مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
مشهد
یکی از مفاهیم مطرح در حوزه مطالعات اجتماعی و شهری، موضوع سرمایه اجتماعی است که در دهه های اخیر به عنوان یکی از مهم ترین شاخصه های رشد و توسعه اجتماعی مطرح است به طوری که امروزه، مؤلفه های سرمایه اجتماعی از قبیل مشارکت، آگاهی، انسجام، اعتماد و شبکه اجتماعی نه تنها در یک جامعه توسعه را به دنبال خواهد داشت؛ بلکه وجود این مؤلفه ها خود عین توسعه است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه و جامعه آماری، ساکنان محلات منطقه 3 شهر مشهد می باشد که برای بررسی سرمایه اجتماعی در محلات مورد نظر، 16 شاخص مورد بررسی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و سپس از روش تاپسیس برای اولویت بندی محلات استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که در میان محلات مورد مطالعه، به ترتیب چهار محله (1، 9، 8 و4) با ضریب اولویت 61/0 در بالاترین سطح برخورداری و بهترین وضعیت را در بین محلات دیگر دارند، سپس شش محله (2، 5، 13، 3، 7 و 10) با ضریب اولویت 43/0 سطح نیمه برخوردار و پنج محله (6، 12، 11، 15 و 14) با ضریب اولویت 24/0، پایین ترین سطح برخورداری از لحاظ شاخص های مورد بررسی را به خود اختصاص دادند. Social capital is one of relevant concepts in the field of social and municipal studies that, in recent decades, is discussed as one of the most important indicators of social growth and development. Today, social capital components such as participation, knowledge, integrity, trust and social network, not only entail development in a society but also their existence itself is exact development. Nowadays, it is taken for granted that attaining development, civil society, universal criteria and a suitable place for social living is not possible without social capital. Therefore, in modern society, getting development without social capital will be unachievable because without it, the use of other capitals will not be optimal. This Study is applied and adopts a descriptive-analytic method. Required data is obtained through a questionnaire. Statistical population contains residents of the region 3 in Mashhad city. To Examine Social Capital in supposed Neighborhoods of the City, 16 Parameters of the Model were used and then the TOPSIS Weighted Shannon Entropy as a Multi-Criteria Decision-Making method. The Results of the Study Show that from among studied neighborhoods, respectively, four neighborhoods (1, 9, 8, 4) with Coefficient of 0.61 have the Highest level of enjoyment and the best Situation. Then six neighborhoods (2, 5, 13, 3, 7 and 10), with Coefficient of 0.43, comprise semi- enjoyed level, and finally five neighborhoods (6, 12, 11, 15 and 14) with Coefficient of 0.24, constitute the Lowest level of enjoyment according to studied criteria.
بررسی تفاوت نگرش مردان و زنان عضو شوراهای اجتماعی محلات مشهد در شاخص های منتخب سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
تشکیل شورای اجتماعی محلات از مؤثرترین عوامل مداخله شهروندان در مدیریت شهری مشهد می باشد. بدیهی است که فرصت مشارکت باید برای زنان و مردان به صورت یکسان و عادلانه فراهم شود، اما نابرابر بودن تعداد مردان عضو شورا در مقابل زنان، حاکی از عدم استفاده لازم از زنان می باشد که مهم ترین دلیل آن می تواند بی اعتمادی شهرداری به عملکرد و توانمندی بانوان باشد. لذا در این پژوهش، دو شاخص سرمایه اجتماعی شامل اعتماد اعضای شورا به سایر اعضاء، اعتماد اعضاء به اثربخشی شورا و هم چنین دو شاخص تمایل به مشارکت اعضای شورا و احساس تعلق به محله در بین اعضای 12 شورای اجتماعی منطقه 9 مشهد مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه اعضای شوراهای اجتماعی محلات منطقه 9 شهرداری مشهد بوده و نمونه آماری این تحقیق نیز شامل تمامی اعضای شوراهای اجتماعی محلات فوق می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و تولید اطلاعات مورد نیاز از آماره های توصیفی و دستور فراوانی و برای مقایسه میانگین ها از آزمون من- ویتنی استفاده شده است. با تحلیل داده ها تفاوت معناداری در نگرش زنان و مردان به شاخص های منتخب دیده نشد. لذا با توجه به نتایج این تحقیق، چنین برداشت می شود که عدم اعتماد کافی به بانوان برای عضویت در شوراهای اجتماعی محلات، توجیه قابل قبولی ندارد و بدیهی است که به علت حضور بیشتر بانوان در محله و شناخت بیشتر در کمبودهای محله توسط آنان، حضور بانوان نتایج مثبتی برای کارایی شورا به همراه خواهد داشت.
