مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
ابن عربی
حوزه های تخصصی:
در میان فیلم هایی که به موضوع "رؤیا" پرداخته اند، فیلم اینسپشن توانست اقبال چشمگیری به دست آورد. در میان اندیشمندان قرون میانه ، قبلاً ابن عربی به تفصیل به این موضوع پرداخته و در ساختاری نظام مند، این موضوع را بر اساس اندیشه هایی چالش برانگیز تبیین کرده است. آیا اساساً خط ربطی میان این اندیشه و فیلم وجود دارد؟ این مقاله بر این اساس تلاش می کند، نقاط اشتراک موجود در اینسپشن و اندیشه های ابن عربی و خط رابط میان آنها را مشخص سازد. در این مقاله، تشابهات سطحی تر، کمتر مورد توجه بوده اند و عمده مساعی بر این ایده استوار بوده است که تطابق، در لایه های عمیق تر دنبال شود. بر این مبنا، به روش توصیفی- تطبیقی، سه محور اصلی مورد توجه قرار گرفته و فیلم بر اساس این سه محور تفسیر شده است. نتایج این پژوهش را می توان در چند بخش دسته بندی کرد؛ نخست آن که ابن عربی و نولان در آثار خود، به مرزکشی های مرسوم میان رؤیا و واقعیت می تازند و تعریف جدیدی از این دو مفهوم ارائه می کنند، دیگر آن که از نظر آنها حتی دانستن علم تعبیر برای درک صحیحی از یک رؤیا کافی نیست و تشخیص جایگاه حقیقی رؤیا و واقعیت، تعیین کننده است و در آخر، آنها نشان می دهند رؤیا، درجه ای از آفرینندگی دارد که می تواند منجر به خلق در جهان ظاهر شود. حاصل نهایی این پژوهش، رابطه ای سه گانه و البته در هم تنیده است که می توان بر اساس آن معتقد شد، فیلم و اندیشه های ابن عربی پیرامون موضوع رؤیا، بر اساس تطابق نظام مندی که میان آنها برقرار است، ساختار رویکردی به این مسأله را در هم می شکنند و چارچوب های تازه ای برای نگرش به این موضوع به دست می دهند. این موضوع با تفاوت زمانی- مکانی و فرهنگی بین ابن عربی و نویسنده فیلم، امری شگفت می نماید.
ایده نجات در ابن عربی و ارتباط آن با مسئله دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
155 - 170
حوزه های تخصصی:
«دیگری» در فلسفه معاصر به عنوان مسئله ای مستقل و دارای اهمیت هستی شناختی و معرفت شناختی مطرح گردیده است و برخی اندیشمندان قرن بیستم هر یک با رویکردی خاص بدان پرداخته اند. این موضوع نزد ابن عربی به عنوان مسئله ای مستقل مطرح نبوده است؛ لکن با بررسی آرای او می توان به دیدگاهش در این زمینه دست یافت. ایده نجات و عدم خلود نزد ابن عربی معلول نگرش خاص او به سعادت، شقاوت، طاعت و معصیت است. شقاوت تنها متوجه فعل انسان است و حقیقت او را در بر نمی گیرد. نهی از گمان بد و تفتیش باطن دیگران، نوع مراوده بین انسان ها را تحت تأثیر قرار می دهد و نگاه شمول گرایانه به سعادت، تنش های حاصل از برتری طلبی های فردی- قومیِ ناشی از اندیشه انحصار نجات را به حداقل می رساند.
تحلیل فص اسماعیلی فصوص الحکم ابن عربی درباره رضایت رب از مربوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
129-148
حوزه های تخصصی:
مسئله این مقاله، تبیین دیدگاه ابن عربی درباره رضایت ربّ از مربوب، به ویژه علل رضایت خداوند از حضرت اسماعیل (ع) است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر فصّ اسماعیلی فصوص الحکم، نگارش یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که ابن عربی، صفت رضا را در حوزه انسانی برای بعضی از افراد، جزء مقامات، و برای برخی، جزء احوال می داند؛ اما صفت رضا در مورد خداوند، یک وصف الهی است و تابع صفات اوست. محور دیدگاه ابن عربی در مورد علل رضایت حق از حضرت اسماعیل (ع)، متکی بر قاعده تجلّی و معرفت ربوبی است. ایشان حضرت اسماعیل (ع) را به دلیل معرفت به این موضوع، ویژگی قابلیت و همچنین برخورداری از صفت صادق الوعد، مورد رضایت خداوند می داند. ابن عربی، از رضایت دو طرفه بین نفس های مطمئنه و خداوند نیز سخن گفته است.
