عالی در پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری است. توسعه ظرفیت های کشور در مسیر پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در همه ارکان جامعه، به ویژه جامعه علمی و توسعه همکاری های علمی و فناورانه میان نهادهای علمی کشور و همچنین تسهیل فرایند صدور روادید و تسهیلات ویژه برای جامعه علمی ایران و دیگر کشورها، در راستای توسعه دادوستدهای دانشگاهی، از مهم ترین پیشنهادهای کاربردی، به دو نظام موردمطالعه این پژوهش برای پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری است.
خوانش معماری از دیدگاه اندیشه های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحولاتی که معماری غرب در زمینه انواع بنا، نماهای بیرونی و درونی، تزئینات و پرداخت، فضاهای عمومی و خصوصی، مصالح، و... از دوران باستان تا پایان قرن بیستم به خود دیده است، بیانگر نقش بی بدیل سیاست و اندیشه های سیاسی در این تغییرات و پویایی ها است. بر این مبنا می توان تأثیرهای سیاست را در سطوح گوناگون، ازجمله در استفاده ابزاری صاحبان قدرت سیاسی، اقتصادی، و مذهبی از معماری به منظور بیان و نمایش قدرت خود از طریق ساختن بناهای شاخصی همچون قصر، معبد، طاق نصرت، و کلیسا مشاهده کرد. همچنین ظهور شکل های جدید فضای عمومی، پیدایش ساختمان هایی برای عرضه های همگانی مانند نمایشگاه و موزه و تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی، ارمغان عصر روشنگری و انسان گرایی، آزادی خواهی و البته سرمایه داری بوده اند. به سبب مداخله مستقیم دولت در عرصه ساخت و ساز درنتیجة خسارت های ناشی از جنگ های جهانی نیمه اول قرن بیستم، بر کارکرد بناها به عنوان ظرف مکانی و محل وقوع زندگی مدرن، تأکید بیشتری شده است و سبک معماری یکسانی در راستای تحقق یک هویت فراگیر بین المللی تجویز شد. درنهایت با فروپاشی فراروایت مدرنیسم و ظهور پست مدرنیسم، تکثرگرایی، مرکزیت زدایی، بی نهایتی معنا، نفی سلسله مراتب و انعطاف پذیری در معماری اواخر قرن بیستم، قابل مشاهده و بررسی است. بر این اساس، این مقاله سعی دارد در چارچوب مطالعات میان رشته ای، رابطه بین سیاست و معماری را بررسی کند.
اهداف دانش پژوهی در علوم اجتماعی با نظر به دیدگاه رئالیسم انتقادی؛ نگاهی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، ترسیم پیشنهادهایی برای اهداف دانش پژوهی در علوم اجتماعی بر مبنای رئالیسم انتقادی و با نگاهی میان رشته ای است که با روش توصیفی استنتاجی انجام شده است. رئالیسم انتقادی با بینشی شناخت شناسانه به عنوان مبنایی درنظر گرفته می شود که پیشنهادهایی برای دانش پژوهی (آموزش، پژوهش، تلفیق و کاربرد) در علوم اجتماعی خواهد داشت. نتایج پژوهش نشان می دهد که رئالیسم انتقادی با تأکیدی که بر واقعیت های مستقل از ذهن و خاصیت انتقادپذیری دانش دارد، بر آموزشی رهاساز در علوم اجتماعی تأکید می کند. در حوزه پژوهش، رئالیسم انتقادی بر فلسفه و خودآگاهی فلسفی تأکید می کند و درنتیجه پژوهشگر علوم اجتماعی مفروضات پنهان و آشکار در پژوهش خود را بهتر فهم می کند. در عرصه تلفیق نیز تأکید بر فهم واقعیت در ابعاد گسترده است. این عرصه، عامل پیشرفت علوم را به اشتراک گذاری دانش در قلمروی وسیع می داند؛ ازاین رو علوم میان رشته ای را به رسمیت شناخته و از هر دانشی که قادر به تبیین بهتر لایه های پیچیده واقعیت باشد، استقبال می کند و سرانجام، در عرصه کاربرد، رئالیسم انتقادی توان بالقوه ای در کاربرد دانش با توجه به تلفیق علوم در حل مسائل اجتماعی دارد. دلیل این امر، نظریه پردازی به دور از تنگ نظری و درعین حال منطبق با واقعیت رئالیسم انتقادی است که با مؤلفه انتقادی بودن، دانش را به عرصه عمل نزدیک تر کرده است.