مطالعه جامعه شناختی شاخص های احساس بهزیستی اجتماعی شهروندان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
هدفمقاله حاضر مطالعه تطبیقی شاخص به زیستی اجتماعی شهروندان مشهد در سال 1394 بوده است. چارچوب نظری با تأکید بر اندیشه کییز مورد مطالعه قرارگرفته شده است. روش شناسی این تحقیق پیمایشی و توصیفی بوده است. جامعه آماری شامل شهروندان 15 تا 64 ساله ساکن در سه منطقه بالا، پایین و متوسط شهری در شهر مشهد است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران کمی 660 نفر و افراد به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری، پرسش نامه استاندارد شده کییز است و میزان آلفای کرونباخ آن برابر با 78/0 % به دست آمد. بخشی از نتایج نشان داده که میزان مجموع احساس بهره مندی شهروندان از بهزیستی اجتماعی در این مناطق یاد شده برابر با 2/48 % بوده است. هم چنین بیشترین مقدار میانگین متغیر وابسته در بین شهروندان مناطق بالاشهری (مناطق 1، 9 و 11) در ابعاد پذیرش اجتماعی (91/3) و شکوفایی اجتماعی (87/3) بوده است. بیشترین میانگین برای مناطق پایین شهری (مناطق 3، 5 و 6) مربوط به ابعاد مشارکت اجتماعی (21/4) و انسجام اجتماعی (12/4) و در مناطق متوسط شهری (مناطق 2، 8 و 10) بالاترین میانگین مربوط به بعد انطباق اجتماعی (11/4) است. بنابراین نتایج بیانگر این است که میانگین شاخص بهزیستی اجتماعی در بین شهروندان متفاوت است. هم چنین تفاوت معناداری بین جنسیت و احساس بهزیستی اجتماعی مشاهده شده، اما بین وضعیت تأهل و احساس بهزیستی اجتماعی شهروندان تفاوت معناداری یافت نشد. البته نتایج بیان می کند که رابطه معناداری بین سن و پایگاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان و احساس بهزیستی اجتماعی وجود دارد.
بازتاب اوضاع اجتماعی فرهنگی خراسان در آثار روشنفکران قفقازی؛ مطالعه موردی: مجله ملانصرالدین(مقاله علمی وزارت علوم)
خراسان عصر مشروطه، یکی از ایالت هایی بود که اوضاع اجتماعی، فرهنگی و اخبار تحولات آن در شماره های مختلف مجله ی ملانصرالدین (1285 1310ش.) در قالب های مختلفی چون مقاله، سرمقاله، خبر و کاریکاتور بازتاب می یافت. یکی از مهمترین بخش های مجله ی ملانصرالدین که داده های در خور اعتنایی برای مطالعه ی تاریخ اجتماعی و فرهنگی خراسان در دوره ی مشروطه دارد سفرنامه ای است با نام "سفرنامه ی خرمگس بیک" که در ده شماره ی مجله ی ملانصرالدین منتشر شده است. نوشتار حاضر، به بررسی چگونگی بازتاب وضعیت فرهنگی و اجتماعی خراسان در این سفرنامه می پردازد. هدف این نوشتار، بررسی داده های سفرنامه ی خرمگس بیک درباره ی وضعیت اجتماعی فرهنگی خراسان در دوره ی مشروطه است. نویسنده ی سفرنامه، جلیل محمدقلی زاده (1244 1310ش.)، مدیر و سردبیر مجله ی ملانصرالدین و عبدالرحیم بیک حق وردیف (1249 1312 ش.)، از نویسندگان مجله ملانصرالدین است. نتیجه ی بررسی نشان می دهد که در این سفرنامه، اطلاعات ارزشمندی درباره ی نحوه ی سفر به مشهد از قفقاز و دشواری های آن (وضعیت راه ها، مشکل تذکره، مأموران مرزی و گمرکی)، سیمای فیزیکی شهرهای قوچان و مشهد، مسأله ی آب در این دو شهر، نهادهای اقتصادی و مؤسسات خدماتی مشهد (بازار، تلگراف خانه و حمام ها)، وضعیت بهداشتی مشهد (بهداشت آب، بهداشت حمام ها و بهداشت عمومی)، گروه های اجتماعی (معرفی اصناف، مشاغل و حرفه های بازار مشهد و نیز گروه های سربار اجتماعی)، فرنگیان مقیم مشهد و انجمن ها و نهادهای آنها در این شهر، مدارس دینی، طلاب و تعلیمات آنها، باورهای دینی و گاه خرافی مردم درباره ی برخی پدیده های اجتماعی و فرهنگی وجود دارد و از طرفی هم باید اشاره کرد که رویکرد نویسندگان، انتقادی است.
مطالعه تأثیر سرمایه فرهنگی و مؤلفه های آن بر سبک تغذیه ای شهروندان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
سبک تغذیه یکی از ابعاد سبک زندگی است که شیوه و روش تغذیه ی افراد در زندگی روزمره را شامل می شود که این سبک از زندگی، متأثر از سرمایه فرهنگی است. هدف اصلی این نوشتار، رابطه بین سبک تغذیه با سرمایه ی فرهنگی شهروندان شهر مشهد است به عبارت دیگر، در این پژوهش ابعاد مصرف مواد غذایی، تدارکات غذا، نوع خوردنی ها، زمان صرف غذا، مکان غذا خوردن، نحوه ی صرف غذا و صرف غذا در مهمانی، برای سبک تغذیه ای در نظر گرفته شده است و رابطه این ابعاد با مؤلفه های سرمایه فرهنگی (سرمایه متجسد، سرمایه عینی و سرمایه ضابطه ای و نهادی) مورد سنجش قرار می گیرد. روش تحقیق حاضر، پیمایش و ابزار مورد استفاده پرسش نامه خودمحقق ساخته است و جامعه آماری شهروندان شهر مشهد به تعداد 2766258 نفر است که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه ای برابر با 510 نفر از شهروندان، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. پایایی میزان آلفای کرونباخ پرسش نامه 95/0 به دست آمده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج نشان داد که بین سرمایه فرهنگی و سبک تغذیه ای رابطه ی معناداری وجود دارد (000 P≥0/). براساس تحلیل رگرسیون چندگانه، یافته ها نشان داد که 88% از واریانس متغیر وابسته (سبک تغذیه)، به وسیله متغیر مستقل سرمایه فرهنگی تبیین و پیش بینی شده است و میزان همبستگی هر کدام از ابعاد سرمایه متجسد 89/0، سرمایه عینی 87/0 و سرمایه نهادی 89/0 با سبک تغذیه ای شهروندان، بیانگر این نکته است که سرمایه فرهنگی و مؤلفه های آن می تواند پیش بینی کننده قدرتمندی برای سبک تغذیه ای باشد.
