مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
یادگیری سازمانی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
47 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیرهای سرمایه اجتماعی با یادگیری سازمانی با بکارگیری مدیریت دانش و هوش عاطفی است. جامعه آماری کلیه کارکنان شهرداری شهر مریوان است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است. برای جمع آوری مبانی نظری تحقیق از روش کتابخانه ای و برای گردآوری داده های پژوهش از روش میدانی با استفاده از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از خبرگان و به طریق محتوایی و پایایی آن ها از طرق آزمون آماری آلفای کرونباخ تائید شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل پژوهش با مقادیر 0.071RMSEA= ؛ .2.78= χ^2/ Df و 511.98 Chi-square = به صورت مناسب برازش شده است. همچنین برای بررسی فرضیات پژوهش و میزان روابط متغیرهای پژوهشی از قسمت t-value خروجی لیزرل استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه سرمایه اجتماعی با مدیریت دانش(5.17) و هوش عاطفی(3.27) مثبت و معنادار و رابطه مدیریت دانش با یادگیری سازمانی (9.49) رابطه هوش هیجانی با یادگیری سازمانی(5.25) معنادار و مثبت ولی رابطه سرمایه اجتماعی با یادگیری سازمانی(0.75-) غیر معنادار بود و تائید نشد. به علاوه نتایج پژوش بیانگر آن بود سرمایه اجتماعی به صورت مستقیم باعث ایجاد یادگیری سازمانی نمی شود ولی با دخالت متغیرهای مدیریت دانش و هوش عاطفی رابطه میان آن ها به صورت مثبت تعدیل شده است.به عبارت دیگر می توان گفت که سرمایه اجتماعی با بهره گیری از مدیریت دانش و هوش اجتماعی منجر به یادگیری سازمانی می شود.
تحلیل رابطه کانونی تسهیم دانش با یادگیری سازمانی (نمونه پژوهش: مدارس ناحیه دو شهر همدان)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
45 - 75
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی رابطه کانونی تسهیم دانش با یادگیری سازمانی در جامعه آماری معلمان مدارس ناحیه دو شهر همدان انجام شد که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان نمونه ای به حجم 274 نفر انتخاب گردید. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و ابزار پژوهش نیز پرسشنامه تسهیم دانش واندن هوف و وان وینن (2004)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) است. برای تعیین روایی و پایایی ابزار گردآوری اطلاعات از شیوه های تحلیل عاملی تأییدی و آلفای کرانباخ استفاده شده، ضرایب پایایی پرسشنامه تسهیم دانش، 945/0 و برای یادگیری سازمانی، 927/0 به دست آمده؛ هم چنین با توجه به نتایج تحلیل عاملی تأییدی، ابزارهای پژوهش از برازش مناسب و قابل قبول (روایی سازه) برخوردار است. برای تحلیل داده ها از همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مقادیر بار کانونی ابعاد یادگیری سازمانی در دامنه (396/0-) تا (876/0-) قرار دارد؛ ابعاد یادگیری سازمانی قادر به تببین 5/41 درصد واریانس متغیر یادگیری سازمانی است. مقادیر بار کانونی ابعاد تسهیم دانش در دامنه (339/0-) تا (899/0-) قرار داشت. ابعاد تسهیم دانش قادر به تببین 2/46 درصد واریانس متغیر تسهیم دانش است. ابعاد یادگیری سازمانی قادر به تببین 7/7 درصد واریانس متغیر تسهیم دانش، و ابعاد تسهیم دانش قادر به تببین 9/6 درصد واریانس متغیر یادگیری سازمانی است. هم چنین با توجه به مقادیر اثر معنادار می توان گفت تنها بعد اهدای دانش دارای اثر مثبت و معنادار (353/0) بر متغیر یادگیری سازمانی در سطح 01/0 است. بعد گردآوری دانش فاقد اثر رگرسیونی معنادار بر یادگیری سازمانی است.
