مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
یادگیری سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر یادگیری سازمانی کارکنان سازمان ناجا (موردمطالعه: پایگاه دریابانی شهرستان بندرعباس) انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری کلیه کارکنان پایگاه دریابانی نیروی انتظامی شهرستان بندرعباس بودند که 170 نفر از کارکنان از طریق فرمول کوکران به روش نمونه گیری 2 تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته عوامل مؤثر بر یادگیری سازمانی ناجا و پرسشنامه استاندارد سنگه مبتنی بر طیف پنج ارزشی لیکرت بود که روایی و پایایی آن ها تأیید شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل رهبری مناسب، فضای تعمیقی، بومی سازی، تعادل بین کار و خانواده، مدیریت زمان و تجربه اندوزی بر یادگیری سازمانی کارکنان پایگاه دریابانی نیروی انتظامی شهرستان بندرعباس تأثیر مثبت و معنی داری در سطح 05/0 داشته است. همچنین رهبری مناسب بیشترین تأثیر و مدیریت زمان کمترین تأثیر را در سطح 05/0 داشته است. نتیجه گیری: عوامل رهبری مناسب، فضای تعمیقی، بومی سازی، تعادل بین کار و خانواده، مدیریت زمان و تجربه اندوزی بر یادگیری سازمانی کارکنان پایگاه دریابانی نیروی انتظامی شهرستان بندرعباس تأثیر مثبتی داشت.
بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد نوآورانه سازمانی با نقش واسطه گری یادگیری سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرمایه فکری یا دارایی فکری یکی از مهم ترین منابعی است که امروزه در اختیار شرکت ها قرار دارد: قابلیت یادگیری سازمانی، توانایی ایجاد، فراگیری و انتقال دانش است که به عنوان توانایی سازمان ها در فرایند یادگیری تعریف می شود. روش ها: تحقیق حاضر به بررسی رابطه سرمایه فکری، یادگیری سازمانی با عملکرد نوآورانه و اثر آن بر عملکرد سازمانی در شرکت های داروسازی استان تهران پرداخته است. و همچنین یادگیری سازمانی به عنوان متغیر واسطه گری در ارتباط با سرمایه فکری و عملکرد نوآورانه مورد مطالعه قرار گرفته است. در این تحقیق 66 نفر از مدیران و کارشناسان خبره شرکت های داروسازی استان تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند و داده ها به وسیله پرسشنامه جمع آوری و به کمک نرم افزار Smart PLS3 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سرمایه فکری بر یادگیری سازمانی مؤثر بوده و از آن پشتیبانی کرده، همچنین اثر سرمایه فکری بر عملکرد نوآورانه رد شده است. یادگیری سازمانی روی عملکرد نوآورانه مؤثر بوده و نقش واسطه گری یادگیری سازمانی رد شده است. عملکرد نوآورانه نیز در عملکرد سازمانی مؤثر بوده است. در نهایت نتایج بیانگر مناسب بودن مدل می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهدکه مدیران شرکت های دارو ساز به صورت روزافزون به وجود سرمایه فکری توجه کنند که نتیجه چنین توجهی باعث می شود تا کارکنان با انگیزه و انسجام بیشتری به جذب و مبادله دانش و اطلاعات بین اعضای سازمانی مشغول شوند و با دید جامعی که نسبت به چالش های محیطی پیدا می کنند، با توسعه محصولات جدید در جهت سودآوری سازمانی بیش از پیش موثر واقع شوند.