مقبره گنبدسبز؛ عرصه تجلی میراث معماری صفویه در مشهد مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
بقاع متبرکه و اماکن آرامگاهی همواره از جایگاه ویژه ای در معماری ایران برخوردار بوده اند. یکی از مهم ترین عناصر و پدیده های معماری دوره صفویه در مشهد، بنای آرامگاهی گنبدسبز می باشد. نفاست و ویژگی های هنری و معماری بنای مذکور که جلوه ای خاص به آن بخشیده است از جنبه های گوناگون تاریخی، هنری، مذهبی و اجتماعی قابل بحث و بررسی می باشد. شاخصه هایی چون عناصر معماری ممتاز و تزیینات آن به فراخور اهمیتی که هر یک دارند، می توانند بیانگر وجود رابطه ساختار و تزئینات بنا با عقاید شخصیت مدفون در آن، عوامل تأثیرگذار در شکل گیری بنا، مقایسه وجوه اشتراک و افتراق ویژگی های بنا با نمونه های مجاور و تأثیر و تأثرات آن و هم چنین جایگاه بنا در سیر تحول معماری بناهای آرامگاهی می باشند. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و مهم ترین ابزار گردآوری اطلاعات بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتیجه حاصل از این گفتار مبین این مسأله است که بنای گنبدسبز تداوم سبک هنر و معماری آرامگاهی دوره تیموری و قبل از آن بوده است و با توجه به منابع مکتوب و غیرمکتوب، ساخت بنا در دوره شاه عباس اول آغاز و در زمان شاه عباس دوم تکمیل گردید. شخصیت اصلی مدفون در بین شخصیت های مجهول، محمدمؤمن مشهدی مطمئن تر به نظر می رسد و از سایر افراد مدفون در بنا، اطلاعی در دست نیست.
عوامل مؤثر بر نوع انتخاب نمایش در مخاطبان تئاتر (مورد مطالعه: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله به مطالعه مخاطبان تئاتر و عوامل مؤثر بر انتخاب آن در بین ایشان به روش پیمایشی می پردازد. جمعیت آماری مقاله، شامل کلیه ی افرادی است که در شش ماهه دوم سال 1397 از سایت "مشهدگیشه" یا به صورت حضوری اقدام به تهیه ی بلیط نموده اند. نمونه گیری نیز به روشی تصادفی ساده در میان پاسخ گویان انجام گردیده که با استفاده از فرمول کوکران 369 نفر محاسبه شده؛ ولی در نهایت، تعداد 375 نفر به عنوان نمونه نهایی مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های متأثر از آزمون پیرسون حاکی از آن است که بین انتخاب نمایش به لحاظ بازیگر (359/0) ، موضوع و ژانر (342/0)، تبلیغات از جمله تبلیغات عمومی (پوستر فیلم و...) و تبلیغات دهان به دهان (155/0)و کارگردان (411/0) رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد که این رابطه بین تماشای تریلر و انتخاب نمایش به صورتی معنادار و منفی (131/0-) مشاهده می شود. همچنین بین خواندن نقد اثر و انتخاب نمایش نیز هم بستگی برقرار نیست (سطح معناداری 063/0 و هم بستگی 093/0). از دیگرسو در آزمون رگرسیون چندمتغیره، ضریب تعین تعدیل شده ی 357/0% به دست آمد که نشان می دهد متغیرهای مستقل 7/35% در انتخاب نمایش تأثیر دارند که در این میان، متغیر بازیگر با ضریب بتای تعدیل شده ی 331/0 بیش ترین سهم را داراست.
گونه شناسی الگوهای معاصر مسکن روستایی و ارتباط آن با اقلیم (مطالعه موردی: روستای کَنگ مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه شناخت معماری مسکن روستاها حائز اهمیت می باشد، زیرا الگوهای فضایی معماری آنها در تعامل با اقلیم و محیط شکل گرفته و دارای رابطه تنگاتنگی با خصوصیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ساکنین خود می باشند. این مطالعه در نظر دارد، به بررسی مسکن روستای کَنگ واقع در شهر مشهد، به عنوان یک مجموعه آمیخته با طبیعت بپردازد، زیرا تفاوت در خرده اقلیم های این منطقه سبب به وجود آمدن گونه های مختلف مسکن شده است که دارای ساختار ارزشمند معماری در بهینه سازی انرژی نیز می باشند. روش مطالعه این مقاله به صورت کیفی بوده و اطلاعات بر اساس نظریه ای برخاسته از داده ها، مطالعه موردی و اسنادی، مصاحبه و مشاهده به دست آمده است. بدین لحاظ این مقاله عوامل متعددی چون اقلیم، مصالح و فنون ساخت و ... را که موجب به وجود آمدن این نوع معماری شده است، مورد بررسی قرار می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد پنج گونه مختلف با توجه به اقلیم سرد منطقه در بافت خانه ها وجود دارد که منتج از تأثیر الگوهای معمارانه سازگار با معیارهای اقلیمی- محیطی می باشند و یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر الگوی مسکن، فضای حیاط است که در پنج الگوی متفاوت ساختاری حیاط سرپوشیده، حیاط مستقل (باز- نیمه باز)، حیاط بام (پلکانی)، حیاط مشترک، بدون حیاط نمایان گردیده است. هم چنین از مشابهت ساختاری خانه ها و نحوه عملکرد عناصر معماری به کار رفته در آنها می توان نتیجه گرفت که اصول ثابت سامانه های حرارتی به کمک بهره گیری از انرژی طبیعی و خورشیدی برای تأمین آسایش حرارتی، بسیار مؤثر بوده اند.