رابطه سبک رهبری خدمتگزار و یادگیری سازمانی با اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری خدمتگزار و یادگیری سازمانی با اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی انجام گرفت. این مطالعه همبستگی (از نوع رگرسیون) بوده که به شیوه نمونه گیری طبقه ای- تصادفی تعداد140 نفر از معلمان مدارس استثنایی شهر زاهدان از طریق سه پرسشنامه رهبری خدمتگزار (قلی پور و حضرتی، 1388)، یادگیری سازمانی (چیوا و دیگران، 2007) و اشتیاق شغلی (سالانوا و شوفلی، 2004) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 17 استفاده شد. یافته ها نشان داد هم رهبری خدمتگزار و هم یادگیری سازمانی با اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی رابطه مثبت و معناداری دارند. هم چنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه های خدمت رسانی، تواضع و فروتنی و مهرورزی (از مولفه های سبک رهبری خدمتگزار) و مولفه های تجربه اندوزی، گفت و گو و تصمیم گیری مشارکتی (از مولفه های یادگیری سازمانی) قابلیت پیش بینی اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی را دارند. بنابراین به منظور افزایش اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی کاربست سبک رهبری خدمتگزار و نهادینه کردن فرهنگ یادگیری سازمانی در مدارس استثنایی پیشنهاد می گردد.
بررسی تاثیر قابلیت احساسی سازمان بر یادگیری سازمانیمطالعه موردی: اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، نقش احساسات در سازمان به عنوان یک عامل تاثیر گذار بر رفتارهای سازمانی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و تاثیر آن بر متغیر هایی چون نوآوری سازمانی، عملکرد سازمانی و پویایی های گروه بررسی شده است. در این پژوهش با هدف بررسی تاثیر وضعیت احساسی سازمان بر یادگیری سازمانی، از الگوی قابلیت احساسی سازمان متشکل از شش مولفه پویایی احساسی "ترغیب"، "آزادی"، "تجربه"، "سازگاری"، "نشاط" و "شناسایی هویت" و هم چنین الگوی یادگیری سازمانی شامل چهار مولفه؛ "کسب دانش"، "توزیع دانش"، "تفسیر دانش" و "ذخیره دانش" استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران بودند. پس از بررسی روایی سازه ها با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم، تاثیر قابلیت احساسی و پویایی های آن بر یادگیری سازمانی با استفاده از مدل معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج آزمون ها نشان می دهد که مدل مفهومی از برازش مناسبی برخوردار است و سازه قابلیت احساسی بر یادگیری سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر آن ارتباط متقابل پویایی های احساسی با یکدیگر و تاثیرشان بر یادگیری سازمانی تایید شده است.
بررسی تاثیر قابلیت احساسی سازمان بر یادگیری سازمانی مطالعه موردی: اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، نقش احساسات در سازمان به عنوان یک عامل تاثیر گذار بر رفتارهای سازمانی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و تاثیر آن بر متغیر هایی چون نوآوری سازمانی، عملکرد سازمانی و پویایی های گروه بررسی شده است. در این پژوهش با هدف بررسی تاثیر وضعیت احساسی سازمان بر یادگیری سازمانی، از الگوی قابلیت احساسی سازمان متشکل از شش مولفه پویایی احساسی "ترغیب"، "آزادی"، "تجربه"، "سازگاری"، "نشاط" و "شناسایی هویت" و هم چنین الگوی یادگیری سازمانی شامل چهار مولفه؛ "کسب دانش"، "توزیع دانش"، "تفسیر دانش" و "ذخیره دانش" استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران بودند. پس از بررسی روایی سازه ها با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم، تاثیر قابلیت احساسی و پویایی های آن بر یادگیری سازمانی با استفاده از مدل معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج آزمون ها نشان می دهد که مدل مفهومی از برازش مناسبی برخوردار است و سازه قابلیت احساسی بر یادگیری سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر آن ارتباط متقابل پویایی های احساسی با یکدیگر و تاثیرشان بر یادگیری سازمانی تایید شده است.