تبیین رابطه سرمایه اجتماعی و یادگیری سازمانی با توجه به نقش واسطه ای تسهیم دانش در اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه بین سرمایه اجتماعی و یادگیری سازمانی با توجه به نقش واسطه ای تسهیم دانش در اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر حداقل مربعات جزئی بود. جامعه آماری این پژوهش را همه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر به تعداد 316 نفر تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد 169 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها بر اساس سه پرسشنامه سرمایه اجتماعی، تسهیم دانش و یادگیری سازمانی صورت گرفت، که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 81/0، 86/0 و 91/0 به دست آمد و روایی محتوایی و سازه آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. به منظور بررسی توزیع داده ها و پاسخ به سؤالات پژوهش و رسم و تدوین مدل اندازه گیری و مدل ساختاری از نرم افزارهای SPSS نسخه 20 و Smart PLS نسخه 0/2 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: سرمایه اجتماعی بر یادگیری سازمانی و تسهیم دانش و هم چنین تسهیم دانش بر یادگیری سازمانی تأثیرگذار است و همچنین تسهیم دانش در رابطه بین سرمایه اجتماعی و یادگیری سازمانی، نقش تعدیل گری دارد و از نوعِ میانجی جزیی است.
رابطه بین مدیریت منابع انسانی استراتژیک با یادگیری سازمانی بر اساس نقش واسطه ای مدیریت دانش
حوزه های تخصصی:
یادگیری به عنوان یک عنصر فعال کننده حیاتی شرکت ها به منظور ایجاد ارزش و مزیت رقابتی پایدار در محیط پیچیده و در حال تغییر امروزی به شمار می آید. لذا پژوهش حاضر رابطه بین مدیریت منابع انسانی استراتژیک با یادگیری سازمانی بر اساس نقش واسطه ای مدیریت دانش انجام گردید. تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی است و از منظر شیوه گرد آوری داده ها روش تحقیق پژوهش مورد نظر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان شعب بانک شهر در استان فارس در نظر گرفته شد. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 217 نفر تعیین گردید. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نظر و سنجش متغیر های تحقیق، از پرسش نامه استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار (Lisrel8.8)، (SPSS 22) استفاده شد. یافته های استنباطی تحقیق نشان داد که تمامی متغیر ها بر اساس آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، نرمال می باشند و پژوهشگر می تواند جهت تحلیل داده ها از آمار پارامتریک استفاده کند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیر مدیریت دانش بالاترین ارتباط را با متغیر یادگیری سازمانی دارد.
بررسی رابطه یادگیری سازمانی با خودکارآمدی عمومی و اشتیاق کاری در ادارات ورزش و جوانان استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۵۹
251-268
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه یادگیری سازمانی با خودکارآمدی عمومی و اشتیاق کاری کارکنان در ادارات ورزش و جوانان استان مرکزی است. روش این پژوهش توصیفی بوده و از نوع مطالعات هم بستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مرکزی تشکیل دادند (289 نفر) که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 159 نفر از میان آن ها انتخاب شدند. بر اساس یافته ها مشخص شد که رابطه معنا داری بین یادگیری سازمانی و خودکارآمدی عمومی و نیز یادگیری سازمانی و اشتیاق کاری کارکنان وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر این است که از بین مؤلفه های یادگیری سازمانی، "انتقال و یکپارچه سازی دانش" قوی ترین متغیر در پیش بینی خودکارآمدی عمومی و اشتیاق کاری کارکنان می باشد. شایان ذکر است که هر چهار مؤلفه یادگیری سازمانی، بخشی از واریانس متغیر خودکارآمدی عمومی را تبیین کردند. بخشی از واریانس متغیر اشتیاق نیز توسط سه مؤلفه (انتقال و یکپارچه سازی، تعهد مدیریت و فضای باز و آزمایشگری) متغیر یادگیری سازمانی تبیین گردید.