بررسی مؤلفه های سواد سلامت شهروندان شهر مشهد مبتنی بر رویکرد سلامت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
توانمندی در به دست آوردن، تحلیل و فهم اطلاعات بهداشتی که فرد نیاز دارد تا در مورد مسائل سلامتی خود مشارکت نماید و تصمیم های درستی بگیرد، "سواد سلامت" تعریف می شود. هدف از نوشتار حاضر، ارزیابی وضعیت سواد سلامت و مؤلفه های آن در شهر مشهد است. مبانی نظری سلامت محور کاکرهام، متأثر از فرصت ها و انتخاب در زندگی، جهت برخورداری از سواد سلامت استفاده شده است. از رویکرد کمی محور، راهبرد پیمایش از نوع توصیفی، در بین شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد استفاده شده است. بر اساس فرمول کوکران، 800 نفر مبتنی بر روش نمونه گیری متناسب با حجم هر منطقه، انتخاب شده و با تکیه بر پرسشنامه استانداردشده سواد ایرانیان اطلاعات جمع آوری شده است. میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر با 921/0 در حد قوی به دست آمده است. نتایج نشان داد که از نظر جنسیت، تقریباً پاسخگویان با هم برابر بوده اند. میانگین سنی پاسخگویان برابر با 31/37 سال بوده است. وضعیت میانگین مؤلفه های سواد سلامت عملکردی، ارتباطی تعاملی، پایه و انتقادی، به ترتیب حائز اهمیت بوده است. نتایج مقایسه میانگین گروه های تحصیلی، سنی و مناطق شهری با متغیر و مؤلفه های مورد مطالعه در حد متوسط روبه بالا بوده است. نتایج آزمون فریدمن بیانگر این است که مؤلفه های سواد عملکردی، پایه، ارتباطی تعاملی و انتقادی با بیشترین میانگین و با مقدار مجذور کای برابر با 059/120 در سطح خطای کوچک تر از 05/0 به دست آمده است که به لحاظ آماری با اطمینان 95/0 میانگین مؤلفه ها، تفاوت معناداری در سبک زندگی سلامت محور پاسخگویان وجود دارد. در نهایت سواد سلامت به عنوان مؤلفه شناختی و متأثر از انتخاب ها و موقعیت ها در زندگی به افزایش کیفیت زندگی، ارتقای سبک زندگی سالم، کاهش خطرات سلامتی و مهارت های خودمراقبتی منتهی می گردد.
بررسی پیشینه تاریخی و سیر تطور جمعیت شیر و خورشید ایران (با تکیه بر کارکرد شعبات آن در خراسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، یکی از نخستین مؤسسات خیریه در ایران است که نخستین تلاش ها برای شکل گیری آن به دوره قاجار بازمی گردد. این جمعیت در بخش های مختلف خدماتی، درمانی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی، درون مرزی و برون مرزی با هدف تسکین بخشیدن به آلام انسان ها، برقراری صلح پایدار و همچنین حمایت از سلامت انسان ها بدون درنظرگرفتن هیچ گونه تبعیض میان آن ها عمل می کند. در مورد تاریخچه شیر و خورشید در ایران پژوهش های محدودی صورت گرفته است که البته بر خراسان متمرکز نبوده اند. مقاله حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد تا ضمن بیان پیشینه شکل گیری جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، اقدامات و فعالیت های آن را در خراسان تبیین کند. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که جمعیت شیر و خورشید در حمایت از فقرا، امدادرسانی به بازماندگان بلایای طبیعی، مبارزه با بیماری ها، نگهداری و آموزش کودکان یتیم، تأسیس شیرخوارگاه ها و درمانگاه های عمومی، ارائه خدمات درمانی رایگان و امدادرسانی به افراد جنگ زده فعال بوده است.
