مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
زبان های ایرانی
حوزه های تخصصی:
" گویش های یک زبان در واقع گونه هایی از آن زبان هستند که از لحاظ آوایی، دستوری و واژگانی تفاوت هایی با یکدیگر دارند.
گویش های بوشهری، یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوبی ایرانی است. ویژگی های آویی این گویش ها نشان می دهد که به شاخه ی زبان های ایرانی جنوب غربی تعلق دارند. گویش های بوشهری مانند بسیاری از گویش های ایرانی، زیر نفوذ فارسی معیار بوده است و واژه های آرامی، عربی، سریانی، ترکی، مغولی، سنسکریت (هندی) لاتین، انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی، پرتغالی، و هلندی در این گویش وارد شده است. هدف مقاله، بررسی توصیفی واژه های دخیل انگلیسی در گویش های بوشهری است. در این پژوهش، 154 واژه دخیل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و از دو نوع روش تحقیق استفاده شده است: نخست از روش تحقیق میدانی که با استفاده از ضبط صوت با گویش وران مصاحبه به عمل آمده است و اطلاعات مورد نیاز بر روی نوار ضبط شده است. و دیگر از روش تحقیق کتابخانه ای استفاده شده است. در این روش با مراجعه به منابع مکتوب ریشه واژگان و معادل یابی فارسی نو، به دقت صورت گرفته است.
نتایج تحقیق، نشان می دهد که اکثر گویش وران از ریشه و اصل وام واژگان آگاهی و شناخت ندارند و بسیاری از این واژه ها هنوز متداول و رایج است، اما با نفوذ رسانه های گروهی و عمومی از قبیل مطبوعات و صدا و سیما و فارسی معیار این واژگان در بین نسل جوان و تحصیل کرده روبه فراموشی است و این به نوبه ی خود ارزش و اهمیت این تحقیق را نشان می دهد.
دیگر این که گویش های بوشهری، واژه های دخیل را غالبا تغییر داده و با دستگاه آوایی خود تطبیق می دهد و به رنگ گویشی در می آورد.
سپس در برخی از وام واژه ها، در مقایسه با صورت اصلی واژه ها، از نظر معنایی نیز دگرگونی هایی صورت گرفته است.
"
بررسی ریشه شناختی منتخبی از واژگان گویش بوشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" ریشه شناسی را در زبان فرانسوی «اتیمولوژی»1 گویند. اتیمولوژی واژه ای یونانی است، که از طریق زبان لاتین به زبان فرانسوی راه یافته است.
در یونان باستان اتیمولوژی به معنی ""شناخت اتیمون""2، و اتیمون به معنی ""معنی حقیقی واژه"" بوده است.
امروزه اتیمولوژی به تاریخ یک واژه از قدیم ترین زمان کاربرد آن تا زمان نوشتن تاریخ آن واژه هم از لحاظ لفظ و هم لحاظ معنی اطلاق می شود.
در هر زبان، برخی از واژه ها در زمان معین از رواج می افتد، اتیمولوژی این گونه واژه ها تاریخ آن ها از قدیم ترین زمان کاربرد تا زمان رواج آن واژه، هم از نظر لفظ و هم از نظر معنی است.
ریشه شناسی، علمی است که به کمک آن ""فرهنگ تاریخی"" نوشته می شود. فرهنگ تاریخی، فرهنگی است که در آن تاریخ یک واژه، هم از نظر لفظ و هم از نظر معنی ثبت می شود. (ابوالقاسمی، 12).
گویش بوشهری، یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوبی ایران است. ویژگی های آوایی، واجی و ساخت دستوری این گویش نشان می دهد که به شاخه ی زبان های ایرانی جنوب غربی تعلق دارد.
هدف مقاله، بررسی ریشه ی شناختی منتخبی از واژگان گویش بوشهری است. در این پژوهش، بیست و هشت واژه ی اصیل گویشی مورد بررسی ریشه شناختی و تطبیقی قرار گرفته است و از دو نوع روش تحقیق استفاده شده است: نخست از روش تحقیق میدانی که با استفاده از ضبط صوت با گویش وران مصاحبه انجام شده، اطلاعات مورد نیاز روی نوار، ضبط شده است. دوم از روش تحقیق کتابخانه ای (اسنادی) استفاده شده است. که با مراجعه، بررسی و مطالعه ی منابع دست اول، فیش ها تهیه شده، به صورت منظم دسته بندی شده اند، سپس ریشه ی واژگان و معادل فارسی آن ها به دقت یافت شده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد با توجه به نفوذ رسانه های گروهی، فن آوری جدید و فارسی معیار، این واژگان در بین نسل جوان و تحصیل کرده فراموش شده است. این نکته ارزش و اهمیت پژوهش را نشان می دهد.
دیگر این که بررسی ریشه شناختی و تطبیقی این واژگان نشان می دهد که گویش های ایرانی، از نظر واژگانی دارای اشتراکات و همانندی های بسیاری هستند. ریشه ی گویش های ایرانی، زبان ایرانی باستان است. تفاوت این گویش ها در زمینه های آوایی، واجی، ساخت زبانی و دستوری است که مرزبندی و تقسیم بندی گویش های ایرانی را ایجاد کرده است.
هم چنین، نتایج نشان می دهد با بررسی ریشه شناختی گویش های ایرانی می توان اطلس جامع گویشی ایران و فرهنگ ریشه شناختی فارسی را تدوین کرد.
