مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
یادگیری سازمانی
حوزه های تخصصی:
افزایش روز افزون شدّت رقابت میان سازمان ها در قرن کنونی، باعث شده تا آنها همواره به دنبال راه هایی برای کسب مزیت رقابتی و پیروزی در میدان رقابت باشند. یادگیری سازمانی، یکی از ابزارهای کسب مزیت رقابتی برای مدیران سازمانهای کنونی به شمار می آید. مقاله حاضر، درصدد بررسی یادگیری سازمانی در یک شرکت صنعتی است. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه ی یادگیری سازمانی بر اساس الگوی مارکواد، جمع آوری شده است. جامعه ی مورد مطالعه ی این تحقیق را همه ی کارشناسان شرکت مزبور تشکیل می دهند که براساس روش نمونه گیری جدول مورگان، حجم نمونه 284 نفر تعیین شد. در تحقیق حاضر، پس از جمع آوری داده های مورد نیاز، شکاف بین ادراکات و انتظارات کارشناسان از مولفه های یادگیری سازمانی مشخص شد. سپس براساس ترسیم ماتریس اهمیت عملکرد، شاخص های بحرانی یادگیری در سازمان تعیین شدند. نتایج تحقیق نشان می دهند که مهم ترین شاخص های بحرانی یادگیری سازمانی در شرکت، شیوه های تسهیم دانش، انجام کار گروهی، مکانیزم های انگیزشی و پاداش، ایفای نقش تسهیلگری توسط مدیران، آموزش مهارت های تفکرسیستمی، خلاقیت، نوآوری و تجربه کردن در کارکنان است.
بررسی رابطه ساختاری سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی با عملکرد سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه ساختاری سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی با عملکرد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. روش این تحقیق همبستگی و کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران جامعه آماری این پژوهش بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 450 نفر تعیین شد که با روش تصادفی طبقه ای نسبی متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پنج مقیاس معتبر شامل: سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال، مقیاس مدیریت داتش لاوسون، مقیاس توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، مقیاس یادگیری سازمانی نیفه، و مقیاس عملکرد هرسی و گلداسمیت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 شاخصهای آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS مدلهای اندازه گیری، ساختاری، کلی، و فرضیه های تحقیق بررسی و آزمون شدند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که معیارهای مدل اندازه گیری (پایایی و روایی)، مدل ساختاری (معنی داری ضرایب Z، R2، و Q2)، و مدل کلی (GOF) در سطح مطلوب بودند. نتایج همچنین حاکی از تایید کلیه فرضیه های تحقیق در خصوص ارتباط بین متغیرها بود. با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود برنامه ها و سازوکارهای اندیشیده شود که به ارتقاء وضعیت سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی منجر شوند.
بررسی اثر مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی بر عملکرد شرکتهای تولیدی استان کرمانشاه
در بازار رقابتی جدید مهم ترین فاکتور برای شرکت ها تقاضا برای کیفیت در جهت ادامه ی حیات آن ها در بازار جهانی روبه رشد است. مفهوم مدیریت کیفیت به عنوان پیامد رقابت شدید جهانی، توسعه یافته است. بسیاری از تحقیقات پیشین نشان داده که مدیریت کیفیت جامع ارتباط ویژه ای با عملکرد سازمانی دارد. هدف این مقاله بررسی مسائل مربوط به ارتباط میان مدیریت کیفیت جامع و عملکرد سازمانی است. این مقاله همچنین نیاز به وجود واسطه ای بنام یادگیری سازمانی را در ارتباط میان این دو مورد بحث قرار می دهد و پیش بینی می کند که مدیریت کیفیت جامع، یادگیری سازمانی و نیز عملکرد سازمان را تحت پوشش قرار می دهد. جامعه آماری این تحقیق شامل 368 نفر از کارکنان شرکت های تولیدی استان کرمانشاه می باشد که از بین آنها 188 نفر به صورت تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه در نیمسال اول سال 1396 انتخاب شدند. این پژوهش از نوع همبستگی است و نتایج حاصل از داده ها نشان داد که یادگیری سازمانی با متغیرهای مدیریت کیفیت و عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معناداری دارد.