روش شناسی صدرالمتألهین در تحلیل مفهومی وجودی نفس انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مباحث نفس شناسی صدرالمتألهین از دو حیث محتوا و روش قابل بررسی و نقد است. نفس در هستی شناسی حکمت متعالیه، اگرچه با حدوث بدن پدید می آید، اما موجودی ذوشئون و چندتبار است که از عالَم مادّه تا تجرّد عقلی در سیلان بوده و با بدن تحت تصرّف خود متحد است. باور به نوآوری صدرالمتألهین در معرّفی نفس و همچنین داوری صحیح میان دیدگاه وی با دیدگاه های رقیب، أمری است که نیازمند کشف روش وی در تحلیل نفس می باشد. مسئله این پژوهش، کشف روش صدرالمتألهین در شناخت مفهومی و وجودی نفس است و ره آورد آن که با تحلیل محتوای مباحث نفس شناسی ارائه شده از سوی صدرالمتألهین حاصل گردیده است اثبات اتّخاذ روش «مطالعات میان رشته ای» از سوی وی در این زمینه می باشد. صدرا با التفات به چندتباری بودن نفس و لزوم «کثرت گرایی روشی» در بررسی این گونه مسائل، این روش را برگزیده است. اتخاذ چنین روشی، سبب ارائه فرادیدگاه خاصّ وی (حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس) در مبحث نفس شناسی حکمت متعالیه گردیده است.
تأملی بر الگوهای تأثیرگذار زبان شناسی شناختی در مطالعات میان رشته ای با تأکید بر واژه قرآنی «شاکله»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی شناختی یکی از علوم نوپدید میان رشته ای است که به اصول ساختاری زبان از منظر شناخت انسانی می نگرد. آگاهی بر الگوهای شناختی زبان می تواند فرایند تحقق گفت وگوی میان رشته ای را تسهیل کند. سه الگوی تأثیرگذار در این علم عبارت اند از: «نگرش دائرة المعارفی به معرفت»، «طرح واره های تصویری»، و «استعاره». در این میان، استعاره اهمیت ویژه تری دارد و به منزلة محوری که دو الگوی دیگر پیرامون آن قرار دارند در نظر گرفته شده است. استعاره به هم راه دو الگوی دیگر می تواند به منزلة باب ورود به مباحث میان رشته ای در نظر گرفته شود. کلام به وسیله آن ها ظرفیت ویژه ای برای طرح مباحث میان رشته ای به دست می آورد. از این منظر، بررسی تفاسیر مختلف از واژه قرآنی «شاکله» حاکی است که ظرفیت میان رشته ای بالای این واژه به دلیل وجود الگوهای شناختیِ پیش گفته در آن است. تفسیر این واژه به «طریقت»، «توان و طاقت»، «طبیعت»، و «حال و ملکه» امکان پژوهش در رشته هایی از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، و فلسفه را پدید آورده است.
