مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
یادگیری سازمانی
حوزه های تخصصی:
تحقیقات مدیریتی بر اهمیت نقش آفرینی عوامل اقتضایی در ارتقای عملکرد سازمانی تاکید دارد. به هرحال، مطالعات نظری و تجربی بسیار اندکی در زمینه ی عوامل مؤثر بر عملکرد سازمانی در بخش دولتی ایران صورت گرفته است. این مقاله حاصل کار پژوهشی در این خصوص است که سعی دارد این شکاف علمی را پر کند. بررسی تحقیقات مرتبط و مصاحبه با خبرگان به شناسایی بیست و یک عامل اقتضایی منجر شد که عملکرد سازمانی را در بخش دولتی تحت تاثیر قرار میدهند. روش تحقیق کمی مبتنی بر تحلیل عاملی و تحلیل مسیر برای بررسی چگونگی تاثیر گذاری این عوامل طراحی، و روابط بین عملکرد سازمانی و عوامل اقتضایی مؤثر در قالب یک مدل ساختاری مبتنی بر چهار عامل تدوین شد. در این مدل، بهبود سازمانی به عنوان اولین عامل تاثیر گذار در عملکرد سازمانی در بخش دولتی ایران شناخته شد. ارزش همگانی ، یادگیری سازمانی، و مدیریت کیفیت به عنوان دیگر عوامل مؤثر شناسایی شدند. بی شک، مدل ساختاری طراحی شده دانش مفیدی را برای تعریف سازوکارهای مدیریتی در ارتقای عملکرد سازمانی در بخش دولتی ایران فراهم میسازد، که با در نظر گرفتن سازه های هریک از عوامل چهارگانه پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
مقدمه ای بر راهکارهای ایجاد سازمان های یاد گیرنده در ایران
حوزه های تخصصی:
نظریه ی سازمان های یادگیرنده، یک نظریه جدیدمدیریتی است که توسط "دکتر پیتر سنگه" از استادان انستیتوی فنی ماساچوست ارایه شده است. سنگه معتقد است در دنیای کنونی که دنیایی است پیچیده و با تغییرات سریع، سازمانها در صورتی می توانند مزایای رقابتی خود را حفظ کنند که به صورت موجودیتی واحد و یکپارچه قادر به یادگیری سریع تر نسبت به رقبا باشند.قابلیت های شخصی، آرمان مشترک، مدل های ذهنی، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی، پنج اصلی هستند که سنگه، ایجاد سازمان های یادگیرنده را مشروط به تحقق همزمان آنها می داند. مقدمات راهکارهای ایجاد سازمان های یادگیرنده را باید در شناسایی موانع این راه، و رفع آن ها جست و جو کرد. در ادبیات موضوع، موانع حرکت به سوی سازمان های یادگیرنده به سه دسته تقسیم شده است: 1- موانع آغاز حرکت 2- موانع تداوم حرکت 3- موانع تثبیت حرکت. ولی در یک نگاه عمیق تر، می توان موانع آغاز حرکت به سوی سازمان های یادگیرنده را به دو دسته تقسیم کرد: 1-موانع ایجاد عزم و انگیزه حرکت: موانعی که "جلوی تقاضا" برای حرکت را می گیرند. 2-موانع ایجاد اندازه و تکانه ی حرکت: موانعی که از "تحقق حرکت" جلوگیری می کنند. در این تحقیق، " موانع تقاضا برای حرکت"، موانع زیر بنایی نامیده شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. در ادمه براساس روش دلفی و با نظرخواهی از صاحب نظران، موانع ایجاد سازمان های یادگیرنده در ایران مورد مطالعه قرار گرفت که منجر به شناسایی چهار مانع به عنوان مهم ترین موانع ایجاد سازمان های یادگیرنده در ایران گردید.
