مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
ابن عربی
حوزه های تخصصی:
عادت ستیزی یکی از ویژگی های بارز عرفان راستین در همه اعصار بوده، وعارف در دو سطح زبان ومعنا،همواره شگردهایی اتخاذ کرده است تا با پس زدن غبار عادت،چهره حقیقت را بنمایاندوتباین این دورا نشان دهد .ترک عادات ورسوم وتعارفات از شرایط لازم برای سلوک عرفانی می باشد.عادت ستیزی عرفا در ساحت های مختلف چون کبر وغرور،تقلید،تعصبات موروثی ،توجه به باورهای غلط وغیره خودرا نشان داده است. در حوزه زبان شطحیات عرفا اوج عادت ستیزی زبانی رابه تصویر کشیده و آن را از قالب روزمره خارج ساخته است. در ساحت اجتماع نیز عادت ستیزی نمودهای مختلف پیدا کرده است، بطوری که این اقسام عادت ستیزی را در اشعار ابن عربی نیز می توان مشاهده نمود. پژوهش حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی و با هدف تبیین وجوه مختلف عادت ستیزی در اشعار عرفانی ابن عربی نگارش شده، یافته حاکی از آن است که، عادت ستیزی در اشعار ابن عربی به صورت بینش و گفتار و همچنین کنش و احوال نمایان است و عادت ستیزی و.اقعی زمانی حاصل می شود که دارای هر دو ویژگی باشد. از دیدگاه ابن عربی، حقیقت زمانی پدیدار می شود که از عادت خارج شود، زیرا عادت بزرگترین حجاب در همه شئون حیات انسان به شمار می رود. از دیدگاه وی لازم است ذهن بشر از عادات، تقلید و تعصب رها شود تا حقایق را آنطور که وجود دارد، مشاهده نکرد.
وجودشناسی عرفانی شیخ سرهندی و بازتعریف وی از مرتبۀ وهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
141 - 156
شیخ احمد سرهندی، مشهور به امام ربانی، در میان عرفایی که به نقد و بازتعریف مفاهیم عرفانی پرداخته اند، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. وی در آغاز هزاره دوم قمری به مدد علوم کشفی منحصر به فرد خود، پاره ای از مفاهیم عرفانی را بازتعریف کرد. مسئله اصلی تحقیق، دست یابی به تعریف وجودشناسی عرفانی و مرتبه وهم از دیدگاه سرهندی است. نتیجه بحث و تحلیل نشان می دهد که گسترش و نفوذ اندیشه های ابن عربی و شاگردانش در میان صوفیان هند، سرهندی را بر آن داشت تا به نقد وجودشناسی مکتب ابن عربی بپردازد. او با طرح نظریه وحدت شهود به رد نظریه وحدت وجود ابن عربی پرداخت و مفاهیم وجودشناختی او را تعریفی دوباره کرد. این مقاله ضمن مرور آرای سرهندی درخصوص رابطه خداوند و عالم، به روش تحلیل محتوا به توضیح مرتبه وهم براساس مکتوبات وی می پردازد. سرهندی برخلاف ابن عربی-که وجود کائنات را وجودی موهوم می داند که بر ظاهرِ وجود (خداوند) نمود پیدا کرده اند و لذا جدای از خداوند نیستند- معتقد است که نمود و ثبوت عالم هر دو در مرتبه وهم واقع شده و به طریق ظلی در خارج متحقق است؛ بنابراین جدای از حق سبحانه است.