بررسی و تحلیل تطبیقی وحدت وجود در شعر ابن عربی و شمس مغربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم وحدت وجود در تصوف اسلامی، با نام ابن عربی شناخته شده است. چنین مفهومی که بر تعبیرهایی همچون؛ وحدت پروردگار و هستی، خداوند تنها وجود حقیقی جهان، آفرینش سایه ای از آن وجود حقیقی و... استوار است، بازتاب گسترده ای در میان صوفیان وعارفان ایرانی داشته است. شمس مغربی یکی از شاعران و بزرگان تصوف ایرانی است که گرایش فراوانی به شعر و اندیشه ابن عربی، بویژه مفهوم وحدت وجود، داشته است. پوشیدن خرقه معروف صوفیانه بدست شاگردان ابن عربی وترجمه و تفسیر اندیشه های وی، در موضوع وحدت وجود، سبب شده است که او یکی از نخستین وشاید هم شبیه ترین شاعران وصوفیان ایرانی به ابن عربی در زمینه وحدت وجود باشد. یافته اساسی این پژوهش میان رشته ای (ادبیات و تصوف) بر این بنیاد است که تحلیل این بخش از شعر صوفیانه ایشان، بدون آگاهی از مبانی تصوف اسلامی در حوزه وحدت وجود، امری دشوار است. از سوی دیگر؛ اهتمام ابن عربی بیشتر به ارایه مبانی نظری وحدت وجود است و تأثیرپذیری شمس مغربی از ابن عربی و تفسیر و تحلیل آراء ایشان، امری مشهود و غیر قابل انکار است.
بازگشت به اصل؛ درآمدی بر نگاه وحدت گرا به علوم از منظر حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم و دانش پیش از مدرنیته و عصر جدید، در حوزه های تمدنی گوناگون از نوعی وحدت و انسجام برخوردار بود. اگرچه دانش مشتمل بر قلمروهای گوناگون بود، اما این قلمروها در پیوند با یکدیگر یک کل واحد را تشکیل می دادند و از یکدیگر قابل تفکیک نبودند؛ ولی هم زمان با آغاز عصر مدرن دوران انشقاق و ازهم گسیختگی میان علوم و معارف بشری آغاز شد. جنبش مطالعات میان رشته ای، تفکر سیستمی و برخی جریانات فرهنگی و فلسفی در غرب، ضمن توجه به عرصة وحدت گرایی در علوم، به انتقاد از حرکت علم مدرن در مسیر تخصص گرایی پرداختند و بر این نکته تأکید داشتند که این نگاه تخصص گرا، فاقد کارایی لازم برای برطرف کردن نیازها و مسائل تمدنی غرب است. در این پژوهش ضمن معرفی انتقادی برخی جریان های وحدت گرا در ساحت علوم، به بررسی و تحلیل آن از منظر حکمت اسلامی پرداخته ایم. به نظر می رسد دانش در این منظر، از نوعی وحدت منسجم و یک پارچه برخوردار است که در ادبیات قدمای ما از آن تعبیر به حکمت می شده است.
ساختار شکنی گفتمان علمی مدرن حرکتی به سوی مطالعات میان رشته ای با تأکید بر رویکرد پست مدرن
حوزه های تخصصی:
عرصه مدرن نوع خاصی از شناخت در علم را بوجود آورد. هستی شناسی و معرفت شناختی مدرن براساس تقابل های دوگانه ناشی از بازنمایی علمی و غیر-علمی صورت پذیرفت. در این رهگذر علوم طبیعی و تجربی به صورت گفتمان مسلط، مفاهیم علمی، روش های علمی را به نظم در آورد و شناخت ناشی از معنا کاوی در عرصه اجتماعی را «دگرسازی» کرد. از این رو در تقابل دوگانه حاصل، مطالعات به صورت رشته ای و تخصصی شکل گرفت و شناخت به این صورت مسلط شد. بر این مبنا ساختارشکنی این گونه گفتمان از علم جهت حصول به معرفت معتبر همچنین گذار به مطالعات میان رشته ای حائز اهمیت بسزایی است. هدف از پژوهش حاضر واسازی گفتمان علمی پوزیتیویسم و ارایه رویکردی جهت امکان شکل گیری مطالعات میان رشته ای است. سوال اصلی پژوهش این است که چگونه رویکرد پست مدرن باعث شکل گیری مطالعات میان رشته ای می شود. فرضیه پژوهش بیانگر، رویکرد پست مدرن با ساختارشکنی گفتمان مسلط علمی و تخصصی باعث ایجاد نوعی مطالعات میان رشته ای می گردد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و متون معتبر حاکی از این نتیجه است که رویکرد پست مدرن با ساختار شکنی گفتمان مسلط علمی پوزیتیویسم باعث تلفیق و التقاط روش شناختی شده که این خود مطالعات میان رشته ای را به همراه دارد.