رابطه میان یادگیری سازمانی و مهارت های ارتباطی با تعارض سازمانی در کارکنان اداره آموزش وپرورش نواحی چهارگانه کرج
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه میان یادگیری سازمانی و مهارت های ارتباطی با تعارض سازمانی در کارکنان اداره آموزش وپرورش نواحی چهارگانه کرج انجام شد. روش مطالعه از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان اداره آموزش وپرورش نواحی چهارگانه کرج بودند که با توجه به حجم جامعه آماری، نمونه ای به حجم 265 نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف (2001)، پرسشنامه مهارت ارتباطی بارآن و هادگی (1986) و پرسشنامه تعارض سازمانی شیرخانی (2011) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه (گام به گام) انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد بین متغیرهای یادگیری تیمی و مهارت اطلاع رسانی با تعارض سازمانی رابطه وجود دارد (05/0> P) و متغیرهای یادگیری تیمی و مهارت اطلاع رسانی قدرت پیش بینی متغیر ملاک تعارض سازمانی را دارند. به نظر می رسد با پرورش روحیه یادگیری در سازمان و نیز بهبود مهارت های ارتباطی کارکنان بتوان از تعارضات فردی و سازمانی جلوگیری کرد.
فرهنگ سازمانی و اشتیاق کارآفرینانه: نقش میانجی بازارگرایی و یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه تبیین تأثیر فرهنگ سازمانی بر اشتیاق کارآفرینانه با تأکید بر نقش میانجی یادگیری سازمانی و بازارگرایی است روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها (طرح تحقیق)، توصیفی- همبستگی با تاکید بر مدل سازی معادلات ساختاری می باشد.. جامعه آماری شامل همه کارکنان سازمان فنی و حرفه ای استان خوزستان (800 N:) بوده است که به دلیل پراکندگی جغرافیایی و دشواری دسترسی به همه اعضای جامعه، یک نمونه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به تعداد 260 نفرِ براساس فرمول کوکران انتخاب گردیده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد دارای روایی و پایایی بوده است، بدین ترتیب برای سنجش فرهنگ سازمانی از پرسشنامه کامرون و کویین (2011)، بازارگرایی پرسشنامه نارور و اسلاتر (1990)، یادگیری سازمانی پرسشنامه نیف (2001) و برای اشتیاق کارآفرینانه از پرسشنامه کاردون و همکاران (2013) استفاده شده است که روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر استادان و متخصصان تایید شد، هم چنین نتایج آزمون پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 91/0، 89/0، 99/0 و 72/0 محاسبه و تایید گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS نشان داد که فرهنگ سازمانی هم به طور مستقیم و هم به واسطه نقش میانجی بازارگرایی و یادگیری سازمانی بر اشتیاق کارآفرینانه تأثیر مثبت و معنادار دارد.
بررسی ارتباط متقابل نوآوری سازمانی با کارآفرینی سازمانی و تأثیر آن بر بهبود یادگیری سازمانی
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها برای رسیدن به هدف های خود در محیطی اینچنین پیچیده، پویا، رقابتی و نامطمئن به نوآوری های مبتنی بر فن آوری و سازمانی نیاز دارند که از طریق استراتژی های کارآفرینی قابل حصول است. برای اینکه سازمان ها به عملکرد بالایی برسند و بر محیط رقابتی تسلط یابند، باید برای ایجاد سازمان کارآفرین تلاش کنند و این سازمان کارآفرین به کمک دو پارادایم نوآوری و یادگیری سازمانی است که حاصل می شود. کارآفرینی و حرکت سازمان به سمت آن، یکی از روش های مهم در ایجاد مزیت رقابتی است که نوآوری را در سازمان نهادینه می سازد و در پی آن تعالی اقتصادی کشورها را در پی خواهد داشت. کارآفرینی و نوآوری اساس و بسترساز تغییر و تحول و دگرگونی است. سازمان ها از طریق قابلیت یادگیری سازمانی می توانند نیازها و خواسته های مشتریان خود را شناسایی کنند و بر اساس آن به کارآفرینی سازمانی و نوآوری در محصولات خود می پردازند. کارآفرینان همگام با تغییرات گام برمی دارند و می کوشند فرصت های ایجاد شده در جریان این تغییرات را کشف و از آن ها بهره برداری کنند. همگامی با تغییرات، مستلزم بستر فرهنگی مناسب و وجود سطح بالایی از یادگیرندگی سازمانی است، که به تغییر ارج می نهد و از آن استقبال می کند. لذا هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین نوآوری سازمانی با کارآفرینی سازمانی و تأثیر آن بر بهبود یادگیری سازمانی می باشد.