نقش ابعاد هویت اجتماعی در احساس امنیت دبیران مدارس دوره متوسطه دوم شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
احساس تعلق به یک "ما"ی واحد جمعی در ابعاد مختلف، موجب شکل گیری نوعی وفاق و همبستگی در جهت اجرای نظم و نبود خطر و ایجاد جامعه امن می شود و زندگی اجتماعی را به سمت آسایش و آرامش سوق می دهد. پژوهش حاضر به نقش ابعاد هویت اجتماعی با احساس امنیت می پردازد و از نظریه گیدنز برای تبیین رابطه بین متغیرها استفاده می کند. رویکرد کمّی مبتنی بر پیمایش (توصیفی و همبستگی)، استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته، انتخاب 374 دبیر نواحی هفت گانه آموزش وپرورش به عنوان نمونه مبتنی بر فرمول کوکران و نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی است. میزان آلفای کل، برابر با 879/0 و میزان روایی همگرایی 601/0 به دست آمده است. نتایج نشان داده که در بین ابعاد متغیر مستقل، هویت خانوادگی از سایر ابعاد حائز اهمیت بوده است و در بین متغیر وابسته، احساس امنیت جانی به نسبت دیگر ابعاد، بیشترین اهمیت را داشته است. درنهایت میانگین متغیرهای هویت اجتماعی و احساس امنیت کمی بالاتر از حد متوسط به دست آمده است. نتایج فرضیه ها نشان داده بین فرضیه های تحقیق، رابطه معناداری وجود داشته است و ابعاد هویت تاریخی ملی، خانوادگی و متغیر هویت اجتماعی به ترتیب با متغیر احساس امنیت در سطح معناداری 05/0 ارتباط معنادار با شدت رابطه متوسط داشته اند. با توجه به بتای مدل رگرسیون، ابعاد هویت ملی تاریخی، دینی، شهری محله ای و خانوادگی در سطح خطای کوچک تر از 01/0 رابطه ای معنادار با متغیر وابسته داشته اند و متغیر مستقل و ابعاد آن، در حدود 3/39% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند. درنهایت هویت اجتماعی و ابعاد آن در سه لایه؛ همانندی، تعلق به گروه اجتماعی و تعهد و مسئولیت می توانند در تقویت احساس امنیت و ابعاد آن از طریق برنامه ریزی های عملیاتی، منجر به افزایش تعهد، وفاق، همبستگی و نظم اجتماعی شوند.
بررسی کارکردهای تجارتخانه های مشهد در عصر پهلوی با تکیه بر کارکردهای فرهنگی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از موضوعات مهم شایان توجه در مطالعات تاریخ محلی خراسان، پژوهش در باب تاریخ اقتصادی خراسان است. با توجه به اهمیت این گونه پژوهش ها، مقاله حاضر به بررسی تجارتخانه های مشهد در عصر پهلوی اختصاص دارد. بر اساس اهداف پژوهش در این مقاله فعالیت های تجاری تجارتخانه های مشهد و کارکردهای مختلف تجار و نیز تبیین کارکردهای فرهنگی تجارتخانه های مشهد مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی است و با اتکا به اسناد آرشیوی آستان قدس و کتابخانه ملی و برخی از اسناد محلی صورت گرفته است و دستاوردهای حاصل از این پژوهش حاکی از ارتباطات و تعاملات تجارتخانه های مشهد با سایر شهرهای کشور همچون تهران، رشت، یزد و بیرجند است و همچنین ارتباطات بازرگانی و مبادلات آن ها با تجارتخانه های کشورهایی نظیر روسیه و آلمان است. علاوه بر این، یافته های این پژوهش نشان می دهد تجارتخانه های مشهد در دوره مورد مطالعه، علاوه بر کارکردهای تجاری، دارای کارکردهای متنوعی در عرصه های اجتماعی که شامل مشارکت تجار در امور اجتماعی و هر آنچه به رفاه شهروندان مشهدی مربوط می شود، است. نمونه ای از این کارکرد را می توان در احداث مدارس، احداث مساجد و حمام، ساختن سراها، پل ها، کاروانسراها و... که در آن مشارکت داشتند، مشاهده کرد. در بخش کارکرد مذهبی نیز می توان به اقداماتی همچون مرمت امام زاده ها، آذین بندی بازارها به مناسبت جشن های مختلف اشاره کرد. در میان کارکردهای سیاسی نیز می توان نامه های اعتراض آمیز تجار به دولت و تلاش سازمان یافته تجار و بازاریان را برای تشکیل مجلس وکلای تجار، تأسیس شورا، شرکت در گروه های ضد استبدادی چون جبهه ملی، نهضت آزادی و... برشمرد.
گسترش کالبدی شهر مشهد در دوره استانداری پاکروان(مقاله علمی وزارت علوم)
شهر مشهد در بین سال های 1313 تا 1320ش. و در دوره استانداری فتح الله پاکروان دچار تغییرات زیادی شد. مقاله حاضر حول این تحولات به این پرسش اساسی پاسخ می دهد که اقدامات عمرانی پاکروان چه نقشی در تغییرات فضای شهری مشهد داشته است. بحث اصلی بر تأسیس اماکن جدید و تعدد آن در شهر مشهد تمرکز دارد؛ با این واقعیت که نوعی جهش یا تکامل را در توسعه اماکن شهری در این دوره شاهد بوده ایم. به طورکلی این اماکن شامل سه دسته می شوند: 1. مؤسسات آموزشی، فرهنگی و بهداشتی، 2. کارخانه ها و 3. خیابان ها و میدان ها که هرکدام از آن ها نقش مهمی در توسعه شهر داشته اند. این عوامل علاوه بر گسترش فضای شهری، باعث ارتقای سطح فرهنگ شهرنشینی، جمعیت پذیری، جذب نیروی کار و دسترسی راحت مردم به نقاط مختلف شهر می شدند. مؤلفه های گسترش مشهد عبارت اند از: 1. چگونگی گسترش مؤسسات تمدنی جدید در شهر، 2. ورود افکار و اندیشه های نو در رابطه با شهرسازی. در این مقاله به توصیف و تحلیل مصداق های توسعه فضای شهری مشهد و مسائل پیرامون آن پرداخته شده و از این رو بر اساس ماهیت موضوع، این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و اسنادی ارائه شده است.
