مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
مشهد
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
235 - 254
حوزه های تخصصی:
بزه دیدگی زنان، به منزله معضلی اجتماعی، امروزه بسیار شیوع دارد؛ حال آنکه در این بین زنانی هستند که علاوه بر آسیب پذیری بالقوه، به دلیل مهاجر بودن و در اقلیت بودن نیز بیشتر بزه دیده می شوند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی انواع بزه دیدگی زنان مهاجر افغان و ایرانی در فضای شهری مشهد و بررسی عوامل اثرگذار بر بزه دیدگی آن هاست. این پژوهش به شیوه پیمایش صورت گرفته است و محققان برای بررسی تأثیر مهاجرت بر میزان بزه دیدگی زنان، جامعه آماری این پژوهش را زنان مهاجر افغان ساکن مشهد قرار داده اند و برای بررسی و مقایسه وضعیت زنان مهاجر با زنان ایرانی ساکن مشهد در شرایط یکسان، از 112 زن ایرانی در مشهد نیز به منزله گروه کنترل استفاده کرده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده شده است. پرسش نامه ها را زنان مهاجر افغان و زنان ایرانی مناطق 2، 3، 4، 5، 9، 11 مشهد تکمیل کرده اند. یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که میان ویژگی های فردی، محیطی و اقتصادی و میزان بزه دیدگی زنان مورد پژوهش رابطه معناداری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد. شایان ذکر است که مشخص شد میان سن، تحصیلات و حجاب با میزان بزه دیدگی زنان در برخی از جرایم علیه اشخاص نظیر تعرض ها، تجاوز جنسی، ربایش، هجوم و ضرب و شتم ارتباط معکوس وجود دارد، زیرا از میان افراد پژوهش شده، زنان جوان، کم حجاب، بی سواد یا ناآگاه موارد بیشتری از بزه دیدگی را در جرایم علیه اشخاص نسبت به دیگران اعلام کردند. همچنین، زنانی که به نوعی نابسامانی در خانواده داشتند، بزه دیدگی بیشتری را، چه درون خانواده و چه خارج از خانواده، تجربه کرده بودند. اشتغال زنان در مشاغل کاذب، در کارگاه های دور از شهر، در محیط های ناشناخته و غیر رسمی و فاقد نظارت و حتی کار شبانه آن ها، خود فی نفسه به منزله عاملی خطرزا بود و زنان را به ورطه قربانی شدن می کشاند. در نهایت امر نیز، مشخص شد که میان منطقه محل سکونت زنان با میزان بزه دیدگی آن ها در همه جرایم ارتباط وجود دارد.
تحلیل استراتژیک از راهبردهای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در سکونت گاه های غیررسمی با تأکید بر کارآفرینی، مطالعه موردی: محلات انصار و اروند در شهرک شهید رجایی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
405 - 427
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، ه مثابه هدف غایی برنامه های رفاه و مددکاری اجتماعی، رویکردی نوین است که بر دو رکن مهم «توسعه توانمندی های زنان سرپرست خانوار در معیشت پایدار برای خود و افراد تحت تکفلشان» و نیز «ارتقای مهارت های فردی و اجتماعی آن ها در مدیریت خانواده» استوار است و اجرای آن نیازمند به کارگیری راهبردها و سیاست های هوشمندانه و متناسب با ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کالبدی در سکونت گاه های غیررسمی است. از این رو، هدف این پژوهش، سنجش راهبردهای توانمندسازی برای قریب به 2 هزار 560 زن سرپرست خانوار در دو محله اروند و انصار واقع در یکی از سکونت گاه های پرجمعیت غیر رسمی شهر مشهد، یعنی شهرک شهید رجایی، است. روش پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در روش میدانی، مصاحبه با 14 مدیر مرتبط با حوزه اشتغال بانوان و نیز توزیع پرسش نامه بود. جامعه آماری (N) برابر با مجموع تعداد زنان سرپرست خانوار در دو محله انصار و اروند (2 هزار و 560 نفر) و حجم نمونه (n) با استفاده از فرمول کوکران با مقدار خطای 05 / 0درصد معادل 334 نفر برآورد شد که به صورت تصادفی منظم میان زنان سرپرست خانوار توزیع شده است. شیوه تجزیه و تحلیل بر اساس روش تحلیل استراتژیک کمّی (QSPM) بوده است. نتیجه این پژوهش گویای این امر است که از میان راهبردهای متنوع در توانمندسازی بانوان سرپرست خانوار در محلات انصار و اروند، «گسترش کارگاه های کسب وکار زنان» (با ضریب جذابیت 65/6)، ارتقاء انسجام اجتماعی و شبکه روابط بانوان (با ضریب جذابیت 48/6) و جذب سرمایه گذاری و ارائه تسهیلات (با ضریب جذابیت 29/6) و حمایت از خوداشتغالی زنان سرپرست خانوار (با ضریب جذابیت 17/6) بیش از دیگر استراتژی ها می تواند به توانمندسازی مؤثرتر زنان سرپرستان خانوار و قدرت یابی آن ها در تأمین معیشت پایدار و مدیریت مناسب تر خانواده های آنان کمک کند.