تأثیر اعتماد سازمانی بر یادگیری سازمانی با نقش میانجی اینرسی سازمانی مورد مطالعه: اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر اعتماد سازمانی بر یادگیری سازمانی و تعیین نقش میانجی اینرسی سازمانی در تأثیر اعتماد سازمانی بر یادگیری سازمانی اداره کل منابع طبیعی استان اصفهان است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و براساس ماهیت و روش، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری، شامل مدیران، معاونان و کارشناسان اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اصفهان در سال 1398 است که 160 نفر از بین 300 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی- طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. پایایی پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمد که تأیید شد. برای بررسی روایی پرسش نامه از روایی سازه (تحلیل عاملی تأییدی) و روایی محتوایی استفاده شد که نشان داد بارهای عاملی همه پرسش ها به غیر از پرسش های 3، 8، 21، 26، 27 و 42 از مقادیر مناسبی برخوردارند(مقادیر بیشتر از 4/0). تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24 و Amos 24 انجام شد. براساس نتایج اعتماد سازمانی، اعتماد عمودی و اعتماد نهادی بر یادگیری سازمانی، تأثیر مستقیم و معنادار دارد، اعتماد جانبی بر یادگیری سازمانی تأثیر معناداری ندارد و همچنین میانجیگری اینرسی سازمانی در رابطه اعتماد سازمانی و یادگیری سازمانی تأیید نشد.
تأثیر رهبری اخلاقی بر فراموشی سازمانی هدفمند با نقش میانجی یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
171-211
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر فراموشی سازمانی هدفمند با نقش میانجی یادگیری سازمانی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی–همبستگی بود. 120 نفر از کارکنان دانشگاه علوم دریایی و دریانوردی چابهار به شیوه نمونه گیری تصادفی– طبقه ای (بر حسب جنسیت) از طریق سه پرسشنامه رهبری اخلاقی، فراموشی سازمانی هدفمند و یادگیری سازمانی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل استفاده شد. بر اساس یافته ها بین رهبری اخلاقی، فراموشی سازمانی و یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. اثر مستقیم رهبری اخلاقی بر فراموشی سازمانی (94/3, t=54/0β=)، اثر مستقیم رهبری اخلاقی بر یادگیری سازمانی (24/8, t=80/0β=)، و اثر مستقیم فراموشی سازمانی بر یادگیری سازمانی (17/3, t=44/0β=) مثبت و معنادار بود. همچنین اثر غیرمستقیم رهبری اخلاقی بر فراموشی سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی (87/4, t=352/0β=) مثبت و معنادار بود. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که مدیران سازمان با رهبری اخلاقی، مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری ها، تشویق آنان به یادگیری و تبادل دانش با یکدیگر، انجام وظیفه الگوی اخلاقی بودن و حاکم کردن محیط اخلاقی و حمایتی در سازمان می توانند قابلیت یادگیری سازمانی و فراموشی سازمانی را بهبود ببخشند.