شناسایی مؤلفه ها و ارائه الگوی توسعه مدیریت منابع انسانی بر اساس ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به شناسایی مولفه ها و ارائه الگوی توسعه سازمانی و بررسی ارزیابی عملکرد یادگیری سازمانی پرداختهاند. اما پژوهشی که شناسایی مؤلفه ها و طراحی الگوی توسعه مدیریت منابع انسانی بر اساس ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: شناسایی مؤلفه ها و طراحی الگوی توسعه مدیریت منابع انسانی بر اساس ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر بود. روش: تحقیق از نوع آمیخته (کمی - کیفی) بود، جامعه آماری شامل کارشناسان، مدیران و کارکنان سازمان منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر بود، از بخش کیفی 20 نفر ازکارشناسان سازمان بر اساس نمونه گیری هدفمند و از بخش کمی با روش سرشماری تعداد 189 نفر از مدیران، و کارکنان سازمان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی اسناد مدارک سازمان و در بخش کمی پرسشنامههای محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: متغیر یادگیری سازمانی کارکنان بر متغیر توسعه مدیریت منابع انسانی سازمان منطقه ویژه اقتصادی و متغیر ارزیابی عملکرد کارکنان بر متغیر توسعه مدیریت منابع انسانی تأثیر معنادار داشت (0.05 P< ). نتیجه گیری: برای توسعه مدیریت منابع انسانی میتوان از متغیرهای ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی استفاده کرد.
نقش یادگیری سازمانی و فرایند کسب و کار بر عملکرد دانش محور سازمان ها (نمونه پژوهش: اداره دارایی زنجان و سازمان صنعت و معدن بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
167-209
حوزه های تخصصی:
عمده ترین سرمایه سازمان های تولیدی و خدماتی عصر حاضر، دانشی است که به آن دسترسی دارند. سازمان هایی می توانند پیشرو و پیشتاز باشند که قادرند بیشترین، معتبرترین و به روز ترین دانش بشری را در حوزه کسب و کارشان در اختیار گیرند و از آن استفاده بهینه کنند و با تصرف دانش، خرد و تجربیات با ارزش افزوده کارکنان و نیز پیاده سازی، بازیابی، حفظ و نگهداری دانش به منزلهَ ی دارایی های ناملموس سازمان استفاده کنند. عملکرد دانش محور بر اساس دیدگاه دانشی در منابع دانش سازمان ریشه دارد. به علاوه، این نوع عملکرد تحت تاثیر قابلیت های فرایند کسب و کار نیز می باشد. به همین منظور، این مطالعه با هدف ارائه مدلی برای تعریف عملکرد بر این اساس انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد می باشد و جامعه آماری کارکنان اداره دارایی زنجان و سازمان صنعت و معدن بجنورد می باشد. نمونه آماری این پژوهش شامل 199 نفر از کارکنان اداره دارایی زنجان و سازمان صنعت و معدن بجنورد بودند و پرسشنامه به روش تصادفی ساده بین آن ها توزیع شد. مدل مفهومی تحقیق با استفاده از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار PLS برازش شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، منابع دانشی با نقش واسطه ای قابلیت های فرایند کسب و کار به عنوان مبنای عملکرد دانش محور سازمان هستند. به عبارتی، دارایی های دانشی و قابلیت های فرایندی دو محرک مرتبط در فرایند خلق ارزش در سازمان هستند. به طور خاص، سرمایه دانشی بر قابلیت فرآیند دانش تاثیر داشته و همچنین یادگیری سازمانی بر سرمایه دانشی و قابلیت فرآیند کسب و کار بر عملکرد سازمانی شرکت تاثیر دارد.