بررسی نقش مصرف مدبّرانه بر فقرزدایی از خانواده در پرتو مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
قرآن کریم به عنوان معجزه جاوید پیامبر اسلام(ص) نیازمند درک عمیق و فهم دقیق برای دریافت رهیافت های کاربردی در زندگی بشری است که این فهم جز با رویکرد و گرایش به مطالعات میان رشته ای میسّر نیست. از طرفی علوم انسانی بشری نظیر اقتصاد، در حل مشکلات بشر امروزی و پاسخ گویی به سؤالات مطرح شده موفقیت کامل را به دست نیاورده است. سیاست های پیشنهادی اقتصاد متعارف در کاهش فقر به اصلاح نهادهای اجتماعی توصیه کرده و به نهاد خانواده توجه چندانی ندارد. این درحالی است که اسلام، به خانواده به عنوان پایه ای ترین نهاد تشکیل دهندهٔ جامعه به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نگریسته و دستورالعمل ها و سیاست های مشخصی را پیشنهاد می دهد. در همین راستا، مطالعات میان رشته ای برای پاسخ گویی به این دسته از سؤالات راه گشاست. اقتصاد اسلامی در سال های اخیر بر اساس روش های مدوّن جهت ترکیب دو رشته علوم اسلامی و اقتصاد مورد توجه قرار گرفته است. مقاله پیش رو، به بررسی نقش مصرف مدبّرانه بر فقرزدایی از خانواده با نگاه به تعالیم اسلامی پرداخته است. اگر الگوی اقتصادی خانواده بر اساس آموزه های اسلامی شکل بگیرد، این اعتقادات و باورها بر اعتدال در میزان مصرف و برطرف کردن معضل فقر اثرگذار خواهد بود. میزان درآمد، اعتدال و میانه روی، قناعت و شأن افراد از محورهایی هستند که برای ترسیم سبک زندگی اسلامی مبتنی بر عدالت و فقرزدایی از جامعه لازم و ضروری است. از رهیافت های کاربردی این پژوهش می توان به رابطه ازدواج و فقرزدایی، تأثیر اولویت در مصرف زوجین و همچنین آموزش های اقتصادی والدین به فرزندان در شکل گیری الگوی مصرف مدبّرانه در خانواده اسلامی اشاره کرد.
آرمان گرایی و واقع گرایی سیاسی در اندیشه سعدی و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان اندیشمندان، متفکّران و ادیبان همواره دو نگاه واقع بینانه و آرمان گرایانه به مسائل اجتماعی و سیاسی وجود داشته است. در نگاه آرمانی، توجّه به صور خیال و سیر در ملکوت و عالم عرش معطوف است و رنگ واقعیّت های زمینی در معادلات و محاسبات ذهنی آرمان گرایان بازتاب ندارد؛ بنابراین نگاه آرمان گرا، نگاهی ذهنیّت گرا و غیر کاربردی است. درمقابل آرمان گرایان، می کوشند از توانایی های فردی و موقعیّت اجتماعی خود، شناختی صحیح و از امکان رسیدن به اهدافشان درکی واقع بینانه ارائه دهند. از آنجا که خاستگاه اندیشه و دستگاه فکری اندیشمندان در تحقّق آرمان ها و اهداف آن ها به ویژه ایجاد مدل مطلوب حکومت بسیار تأثیرگذار است، بررسی مبانی اندیشه آنان در راستای ارائه راهکارهای حلّ مسائل اجتماعی از اهمّیّت حیاتی برخوردار است. براساس این، هدف نوشتار پیش رو، بازشناسی فکری و فلسفی آموزه های مربوط به آیین فرمانروایی و حکومت مطلوب در آثار سعدی و مطابقت آن با نظریّه های آرمان شهری فارابی است. در این مقاله با استفاده از روش تطبیقی، اندیشه دو تن از نام آوران عرصه فلسفه و ادبیّات، فارابی و سعدی با یکدیگر مقایسه می شوند و مدل مورد نظر هریک در قالب مدینه فاضله و جامعه ایده آل ازمنظر واقع گرایی و آرمان گرایی سنجش می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریّات سعدی تلفیقی از عمل گرایی و آرمان گرایی است؛ چنان که برخی نظریّات فارابی نیز این گونه است، امّا مصادیق تفاوت هایی باهم دارند.