رابطه سبک رهبری خدمتگزار و یادگیری سازمانی با اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رهبری خدمتگزار و یادگیری سازمانی با اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی است. این مطالعه همبستگی (از نوع رگرسیون) بوده که به شیوه نمونه گیری طبقه ای-تصادفی تعداد140 نفر از معلمان مدارس استثنایی شهر زاهدان از طریق سه پرسشنامه رهبری خدمتگزار (قلی پور و حضرتی، 1388)، یادگیری سازمانی (چیوا و دیگران، 2007) و اشتیاق شغلی (سالانوا و شوفلی، 2004) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 17 استفاده شد. یافته ها نشان داد هم رهبری خدمتگزار و هم یادگیری سازمانی با اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی رابطه مثبت و معناداری دارند. هم چنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه های خدمت رسانی، تواضع و فروتنی و مهرورزی (از مولفه های سبک رهبری خدمتگزار) و مولفه های تجربه اندوزی، گفت و گو و تصمیم گیری مشارکتی (از مولفه های یادگیری سازمانی) قابلیت پیش بینی اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی را دارند. بنابراین به منظور افزایش اشتیاق شغلی معلمان مدارس استثنایی کاربست سبک رهبری خدمتگزار و نهادینه کردن فرهنگ یادگیری سازمانی در مدارس استثنایی پیشنهاد می گردد.
بررسی عوامل اثرگذار بر موفقیت فرآیند انتقال دانش در همکاری های استراتژیک میان سازمانی مطالعه موردی: همکاری-های میان شرکت های داروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزیت رقابتی سازمان ها در عصر حاضر بیش از هر چیزی به دسترسی آنها به منابع دانشی بستگی دارد. تحول سریع دانش و گستردگی منابع دانشی بین شرکت های مختلف، دسترسی به دانش را برای یک سازمان به تنهایی دشوار ساخته است. این موضوع سازمان ها را وادار کرده که برای دسترسی به دانش مورد نیازشان به همکاری با یکدیگر روی بیاورند. آمارها نشان از افزایش همکاری های میان سازمانی با هدف کسب دانش، علی الخصوص در صنایع دانش بنیانی مانند صنعت داروسازی دارد. ادبیات گسترده ای در زمینه عوامل اثرگذار بر فرآیند انتقال دانش و یادگیری در همکاری ها وجود دارد و هر یک از اندیشمندان این حوزه، از دیدگاه خودشان به تعدادی از عوامل اشاره کرده اند اما تاکنون یک پژوهش فراگیر درباره روابط میان این عوامل و اهمیت آنها انجام نشده است. این پژوهش سعی در شناسایی عوامل اثرگذار بر موفقیت فرآیند انتقال دانش و یادگیری در همکاری میان سازمانی و سنجش اهمیت این عوامل و همچنین روابط آنها دارد. در این راستا ده عامل اثرگذار بر فرآیند انتقال دانش از ادبیات استخراج می شوند و در دو دسته عوامل سطح سازمان، عواملی که در کنترل سازمان هستند، و عوامل سطح همکاری، عواملی که در تعامل دو سازمان معنا پیدا می کنند، دسته بندی می شوند. سپس با استفاده از نظر سنجی از مدیران شرکت های دارویی که شرکت های آن ها در همکاری های صنعت داروسازی درگیر بودند، روابط میان عوامل و اهمیت آنها تحلیل می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که استراتژی سازمان تاثیرگذارترین عامل و سرمایه اجتماعی مهم ترین عامل از میان تمامی عوامل می باشد. شناسایی عوامل اثرگذار بر فرآیند انتقال دانش و اهمیت آنها می تواند به مدیران، در مدیریت بهتر فرآیند انتقال دانش و موفقیت در همکاری های دانشی کمک کند.
طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بانک سپه براساس یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی می باشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش های تحقیق آمیخته، از شیوه اکتشافی، از نوع متوالی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان و مطلعین کلیدی منابع انسانی در نظام بانکی و دانشگاه ها می باشند. روش نمونه گیری در بخش کیفی، غیر احتمالی شامل تکنیک های هدفمند(زنجیره ای و گلوله برفی) که بر مبنای آن تعداد 18 مصاحبه با اساتید دانشگاه و خبرگان بانکداری صورت گرفته و از بین ایشان، با 10 نفر از طریق گروه کانونی مصاحبه شده است. جهت تجزیه و-تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و گزینشی ، و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران بانک سپه و تعداد جامعه 322 نفر بوده که نمونه 175 نفری با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شده است. الگوی به دست آمده شامل روابط یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان، مولفه-ها، شاخص ها و پیامدهای توانمندسازی بر اساس یادگیری سازمانی است. بر اساس یافته های تحقیق، توانمندسازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی؛ موجب افزایش بهره وری، شایسته سالاری و ... در بانک سپه می شود.
اثر میانجی یادگیری سازمانی بر رابطه بین مهندسی مجدد و عملکرد سازمانی (مورد: کارکنان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تاثیر مهندسی مجدد بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه تهران (3237 نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 343 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش طبقه ای متناسب صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس سه پرسشنامه مهندسی مجدد، یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 87/0، 92/0 و 88/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد: مهندسی مجدد بر یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری دارد و یادگیری سازمانی نیز بر عملکرد سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین نقش میانجی یادگیری سازمانی در رابطه بین مهندسی مجدد و عملکرد سازمانی تایید شد.
الگوی ارتقای عملکرد، اجرای راهبرد و یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هفتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
173 - 195
حوزه های تخصصی:
مهم ترین سرمایه سازمان، شامل افرادی است که ذهن خلاق و پویایی دارند. در چشم انداز اجرای راهبرد، سرمایه خلاق سازمان باید نقش عمده ای ایفا کند تا در نهایت تعیین نماید کدام راهبرد را باید فرموله سازی و اجرا نمود؛ اما باید دقت داشت که در ایجاد سرمایه خلاق، باید افراد در یک جو یادگیری مداوم قرار گیرند تا بتوانند قدرت نوآوری خود را افزایش دهند. در نتیجه، یادگیری سازمانی باید به عنوان یک اهرم در اجرای راهبرد مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به این که راهبرد ها در شرکت ها به خوبی اجرا نمی شود و نیاز به بهبود روش ها وجود دارد، در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارتقای عملکرد سازمانی بر اساس اجرای راهبرد و یادگیری سازمانی به انجام رسید. پس از مطالعه پژوهش های پیشین، چارچوبی مفهومی ارائه شده است که در این چارچوب از مدل یادگیری سازمانی گومز (2005) و اجرای راهبرد اکوموس (2003) استفاده شده است. این پژوهش از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی است. داده های مورد نیاز این پژوهش از شرکت های پتروشیمی ایران و توسط ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. نتایج این فرضیه ها و نقش میانجی گری یادگیری سازمانی در اثرگذاری اجرای راهبرد بر عملکرد سازمانی تأیید شده است.
تأثیر رهبری کوانتومی بر یادگیری سازمانی با نقش میانجی تسهیم دانش (نمونه پژوهش: معلمان و مدیران مقطع متوسط اول ناحیه یک شهر زاهدان)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
119 - 146
حوزه های تخصصی:
توجه به یادگیری سازمانی و عوامل مؤثر بر آن در تمام سازمانها امری ضروری است. این پژوهش، که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی همبستگی است به بررسی تأثیر رهبری کوانتومی بر یادگیری سازمانی با نقش میانجی تسهیم دانش در میان تمام معلمان و مدیران مقطع متوسط اول ناحیه یک شهر زاهدان پرداخته است. از میان جامعه آماری 202 نفر مطابق جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش سه متغیر پژوهش از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و روایی آنها نیز با کمک روایی همگرا و واگرا تعیین شد. داده های پژوهش با کمک نرم افزار Smart PLS تحلیل شد و نتایج نشان داد، رهبری کوانتمی بر یادگیری سازمانی به طور مستقیم و غیرمستقیم به ترتیب 443/0 و 529/0 تأثیرگذار است. تسهیم دانش بر یادگیری سازمانی تأثیر مثبت و معنی داری به میزان 170/0 دارد و تأثیر رهبری کوانتمی بر تسهیم دانش به میزان 504/0 است. با توجه به یافته های پژوهش توجه به رهبری کوانتمی و تسهیم دانش به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر یادگیری سازمانی از اهمیت فراوانی برخوردار است.