تأثیر رهبری و وظیفه با رویکرد مدیریت دانش، بر رفتار یادگیری در گروه های کاری مراکز بهداشت و درمان
حوزه های تخصصی:
در عرصه جاری مقوله دانش و مدیریت آن مورد توجه بوده و به دلیل اهمیت بسزای دانش به عنوان یک سرمایه نامشهود، پژوهش های زیادی در امر مدیریت دانش انجام پذیرفته است. پژوهش های صورت گرفته در این زمینه کمتر به نقش رفتار سازمانی پرداخته است، از این روی در این پژوهش سعی شده است مدیریت دانش سازمانی را از حیث رفتار سازمانی مورد بررسی قرار دهیم. هدف از این مقاله، توصیف و تشریح مشخصات رفتار یادگیری در گروه های کاری است که به روش پیمایشی صورت گرفت. رفتار یادگیری به عنوان بخش مهمی از فرایند یادگیری فردی و سازمانی و نیز بعنوان بخش مهمی از مدیریت دانش در سازمان ها شرح داده شده است. این مقاله پیشنهاد می کند که مشخصات شغل (تنوع، اهمیت و هویت وظیفه) و نیز سبک های رهبری (مردم گرا و وظیفه گرا)، نقش مثبتی در رفتار یادگیری در گروه های کاری دارند. این مطالعه در سه سازمان خدماتی دولتی؛ یعنی مراکز بهداشت و درمان سه شهر استان خراسان رضوی، در قالب دوازده تیم کاری صورت گرفته است. فرآیند یادگیری اعضای تیم با تنوع و اهمیت وظیفه و نیز سبک رهبری مردم گرا تعیین می شود. سبک رهبری وظیفه گرا اثری منفی روی فرایند یادگیری اعضای تیم دارد.
سلامت سازمانی؛ و قدرت تبیین کنندگی یادگیری سازمانی و اخلاق حرفه ای برای پیش بینی آن.
حوزه های تخصصی:
هدف بررسی رابطه یادگیری سازمانی و اخلاق حرفه ای با سلامت سازمانی مدیران مدارس مقطع متوسطه ناحیه سه استان قم بود. روش ازنظر اهداف، کاربردی و به لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری 89 نفر از مدیران مدارس متوسطه دولتی آموزش وپرورش استان قم بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 96-97 مشغول خدمت بودند. نمونه آماری 75 نفر از اعضای جامعه آماری بودند که بر اساس جدول مورگان و کرجسی به شیوه ی تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه ی استاندارد؛ یادگیری سازمانی نیفه، اخلاق حرفه ای سرمد و بازرگان و سلامت سازمانی هوی و فیلدمن به ترتیب با پایایی 0/92، 0/84 و 0/96 بر اساس آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس روش های توصیفی و آزمون های استنباطی در حد آزمون کولموگروف اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در قالب نرم افزار SPSS نشان داد: بین اخلاق حرفه ای و سلامت سازمانی مدیران رابطه وجود دارد. بین یادگیری سازمانی و سلامت سازمانی مدیران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین مؤلفه های یادگیری سازمانی و اخلاق حرفه ای با سلامت سازمانی مدیران متوسطه رابطه وجود دارد. ارتقا سلامت سازمانی مدیران آموزش وپرورش مستلزم کاربست یادگیری سازمانی و اخلاق حرفه ای است.
بررسی سیستم های اطلاعاتی ظرفیت جذب دانش و تأثیر آن بر یادگیری سازمانی (مطالعه موردی دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 96-95)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سیستم های اطلاعاتی ظرفیت جذب دانش و تأثیر آن بر یادگیری سازمانی در دانشگاه سیستان و بلوچستان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش،توصیفی- همبستگی بود.جامعه ی آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان تعداد311 نفر بود. برای اجرای این پژوهش تعداد 175 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی-طبقه ای از جامعه آماری انتخاب شده بودند.برای بررسی مدیریت دانش از پرسشنامه قلی زاد و همکاران(1384) كه پایایی آن 0.86و برای بررسی یادگیری سازمانی از پرسشنامه واتکینز و مارسیک (2003) كه پایایی آن 0.89 استفاده شد. اطلاعات بدست آمده در این پژوهش در سطح آمار استنباطی(آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گا م و مدلسازی معادله ساختاری)تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که: بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.نتایج حاصل ازمدلسازی معادله ساختاری حاکی از تأثیر مستقیم یدادگیری سازمانی بر سیستم های اطلاعاتی مدیریت دانش با شاخص های برازش مناسب بود بود. از بین سطوح یادگیری سازمانی به ترتیب سطح فردی و سطح گروهی بهترین پیش بینی کننده های مدیریت دانش می باشند.