بررسی نقش سرمایه فرهنگی – اجتماعی بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۸
123 - 143
حوزه های تخصصی:
مشارکت در نوسازی بافت های فرسوده تحت تأثیر عوامل مختلفی است که سرمایه فرهنگی و اجتماعی مهمترین پیش نیاز آن است. پژوهش حاضر که با هدف بررسی نقش سرمایه فرهنگی - اجتماعی بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت پیرامون حرم رضوی انجام شده به دنبال پاسخ به این سؤال است که چرا علی رغم تأکید فراوان بر مشارکت در برنامه های نوسازی، این مشارکت در بافت مورد نظر ضعیف است؟ چارچوب نظری تحقیق عمدتاً مبتنی بر نظریات بوردیو، پاتنام و کلمن است. روش انجام پژوهش پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. نمونه گیری به روش خوشه ای و حجم نمونه 426 نفر از ساکنین بافت می باشد. یافته ها نشان می دهد؛ سرمایه فرهنگی و به ویژه سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنان در پروژه های نوسازی تأثیر مثبت داشته است. شاخص تعهد اجتماعی، حس همیاری و انسجام اجتماعی بیشترین تأثیر را بر کنش مشارکتی ساکنین داشته اند. علی رغم بالا بودن میزان سرمایه فرهنگی و اجتماعی در بین ساکنان و تأثیر مثبت این سرمایه ها بر کنش مشارکتی، میزان مشارکت ساکنان در پروژه های نوسازی بافت پیرامون حرم رضوی ضعیف می باشد که این امر بیشتر به مسأله اعتماد مرتبط است.
پدیدارشناسی ادراک زنان سرپرست خانوار از خود در دو عرصه خصوصی و عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
251 - 293
حوزه های تخصصی:
هویت زنان سرپرست خانوار در هر جامعه ای در قالب نقش های جنسیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرزندپروری در دو عرصه خصوصی و عمومی تعریف می شود. هدف از مطالعه حاضر، واکاوی و بازنمایی تجربه زیسته این زنان در مناسبات خویش در دو عرصه خصوصی و عمومی آنان است. این پژوهش با رویکردی پدیدار شناسی انجام شد. میدان پژوهش، شهر مشهد و شرکت کنندگان زنان سرپرست خانوار در تابستان 1400بودند که با روش هدفمند از نوع ملاکی و با بیشینه پراکنش انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شد و در اتمام 21مورد با اشباع نظری به پایان رسید. تحلیل روایت مشارکت کنندگان با روش کلایزی و نرم افزار MAXQDA نسخه 12 انجام شد. مرور مصاحبه ها، چهار مضمون اصلی نقش های خانوادگی، اجتماعی، ویژگی های زنانه و ارتقاء خودپنداره را آشکار ساخت. در ادراک زنان سرپرست خانوار، عرصه خصوصی، قلمروی خاص آنان محسوب می شود که با مضمون مراقبت و زنانگی گره خورده است. در این عرصه، مضامین خانه داری، رسیدگی به فرزندان و امور خانه پررنگ است. در عرصه عمومی این گونه زنان، به فعالیت های اقتصادی مشغولند. ناتوانی های مالی، شناختی، جسمی و عملکردی در این حوزه شناخته ترین عوامل تأثیر گذار در حضور کم رنگ تر آنان در فعالیت های عمومی است. پاردایم هایی ادراکی در این گونه از زنان از خود وجود دارد که می تواند موضوع تفکر و پژوهش در عرصه جنسیت، زنانگی و سرپرستی خانوار باشد.
پدیدارشناسی همسرگزینی دختران جوان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
49 - 71
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه ای برای گزینش همسر، بنا بر شرایط و مقتضیات آن جامعه، معیار ها و هنجارهایی وجود دارد. به بیان دیگر، همسرگزینی امری اجتماعی و تا حد زیادی تحت تأثیر ارزش های غالب در جامعه است. بیشتر تحقیقات انجام شده در این حوزه از استراتژی های قیاسی و روش های کمّی برای بررسی این پدیده بهره برده اند؛ در صورتی که این پدیده در تجربه زیسته عاملان اجتماعی ابعاد ذهنی و مصادیق عینی متنوع و در عین حال پیچیده ای دارد. بر این اساس، در مطالعه حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدار شناختی به بررسی و بازسازی معنایی همسرگزینی به منزله پدیده ای اجتماعی در میان زنان جوان پرداخته شود. این بررسی پدیدارشناسانه با مشارکت پانزده دختر جوان متأهل در شهر مشهد، که به صورت هدفمند گزینش شده بودند، انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که به طور کلی سه الگوی غالب برای گزینش همسر وجود دارد که عبارت اند از: سبک مبتنی بر الگوهای سنتی، سبک مبتنی بر تعاملات دوستانه، سبک بینابینی (تعاملات دوستانه تحت نظارت خانواده). همچنین، معیارسازی، کنترل معیار، انطباق یابی، پذیرش و گزینش نهایی بیانگر ابعاد اصلی و مشترک فرایند گزینش همسر از سوی مشارکت کنندگان در تحقیق بوده است.
