مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
ابن عربی
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۵
79 - 97
حوزه های تخصصی:
واژه تأویل در تفاسیر عرفانی و اثری نقش پررنگی دارد. در بین تفاسیر اثری، تفسیر فیض کاشانی به دلیل اشتمال آن بر تأویلات ائمه(ع) و به طور محدود تأویلات خود فیض از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در بین تفاسیر عرفانی نیز تفسیر منسوب به ابن عربی مشتمل بر تأویلاتی است که منطبق بر معنا و مفهوم تأویل در حوزه عرفانی است. مقایسه این دو اثر از جنبه مفهومی و و روشی می تواند در روشن شدن مفهوم تأویل در این دو حوزه مؤثر باشد. در دو تفسیر مذکور گاه به دلیل وجود رویکردهای مشترک به مفهوم آیه، تأویلات مذکور در آن ها اشتراک یافته است اما در غالب موارد اختلاف اساسی در گونه تأویلات وجود دارد. این مقاله با بررسی رویکرد ابن عربی و فیض به تأویل به مقایسه تأویلات این دو در تفاسیر خویش می پردازد و به بیان نقاط اشتراک و افتراق آن ها می پردازد.
منشاء عینی ارزش های اخلاقی از نظر افلاطون و ابن عربی با تکیه بر آموزه مثل و اعیان ثابته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
۱۴۰-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به جاودانگی و ثبات منشاء ارزش های اخلاقی تاثیرات مهمی بر نحوه تفکر و زندگی انسانها دارد. این پژوهش به شیوه تبیینی و تحلیلی آراء دو متفکر بزرگ عالم اسلامی و غرب را در این باره مقایسه کرده که بر اساس آن افلاطون طبق نظریه «مثل» تمامی پدیده ها و از جمله ارزش های اخلاقی مانند شجاعت و عدالت را دارای الگو، مثال و منشاء عینی در جهانی برین می داند و همچنین بنا بر نظر ابن عربی بر اساس نظریه اسماء و اعیان ثابته ، از آنجا که خلقت ظهوری از اسماء و صفات خداوند است، اخلاقیات نیز مظاهر اسماء و صفات خدا هستند که در مرتبه علم الهی به شکل اعیان ثابته اخلاقی وجود داشته و در انسان که محل ظهور جامع اسمای الهی است، به شکل اخلاق ظهور و تجلی می یابند.
تبیین چیستی و چرایی تربیت هنری اسلامی در بستر نظریه اسلامی تعلیم و تربیت هنری (با تکیه بر آرای ابن عربی و ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این مطالعه ، طراحی شاکله نظریه تربیتی متلائم و متناسب با فرهنگ بومی جامعه با تمرکز بر تبیین مبانی ، چیستی و چرایی تربیت هنری با تاکید بر آرای ابن عربی و ملاصدرا است . حال، با عنایت به اینکه علم اسلامی، مبانی خود را از آموزه های اسلامی اتخاذ می کند؛ باید دید که قرآن کریم (به مثابه متقن ترین منبع اسلامی) در راستای تدوین مبانی نظریه چگونه زایا است؛که به جهت اتخاذ رویکرد گزیده گویی در قرآن، می بایست به سراغ علومی رفت که در راستای تبیین مبانی مذکور قدم برداشته اند؛ که این علوم، دو علم عرفان و فلسفه اسلامی است. روش: روش این پژوهش کیفی از نوع نظری است که به تناسب بحث، از روشهای توصیفی تحلیلی (تحلیل محتوا)، استنتاجی و تلفیقی استفاده شده است . یافته ها:یافته های حاصله در بعد چیستی تعلیم و تربیت هنری حاکی از این است که نظریه اسلامی تعلیم و تربیت هنری متشکل از سه رویکرد مجزا می باشد که هر رویکردی نسخه بدیلی برای نظام تعلیم و تربیت کشور دارد. این سه رویکرد عبارتند از: رویکرد اول: تربیت هنری از رهگذر برنامه درسی هنر تحقق می بابد؛ رویکرد دوم از رهگذر قلمداد کردن تربیت هنری به منزله رویکرد حاکم بر تمام ابعاد برنامه درسی تحقق می یابد؛ و رویکرد سوم که سراسر حیات آدمی را در بر می گیرد، از رهگذر زیست و سلوک هنری آدمی به سوی خداگونگی تحقق می یابد که این رویکرد تبیین کننده چرایی و ضرورت طرح و تبیین تربیت هنری اسلامی، به ویژه اصل وجودی ساحت و کارکرد تربیت هنری در بستر اسلامی و متعاقب آن پر کردن این خلأ از منظر دلالتهای منتج از این کارکرد می باشد. نتیجه گیری : نظریه تربیت هنری در نظام تعلیم و تربیت رسمی می تواند دست مایه برنامه درسی در سایر حوزه ها قرار گیرد .