بررسی تطبیقی"عوالم غیب مطلق" از منظر ابن عربی و د لئون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
27 - 46
الوهیت و ربوبیت دو مرتبه از مراتب غیبی هستی هستند که در هستی شناسی جایگاه خاصی دارند. مقاله حاضر پژوهش تطبیقی آراء ابن عربی و د لئون در موضوع عوالم غیب مطلق است. مراد از عوالم غیب مطلق در این پژوهش، مرتبه الوهیت، به اعتبار وجه ذاتی و اسمائی، و مرتبه ربوبیت، به اعتبار وجه ذاتی، است که از منظر هستی شناسی مستقیماً با عالم عین در ارتباط نیستند. نتایج این پژوهش با خوانش آثار این دو نویسنده و شروحی که بر آن نگاشته شده جمع آوری، تحلیل و طبقه بندی شده است. مطلوب این پژوهش تبیین علت پیدایی عوالم غیب مطلق و نیز ارتباط آن ها با وحدت ذات و عوالم فروتر می باشد. نتایج ناشی از این پژوهش نشان می دهد که در رویکرد هستی شناسانه این دو متفکر الوهیت محل ظهور أسماء ذات و ربوبیت، مقام ظهور افعال هستند که هر کدام وجوه خاصی دارند. این مراتب به لحاظ وجه ذاتی، بی نیاز از خلق و به جهت وجه أسمایی، نقطه آغازین ظهور أسماء هستند. از آن جاکه الوهیت از منظر هر دو متفکر با ذات تمایز چندانی ندارد تناقض گویی در توصیف این مرتبه شایان توجه است. همچنین ربوبیت به لحاظ ذات، ظلمت و غیب مطلق و به لحاظ وجه خلقی، اعیان مظاهر خلق و غیب نسبی است. به رغم شباهت های شایان توجهی که در رویکرد دو متفکر به الوهیت و ربوبیت شده در توصیفات آن ها از این دو عالم، ترجیح رویکرد معرفت شناسانه ابن عربی بر رویکرد وجودشناسی د لئون آشکار است؛ از این رو تبیین آن ها از علت ظهور تا حدی متفاوت می شود.
مقایسه تحلیلی آرای هستی شناختی ابن عربی و عزیز نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
173 - 190
وحدت وجود، چینش مراتب هستی و انسان کامل از عمده ترین مباحث مطرح در عرفان بوده اند که همواره متفکران و صاحبان اندیشه در سنت عرفان اسلامی به آن توجه داشته اند. این نوشتار در پی آن است با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی، هستی شناسی ابن عربی و عزیز نسفی، دو عارف سنت های عرفانی اول و دوم را از دو جهت آفرینش هستی و مراتب آن ترسیم کند و طرحی منسجم از مقایسه مبانی فکری و ساختار اندیشه ایشان، میزان تأثیر پذیری نسفی از ابن عربی و نیز نظریات نوآورانه نسفی ارائه دهد. تبیین و تحلیل دیدگاه های عزیز نسفی درباره هستی آشکار می سازد که هرچند او با مبانی سنت اول آشنا بوده و از ابن عربی نیز تأثیر پذیرفته است، در موضوعات هستی شناختی باید او را از عرفای سنت دوم به شمار آورد. آرای هستی شناختی عزیز نسفی بر مبنای دیدگاه های ابن عربی و پیروان او پایه ریزی شده اند؛ اما چنانکه نسفی در دیگر مباحث عرفانی نظریات مبتکرانه ای ارائه کرده، در مباحث هستی شناختی نیز آرای تازه ای به دست داده است.