مطالعه ویژگی های سازمان یادگیرنده در یک سازمان یاددهنده
حوزه های تخصصی:
یکی از مدل هایی که به طور عملیاتی به شناسایی و تعریف ویژگی های سازمان یادگیرنده پرداخته است و مدل و یک ولئون است این دو با مطالعه گسترده در بین شرکت های موفق به ویژگی هایی از قبیل رهبر فرابین و برنامه / ارزیابی و اطلاعات ونوآوری و اتبکار و اجرا بعنوان ویژگی های سازمان یادگیرنده اشاره کرده اند پژوهش حاضر به مطالعه ویژگی های یاد شده در یک سازمان آموزشی پرداخته است روش پژوهش توصیفی از نوع زمین ه یابی و ابزار پژوهش پرسش نامه ای بود که در بین مدیران سازمان اجرا شده است با توجه به محدود بودن جامعه آماری سعی شده کل مدیران بعنوان نمونه در نظر گرفته شوند برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است یافته های پژوهش نشان داد سازمان یاد شده که از لحاظ آموزشی داعیه یاد دهندگی دارد در حال حاضر از لحاظ سازمانی به میزان خیلی کمی از ویژگی های سازمان یادگیرنده برخوردار است و با وضعیت مطلوب خود فاصله زیادی دارد در پایان بر مبنای نتایج پژوهش پیشنهادهایی به منظور تحول به یک سازمان یادگیری ارائه شده است
سازوکارهای یادگیری سازمانی، مبنایی برای ایجاد یک سازمان یادگیرنده
حوزه های تخصصی:
بهرغم گذشت بیش از ده سال از طرح نظریة سازمان یادگیرنده توسط پیترسنگه، به دلیل عمق و وسعت بسیارش هنوز جنبههای مبهم بسیاری در این ایده وجود دارد که آشکار سازی آنها نیازمند تحقیقات بیشتری است. در این مقاله چیستی سازوکارهای یادگیری سازمانی همراه با مدلی از سازمان یادگیرنده بحث شده و همچنین سازوکارهای یادگیری سازمانی در شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفت ایران با روش میدانی مورد بررسی قرار گرفته است.ضمن اعتبار سنجی پرسشنامه، نتایج بهدست آمده از آزمون دو جملهای حاکی از آن است که شرکت مذکور از سازوکارهای مناسب یادگیری سازمانی جهت تسهیل یادگیری سازمانی، تشخیص نیازهای یادگیری و توسعه، بر آوردن نیازهای یادگیری توسعه و اجرای دانش فراگرفته شده در عمل، بر خوردار است.
ارائه مدل فرآیندی برای پیادهسازی مدیریت دانش مبتنی بر یادگیری سازمانی در ایران خودرو: نظریه برخاسته از دادهها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمانها علیرغم سرمایهگذاریهای سرسامآور سختافزاری و نرمافزاری که برای استقرار مدیریت دانش انجام دادهاند به نتیجه مورد انتظارشان دست نیافتهاند. تحقیق حاضر تلاشی است برای پاسخگویی به این سؤال بنیادین که سازمان با تکیه بر چه رویکردی میتواند به مزیت رقابتی مبتنی بر منابع کلیدی خود دست یابد؟ و به عبارتی مسیر بلوغ سازمان در بهرهبرداری از دانش خود چیست و سازمان روی چه فرآیندهایی سرمایهگذاری کند تا پیادهسازی مدیریت دانش در جهت اهداف و نیازهایش باشد؟ روش تحقیق بکارگرفته از نظر نوع دادهها کیفی، از نظر ماهیت اکتشافی و از نوع نظریه برخاسته از دادهها است که با نمونه گیری هدفمند و انجام مصاحبهها عمیق و نیمه ساختار یافته (فردی و گروهی) صورت گرفته است، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای انجام شده است. این الگوی فرآیندی نشان میدهد که توسعه مدیریت دانش از طریق یک فرآیند یادگیری چهار حلقهای محقق میشود بهگونهای که منابع سازمانی در طی این فرآیند، ارتقاء یافته و به قابلیتها و شایستگیهای محوری سازمان تبدیل میشوند. بنابراین اگر سازمان نتواند محقق شدن این فرآیند را فراهم نماید، سرمایهگذاری انجامشده به هدر خواهد رفت. فرآیند ارائهشده، مراحل توسعه و پیادهسازی مدیریت دانش را توصیف میکند و نقش هریک از عوامل اساسی همچون فرآیندها و حلقههای یادگیری، منابع سازمانی و استفاده خلاقانه از فناوری اطلاعات را در پیادهسازی مدیریت دانش تبیین مینماید.