معرفی و نقد کتاب فصوص الحکم و مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
فصوص الحکم اثر محی الدین ابن عربی است. در طول حدود هشت قرن پس از نگارش این اثر، نویسندگان بسیاری کوشیده اند تا با شرح و تفسیر خود، گرهی از گره های آن بگشایند. کتاب «فصوص الحکم و مکتب ابن عربی» اثر ابوالعلاء عفیفی از متأخرترین تفاسیر فصوص الحکم است که در قالب تعلیقاتی به موشکافی درباره آن می پردازد. در این مقاله می کوشیم به معرفی و نقد این کتاب با ترجمه محمّدجواد گوهری بپردازیم. کتاب حاضر به صورت «تعلیقه» بر فصوص الحکم به نگارش درآمده است؛ از این رو تمام عبارات فصوص مورد بررسی مولف قرار نگرفته است. در کتاب حاضر عفیفی کوشیده به زبانی همه فهم مباحث عرفانی و فلسفی فصوص را توضیح دهد و به حل برخی دشواری های زبانی و فکری ابن عربی برای خوانندگان غربی بپردازد که با مباحث وحدت وجود آشنایی کم تری دارند. از این رو، این کتاب می تواند در فهم مباحث پیچیده فصوص الحکم، راهگشا باشد. از دیگر نقاط برجسته و مهم این کتاب، عدم تعصب نویسنده به ابن عربی است که او را تبدیل به ناقدی منصف و داوری بی تعصب در ارزیابی فصوص کرده است. همچنین نویسنده کوشیده با تاکید و تکرار مباحث کلیدی دیدگاه ابن عربی در کتاب – از جمله وحدت وجود، رابطه عالم و خدا و مباحث مربوط به آن- به تثبیت بهتر آن ها در ذهن خواننده کمک کند._x000D_
Fusus al-Hakam is written by Muhyiddin Ibn Arabi. During the nearly eight centuries since this work was written, many writers have tried to unravel its knots with their descriptions and interpretations. The book "Fusus al-Hakam and The School of Ibn Arabi" by Abu al-'Ala Afifi is one of the most recent commentaries on Fusus al-Hakam, which was scrutinized in the form of commentaries. In this article, we try to introduce and critique this book translated by Mohammad Javad Gohari. The present book has been written as a "commentary" on Fusus al-Hakam; Therefore, not all expressions of Fusus have been studied by the author. In the present book, Afifi has tried to explain in a language understandable regarding the mystical and philosophical issues of Fusus and to solve some linguistic and intellectual difficulties of Ibn Arabi for the western readers who are less familiar with the issues of unity. Therefore, this book can be helpful in understanding the complex issues of Fusus al-Hakam. Another prominent point of this book is the author's lack of prejudice against Ibn Arabi, which has turned him into a fair critic and impartial judge in the evaluation of Fusus. The author also tries to help to better establish them in the mind of the reader by emphasizing and repeating the key topics of Ibn Arabi's view in the book, including the unity of existence, the relationship between the universe and God, and related topics.