وجه جسمانی انسان در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
441 - 423
حوزه های تخصصی:
اگرچه در عرفان ابن عربی وجه ملکوتی انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و غالب عرفا به تبیین و تشریح این وجه انسان می پردازند، منتهی در آثار ابن عربی اهمیت و نقش وجه جسمانی انسان نیز قابل توجه است. در راستای اهمیت وجه جسمانی انسان در عرفان نظری این سؤال به ذهن می آید که آیا بعد جسمانی انسان به عنوان واقعیتی مهم، از منظر ابن عربی تأثیری در واقعیات پیرامونی خود دارد؟ و اساساً آیا نسبتی میان این بعد با واقعیات پیرامونی وجود دارد؟ این مقاله که بر اساس روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا نگارش یافته به دنبال پاسخ به این نوع سؤالات است و در نهایت این نتیجه به دست آمده است که بعد جسمانی انسان براساس مبانی مهم عرفان نظری ابن عربی، نقش مهمی در عالم هستی از جمله تحقق نظام احسن، کمال عالم، کمال آخرت، امتیاز بخشی نور الهی در عالم، ظهور افعال و مخلوقات، نمایان ساختن صورت حق تعالی، انطباق عالم صغیر با عالم کبیر، غایت و مقصد طبیعت، کامل ترین ظهور و پوشاندن حقیقت حق تعالی جهت بقاء عالم دارد. این نوشتار نشان می دهد نقش و کارکرد بعد جسمانی انسان دارای ابعاد گسترده ای است که شامل همه مراتب هستی می شود.
معرفت شناسی وحی در رؤیایی و یا وحیانی بودن آن از نظر فارابی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
99 - 114
حوزه های تخصصی:
تکلّم خداوند با شخص رسول و چگونگی دریافت وحی یکی از مشکلات متکلمان و فیلسوفان مسلمان در طول تاریخ اسلام بوده است، متفکران اسلامی از جمله فارابی و ابن عربی با این مساله مواجه بوده اند که از چه ساحتی و به چه صورتی بر رسول نازل می گردد و آیا افراد دیگری نیز غیر رسول همچون فیلسوفان و عرفا به آن ساحت دسترسی دارند یا خیر و اگر جواب سؤال مثبت است، فرق فیلسوف و عارف با نبی در چیست؟ فارابی برای تبیین وحی به قوه تخیّل روی آورده است تا از طریق محاکات قوّه مخیله رسول، اشکال فلسفی ارتباط خدای مجرد و بسیط را در تکلم و انزال قرآن کریم به نبی که انسانی مرکب و دارای تغییر و زمانمند است، حل نماید. و همین باعث شده که برخی دانشمندان معاصر به رؤیایی بودن «وحی» روی آورند. اما ابن عربی درنقد فارابی، خیال را در افقی فراتر از عقل نشانده و عقل را مادون خیال دانسته که در استنتاج خود محتاج به حواس و حافظه و قوّه مفکره است لذا خطاپذیر می باشد و از آنجائیکه دیدگاه فارابی از جهاتی زیربنای دیدگاه رؤیای رسولانه در عصر حاضر است از اهمیت خاصی برخوردار است و پاسخ ابن عربی به فارابی بحثی جدید است که کسی تاکنون مطرح ننموده است. لذا این مقاله با استفاده از دیدگاه ابن عربی به این دستاورد رسیده است که خیالی فرض کردن وحی، نوعی تقلیل گرایی وحی است که آنرا تا حد مکاشفه پایین می آورد و الفاظ قرآن کریم را که قول به وجود است با الفاظ بشر که قول به لفظ است، برابر می کند در حالیکه وحی «اشاره» است و الفاظ بشر «عبارت» اند.