رتبه بندی پروژه های سرمایه گذاری ساخت وساز شهر مشهد و بررسی مشکلات آنان به ویژه بافت فرسوده اطراف حرم مطهر (به کمک روش خاکستری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازسازی بافت پیرامونی حرم مطهر، در شهر مشهد، سال هاست که به علت حضور میلیونی زائران در این شهر، به یکی از موضوعات اصلی شهر مشهد، تبدیل شده است. یکی از مشکلات مهم در این زمینه، جذب سرمایه گذار برای اجرای پروژه های تعریف شده در این طرح است. این پژوهش به دنبال ارائه تحلیلی از رفتار سرمایه گذار در سطح اقتصاد خرد است و علل عدم تمایل سرمایه گذاران به مشارکت در این پروژه ها و مشکلات سرمایه گذاری در این بافت، بررسی می شود. انتخاب شاخص ترین مشکلات سرمایه گذاران در پروژه های اطراف حرم، با مصاحبه با کارشناسان طرح نوسازی، انجام شده و سپس طی پرسشنامه ای که از حدود 60 سرمایه گذار این منطقه تکمیل گردید، به واکاوی این علل پرداخته شد و سعی گردید تا اولویت سرمایه گذاران جهت سرمایه گذاری، مشخص شود. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از روش «رتبه بندی خاکستری» استفاده گردید. نتایج نشان داد که سرمایه گذاران، انتخاب گزینه های ساخت وساز در پروژه های «مسکونی» و سپس «تجاری» را در سایر نقاط شهر مشهد، به پروژه های «تجاری-اقامتی اطراف حرم»، ترجیح داده اند؛ و ترتیب انتخاب آنان عبارت است از: (1) پروژه های مسکونی؛ (2) پروژه های تجاری؛ (3) پروژه های تجاری-اقامتی اطراف حرم و (4) پروژه های گردشگری و تفریحی. براساس فراوانی، مهم ترین مشکلات در پروژه های مسکونی؛ جابه جایی مدیران و کارکنان مسئول و عدم ثبات در پُست های واگذار شده به افراد در ادارات، در پروژه های تجاری؛ طولانی بودن فرایند قضایی و عدم تعامل کارآمد دستگاه های اجرایی، در پروژه های اطراف حرم؛ اخذ عوارض بالای شهرداری برای پروانه و عدم همکاری مالکین برای تملک و در پروژه های گردشگری؛ مشکلات مربوط به تغییر کاربری، می باشد.
بررسی سیر تحولات و تغییرات سازمان فضایی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۳
26 - 37
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد به عنوان یکی از شهرهای تاریخی ایران، در قرن 3 هجری قمری در حاشیه روستای طوس و تابران پدیدار گشت. توسعه و گسترش شهر مشهد در طول تاریخ همواره به مرکزیت حرم مطهر امام رضا (ع) بوده است. در واقع حرم به عنوان هسته و مرکز شهر نقشی تعیین کننده جهت چگونه شکل گیری سازمان فضایی شهر را داشته است. این پژوهش با دیدگاه کل نگر به شهر از منظر تحولات سازمان فضایی، قصد داشته که به بررسی تاریخی-تحلیلی چگونگی تغییرات شالوده کلی شهر مشهد بپردازد و پیامد های آن را در از بین رفتن اجتماع هویت مند شهری در ارکان سازمان فضایی شامل : مرکز، ساختار، محلات و قلمرو شهری، مورد بررسی قرار می دهد. در نگاه کل نگر، شهر نظامی منسجم از اجزای مرتبط با هم است که هر جزء نقشی بر عده داشته و همه در راستای تحقق هدفی واحد نقش خود را ایفا می کنند. با توجه به مطالعات کتابخانه ای و بررسی تحولات تحلیلی صورت گرفته در پژوهش، به نظر می رسد تحولات سازمان فضایی شهر مشهد از دوران صفوی تا به امروز، به خصوص در نیم قرن اخیر پیامدهای مخربی مانند از بین رفتن بافت منسجم شهر مشهد در مرکز و توسعه لجام گسیخته و بی مرزی در قلمرو شهری را به دنبال داشته است. مداخلاتی که به واسطه طرح های توسعه شهری و توسعه مرکز مذهبی به مثابه عنصر قدرتمند، موجبات تخریب اجتماع و بافت هویت مند ساکنان قدیمی مشهد و مهیا کردن آن برای زائر به جای مجاور شده است.