تبیین نقش هوش هیجانی با میانجی گری یادگیری سازمانی در پیش بینی عملکرد شغلی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
45 - 67
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی، یادگیری سازمانی و عملکرد شغلی در بین مدیران مدارس به مرحله اجرا درآمد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری را مدیران مدارس اداره ناحیه یک آموزش وپرورش شیراز تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی، 185 نفر از بین آن ها به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از سه پرسش نامه هوش هیجانی، یادگیری سازمانی و پرسش نامه عملکرد شغلی استفاده کردیم که روایی و پایایی آن در حد مطلوب گزارش شده است. در راستای بررسی فرضیه ها، داده های حاصل از پرسش نامه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین مؤلفه های هوش هیجانی، یادگیری سازمانی و عملکرد شغلی مدیران آموزشی، رابطه معناداری وجود دارد. ارزیابی قدرت هوش هیجانی در پیش بینی یادگیری سازمانی مدیران آموزشی نشان داد که هوش هیجانی مدیران پیش بینی کننده مثبت و معنادار یادگیری سازمانی و همچنین پیش بینی کننده مثبت و معنادار عملکرد شغلی آن هاست. اما نوع رابطه بین هوش هیجانی و عملکرد شغلی فقط از نوع غیرمستقیم است؛ بدان معنی که هوش هیجانی مدیران به واسطه یادگیری سازمانی، عملکرد شغلی مدیران آموزشی آنان را پیش بینی می کند.
رابطه بین درگیری شغلی با یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
186 - 203
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی و از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه ی آماری شامل کلیه مدیران مدارس دوره های تحصیلی شهرستان میبد در سال تحصیلی 96-95 به تعداد 151 نفر بوده که با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان (1971) حجم نمونه معادل 108 نفر تعیین گردید که با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، نمونه گیری شدند. ابزار مورد سنجش پرسش نامه درگیری شغلی (Lodahl & Kejnar, 1965) ، یادگیری سازمانی (Neefe, 2001) و نوآوری سازمانی (Ettlie & Okeefe, 1982) بود. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها در یک اجرای مقدماتی توسط تعدادی از مدیران مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسش نامه ها بر حسب ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه درگیری شغلی 89/0، یادگیری سازمانی 87/0 و نوآوری سازمانی 86/0 برآورد گردید. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و تحلیل واریانس چند راهه صورت گرفت. یافته ها نشان داد که رابطه هر یک از متغیرهای یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی با درگیری شغلی رابطه ای معنادار است. متغیر اصلی پژوهش (درگیری شغلی) توان پیش بینی یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی را دارد.
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با یادگیری سازمانی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
182 - 194
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف « بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی و رابطه آن با یادگیری سازمانی معلمان مقطع دوم متوسطه کرمانشاه» اانجام شد. روش تحقیق در رسته تحقیقات پیمایشی وتوصیفی قرارداد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع دوم متوسطه استان کرمانشاه به تعداد 800 نفر بودند. نمونه آماری دراین تحقیق با استفاده از جدول جرسی و مورگان با احتساب واریانس پیشینه معادل ۲۶۰ نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، استفاده از پرسشنامه های استاندارد رابینز جهت سنجش فرهنگ سازمانی و پرسشنامه مارکورات جهت سنجش سازمان یادگیرنده (یادگیری سازمانی) بود. با توجه به استاندارد بودن، روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد تائید است. اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون چند متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تک تک مؤلفه های هوش سازمانی (خطر پذیری ، توجه به ره آورد ، خلاقیت و نوآوری، توجه به اعضای سازمان ، تاثیر نتایج تصمیمات بر کارکنان، توجه به تیم و سنجش پایداری با یادگیری رابطه معنی داری وجود دارد.
ارائه ی الگوی مناسب مدیریت دانش به منظور بهبود کیفیت یادگیری هنرجویان هنرستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
22 - 1
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر به روش ترکیبی و از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی است. جامعه ی آماری این پژوهش در بخش کیفی خبرگان و در بخش کمّی، شامل کلیه مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای شهرستان های استان تهران که در سال تحصیلی 98-97 جمعاً 105 نفر می باشند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته در مقیاس پنج گزینه ای استفاده شد که حاوی 153 گویه بود و برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی از تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد که متغیرهای اصلی مدل مدیریت دانش به منظور بهبود کیفیت یادگیری شامل مدیریت و سرمایه انسانی، فرهنگ و ساختار، فرایندهای مدیریت دانش و آموزش و یادگیری بوده و متغیرهای فرعی شامل مربیگری و رهبری دانش، نوآوری دانش، مدیریت سرمایه فکری، یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده، اندازه گیری، ارزیابی و مهندسی مجدد، آموزش، تحصیلات و سواد اطلاعاتی کارکنان، نظام انگیزشی، پاداش و سیستم ارتقای کارکنان، اعتماد، حمایت، تعهد و درک و آگاهی کارکنان و مدیران ارشد و مواردی از این دست است.
