مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
یادگیری سازمانی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای یادگیری سازمانی در تأثیر رهبری تحول آفرین بر نوآوری سازمانی در بین کارکنان شرکت برق منطقه ای خوزستان شهر اهواز انجام شد. تحقیق پیش رو از نظر هدف، کاربردی از لحاظ روش اجرا، توصیفی از نظر ماهیت، همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، کلیه کارکنان شرکت برق منطقه ای خوزستان شهر اهواز می باشد. حجم نمونه از طریق جدول کرجسی و مورگان مشخص و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 176نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز برای تحقیق از طریق سه پرسش نامه استاندارد رهبری تحول آفرین، نوآوری سازمانی و پرسشنامه یادگیری سازمانی گردآوری شدند. در تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و lizrel استفاده شد. فرضیه ها، از طریق آزمون مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که بین مؤلفه های رهبری تحول آفرین (ترغیب ذهنی، نفوذ آرمانی، ملاحظات فردی، انگیزش الهام بخش) و نوآوری سازمانی (نوآوری فرایندی، نوآوری اداری، نوآوری تولیدی) و یادگیری سازمانی (یادگیری فردی، یادگیری تیمی و یادگیری گروهی) کارکنان شرکت برق منطقه ای خوزستان رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه رهبری تحول گرا و فرآیند توسعه محصول جدید با توجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآوری
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه رهبری تحول گرا و فرآیند توسعه محصول جدید با توجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآوری است. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق کارکنان شرکت دخانیات استان گیلان به تعداد 1700 نفر در نظر گرفته شده که از این تعداد 715 نفر با استفاده از فرمول کوکران برای جوامع محدود به عنوان افراد شرکت کننده درنظر گرفته شدند و توزیع پرسشنامه در بین آنها به روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس صورت پذیرفت. روایی تحقیق با استفاده از نظر اساتید موضوع و پایایی آن نیز از طریق روش آلفای کرونباخ سنجیده و تایید گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزارهای آماری PLS3 و SPSS19 استفاده شد. نتایج فرضیه های تحقیق نشان داد که رهبری تحول گرا با توجه به نقش میانجی گری یادگیری سازمانی رابطه مستقیمی با فرآیند توسعه محصول جدید دارد، در حالی که این رابطه در مورد فرهنگ نوآوری صدق نکرد. همچنین نتایج نشان داد که رهبری تحول گرا رابطه مستقیمی با یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآوری دارد. از طرفی، مشخص گردید که یادگیری سازمانی رابطه مستقیمی با فرآیند توسعه محصول جدید دارد، ولی این رابطه در مورد فرهنگ نوآوری معنادار نیست.
بررسی تأثیر سبک رهبری و یادگیری سازمانی بر رقابت پذیری با میانجی گری های نوآوری کارکنان و فرایند نوآوری در بین کارکنان مخابرات منطقه یزد
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به ارزیابی مدل تأثیر سبک رهبری و یادگیری سازمانی بر رقابت پذیری با میانجی گری های نوآوری کارکنان و فرایند نوآری در بین کارکنان مخابرات منطقه یزد پرداخته شده است، روش این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را 360 نفر از کارکنان مخابرات منطقه یزد در بر می گیرد. قلمرو زمانی تحقیق در سال های 97-1396 می باشد. حجم نمونه با بهره مندی از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، 140 نفر به دست آمد. داده ها به کمک پرسشنامه گردآوری شدند که روایی و پایایی آن به تأیید رسید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری و تکنیک حداقل مربعات جزئی در نرم افزار آماری Smart – PLS 3.2.7 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مؤلفه های: سبک رهبری بر یادگیری سازمانی، یادگیری سازمانی بر نوآوری کارکنان و فرایند نوآوری و همچنین نوآوری کارکنان بر فرآیند نوآوری اثر مثبت و معناداری (مستقیم) داشته و فرایند نوآوری با در نظر گرفتن اثر متغیر مداخله گر استراتژی نوآوری بر رقابت پذیری اثر مثبت و معناداری دارد.