توسعه به شرق، راه حل مدیریت شهری مشهد برای بازگرداندن حرم مطهر به مرکزیت؟!(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
75 - 78
حوزه های تخصصی:
توسعه شهر مشهد به لحاظ شکلی و جغرافیایی بنابر دلایل گوناگون به سمت شمال غرب بوده است. به طوری که در حال حاضر شهر دارای کشیدگی شمال غربی - جنوب شرقی است. مدیریت شهری مشهد در دوره اخیر - به دلایل معلوم و غیرمعلوم - به دنبال توسعه تحمیلی شهر به سمت شرق بوده است. از جمله دلایل مطرح شده برای این تصمیم کلان در سازمان فضایی شهر، خارج شدن حرم از مرکزیت و به حاشیه رفتن آن ذکر شده است. این یادداشت با تبیین مفهوم مرکزیت، رویکرد مدیریت شهری مشهد در اتخاذ این گونه تصمیمات کلان شهری را مورد نقد قرار داده، چرا که به دلیل فقدان نگاه تخصصی، فهم مدیران از مفهوم «مرکز»، به امری سطحی چون «وسط بودن» در شهر تقلیل یافته است و با توسعه شهر به سمت جنوب شرقی قصد بازگرداندن حرم مطهر به مرکز (وسط) شهر را دارد. این در حالی است که اساساً «مرکز» فراتر از جایگاهش در سازمان فضایی شهر، دارای مفهومی ذهنی و مجرد است. هر چند فرصت پیش روی این رویکرد مدیریت شهری را می توان حرکت در راستای ارتقای عدالت در ابعاد گوناگون آن همچون عدالت فضایی، اقتصادی، توجه به مناطق حاشیه ای و... دانست، اما هرگونه برنامه ریزی، طراحی و مداخله در مقیاس شهر مستلزم بررسی های تخصصی و نگاهی کل نگر به شهر است، در غیر این صورت محکوم به شکست خواهد بود و نتیجه ای جز هدررفتن منابع نخواهد داشت.
تحولات سیاسی و اجتماعی مشهد در دوره حکومت ملک محمود سیستانی(1134- 1139ه.ق)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ملک محمود سیستانی که همزمان با حمله افاغنه به اصفهان بر مناطق تون و طبس حکومت می کرد، موفق شد تا با سقوط اصفهان صفویه، بر شهر مشهد و بخش های زیادی از خراسان حدود چهار سال مسلط شود. وی در بدو امر با سرکوب مخالفان در مشهد محیط امنِ توام با رعب و وحشت ایجاد کرد. در ادامه به دیگر شهرهای خراسان حمله برده و با تاجگذاری و ضرب سکه مساله ای دیگر در شرق کشور پدید آورد. در سایه این اقتدار خطر ابدالیان و ازبکان که مدتها شهر و منطقه را تهدید می کرد، رفع گردید. دست اندازی ملک محمود به اموال حرم رضوی و تغییر تولیت و همچنین برخوردهای او با رعایا و اخذ مالیات های سنگین موجبات فراهم آمدن نارضایتی عمومی شد. شاه طهماسب دوم سرانجام به کمک نادرقلی افشار مشهد را محاصره و ملک محمود دستگیر و مقتول گردید. آنچه در این تحقیق در پی آن هستیم این است که به این سؤال پاسخ داده شود که اوضاع سیاسی و اجتماعی مشهد قبل و بعد از تسلط ملک محمود چگونه بوده است؟ این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر منابع و پژوهش ها، زمینه های حضور ملک محمود در مشهد را مورد بررسی قرار داده و سلوک وی با شهروندان و اثرات این دوره در امنیت داخلی و دفع حملات خارجی را تحلیل و تشریح کند.
تعیین پیشران های فرهنگی و اجتماعی در جذب طبقۀ خلاق و سرمایه گذار در کلان شهرهای ایران؛ نمونۀ موردی: مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
1 - 25
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل اصلی افزایش درآمد و اشتغال به عنوان مهم ترین رکن شهرهای زیست پذیر، جذب طبقه خلاق و سرمایه گذار است. اجرای طرح های مبتکرانه و انجام سرمایه گذاری های اساسی و همراستا با توسعه پایدار به شرایط و زمینه های متعددی نیازمند است که یکی از مهم ترین آن ها، فراهم بودن زمینه های فرهنگی و اجتماعی است؛ اما تاکنون این زمینه و مقولات، کمتر در کانون توجه قرار داشته است. به همین منظور، در این بررسی تلاش شد تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، نقش و جایگاه فرهنگ و زمینه های اجتماعی در جذب سرمایه گذاران به شهر مشهد، مورد توجه قرار گیرد. به این منظور، عمدتاً به پیشران های اصلی این حوزه تأکید شد. برای دسترسی به این هدف، اطلاعات مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و میدانی گردآوری شد. در بخش میدانی، نمونه پژوهش شامل 30 نفر از افراد واجد شرایط در این حوزه بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار میک مک بهره داری شد. نتایج نشان داد که درمجموع سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، قوانین و مقررات، تعداد خارجیان مقیم، فناوری اطلاعات و ارتباطات، تأمین مالی مناسب، مقاصد پروازی و خطوط هوایی فعال، نرخ اختراع و ابداع، سطح سواد و آموزش، سیستم ارزشیابی عملکرد و پاداش، سیاست های مالی، نظام های مالی منعطف، تبادلات علمی و فنی و نحوه تعامل بین دانشگاه و صنعت، نقش کلیدی در جذب طبقه خلاق و سرمایه گذار و افزایش سرمایه گذاری های هدف مند در شهر مشهد دارند.