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت یادگیری سازمانی با نقش میانجی تسهیم دانش بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
153 - 174
حوزه های تخصصی:
در محیط های پیچیدهامروزی، سازمان ها به منظور پایداری و رشد و ارائه خدمات بهتر در محیط خود ناچار به یادگیری و توجه به تسهیم دانش اند. یکی از ابزارهای مهم ایجاد زمینه برای تقویت نگرش مثبت کارکنان، به منظور اشتراک مستمر دانش و یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت یادگیری سازمانی، با نقش میانجی تسهیم دانش، بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل انجام شد. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نوع داده ها و نحوه اجرای پژوهش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری کارکنان دانشگاه، به تعداد 261 نفر، بودند و از بین آن ها 157 نفر طبق فرمول کوکران با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد فرهنگ سازمانی ساشکین، تسهیم دانش واندن هوف و وان وینن، و یادگیری سازمانی سنگه استفاده شد و روایی آن ها، چون استاندارد بودند، به تأیید استادان رسید. پایایی پرسشنامه 87 درصد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری، به کمک نرم افزار spss26 و Amos18، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی تأثیرگذار است. همچنین، تسهیم دانش بر یادگیری سازمانی تأثیر می گذارد و در رابطه بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی نقش میانجی دارد. بنابراین، توجه به فرهنگ سازمانی و گسترش تسهیم دانش بین کارکنان می تواند به افزایش یادگیری سازمانی کمک کند.
تاثیر رهبری اخلاقی بر یادگیری سازمانی با نقش میانجی جو سازمانی نوآورانه در دانشگاه آزاد اسلامی (مطالعه موردی سازمان مرکزی)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر رهبری اخلاقی بر یادگیری سازمانی با نقش میانجی جو سازمانی نوآورانه در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش پژوهش برحسب هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی – همبستگی و از نظر نوع داده کمی بود.جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه ازاد اسلامی به تعداد 1535 نفر که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 320 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از سه پرسشنامه استاندارد رهبری اخلاقی براون و همکاران (2005)، یادگیری سازمانی نیفه (2001)، و جو سازمانی نوآورانه سیگل و کایمر(1978) استفاده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی و جداول از طریق نرم افزار SPSS-V22 و استنباط آماری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم اافزار LISREL در دوبخش مدل اندازه گیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت. در بخش اول ویژگی های فنی پرسش نامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردید. در بخش دوم نیز ضرایب مسیر و ضرایب معناداری برای بررسی فرضیه های پژوهش های مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که با توجه به نقش میانجی جو سازمانی نوآورانه، رهبری اخلاقی و مولفه های آن بر یادگیری سازمانی کارکنان سازمان مرکزی تاثیر مثبت و معناداری دارند. رهبری اخلاقی بر یادگیری سازمانی تاثیر دارد؛ رهبری اخلاقی بر جو سازمانی نوآورانه تاثیر دارد؛ یادگیری سازمانی بر جو سازمانی نوآورانه تاثیر دارد.
نقش مدیریت استعداد در چابکی سازمانی مدارس با میانجی گری یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
418 - 400
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش مدیریت استعداد در چابکی سازمانی مدارس با میانجی گری یادگیری سازمانی انجام گرفته است. این پژوهش توصیفی- همبستگی با مشارکت 327 نفر از معلمان دوره اول متوسطه شهرکرمانشاه که از طریق نمونه گیری تصادفی- طبقه ای بر حسب حجم انتخاب شده بودند، انجام شد. از پرسشنامه های مدیریت استعداد اوهلی (2007)، یادگیری سازمانی نیفه (2001)، و چابکی سازمانی ژانگ و شریفی (2000) استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه ها، با آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تاییدی انجام شد. نتایج نشان داد متغیر مدیریت استعداد دارای اثر مستقیم مثبت (62/0)، اثر غیرمستقیم مثبت (147/0) و اثر کل مثبت و معنادار (767/0) بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. متغیر یادگیری سازمانی دارای اثر مستقیم مثبت (22/0) و اثر کل مثبت و معنادار (22/0) بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. متغیر مدیریت استعداد با ضریب مسیر غیرمستقیم به واسطه یادگیری سازمانی (147/0) و مقدار تی (28/3) دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. با توجه به اثرات کل متغیرهای مستقل می توان گفت متغیر مدیریت استعداد (767/0) دارای بیشترین اثر و متغیر یادگیری سازمانی (22/0) دارای کمترین اثر بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. به عبارت دیگر، می توان گفت مدیریت استعداد با میانجی گری یادگیری سازمانی موجب افزایش چابکی سازمانی معلمان مدارس می شود.