تبیین وضعیت تفکر استراتژیک در دانشگاه و ارتباط آن با یادگیری سازمانی؛ مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که داشتن تفکر استراتژیک پیامدی موثر و مستقیم در سیاستگذاری و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه دارد و از طرفی از ارکان مهم و موثر دانشگاه است، مقاله حاضر در صدد بررسی میزان تفکر استراتژیک اعضای هیات علمی و ارتباط آن با یادگیری سازمانی است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی؛ از نظر روش گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات کمی و غیر آزمایشی و از نظر نحوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت و مدعو دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان در سال تحصیلی 96-95 شامل 260 نفر است. حجم نمونه با روش تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان برابر با 155 نفر انتخاب شدند. اولین ابزار پژوهش پرسشنامه، تفکر استراتژیک گلدمن ( 2005 ) با چهار مولفه تفکر سیستمی، تفکر مفهومی، آینده نگری و فرصت طلبی هوشمندانه است. دومین ابزار مورد استفاده، پرسشنامه یادگیری سازمانی نیفه (2001) شامل هفت مولفه چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، کار تیمی و یادگیری تیمی، تسهیم دانش، تفکر سیستمی، رهبری مشارکتی و مهارت ها و شایستگی های کارکنان است. روایی محتوایی پرسش نامه ها مورد تأیید متخصصان و استاد راهنما قرار گرفته است. پایایی پرسش نامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، برای تفکر استراتژیک، 83/0 و برای یادگیری سازمانی، 91/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی(همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای و رگرسیون) استفاده شد. نتایج نشان داد: وضعیت تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی اعضای هیات علمی بالاتر از حد متوسط است، اما وضعیت یادگیری سازمانی بهتر از تفکر استراتژیک آنهاست. بین دو متغیر تفکر استراتژیک با یادگیری سازمانی اعضای هیات علمی رابطه مثبت و معناداری (512/0 = r) وجود دارد که این رابطه در سطح آلفای 01/0 معنی دار است. به عبارت دیگر، هرچه اعضای هیات علمی از ابعاد تفکر استراتژیک بیشتری برخوردار باشند، یادگیری سازمانی آنها نیز بیشتر خواهد شد.
مبانی نظری اسلام و ترسیم الگوی راهبردهای یادگیری سازمانی در تشکیلات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۶
51-74
حوزه های تخصصی:
یادگیری مفهومی پویاست که به تدریج از یادگیری فردی به یادگیری سازمانی تغییر می یابد. به دلیل نیاز سازمان ها به سازگاری با تغییرات محیطی، مفهوم یادگیری سازمانی به طور روزافزونی رایج شده است . این نوشتار به دنبال ترسیم الگوی راهبردهای یادگیری در سازمان های اسلامی است که پس از استخراج کدها، مفاهیم و مقوله ها، از قرآن کریم و منابع معتبر حدیثی به ترسیم الگوی راهبردهای یادگیری سازمانی اسلامی پرداخته شده است. در این پژوهش از نظر هدف، از نوع پژوهش های توسعه ای-کاربردی است و با روش گرندد تئوری( داده بنیاد) تحلیل شده است. یافته های پژوهش که به صورت یک سیستم عمل می کند شامل نوزده مقوله اصلی در سه دسته راهبردهای زمینه ای ، راهبردهای اجرایی و راهبردهای رفتاری می باشد.