تحلیلی بر زیست پذیری شهری براساس شاخص زیست محیطی (مطالعۀ موردی: کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش تحلیل زیست پذیری شهری کلانشهر مشهد به لحاظ زیست محیطی می باشد.روش: روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه آماری این پژوهش جمعیت 2766258 نفری کلانشهر مشهد در سال 1390 می باشد و حجم نمونه برای پرسشنامه 402 نفر تعیین گردید.یافته ها: برای بررسی زیست پذیری شهری به لحاظ زیست محیطی، شاخص های عینی و شاخص ذهنی (پرسشنامه) مورد تحلیل قرار گرفته اند. با استفاده از مدل آنتروپی ابتدا وزن هر کدام از شاخص ها تعیین گردید که وزن آنها به این شرح می باشد: منواکسید کرین= 0.0035، ذرات معلق= 0.5974 دی اکسید گوگرد = 0.0122، دی اکسید نیتروژن = 0.019، آلاینده ازن = 0.0162، کیفیت هوا = 0.0038، فضای سبز = 0.2515، آلودگی صوتی = 0.0394، تولید زباله = 0.0534، شاخص ذهنی = 0.0029.نتیجه گیری: منطقه 9 کلانشهر مشهد، بهترین منطقه از نظر شاخص زیست محیطی می باشد. پس از منطقه 9، مناطق 7 و 8 به لحاظ زیست محیطی دارای بهترین شرایط می باشند. بدترین منطقه هم به لحاظ زیست محیطی، به ترتیب مناطق 1، 2 و 6 می باشد.
تحلیل عوامل تأثیرگذار در طراحی عناصر فضاهای شهری دوستدار کودک با بهره گیری از نقاشی کودکان (نمونۀ موردی: پارک ها و زمین های بازی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
183 - 214
حوزه های تخصصی:
تا سال 2025، 60 درصد از کودکان در شهرها زندگی خواهند کرد و این گروه برای رشد سالم و تحرک کافی، نیازمند محیطی سالم و ایمن هستند؛ اما مشکل این است که در اغلب شهرهای ایران چنین شرایطی فراهم نشده است. در این بررسی با روش پیمایشی مقطعی و بهره گیری از نقاشی، فضاهای سبز و بازی کودکان در مشهد، مورد ارزیابی قرارگرفت. به این منظور، نمونه ای به حجم 120 نفر از کودکان انتخاب شدند که بین 6 تا 15 سال سن داشتند. از کودکان درخواست شد عناصر مورد نیاز در پارک ها و زمین های بازی را در نقاشی خود ترسیم کنند. نقاشی های ترسیم شده، به روش تحلیل محتوا و مطابق پنج بُعد اساسی فیزیکی، ادراکی، شناختی، عاطفی و اجتماعی که براساس مصاحبه اکتشافی با 30 نفر از کارشناسان بومی سازی شده بود، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بُعد فیزیکی در بین سایر ابعاد، جایگاه مهم تری را به خود اختصاص می دهد. علاوه بر آن، رشد کودکان به صورت مرحله ای اتفاق می افتد و ترجیحات آن ها با توجه به مرحله رشد، کاملاً متفاوت است. مطابق با یافته های این مطالعه، تا 9 سالگی کودکان به عناصر ادراکی توجه داشته و در 9 سالگی، به توسعه مهارت های شناختی تأکید دارند و در 13 سالگی و بیشتر، ابعاد عاطفی و اجتماعی، جایگاه بالاتری را به خود اختصاص می دهند. براین اساس، در صورت وجود این المان ها در پارک های شهری، هم سلامت و آمادگی جسمانی کودکان تأمین خواهد شد و هم با حضور بیشتر کودکان در فضاهای شهری، سرزندگی، امنیت و اقبال بزرگسالان به این فضاها بیشتر خواهد شد.
پایدارسازی اجتماعی - کالبدی پیراشهر مشهد با رویکرد توانمندسازی اجتماعات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد فزاینده شهرنشینی همراه با گسترش فضای پیراشهری در کلان شهرهای ایران از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیریت های رسمی شهر و مدیران ملی است. از سوی دیگر ساماندهی ساکنین بافت های ناکارآمد در فضاهای پیراشهری با محوریت مشارکت همه جانبه آنان مبتنی بر توانمندسازی اجتماعات محلی، یکی از روش های برون رفت از ناپایداری اجتماعی-کالبدی فضای پیراشهری در کلان شهرها بشمار می رود. هدف این پژوهش سنجش میزان تأثیرگذاری توانمندسازی اجتماعات محلی و ساکنین بافت های ناکارآمد کلان شهر مشهد در پایداری اجتماعی-کالبدی شهرک شهید باهنر از منظر مشارکت پذیری مردمی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی و ابزار گردآوری داده ها علاوه بر پرسشنامه، مشاهدات عینی و کشفیات حقیقی پژوهشگر می باشد. داده های پژوهش نیز با استفاده از آزمون t تک متغیره، ANOVA و همبستگی پیرسون آزمون شدند. جامعه آماری پژوهش شامل 33937 نفر ساکنین شهرک شهید باهنر است. به منظور گردآوری داده ها، از روش نمونه گیری تصادفی، از 379 نفر از ساکنین نظرسنجی به عمل آمده است. نتایج وجود رابطه معنادار بین متغیرها را ثابت نموده و تأثیر متغیر توانمندسازی و پایداری را تائید می نماید. همچنین با توجه به بتای استاندارد به دست آمده سهم و نقش اعتماد اجتماعی در تبیین متغیرهای پایداری بسیار بیشتر از سایر متغیرهای توانمندسازی می باشد. درنتیجه یکی از ابزارهای مدیریت شهری برای ایجاد پایداری اجتماعی و کالبدی فضاهای پیراشهری، توانمندسازی ساکنین این فضاها می باشد.