بررسی تطبیقی و تحلیلی چیستی انسان کامل از منظر ابن عربی و امامت از منظر علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان انسان کامل از منظر مکتب ابن عربی، عنوانی کلی و جامع و دارای مصادیق متعدد است که شامل شماری از اولیاء الهی از جمله انبیاء عظام و نیز ائمه اطهار (علیهم السلام) می شود؛ و بدین رو از عنوان امامت و امام عام تر است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل مفهوم، با توصیف دیدگاه ابن عربی در مورد انسان کامل و نیز دیدگاه علامه حلی در مورد امامت، به تطبیق و تحلیل این دو نگاه پرداخته است. از منظر این پژوهش، ابن عربی معتقد است انسان کامل، جامع کمالات، خلیفه الله، برنامه جامع، مظهر اتم اسماء و صفات الهیه، و اسم اعظم الهی است، اما نص بر خلافت ظاهری ضرورتی ندارد، و رسول الله نیز بر خلافت کسی تنصیص نکرد، و عصمت نیز هر چند برای خلیفه باطنی و معنوی ضرور است، اما برای خلیفه ظاهری ضرورت ندارد، اما علامه حلی معتقد است، علم و عصمت ازبایسته های امامت است، و این دو امری خفی هستند، و کشف آن برای مردمان ناممکن است، ناگزیر علم و عصمت مقتضی وجود نص هستند.
اعیان ثابته و جایگاه آن در علم پیشین الهی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
81 - 88
حوزه های تخصصی:
«اعیان ثابته» یکی از مهمترین ارکان هستی شناسی ابن عربی است و پذیرش آن تأثیر بسزایی در نوع نگاه به مسئله علم خداوند دارد. «علم خداوند قبل از خلقت موجودات»، چالش مهمی است که دستگاههای معرفتی کلامی، فلسفی و عرفانی هرکدام بنوبه خود تلاش کرده اند که آن را تشریح و تبیین نمایند. معتزله و ابن عربی با قبول ثابتات ازلیه، سعی کرده اند این نزاع را پاسخ دهند. دیدگاه ابن عربی مخالفانی میان فلاسفه دارد و یکی از آنها ملاصدراست که در آثارش به ساختار اعیان ثابته بسیار تاخته است. اما با بررسی بیشتر و نگاه تطبیقی به این پاسخ میرسیم که ملاصدرا با طرح نگاهی نو به مسئله اعیان ثابته و بیان تقریری جدید از نگاه ابن عربی، تلاش میکند مواردی را که با دستگاه فلسفیش در تعارض است، حل کند. این تحقیق با اشاره به نکات مطرح شده، اثبات میکند که ملاصدرا دیدگاه ابن عربی در مورد اعیان ثابته را پذیرفته و میان نگاه ابن عربی و قول به ثبوت معدومات که دیدگاه معتزله است تفاوت قائل است و نگاه اول را مطابق با کشفیات و مشاهدات خویش میداند.
بازشناسی انواع دعا و کارکرد آن در رویارویی با شرور با تأکید بر آرای ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۹۴-۷۳
حوزه های تخصصی:
مسئله شر و چگونگی رویارویی با آن از بنیادی ترین اندیشه هایی بوده که در طول تاریخ، همواره خاطر بشر را به خود مشغول داشته است. در بین ادیان آسمانی، دعا یکی از ابزارهای کارگشا در رویارویی با شرور معرفی شده است. کژتابی متدینان در فهم این آموزه و گمان نادرستشان در گره گشایی همه دعاها از همه گرفتاری ها، ضرورت این پژوهش را بیش از پیش روشن می سازد. لذا پرسش اصلی این نوشتار آن است که بر پایه اندیشه های ابن عربی، گونه های دعا کدام اند و چگونه می توان با آن ها بر صدمات روحی و جسمی ناشی از شرور و بیماری ها فائق آمد یا از آن در حین گرفتاری ها به مثابه نردبانی برای تعالی روحی بهره جست؟ این پژوهش در روی آوردی توصیفی تحلیلی به آرای ابن عربی، به این نتایج دست یافت: 1. ابن عربی انواع سؤال و دعا را به سه قسم لفظی و حالی و استعدادی تقسیم می کند؛ 2. ابن عربی سؤال لفظی را به استعجالی و احتمالی و امتثالی تفصیل می دهد؛ 3. از منظر عرفانی، انسان کامل یا از هر گونه سؤالی دست می شوید یا فقط از روی امتثال سؤال می کند؛ 4. فقط با سؤال احتمالی و امتثالی می توان آسیب های ناشی از بدی ها و بیماری ها را به حداقل رساند. از کارکردهای دیگر گونه بندی دعا، کاهش نومیدی ها و فزونی امیدها و به دنبالش کاستن رنجِ آلام و ناملایمی هاست.
غیر تو هر چه هست سراب و نمایش است (بازنمایی وجوه همسانی و ناهمسانی نظرگاه مولوی و ابن عربی در باب وحدت وجود)
حوزه های تخصصی:
این جستار در بررسی وجوه همسانی و ناهمسانی دیدگاه های عرفانی ابن عربی و مولوی، تلاش کرده است بر مقوله بنیادی «وحدت وجودی» تأکید نماید. مسئله خدا محوری، استناد همه امور به خدا، فقر و احتیاج همه اشیا به او، سیطره او بر کل هستی و «فعال ما یشاء» بودن او و پیش کشیدن مبحث انسان کامل زمینه مناسبی برای بحث «وحدت وجود» که اساس همه مکاتب عرفانی است؛ فراهم می آورد. طبق اصول ابن عربی هر گونه تفارقی بین خدا و ارواح آدمیان از میان می-رود و مظاهر آفرینش به نوعی استمرار وجود الهی بشمار می-رود. در کل، نظام فکری ابن عربی با عنوان وحدت وجود در این جمله خلاصه شده «هستی آفریدگان عین هستی آفریدگار است». اما به موجب باورهای ایرانی در امر وحدت وجود، این وجود کل است که در ذات باری تعالی مستهلک می شود. در اشعار مولوی نیز می توان مقوله وحدت وجودی را یافت اما با رویکردی متفاوت از ابن عربی. مولانا تحت تأثیر اسلاف خویش از اینکه به وحدت وجود جنبه نظری و فنی بدهد پرهیز داشته و این مقوله را به عنوان یک "واقعیت شهودی" و فارغ از طول و تفصیل های آن نزد ابن عربی مطرح می کند.
عطار و ابن عربی (تأملی در شرح جامی بر قصیده ای از عطار)
در این مقاله سعی شده نسبت و ارتباط دو تن از بزرگ ترین حکیمان و عارفان حوزه اسلامی را مورد بحث و تأمل قرار دهد. از یک سو فریدالدین عطار نیشابوری که به حق یکی از سرآمدان مطلق اظهار و اکمال حضور عرفان در شعر فارسی است و دیگر شیخ محیی الدین ابن عربی که او را بزرگ ترین عارف نظری جهان اسلام می شناسند. از نظر تاریخی امکان دیدار این دو و نیز تأثیر عطار بر ابن عربی یا بالعکس مردود است؛ اما به ویژه در بحث وحدت وجود، همانندی آشکاری در متن آرای این دو بزرگ وجود دارد که در متن مقاله به آن پرداخته شده است.
نفس شناسی عرفانی در اندیشه ابن عربی در کتاب «الفتوحات المکیه» با تأکید بر حدوث یا قدم نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
7 - 36
حوزه های تخصصی:
غواصی در دریای معارف عرفانی به ویژه علم النفس عرفانی دستاوردهای شگرفی را رهاورد پژوهشگر می کند که با عنایت به توجه آنان به آموزه های وحیانی و نگاه شریعتمدارانه به مباحث و مشهودات عرفانی خویش، مباحث بدیعی از مباحث نفس را ارائه کرده اند که چه بسا بتوان گفت بسیاری از دستاوردهای خیره کننده صدرایی در مباحث نفس، ریشه در آموزه های عرفانی و شهودی دارد. یکی از مباحث مهم و چالش برانگیز نفس شناسی تبیین حدوث یا قدم نفس انسانی است که با تمرکز بر آثار به جامانده از عارفان اسلامی به ویژه ابن عربی به عنوان پیشگام عرفان نظری می توان مباحث بی بدیلی را از این کتب اصطیاد نمود و به تبیین و تشریح آن پرداخت. در این میان ابن عربی در کتاب «الفتوحات المکیه» وجود نفس را دوحیثی دانسته، چهره این سویی نفس را حادث به حدوث جسمانی و به تعبیر ادق، تعلق نفس به بدن را حادث دانسته و وجود آن سویی نفس را از نفخه الهی می داند.
نهایت تاریخ در مکتب ابن عربی با جلوه های اسمائی انبیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه اسلام به ویژه از منظر عرفانی، نمایانگر این حقیقت است که تاریخ همانند پدیده های جهان، هدفمند به سمت جامعه جهانی توحیدی در رجوع به حق تکامل می یابد. سیر آن از جنبه خلقی (اختیار انسان ها) دچار فرازونشیب و از جنبه حقی پیوسته رو به کمال است.در این پژوهش چگونگی این تحول از نگاه ابن عربی به شیوه توصیفی تحلیلی بررسی شده است. از دیدگاه او، تجلی ذات حق از وراء حجاب اسما است، خلقت با نظام آسمائی شکل گرفته و جامعه نیز تابع این نظام است. به دلیل تفاوت اسما در کلیت و جزئیت، مظاهرشان نیز متفاوت است. جامعه نیز در تکامل خویش به سوی کلی ترین اسما سیر می کند و سیردهنده اصلی آن از جنبه یلی الحقی، انبیا هستند. تشکیل مدینه فاضله از نگاه ابن عربی در صلاحیت انبیا و اوصیاء آن هاست. مهم ترین ادوار تاریخ با انبیاء اولوالعزم شکل می گیرد و هر نبی به دلیل تفاوت رتبه، جامعه را تا مظهریت اسم خود ارتقا می بخشد. پیامبر خاتم(ص) مظهر اسم جامع الله بوده است، با ختم نبوت دوران ولایت (ظهور اسرار باطنی دین) آغاز و به تدریج به خاتم ولایت و جامعه آرمانی منتهی می شود.
انحلال یا بقای ذات در تجربه عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
149 - 167
حوزه های تخصصی:
بررسی مسأله وحدت وجود از نگاه ابن عربی اهمیت خاص دارد زیرا وی عارفی است که سعی دارد به تجارب عرفانی خود وجه عقلانی دهد. نظریه وحدت وجود با اشکالات و ابهام های عدیده ای مواجه است.یکی از این ابهام ها،مساله انحلال یا عدم انحلال ذات سالک است.در عبارات ابن عربی هم شواهدی دال بر پذیرش کثرت و عدم انحلال ذات وجود دارد و هم شواهد دال بر وحدت محض و انحلال ذات. هرچند ابن عربی یکی از مراتب فنا را فنای ذات می داند اما دقت در عبارت وی نشانگر این مطلب است که مراد وی از فنا، انحلال و نیستی کامل ذات سالک نیست.ضمن اینکه به لحاظ مبانی عرفان نظری دست ما برای توجیه و فهم شواهد دال بر انحلال ذات خالی نیست و می توان این شواهد را به یکی از چهار نحو توجیه نمود.به این نحو که تعابیری که دال بر وحدت محض وانحلال ذات انسان و هر نوع کثرت دارند را بیانگر وحدت شهود بدانیم یا این عبارات را ناظر به فنای صفات سالک بدانیم یا اینکه با تحلیل معنای وجود و عدم در اندیشه ابن عربی این شواهد را تبیین کنیم و یا منشا این ناسازگاری را این بدانیم که آنگاه که شیخ کثرت را به صورت مطلق نفی می کند در حالت فنا و مکاشفه بوده و عرفا در حالت فناء از تجربه خویش به نحوی سخن می گویند که در حالت صحو و بقا همان را به نحو دیگری تعبیر می کنند.