بررسی تأثیر سبک های رهبری بر نوآوری سازمانی با میانجیگری تسهیم دانش و یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: سازمان دامپزشکی استان خراسان)
حوزه های تخصصی:
سازمانهای امروزی برای آمادگی در برابر تغییرات گسترده در آینده و دستیابی به عملکرد بهتر سازمانی و کسب مزیت رقابتی به مدیریت اثربخش نیاز دارند. تسهیم دانش یکی از مهم ترین اقدامات در راستای مدیریت اثربخش دانش در سازمان ها است. داشتن یک سازمان نوآور نیازمند پیش شرطهایی میباشد که از مهمترین و کلیدیترین لازمههای آن سبک های رهبری و تسهیم دانش میباشد. هدف پژوهش، بررسی تأثیر رهبری تبادلی بر نوآوری سازمانی با میانجیگری تسهیم دانش و یادگیری سازمانی در سازمان دامپزشکی استان خراسان می باشد. روش تحقیق توصیفی_ پیمایشی است که به روش نمونهگیری ابتدا طبقهبندی سپس تصادفی ساده از طریق فرمول کوکران 266 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل دادهها و آزمون فرضیهها، از روش مدل-سازی معادله ساختاری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد رهبری تبادلی با حضور متغیر میانجی تسهیم دانش و یادگیری سازمانی بر نوآوری سازمانی تأثیر دارد. همچنین رهبری تبادلی بر نوآوری سازمانی، تسهیم دانش و یادگیری سازمانی تاثیر دارد. تسهیم دانش بر نوآوری سازمانی و یادگیری سازمانی و همچنین یادگیری سازمانی بر نوآوری سازمانی دارد.
نظریه آشوب، عدم قطعیت و یادگیری سازمانی: آموخته های ما از بحران ابولا در دالاس در مورد سازمان ها
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، افزودن نظریه آشوب و نظریه یادگیری سازمانی برای بررسی اینکه آیا سازمانهای دولتی در یک نظم جدید تکامل می یابند یا دانش تازه به دست آمده را در مواقع یک بحران بسیار پیچیده بهداشت عمومی نهادینه می کنند، است. طراحی / روش شناسی / رویکرد طراحی پژوهش از نتایج حاصل از نظرسنجی انجام شده برای 200 مقام مسئول مدیریت اضطراری و بهداشت عمومی در کلانشهر دالاس-فورت ورث استفاده می کند. یافته ها یافته های این مقاله نشان می دهد که نهادهای دولتی بیشتر از طریق هماهنگی متخصصان، دسترسی به اطلاعات با کیفیت و مشارکت در ارتباطات روزانه، یادگیری سازمانی را نشان می دهند. رهبری با گسترش دانش از طریق سیستم و نه توسعه روالهای عملیاتی استاندارد جدید (همانطور که توسط تئوری آشوب و تکامل همراه است) همراه بود. محدودیت ها / پیامدهای تحقیق با توجه به نمونه هدفمند مدیریت اورژانس و مسئولان بهداشت عمومی شاغل در کلانشهر دالاس-فورت ورث محدودیت هایی در این مطالعه وجود دارد. پیامدهای عملی نویسندگان دریافتند که سازمان های عمومی که می آموزند چگونه با اتکا به ساختار، رهبری و فرهنگ، به رویدادهای بی سابقه پاسخ دهند، تصمیم گیرندگان را به اطلاعات معتبری که در نتیجه یادگیری سازمانی است متصل می کند. پیامدهای اجتماعی در نتیجه، مدیران دولتی باید بر ظرفیت سازمان خود برای دریافت و حفظ اطلاعات در یک بحران متمرکز شوند و به آنها اعتماد کنند. اصالت / ارزش این تحقیق به درک ما از یادگیری سازمانی در سازمانهای دولتی در شرایط کاملاً پیچیده بهداشت عمومی کمک می کند تا تصمیم گیرندگان تصمیم بگیرند که برای حمایت از جریان اطلاعات معتبر، به ساختار سازمانی و فرهنگ متکی هستند.