ارزیابی مدیریتی گونه های گیاهان دارویی در طراحی فضای با حفظ رویکرد حفظ محیط زیست در شهرداری مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
86 - 102
حوزه های تخصصی:
افزایش ترسیب کربن خاک علاوه بر افزایش بیوماس گیاهی، تولید و بهبود حاصلخیزی اراضی، در توسعه فضای سبز و مدیریت منظر نیز نقش مفیدی دارد. در این تحقیق به منظور ارزیابی پروژه ترسیب کربن مناطق مشهد، بر اساس نمونه برداری از عمق های 15-0 سانتیمتر خاک، صفات فیزیک و شیمایی خاک و صفات گیاه بر اساس اندازه گیری های میدانی و آزمایشگاهی محاسبه شد. در مرحله بعد، با نمونه برداری از اندام های هوایی و زیرزمینی گیاهان و نیز لاشبرگ، مقادیر وزن کربن بیوماس هوایی، وزن کربن بیوماس ریشه ای و وزن کربن لاشبرگ در آزمایشگاه آب و خاک تعیین گردید. در نهایت نیز با مجموع مقادیر ترسیب کربن خاک، گیاه و لاشبرگ، مقدار ترسیب کربن هر کاربری در واحد گرم بر متربع مشخص شد. پس از طی این مراحل، بانک داده ها در نرم افزارهای EXCEL و SPSS تهیه شد. داده های پژوهش شامل آمار توصیفی و تجزیه واریانس و مقایسه میانگین های صفات می باشد. در مقایسه کاربری ها مشخص شد که پارامترهای فیزیکی و شیمیایی در سطح اطمینان 95 درصد دارای اختلاف معنی دار هستند. این نتایج نشان می دهد که خصوصیات خاک هر چهار کاربری از هم متفاوت می باشد که می تواند مرتبط با نحوه مدیریت و بهره برداری از اراضی باشد. کاربری گل محمدی علاوه بر قابلیت بالای ترسیب کربن، در توسعه فضای سبز نیز از کارایی قابل قبول برخوردار می باشد.
ارزیابی طرح تجدیدحیات شهری محدوده مرکزی شهر مشهد با تأکید بر کاهش اثرات زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد ازجمله شهرهای کشور است که بر روی پهنه های لرزه خیز کشور شکل گرفته است که دارای بافت های ناکارآمد نیز می باشد. برای حل مشکل ناکارآمدی این بافت برنامه ای به نام برنامه تجدیدحیات شهری محدوده مرکزی شهر مشهد تدوین گردیده است. در این مقاله قصد بر آن است تا برنامه تجدیدحیات شهری محدوده مرکزی شهر مشهد، از منظر آسیب پذیری در برابر زلزله مورد ارزیابی قرار گیرد و پیشنهاد هایی جهت رفع مشکلات آن بیان شود. برای نیل به این هدف با توجه به شرایط موجود و منابع در دسترس، مدل RADIUS برای این ارزیابی انتخاب شد. این مدل به منظور محاسبه توزیع شدت لرزه، آسیب به ساختمان ها، تعداد تلفات، و صدمه به خطوط لوله و تأسیسات استفاده می شود و برای هدف ارزیابی آسیب پذیری در محدوده یک شهر مناسب است. براساس نتایج بدست آمده از اجرای مدل RADIUS، میزان تلفات انسانی معادل 2944 نفر جراحت خفیف، 1052 نفر جراحت شدید و 295 کشته خواهد بود. این تلفات ناشی از آسیب به 140 ساختمان است. عمده خسارات بیشتر در حاشیه خیابان های اصلی منتهی به حرم خواهد بود. درهمین راستا تمهیداتی جهت کاهش این میزان تلفات و خسارات نیز پیشنهاد شد که مهم ترین آن ها ارائه تسهیلات مالی به ساکنین جهت مقاوم سازی منازل و باقی ماندن در محدوده، کاهش تراکم های ساختمانی و جمعیتی، بهره گیری از نظرات ساکنین، شاغلین و زائرین جهت افزایش خوانایی محدوده و شناخت گروه های مختلف زائر و نیازهای مشترک و متفاوت آن ها جهت امدادرسانی مناسب پس از زلزله می باشند. همچنین نتایج نشان می دهد در صورت عدم اجرای برنامه در صورت بروز زلزله میزان تلفات به طرز قابل توجهی افزایش خواهد داشت که این موضوع لزوم اجرای برنامه تجدید حیات شهری محدوده به گونه ای که میزان خسارات ناشی از زلزله را به حداقل ممکن برساند را نشان می دهد.