اندازه گیری سطح یادگیری سازمانی(مورد: شرکتهای تابعه شرکت صنایع شیر ایران
حوزه های تخصصی:
توانایی یادگیری و کشف تغییرات مناسب و پیاده سازی آن قابلیت مهمی است که برای سرآمدی در دنیای متحول و پر تحرک امروزی بسیار کلیدی محسوب می شود. به عبارت دیگر تغییر و تحولات سریع در محیط داخلی و خارجی سازمانها، دیگر جائی برای یادگیری از طریق سعی و خطا باقی نمی گذارد و حرکت به سمت سازمان های یادگیرنده را می طلبد، زیرا یادگیری تنها منبع تحدیدناپذیر در سازمان هاست و بنابراین سازمان هایی که بتوانند سریعتر و اثربخش تر از دیگران یاد بگیرند، با سطح گسترده تری از تنوع،تعهد، نواوری و استعداد رو به رو شده واز هم افزایی بیشتری نسبت به دیگران برخوردار خواهند بود. از این رو در این تحقیق سعی شد با بررسی ادبیات موضوع، مدل مناسبی جهت اندازه گیری سطح یادگیری سازمانی تعدادی از شرکت های تابعه صنایع شیر ایران (تهران، اصفهان، فارس، خراسان، زنجان) انتخاب شود، تا بتوانیم به سنجش وضع موجود این شرکت ها از بعد یادگیری سازمانی پرداخته و سپس با شناسایی نقاط ضعف و قوت در این زمینه، به افزایش هر چه بیشتر سطح یادگیری سازمانی در این شرکت ها بپردازیم. در این تحقیق سه سوال مطرح شد که عبارت بودند از: سطح یادگیری سازمانی شرکت های تابعه صنایع شیر ایران چه میزان است؟ این شرکت ها نسبت به یکدیگر در چه وضعیتی قـرار دارند و در نـهایت جهت افزایش سطح یادگیری این شرکت ها چه راهکارهایی پیشنهاد می گردد؟ روش تحقیقی که در این مقاله از آن استفاده شده است، روش مطالعه موردی بوده و از سیستم لیکرت 5 امتیازی جهت پاسخ به سوالات پرسشنامه استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که سطح یادگیری سازمانی شرکت های تحت بررسی که از میانگین هشت شاخص آگاهی، ارتباطات، ارزیابی عملکرد، دانش افزائی، تطبیق محیطی، یادگیری اجتماعی، مدیریت سرمایه های فکری و پیوندهای سازمانی تشکیل شده است، 95/2 از 5 می باشد و نیز مقادیر به دست آمده در هر کدام از هشت شاخص فوق نسبت به استاندارد به دست آمده از تحقیقی که روی 119 شرکت آمریکایی انجام شده است پائین تر می باشد.
رویکرد یادگیری از راهبرد
منبع:
مدیرساز ۱۳۸۲ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
این مقاله مروری بر تجربه های نویسنده درباره راهبرد است و بنابراین تجارب یادگیری از راهبرد می تواند و باید یک ویژگی اصلی سازمان یادگیرنده باشد. مقاله مفاهیم و روشهای تدوین راهبرد را توصیف و قضایایی را از نحوه به کارگیری راهبرد به عنوان فرصت یادگیری در سازمانها مطرح می کند.