تأثیر مدیریت دانش بر بهبود عملکرد نوآورانه سازمان با تأکید بر نقش میانجی یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: هولدینگ تولید محصولات پتروشیمی قائد بصیر)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
63 - 93
حوزه های تخصصی:
دانش، دارایی کلیدی و ارزشمند و مبنای رشد پایدار و حفظ مزیت رقابتی ماندگار سازمان است. از طرفی موفقیت فرایند نوآوری نیز شدیداً به دانش وابسته است. در این پژوهش به بررسی تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآورانه سازمان با در نظر گرفتن نقش میانجی یادگیری سازمانی در یک هولدینگ تولید محصولات پتروشیمی پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش مدیران ارشد، میانی، صف و تعدادی از کارشناسان هولدینگ پتروشیمی است که تعداد آنها 263 نفر است و در نمونه 156 نفره با پرسشنامه 63 سؤالی مورد نظرسنجی واقع شدند. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای است. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شده است. هم چنین برای آزمون فرضیات از روش الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS2 بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد که مدیریت دانش با مدنظر قرار دادن یادگیری سازمانی به عنوان متغیر میانجی بر عملکرد نوآورانه در هولدینگ مورد مطالعه، تأثیری مثبت و مستقیم داشته است. هم چنین، فرضیات فرعی پژوهش تأیید می کند که زیرفرایندهای مدیریت دانش اعم از خلق، ذخیره سازی، تسهیم و به کارگیری دانش بر بهبود عملکرد نوآورانه سازمان تأثیر مثبت دارد.
تأثیر سیستم مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی (بررسی نقش یادگیری سازمانی)
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال دوم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵
25 - 43
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی با توجه به نقش واسطه ای یادگیری سازمانی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS2.0 انجام شد. روش: جامعه آماری این تحقیق، مدیران، معاونین و رؤسای بانک اقتصاد نوین، ملی، ملت و صادرات و مهر اقتصاد در استان هرمزگان در سال 1394 می باشند.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد است که روایی آن با نظر اساتید تأیید شد و پس از تکمیل نمونه اولیه، پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ پایایی مناسب ابزار را نشان داد. یافته ها: تمامی شاخص ها از بار عاملی قابل قبولی برخوردارند. یافته ها: مدیریت دانش بر یادگیری سازمانی (81/0) و بر نوآوری سازمانی (39/0) تأثیر مثبت و معناداری داشت؛ یادگیری سازمانی اثر مثبت و معناداری بر نوآوری سازمانی داشت و تأثیر مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی از طریق یادگیری سازمانی بیشتری بیش تر می شود. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که یادگیری سازمانی می تواند به عنوان یک متغیر واسطه ای بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی نقش آفرینی کند. مدیریت دانش، درست همانند یک سیستم، به عنوان یک ورودی مهم، یادگیری سازمانی به عنوان فرایندی کلیدی، در نتیجه نوآوری سازمانی به عنوان یک خروجی حیاتی برای سازمان های امروزی محسوب می شود. بانک ها می توانند با استفاده از سیستم مدیریت دانش و یادگیری سازمانی باعث بهبود در نوآوری های سازمانشان شوند.
پیش بینی چابکی سازمانی وزارت ورزش وجوانان ازطریق فراموشی سازمانی و مؤلفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۴۷
241 - 258
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه فراموشی سازمانی هدفمند با چابکی سازمانی در وزارت ورزش وجوانان بود. روش پژوهش، توصیفی ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری متشکل از همه کارکنان وزارت ورزش وجوانان (نمونه 180 نفر) بود. از پرسش نامه فراموشی سازمانی جلالی و خسروانی (1389) و پرسش نامه چابکی سازمانی اسپیتزر (2007) استفاده شد . روایی پرسش نامه ها به تأیید 10 نفر از خبرگان رسید و ازطریق آلفای کرونباخ، پایایی به ترتیب 85/0 و 93/0 گزارش شد. از آمار توصیفی و استنباطی (کلموگروف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین فراموشی سازمانی و چابکی سازمانی ارتباط معناداری وجود داشت. ازبین عامل های فراموشی سازمانی، فراموشی سازمانی هدفمند با چابکی بیشترین ارتباط را داشت. نتایج رگرسیون نشان داد که فراموشی سازمانی و مؤلفه های آن (فراموشی سازمانی هدفمند، ظرفیت مدیریت دانش و یادگیری سازمانی) 45 درصد از چابکی سازمانی را پیش بینی کردند و ازبین مؤلفه های فراموشی سازمانی، عامل یادگیری سازمانی پیش بینی کننده مهم چابکی سازمانی بود.