کنکاشی پیرامون ذهنیت مدیران نسبت به بازدارنده های پدیده فراموشی سازمانی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
73 - 109
حوزه های تخصصی:
یادگیری سازمانی، اغلب به فرایندهای فراموشی سازمانی وابسته است؛ یعنی سازمان هایی که در خود قصد ایجاد تغییر دارند اغلب باید دانش قدیمی را فراموش کنند که در گذشته، آن ها را محدود کرده است و در این زمینه الگویابی ذهنی کمک کننده خواهد بود. از این رو هدف پژوهش حاضر، برطرف کردن موانع فراموشی دانش ناکارآمد و رویه های قدیمی در سازمان های دولتی است تا بدان طریق سازمان ها بتوانند زمینه را برای القای نوآوری، فرصت های جدید، تجدید روال سازمانی و تصمیم گیری آماده کنند. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی-توسعه ای است و راهبرد آن ذهنیت شناسی (روش شناسی پژوهش کیو) است. برای جمع آوری فضای گفتمان مصاحبه با 6 نفر از مدیران سازمان های دولتی انجام شد و از اسناد و مدارک کتابخانه ای (مبانی نظری) نیز استفاده شد. مشارکت کنندگان در مرتّب سازی کیو، مدیران سازمان های دولتی شهر مشهد بودند که از این میان 30 نفر به روش غیر تصادفی هدفمند انتخاب شده و 20 نفر حاضر به همکاری شدند. یافته های پژوهش هفت نوع الگوی بلوغ سازمانی ضعیف، حافظه سازمانی ضعیف، تمایل به رکود و عدم چابکی سازمان، دلبستگی به گذشته و ظرفیت جذب پایین، ضعف در سرمایه انسانی، مقاومت در برابر یادگیری زدایی و عدم وجود تفکّر خلاق در سازمان را به عنوان عوامل بازدارنده فراموشی سازمانی از دیدگاه مدیران سازمان های دولتی شهر مشهد نشان می دهد. در این راستا، بلوغ سازمانی ضعیف، ذهنیت غالب شناسایی شده است که به دلیل نبود فرهنگ تغییر، تخصص و دانش کارکنان، عدم حمایت های مدیریت ارشد سازمان و عدم ارزیابی عملکردهای درست مانع مهمی در مسیر فراموشی سازمانی است.
سنجش موانع استقرار مدیریت هماهنگ شهری در کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
۹۸-۷۷
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به «تبیین موانع تحقق نظام مدیریت هماهنگ شهری در کلانشهر مشهد و سنجش وزن و میزان اثرگذاری هر مانع در تحقق نظام فوق الذکر» پرداخته که در سایه تکثر و واگرایی کنشگران و در غیاب یک چارچوب نهادی واجد صلاحیتِ برنامه ریز و سیاست گذار پدیدار شده است. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از حیث چارچوب، توصیفی- تحلیلی است که با روش دلفی و در قالب مصاحبه های ساخت نیافته، نظرات 38 نفر از مدیران و خبرگان مدیریت شهری دریافت و مورد تحلیل قرار گرفته و سپس داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آنوا[1] در نرم افزار اِس پی اِس اِس[2] و نیز روش تحلیل اثرات متقاطع به عنوان یکی از تکنیک های آینده نگاری، با استفاده از نرم افزار میک مَک[3] مورد بررسی و ارزیابی واقع شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد موانع مربوط به «قوانین و برنامه ها» متأثر از مسائل و مشکلات کلان نظام برنامه ریزی و اجرایی کشور به عنوان کلیدی ترین عامل، نقش برجسته ای در ممانعت از تحقق مدیریت هماهنگ مشهد داشته و سبب شده تا ماهیت نظام برنامه ریزی و اداری- اجراییِ بخشی و عمودی و نبود مکانیزم ها و روابط افقی لازم به مانع اصلی تحقق نظام مدیریت هماهنگ این تبدیل شود. [1] ANOVA [2] SPSS [3] MIC MAC
بازطراحی مدل ارتقا تحقق پذیری پروژه های خردمقیاس مشارکتی، نمونه مورد مطالعه: پروژه محله ما شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
83 - 98
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییرات عمده ای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشته ای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرح های توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آن قدر زیاد شده است که برنامه ریز در نقش تسهیل گر و وکیل مردم، آنها را با حقوق خود آشنا می کند. پژوهش پیش رو با هدف مطالعه موانع و چالش ها و عوامل مؤثر بر تحقق پذیری طرح های کوچک مقیاس (واحد همسایگی) در شهر مشهد با تأکید بر مشارکت مردمی، با رویکرد کیفی و روش داده مبنا از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته انجام شده است. جامعه آماری شامل سه گروه از ذی نفعانِ (مردم، مدیریت شهری و تیم های تسهیل گر) این پروژه ها (موسوم به محله ما) بوده است. نمونه گیری به روش نظری و تا مرحله اشباع ادامه داشت. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (از نوع تحلیل مضمون) و با رویکرد تلخیصی و نرم افزار MAXQDA نسخه 2018، صورت گرفت. با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری، مفاهیم اساسی در تحقق پذیری پروژه های هدف مشخص شدند. نتایج نشان داد مدیریت شهری، تسهیل گران و مردم به عنوان سه رکن اساسی در فرایند تحقق پذیری پروژه، در هریک از گام های فرایند طراحی از نیازسنجی تا ارزیابی پس از اجرا، مسائلی را ایجاد می کنند. در مرحله پیش از اجرا، تغییر رویکردهای طراحی و برنامه ریزی با تغییر در بدنه مدیریت شهری و عدم توانمندی تسهیل گران در ارائه طرحی تحقق پذیر به شهرداری و همچنین ذهنیت منفی مردم نسبت به ارگان های دولتی، چالش هایی را به همراه دارد. در مرحله اجرا، مدیریت شهری با عدم تخصیص اعتبارات کافی و فقدان همکاری مؤثر بین سازمانی منجر به عدم اجرای نیازهای واقعی مردم و به تبع آن افزایش نارضایتی آنان می گردد. کیفیت مشارکت واقعی و مسئولانه شهروندان و شفاف سازی نحوه رسیدن به گزینه ها و اولویت بندی در تناسب با نیازهای مردم توسط تیم تسهیل گر از چالش های این گام است که پس از اجرای طرح به دلیل ناملموس بودن نتایج زودبازده، می تواند منجر به بی نتیجه بودن آن از نظر مردم گردد.