مبانی تعامل مردم و حکومت از منظر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول علوم انسانی از طریق جنبش نرم افزاری و نظریه پردازی، ضرورتی است که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. لازمه این تحول، رجوع به منابع اصیل و ارزشمند قرآن و حدیث می باشد چرا که بر اساس کلام معصوم و آیات متعددی از قرآن کریم، اصول و مبانی کلیه علوم از قرآن کریم قابل برداشت است. استفاده روش مند و اصولی از قرآن کریم برای نظریه پردازی در علوم انسانی نیز مسئله مهم دیگری است که باید به آن توجه ویژه ای شود تا پژوهشگر در ورطه هولناک تفسیر به رأی و التقاط غوطه ور نشده و نظریه ای به واقع برآمده از قرآن تدوین کند. هدف این مقاله کشف مبانی اسلامی تعامل مردم و حکومت است که با رویکرد کیفی و بر اساس روش دلالت پژوهشی در تفسیر شریف المیزان و تدبر مسئله محور در آیات قرآن کریم، از دل 272 آیه و 73 مضمون برآمده از آنها، مبانی ده گانه تعامل مردم و حکومت مفهوم پردازی شد. این مفاهیم عبارتند از: توحید محوری در تعاملات، ربوبیت در امتداد حاکمیت مطلق خدا و اطاعت از فرامین خدا و ولی خدا، معادمحوری در تعاملات، باور به حضور در محضر الهی، باور به تقدم جامعه بر فرد، تلازم حق و تکلیف، حق گرایی به جای کثرت گرایی، حاکمیت عقل بر احساسات، آزادی در محدوده اصول، برادری و اصلاح.
فرآیندشناسی مطالعات میان رشته ای در پژوهش های قرآنی؛ نمونه موردی: واژه «شاکله» در آیه 84 سوره اسراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پیچیدگی های مفهومی در ارتباط با برخی مفاهیم قرآنی، افق های نوینی در این نوع از پژوهش ها فراسوی محققان گشوده است. از جمله می توان به اقبال محققان به الگوهای روشی مطالعات میان رشته ای به صورت تخصصی در یک دهه اخیر اشاره داشت. جستار پیش رو از دو حیث روش و موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ از جهت موضوع به واکاوی مفهومی «شاکله» پرداخته است؛ واژه ای که به رغم تک کاربرد بودن آن در قرآن کریم معانی مختلفی را در طول سنت تفسیری از سوی مفسران به خود اختصاص داده و همچنان به دلیل همین پیچیدگی مفهومی، ضرورت ورود به حل مسأله از منظر مطالعات میان رشته ای را موجب شده است. از جهت روش نیز با برگزیدن رویکرد تلفیقی به مطالعات میان رشته ای، سعی در تبیین بهتری در معنای «شاکله» در قرآن کریم با نگاهی فرایند محور دارد. از میانِ دو رویکردِ کل نگر و تلفیقی به مطالعاتِ میان رشته ای، این تلفیق گراها هستند که معتقدند از طریقِ نگاهی فرآیندمحور می توان به تلفیق دست یافت. دو مرحله اساسی در این ارتباط می توان در نظر گرفت: ترسیم بینش های رشته ای و تلفیقِ این بینش ها. غالب نظریه پردازان فرآیندِ میان رشته ای، تمامی مراحل مورد نظرشان را ذیل این دو قسمت اساسی قرار داده اند. با وجودی که اتفاق نظر خوبی پیرامون اصل نگاه فرآیندی در میانِ این نظریه پردازان وجود دارد، اما در تعداد مراحل اختلاف شدیدی دیده می شود. با توجه به جمع بندی زوستاک از این مراحل، پنج مرحله زیر برای فرآیند میان رشته ای پیشنهاد می شود: الف. شناسایی مسأله یا پرسش پژوهش؛ ب. شناسایی رشته ها، روش ها، نظریات و پدیده های مرتبط با پرسش، مسأله یا موضوع اصلی؛ ج. زمینه مندسازی مسأله مورد نظر در رشته های مرتبط و ایجاد بینش های مرتبط با مسأله؛ د. ایجاد زمینه مشترک، و ه . ایجاد ادراکِ جامع و آزمون آن. در این مقاله تلاش شده تا حد امکان مراحل یاد شده در تبیین مقوله پیچیده «شاکله» به کار گرفته شود.