رابطه یادگیری خودراهبر و یادگیری سازمانی در سازمان های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
827 - 850
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه یادگیری خودراهبر و یادگیری سازمانی سازمان های آموزشی انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان (مدیران، معاونان، کارشناسان مسئول، کارشناسان، کارمندان) مدیریت آموزش وپرورش نواحی 16 و 19 شهر تهران، به تعداد صد و هشتاد و هشت نفر، تشکیل داد و حجم نمونه، با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، صد و بیست و هفت نفر از آنان انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه یادگیری خودراهبر ابیلی و مزاری (1393) با پایایی 92/0=α و پرسش نامه یادگیری سازمانی تمپلتون و همکاران (2002) با پایایی 96/0=α استفاده شد. نتایج نشان داد یادگیری خودراهبر و یادگیری سازمانی بالاتر از حد ّ متوسط است. نتایج آزمون تی حاکی از تفاوت معنادار یادگیری خودراهبر کارکنان زن و مرد بود. تحلیل واریانس نشان داد یادگیری خودراهبر و یادگیری سازمانی افراد با سطح تحصیلات و سابقه خدمت مختلف با یک دیگر تفاوت معنادار ندارد. نتایج همبستگی بیان کننده رابطه مثبت (39/0r=) و معنادار (p
مطالعه رابطه فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی با بکارگیری مدل دنیسون در شرکت صنایع الکترونیک ایران
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی رابطه بین ابعاد مدل فرهنگ سازمانی دنیسون با میزان یادگیری سازمانی شرکت صنایع الکترونیک ایران (صاایران) می پردازد. تحقیق حاضر با توجه به هدف آن از نوع مطالعات کاربردی و از نظر روش گردآوری و تحلیل داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل 274 نفر از مدیران و مهندسان شرکت می باشند که با استفاده از جدول مورگان، تعداد 170 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، یک پرسشنامه 48 سؤالی بسته پاسخ است که در طیف پنج گزینه ای لیکرت تنظیم شده است. به منظور بررسی روایی، پرسشنامه در اختیار تعدادی از خبرگان صنعت و دانشگاه قرار گرفت و نظرات و پیشنهادات آنان در پرسشنامه اعمال گردید. برای بررسی پایایی نیز از فرمول آلفای کرانباخ استفاده شد که مقدار آلفای 968/. نشان دهنده پایایی مناسب پرسشنامه است. داده های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی و با کمک نرم افزار SPSSwin18 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان می دهد که بین دو متغیر اصلی فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی، 73/0 همبستگی وجود دارد. همچنین از نظر مدیران و مهندسان شرکت صاایران، بین هر چهار بُعد اصلی مدل فرهنگ سازمانی دنیسون با یادگیری سازمانی، به ترتیب 63/0 و 61/0 همبستگی و رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد. وجود این رابطه بیانگر اهمیت فرهنگ توجه به تغییرات محیطی و توجه به یادگیری و نوآوری در فعالیت های مربوط به تولید، اشتراک و کاربرد دانش در شرکت صاایران می باشد.
بررسی تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد مؤسسات حسابرسی با نقش میانجی یادگیری سازمانی
حوزه های تخصصی:
دانش به عنوان سرمایه ای نامحسوس، بنیادی ترین منبع اقتصادی به شمار می رود. هرچند که مانند دیگر منابع، نیاز به اداره شدن و استاندارد شدن دارد. دریک سازمان، دانش مرتبط با حوزه فعالیت یکی از اجزای ضروری و حیاتی است. این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد مؤسسات حسابرسی با نقش میانجی یادگیری سازمانی به انجام رسید. بدین منظور از نمونه آماری به تعداد 128 نفر با استفاده از فرمول کوکران و با ابزار پرسشنامه استفاده گردید. جامعه آماری در این تحقیق کلیه حسابرسان مشغول به کار در مؤسسات حسابرسی واقع در تهران می باشد که با شرایط خاص تعداد نمونه انتخاب گردید. به منظور پردازش داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و از رگرسیون چندگانه و از نرم افزار SPSS استفاده شد. میانگین به دست آمده برای متغیرهای عملکرد مؤسسات حسابرسی، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی به ترتیب 3.30، 3.40 و 3.40 می باشد. تحلیل های آماری مرتبط نشان داد که متغیر مدیریت دانش و پنج بعد آن بر روی عملکرد مؤسسات حسابرسی تأثیر معنی داری دارد. میزان همبستگی موجود بین مدیریت دانش و عملکرد مؤسسات حسابرسی 0.39 می باشد که نشان دهنده رابطه متوسط و مثبت بین دو متغیر است. واریانس به دست آمده نیز نشان داد که متغیر مدیریت دانش میزان 15 درصد از تغییرات واریانس متغیر عملکرد مؤسسات حسابرسی را مورد تبیین قرار داد. همچنین در مورد میانگین متغیرها نیز نتایج نشان داد که میانگین متغیرهای عملکرد مؤسسات حسابرسی، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی از حد متوسط بالاتر بوده و این تفاوت میانگین ها به لحاظ آماری مثبت و معنادار می باشد.