طراحی الگویی ¬برای تعیین سطح یادگیرندگی سازمانها: شرکتهای قطعه¬سازی خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ایجاد و حفظ مزیت رقابتی برای سازمانها در قرن بیست و یکم، مستلزم شناخت تغییرات تأثیرگذار برسازمان، چابکی و انعطاف در مواجهه با تغییرات و افزایش قابلیتها در ارتباط با تقاضاهای متنوع مشتریان است و تنها سازمانهای یادگیرنده این¬گونه¬اند.
سازمانها به منظور یادگیرنده شدن، فرایند چهار مرحله¬ای شناسایی و خلق اطلاعات، تعبیر و تفسیر و تبادل اطلاعات، کاربرد عملی اطلاعات/ تولید دانش و نهادینه¬کردن دانش را به کار می¬گیرند و اجرای چنین فرایندی نیازمند بستر مناسب سازمانی است. سازمانهایی که ویژگیهای خاصی را در رهبری، نیروی انسانی، طرح سازمانی، فرهنگ و مأموریت و استراتژی خود ایجاد می کنند، زمینه را برای یادگیرنده شدن فراهم می سازند.
نوآوری تحقیق در این است که سطوح یادگیرندگی سازمانها را براساس دو سنگ بنای فرایند یادگیری و ویژگی سازمانهای یادگیرنده تعیین می¬کند و یافته¬های پژوهش نشان می دهد که شرکتهای قطعه¬سازی خودرو از نظر سطح یادگیرنده¬بودن با یکدیگر متفاوتند و می¬توان آنها را با توجه به میزان تأکید و استفاده آنها از داده، اطلاعات و دانش بترتیب به سازمانهای داده مدار، اطلاعات مدار و دانش مدار تقسیم کرد. هر سازمان با توجه به اینکه تا چه مرحله از فرایند یادگیری سازمانی را به کار گرفته است و به چه میزان ویژگیهای سازمان یادگیرنده را به دست آورده است، در یکی از سطوح یادگیرندگی سازمانها قرار می¬گیرد."
بررسی رابطه ی میان یادگیری سازمانی و بکارگیری فناوری های ارتباطات و اطلاعات در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار در سال تحصیلی 86 –87
حوزه های تخصصی:
سازمان های یادگیرنده ضرورت کسب و کار در دنیای امروز
حوزه های تخصصی:
پیتر سنج معتقد است که در عصر حاضر سازمانهایی موفق هستند که همه کارکنان برای بالا بردن سطح توانایی خود بکوشند و وظیفه مدیر این است که شرایطی را ایجاد کند که همه کارکنان به سوی بالا بردن توانایی خود حرکت کنند. به عقیده پیتر ام سنج نظریه پرداز اصلی سازمان یادگیرنده انسانها برای یادگیری طراحی شده اند. هیچ کس اعمال اساسی مورد نیاز کودکان را به آنها نمی آموزد بلکه آنها خود به کمک حس عمیق کنجکاوی و آزمایش کردن که در درون خود دارند راه رفتن صحبت کردن و ... را یاد می گیرند. در این مقاله سعی شده است که جنبه های مختلف این نظریه...
نظریه پیچیدگی و مدیریت تحول سازمان
حوزه های تخصصی:
این مقاله در مرحله نخست نظری اجمالی خواد داشت بر نظریه پیچیدگی و مقایسه آن با رویکرد سنتی. در ادامه این سوال مطرح خواد شد که دوران گذرا از پارادایم سنتی تا رسیدن به دوران پیچیدگی در سازمان چگونه باید طی شود و در پایان مقاله، دستورالعمل هایی جهت اعمال مدیریت تحول سازمان در غالب نظریه پیچیدگی ارائه خواهد شد.
عوامل مؤثر بر توسعه یادگیری گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۳۷
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توسعه یادگیری گروهی با هدف نهادینهسازی آن در سازمان میپردازد. این عوامل در دو دسته عوامل تقویتکننده و عوامل محدودکننده جای گرفتهاند. زمینه مورد پژوهش دیگر، روشهای یادگیری گروهی است که در این تحقیق به آن اهتمام شده است.