رابطه یادگیری سازمانی، بهبود مستمر و اعتماد میان سازمانی با عملکرد سازمانی (شرکت های نمایندگی خدمات بیمه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال بیست و نهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
163 - 182
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی یادگیری سازمانی، اعتماد میان سازمانی و بهبود مستمر و اثرات آن بر عملکرد شرکت های نمایندگی خدمات بیمه ای انجام شده است. تحقیق حاضر، از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ای استفاده شده که بر اساس مقیاس هفت مرتبه ای لیکرت تدوین شده است. تعداد نمونه انتخابی برابر با 388 نفر است که از میان مدیران ارشد، میانی و کارشناسان شرکت های خدمات نمایندگی بیمه به صورت تصادفی انتخاب شده اند. داده های جمع آوری شده، با روش همبستگی و رگرسیون و به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است، نتایج نشان می دهد که رابطه معناداری میان یادگیری سازمانی، اعتماد میان سازمانی، بهبود مستمر و عملکرد سازمانی وجود دارد.
اثر مؤلفه های سازمان یادگیرنده بر عملکرد کارآفرینانه کارکنان یک شرکت بیمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی ام بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
95 - 124
حوزه های تخصصی:
سازمانی که کارآفرینی را ترویج می دهد در زمینه یادگیری، خلاقیت و تأثیر بر محیط توانمند است. مدل های سازمان یادگیرنده برای بررسی کارآفرینی در سازمان های دولتی مناسب هستند. هدف این تحقیق بررسی نقش مؤلفه های سازمان یادگیرنده بر عملکرد کارآفرینانه کارکنان در یک شرکت بیمه است که فرضیات آن از ادبیات نظری سازمان یادگیرنده و کارآفرینی سازمانی، استخراج و مورد آزمون قرار گرفته اند. روش تحقیق، توصیفی همبستگی و تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری تحقیق شامل 500 نفر از کارکنان یک شرکت بیمه است که 275 نفر از طریق روش نمونه گیری کوکران انتخاب شد و با استفاده از پرسش نامه های استاندارد 55 سؤالی با ضریب پایایی آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0، مدل سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک و عملکرد کارآفرینانه زامپتاکیس و موستاکیس، به روش نمونه گیری طبقه ای و سیستماتیک انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش توصیفی (فراوانی ها، میانگین و نمودار) و استنباطی (آزمون t یک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره) صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد شرکت بیمه مورد بررسی از دیدگاه مدل های سازمان یادگیرنده و عملکرد کارآفرینانه در سطح متوسط قرار دارد و متغیر مستقل مدل سازمان یادگیرنده، رابطه مستقیم و قوی با عملکرد کارآفرینانه کارکنان دارد. همچنین بین یادگیری فردی، تیمی و سازمانی و عملکرد کارآفرینانه، رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که مؤلفه های سازمان یادگیرنده توانسته در حدود 6/65% از تغییرات متغیر وابسته عملکرد کارآفرینانه را پیش بینی کند. متغیرهای تحقیق و جستجو، یادگیری مداوم و یادگیری تیمی به ترتیب مهم ترین مؤلفه های سازمان یادگیرنده در تبیین عملکرد کارآفرینانه کارکنان شرکت بیمه مورد نظر بوده اند.