شناسایی و اولویت بندی سیاست ها و رویکردهای موثر در کنترل و ساماندهی پدیده زباله گردی (نمونه موردی، کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یافته های تجربی نشانگر آن است که زباله گردی یکی از خطرناک ترین و غیرانسانی ترین فعالیت ها محسوب می شود. به همین منظور، راهکارهای متعددی در این زمینه مطرح و بعضا به کارگرفته شده است. ولی به دلیل این که ارزیابی دقیقی در این زمینه انجام نشده، هنوز هم در مناطق و شهرهای مختلف، انواعی از این روش ها، به شیوه آزمون و خطا مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیق حاضر به روش توصیفی و تحلیلی تلاش می کند این سیاست ها و رویکردها را اولویت بندی نماید. بنابراین، ابتدا روندهای کنونی شناسایی شده و با استفاده از نقطه نظرات کارشناسان، اولویت و جایگاه آنها در بین سایرین مشخص گردیده است. داده های اصلی از نمونه ای به حجم 30 نفر از خبرگان این حوزه، گردآوری و مطابق نظر همین افراد، وزن دهی و امتیازدهی شد. داده های مورد نیاز با پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. پرسشنامه مورد استفاده، به لحاظ روایی توسط صاحب نظران همین حوزه و پایایی آن بر اساس مدل آلفای کرونباخ (83/0) تعیین اعتبار شد. همچنین داده های گردآمده با استفاده از مدل سوارا تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در میان سیاست های تدابیر اجتماعی، اقدامات انتظامی، برنامه های وضعی و رویکردهای کنترلی-حذفی، مورد اخیر جایگاه بالاتری را به خود اختصاص می دهد. وضعیت راهبردهای مطرح در هر یک از این سیاست ها نیز نشان داد که توجه به طرف تقاضا بیش از رویکردهای عرضه نگر، در کنترل و ساماندهی زباله گردی اثربخش است.
اولویت بندی واگذاری وظایف و تکالیف به مدیریتهای محله ای (شورای اجتماعی محلات مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۱۵۲-۱۳۵
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ابتدا وظایف و تکالیف شهرداری ها بر حسب حاکمیتی یا تصدی گری تفکیک شدند و سپس از میان 25 وظیفه عمده تصدی گری غیر تجاری با کمک تلفیق فرایند تحلیل سلسه مراتبی و تکنیک تاپسیس، 8 اولویت اصلی برای واگذاری احصا شد. برای انجام این کار 8 معیار مختلف تعریف گردیدند که عبارتند از: مقاومت درونی شهرداری برای واگذاری اختیارات و وظایف، ناهماهنگی و عدم ارتباط مؤثر شورای اجتماعی محلات با شهرداری، عدم انسجام و کارایی داخلی شورای اجتماعی محلات، تعارض و تداخل وظایف با شهرداری، نبود تخصص گرایی در شورای اجتماعی محله، مخالفت بازیگران بیرون از شهرداری، ویژگی های خاص محلات و منع قانونی که برخی از این پارامترها داخلی (مربوط به شوراهای اجتماعی محلات) و برخی بیرونی هستند. با توزیع فرمهای تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس میان رؤسای شوراهای اجتماعی محلات مشهد و اعضای شورای شهر و کارشناسان شهرداری، مشخص شد که بالاترین اولویت برای واگذاری مربوط به تهیه و ارائه تجارب محله ای است و طراحی و پیشنهاد عرصه ها و پلازاهای عمومی، نظارت بر فعالیت های ورزشی مناطق، مشارکت در تجهیز و نگهداری اماکن و نمادهای فرهنگی، مشارکت در کاهش آسیب های اجتماعی، پیشنهاد و نظارت بر طرح های مبلمان و تجهیزات شهری، پیشنهاد و نظارت بر طرح های بدنه ها و مبادی ورودی شهر و مشارکت در آموزش های شهروندی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند.