مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مفهوم سازی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف معرفی روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی و کاربرد آن در پژوهش های روان شناختی با رویکرد اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی−تحلیلی و به منظور توسعه ابزار می باشد. روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی از مطالعات زبان شناسی، نظریه حوزه های معنایی و تلاش های به عمل آمده در فهم متون دینی (ادبی، اصولی و تفسیری) مشتق می شود و دارای یک اصل بنیادی و نُه اصل فرعی است که در چهار مرحله (مشاهده نظام مند، غرقه شدن در محتوا، صورت بندی داده ها، بازبینی نهایی و ارائه گزارش) به اجرا گذاشته می شود. هر مرحله نیز از چندین گام تشکیل شده است. پایه و اساس تحلیل کیفی محتوای متون دینی، پردازش فعال متن است که در آن پژوهشگر داده های متنی (مفاهیم، گزاره های متون دینی) را آن قدر کندوکاو و تحلیل می کند تا به ساخت های کلی معنا دست یابد. منظور از پردازش فعال متن عبارت از عملیاتی است که طی آن داده ها گردآوری، تجزیه و تحلیل، طبقه بندی و به شکل تازه ای کنار یکدیگر قرار داده می شوند. هدف اصلی پژوهش این است که پژوهشگر از یکسری مفاهیم و گزاره های متون دینی به فهم و استنباط های روان شناختی دست یابد؛ بنابراین، پردازش متن با توصیف و تحلیل های عمومی شروع و به تحلیل های عمیق تر، پیچیده تر، انتزاعی و معنایی می انجامد.
بررسی میزان اثر مواد درسی برگرفته از زبان شناسی شناختی بر آموزش حروف اضافه انگلیسی در کلاس درس زبان آموزان EFL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1205 - 1228
حوزه های تخصصی:
حرف اضافه، اگرچه بخش نسبتا ً کمی از زبان را شامل می شود اما در عین حال نقش اساسی و مهمی را ایفا می کند. نظر به اینکه میزان به کارگیری حروف اضافه در کتب درسی دوره متوسطه زیاد است؛ گاه دانش آموزان از تلاش برای یادگیری آن ها باز می مانند و موفقیت کم رنگ تری از استفاده آن حروف در کاربردهای روزمره حاصل می شود. در این مقاله با بهره گیری از روش شبه تجربی به منظور بررسی تاثیر آموزش الهام گرفته از زبانشناسی شناختی بر یادگیری حروف اضافه زبان انگلیسی in، on و at پرداخته شده است. آزمودنی ها متشکل از دو گروه (n=44)، بودند. گروه شناختی اسلایدهای تصویری حاوی ابزارهای ادراکی و شناختی، در حالی که گروه سنتی مواد آموزشی به شیوه سنتی دریافت کرد. با وجود اینکه گروه شناختی به طور قابل توجهی در پس آزمون عمل کرد، اما اثر مثبت آموزش به سبک شناختی تا زمان اجرای پس آزمون باتاخیر آشکار نشد. یافته های مربوط به نتایج نمره های افراد نشان می دهد که گروه شناختی به طور قابل توجهی بهتر از گروه سنتی در پس آزمون بلافاصله و باتاخیر عمل کرد.
تفاوت های استعاری ویروس کرونا در عناوین روزنامه های اعتماد و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۱)
89 - 100
حوزه های تخصصی:
در چند ماه اخیر، ویروس کرونا زندگی تمام جوامع بشری را تحت تأثیر قرار داده است. به دلیل اینکه ویروس کرونا موضوع روز است، پژوهش حاضر با به کارگیری نظریه استعاره فرهنگی شناختی کوکسس (2005) ، تفاوت های استعاری این ویروس را در عناوین دو روزنامه اعتماد و ایران مورد بررسی قرار داده است. داده های این تحقیق، از تمام شماره های بخش های مختلف روزنامه های اعتماد و ایران از تاریخ 1 اسفند 1398 تا 31 اردیبهشت 1399 استخراج شده است. حوزه های مبدأ وسیله نقلیه، انسان، حیوان، بلا، مانع، شمشیر، شیء، کالا، مسابقه، موجود