طراحی و استقرار شبکه مبادله تجارب مدیران موفق سازمان
حوزه های تخصصی:
این تحقیق بر اساس دو مقوله مدیریت دانش و یادگیری سازمانی، در پی طراحی یک شکبه اثربخش جهت تبادل تجارب مدیران موفق سازمانی است. هدف این تحقیق، طراحی و استقرار شبکه مبادله تجارب مدیران موفق سازمان می باشد. این مطالعه به شکل توصیفی-پیمایشی انجام شده و جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران شرکتهای فعال در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران می باشد. داده های تحقیق با استفاده از توزیع پرسشنامه در بین نمونه آماری بدست آمده و فرضیات تحقیق با استفاده از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان داد که سبک رهبری با ضریب مسیر 77/0، استراتژی های تحول گرا با ضریب مسیر 79/0، فرهنگ سازمانی با ضریب مسیر 88/0 و سیستم پاداش با ضریب مسیر 83/0 همگی تاثیر مثبت و معنی داری بر شکل گیری شبکه مبادله تجارب مدیران موفق سازمان دارند. با توجه به تایید اعتبار مدل مفهومی تحقیق، می توان از متغیرهای این تحقیق جهت طراحی و استقرار شبکه مبادله تجارب مدیران استفاده نمود.
بررسی تأثیر قابلیت های مدیریت دانش، یادگیری سازمانی و نوآوری در اجرای موفقیت آمیز کسب وکارهای الکترونیک
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶
181-220
حوزه های تخصصی:
منظور از مدیریت دانش، شناسایی و حفظ تمام سرمایه های اجتماعی و فکری به منظور دستیابی به اهداف کسب وکار است. سازمان به منظور ایجاد و حفظ دانش مربوط به کسب وکار به زیرساخت های مدیریت دانش مناسب نیازمند است تا روابط با مشتریان را به کمک آن بهبود بخشیده و با شرکای کسب وکار همکاری مؤثری داشته باشد. این پژوهش در پی ارائه الگویی به منظور بررسی تأثیر قابلیت های سازمانی بر اجرای موفقیت آمیز کسب وکار الکترونیکی است. با بررسی ادبیات و مبانی نظری الگوی مفهومی پژوهش طراحی شد. براساس الگوی قابلیت های سازمانی نظیر مدیریت دانش (شامل ابعاد اکتساب دانش، تسهیم دانش و به کارگیری دانش)، فرایندهای نوآوری (شامل ابعاد سازگاری، پیچیدگی درونی و یادگیری) و هم چنین مؤلفه یادگیری سازمانی (شامل ابعاد فراهم بودن یا در دسترس بودن آموزش، تخصص فنی و سطح دانش) به عنوان پیشایندهای اجرای موفقیت آمیز کسب وکارهای الکترونیکی در نظر گرفته شد. پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس چگونگی گردآوری داده های مورد نیاز، توصیفی از نوع پژوهش های همبستگی است. جامعه آماری پژوهش مدیران ارشد (مدیریت کل، بازاریابی و فروش و فناوری اطلاعات) صد شرکت برتر ایران بود. حجم جامعه آماری 400 نفر بود. به منظور بررسی روابط بین اجزای الگو، داده های مورد استفاده در پژوهش از 194 نفر از مدیران صد شرکت برتر در ایران جمع آوری شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن با استفاده از روایی هم گرا و واگرا مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری در نرم افزار وارپ پی ال اس انجام شد. نتایج نشان می دهد مهمترین عامل بین عوامل مورد بحث در این پژوهش توجه مدیران در اجرای موفقیت آمیز کسب وکارهای الکترونیک به ترتیب ویژگی های نوآوری و پس از آن مدیریت دانش و در نهایت یادگیری است. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود تا مدیران به فرایندهای نوآوری (سازگاری، پیچیدگی درونی و یادگیری) در شرکت های خود توجه کنند و هم چنین به منظور پیاده سازی فرایند مدیریت دانش (اکتساب، تسهیم و به کارگیری دانش) تلاش لازم بشود. از بین ابعاد یادگیری مؤلفه در دسترس بودن آموزش و تخصص فنی مورد تأیید قرار نگرفت و تنها مؤلفه سطح دانش مورد تأیید قرار گرفت. از این رو مدیران باید در ایجاد آموزش برای شرکت های خود تلاش لازم را انجام دهند. در بخش پیشنهادات به مدیران صد شرکت برتر پیشنهاد می شود تا حداکثر تلاش را در جهت ایجاد بستر نوآوری در سازمان، رفع موانع نوآوری و هم افزایی در نوآوری بین بخشی و کلی داشته باشند. از دیگر سو در بخش مدیریت دانش از مکانیزم های انگیزشی برای تسهیم دانش استفاده شود و با طراحی مناسب سیستماتیک فرایند اکتساب دانش را بهبود دهند و تلاش کنند تا دانش کاربردی در سازمان مورد استفاده قرار گیرد. در زمینه آموزش باید بسترهای لازم برای ایجاد تخصص در سازمان فراهم شود و آموزش برای همگان در دسترس باشد تا بر این اساس سطح دانش سازمانی شرکت ها توسعه یابد.