تحلیل رقابت پذیری در تعاونی های کشاورزی: نقش یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی (موردمطالعه: تعاونی های کشاورزی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
332 - 349
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش تعاونی های کشاورزی در توسعه کشاورزی و روستایی، نیاز به شناسایی عواملی که موجب بهبود رقابت پذیری این سازمان ها می شود، به شدت محسوس است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه و میزان ارتباط یادگیری سازمانی، نوآوری سازمانی و رقابت پذیری است. پژوهش حاضر به روش آمیخته اکتشافی انجام گرفت؛ جامعه آماری در بخش کیفی شامل 25 نفر از صاحب نظران بخش تعاونی بود و در بخش کمی شامل 335 نفر از اعضای تعاونی ها بود که به روش طبقه ای با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای کیفی به کمک نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک برنامه لیزرل استفاده شد. مؤلفه های یادگیری سازمانی در ابعاد یادگیری تیمی، مدیریت دانش در تعاونی ها، تفکر سیستمی و فرهنگ سازمانی یادگیرنده، مؤلفه های نوآوری سازمانی در ابعاد نوآوری در بازار، حمایت از نوآوری، نوآوری در رفتار، نوآوری در راهبرد و نوآوری تولیدی و فرآیندی و مؤلفه های رقابت پذیری در تعاونی های کشاورزی در ابعاد توسعه بازار مالی، آمادگی فنی و تکنولوژی، اندازه و کارایی بازار در دسترس و انطباق با محیط بیرون شناسایی شدند. در بخش کمی مشخص شد که یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی می توانند 41 درصد از تغییرات رقابت پذیری، و یادگیری سازمانی می تواند 55 درصد از تغییرات نوآوری سازمانی را در تعاونی های کشاورزی تبیین نماید.
نقش خلاقیت در یادگیری سازمانی و اضطراب اجتماعی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۹ شماره ۹۲
1041-1048
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش ها به بررسی نقش خلاقیت و یادگیری سازمانی و عوامل موثر بر اضطراب اجتماعی پرداخته اند. اما پیرامون نقش خلاقیت در یادگیری سازمانی و اضطراب اجتماعی معلمان شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف مطالعه نقش خلاقیت در یادگیری سازمانی و اضطراب اجتماعی انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی با رویکرد مدل ساختاری می باشد که از روش همبستگی به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان و معلمان سازمان آموزش و پرورش شهرستان مشکین شهر بود که به تعداد 274 نفر به عنوان شرکت کنندگان تحقیق انتخاب شدند که برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه خلاقیت عابدی (1372)، پرسشنامه یادگیری سازمانی توی فام و اسوایرسزک (2006) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که خلاقیت بر یادگیری سازمانی و اضطراب اجتماعی تأثیر دارد (0/005 ≥ p )؛ بدین معنی که خلاقیت 77 درصد از بار عاملی مربوط به یادگیری سازمانی و 73 درصد از بار عاملی مربوط به اضطراب اجتماعی را گزارش می کند. نتیجه گیری: خلاقیت عنصری مهم در تبیین اضطراب اجتماعی و یادگیری سازمانی معلمان تلقی می شود و می توان از خلاقیت به عنوان عامل پیش بینی کننده یادگیری سازمانی و اضطراب اجتماعی معلمان نام برد.