ارتباط رهبری فضیلت گرا با یادگیری سازمانی: تبیین نقش واسطه ای استقلال شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی تأثیر رهبری فضیلت گرا بر یادگیری سازمانی معلمان با میانجیگری استقلال شغلی در سال تحصیلی 96 1395 بود. روش تحقیق توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام معلمان مدارس ابتدایی استان همدان به تعداد 8567 نفر بود و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 368 آزمودنی انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه رهبری فضیلت گرا وانگ و هکت (2015)، استقلال شغلی ادوارد (2005) و یادگیری سازمانی گارسیامورالس و دیگران (2006) استفاده شد. برای تعیین روایی پرسش نامه ها از تحلیل عاملی تأییدی و برای سنجش میزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که به ترتیب 93/0، 84/0 و 85/0 برآورد گردید. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری اس پی اس اس و لیزرل تحلیل شد. یافته ها نشان داد اثر مستقیم رهبری فضیلت گرا بر استقلال شغلی و یادگیری سازمانی، مثبت و معنادار است. به علاوه، اثر غیرمستقیم رهبری فضیلت گرا بر یادگیری سازمانی معلمان با میانجیگری استقلال شغلی، مثبت و معنادار است. از این نتایج چنین استنباط شد که مدیران مدارس می توانند با به کارگیری سبک رهبری فضیلت گرا و دادن استقلال شغلی، سبب ارتقای یادگیری سازمانی معلمان شوند.
طراحی آموزش مبتنی بر سازمان یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش نشان دادن چگونگی ارائه مفهومی از سازمان یادگیرنده , تثبیت و ایجاد مدل آموزشی ،ملزومات و مشخصه های این مدل می باشد. لذا به تدوین مدلی مناسب جهت سنجش فرایند آموزش متناسب با ویژگی های سازمان یادگیرنده که از روایی و اعتبار قابل قبولی برخوردار باشد،پرداخته شده است. در ابتدا طی مطالعات میدانی ومصاحبه با خبرگان صنعت و بررسی ادبیات موضوع، رویکردها و اقدامات مختلفی که سازمان ها می توانند آموزش مبتنی بر سازمان یادگیرنده را متحقق سازند شناسایی و بر اساس آن پرسشنامه سازمان یادگیرنده در قالب 94 سؤال تدوین شد.در مرحله بعد روایی محتوای پرسشنامه از منظر شاخص های شفافیت ، مناسبت وجامعیت توسط خبرگان ارزیابی شده و با اعمال نظرها و اصلاحات صورت گرفته، پرسشنامه نهایی با 72 سؤال و در قالب 12 شاخص محوری،این مدل را مورد سنجش قرار داد. جامعه آماری متشکل از سه شرکت سیمانی با ظرفیت تولید اسمی بالای ده هزار تنی و بالغ بر 1719 نفر می باشد و پرسشنامه در میان نمونه ای متشکل از 326 نفر از تکنسین ها ، کارشناسان و مدیران مورد آزمون قرار گرفت . یافته های پژوهش نشان می دهد که شرکتهای سیمانی از لحاظ سازمان یادگیرنده در سطح متوسط می باشند و موانعی پیش روی انها می باشد.بر این اساس برای تبدیل شرکتهای تحت مطالعه به سازمان یادگیرنده،راهکارهای اثربخشی ارایه گردیده است.