بررسی تأثیر جهت گیری بازار بر عملکرد کسب و کار از طریق نقش میانجی یادگیری سازمانی و قابلیتهای نوآورانه در شرکت بیمه ایران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه بررسی تاثیر جهت گیری بازار بر عملکرد کسب وکار از طریق نقش میانجی یادگیری سازمانی و قابلیتهای نوآورانه در شرکت بیمه ایران می پردازد. روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی، پیمایشی میباشد. همچنین جامعه آماری در پژوهش حاضر، کلیه کارکنان و کارشناسان شرکت بیمه ایران می باشد. حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران 217 نفر تعیین گردید و روش نمونه گیری پژوهش حاضر تصادفی ساده می باشد. داده های تحقیق با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0.898 و روایی ابزار با روش محتوایی وسازه مورد تأیید قرار گرفته اند. اطلاعات تحقیق به کمک نرم افزار لیزرل و با استفاده از آزمونهای آماری، توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که جهت گیری بازار بر قابلیت نوآوری یادگیری سازمانی تاثیر معناداری دارد. همچنین نتایج نشان میدهد. قابلیت نوآوری و قابلیت یادگیری بر عملکرد کسب وکار تاثیرمثبت داشته است. بعلاوه نتایج فرضیات میانجی نشان میدهد جهت گیری بازار از طریق متغیر میانجی یادگیری سازمانی و قابلیت نوآوری بر عملکرد کسب وکار تاثیر گذار است .
قدرت تبیین کنندگی هوش فرهنگی و یادگیری سازمانی برای پیش بینی مهارت های حرفه ای معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی رابطه هوش فرهنگی و یادگیری سازمانی با مهارت های حرفه ای معلمان متوسطه بود. روش تحقیق از نظر اهداف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 2018 نفر از معلمان مشغول به تحصیل در نیمسال دوم سال تحصیلی 97-1396 مدارس متوسطه دولتی آموزش وپرورش استان قم بودند. نمونه آماری 252 نفر از اعضای جامعه آماری بودند که بر اساس جدول مورگان و کرجسی به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد؛ یادگیری سازمانی تابش فرد، هوش فرهنگی ارلی و انگ و مهارت های حرفه ای حاجی زاده با پایایی 0/96، 0/92 و 0/94 بر اساس آلفای کرانباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و آزمون z فیشر نشان داد بین هوش فرهنگی و مهارت های حرفه ای به میزان (0/536=r) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین یادگیری سازمانی و مهارت های حرفه ای به میزان (0/969=r) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که یادگیری سازمانی با ضریب بتای 0/963 و هوش فرهنگی با ضریب بتای 0/44 پیش بینی کننده معناداری برای توسعه مهارت های حرفه ای هستند.