نقش هنر در تبیین وحدت وجود از طریق بررسی آثار امام خمینی(ره) و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
652 - 674
نظریه وحدت وجود که یکی از ارکان اسلامی و مهم شاخه عرفان نظری و استخوان بندی محکم این مقوله است. این موضوع از دیرباز مورد بررسی و تحلیل صاحب نظران و کارشناسان بزرگ عرفان قرارگرفته، و عارفانی چون ابن عربی که از بنیان گذاران عرفان اسلامی و نظریه پردازان عرفان نظری می باشند. همچنین مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولانا) و امام خمینی (ره) در دوره معاصر ادامه دهندگان راه این عارف بزرگ بوده و درباره وحدت وجود نظرات مهم و جدیدی ارائه داده و آن را به شکل قابل تقدیری ترسیم کرده اند. ولی هنوز این طرح جای سخن داشته و سخنان جدیدی برای علاقه مندان و جویندگان حقیقت دارد؛ وحدت وجود یعنی اینکه عالم یکی است و هرچه غیرازآن، مظاهر و تجلیلات او هستند و بدون وجود او عالم عدم است، و وجودی ندارد که این است مفهوم وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت، که از طریق رسیدن به این حقیقت، شیفتگان وادی عرفان و سالکان طریق سیروسلوک، در این سفر معنوی رهنمون به سوی حقیقتی واحد شده و آرامشی را که گمشده ره یافتگان به این وادی است دریافت کرده و با وصل به این حقیقت به توحید و اطمینان واقعی نائل می شوند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که وحدت وجود یکی از مقوله های محوری در اندیشه های مولانا و امام خمینی(ره) است. اهداف پژوهش: بررسی اهمیت هنر در تبیین وحدت وجود. بررسی اصل وحدت وجود در اندیشه های مولانا و امام خمینی(ره). سؤالات پژوهش: هنر در تبیین وحدت وجود چه نقشی می تواند داشته باشد؟ اصل وحدت وجود در اندیشه های مولانا و امام خمینی(ره) چه جایگاهی دارد؟
تحلیل عناصر واژگانی ترجمان الاشواق ابن عربی بر مبنای رویکرد زبان شناسی زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
45 - 69
زبان شناسی زیست محیطی از رویکردهای نوین در پژوهش های زبان شناختی است که از دریچه ای جدید به مطالعه درباره ارتباط بین زبان و محیط طبیعی- اجتماعیِ گویشوران آن می پردازد. به عقیده زبان شناسان زیست محیطی، محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی موجب تنوعات زبانی و به تبع آن، تفاوت های فکری و فرهنگی در یک محیط می شود. ترجمان الاشواق سروده محی الدین ابن عربی، از اندیشمندان و عارفان برجسته عرفان اسلامی، است که ترسیم کننده احساسات عاشقانه وی نسبت به نَظام، دختر شیخ مکین الدین، در سال های اقامت شاعر در مکه است. ابن عربی در این اثر، برای بیان حالات خویش و وصف ویژگی های معشوقش، از زبانی بهره می گیرد که دارای یک سری همبسته های معنایی متناسب با محیط مکه و شرایط زیست کاربران آن محیط است. ازمنظر زبان شناختی، این اثر تصویرگر یک جامعه زبانی و شبکه واژگانی ویژه است که می تواند معرّف گفتمان خاص زیست بوم شاعر و معشوق او باشد. در پژوهش حاضر، با روشی توصیفی تحلیلی و با رویکرد زبان شناسی زیست محیطی، این دایره واژگانی را براساس مؤلفه ها و شاخصه های جامعه زیستی، فکری و فرهنگی ابن عربی دسته بندی و تحلیل می کنیم. ازجمله نتایج این پژوهش، همبستگی محیط طبیعی با زبان و بالتبع فرهنگ و نحوه بینش و جهان بینی ابن عربی به عنوان یکی از کاربران آن محیط است.
تابعیت علم از معلوم و رابطه آن با شناخت واثبات وجود خدا از منظر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
11 - 31
حکیمان مسلمان و غزالی بر این باورند که عقل نظری قادر است وجود یک واجب الوجود تهی از زمان، مکان را با قطع نظر از نِسب و اضافاتی که با مخلوقات خود پیدا می کند بشناسد و درنتیجه می گویند معلوم، یعنی وجود خدا و کمالات او، تابع علم ما به وجود اوست، بدین معنا که علم ما سبب می شود به وجود خدا آگاه شویم و در این جهت تفاوتی میان شناخت ذات و اسما و صفات خدا قائل نشده اند. لیکن ابن عربی میان اثبات و شناخت اسما و صفات خدا و ذات او قائل به تفکیک شده است و می گوید ما هیچ راهی برای شناخت و اثبات ذات نداریم. گفت وگو از ذات الهی از بوالفضولی های عقل است و شناخت ما نسبت به خدا منحصراً ازطریقِ اسما و صفات او حاصل می شود و این شناخت نیز بر ظهور و تجلّی خدا در عالم متوقف است. درنتیجه، علم ما به خدا تابع معلوم است و نظریه تابعیت علم از معلوم را به شناخت خدا مرتبط می سازد و آن را مقدمه ای برای شناخت و اثبات وجود خدا قرار می دهد و، برخلافِ اهلِ نظر، اختلاف علوم از یکدیگر را به لحاظِ معلوم می داند و نه در خود علم.