بررسی تحلیلی و مقایسه ای تفسیر عرفانی ابن عربی و خواجه عبدالله انصاری
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
279 - 297
حوزه های تخصصی:
با نگاهی گذرا به تفاسیر عرفانی در می یابیم که مهم ترین عنصر شالوده این تفاسیر، استنباط مفسر می باشد. از این حیث می توان تفسیرهایی متفاوت و در عین حال مشابه را مشاهده نمود. در میان تفاسیر موجود، تفسیر ابن عربی یک تفسیر عرفانی است که بیشتر صبغه فلسفی دارد. این مسأله از آن رو است که عارف در مرحله سیر دریافت های درونی خود، شیفته درک حقایق عالم ملک و ملکوت است و نیازی به اثبات حقانیت مطالب، دریافت ها و داشته های خود ندارد؛ لکن بعد از دریافت های قلبی باید با استعانت از اصول فلسفه به اثبات عقلانی گفته های خویش برای مخاطب بپردازد. از این رو تفسیر ابن عربی بیشتر گرایش به تأویل آیات بر اساس ذوق شخصی دارد که این امر می تواند از مصادیق تفسیر به رأی تلقی گردد. اما تفسیر خواجه عبدالله انصاری سعی دارد با شیوه درون بینشی و با ریاضت و مجاهدت، مطابق با سبک عرفان عملی به درک حقایق هستی بپردازد و از این رو کوشیده است با دوری از عقل و استدلال و با استعانت از جلا دادن قلب که محل دریافت های باطنی است، به فهم معانی قرآن دست یابد.
وحدت وجود در هند
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۸)
95 - 108
حوزه های تخصصی:
موافقان و مخالفان محیی الدین ابن عربی، وحدت وجود را همواره به او نسبت داده اند. اما ابن عربی اصطلاح وحدت وجود را خود هیچ گاه به کار نبرده است. انتساب وحدت وجود به ابن عربی، بیش از آنکه ریشه در نوشته های ابن عربی داشته باشد، ریشه در معارضه جویی های مخالفان ابن عربی دارد. نخستین شخصی که وحدت وجود را به ابن عربی نسبت داد، ابن تیمیّه بود. دوگانه ی وحدت وجود/وحدت شهود در هند سبب کج فهمی میراث ابن عربی، و دست آویزی برای اهداف سیاسی-اجتماعی برخی مسلمانان ملّی گرا شد. ویلیام چیتیک می کوشد تا دلایل انتساب وحدت وجود به ابن عربی را واکاوی کرده و در باب این انتساب داوری کند. چیتیک در پایان نتایج سیاسی-اجتماعی انتساب وحدت وجود به ابن عربی را بررسی می کند.
بازشناسی جایگاه عقل در ساحت عرفان با تاکید بر اندیشه ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
61 - 76
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی جایگاه عقل در ساحت عرفان را با توجه به دیدگاه محیی الدین عربی بررسی می کند. نویسنده پس از واکاوی معنای لغوی و اصطلاحی عقل، عقل و مراتب عقل، ونسبت مراتب عقل با دیدگاه عارفان را بررسی کرده، به ارزش و حجیت آن توجه می کند و در پایان نشان می دهد که گسترهٔ کاربرد عقل از نظر عارفان چگونه است. بنابر این نوشتار، عقل را در آثار عرفانی سه جا نکوهش کرده اند و پیروی از آن را مذموم شمرده اند: 1. آنجا که ادعای انحصار معرفت و شناخت می کند و خود را تنها راه شناخت و ابزار آگاهی می داند؛ 2. آنجا که عقل در گرداب خیال فرو می رود؛ 3. آنجا که از عین الیقین و شهود به علم الیقین بازمی گردد و گزارش عقل جایگزین شهود قلب می شود. به نظر می رسد عقل کلی و عقل جزئی می توانند از ارزش و اعتبار برخوردار باشند، به شرط آنکه این دومی از حدود و قلمرو خود فراتر نرود؛ چراکه اگر عقل از حدود و قلمرو خود خارج شود، نزاع اهل عرفان با دیگران آغاز می شود.