نقش ارتباط علمی در فرآیند تولید دانش در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : تولید دانش، فرآیندی پیچیده و زمان بر است و نخبگان دانشگاهی، پیشگامان تولید آن محسوب می شوند. بررسی فرآیند «ارتباط علمی» و نقش آن در تولید دانش در حوزۀ علوم انسانی و مهم تر از آن، تأثیرگذاری روابط میان رشته ای بر توسعه حوزه های دانش در علوم انسانی از موضوعاتی است که کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به مرور و معرفی اجمالی این مفاهیم به منظور واکاوی برخی از چالش های فرایند تولید دانش میان رشته ای در علوم انسانی با بررسی متون مرتبط می پردازد. روش شناسی : این پژوهش به صورت کتابخآن های و مروری انجام شده و با بررسی متون مرتبط، مفاهیم مورد نظر تبیین شده است. یافته ها : در چهارچوب ارتباط علمی و تولید دانش میان رشته ای در علوم انسانی مشخص می گردد که نه تنها به وجود و حضور مؤثر آفرینندگان دانش و نخبگان علمی موجود در درون جامعه دانشگاهی نیاز است، بلکه لازم است تا افزون بر تمایل و خواست آن ها به نشر ایده ها و افکار خود، بایسته ها و ملزومات زیرساختی تولید و اشاعه دانش میان رشته ای نیز وجود داشته باشد. اگر دانش به عنوان شبکه ارتباطی در علوم انسانی تلقی شود، مشارکت جویان دانایی (مصرف کنندگان و تولیدکنندگان)، می توانند به مفاهمه ای دست یابند که با یک نوع خلاقیت میان رشته ای، مفاهیم خلق شده را به اشتراک گذارند و به سیّالیّت جریان دانایی و دانش مدد رسانند. ازاین رو، نیاز به شناخت بیشتر عوامل موثر بر ارتباط علمی در محیط های دانشگاهی ضروری می نماید. نتیجه گیری : به نظر می رسد، تبادل دانش و بهره گیری از پژوهش های میان رشته ای که به نشر ایده ها و افکار در راستای حل مسئله ها و دشواری های موجود در جامعه منجر می گردد، از نیازمندی های غیرقابل چشم پوشی جوامع انسانی است. ازاین رو، می توان با بهره گیری از برخی چهارچوب ها و با تأکید بر نقش ارتباط میان رشته ای در فرآیند تولید دانش، روند توسعه دانش میان رشته ای در حوزه علوم انسانی را با هدف رسیدن به وضعیت مطلوب مورد توجه قرار داد.