تکثرگرایی و مدارا در اندیشه ابن عربی با تأکید بر فتوحات مکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
99 - 117
از نتایج ضروریِ تکثرگراییِ دینی مسئله مداراست و شخص تکثرگرا در اجرای احکامِ اجتماعی دین به سمتِ تساهل وتسامح می رود. ابن عربی در عین باور به تکثرگرایی به اجرای شریعت در تمام شئون ملتزم است. وی قائل است که اندیشه تکثرگرایی لوازمی دارد که مؤمنان و سالکان بایستی آن را بپذیرند تا درنهایت به حقیقت راه یابند. اما تکثرگراییِ حقیقی شایسته انسان کامل است و هرکس از این تکثرگرایی بهره ای متناسب با خود دارد. ابن عربی برای رسیدن به مدارا و رواداریِ سازگار با اسلام دو راه را طی می کند. یکی از این راه ها طرح گونه ای جهان بینی عرفانی است که نشان می دهد هر عقیده ای به نحوی با حقیقت مرتبط است و، پس از اجرای حدود الهی در آخرت، اسم الرحمن همه را دربرمی گیرد و راه دیگر ترسیم نوعی سلوک عملی است که با پذیرش عقاید گوناگون منطبق است. بنابراین، ابن عربی در عین حفظ احکام شریعت تلاش دارد جامعه را به سمتِ مدارا و رواداری سوق دهد.
مواجه انتقادی صوفیان با نظریه وحدت وجود ابن عربی(نقد تلقی مشهور درباره انتساب وحدت وجود به تمام صوفیه)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
199 - 222
حوزه های تخصصی:
یکی از تلقی های رایج اما نادرست درباره نظریه وحدت وجود ابن عربی، انتساب این دیدگاه به تمام صوفیان یا دست کم، صوفیان سده هفتم هـ.ق به بعد است. ابن عربی با طرح شبه فلسفی نظریه وحدت وجود منجر به انشقاق و چندپارگی کم سابقه ای بین مشایخ و سلاسل صوفیه شد تاجایی که رابطه مستحکمِ مرید و مرادی را تحت شعاع قرار داد. در بسیاری از سلاسل، پیر طریقت این نظر را توحید صمدی قرآنی دانسته و مرید آن را کفری بیّن می خواند در طریقت های کبرویه، نعمت اللهیه، رفاعیه، چشتیه، سهروردیه، شاذلیه، کبرویه و نقشبندیه و قادریه و ... پیران سرشناسی به مخالفت با نظریه وحدت وجود و موجود ابن عربی و لوازم و نتایج آن برخاستند تا جایی که حتی می توان گفت که نظریه وحدت وجود و موجود ابن عربی در تصوف، یک دیدگاه غیر مشهور است و نباید آن را به پای تمام صوفیان نوشت. جستار پیش رو با روش کتابخانه ای به بازخوانی توحید در نگاه پیرانِ سلاسل صوفیه پرداخته و برای این منظور به سراغ شاخص ترین رهبران هرکدام از این طریقت ها رفته است و نشان داده است که خیل عظیمی از رهبران و مشایخ مطرح صوفیه با نظریه وحدت وجود ابن عربی به مخالفت برخواسته یا آن را به دیدگاه های دیگری مثل وحدت شهود تاویل کرده اند.