«نسبت «ارواح مهیّمین» با «قلم اعلی» در عرفان ابن عربی و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مهیمین» عنوانی است که در مکتب ابن عربی و حکمت متعالیه در مورد ارواح یا فرشتگانی به کار رفته که از شدت عشق به خداوند در جلال الهی متحیر و به تسبیح او مشغولند و از خود و آفرینش جهان و انسان بی خبرند و بنابراین روح محض اند و تنها از روی توسع به آنان ملائکه گفته می شود.بدین سان آنان به سجده در برابر آدم مکلف نبوده اند و به همین دلیل گفته شده که مراد از «عالین» درآیه «قال یا ابلیس ما منعک ان تسجد لما خلقت بیدی استکبرت ام کنت من العالین»(ص:37) همین ارواح هستند. البته گاهی به این ارواح،«کروبیون» نیز گفته شده و بعضی از اندیشمندان حکمت متعالیه آن ها را با «انوارقاهره» درحکمت اشراق تطبیق نموده اند. این ارواح در اثر «تجلی بنفسه لنفسه» حق تعالی و از مرتبه «عماء» و به مدد « نفس رحمانی» مورد « آفرینش»، یا به تعبیر دقیقتر « ابداع» قرار گرفته اند. از میان طبقات عارفان، «أفراد» را می توان مظاهر آنان ارواح دانست. این ارواح از جهتی برتر از قلم اعلی یا عقل اول قرار دارند اما از جهتی دیگر با آن هم رتبه هستند.هم چنین از دیدگاه برخی اندیشمندان مثل ملاصدرا این ارواح برتر از اهل جبروت هستند اما از دیدگاه قیصری بخشی از عالم جبروت به شمار می آیند
رمزگشایی زن در غزلیات عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بیان شیوه به کارگیری رمز زن در غزلیات عرفانی ابن عربی می پردازد. ابن عربی بنیانگذار سبک جدیدی در عرفان نظری است که در لابلای آثارش مشهود است. او به ویژه در غزلیات عرفانی خود که دیوان ترجمان الاشواق را به آن اختصاص داده است با استفاده از عبارات ویژه غزل مادی در پی بیان اشاراتی است که رنگ و بوی الهی و عرفانی تام دارد. اساس کار او در غزلیات عرفانی بسط تفکر «وحدت وجود» است. در این جستار با ذکر مقدماتی درباره عرفان ابن عربی و چارچوب فکری او به رموزی اشاره خواهد شد که اساس کار او را در غزلیات عرفانی شکل می دهد
«وحدت وجود» از دیدگاه اسیری لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمس الدین محمد اسیری لاهیجی (ح840- 912 ق) یکی از عرفای شیعی در عصر تیموری است که در آثار منظوم و منثور خود به بیان اندیشه های عرفانی در حوزه نظری و عملی پرداخته است. محوری ترین بحث در عقاید او طرح نظریه «وحدت وجود»است که تحت تأثیر ابن عربی و شیخ محمود شبستری آن را با بیانی زیبا ترسیم می کند. وحدت وجود که تفسیری عرفانی از توحید به شمار می آید، از قرن دوم هجری در عرفان اسلامی سابقه داشته و توسط ابن عربی به زبانی فلسفی روش مند گردیده است و اسیری لاهیجی یکی از شارحان نظریه وحدت وجود به شمار می آید که ضمن بهره گیری از مضامین مولوی و حافظ به عارفان اولیه نیز اشاره دارد و از «وحدت وجود» به «انسان کامل» می رسد و خداوند را وجود حقیقی و اصیل به شمار می آورد که دیگر موجودات جلوه های آن نور سرمدی هستند
وجوه تشابه و تمایز عرفان پژوهی در آثار مستشرقان معاصر (آنه ماری شیمل، فریتس مایر، هلموت ریتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنه ماری شیمل به عنوان واسطه اسلام و غرب، پژوهش های بسیاری در خصوص عرفان و تصوّف داشته است. او از دیدگاه انسانی مؤمن و دانشگاهی به آثار عرفانی می نگریست.