زنده، نیرو/ عامل، مکان، جنگ، اتفاق، بازی، فرصت و موجود ترسناک، میان دو روزنامه مشترک بوده اند. علاوه بر این اشتراک ها، تفاوت های استعاری نیز مشاهده شد. در روزنامه اعتماد، ویروس کرونا بر اساس حوزه های مبدأ بحران، غذا، بازیگر، ابر، نوشیدنی، آهنگ و بحث و در روزنامه ایران، بر اساس حوزه های معلم، آزمون، مسیر، بار، حاکم، نیروی طبیعی، زندان، هدیه، زندگی، فصل، پازل، چراغ راهنما، ابزار و قاتل نیز مفهوم سازی شده اند. این تفاوت های مذکور میان حوزه های مبدأ دو روزنامه، هم راستای تفاوت سبکی نظریه کوکسس است
ارائه چارچوبی برای مفهوم سازی دفتر مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
135 - 158
حوزه های تخصصی:
طراحی ساختار مؤثر برای مدیریت دانش، از عوامل حیاتی موفقیت آن در سازمان است. لازمه دستیابی به منافع پایدار و مستمر از مدیریت دانش نیز، ساختاردهی به آن و هویت بخشی به خبرگان این حوزه در ساختار سازمان است. این مقاله به مفهوم سازی دفتر مدیریت دانش به عنوان ساختار سازمانی مناسب برای مدیریت مؤثر دانش پرداخته و برای این منظور، از روش تحقیق فراترکیب استفاده کرده است. از 198 منبع یافت شده، طی مراحل اجرای فراترکیب 12 مقاله منطبق بر معیارهای پذیرفته شده بود. در نتیجه ترکیب یافته ها، مفهوم دفتر مدیریت دانش با 54 کد و 12 مفهوم در چهار مقوله هدف (راهبردی و عملیاتی)، ساختار (متمرکز، نامتمرکز و ترکیبی)، کارکرد (استراتژی ها، فرایندها و سازوکارها) و نقش (کمیته مدیریت دانش، مدیر ارشد دانش، مدیر دانش و متخصصان دانش) شکل گرفت. سازمان ها می توانند از نتیجه این پژوهش برای ایجاد ساختار مدیریت دانش مناسب برای خود بهره مند شوند. طبق بررسی های انجام شده محققان، هیچ مقاله ای که با این جامعیت و روش به مفهوم سازی دفتر مدیریت دانش پرداخته باشد، یافت نشد و از این لحاظ مقاله دارای نوآوری است.
بررسی تطبیقی مفهوم«دل» براساس نظریه استعاره مفهومی در تعابیر مصطلح فارسی و اوکراینی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال دوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۵)
90 - 101
حوزه های تخصصی:
مفهوم دل در ادبیات عرفانی کهن ایران زمین دارای اعتباری خاص است و ادبیات تطبیقی بستری است که برای مقایسه مفاهیمی ازین دست با الگوهای موجود در دیگر کشورها حائز اهیمت است. مقاله حاضر به بررسی خصوصیات انعکاس مفهوم «دل» براساس نظریه استعاره مفهومی در زبان های فارسی و اوکراینی می پردازد .دراین مقاله، مجموعه شواهد زبانی با استفاده از این نظریه، که برای نخستین بار در سال 1980 توسط جورج لاکوف و مارک جانسون مطرح شد مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس تجزیه و تحلیل استعاره های مفهومی حاوی کلمه «دل» و مفاهیم موجود در دو زبان، مشترکات و تفاوت هایی در مفهوم سازی دل در فرهنگ های فارسی و اوکراینی تشخیص داده شد و وجود شباهت های فراوانی که در نتیجه بررسی اصطلاحات فارسی و اوکراینی جلوه گر شد گواه آن است که در نظام تعقّلی فارسی و اوکراینی زبانان این بخش دنیای درونی انسان تا اندازه ای به طور یکسان مفهوم سازی شده است. ازنتایج این مقاله می توان به این موارداشاره کرد: امکان بررسی مفاهیم دنیای درونی انسان به وسیله “نظریه استعاره مفهومی” ، وجود شباهت هایی بین اصطلاحات فارسی و اوکراینی به سبب شباهت هایی بین مفهوم سازی نظام تعقّلی فارسی و اوکراینی زبانان ونیزهمانندی های بین دو ملت ایران و اوکراین ، از لحاظ فرایندهای اندیشه و شیوه های شناخت جهان درگذشته .