تحلیل تاثیر تفکر راهبردی اثربخش بر یادگیری سازمانی و سرمایه فکری کارکنان (مورد پژوهش: یکی از دستگاه های اجرایی استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه تفکر راهبردی برگی برنده در عرصه های گوناگون اقتصادی و اجتماعی شناخته شده و تأکید فراوانی می شود بر اینکه کارکنان برای کارآمدشدن باید به ابزار مهمی به نام تفکر راهبردی اثربخش مجهز شوند تا یادگیری سازمانی افزایش و سرمایه فکری همراه با آن توسعه یابد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تفکر راهبردی اثربخش در یادگیری سازمانی و سرمایه فکری کارکنان تدوین شده است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی است و داده ها به روش مطالعات کتابخانه ای، برای مروری بر پیشینه تحقیق، و پژوهش های میدانی با استفاده از سه پرسش نامه استاندارد گردآوری و با نرم افزار Spss 22 تحلیل شده اند. نمونه گیری به شیوه سرشماری بوده و جامعه آماری آن 86 نفر در نظر گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفکر راهبردی در سرمایه فکری کارکنان تأثیر مثبت و معنی داری دارد، اما در یادگیری سازمانی فاقد این تأثیر است. پس مدیران با عمل به تفکر راهبردی اثربخش و شاخص های پنج گانه آن می توانند توانایی و مهارت تفکر راهبردی خود را تقویت کنند و به توسعه سرمایه فکری کارکنان در سازمان کمک کنند.
مدل فرهنگ سازمانی موثر بر استراتژی های سرمایه انسانی در کتابخانه ملی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
191 - 214
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی مدل فرهنگ سازمانی اثرگذار بر راهبردهای سرمایهانسانی بوده است. پژوهش حاضر ازمنظر هدف، کاربردی- توسعهای و براساس سطح تحلیل، توصیفی- پیمایشی است. سازمان موردمطالعه، کتابخانه ملی شهر تهران بود که براساس جدول مورگان، حجم جامعه برابر 291 نفر و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده میان کارکنان این سازمان مورد مطالعه قرارگرفت. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بود که رواییظاهری و محتوایی آن با استناد به نظر خبرگان و اساتید، و پایایی آن با استناد به ضریب آلفای کرونباخ(984/0) تأیید شده است. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون کا.ام.او، تحلیل واریانس فریدمن، تحلیلعاملی مرتبهاول ومرتبهدوم، ومدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین متغیرهای فرهنگ سازمانی با متغیرهای راهبردهای سرمایه انسانی روابط مثبت معنیداری وجود دارد. درخروجی مدلیابی معادلات ساختاری نیز تأثیر مستقیم متغیرهای فرهنگ سازمانی بر متغیرهای راهبردهای سرمایه انسانی معنیدار بهدست آمدند. نتایج، حاکی از تأیید مدل مفهومی و استحکام بالای اثرات فرهنگ سازمانی بر راهبردهای سرمایه انسانی میباشند.
تاثیر عوامل مدیریت دانش بر بهبود یادگیری « در واحدهای آموزشی فنی و حرفه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
129 - 160
حوزه های تخصصی:
امروزه دانش نقش اساسی در تحقق اهداف سازمان و کسب مزیت رقابتی ایفا می نماید. مدیریت دانش مدیریت سرمایه های پنهان سازمان است، و این فرایند شامل خلق، کسب، ذخیره سازی، انتشار، به اشتراک گذاری و بکارگیری دانش است که در سایه مدیریت دانش بروز می کند. به همین دلیل از مدیران انتظار می رود که درک عمیقی از تحولات سازمانی داشته و عملکرد سازمان ها را از طریق سرمایه گذاری در پروژه های مبتنی بر دانش ارتقاء دهند. از سوی دیگر، زمانی می توان این اطمینان را کسب نمود که دانش در سازمان به نحو صحیحی مدیریت شود به طوری که یادگیری افراد از دانش موجود در سازمان، در حد مناسبی باشد. بنابراین، مهمترین گام در این خصوص بررسی مدل های مختلف مدیریت دانش و شناسایی عوامل مدیریت دانش به منظور بهبود یادگیری است. بنابراین مقاله حاضر به بررسی مدل ها و شناسایی عوامل مدیریت دانش در بهبود یادگیری هنرجویان در واحدهای آموزشی فنی و حرفه ای پرداخته است.