«هلموت ریتر» با مطالعه و تدبّر در نسخ قدیمی و هم چنین پدید آوردن کتاب کم نظیر «دریای جان»، عشق و ارادت خود را به وادی سیر و سلوک عارفانه ایرانی- اسلامی بیان کرده است.
فریتس مایر نیز با کشف زوایای نهفته و دور از چشم دیگر پژوهشگران، آن چنان از زندگی بهاء ولد پرده بر داشته که او را برای همیشه از سایه پسرش مولانا جلال الدین جدا ساخته و در پژوهشی که مدّت ده سال طول کشیده، زندگی و خطّ سیر فکری و عرفانی ابوسعید ابوالخیر را به جامعه عرفان پژوه تقدیم کرده است.
«نگاهی گذرا به تأثیر ابن عربی در تصوّف جهان مالایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن عربی بی شک یکی از مهمترین شخصیت ها در تاریخ تصوّف و عرفان اسلامی به شمار می رود. شاید کمتر شخصیتی را در تاریخ فرهنگ اسلامی بتوان سراغ گرفت که تا این اندازه دایره موافقان و مخالفان او گسترده باشد. اندیشه او به هر کجای جهان اسلام راه یافت، مناقشه برانگیز شد؛ هم مریدان و تابعان وفاداری یافت و هم منتقدان و مخالفان سرسختی پیدا کرد. در دیگر نقاط جهان اسلام از جمله جهان مالایی نیز کمابیش چنین وضعی حاکم بوده است. مردمان این منطقه دور از امّ القرای اسلام، از اسلامی عارفانه تبعیت می کرده اند. اساساً صوفیان و طریقه های تصوّف نقش اصلی در اسلامی شدن این منطقه ایفا کرده بودند. شماری از این طریقه ها (مانند قادریه) بسیار تحت تأثیر مکتب ابن عربی خصوصاً نظریه «وحدت وجود» او قرار داشتند. در تصوّف جهان مالایی نیز وحدت وجود بسیار مؤثر واقع شد و موافقان و مخالفان فراوانی یافت. از شخصیّت ها و عارفان تأثیرگذار در عرفان و تصوّف جهان مالایی که از جمله موافقان و منتقدان ابن عربی به شمار می روند، باید از حمزه فنصوری، شمس الدین سوماترانی، عبدالصمد پالمبانی، نورالدین رانیری و عبدالرئوف سینگکیلی یاد کرد
تحلیل تلمیحات عرفانی در دیوان سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۶
55 - 76
حوزه های تخصصی:
سلمان ساوجی در سنت عرفان عاشقانه، تحت تأثیر اندیشه های عرفانیِ شخصیت های برجسته ای چون ابن عربی، مولوی و حافظ است. جلوه های مختلف عرفان در اشکال مختلف در اشعار وی م وج می زند. غزلیات سلمان آکنده از حقایق عرفانی و تلمیحات عارفانه است و قصایدش، اگرچه در مدحِ ممدوحانش نگاشته شده، همچون غزلیاتش مملوّ از آموزه های عرفانی است. توجه به زیبایی ها و عواطف پرشور در اشعار سلمان آن چنان برجسته است که نظیرآن را در شاهکارهای سعدی و حافظ مشاهده می کنیم. سلمان ساوجی وحدت وجودی و اش راقی است. او مخالف زهد ریایی است و رندی و عیاری از ویژگی های اشعار اوست. عشق و وحدت وجود از درون مایه های اصلی اشعار سلمان و گوهر تلمیحات اوست. او طربناک و سرمست،حقیقت زندگی را در عشق می جوید. در غزلیات و قصاید مدحی سلمان احساسات عمیق عاشقانه و جهان بینی عارفانه چنان به هم درمی پیچند که بیان کننده نوعی شیوه زندگی و نگاه به عالم و آدم است. از این حیث سلمان وارث واقعی سنت عرفانی اسلاف وحدت وجودی خویش است.