بررسی مقایسه ای مفهوم سازی ها و رمزگذاری های زبانی حس بویایی در زبان های فارسی و روسی امروز از منظر زبان شناسی فرهنگی- شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار مفهوم سازی ها و رمزگذاری های زبانی حس بویایی را در دو زبان فارسی و روسی امروز از منظر زبان شناسی فرهنگی شناختی با بهره گیری از چارچوب های شریفیان ( 2017 ) و کووچش ( 2018 ) بررسی می کنیم. داده های اصلی از وبلاگ ها و صفحات مجازی و به طور کلی از اینترنت اخذ شده است، اما برای بررسی مترادف های واژه «بو» و هم نشین های آن از فرهنگ لغت های این دو زبان هم استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در دو زبان فارسی و روسی حس بویایی هم به عنوان حوزه مبدأ و هم مقصد نقش آفرینی کرده و در حس آمیزی از هر دو مرتبه بالاتر و پایین تر از خود به عنوان حوزه مبدأ استفاده می کند. در حوزه مفهوم سازی دو کلان استعاره «خوب بودار است» و «بد بودار است» در هر دو زبان وجود دارد. «ظن بردن/ مشکوک بودن، فهمیدن/ پی بردن، برطرف شدن، پرکردن، نشان از چیزی داشتن، به دردسر افتادن/ خراب شدن اوضاع» ازجمله مفهوم سازی های مشترک این دو زبان است. درعین حال تفاوت هایی هم در این دو زبان در مفهوم سازی حس بویایی وجود دارد. جدا از مفهوم سازی ها، در رمزگذاری های زبانی هم شباهت ها و تفاوت هایی بین دو زبان مشاهده می شود. شباهت ها در تأیید نظر کووچش ( 2010 ) مبنی بر نزدیک به همگانی بودن برخی استعاره های مفهومی در حوزه حس ها در زبان های مختلف است که از نظر او ناشی از تجارب مشترک انسان هاست و تفاوت ها هم منعکس کننده نظر شریفیان ( 2017 ) است که معتقد است آبشخور مفهوم سازی ها، شناخت فرهنگی است که حتی در یک جامعه زبانی هم، به دلیل توزیع نامتقارن، ممکن است کاملاً یکسان نباشد.
بررسی مفهوم سازی مشروطه در شعر دو شاعر دوره ی مشروطه (بافت نحوی و گفتمان در شعرهای عارف قزوینی و میرزاده ی عشقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
73 - 100
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی مفهوم سازی مشروطه در شعرهای میرزاده ی عشقی و عارف قزوینی می پردازد. برای فهم بخشی از تفاوت نگاه شاعران دوره ی مشروطه، دو شخصیت متفاوت چه ازنظر جهان بینی و خواست ها و چه ازنظر خاستگاه و طرز زندگی و رفتارهای شاعری انتخاب شده که حجم دیوان اشعارشان نیز به هم نزدیک است. پرسش پژوهش حاضر این است که عارف قزوینی و میرزاده ی عشقی برای بیان دیدگاه های خود درباره ی مشروطه از چه بافت نحوی استفاده و چگونه آن را مفهوم سازی کرده اند؟ دامنه های مفهومی و گفتمان آن ها در این موضوع مشترک چه تفاوت هایی با هم دارد؟ برای رسیدن به پاسخ ابتدا کلمه ی مشروطه و ترکیبات آن از دیوان دو شاعر استخراج شدند و سپس بافت نحوی و دامنه های مفهومی در عبارات و بندهایی که شامل این کلمه بودند و همچنین با نظر به کل شعر، همراه با آمیزه های مفهومی آن ها بر اساس تلفیق نظرات لانگاکر و فوکونیه و ترنر بررسی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که کنشگران مشروطه در شعر میرزاده ی عشقی، «آن فتنه ز مشروطه» و خود «مشروطه»، «من» و «ما» (پدر مریم و پسرانش در سه تابلوی مریم) و «مردم مشروطه خواه» هستند؛ اما در شعر عارف قزوینی، معشوق (مستتر)، خود «مشروطه»، محمدعلی شاه (در ضمیر) و وطن دوستان کنشگرند. در آمیزه ی مفهومی، مفهوم مشروطه در شعرهای میرزاده ی عشقی قانون، فرمان، خدا، معشوق، فرزند، موجود زنده، زمان و آرمان و هدف هستند؛ اما عارف قزوینی مفهوم مشروطه را با مجرم یا متهم، موجود زنده، کار، فرمانروایی و حکومت، معشوق، بهار یا باغبان، خواست و آرزو، یوسف و قدرت عشق آمیخته است. میرزاده ی عشقی از دامنه های مفهومی واقعی تری استفاده کرده که به فضاهای مفهومی خود مشروطه بیشتر مربوطند؛ اما عارف قزوینی با نگاهی سنتی تر و بعضاً جدید، از دامنه های مفهومی مختلفی که ترکیبی از عناصر طبیعت و عشق و سیاست و همچنین اعتقاد به تقدیر و عاملی بیرون از اراده ی انسان است، بهره گرفته و میرزاده ی عشقی با وجود استفاده از دامنه های مفهومی محدودتر، مشروطه را واقعی تر و ملموس تر می بیند.
تحلیل تاثیر طرحواره نیرو در مفهوم سازی شیطان در قرآن کریم: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه استعاره مفهومی، مفاهیم انتزاعی بر اساس مفاهیم تجربه پذیر درک می شوند. در قرآن کریم نیز شواهد گسترده ای از این گونه مفهوم سازی، وجود دارد. در پژوهش حاضر، پیکره ای شامل 129 آیه مرتبط با مفاهیم شیطان/ابلیس، با هدف تحلیل الگوی مفهوم سازی شیطان در قرآن بر مبنای طرح واره نیرو مطالعه شده است. بررسی ها نشان داد که در قرآن انواع هفتگانه طرح واره نیرو در مفهوم سازی شیطان به کار رفته و علاوه بر آن نیروی مسلط جهت مند نیز معرفی شده است. طرح واره نیرو، شیطان را از دو منظر مفهوم سازی کرده است: 1- درحالی که شیطان تصویری قدرتمند و غالب از خود ارائه می دهد، خداوند او را به صورت منبع نیرویی بی اثر به تصویر می کشد. 2- درحالی که شیطان با زیبا جلوه دادن پیامدهای کفر، انسان را به تبعیت از خود سوق می دهد، قرآن با تکیه بر تجربیات نامطلوب انسان از مفاهیمی هم چون گم شدن، برخورد با مانع، از دست دادن تعادل و مانع در مسیر، شیطان را عامل پیامدهایی مشابه، معرفی و به این ترتیب تصویری منفی و نامطلوب در ذهن فرد/جامعه از تبعیت از شیطان ایجاد می کند که مانع از گرایش به سمت شیطان خواهد شد.
بررسی مواضع صاحبنظران در رابطه با ایجاد گرایش مشاوره برنامه درسی در حوزه ی رشته مطالعات برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشاوره برنامه درسی مفهومی است که بر بهبود فرایند یادگیری و تحقق اهداف برنامه های درسی تاکید دارد. سطح کاربرد و عملکرد این مفهوم بستگی به میزان مقبولیت آن از طرف صاحبنظران آموزشی دارد. هدف این پژوهش بررسی مواضع صاحبنظران در رابطه با ایجاد گرایش مشاوره برنامه درسی ذیل رشته مطالعات برنامه درسی است. بدین منظور از رویکرد کیفی پژوهش و روش مصاحبه استفاده شده است. شرکت کنندگان پژوهش 15 نفر هستند که بر اساس رویکرد نمونه گیری، هدفمند و روش نمونه گیری زنجیره ای انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از بررسی اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها روش تحلیل مضمونی به کار رفته است. طبق یافته های پژوهش مواضع صاحبنظران در سه گروه موافقان، موافقان مشروط و مخالفان تقسیم بندی می شود. مشاوره برنامه درسی بعنوان یک حوزه مغفول، کمک به ارتقای یادگیری فراگیران و هماهنگی فعالیت های عوامل مدرسه توسط مشاوران برنامه درسی جزو دلایل گروه موافقان می باشد. موافقان مشروط تبیین دقیق مسئله، تبیین تمایز بین مشاوره برنامه درسی و مشاوره تحصیلی و طرح مشاوره برنامه درسی به عنوان یک حوزه ی میان رشته ای را مورد توجه قرار می دهند. عدم وجود ضرورت عملی و متعلق بودن فعالیت های مشاوره برنامه درسی به قلمرو مشاوره تحصیلی نیز از دلایل مخالفان طرح مفهوم مشاوره برنامه درسی است.
نقش ارزش ها در مفهوم پردازی؛ رهیافت پسااثباتی ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
7 - 35
حوزه های تخصصی:
منطق مفهوم سازی در علوم اجتماعی یکی از مناقشات معرفت شناسی و روش شناسی را تشکیل می دهد. یکی از اصلی ترین نزاع ها حول نسبت دانش و ارزش است که آیا ضروری و ممکن است که دانشمند اجتماعی در ساخت و پرداخت مفاهیم از ورود ارزش های فرهنگی اجتناب کند یا اینکه ارزش ها از عناصر مقوم و منطقی مفهوم سازی محسوب می شوند؟ در این صورت، مفهوم سازی آغشته به ارزش های محقق چگونه مخلّ عینیت نیست؟ در پاسخ به این پرسش، رهیافت اثباتی و طبیعت گرایانه دورکیم معتقد است که مفاهیم علوم اجتماعی غیرارزش بار و دخالت ارزش های محقق در مفهوم سازی مخلِّ عینیت است. پژوهش حاضر بر اساس رهیافت پسااثباتی وبر که بر معرفت شناسی ایده آلیسم کانت، نئوکانتی ها و منظرگرایی نیچه استوار است، استدلال می کند که مفاهیم علوم اجتماعی ارزش بارند؛ اما ارزش باری مفاهیم اجتماعی نه تنها مانع عینیت نیست که شرط سوبژکتیو عینیت است. نگارنده بر اساس تفکیک وبری ربط ارزشی از حکم ارزشی، نشان می دهد که دخالت ارزش های محقق اجتماعی در مفهوم سازیِ تیپ آرمانی در چه سطحی جایز است و در چه سطحی ناجایز و مخل بی طرفی در علم و تحصیل عینیت است.
تحلیل فضاهای ذهنی گفتمان شیطان در قرآن
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی کمال طلب است و برای رشد خود نیاز به شناسایی موانع مسیرش دارد. از جمله موانع بزرگ بر سر راه انسان برای دوری او از خدا، شیطان است. لذا شناسایی و معرفت به شیطان به عنوان مانعی بزرگ برای رسیدن به هدف معیّن شده برای انسان، ضروری است. در قرآن کریم گفتگو های مختلفی بیان شده است. از جمله گفتگو هایی که در قرآن کریم به آن پرداخته شده، کلامی است که شیطان آن را مطرح می کند. پرداختن به کلام شیطان در قرآن، کاشف از اهمیت این کلام در نظر خدای متعال است. در این نگاشت با مطالعه آیات مربوط به کلام شیطان و تحلیل آن به واسطه مفهوم سازی های شناختی در پی تبیین و شناخت واقعیت کلام شیطان در قرآن و چگونگی مفهوم سازی های این دسته آیات هستیم. با بررسی کلام شیطان در پنج محور، فضا های ذهنی پیرامون برتری شیطان، درخواست مهلت، تسلّط، خیرخواهی و وعده شیطان، حاصل شده و در مقام تحلیل قرار گرفته است. می توان بیان داشت که فضای ذهنی شیطانی دقیقاً در مقابل فضای ذهنی الهی قرار داشته و پیروان هر دسته به فضای ذهنی مطابق با ظرفیت و افکار خود گرایش دارند.
معرفی «ساخت و تعبیر» به منزله رویکردی تازه به ساخت واژه(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف مقاله حاضر معرفی رویکردی تازه به ساخت واژه با عنوان «ساخت و تعبیر» بوده است. برای تحقق این هدف بخش هایی از نظریه نقش و ارجاع، به ساخت واژه تسری داده شده، با دیدگاه تازه ای تلفیق یافته و رویکرد جدیدی با عنوان «ساخت و تعبیر» را شکل داده است. این رویکرد جدید برای تحلیل چگونگی مفهوم سازی در زبان و نحوه کارکرد دو پدیده چند معنایی و هم معنایی و علت هم بستگی میان آن ها در قالب ساخت واژه اشتقاقی و بسیط و براساس تحلیل تعدادی وند و واژه که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، ارائه و در سه مرحله اجرا شده است: در مرحله اول، دیدگاه های ساخت واژی متفاوتی در زمینه چند معنایی موردنقد و بررسی قرار گرفته، در مرحله دوم رویکرد پیشنهادی ارائه شده و در مرحله سوم موارد مشکل ساز رویکردهای پیشین در چارچوب پیشنهادی، موردتحلیل قرار گرفته و به نتیجه رسیده است که کاربرد با معنا تفاوت دارد. کاربرد بنیاد زبان و محور مفهوم سازی است. کاربرد به صورت هم زمان و پیوسته هم با معنا و هم با صورت سازه ها در حال تعامل است و همین تعامل هم زمان و دائمی علت شکل گیری چند معنایی و هم معنایی هم بسته و در رقابت است. همچنین توانش کاربردی در ذهن گوینده است، بنابراین گوینده در بستر شناخت فرهنگی و بافت، با ایجاد تعامل میان کاربرد، معنا و صورت، ارجاع می دهد و شنونده واحد ارجاعی یا «ساخت» را تعبیر و استنباط می کند و بدین گونه مفهوم سازی صورت می گیرد.
مفهوم سازی تحدید حدود مناطق دریایی از منظر حقوقی و فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
251 - 285
حوزه های تخصصی:
تحدید حدود فرآیند پیچیده سیاسی حقوقی و فنی است که اهمیت آن چنان با صلاحیت دولت ساحلی بر فضاهای دریایی مرتبط است که هرگونه تحدید حدود یک جانبه که منجر به تضییع حقوق سایر دول شود فاقد اعتبار قانونی است و به همین دلیل مفهوم سازی حقوقی و فنی در تحدید حدود مناطق دریایی سهم بسزایی در شفاف سازی اصول و قواعد مؤثر بر تحدید حدود داشته است. لذا این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی، تحول مفهوم سازی برخی مفاهیم حقوق دریاها با تکیه بر رویه دولتی و قضایی را مورد مطالعه اجمالی و بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از این نوشتار نشان می دهد مقوله حاکمیت ملی و صلاحیت قانونگذاری دولت ساحلی بر مناطق مختلف دریایی مجاور سرزمین آن از دیرباز نظر کارشناسان را به خود معطوف کرده و متجاوز از سه قرن حقوق دانان برجسته نظریه های مختلفی در این زمینه مطرح کرده اند. قضات دیوان های بین المللی نیز با استناد به نظر کارشناسان هیدروگرافی و زمین شناسی، آرا و رویه هایی عرضه داشته اند که زیربنای مفهوم سازی حقوقی و فنی اصول و قواعد تحدید حدود است. بنابراین به نظر می رسد مفهوم سازی یکی از راهکارهای مؤثر برای تعریف و تعیین مرزهای دریایی جهت کسب نتایج عادلانه است.
نگرشی نو به مفهوم و ابعاد هیدروپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب، بنیاد پیدایش، ماندگاری و کارایی واحدهای سیاسی- فضایی است. طی چند دهه اخیر مؤلفه های طبیعی و انسانی همچون تغییرات اقلیمی، رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی، رشد و توسعه اقتصادی و... آب را به یکی از جستارهای مهم ژئوپلیتیک بدل ساخته است. در واقع اهمیت هیدروپلیتیک در مباحث ژئوپلیتیک در سده اخیر به دلیل بحران کم آبی هر روز بیشتر از قبل نمایان می شود. پژوهش حاضر که ماهیت بنیادی دارد با بهره گیری از روش شناسی توصیفی- تحلیلی نگرشی نو به مفهوم و ابعاد هیدروپلیتیک دارد. نتایج تحقیق نشان داد که از نظر مفهومی هیدروپلیتیک را می توان به عنوان دانش شناخت، کسب، بهره وری و حفظ آب به عنوان منبع جغرافیایی و مسائل مرتبط با آن در مناسبات فروملی، ملی، منطقه ای و جهانی تعریف کرد به بیانی دیگر، هیدروپلیتیک عبارت است از دانش طراحی و بازبینی استراتژی های بازیگران جهت دستیابی به منافع و اهداف مبتنی بر آب و مسائل مرتبط با آن به عنوان منبع جغرافیایی قدرت است. از سوی دیگر ابعاد مورد بحث در مطالعات هیدروپلیتیک در سه بخش آب به عنوان منبع جغرافیایی قدرت، مناسبات مبتنی بر آب و استراتژی ها مبتنی بر آب مورد بحث و مطالعه قرار می گیرد. هیدروپلیتیک عبارت است از دانش طراحی و بازبینی استراتژی های بازیگران جهت دستیابی به منافع و اهداف مبتنی بر آب و مسائل مرتبط با آن به عنوان منبع جغرافیایی قدرت است. از سوی دیگر ابعاد مورد بحث در مطالعات هیدروپلیتیک در سه بخش آب به عنوان منبع جغرافیایی قدرت، مناسبات مبتنی بر آب و استراتژی ها مبتنی بر آب مورد بحث و مطالعه قرار می گیرد.
وام گیری نهج البلاغه از عناصر تصویرساز قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
131 - 161
حوزه های تخصصی:
ارتباط متن شریف نهج البلاغه با قرآن از وجوه مختلف قابل بررسی است. یکی از این ابعاد تحلیل مناسبات بینامتنی و زمینه های شکل گیری و تأثیر قرآن در شکل گیری آن است. مناسبات بینامتنی وجوه مختلفی را شامل می شود. نوشتار حاضر با هدف نشان دادن این ارتباط بین قرآن و نهج البلاغه، مناسبات بینامتنی را در عناصر تصویرساز مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور با روش توصیفی- تحلیلی وجوه اشتراک را شناسایی و تحلیل کرده تا پاسخ روشنی به این سؤالات ارائه کند: وجوه اشتراک نهج البلاغه با قرآن در استفاده از عناصر تصویرساز برای مفهوم سازی چیست؟ عناصر تصویرسازی که زمینه ساز مناسبات بینامتنی در قرآن و نهج البلاغه هستند از چه اموری انتخاب شده اند؟ مناسبات بینامتنی آن ها در چه حدی قابل شناسایی است؟ فراوانی عناصر تصویرساز در آن دو چگونه است؟
مفهوم سازی خود اندیشی انتقادی در منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مفهوم سازی خوداندیشی انتقادی در منابع اسلامی انجام شده است. روش پژوهش تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی، 1399) بود که برای فهم و استنباط روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد. جامعه اسنادی پژوهش را قرآن کریم و کتاب های اصول کافی، میزان الحکمه و بحارالانوار تشکیل می داد. نمونه عبارت بود از هر واژه، عبارت یا گزاره ای که در مفهوم شناسی خوداندیشی انتقادی کاربرد داشته باشد. اعتبارسنجی براساس دو شاخص متقن و مفید بودن و با استفاده از دو روش کیفی و کمّی انجام شد. در روش کیفی استنباط های انجام شده از آیات و روایات در اختیار سه نفر از کارشناسان قرار گرفت و از آنها خواسته شد که در مورد مؤلفه ها و ابعاد خوداندیشی انتقادی نظر خود را بیان کنند. در روش کمّی متقن بودن براساس نظر چهارده نفر از متخصصان و محاسبه نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) بررسی شد. مفید بودن یافته ها براساس نظر سه کارشناس و محاسبه ضریب کاپا مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نهایی 31 نشانه برای خوداندیشی انتقادی را نشان داد که براساس تشابه کارکردی در قالب پنج مؤلفه تأمل و بازنگری در خود (شامل7 نشانه)، خودنظارتی فعال (6 نشانه)، نگرش واقع بینانه به زندگی (5 نشانه)، تعالی جویی ( 5 نشانه) و خودگاهی پدیداری ( 4 نشانه) تدوین شد. نتایج CVR و CVI به ترتیب بالاتر از 59/0 و 79/0 و ضریب کاپا برای هر پنج مؤلفه در دامنه نسبتاً خوب تا عالی (20/0-1) به دست آمد. درنتیجه خوداندیشی انتقادی یک فرایند شناختی فعال، هدفمند و سازمان یافته است که با استفاده از آن فرد به بررسی و بازنگری شناخت ها، باورها، تفکرات، ارزش ها، احساس ها و رفتارهای خود می پردازد. اندازه گیری خوداندیشی انتقادی با توجه به نواحی جدول زندگی (تفریح و سرگرمی، روابط اجتماعی، حالات خلقی، انگیزش، معنویت و دینداری، برنامه ریزی، سلامت، معیشت و کار) بررسی شد که نتیجه آن به صورت «نیمرخ وضعیت زندگی» و تعیین نمره فرد از 1 تا 10 در هر محور مشخص می شود.
مفهوم سازی فعل «shekanen» (شکستن) در کُردی کلهری: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از بین انواع روابط واژگانی، چند معنایی جایگاه مهمی در حوزه معنا دارد، چون زایایی معنا و گسترش مفاهیم، به طور چشمگیری، در نتیجه کارکرد چند معنایی محقق می شود. پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی فعل «شکانن» (شکستن) در کُردی کلهری براساس انگاره چند معنایی اصولمند ایوانز و گرین (2006) در رویکرد شناختی انجام گرفته است. بدین منظور، در این پژوهشِ کیفی، داده ها به دو روش اسنادی و مصاحبه ای به ترتیب از کتاب ضرب المثل های کُردی (جعفرزاده، 1385)، مصاحبه با گویشوران کُرد زبان گویش کلهری و مکالمه روزمره آنها گردآوری و به روش توصیفی-تحلیلی واکاوی شد. نتایج نشان داد که مفهوم اولیه این فعل، «شکستن» است و در شبکه معنایی آن سی وشش معنای متمایز، همچون «تکه کردن»، «نصف کردن»، «ترکیدن»، «کاهش یافتن»، «زیان رساندن»، «درد گرفتن» و امثال آن هست که این معانی در هفت خوشه معنایی قرار می گیرند. معانی متمایز با خوشه های معنایی آنها در یک شبکه معنایی ترسیم شد. بازنمایی مفهومی فعل در کُردی کلهری ازمنظر شناختی دانش ما را درمورد درک و فهم معانی آن کامل تر و به پویایی دستور زبان کُردی کلهری کمک می نماید.
مفهوم سازی «خودویرانگری» در داستان های کودک: بر اساس طرحواره های کاربردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
77 - 97
حوزه های تخصصی:
«مفهوم سازی» فرایندی پویا است که وفقِ آن، واحدهای زبانی در خدمت عملیات مفهومی و دانش پس زمینه ای قرار می گیرند. صاحب نظران علوم شناختی ساختار زبانی را بازتاب مستقیم شناخت می دانند؛ بدین معنا که هر اصطلاح خاص، مربوط به ادراک وضعیتی خاص است. بر همین اساس، واژه ای واحد می تواند در موقعیت های مختلف مفهوم سازی های مختلف داشته باشد. طرحواره ها، به عنوان یکی از ابزارهای شناخت، تصوراتی کلی اند که از درونی سازی تجربیاتِ زیسته ایجاد می شوند و وظیفه سازمان دهی، تفسیر و تبادل اطلاعات را بر عهده دارند. طرحواره های کاربردشناختی، خرده طرحواره هایی هستند که وابسته به بافتِ موقعیتی و کاربردی فراخوانده می شوند. این پژوهش با التفات به کلان طرحواره «خودویران گری»، در پی رده بندی خرده طرحواره های کاربردشناختی و مفهوم سازی های متناظرشان است. دامنه پژوهش حاضر داستان های واجدِ درون مایه «خودویران گری» در گروه سنی «الف»، «ب» و «ج» است. هر یک از داستان ها به مثابه موقعیتی کاربردی و عینی برای فراخوانی خرده طرحواره ای خاص از کلان طرحواره «خودویران گری» به شمار می آید. پژوهش پیش ِرو با روش تحلیلی توصیفی در صدد پاسخ به چگونگی مفهوم سازی طرحواره خودویران گری در بافت های موقعیتیِ داستان های کودک است. نتیجه پژوهش پنج طرحواره کاربردشناختی را به عنوان پنج پایه مفهومی متفاوت معرفی می کند: طرحواره های گسستی، پیوستی، گسستی- پیوستیِ فردی، گسستی- پیوستی جمعی، گسستیِ ناخواسته. مقاله حاضر برای نخستین بار خودویران گری را در ادبیات کودک مورد مداقّه قرار می دهد.