هدف این پژوهش، تلاش در جهت باز کردن مرحله جدیدی از یادگیری و بهبود مناسب شرایط متغیر امروزی سازمانها در حوزه مطالعات مدیریتی است و با این پیشفرض وارد بحث میشود که در شرایط جدید محیطی که سرعت تحول و تغییر بسیار فزاینده است و رقابت خیلی شدید، تنها راه باقی ماندن در گردونه رقابت، یادگیری مستمر و تعاملی افراد با همدیگر و از یگدیگر است.
در این تحقیق، با مطالعه و بررسی در میان مباحثی که به عنوان مباحث بسترساز مشارکت گروهی و پویایی آن در حوزه مدیریت مطرح شدهاند، سعی شده است عوامل موثر بر توسعه یادگیری گروهی شناسایی، موانع یادگیری گروهی معرفی و روشهای یادگیری گروهی نیز تعیین شوند.
مدیریت دانش و کارکردهای آن در سازمانها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۳۷
حوزه های تخصصی:
در عصر اطلاعات، مزیت اصلی در سرمایه دانش نهفته است. دانش در دنیای پیشرفته امروز به سرعت در حال تبدیل شدن به مزیت رقابت اصلی سازمانها میباشد.
روند اوج یافتن نقش دانش، نوآوری و فناوریهای نوین در ایجاد مزیتهای راهبردی و اهمیت یافتن ارزش منابع دانش در اداره سازمانها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب سیاستهای راهبردی سازمانها جای گیرد.
بر این اساس، توجه ویژه به مدیریت دانش از جهت تحقق اهداف سازمانها ضروری به نظر میرسد و تبیین جایگاه مدیریت دانش و کارکردهای آن در سازمانها از اهداف تحقیق حاضر میباشد. روش پژوهش حاضر کتابخانهای میباشد.
مدیریت دانش میتواند با یکپارچهسازی سرمایههای دانشی سازمانها در بخشهای مختلف و تأثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتریمداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیمگیری هوشمندانه، بازطراحی فرایندها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح، زمینه ارتقای سطح فعالیتها و رسیدن به اهداف موردنظر را به همراه داشته باشد. البته سازمانها بدون داشتن استراتژی مشخصی در استفاده از مدیریت دانش نمیتوانند بهرهای از این کارکردها داشته باشند و میبایست در این خصوص سیاستهای راهبردی تدوین گردد.
فراموشی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراموشی سازمانی، توانایی حذف دانش منسوخ و ناکارآمد است و بخش مهمی از پویایی دانش در سازمانها محسوب میشود. فراموشی سازمانی با پویایی دانش مرتبط است و در یادگیری سازمانی، ضروری است که برای همگامی با محیط کنونی، برنامههای جدید و روندهای اجرایی استاندارد اتخاذ شوند. در این مسیر، توجه به فراموشی سازمانی میتواند در موفقیت برنامههای یادگیری سازمانی، مؤثر باشد. در این مقاله، پس از پرداختن به مفاهیمی چون دانش سازمانی و یادگیری سازمانی، به فراموشی سازمانی و نقش آن در سازمانها پرداخته شده است.
بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان و اعضای هیات علمی منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی و ارایه الگویی جهت ارتقا یادگیری سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان و اعضای هیات علمی منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی و ارایه الگویی جهت ارتقا یادگیری سازمانی انجام گردید. شیوه انجام تحقیق توصیفی (همبستگی) بود. حجم نمونه برای کارکنان 156 نفر و برای اعضای هیات علمی 169 نفر برآورد گردید و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه یادگیری سازمانی دیان نیفه 2001 و هوش سازمانی آلبرخت 2003 استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آماری رگرسیون دو متغیری، رگرسیون گام به گام، رگرسیون چندگانه به روش Enter و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ابعاد هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد، کاربرد دانش و فشار عملکرد) در هر دو گروه آزمودنی ها با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری دارند. متغیرهای سرنوشت مشترک، میل به تغییر و روحیه به ترتیب در هر دو گروه درصد بیشتری از واریانس متغیر یادگیری سازمانی را تبیین کرده اند. همچنین نتایج مدل پیش بینی یادگیری سازمانی از طریق مولفه های هوش سازمانی نشان داد که میزان واریانس تبیین شده یادگیری سازمانی توسط متغیرهای سرنوشت مشترک، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 0.83 است، همچنین میزان واریانس تبیین شده سرنوشت مشترک توسط متغیرهایی مانند روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 0.61 است و میزان واریانس تبیین شده روحیه توسط متغیرهایی مانند کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 0.50 است و در نهایت میزان واریانس تبیین شده کاربرد دانش توسط متغیر فشار عملکرد برابر 0.67 است.