بررسی نقش یادگیری سازمانی و مدیریت دانش بر چابکی سازمانی (مطالعه موردی: سازمان تأمین اجتماعی شاهرود)
حوزه های تخصصی:
در مدیریت دانش مجموعه ای از فعالیت ها، ابداع ها و راهبردهایی است که سازمان ها برای خلق ذخیره سازی، انتقال و به کارگیری دانش برای بهبود عملکرد سازمانی استفاده میکنند؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش و یادگیری سازمانی بر چابکی سازمان در سازمان مرکزی تامین اجتماعی شاهرود در سال 1398 است. جامعه آماری این پژوهش شامل 45 نفر از مدیران سازمان تامین اجتماعی شاهرود بودند؛ بنابر این تحقیق بر مبنای راهبردی پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی به شمار می رود. جهت گردآوری داده ها از اطلاعات ثانویه، منابع کتابخانه ای و اینترنتی شامل کتب، مقالات و تحقیقات سایر پژوهشگران استفاده شده است و برای جمع آوری داده های اولیه از مطالعات میدانی پرسشنامه استفاده گردیده است. داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی (میدانی، میانه و انحراف معیار) و روشهای آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که یادگیری سازمانی دارای تاثیر مستقیم مثبت و معناداری بر چابکی سازمانی است؛ اما مدیریت دانش به صورت غیرمستقیم و از طریق متغیر یادگیری سازمانی بر چابکی سازمان تامین اجتماعی تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ همچنین هر یک از چهار استراتژی مدیریت دانش به صورت مجزا و با ثابت نگهداشتن سایر استراتژیها بر چابکی سازمان تاثیرگذارند.
تأثیر یادگیری سازمانی بر تحول سازمانی با توجه به نقش میانجی توسعه حرفه ای کارکنان(مورد مطالعه: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری سازمانی مهمترین سرمایه برای تسهیل توسعه حرفه ای کارکنان و نیز تحول سازمانی محسوب می شود. هدف پژوهش؛ بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر تحول سازمانی با توجه به نقش میانجی توسعه حرفه ای کارکنان در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش توصیفی- کاربردی و از نوع معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری کلیه مدیران و کارشناسان مدیریتی سطوح بالای بانک مرکزی و سازمانهای تابعه(429 نفر) که از میان آنها 203 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی(عزیزی؛ 1393)، تحول سازمانی(جان گاتر و پیتر دراکر؛2005) و توسعه حرفه ای کارکنان(لانگ و همکاران؛2015) استفاده شد که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی توسط آلفای کرونباخ (یادگیری سازمانی:95/0، تحول سازمانی:92/0، توسعه حرفه ای کارکنان:88/0) ارزیابی گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد یادگیری سازمانی بر توسعه حرفه ای کارکنان و تحول سازمانی تأثیر مستقیم داشته و توسعه حرفه ای کارکنان در رابطه بین یادگیری سازمانی و تحول سازمانی نقش میانجی معناداری دارد.
بررسی تأثیر تسهیم دانش بر فرایند یادگیری سازمانی با تأکید بر فناوری و تعامل اجتماعی (مطالعه موردی: صندوق بازنشستگی صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط های پیچیده و مبهم امروزی، سازمانها به منظور پایداری ورشد و ارایه خدمات بهتر در محیط خود، ناچار به یادگیری و توجه به مدیریت دانش می باشند.بدین منظور یکی از مهم ترین ابزارهای ایجاد مستمر دانش، به اشتراک گذاری آن در میان همه واحد ها و اعضای سازمان با تاکید بر فناوری و تعامل اجتماعی می باشد؛ که توجه به این امر نقش ارزنده ای در یادگیری سازمان ودر نتیجه ایجاد یک سازمان موثر دارد. با توجه به اهمیت صنعت نفت در ایران، هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش و اهمیت تسهیم دانش بر فرایند یادگیری سازمانی با تاکید بر دو متغیر میانجی فناوری و تعامل اجتماعی در صندوق بازنشستگی صنعت نفت است، پژوهش حاضر از نظر روش انجام، پیمایشی واز نظر هدف، کاربردی است. بر این اساس، کلیه کارکنان صندوق بازنشتگی وزارت نفت، جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند. از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انتخاب نمونه مورد مطالعه استفاده شده است، که حجم نمونه آماری بر اساس فرمول های برآورد 112 نفرتعیین شد. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسش نامه و مطالعه کتابخانه ای استفاده شده است.همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها نرم افزار spss به کار گرفته شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که اشتراک گذاری(تسهیم) دانش و ابعاد آن بر یادگیری سازمانی تاثیر معناداری دارد و همچنین فناوری و تعامل اجتماعی به عنوان دو متغیر میانجی در امر یادگیری سازمانی موثر می باشند.