تحلیل کارایی مناطق شهری از لحاظ شاخص های شهر خلاق (نمونه موردی: مناطق 1 و 6 شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
111 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق، بررسی وضعیت مناطق 1و 6 شهرداری مشهد از لحاظ شاخص های شهرخلاق بود. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. پرسشنامه پژوهش بر اساس شاخص های خلاقیت طراحی و در ادامه این پرسشنامه در بین جامعه آماری پژوهش توزیع و اطلاعات گردآوری شده در نرم افزار SPSS ساماندهی شد. نتایج پژوهش در منطقه یک نشان داد که شاخص سرمایه انسانی با نمره میانگین 52/3 نسبت به سه شاخص دیگر از وضعیت بهتری برخوردار است. به ترتیب شاخص های سرمایه ساختاری، فرهنگی و اجتماعی در رتبه های دوم تا چهارم قرار گرفتند. در نهایت نمره میانگین برای شاخص خلاقیت در منطقه یک برابر با عدد 04/3 ارزیابی شد. نتایج در منطقه شش نشان داد که شاخص سرمایه اجتماعی با نمره میانگین 91/2 نسبت به سه شاخص دیگر از وضعیت بهتری برخوردار است. به ترتیب شاخص های سرمایه ساختاری، فرهنگی و انسانی در رتبه های دوم تا چهارم قرار گرفتند. در نهایت نمره میانگین برای شاخص خلاقیت در منطقه شش برابر با عدد 98/1 ارزیابی شد. بر اساس نتایج آزمون تی مستقل در سطح اطمینان 99 درصد می توان گفت، بین منطقه یک و شش، از لحاظ شاخص های خلاقیت شهری اختلاف معناداری وجود دارد. بر اساس مقایسه نمرات میانگین، تنها از لحاظ شاخص سرمایه اجتماعی، منطقه شش وضعیت بهتری نسبت به منطقه یک داشت. اما از لحاظ سه شاخص دیگر، وضعیت منطقه یک بهتر بود.
ارزیابی کارایی روش های زمین آماری به منظور برآورد توزیع مکانی عمق و چگالی برف در مناطق کوهستانی (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبخیز گوش بالا مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
45 - 66
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع آبی در مناطق کوهستانی ذخیره ی برف می باشد که می تواند در بیشتر مواقع سال آب مورد نیاز برای مصارف کشاورزی، شرب، زیست محیطی را فراهم کند. پژوهش حاضر که در حوضه ی آبخیز کوهستانی گوش بالا به وسعت 3/83 کیلومتر مربع در شرق مشهد انجام گرفته است. که با استفاده از 11 نمونه اندازه گیری شده عمق و چگالی برف پهنه بندی دو پارامتر مذکور با استفاده از روش های زمین آمار مانند عکس فاصله وزن دار (IDW)، توابع شعاع پایه (RBF)، کریجینگ و کوکریجینگ انجام گرفت. با بکارگیری آماره جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) روش کوکریجینگ ساده برای عمق و کریجینگ ساده برای چگالی که دارای کمترین میزان خطای به مقدار 518/0 و023/0 بودند تشخیص داده شد. واریوگرام به دست آمده در روش کوکریجینگ ساده از نوع J بسل برای عمق برف دارای کمترین مقدار اثر قطعه ای و نسبت اثر قطعه ای به سقف به میزان 795/0 و 95/0 را نشان داد و همچنین واریوگرام مربوط به چگالی برف نیز کمترین م قدار اث ر ق طعه ای و نسبت اث ر ق طعه ای ب ه س قف را ب ه م قدار 8/0 و 9/0 در روش کوکریجینگ ساده از نوع J بسل را دارا بود. نتایج نشان می دهد که اثر قطعه ای و نسبت اثر قطعه ای به سقف بالا می باشد که این خود دلیلی بر ساختار فضایی ضعیف حاکم در بین داده های دو پارامتر مورد مطالعه می باشد که نشان دهنده ی ناهمگنی در داده های جمع آوری شده است.
روایت نگاری چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند (مورد مطالعه: مشهد)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : توسعه سریع فناوری در گردشگری و ظهور گردشگری هوشمند، توجه مدیران و سیاستگذاران مقصدها را به فرصت هایی جلب کرده است که از تطبیق راهبرد هوشمند در مقصدهای گردشگری ایجاد می شود. بر این اساس، گونه شناسی جدیدی برای مقصدها پدیدار شده که به آن مقصد هوشمند گردشگری اتلاق می شود. بر این اساس، هدف پژوهش روایت نگاری چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند در مشهد است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش روایت نگاری ( با استفاده از نرم افزار MAXQDA ) و روش دلفی استفاده شده است. یافته ها : تحلیل روایت های متخصصان، در خصوص چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند در مشهد، 7 مضمون سازمان دهنده شامل (عدم نظام یکپارچه جهت مدیریت و بازاریابی مقصد گردشگری در مشهد، فشارهای سیاسی، سیستم متمرکز توسعه، محصولات مقصد گردشگری، قوانین نادرست، فرهنگ و آموزش، کمبود امکانات مالی) و 32 مضامین پایه را نشان داده است. سپس بر اساس روش دلفی، اختلاف میانگین فازی زدایی در دو مرحله نظر سنجی از حد آستانه کمتر شده، و از دیدگاه خبرگان چالش های مطرح شده مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری و پیشنهادات : شناسایی چالش های مطرح شده در پژوهش حاضر علاوه بر آن که مزیت رقابتی را در ناحیه مشهد ایجاد می کند، از تداخل مسئولیت ها و شکاف ها جلوگیری می کند، و با ایجاد فرهنگ گردشگری در مقصد منجر به افزایش درآمد گردشگری می گردد، و در نهایت اگر با برنامه ریزی صحیح و مدیریت مقصد گردشگری چالش ها رفع گردند، توسعه پایدار محقق می گردد و این اطمینان را می دهد که پایداری اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی مقصد حفظ شود.