حقیقت عذاب در عرفان (با تکیه بر دیدگاه ابن عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۶
127 - 142
حوزه های تخصصی:
در سلوک انسان به سوی خداوند هرگونه گناه و نافرمانی از امر محبوب- خدا- خود گناهی تلقی می شود که به دنبال آن عذاب خواهد بود. حجاب از قرب الهی و نزدیکی به خداوند، از نگاه عرفا عین عذاب است و جهنم همان بُعد و محروم بودن از قرب الهی است. هر نوع گناهی،مراتبی از بُعد را به همراه دارد که این بُعد عین عذاب است. چنان که عذاب منافقین، کفار و... بر اساس میزان بُعدشان با یکدیگر متفاوت است. در واقع جهنم و نار، مفاهیم کلی هستند که تمامی ابعاد گوناگون عذاب را در خود جای می دهند. ابن عربی ماهیت عذاب را تغییرپذیر و ناپایدار و در نتیجه امری نسبی می داند که متناسب با استعداد قوابل و ذائقه افراد متفاوت است. در حقیقت درنظرابن عربی این فهم و دریافت و ادراک شخص معذَّب است که نسبت به مسأله عذاب دگرگون می شود و دیگر درد و الم را احساس نمی کند و عذابش پایان می پذیرد. آنچه از متون عرفانی به دست می آید این است که عذاب در حقیقت خود نوعی تجلی رحمت الهی است که خداوند با عذاب گناهکاران، از بار گناه آنان می کاهد و با این نعمت، ذات گناهکار را از آلودگی و خبث گناه پاک می نماید. پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از آیات قرآن و کلام عرفا به روش توصیفی و تحلیلی، ابعاد گوناگون موضوع عذاب، حقیقت عذاب و انواع آن را روشن نماید.
تبیین ولایت تکوینی انسان کامل در هندسه معرفتی عرفان اسلامی (با محوریت آرای امام خمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرفان بحث ولایت تکوینی ذیل موضوع انسان کامل مطرح می شود؛ که واسطه بدو و عود نظام آفرینش در قوس صعود و نزول است. انسان کامل، محل تجلی تمام اسماء و صفات الهی و حقایق کیانی و کیهانی است. چنین انسانی، به مثابه روح عالم و عالم چونان جسد او به شمار می رود. همان گونه که روح به وسیله قوای روحانی و جسمانی به تدبیر بدن و تصرف در آن می پردازد، انسان کامل با اتصاف به حقایق الهیه، به مقام تصرف در آفریدگان عالم نائل می شود و همان گونه که حیات بدن به روح است، حیات ماسوی الله نیز در پرتو تصرف خلیفه الله و با وساطت آن معنا می یابد. نیل انسان به مقام خلیفه اللهی در یک فرآیند سه تایی تحقق می یابد؛ نخست؛ اسماء و صفات الهی به انسان کامل عطاء می شود. دوم؛ دریافت حقایق الهی و انسانی نصیب او می شود و از اسرار عالم غیب آگاه می گردد و سوم؛ قدرت آفرینندگی و اقتدار برای او حاصل می شود. جانشین حق تعالی پس از فنای ذاتی، صفاتی و افعالی، به مقام صحو بعد از محو و بقای بعد از فنا متحقق شده و به وجود حقانی- پس از رفض وجود خلقی- دست می یابد. در این مقام است که حق تعالی پس از آن که بنده با قرب فرائض، گوش حق، چشم حق و دست حق گردید- به قوای ادراکی و تحریکی انسان متجلی می شود.
وحدت وجود در نگاه ابن عربی و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسپینوزا و ابن عربی دو متفکری هستند که درباره «هستی» دیدگاهی نو و ابتکاری ارایه دادند و ما در این پژوهش سعی داریم مختصری از تفکرات این دو اندیشمند را در باره وجود بررسی نماییم.