همبستگی وجودی توحید و فناءفی الله و بقاءبالله در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
1 - 22
حوزه های تخصصی:
توحید در اصطلاح ادیان به ویژه دین اسلام و فناءفی الله و بقاءبالله در عرفان اسلامی از زوایای مختلفی قابل بررسی است. به رغم پژوهش های ارزشمندی که در این باب صورت گرفته است، جای این سؤال هست که صرف نظر از بعد معرفتی و حصولی هریک از توحید و فنا، توحید نزد موحد و فناءفی الله و بقاءبالله نزد فانی فی الله چه نسبت و رابطه ای با هم دارند؟ آیا همانطور که در بعد ذهنی و حصولی رابطه مبتنی بر تخالف درباره آن ها به نظرمی رسد در وجود سالک و موحد نیز جدای از هم و مستقل از هم معنا دارند یا این دو در وجود موحد به هم گره خورده و یکی هستند؟ تعاریف توحید و استدلالات آن، در زمره علم حصولی واقع می شوند؛ اما در معرفت حضوری به توحید، بی واسطه حد و رسم و مفاهیم، حقیقت، بنا به وسعت ظرف انسان نزد او جلوه گر خواهدشد. در این نوشتار از این امر به توحیدی شدن انسان یادشده است. از سوی دیگر، در سلوک عرفانی و رسیدن به مقام فناء فی الله و بقاء بالله نیز وجود سالک عین علم خواهدشد تا جایی که یادکردن و یا نسیان خداوند از انسان، با یادآوری انسان از خداوند یا فراموشی او وحدت خواهدداشت، زیرا در اینجا علم انسان به رب خویش و هم علم پروردگار به نفس، حضوری و عین وجود نفس است. درک این وحدت میان عبد و رب و توحیدی شدن نفس، همان ارمغان فناء فی الله و بقاءبالله است. همسانی اقسام، مسیر، دستورالعمل و امام در این دو این مدعا را تقویت می کند.
اسرار نماز از دیدگاه ابن عربی و ابن ترکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
23 - 44
حوزه های تخصصی:
در مورد اسرار نماز و تمایز بین نماز شرعی و نماز حقیقی، تألیفات زیادی از عارفان و حکیمان به جای مانده که شباهت اندکی بین آثار مستقل آن ها وجوددارد. برجسته ترین آن ها متعلق به دو عارف نامدار جهان اسلام، صائن الدین ابن ترکه و محی الدین ابن عربی است. دیدگاه های ابن ترکه در رساله اسرارالصلوه ایشان بدون ذکر احکام فقهی آمده و اسرار ارکان کمی، وضعی و قولی نماز براساس علم حروف بیان شده است. ابن عربی در باب68 و 69 از کتاب فتوحات مکیه خویش ضمن بیان فتاوای فقهی خود، به ترتیب به اسرار جزئیات طهارت و رازهای نماز پرداخته است. به طوری که غیر از تعداد اندکی از عارفان، همچون سبزواری یا امام خمینی دیگران تحت تأثیر افکار وی، آثار خود را تألیف کرده اند. ایشان با ذکر جزئی ترین دستورات شرعی به صورت وجوبی و ندبی، سرّ آن ها را نیز بیان کرده که از نظر کمی و کیفی همانند دیگر دیدگاه های وی، گوی سبقت را از دیگران ربوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای، همراه با تصحیح نسخه خطی با شیوه انتقادی می باشد. این نوشتار بر آن است که برجسته ترین نکات این دو اثر نفیس را به اختصار معرفی کرده و ضرورت رویکرد عرفان عملی را در پاسخگویی نیاز بشر به نیایش، خاطرنشان کند.
رابطه اعیان ثابته با جاودانگی ارزش های اخلاقی در فلسفه اخلاق ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
45 - 64
حوزه های تخصصی:
اخلاق و ارزش های اخلاقی در زندگی اموری بنیادی هستند و باور به مطلقیت و ثبات ارزش های اخلاقی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم در مسائل اصلی زندگی انسان ، به ویژه در جوامع مدرن دارد. یکی از عقاید گروه مطلق گرایان اخلاقی، اعتقاد به عینیت داشتن ارزش های اخلاقی است که بر اساس آن، منشأ و معیار اخلاقیات را برگرفته از حقایقی عینی، ثابت و واقعی می دانند. این مقاله به بررسی آراء "محیی الدین ابن عربی" عارف فیلسوف مآب مسلمان اندلسی، در این زمینه اختصاص دارد. بنا بر آن بر اساس قول به نظریه اسما و اعیان ثابته ابن عربی، عینیت ارزش های اخلاقی و جاودانگی و ازلی بودن آن ها امری ثابت و یقینی می باشد. از دید ابن عربی، وجودی جز خداوند نیست و خلقت چیزی جز ظهور اسما و صفات او نبوده و نخواهدبود. با توجه به نظریه اسما و اعیان ثابته، فضایل و ارزش های اخلاقی چیزی جز اسما و صفات خدا نیستند که با فیض اقدس الهی، از علم الهی در اعیان ثابته متجلی شدند و در انسان که محل ظهور جامع اسمای الهی است، به شکل اخلاق ظهو ردارند و ارزش های اخلاقی و صفاتی و افعالی، چیزی جز ظهور اسمای خداوندی و اعیان ثابته آن ها نیستند.