رابطه مدیریت دانش و رهبری هوشمند با یادگیری سازمانی
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
19 - 31
حوزه های تخصصی:
هدف بررسی رابطه مدیریت دانش و رهبری هوشمند با یادگیری سازمانی، و روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری 509 نفر کارکنان آموزش و پرورش استان قم، و نمونه آماری 217 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان به شیوه ی تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ی استاندارد؛ یادگیری سازمانی تابش فرد (1393)، مدیریت دانش زمانی و همکاران (1386) و رهبری هوشمند سیدانمانلاکا (2002)، به ترتیب با پایایی 96/0، 94/0 و 95/0 بر اساس آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها در حد آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، Z فیشر و رگرسیون چند متغیره در قالب نرم افزار Spss-V22 نشان داد: بین مدیریت دانش و رهبری هوشمند با یادگیری سازمانی رابطه وجود دارد. بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.بین رهبری هوشمند و یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین مدیریت دانش و رهبری هوشمند رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. ارتقاء یادگیری سازمانی کارکنان آموزش و پرورش مستلزم کاربست مدیریت دانش و ویژگی های رهبری هوشمند است.
رابطه یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان با نقش میانجی میزان استفاده از فناوری اطلاعات اساتید و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان با نقش میانجی میزان استفاده از فناوری اطلاعات اساتید و کارکنان بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوردی داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه اساتید و کارکنان در سال 1397 به تعداد130نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 97 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تفکیک شهر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی ، توانمندسازی کارکنان و پرسشنامه استفاده از فناوری اطلاعات بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی با نقش میانجی میزان استفاده از فناوری اطلاعات اساتید و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شرق استان مازندران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج پژوهش بین مهارت های فردی و توانمندسازی ، مدل های ذهنی و توانمندسازی ، چشم انداز مشترک و توانمندسازی و تفکر سیستمی و توانمندسازی با نقش میانجی میزان استفاده از فن آوری اطلاعات اساتید و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شرق استان مازندران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
تحلیل رابطه ی ساختاری بین تعهد سازمانی با یادگیری سازمانی کارکنان (مطالعه موردی دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی با تعهد سازمانی در بین کارکنان دانشگاه کردستان پرداخته است. روش-جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل دردانشگاه(205نفر) بوده که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای143 نفری به صورت تصادفی ساده جهت مشارکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه یادگیری سازمانی واتکینز و ماریک(1996) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر(1997) بود. روایی پرسشنامه ها با توجه به نظر متخصصان امر مورد تایید قرار گرفته و پایایی نیز به کمک ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89% و 91% به دست آمده. جهت تحلیل داده ها ازنرم افزاری آماریSPSSو LISREL بهره گرفته شد. در بخش آمار توصیفی از شاخصه آماری میانگین، انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون tتک نمونه ای ومدل معادلات ساختاری، استفاده شده. نتایج پژوهش نشان داد هر دو بعد اصلی یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی در میان پاسخ گویان دارای وضعیت مطلوب و رضایت کننده ای است همچنین بین یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی ارتباط مستقیم و معنی داری (56/0r=) وجود دارد. یافته ها همچنین حاکی از آن بود که بیشترین واریانس تعهد سازمانی مربوط به بعد مدل ذهنی که از ابعاد یادگیری سازمانی است تعلق داشت