اسپینوزا به عنوان یک فیلسوف دکارتی شناخته می شود.
مساله جوهر و صفات خداوند و کیفیت اتصاف ذات اقدس ربوبی به اوصاف کمالیه و ارتباط آن با توحید حقیقی و خالص پروردگار از اساسی ترین مسایل در مبدأشناسی است.
اثر حاضر بر آن است تا فرآیند وحدت وجود را در نزد متفکرانی چون ابن عربی و اسپینوزا مورد بررسی قرار دهد.
پژوهشی در ویژگی های زبانی و ادبی موشّحات عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ارزشمندترین سرمایههای ادبی، میراث مکتوب عرفا است. اغلب عرفا علاوه بر غور در معانی صوفیانه و اشتغال به سیر و سلوک عملی، در علوم دینی و همچنین در عرصه ی ادبیات و شعر نیز دستی داشته اند. آثار عرفانی گاه زبانی پالوده و گاه زبانی پیچیده و دشوار دارند؛ از این رو علاوه بر تحلیل مضامین و شرح نکات عرفانی و لطایف معنوی مندرج در آن ها، بررسی این آثار از لحاظ سبک شناسی و زیبایی شناسی بسیار مهم و حائز اهمیت است. ابن عربی عارف و شاعر بزرگ سده ششم هجری آثار بسیاری از خود بر جای گذاشته است. یکی از آثار برجسته این عارف بزرگ، موشّحاتی است که شاعر اندیشه های صوفیانه خود را در آن گنجانده است. موشّحات از لحاظ زبان و ساختار پدیده ای نو ظهور بود که در پی عواملی همچون رواج محافل موسیقی وآشنایی ادبای عرب با قالب های شعری نو در پی آمیزش آن ها با بومیان اندلس، پدیدار گشت. از آن جا که موشّحات ابن عربی دارای ویژگی های سبکی و ادبی متمایز از قصاید کلاسیک عربی است پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی سبک شناختی یکی از موشّحات او در دو لایه زبانی و ادبی پرداخته است
وحدت وجود عرفانی در دیوان صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان، آموزه های عرفانی از مهم ترین اصول دینی و مذهبی هر آیینی است. مساله وحدت وجود از جنجالی ترین موضوعات عرفان اسلامی است که از زوایای مختلف مورد بحث و مجادله قرار گرفته و می توان آن را جمع الجموع نگرش های دینی به شمار آورد. از آن جا که نگرش و جهان بینی عرفانی با نظریه وحدت وجود متکامل می شود، نگارنده، این بحث را مبنای کار خود قرار داده و سعی خود را بر آن نهاده تا به شرح و تفسیر شکل گیری این نظریه پرداخته شود و بدین منظور نظریات واضع این علم، محی الدین بن ابن عربی، و به دنبال آن شاعر مورد نظر، صائب تبریزی، مورد بررسی قرار گرفته است. صائب از شاعران سبک هندی است که بسیار به این موضوع در دیوان خود پرداخته و وحدت را از پایه های اصولی جهان علی و معلولی می داند.
نامه ابن عربی به امام فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان آثار عرفانی نام ه ای از ابن عربی به فخر رازی وجود دارد. برخی معتقدند این نامه همان است که ابن عربی در فتوحات مکیه خویش در دو باب به آن اشاره کرده است. وی در فتوحات در خصوص مکارم اخلاق و جوانمردی سخن می گوید، در حالی که نامه موجود، دعوت فخرالدین رازی به کسب علوم شهودی و کشفی است. سوال این است آیا نام ه ای که در برخی از رسائل ابن عربی وجود دارد همان است که مورد ادعاست، یا اینکه نامه موجود غیر از نام ه ای است که ابن عربی نوشته است؟ در این مقاله ضمن ارائه ترجمه نامه ابن عربی به فخرالدین رازی و با روش اسنادی تحلیلی این نتیجه حاصل می شود که این نامه غیر از نام ه ای است که ابن عربی در فتوحات به آن اشاره کرده است. بدین ترتیب باید گفت که وی حداقل دو نامه برای فخر الدین رازی نوشته است.