بازشناسی فضایی -کالبدی معماری خانه های دوره قاجار در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
48 - 63
حوزه های تخصصی:
خانه به عنوان مهم ترین گونه بنا همواره در نظر معماران و صاحب نظران جایگاه خاصی داشته و از دیدگاه های مختلفی به آن پرداخته شده است. از دیربار در طراحی خانه های سنتی ایران، توجه به مسئله اقلیم و تحولات اجتماعی و اقتصادی عوامل مهمی در معماری به شمار می آمده است. معماری مسکونی در دوره ی معاصر تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله تغییر روش های ساختمانی سنتی به مدرن، به طور اجتناب ناپذیری تغییر شکل داده و از درون گرایی سنتی به برون گرایی مدرنیستی سوق پیدا کرده است. در محله های تاریخی شهر مشهد خانه های ارزشمندی وجود دارد که به واسطه تغییر شیوه زندگی، طرح های توسعه بافت مرکزی، تعدد مالکین و مهاجرت ساکنین در معرض تخریب قرار گرفته اند. از آن جایی که هدف این نوشتار احیای الگوهای از دست رفته معماری مسکونی است، معماری خانه های مشهد در دوره ی قاجار بررسی شده و مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفتند. بازگشت دوباره به الگوهای مسکن بومی مشهد، بررسی نحوه ی کاربست ارزش های ایرانی در چیدمان فضایی و احیا و بازآفرینی این سنت فراموش شده، هدف غایی طرح حاضر است. قدم اول در نیل به این هدف، مستندسازی خانه ها و جمع آوری اطلاعات لازم در قالب عکس، نقشه و بهره گیری از منابع مکتوب و شفاهی است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های تفسیری- تاریخی و مطالعه موردی است که براساس مشاهده میدانی و مطالعات کتابخانه-ای و مصاحبه شفاهی به جمع آوری و تحلیل اطلاعات پیرامون خانه های مشهد پرداخته شد. پژوهش حاضر با تمرکز بر معماری خانه های تاریخی دوره قاجار شهر مشهد به بازشناخت و گونه شناسی این خانه ها پرداخته و در پی پاسخ دادن به این پرسش اصلی است که نظام فضایی خانه های سنتی مشهد در دوره قاجار چگونه شکل گرفته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که خانه های مشهد با مشخصات معماری اقلیم سرد و نیمه خشک، عمدتاً درونگرا ساخته شده اند و آن ها را براساس ویژگی های فضای معماری و نحوه چیدمان فضا در اطراف حیاط می توان طبقه بندی کرد. بسیاری از ویژگی های خانه های مشهد به نحوی با متغیّرهای فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و اقلیمی هماهنگ بود ه اند. هر چند در دوره قاجار تغییرات کالبدی و فضایی در معماری مسکونی مشهد اعمال شد.
جایگاه هنر حکاکی خطوط و کنده کاری نقوش در فیروزه تراشی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
199 - 218
حوزه های تخصصی:
هنر فیروزه تراشی و حکاکی خطوط روی سنگ فیروزه یکی از هنرهای سنتی و زینتی است که از گذشته های دور در شهر مشهد رواج دارد. شهر مشهد از سوی شورای جهانی صنایع دستی به عنوان شهر جهانی سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی انتخاب شده است. هنر حکاکی یکی از زیرمجموعه های هنر فیروزه تراشی است و هنرمندان حکاک، خطوط و نقوش را با دقت بر روی نگین حک می کنند. هنرمندان فیروزه تراش، با تراش فیروزه به شکل حروف خوش نویسی، موفق به ساخت تابلو های زیبا از این گوهرسنگ آبی فام شده اند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه شکل های تراش، فرم خطی نگین فیروزه، شناخت و تحلیل انواع خطوط و نقوش در هنر حکاکی و فیروزه تراشی مشهد است. پرسش اصلی پژوهش این گونه تبیین می شود: تنوع تراش، انواع خطوط و نقوش، ابزار و روش کار در هنر حکاکی و فیروزه تراشی معاصر مشهد از نظر کیفی کدام است؟ روش انجام این تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و جامعهٔ آماری آن، فیروزه تراشی معاصر مشهد بوده و نمونه گیری به شیوهٔ هدفمند انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای تراش نگین در دوره معاصر علاوه بر شکل های پیشین (دایره، بیضی) از مربع، مخروطی، استوانه ای، چندضلعی و نقوش اسلیمی و ختایی نیز استفاده می شود. حکاکی شمایل و کتیبه نویسی اسامی و ادعیه با خطوط ثلث، نسخ و نستعلیق بر نگین فیروزه به صورت سفارشی انجام می شود. با توجه به استفاده از ابزار و روش های نوین، کیفیت تراش فیروزه بیش تر از گذشته شده است. به علت محدودیت تعداد هنرمندان حکاک، کمبود، گرانی و درجهٔ سختی سنگ فیروزه، حکاکی آن به لحاظ کمّی جایگاه مناسبی ندارد. در ساخت تابلو های فیروزه، بیش تر از خط شکسته نستعلیق استفاده شده و جهت تراش حروف، اغلب از فیروزهٔ احیاشده کرمان و فیروزه بدلی استفاده می شود.
برآورد بار اقتصادی بیماری قلبی عروقی در بیمارستان منتخب شهر مشهد در سال 1399 (بیمارستان قلب جوادالائمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
255 - 276
حوزه های تخصصی:
در ایران بیماری های قلبی عروقی رتبه اول را از نظر مرگ ومیر به خود اختصاص داده است. بیماری های قلبی عروقی به سقوط خانواده ها در ورطه ی فقر منجر می شود و وضعیت بدتری از بیماری را ایجاد می کند. سیاست گذاران نظام سلامت برای تصمیم گیری به منظور تخصیص بهینه منابع، نیازمند آگاهی از هزینه های این بیماری ها هستند. هدف از مطالعه حاضر برآورد بار اقتصادی بیماری های قلبی عروقی در بیمارستان منتخب شهر مشهد (بیمارستان قلب جوادالائمه) بود. این مطالعه به صورت توصیفی، تحلیلی و مقطعی انجام شد. در این مطالعه بار اقتصادی بیماری های قلبی عروقی با روش هزینه بیماری و براساس روش سرمایه انسانی برآورد شد. هزینه های بیماری به روش هزینه و دارو ها با نمونه 385 نفری به روش تصادفی ساده از پرونده بستری بیماران آنژیوگرافی شده در بیمارستان قلب جوادالائمه مشهد به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار Spss و اکسل انجام شد. در مجموع 385 بیمار(پرونده) وارد مطالعه شدند که از این تعداد 250 نفر(9/64) مرد و 135 نفر(1/35) زن بودند. یافته ها نشان داد بیماری قلبی عروقی بار اقتصادی قابل توجهی را به نظام اقتصادی ایران (مورد مطالعه) تحمیل می کند. هزینه کل مستقیم پزشکی 98241352823574 ریال برای هر بیمار محاسبه شد. هزینه متوسط زمان از دست رفته ایجاد شده به ازای هر روز بیماران مرد به دلیل بیماری عروق قلبی 9333418 ریال و برای زنان 1033239 ریال برآورد شد. بخش اعظم هزینه های پزشکی مربوط به هزینه های آنژیوپلاستی (47/0) و کمترین مقدار این هزینه مربوط به هزینه های دارو (15/1) بود. بار اقتصادی بیماری های قلبی عروقی 134996687871956 ریال به دست آمد. بیماری های قلبی عروقی هزینه بسیار هنگفتی را بر جامعه تحمیل می کنند. بهترین راه مقابله با این بیماری ها و در نتیجه کاهش هزینه ها، تغییر و اصلاح رفتارهای خطرآفرین است که بیمار را آسیب ناپذیر می کند.
طراحی مدل افزایش عدالت سازمانی با رویکرد ارزش های فرهنگی اخلاقی در کارکنان آموزش وپرورش مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
174 - 184
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف طراحی مدل افزایش عدالت سازمانی با رویکرد ارزش های فرهنگی اخلاقی در کارکنان آموزش وپرورش انجام شد.روش شناسی: این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان مدیران و معاونان نواحی هفت گانه آموزش و پرورش شهرمشهد و دربخش کمی کارکنان آموزش و پرورش نواحی هفت گانه شهر مشهد درسال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش در بخش کیفی 30نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری باروش نمونه گیری دردسترس انتخاب و دربخش کمی 257نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها با روش های فیش برداری، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند که روایی صوری و سازه تائید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ برای همه ابعاد بالاتراز 80/0بدست آمد. داده های بخش کیفی با روش دلفی و داده های بخش کمی با شاخص های آمار توصیفی و معادلات ساختاری درنرم افزارهای SPSS-26تحلیل شدند.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که عدالت سازمانی دارای 4 مؤلفه توزیعی (4زیرمقیاس)، رویه ای (3زیرمقیاس)، تعاملی (2زیرمقیاس) و زبانی (2زیرمقیاس) و ارزش های فرهنگی اخلاقی دارای چهار مؤلفه ارزش های فرهنگی (3زیرمقیاس)، رهبری اخلاقی (4زیرمقیاس)، اخلاق حرفه ای (3زیرمقیاس) و جو اخلاقی (2زیرمقیاس) بود. یافته های بخش کمی نشان داد که مؤلفه های هردو عامل تائید شد، زیرمقیاس ها و مؤلفه ها بر مدل افزایش عدالت سازمانی با رویکرد ارزش های فرهنگی اخلاقی اثر معناداری داشتند و مدل دارای شاخص های برازندگی مناسبی بود.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، مدل نهایی افزایش عدالت سازمانی بارویکرد ارزش های فرهنگی اخلاقی در کارکنان آموزش و پرورش طراحی شد که این مدل می تواند برای متخصصان آموزش و پرورش تلویحات کاربردی داشته باشد و ازآن جهت بهبود سازمان آموزش و پرورش بهره ببرند.