تحلیل و بررسی نگرش ماکیاولی درباره انسان و مقایسه آن با انسان کامل در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
149 - 154
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دیدگاه های نیکولو ماکیاولی درباره انسان مبنی بر اینکه که حقیقتی طبیعی است و باید او را از مشاهده رفتارهایش تعریف کرد با دیدگاه ابن عربی که انسان را جمیع اسماء الهی می داند که هدفش تحقق به اخلاق است، مقایسه می شود. ماکیاولی انسان را همچون یک زیست شناس تفسیرمی کند و همین نقطه عطف دیدگاه ماکیاولی است. او برخلاف پیشینیان خود و ابن عربی که انسان را در دستگاه فلسفی خود و عرفان اسلامی توصیف می کنند انسان را یک موجود مادی محض در کنش مستقیم با جامعه، دولت و سرنوشت خود می داند. برخلاف اخلاق مسیحی و انسان کامل ابن عربی، از نظر ماکیاولی، انسان مفهوم مافوق خود را ازدست داده است و همچون نیرویی در درون طبیعت و در کنش با جامعه شهر و دولت مشاهده می شود و اراده را معطوف به قدرت می داند و علاوه بر قبولی عدالت به کاربردن زور را برای اجرای عدالت در جامعه مفید می داند. درحالی که ابن عربی اراده را معطوف به علم دانسته و قوای جلالی و قهریه را در انسان مفید می داند. ازآنجاکه تحلیل و مقایسه نگرش ماکیاولی با انسان کامل ابن عربی کار جدیدی به نظرمی رسد به عنوان موضوع مورد نظر قرارگرفت و مقاله حاضر به شیوه کتابخانه ای و منتج از کتاب های اصلی و شرح ها و تفاسیر آن ها سامان یافت.
مکاشفه در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکاشفه یا معرفت شهودی از مسائل اصلی معرفت و نوعی معرفت حضوری و وجدانی است. این حقیقت عینی، بیشتر یافتنی است تا فهمیدنی. در مقایسه با معرفت علمی-فلسفی، کشف یک روش معرفتی، برتر از روش استدلالی و عقلی است. زیرا اهل کشف، کسانی هستند که حجاب ها، برای ایشان کنار رفته و حقیقت اشیاء را مشاهده می نمایند. مکان مکاشفه نزد ابن عربی، سرزمین حقیقت نام دارد. احکامی که بر حقیقت مکاشفه، مترتب است، یکی این است که کشف قابل تعریف نیست. دیگر این که زبان مکاشفه برای آنان که حقیقت مطلق را درک نکرده اند، زبانی رمزی است.
از نتایج پژوهش حاضر آن است که زمان، مکان و زبان کشف را از دیدگاه میدان دار حوزه عرفان نظری-ابن عربی- بیان می نماید. امور کشف شده در چهار بخش: الف- رویت خدا، ب- حیات ذاتی اشیاء، ج- گفتگو با ارواح و موجودات غیبی، د- تمثّل قرآن ارائه می شود. اهمیت مکاشفه و انواع آن را بیان می کند. با استناد به واقعه های ابن عربی، سندیت کشف را در اندیشه وی خاطر نشان می کند تا به بررسی فلسفه مکاشفه های ابن عربی بپردازد و این تمهیدات می تواند مقدمه ای برای سیر در عالم ماورای طبیعت، ارتباط با موجودات عالم غیب و دریافت معارف عالی انسانی باشد.