نظام مندی در مفهوم سازی استعاری معرفت بر پایه دریافت های دیداری در تمهیدات و نامه های عین القضات همدانی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
257 - 282
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش پیش رو تبیین وجود نظام مندی در مفهوم سازی استعاری معرفت بر پایه دریافت های دیداری در تمهیدات و نامه های عین القضات همدانی بوده است و نگارندگان کوشیده اند علاوه بر نشان دادن وجود انطباق استعاری میان مفاهیم حوزه معرفت و دریافت های دیداری و تبیین چگونگی این انطباق بگویند در کتب مذکور کدام استعاره های مفهومی بنیادین مدلول های دیداری را با معرفت انطباق می دهد. برای نیل به این هدف نگارندگان از چهارچوب نظری استعاره مفهومی بهره گرفته اند. مدعای پژوهش حاضر این بود که میان استعاره «دانستن، دیدن است» و مجموعه مفاهیم حوزه معرفت سازگاری وجود دارد. همچنین در این پژوهش چگونگی انطباق اصطلاحات حوزه معرفت -رؤیت قلبی، نور، نور محمدی و نور سیاه عزازیلی- براساس استعاره مفهومی «دانستن، دیدن است» با حس بینایی بررسی شده است. دستاوردهای دیگر پژوهش نیز نشان داد در دستگاه فکری عین القضات نور و ظلمت و استعاره های مفهومی زیرمقوله ای این دو حوزه با استعاره «دانستن، دیدن است» همخوان است و مفهوم سازی از معرفت با ادراک های دیداری انطباق دارد.
مفهوم سازی نظری شهر شکننده و ارائه ابعاد و شاخص های سنجش آن با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
52 - 70
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: شهر شکننده در واقع یک مفهوم جدید می باشد و شهرهایی را توصیف می کند که توانایی لازم در زمینه مدیریت شهر و خدمات رسانی به شهروندان را ندارند. مفهوم «شهر شکننده» به عنوان یک چارچوب تحلیلی جدید برای توصیف شرایط اضطراری در عصر جدید ظهور یافته و این مفهوم نوین، ابزاری برای درک نابرابری ها و تعارضات در محیط های شهری است. در واقع یک شهر زمانی "شکننده" و یا " شکست خورده " تلقی می شود که در انجام کارکردها و وظایف اصلی خود موفق نباشد و در حوزه های سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی آسیب پذیری بالایی داشته باشد. بازگشت سریع به شرایط قبل از شکنندگی را «تاب آوری» نامیده اند و تاب آوری ماموریت اصلی خود را کاهش «شکنندگی شهر» و «برگشت پذیری در سریع ترین زمان ممکن و با حداقل آشفتگی و حفظ شایستگی» می داند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی نظری شهر شکننده و تعیین تمامی شاخص های آن انجام شده است.روش: روش تحقیق اسنادی با استفاده از رویکرد تفسیری و روش نظام مند فراترکیب بوده و جامعه آماری مقالات پژوهشی چاپ شده در مورد شهر شکننده در مجلات علمی در بازه زمانی 2010 تا 2022 میلادی می باشد که بر اساس عنوان و تحلیل محتوای مقاله ها 143 مقاله از بین 641 مقاله انتخاب شد و داده ها بر اساس استراتژی تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و بر اساس شاخص « دو کد گذار » جهت ارزیابی پایایی و کنترل کیفی یافته ها با 94/0 توافق عالی بین دو ارزیاب منتج گردید.یافته ها: بر اساس مقالات بررسی شده، ضمن تعریف کامل شهر شکننده، ابعاد شکنندگی شهری اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیطی و شاخص های آنها مشخص شد.نتیجه گیری: با توجه به تعریف شکنندگی و ابعاد آن، پژوهش حاضر می تواند فرصتی برای شناسایی علل شکنندگی در شهرها و ارائه راهکارهایی برای رفع آن فراهم آورد.