جامعه شناختی ادبی دو داستان کوتاه «چتر» غلامحسین ساعدی و «النّوم» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مسائل اجتماعی، سیاست و حکومت از گذشته دور تاکنون در بین ادیبان و نویسندگان متداول بوده است؛ امّا در قرن بیستم، اهتمام و توجّه به این پدیده ها منسجم و جدّی تر شد. غلامحسین ساعدی و نجیب محفوظ از نویسندگان معاصر هستند که تحت تأثیر اوضاع آشفته سیاسی و اجتماعی، نگرش کمابیش یکسانی در داستان بازتاب می دهند. داستان «چتر» و «النّوم» که از نمونه های موفّق این دو نویسنده هستند، به شکلی رمزی و نمادین به بحران جوامع خویش می پردازند. عنوان، شخصیّت و فضای داستان، در خدمت پیش برد و فکر اصلی داستان است. خفقان و سرخوردگی در دوجامعه به شکل چشمگیری قابل ملاحظه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب مکتب آمریکایی و رویکرد نظری مطالعات میان رشته ای برآن است که به چگونگی بازنمایی مسائل اجتماعی در داستان «چتر» ساعدی و «النّوم» از نجیب محفوظ بپردازد تاخواننده ضمن آشنایی با فضا و بافت کلّی جامعه، دیدگاه کلّی این دو نویسنده را نسبت به جامعه بازشناسد.
تاملی در مفهوم و جایگاه دولت الکترونیک و ارتباط سنجی آن با وضعیت محیط زیست تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
143-169
حوزه های تخصصی:
امروزه انجام مطالعات میان رشته ای به ضرورتی انکارناپذیر در فرآیند توسعه دانش و تجربه بشری تبدیل شده است.اگرچه در گذشته ای نه چندان دور، بخش عمده ای از توان و ظرفیت علمی پژوهشگران و نهادهای تحقیقاتی، صرف انجام مطالعات درون رشته ای می شد.اما در دهه های اخیر علایم و نشانه هایی در حال ظهور است که به خوبی نشانگر فرآیند رو به رشد تحقیقات تلفیقی به ویژه مطالعات میان رشته ای است.دانش حقوق نیز به عنوان یکی از مهمترین و شناخته شده ترین علوم بشری از این روند مسثنی نبوده است.بعد از حقوق مدنی و سیاسی[حقوق آزادی] و حقوق اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی[حقوق برابری]،حقوق همبستگی[حقوق برادری] به عنوان سومین نسل حقوق بشر تلقی گردیده است.حق برمحیط زیست توسعه یافته ترین شاخه ی حقوق همبستگی بوده و تاکنون در ق.ا. بیش از چهل کشور از جمله ایران به رسمیت شناخته شده است.این نسل از حقوق بشر ضمن داشتن خصوصیات دو نسل گذشته،بدون مشارکت همه[فرد،دولت،نهادهای دولتی و خصوصی،جامعه بین المللی] نمی تواند تحقق یابد.البته شایان توجه است که در ق.ا. صراحتا از حق بر محیط زیست نام برده نشده است و اصل مرتبط با آن(اصل پنجاهم)در فصل چهارم ق.ا.(اقتصاد و امور مالی) گنجانده شده است.البته بهتر بود این اصل در ذیل فصل سوم ق.ا.(حقوق ملت)مقرر می شد و در همین راستا صراحتا به عنوان یک حق برای مردم در کنار سایر اصول حقوق ملت به آن اشاره می شد.دولت الکترونیک به عنوان راهبردی آینده نگر و جامع می تواند از طریق پیاده سازی موثر به عنوان مداخله گری عقلانی و آشتی جویانه از طریق شناخت روابط میان انسان ها و محیط زیست و میان اجزای محیط زیست به منظور بهبود این روابط و تضمین حق بر محیط زیست سالم به عنوان یکی از حقوق نسل سوم بشر ایفای نقش نماید. تحقیق حاضر کتابخانه ای است که اطلاعات مورد نیاز با رجوع به منابع مکتوب از جمله مقالات،پایان نامه ها،کتب و گزارش های مراکز تحقیقاتی کشور گردآوری شده است.در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به بررسی مطالب پرداخته می شود و درصددیم بارویکردی میان رشته ای به ارائه جایگاه دولت الکترونیک(از لوازم اداره مدرن) برای بهبود شرایط زیست محیطی تهران، بپردازیم.