شواهد تاریخی تأثیرپذیری صورتگرایانه حافظ از ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ از جمله شاعران صورتگرای ایرانی است که باوجود وابسته نبودن به طریقت عرفانی خاصّی، هنرمندانه از مضامین و مفاهیم عرفانی در اشعارش بهره جسته است. مکتب ابن عربی نیز از حدود قرن هفتم، مکتب مسلّط بر عرفان ایرانی بوده و فضای فرهنگی جامعه را از عناصر و موضوعات عرفان نظری پر کرده است. در این مقاله برآنیم تا با استفاده از شواهد تاریخی اثبات کنیم که حافظ با مفاهیم مکتب ابن عربی آشنا بوده و به گونه ای صورتگرایانه آنها را در اشعارش به کار برده است. حلقه اتّصال حافظ با مکتب ابن عربی را می توان با غور در زندگی و آثار اشخاصی چون امین الدّین بلیّانی، خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، اوحدی مراغه ای، میرسیّدشریف جرجانی، رکن الدّین شیرازی، فخرالدّین عراقی، ابن فارض و برخی دیگر از ادیبان و عارفان وحدت وجودی و حتّی تحرّکات فرهنگی سلسله هایی نظیر آل جلایر به دست آورد. روش این پژوهش به صورت کتابخانه ای و بدین گونه است که با ارائه مدارک متنی و تاریخی ابتدا تأثیرپذیری اشخاص مذکور از مکتب ابن عربی را روشن می سازیم و سپس با تبیین تاریخی ارتباط میان آنها و حافظ، فرضیه خود را اثبات می کنیم.
خاستگاه کرامات اولیا در هستی شناسی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۶
99 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوع های اصلی در تمام تذکره ها و مناقب نامه های صوفیه، کرامات است. کرامات، پدیده ه ایی ذاتاً ناشناخته یا کمتر شناخته شده اند که از علل خفیه غیبی و فراطبیعی برخوردارند که بشر هر اندازه در علوم و فنون پیشرفت کند، نمی تواند به کشف تامّه آن علل نایل گردد. هرچند این پدیده های ناشناخته تنها در تصوّف مطرح نیستنده امّا از مهم ترین دستاویزهای قشری گرایان برای انکار صوفیان بوده اند. غفلت از بازشناسی مبانی عرفانی کرامات، بسیاری را به سمت انکار این واقعیّات سوق داده است. این حقیقت گرچه باعث ناشناخته ماندن و غیرقابل تعریف بودنِ کرامات است، امّا می توان با تکیه بر مبانی نظری عارفان، با واقعیّت عرفانی کرامات آشنا شد. عرفا عامّه مخاطبان خود را به پذیرش متعبّدانه کرامات فرامی خوانده اند امّا مبانی خود را نیز در اثبات کرامات بیان داشته اند. موطن و خاستگاه اصلی کرامات در منظومه فکری عرفا، بحث گسترده ای است ولی می توان به طور خلاصه، دو جایگاه اصلی برای آن ترسیم نمود: در عوالم و در اسماء. در این پژوهش به طور مشخص تلاش شده است این دو خاستگاه هستی شنانه کرامات ، معرفی، بررسی و تحلیل شود.
نظریه انسان کامل در مکتب ابن عربی و مولوی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
159 - 185
حوزه های تخصصی:
انسان کامل مثل اعلای الهی و آیت کبرای او است که بر صورت حق آفریده شده و کلید معرفت است. از نظر ابن عربی، انسان ثمره وجود و کمال عالم کونی و غایت حرکت وجودیه و ایجادیه است. اول است به قصد، آخر است به ایجاد. قلب انسان کامل، آیینه تجلیات ذاتیه و اسمائیه است. از نظر مولانا، کاملان، نایب حق اند در روی زمین و سایه و ظل اویند. مرآه حق و آیه تمام نمای هستی که رابطه اش با حق بی واسطه است و از این جهت روح و دل عالم است. در این تحقیق، نظرهای این دو عارف بزرگ درباره انسان کامل بررسی و درطی آن، اشتراکات و افتراقات آنها روشن شده است.