بررسی تأثیر تسهیم دانش بر یادگیری، نوآوری و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های امروزی برای آمادگی در برابر تغییرات گسترده در آینده و دست یابی به عملکرد بهتر سازمانی و کسب مزیت رقابتی به مدیریت اثربخش دانش سازمانی نیاز دارند. تسهیم دانش یکی از مهم ترین اقدامات در راستای مدیریت اثربخش دانش در سازمان ها است. این پژوهش، تأثیر تسهیم دانش بر یادگیری، نوآوری و عملکرد سازمانی را بررسی کرده است. بر مبنای مرور مبانی نظری موضوع، مدلی استفاده شده است که فرض می کند تسهیم دانش به طور مستقیم بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت دارد و به طور غیرمستقیم از طریق یادگیری و نوآوری سازمانی باعث بهبود عملکرد سازمان می شود. این مدل با داده هایی که با استفاده از پرسشنامه از جامعه آماری مرکب از 400 نفر مدیران، مهندسان و کارشناسان «شرکت آب و فاضلاب مشهد» و نمونه آماری 320 نفری جمع آوری شد، آزمون گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از روش مدل سازی معادله ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تسهیم دانش بر یادگیری، نوآوری و عملکرد سازمانی تأثیر مثبت دارد؛ همچنین تسهیم دانش آشکار تأثیر بیشتری بر عملکرد مالی و تسهیم دانش نهان تأثیر قوی تری بر عملکرد عملیاتی دارد.
سبک رهبری و فراموشی سازمانی: مطالعه تأثیر رهبری خدمتگزار بر فراموشی سازمانی هدفمند و ناآگاهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها با محیط هایی مواجه هستند که تغییر یکی از ویژگی های جدایی ناپذیر آن ها است؛ از این رو یادگیری سازمانی از ضرورت های لازم برای بقا و کسب مزیت رقابتی به شمار می رود. پژوهش ها نشان می دهد که فراموشی سازمانی در فرآیند یادگیری سازمانی نقش قابل توجهی دارد. فراموشی سازمانی، توانایی حذف دانش منسوخ و ناکارآمد است و بخش مهمی از پویایی دانش در سازمان ها محسوب می شود. با توجه به این امر، شناسایی عوامل اثرگذار بر فراموشی سازمانی اهمیت دوچندان می یابد. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تأثیر سبک رهبری خدمتگزار بر فراموشی سازمانی هدفمند و ناآگاهانه می پردازد. فرضیه ها در میان تمامی کارکنان شهرداری ناحیه شش منطقه یک تهران، مورد آزمون قرار گرفت. ابزار اصلی جمع آوری داده، پرسشنامه بود و داده ها بر مبنای مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که رهبری خدمتگزار فرآیند فراموشی هدفمند را تسهیل می کند و بر فراموشی سازمانی ناآگاهانه اثر منفی دارد.
بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجی بازاریابی داخلی و یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجی گری بازاریابی داخلی و یادگیری سازمانی می باشد. باتوجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، تحقیق حاضر توصیفی ازنوع همبستگی و علّی– مقایسه ای می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شعب بیمه آسیا در شهر تهران بوده اند. از این تعداد با استفاده از روش تصادفی ساده متناسب با حجم، نمونه ای به تعداد 151 نفر انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه ، پس از بررسی روایی و پایایی آن جمع آوری شد. برای تعیین روایی پرسشنامه از متخصصان و اساتید این حوزه استفاده شد و برای تعیین برازش ابزار اندازه گیری نیز از ضریب آلفای کرونباخ، بارعاملی، پایایی ترکیبی و واریانس استخراج شده استفاده شد و برای تعیین برازش مدل ساختاری نیز از واریانس تبیین شده استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد رهبری تحول آفرین بر رفتار شهروندی سازمانی و همچنین یادگیری سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ همچنین یادگیری سازمانی بر بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ اما رهبری تحول آفرین تأثیر معناداری بر بازاریابی داخلی ندارد و نیز بازاریابی داخلی تأثیر معناداری بر رفتار شهروندی سازمانی ندارد.
