مطالب مرتبط با کلیدواژه

لانگاکر


۱.

وضعیت نمود استمراری در گویش لری بالاگریوه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لری بالاگریوه محمول های ایستا فرایند کامل نمود استمراری نمانگاری لانگاکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۴
نوشتار پیش رو نمود استمراری در گویش لری بالاگریوه را برپایه رویکرد دستور شناختی (لانگاکر، 1982؛ 2001) بررسی کرده است. در گویش لری بالاگریوه، زمان حال استمراری با استفاده از تکواژ hɑ که برگرفته از فعل hɑse «خواستن» است، ساخته می شود و برای ساخت گذشته استمراری از تکواژ he استفاده می شود. به این ترتیب، دلایل محدود شدن کاربرد فعل کمکی hɑse برای ساخت حال استمراری مورد بررسی قرار می گیرد. برای انجام این پژوهش، (820) جمله نمونه از روستاهای اطراف خرم آباد جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از روشی توصیفی -تحلیلی برپایه دستور شناختی استفاده شده است. داده ها نشان داده اند که هر تکواژ کاربرد متفاوتی دارد، زیرا تکواژ hɑ بر وقوع رویداد یا عملی در زمان حال دلالت دارد، در حالی که he برای بیان استمرار یا تکرار عمل به کار می رود؛ افزون بر این، هر دو تکواژ برای تولید فرایند های ناقص از محمول های کامل استفاده می شوند؛ همچنین، نفی ناپذیری، استمرارپذیری محمول ایستا به صورت حال کامل و کاربرد هم زمان هر دو تکواژ در برخی از صورت های زمان حال ازجمله ویژگی های منحصربه فرد ساختار استمراری در گویش لری بالاگریوه است.
۲.

بررسی مفهوم سازی مشروطه در شعر دو شاعر دوره ی مشروطه (بافت نحوی و گفتمان در شعرهای عارف قزوینی و میرزاده ی عشقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر مشروطه مفهوم سازی بافت نحوی عارف قزوینی میرزاده ی عشقی لانگاکر فوکونیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۳۵
این پژوهش به بررسی مفهوم سازی مشروطه در شعرهای میرزاده ی عشقی و عارف قزوینی می پردازد. برای فهم بخشی از تفاوت نگاه شاعران دوره ی مشروطه، دو شخصیت متفاوت چه ازنظر جهان بینی و خواست ها و چه ازنظر خاستگاه و طرز زندگی و رفتارهای شاعری انتخاب شده که حجم دیوان اشعارشان نیز به هم نزدیک است. پرسش پژوهش حاضر این است که عارف قزوینی و میرزاده ی عشقی برای بیان دیدگاه های خود درباره ی مشروطه از چه بافت نحوی استفاده و چگونه آن را مفهوم سازی کرده اند؟ دامنه های مفهومی و گفتمان آن ها در این موضوع مشترک چه تفاوت هایی با هم دارد؟ برای رسیدن به پاسخ ابتدا کلمه ی مشروطه و ترکیبات آن از دیوان دو شاعر استخراج شدند و سپس بافت نحوی و دامنه های مفهومی در عبارات و بندهایی که شامل این کلمه بودند و همچنین با نظر به کل شعر، همراه با آمیزه های مفهومی آن ها بر اساس تلفیق نظرات لانگاکر و فوکونیه و ترنر بررسی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که کنشگران مشروطه در شعر میرزاده ی عشقی، «آن فتنه ز مشروطه» و خود «مشروطه»، «من» و «ما» (پدر مریم و پسرانش در سه تابلوی مریم) و «مردم مشروطه خواه» هستند؛ اما در شعر عارف قزوینی، معشوق (مستتر)، خود «مشروطه»، محمدعلی شاه (در ضمیر) و وطن دوستان کنشگرند. در آمیزه ی مفهومی، مفهوم مشروطه در شعرهای میرزاده ی عشقی قانون، فرمان، خدا، معشوق، فرزند، موجود زنده، زمان و آرمان و هدف هستند؛ اما عارف قزوینی مفهوم مشروطه را با مجرم یا متهم، موجود زنده، کار، فرمانروایی و حکومت، معشوق، بهار یا باغبان، خواست و آرزو، یوسف و قدرت عشق آمیخته است. میرزاده ی عشقی از دامنه های مفهومی واقعی تری استفاده کرده که به فضاهای مفهومی خود مشروطه بیشتر مربوطند؛ اما عارف قزوینی با نگاهی سنتی تر و بعضاً جدید، از دامنه های مفهومی مختلفی که ترکیبی از عناصر طبیعت و عشق و سیاست و همچنین اعتقاد به تقدیر و عاملی بیرون از اراده ی انسان است، بهره گرفته و میرزاده ی عشقی با وجود استفاده از دامنه های مفهومی محدودتر، مشروطه را واقعی تر و ملموس تر می بیند.