بررسی تأثیرپذیری مکتب عرفانی بانو امین از عارفان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
179 - 200
حوزه های تخصصی:
عرفان معرفتی است مبتنی بر حالتی روحانی و توصیف ناپذیر که در آن حالت، برای انسان این احساس پیش می آید که ارتباطی مستقیم و بی واسطه با وجود حق تعالی یافته است؛ این احساسات البته حالتی است روحانی، ورای وصف و حد که در طی آن عارف ذات مطلق را نه به برهان، بلکه به ذوق و وجدان درک می کند. سیّده نصرت بیگم امین مشهور به بانو امین (1265-1362ش) از جمله عارفان زن شیعه ایرانی می باشد که از همان اوان جوانی با قرآن و حکمت و عرفان آشنا بود و سرانجام به مقام اجتهاد رسید و نزد اساتید زمان بر آموزه های خود افزود؛ بانو امین در رویکرد عرفانی خود از عارفان نامی همچون ملاصدرا ، ابن عربی ، خواجه عبدالله انصاری و فیض کاشانی مفاهیم بنیادین اسفار اربعه، مراتب یقین و استعاذه، طریقت سالک و سلوک الی الله، و معرفت نفس را الهام گرفت. در این جستار ادبی، نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی میزان تأثیرپذیری بانو امین از ملاصدرا ، ابن عربی ، خواجه عبدالله انصاری و فیض کاشانی خواهند پرداخت.
نقد و بررسی خلود انسان در عذاب جهنم از منظر ابن عربی و امام خمینی
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
113 - 134
حوزه های تخصصی:
مسأله ی خلود در عذاب جهنّم یکی از پر مناقشه ترین مسائل اعتقادی مربوط به مباحث معاد است که عده ی کثیری از دانشمندان و عالمان دینی را به خود مشغول کرده و صاحب نظران فراوان در علوم مختلف را به چالش کشیده است. عارفان، فیلسوفان، متکلّمان، مفسّران و دیگر دانشمندان دینی در این مورد اظهار نظر کرده و هر یک فهم خود را بیان داشته اند. ابن عربی و امام خمینی دو عارف و متفکّر برجسته جهان اسلام معتقدند که انسان ها در جهنّم عذاب دائمی نخواهند داشت و سرانجام از عذاب نجات پیدا خواهند کرد هر چند که جایگاه ابدی آن ها جهنّم باشد. به عقیده ایشان خلود در جهنّم به معنای خلود در عذاب نیست و با آن ملازمه ندارد. انسان های گرفتار در جهنّم پس از چشیدن عذاب و قابلّیت یافتن برای درک فیض خاص الهی مشمول رحمت حضرت حق تعالی شده و از عذاب های جهنّم نجات می یابند. البته این دو متفکر بزرگ اختلافات جزئی هم در این زمینه با هم دارند. این پژوهش با روش تحلیل محتوایی گفتار این دو متفکر بزرگ ضمن تبیین و مقایسه ی این دو دیدگاه به نقد و بررسی و رد نظریه ی ایشان می پردازد.
وحدت وجود اسمائی از دیدگاه ابن عربی؛ تبیین، کارکردها و تطبیق آن با روایات
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریات بدیع ابن عربی، نظریه واحد کثیر یا احدیت کثرت است. این نظریه مرتبه الوهیت و اسماء الهی است و به این معناست که ذات واحد در عین وحدت می تواند اسماء کثیر داشته باشد. این نظریه در حقیقت تبیین وحدت وجود در دیدگاه ابن عربی است که علاوه بر بعد عرفانی آن، مطابق دیدگاه شیعه در توحید صفاتی است. واحد کثیر را می توان تقریر عرفانی عینیت ذات و صفات دانست. در این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی و استنباطی علاوه بر تبیین وحدت وجود اسمایی، به صورت مختصر به تطبیق آن با توحید صفاتی کلام می پردازیم و در نهایت مویداتی از احادیث برای این دیدگاه بیان می شود.در این مقاله ادله ابن عربی استقراء و به سبکی نو صورت بندی قیاسی می شود و با تاملات پژوهشی در احادیث متناظر نظریه و ادله ابن عربی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است که از نوآوری های مقاله محسوب می شوند.