تأثیر اینرسی دانش و شدت کارآفرینی بر عملکرد برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک یک مدیر از محیط، ظرفیت تأثیرگذاری بر راهبرد ها و رفتارهای سازمانی مختلفی را دارد؛ به خصوص ادراک هایی که محرک رویکردهای یادگیری سازمانی و کارآفرینی مبتنی بر راهبرد بازاریابی است. سازمان هایی که در یک محیط رقابتی فعالیت می کنند، تمایل دارند روش های نوآورانه ای را برای اجرای فعالیت های ایجادکننده ارزش دنبال کنند که مستلزم توسعه قابلیت های یادگیری است. مبنای یادگیری، دانش است. هنگام مواجه با مشکل ها، افراد برای دستیابی به راهکار معمولاً به دانش و تجربه گذشته خود رجوع می کنند. این راهبرد حل مشکل روتین، «اینرسی دانش» نام دارد. هدف پژوهش حاضر مفهوم سازی اینرسی دانش و شدت کارآفرینی و بررسی تأثیر این عوامل بر عملکرد برند سازمان است. این پژوهش با رویکردی ترکیبی عوامل درون سازمانی و برون سازمانی مؤثر بر عملکرد برند سازمان را بررسی کرده است. به این منظور از میان سازمان های فعال در صنعت فناوری اطلاعات، 210 نمونه بر اساس تعریف جکسون و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی است و از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش معادلات ساختاری نشان داد که نوآوری سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی در سه بُعد یادگیری متمرکز بر بازار، یادگیری متمرکز بر رابطه و یادگیری متمرکز داخلی، نقش میانجی را در ارتباط میان اینرسی دانش و شدت کارآفرینی با عملکرد برند ایفا می کنند.
طراحی مدل آموزش مبتنی بر سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی:صنایع سیمانی ده هزار تنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۷
95 - 123
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین میزان ااثربخشی آموزش مبتنی بر سازمان یادگیرنده در کارکنان صنایع سیمانی بالای ده هزار تنی انجام گرفت. هدف از پژوهش حاضر ارایه مدل آموزش مبتنی بر سازمان یادگیرنده می باشد. بدین منظور، عوامل یادگیری سازمانی از طریق پژوهش کیفی در قالب کدهای باز،محوری ،انتخابی و مشاهدات حاصل معرفی شده و سپس با استفاده از مدل معادلات ساختاری، مدل نهایی بدست آمد. داده ها از بین کارکنان سه شرکت سیمان آبیک،تهران و سپاهان با جامعه آماری شامل 1719 نفر از کارکنان صنایع سیمانی گردآوری شد..نمونه مربوط به پژوهش کیفی شامل 29 نفر از کارشناسان و متخصصین با تجربه در عرصه صنعت سیمان بوده و نمونه پژوهش کمی شامل 326 نفر از کارشناسان و کارکنان بوده که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای کمی از پرسشنامه 72 سؤالی محقق ساخته استفاده شده است. پایایی کل پرسشنامه برابر 93/0 می باشد و روایی محتوایی و صوری آن با کمک همکاران و استادان صاحبنظر تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از مدل معادلات ساختاری و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که وضعیت سازمان یادگیرنده در شرکتهای سیمانی در حد متوسط است.در نهایت مدل بدست آمده از دو دسته عوامل فردی و سازمانی ذیل تشکیل گرده است
بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر تعهد سازمانی در بین کارکنان و مدیران دانشگاه رازی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۸
127 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر تعهد سازمانی کارکنان و مدیران دانشگاه رازی کرمانشاه می باشد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه کارمندان و مدیران دانشگاه رازی کرمانشاه شامل 200 نفر (مرد و زن ) بودند که در سال 1393 در این سازمان اشتغال داشتند که نمونه گیری به صورت سرشماری کامل انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های یادگیری سازمانی واتکینز و مارزیک و استاندارد تعهد سازمانی آلن و مایر می باشد. روایی ابزار پژوهش به صورت روایی محتوایی صورت گرفته است. برای آزمون پایایی هر دو پرسشنامه نیز به روش آلفای کرونباخ برآورد شده است، که این مقدار برای پرسشنامه ی یادگیری سازمانی89/0 و برای پرسشنامه ی تعهد سازمانی 91/0 بدست آمده است. تجزیه و تحلیل حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری spss از روش آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که بین تعهد سازمانی و یادگیری سازمانی رابطه معناداری وجود داشت. بین ابعاد عاطفی و مستمر تعد سازمانی با یادگیری سازمانی رابطه معناداری وجود دارد همچنین بین بعد مهارت های فردی یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود نداشت. ولی بین دیگر ابعاد یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی رابطه معنادار وجود داشت.