تعیین تأثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی بر قابلیت یادگیری سازمانی با میانجی گری سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۹
191 - 216
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی بر قابلیت یادگیری سازمانی از طریق سرمایه انسانی می باشد. به منظور دستیابی به این هدف، 80 نفر از اعضای واحدهای تحقیق و توسعه فعال در شهرک صنعتی طوس و شرکت های مجاور آن در شهر مشهد به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه ها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده میان آنها توزیع گردید. سپس داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار آماری PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. شاخص های برازش مدل مفهومی تحقیق حاضر نشان داد که این مدل از برازندگی مطلوبی برخوردار است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نیز نشان داد که شیوه های مدیریت منابع انسانی (شیوه های گزینش، بهبود و بالندگی و ارزیابی براساس شایستگی) و سرمایه انسانی، بر قابلیت یادگیری سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین، مشخص شد که سرمایه انسانی در روابط میان این شیوه ها و قابلیت یادگیری، نقش واسط را ایفا می کند. در انتها نیز با توجه به یافته های تحقیق، پیشنهادهایی ارائه گردید.
تبیین مدل یادگیری سازمانی کارکنان بر اساس ارتقای بهره وری و کاهش فرسودگی شغلی (مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه پیام نور مرکز تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
41 - 68
حوزه های تخصصی:
سازمان ها برای بقا در محیط پویا و رقابتی امروزی ناگزیر به ایجاد تحول و سازگاری با محیط هستند و تطابق و سازگاری جز از راه یادگیری امکان پذیر نمی شود. سازمان ها برای آن که بتوانند در چنین فضایی به بقای خود ادامه بدهند، رقابت کنند و رشد نمایند، نیاز دارند که بیش از گذشته ظرفیت یادگیری خود را ارتقا دهند. هدف پژوهش حاضر تبیین مدل یادگیری سازمانی کارکنان بر اساس ارتقای بهره وری و کاهش فرسودگی شغلی کارکنان دانشگاه پیام نور مرکز تبریز می باشد. یادگیری سازمانی بر اساس مدل گومز و همکاران (2005)، بهره وری براساس مدل هرسی و گُلداِسمیت (1980) و فرسودگی شغلی براساس مدل دیوید گلداد (1989) تعیین شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان دانشگاه پیام نور مرکز تبریز می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسش نامه می باشد. آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون فرضیه های پژوهش و مدل ارائه شده با استفاده از معادلات ساختاری (SEM) با حداقل مربعات جزیی (PLS) مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از داده های جمع آوری شده از کارکنان دانشگاه پیام نور مرکز تبریز نشان می دهد که یادگیری سازمانی بر بهره وری تأثیر مثبت و معنادار دارد و بر فرسودگی شغلی تأثیر معکوسی و معنادار دارد.
افزایش سرمایه فکری در سازمان: بررسی نقش یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد مبتنی بر دانش، از سرمایه فکری به منظورخلق وافزایش ارزش سازمانی استفاده می شود و موفقیت یک سازمان به توانایی اش درمدیریت این منبع کمیاب بستگی دارد. به علاوه، یکی از قابلیت های مهم سازمانی که می تواند به سازمان ها در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار نماید و برای آنها در مقایسه با سازما نهای دیگر "مزیت سازمانی پایدار" ایجاد کند، یادگیری سازمانی می باشد. از این رو، هدف این مقاله بررسی نقش یادگیری سازمانی در ایجاد سرمایه فکری در شرکت صنعتی استبان صنعت پارس می باشد. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق نیز مدیران و کارمندان شرکت های مورد مطالعه بودند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در این شرکت بین یادگیری سازمانی و سرمایه فکری شان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. به عبارت واضح تر، با افزایش میزان یادگیری سازمانی، سرمایه فکری شان در ابعاد انسانی، ساختاری و رابطه ای افزایش یافته است.