«مهدویت» در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴
65 - 82
حوزه های تخصصی:
محور تحقیق حاضر تبیین دیدگاه ابن عربی در مسئله مهدویت است که با تکیه بر آثار او به ویژه فتوحات مکیه و مجموعه رسائل مورد واکاوی قرار گرفته است و در نتیجه به اثبات رسیده که ابن عربی آن گونه که برخی گمان برده اند، قائل به مهدویت نوعی نیست، بلکه نشانه هایی که او برای حضرت مهدیأ ذکر کرده، مطابق دیدگاه و آموزه های شیعی در مسئله مهدویت است. او مهدیأ را از عترت پیامبر,، سلاله حضرت زهرا{ و از تبار امام حسین} و والد آن جناب را امام حسن عسکری} فرزند امام نقی} معرفی نموده که حتماً روزی ظهور خواهد کرد و جهان را پس از امتلاء از جور و ستم پر از عدل و داد می کند. وی آن حضرت را بقیهاللهأ، معصوم، صاحب علم لدنی و عالم به غیب و احکام آن حضرت را عین احکام رسول خدا, دانسته و براین باور است که گوهر و حقیقت شریعت نزد حضرت مهدیأ است. هر چند در مورد خاتم الاولیاء بودن حضرت مهدیأ ظاهر سخنان ابن عربی متشتّت و متعارض به نظر می رسد، لیکن سخنان وی قابل جمع است و می توان از قرائنی که در کلمات او وجود دارد به این نتیجه رسید که او خاتم الاولیاء محمدی به طور مطلق را حضرت علی} و مهدیأ می داند.
عصمت اهل بیت(ع) از نگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
23 - 47
حوزه های تخصصی:
عصمت اهل بیت] از مسائلی است که با نگاهی مختصر به متون اسلامی قابل پذیرش و اثبات می باشد. در آیه 33 سوره مبارکه احزاب و روایات موجود در منابع روایی شیعه و اهل سنت به صراحت بر این مطلب که خداوند خواسته، هرگونه رجس و آلایش را از اهل بیت نبوت] زدوده و ایشان را از هرعیب پاک و منزه نماید اشاره شده است. باوجود این برخی از گروه های کلامی چنان که باید حقیقت این مسئله را درک نکرده و سطحی نگری و تعصب آنان سبب شده است که عصمت اهل بیت رسول خدا, را برنتابند یا کسان دیگری را بدون دلیل، در عصمت با اهل بیت] شریک پندارند. از کسانی که این مسئله مهم و اساسی را مورد تحقیق قرار داده است، عارف پر آوازه جهان اسلام، محی الدین ابن عربی است. در تحقیق حاضر افزون بر تحلیل عرفانی حقیقت عصمت، با بررسی عبارات شیخ، نشان داده شده که او نه تنها قائل به عصمت مطلقه اهل بیت] است، بلکه ایشان را عین طهارت می داند و مراد او از اهل بیت همان پنج تن آل کساء] است. همچنین به این اشکال که شیخ، عصمت را مانع از گناه نمی داند، پاسخ داده شده است.
تحلیل و بررسی پندار تعارض حوادث عصر امام سجاد(ع) با نصوص امامت در پاسخ به شبهات «فیصل نور»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸
107 - 122
حوزه های تخصصی:
روایاتی را در منابع شیعه و در برخی موارد در منابع اهل سنت می توان یافت که دلالت بر خلافت و امامت دوازده امام می کند که همه از نسل پیامبر اکرم, می باشند. این احادیث که به «نصوص امامت» شهرت یافته اند، به حدّی فراوان اند که جای هیچ تردیدی در صحّت آنها باقی نمانده و به اصطلاح به «تواتر» رسیده اند. یکی از نویسندگان معاصر وهابی به نام «فیصل نور»، در کتاب «الامامه و النص» تلاش کرده است تا با جستجو در منابع شیعه، روایاتی را که از نگاه وی در تعارض با نصوص امامت است، استخراج کرده و فقدان نصوص امامت را از آن نتیجه بگیرد. به زعم وی، تمامی نصوص امامت، وضعی و ساخته دست محدثان شیعه می باشد. در قسمتی از این کتاب که به امام سجاد} اختصاص یافته است، روایاتی که در تعارض با نصوص امامت آن حضرت پنداشته شده است، بیان گردیده و فقدان امامت آن حضرت و همچنین سایر امامان نتیجه گرفته شده است. این نوشتار با به کارگیری روش توصیفی-تحلیلی در صدد نقد این دیدگاه برآمده و با استناد به نصوص امامت و تحلیل روایات مورد استناد فیصل نور به تبیین علّت صدور چنین روایاتی پرداخته و به ادعای تعارض آنها پاسخ داده است.