شناسایی موانع زیر بنایی ایجاد سازمان های یادگیرنده در نهادهای ورزشی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه سازمان های یادگیرنده، نظریه جدید مدیریتی است که توسط «پیترسنج» ارائه شده است. وی معتقد است در دنیای کنونی که دنیایی پیچیده است و با تغییرات سریع، سازمان ها در صورتی می توانند خود را با محیط وفق دهند که با همان سرعت ایجاد تغییرات، به یادگیری بپردازند و به سازمان یادگیرنده تبدیل شوند. راهکارهای ایجاد سازمان های یادگیرنده را می توان در شناسایی و رفع موانع ایجاد آنها جست وجو کرد. به این منظور در مطالعه حاضر، برای شناسایی موانع زیربنایی ایجاد سازمان های یادگیرنده در نهادهای ورزشی کشور با استفاده از پرسشنامه موانع یادگیری سازمانی به جمع آوری نظرهای مدیران عالی ورزش کشور پرداخته شد. یافته های مطالعه بیانگر آن بود که مهم ترین موانع ایجاد سازمان های یادگیرنده در نهادهای ورزشی کشور به ترتیب اولویت عبارتند از: تفکر غیرسیستمی در سازمان، عدم ثبات مدیریتی، پذیرش تدریجی مشکلات و تهدیدات، عدم آرمان مشترک بین اعضا و ارج ننهادن به افراد خلاق و نوآور.
رابطه بین یادگیری و عملکرد سازمانی در کارشناسان سازمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین یادگیری و عملکرد سازمانی در کارشناسان سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران است. در این زمینه از پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی DLOQ و عملکرد یانگ و همکاران (2004) استفاده شد. پس از تایید روایی صوری و پایایی (پرسشنامه یادگیری سازمانی 871/0 = α و پرسشنامه عملکرد 84/0 = α) ابزار تحقیق در جامعه آماری، پرسشنامه ها در بین نمونه 169 نفری پژوهش، متشکل از تمامی کارشناسان سازمان مورد بررسی، توزیع شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری کلموگروف اسمیرنف و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین یادگیری مداوم در سطح فردی با عملکرد سازمانی کارشناسان ارتباط مثبت و معنی داری (05/0P<، 423/0 = r) وجود دارد. همچنین بین دیگر ابعاد یادگیری (یادگیری تیمی، توانمندسازی، ارتباطات در سیستم و رهبری راهبردی) با عملکرد سازمانی کارشناسان ارتباط مثبت و معنی داری مشاهده شد. یافته ها بر اهمیت یادگیری سازمانی و سطوح آن (یادگیری فردی، یادگیری تیمی و یادگیری سازمانی) به عنوان یکی از عوامل مؤثر در افزایش سطح عملکرد کارشناسان سازمان تربیت بدنی تاکید دارد.
یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی است. جامعه آماری این پژوهش را همه ی کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل می دهد. که از میان آنها تعداد 1662 نفر به روش تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه یادگیری سازمانی واتکینز و مارزیک است. نتایج حاصل از آزمون پیگردی LSD نشان داد که بین یادگیری سازمانی در واحدهای دانشگاهی مناطق 12گانه تفاوت معنی دار وجود دارد ) 558/2 F=،01/0 (Pو در بین مناطق 12گانه یادگیری سازمانی منطقه ی 1 از مناطق 2، 5، 7، 8، 9، 10 و 12 بالاتر، منطقه ی 2 از منطقه ی 1 کوچکتر و از منطقه ی 7 بزرگتر، منطقه ی 3 از مناطق 5، 7 و 10 بزرگتر، منطقه ی 4 از منطقه ی 7 بزرگتر، منطقه ی 5 از مناطق 1و 3 کوچکتر، منطقه ی 6 از مناطق 7 و 10 بزرگتر، منطقه ی 7 از مناطق 1، 2، 3، 4، 6، 8، 11 و 12 کوچکتر، منطقه 8 از منطقه ی 1 کوچکتر و از 7 بزرگتر، منطقه ی 9 از منطقه ی 1 کوچکتر، منطقه ی 10 از مناطق 1، 3، 6 کوچکتر، منطقه ی 11 از منطقه ی 7 بزرگتر و در نهایت منطقه ی 12 از منطقه ی 1 کوچکتر و از منطقه ی 7 بزرگتر است.
عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران
حوزه های تخصصی:
سازمان ها با سرمایه های هوشی و توانایی یادگیری سریع، رهبران جهانی خواهند شد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل فناورانه فرهنگی و اجتماعی بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. روش پژوهش توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران اجرایی و آموزشی دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران تشکیل داده اند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده و برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد که بر این اساس 162 نفر در این پژوهش مشارکت داشته اند. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه صورت گرفت. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و صوری استفاده شد و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ بررسی و مقدار 81/0 محاسبه گردید. داده های پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آزمون t تجزیه و تحلیل شد، یافته های پژوهش نشان می دهد که فناوری اطلاعاتی عامل مؤثری بر استقرار مدیریت دانش است و با توجه به اهمیت فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی و نیروی انسانی، این عوامل در این پژوهش بر استقرار مدیریت دانش تاثیر نداشته اند. از پیشنهادهای مهم این پژوهش افزایش میزان سرمایه گذاری به منظور گسترش زیرساخت های فناورانه، آموزش و به کارگیری ابزارهای فناوری اطلاعاتی و به روز کردن پایگاه دانش است.
عوامل موثر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس دوره متوسطه از دیدگاه مدیران و دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، عوامل مؤثر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس متوسطه استان اصفهان از نظر مدیران و دبیران مورد بررسی قرارگرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. حجم نمونه شامل 200 نفر از مدیران و دبیران دوره متوسطه استان اصفهان بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای، طبقه ای متناسب با حجم، و تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه 110 سؤالی محقق ساخته بوده که طی آن تاثیر چهار عامل اصلی؛ ویژگی های فردی مدیران، تقویت برنامه های آموزشی، اداره کیفی مدرسه و ارزیابی مستمر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس از دید پاسخگویان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که از دید پاسخگویان، کلیه عوامل مورد بررسی در سطح بالاتر از متوسط بر اثربخش سازی مدیریت مدارس تاثیر داشته است به علاوه، از بین عوامل مذکور، مجموعه عوامل مرتبط با تقویت برنامه های آموزشی مدرسه و ویژگی های فردی مدیران در بالاترین سطح اثرگذاری بوده و پس از آن به ترتیب عوامل مرتبط با اداره کیفی مدرسه و ارزیابی مستمر قرار دارند. پاسخگویان از بین متغیرهای مرتبط با ویژگی های فردی مدیران؛ خصایص رفتاری و عاطفی، متغیرهای مرتبط با تقویت برنامه های آموزشی؛ هدف گذاری کلی، متغیرهای مرتبط با اداره کیفی مدرسه؛ ارتباط سازنده و خلاق و متغیرهای مرتبط با ارزیابی؛ ارزیابی مستمر را بیش از سایر متغیرها بر اثربخش سازی مدیریت مدارس متوسطه تاثیرگذار دانسته اند.