بررسی تأثیر نوع دوستی و تعارض در رابطه بر قابلیت یادگیری سازمانی در کارکنان دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
87 - 111
حوزه های تخصصی:
نوع دوستی یا دیگر خواهی از نیروهای توسعه اخلاقی و بقا و رفاه انسان است که در دهه های اخیر محل توجه روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان قرارگرفته است. این پژوهش باهدف بررسی پیشایندهای قابلیت یادگیری سازمانی همانند نوع دوستی و تعارض در رابطه انجام شده است. در این راستا، از روش پژوهش پیمایشی- تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ستادی دانشگاه علامه طباطبائی واقع در پردیس مرکزی، تشکیل داد که از میان آنها 167 نفر بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. گردآوری داده های پژوهش حاضر از طریق پرسشنامه نوع دوستی ارگان (1988) و پرسشنامه تعارض در رابطه کوکس (1998) و پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2007) انجام شد. روایی و پایایی پرسشنامه های یادشده، به ترتیب با استفاده از روایی صوری، روایی سازه و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ موردبررسی قرار گرفت. به علاوه، برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون فریدمن با بهره گیری از نرم افزارهای Amos و Spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد نوع دوستی بر قابلیت یادگیری سازمانی تأثیر مثبت معنادار دارد و نوع دوستی بر تعارض در رابطه تأثیر منفی معنادار دارد. به علاوه تعارض در رابطه نیز بر قابلیت یادگیری سازمانی تأثیر منفی معنادار دارد. همچنین تعارض در رابطه، رابطه میان نوع دوستی و قابلیت یادگیری سازمانی را میانجی گری می کند.
بررسی رابطه یادگیری سازمانی با تعهد سازمانی در بنیاد ملی نخبگان(مطالعه ی موردی بنیاد ملی نخبگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۴
181 - 206
حوزه های تخصصی:
محقق در این پژوهش به بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی با تعهد سازمانی در بنیاد ملی نخبگان و تأثیر مؤلفههای این دو مفهوم بر هم پرداخته است. برای همین منظور از دو پرسشنامهی استاندارد واتکینز و ماریک برای یادگیری سازمانی و پرسشنامهی آلن و مایر برای تعهد سازمانی استفاده کرده است.روایی دو پرسشنامه با توجه به نظر متخصصان امر مورد تأیید قرارگرفته و پایایی آنها نیز به کمک روش آلفای کرونباخ به ترتیب %۸۹و %۹۱به دست آمده است. برای تحلیل دادهها از نرمافزار آماری </span><span class="fontstyle2">spss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. در بخش آمار توصیفی مشخصههای آماری مانند میانگین، مد، میانه و در بخش آمار استنباطی آزمونهای رگرسیون چند گانه، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون </span><span class="fontstyle2">T تک نمونهای و آزمون تحلیل مسیر، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد هر دو بعد اصلی یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی در میان پاسخگویان دارای وضعیت مطلوب و رضایت کنندهای است و بین یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی ارتباط مستقیم و معنیداری وجود دارد. در بین شاخصههای فردی نیز سن و تحصیلات با یادگیری سازمانی و سابقه، جنسیت و سن نیز با تعهد سازمانی دارای ارتباط معنیداری هستند. در بین ابعاد یادگیری سازمانی نیز بعد چشمانداز مشترک بیشترین تأثیر را در افزایش تعهد سازمانی افراد و در بین ابعاد تعهد سازمانی نیز بعد یادگیری مستمر بیشترین تأثیر را در افزایش یادگیری سازمانی افراد دارد
مدل علی هوش هیجانی، عملکرد سازمانی و یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
177 - 192
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل رابطهی علی هوش هیجانی، یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از شاخه پژوهش های میدانی و از لحاظ زمان مقطعی می باشد. روش پژوهش توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده تمامی کارکنان سازمان آب شیراز در سال 1395 بوده و نمونه پژوهش تعداد 169 نفر از کارکنان سازمان آب بوده اند که به صورت دسترس از افراد جامعه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسش نامه هوش هیجانی Bradberry and Greaves،پرسش نامه یادگیری سازمانیGomez و پرسش نامه عملکرد سازمانی Mousavijd می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج نشان داد از چهار مؤلفه هوش هیجانی، دو مؤلفه خودآگاهی و مدیریت روابط با یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی همبستگی مثبت و معناداری دارند و برای دو مؤلفه خود مدیریتی و آگاهی اجتماعی با یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی رابطه ای مشاهده نشد. به بیان دیگر، بین متغییر پیش بین (هوش هیجانی) و متغییر ملاک (یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی) رابطه معنادار وجود داشته و خودآگاهی و مدیریت روابط قادر به پیش بینی یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی می باشند.