بررسی دیدگاه اشاعره و ابن عربی در مسئله خلق مدام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
5 - 26
حوزه های تخصصی:
رابطه خدا و مخلوقات یکی از مهم ترین مسائلی است که همه متفکران در عالم اسلامی با آن مواجه و در صدد تبیین آن بوده اند. اندیشه «خلق جدید» از بارورترین اندیشه های ابن عربی در این زمینه است. خلق جدید که بر پایه اندیشه تجلی تکرار ناپذیر حق تعالی استوار شده، با نظریه «ذره گرایی» اشاعره در قلمرو کلام اسلامی، مشابهت دارد. ابن عربی با نظریه «خلق مدام» بیان می دارد که هیچ چیز ثابت و راکد نیست و جهان با همه وجود در تب و تاب به سر می برد و در هر لحظه، از رنگی به رنگی دیگر منتقل می شود و در نهایت به مصدر اولیه وجود واحد می رسد. ابن عربی ضمن بهره مندی از منابع قرآنی توانسته است با بیان نواقص و کاستی های نظریه اشاعره و نقد دیدگاه آنها برای نظریه خلق جدید، جایگاهی ویژه و پر اهمیت در عرفان نظری بیابد. در این مقاله ضمن تقریر نظری از مبحث خلق جدید و بیان مبانی و نتایج آن، به مقایسه آن با نظریه اشاعره به شیوه توصیفی، مقایسه ای پرداخته شده است.
بررسی و نقد تحلیل ایزوتسو پیرامون مسئله ی جبر و اختیار در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
161 - 183
حوزه های تخصصی:
« جبر و اختیار » یکی از موضوعات مهم و غامض علوم اسلامی اعم از کلام، فلسفه و عرفان می باشد که دانشمندان هر یک از علوم مذکور برای حل این مسئله، دیدگاه های متفاوتی را برگزیده اند. در این میان ایزوتسو، اسلام شناس و قرآن پژوه معاصر در تحلیل آیات ناظر بر جبر و اختیار در قرآن با بن بست مواجه گردیده و اساسا اندیشه ی قرآنی را متفاوت از منطق عقل بشری دانسته است. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی گردآوری شده ، تلاش بر آنست که منشا این نگرش ایزوتسو را جست و جو نموده و پس از یافتن مواضع او در باب جبر و اختیار طی آثار مختلف او ، تحلیل و نقدی نسبت به آن ها ارائه گردد . نتایج حاکی از آنست که اگر چه ایزوتسو در تحلیل قرآنی مسئله ی جبر و اختیار راه خطا را پیموده است اما با توجه به همگرایی و تاسی او از مبانی عرفان ابن عربی در بسیاری از موضوعات از جمله جبر و اختیار ، به نظر می رسد وی پیرو همان آموزه «امر بین الامرین» می باشد که از فحوا و نه نص سخنان ابن عربی نیز می توان همین حکم را استنباط نمود.
تفاوت ها و شباهت های مرد و زن از منظر ابن عربی (مطالعه انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۳
159 - 176
حوزه های تخصصی:
یکی از پیامدهای تحولات اجتماعی قرن اخیر، توجه به حقوق زنان و منزلت فردی و اجتماعی آنان به ویژه در مکاتب معنویت گراست. از میان اندیشمندان اسلامی، ابن عربی از منظری عرفانی _ ذوقی به توصیف جایگاه زن و بیان اشتراکات و افتراقات او با مرد پرداخته است. پرسش اصلی نوشتار حاضر آن است که وجوه اشتراک و افتراق زن با مرد در هستی شناسی عرفانی ابن عربی کدامند و چه نقدهایی به این وجوه وارد است؟ نگارنده در روی آوردی تحلیلی انتقادی به آرای ابن عربی، دیدگاه او را در دو بخش شباهت ها و تفاوت ها سامان داده است. رهاورد این تحقیق، اشتراک مرد و زن در اصل انسانیت؛ در اصل کمال و نیز در نیل به مقام قطبیت است. چه اینکه تفاوت آنها نیز در وجوهی چون: فرعیت زن نسبت به مرد در فرآیند خلقت؛ برتری مرد نسبت به زن از جهت عقلی و دینی؛ هویت فعلی مرد در کنار هویت انفعالی زن؛ کاملتر بودن شهود خداوند در زن؛ و اکملیت مرد نسبت به زن می باشد. تقریبا همه وجوه افتراقی مورد ادعای ابن عربی در خصوص مرد و زن قابل مناقشه بوده و به چالش کشیده شده است.
تقریرهای صوفیه از اسقاط تکلیف شرعی در طایفه عقلاءالمجانین با تأکید بر دیدگاه ابن عربی و عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متون عرفانی اسقاط تکالیف شرعی عقلاءالمجانین از جمله موضوعات پربسامدی است که با تقریرهای گوناگونی بیان شده است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به روشن کردن رهیافت های نظری صوفیه در رواداشت اسقاط تکالیف شرعی در عقلاءالمجانین و بازشناسی عوامل این اسقاط از نظر آن ها پرداخته است. بر این اساس مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که در انسان شناسی عرفانی صوفیه مخاطب تکالیف شرعی در عقلاءالمجانین کدام قوه است و آیا با زوال عقل متعارف، قوه دیگری در آن ها محل تکلیف شرعی می گردد؟ همچنین با توجه به برخورداری عقلاءالمجانین از نوعی عقل، آیا می توان آن ها را مانند سایر عقلا مکلّف به انجام تکالیف شرعی دانست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رهیافت اصلی صوفیه در این باب، اعتقاد به معذوریت عقلاءالمجانین به واسطه غلبه حال بر آن ها و برخورداری آن ها از حالات سُکر صوفیانه در اثر دریافت واردات غیبی است. در برخی از تقریرهای صوفیانه زوال عقل و پیرو آن سقوط تکالیف شرعی از عقلاءالمجانین موهبتی از سوی خدا برای آن ها در نظر گرفته شده است و برخی از صوفیه سکر باطنی آن ها را به منزله نماز دائم آن ها دانسته اند. هدف از این پژوهش بازشناسی علل عدم التزام عقلاءالمجانین به تکالیف شرعی از منظر صوفیه به ویژه ابن عربی و عین القضات است.
تحلیل و بررسی آرای ابن عربی از منظر دانش حصولی و حضوری با تکیه بر «فصوص الحکم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با تکیه بر فصوص الحکم به سلوک قدسی و حضوری، اتصالی و شهودی در دریافت های باطنی و تجربه های عرفانی و قلبی ابن عربی در کاربست دانش حصولی و حضوری می پردازد. علاوه بر آن اندیشه های عرفانی، اصالت موهبت و کشش در برابر تدبیر و کوشش، رهایی از امور حسی و علایق مادی به عنوان راه جزم و مطمئن برای نیل به مطلوب حقیقی در دیدگاه این عارف گران قدر مطرح می شود. ابن عربی آنچه را از انواع علوم ضروری می داند که حاصل از کشف است و معتقد است که این علم هرگز در معرض شک و شبهه نیست، درعین حال راه عقل را به شرط آن که حد خود را نگه دارد تخطئه و تحقیر نمی کند و تمام سخنشان در این است که یگانه وسیله شناخت «تعریف الهی» است. ازنظر ابن عربی عقل و علم ظاهری در محدوده صورت های ذهنی تلاش می کند و هدف اش رسیدن به ادراک است اما هدف علم نورانی؛ گشایش چشم بصیرت و ادراک ملکوت عالم و درک حقایق و رسیدن به حق است که سرچشمه حقیقی آن باطن و روح و قلب انسان کامل است. واژه های کلیدی: ابن عربی، علم حصولی و حضوری، درک باطنی، اصالت کشف و شهود.