"
نگاهی رده شناختی به پی بست های ضمیری در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در زبان تاتی، از ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است. ابتدا به صورت گذرا به سیر تاریخی این پی بست ها در فارسی باستان و فارسی میانه اشاره و نقش آنها در تاتی جنوبی بررسی شده است. جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل ظاهر می شده اند. واکرناگل (1892) دریافت که واژه بست ها در اغلب زبان های هندواروپایی در جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شوند. این پی بست ها در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، نشانه مفعول مستقیم و نشانه نقش اضافی به کار می روند. ضمایر پی بستی در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته در جایگاه واکرناگل ظاهر می شوند و از این حیث با فارسی میانه مشترکند. این پی بست ها در نقش نشانه مفعول در تاتی جنوبی از جایگاه واکرناگل خارج شده اند، ولی هنوز کاملاً به جایگاه پس از فعل نرفته اند و در جایگاه سازه قبل از فعل قرار می گیرند. از این حیث نسبت به فارسی میانه، این پی بست ها به سمت انتهای جمله حرکت کرده اند؛ هرچند هنوز به جایگاه انتهایی نرفته اند. مقایسه فارسی میانه، تاتی جنوبی و فارسی جدید نشان می دهد پدیده کشش به سمت راست در زبان های ایرانی نیز وجود دارد.
واژه بست های ضمیری در گویش رایجی (آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل، یا جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شدند. این پی بست ها در اکثر زبان های ایرانی دچار تحول شده و از حیث نقش و جایگاه تغییر کرده اند. در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در گویش رایجی، یا گویش آران و بیدگل، از زبان های ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است و در ضمن مقایسه ای هم با کاربرد این واژه بست ها در برخی دیگر از زبان های ایرانی شده است. این پی بست ها در رایجی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، ضمیر ملکی، مفعول مستقیم و غیرمستقیم و متمم حروف اضافه به کار می روند. در رایجی این واژه بست ها دیگر در جایگاه واکرناگل به کار نمی روند و از این حیث با زبان های ایرانی باستان و میانه متفاوت اند. این پی بست ها در اشاره به فاعل منطقی جمله در زمان گذشته به صورت شناور می توانند به سازه های مختلفی قبل از فعل اضافه شوند. این واژه بست ها در نقش های دیگر به هسته خود اضافه می شوند.
پسوند« ی» : پیشینه و کاربرد های آن (یک پژوهش ترازمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان پسوندهای موجود در زبان فارسی، پسوند « ی» از قدرتی بی مانند برخورداراست: چه از حیث تنوّع گروههای اشتقاقی و چه از لحاظ تعداد مشتقاتی که می سازد. این پسوند، که سابقة آن به ایرانی باستان بازمی گردد، بسیار زایاست و بالاترین بسامد را در میان دیگر وندها دارد. ازهمین رو، جستار حاضر با اتّخاذ رویکردی ترازمانی، سابقة حضور وکاربردهای این پسوند در ایرانی باستان و نیز در زبانهای ایرانی میانة غربی را مورد بررسی قرارمی دهد و ضمن تجزیه وتحلیل داده ها، ساختارهای پسوند «ی» را به سه گروه ساختارهای اسمی، ساختارهای صفتی و ساختارهای قیدی تقسیم می سازد تا از این رهگذر به معرفی کاربردهای گوناگون این پسوند در فارسی نو پرداخته شود. نتیجه این که کاربرد وزایایی پسوند «ی» در گذر زمان به گونة چشم گیری افزایش پیدا کرده است، به طوری که امروزه در نقش پسوندی توسعه طلب ظاهرشده و در سطوح مختلف به حریم پسوند های دیگر هجوم برده و آنها را به حاشیه رانده است.
ضمایر شخصی در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان ها و گویش های ایرانی از جمله منابع غنی زبان شناسی در ایران هستند که به دلیل قدمت و گستردگی، کارگاهی بزرگ برای تحقیقات زبان شناسی در ایران به حساب می آیند. ضمائر در این زبان ها و گویش ها از تنوع و پیچیدگی قابل توجهی برخوردارند که تحلیل ساختار و نقش هایی که این اقلام ایفا می کنند می تواند جالب توجه باشد. در همین راستا در این پژوهش 32 زبان و گویش به لحاظ ساختار و نقشی که ضمائر ایفا می کنند به سه جهت کلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. بخش اول به توصیف ساختار ضمیر در زبان ها و گویش های ایرانی اختصاص یافته و نشان داده شده است که ضمیر شخصی در این گویش ها به لحاظ ساختار واژه به چه شکلی ظاهر می شود. در بخش دوم به نقش ضمیر در این گویش ها پرداخته شده است. در این بخش ضمیر به لحاظ متغیرهایی نظیر شخص، شمار، جنسیت، حالت، زمان و نظام تعدی مورد بررسی قرار گرفته است. این بخش نشان می دهد زبان ها و گویش های مورد بررسی از ابزارهای متفاوتی نظیر افزودن واکه، تغییر آرایش واجی، تغییر واجی به منظور نشان دادن تأثیر متغیر های فوق بر ضمیر استفاده کرده اند. بخش سوم به بررسی الگوهای تغییر واجی در ضمیر های شخصی اختصاص یافته است.
ریشه شناسی چند واژه از گویش گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویش گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در ناحیه وسیعی از استان گیلان در حاشیه دریای خزر و نیز بخش هایی از استان مازندران رواج دارد. این جستار اختصاص دارد به بررسی ریشه شناختی چند واژه از گویش گیلکی شرق گیلان. در هر مدخل، ابتدا ریشه ایرانی باستان و هندواروپایی واژه یا فعل مورد نظر و برابرهای آن در دیگر زبان های ایرانی را آورده ایم، سپس به بررسی ساخت اشتقاقی آنها در گویش گیلکی، فرایندهای واجی و گاه رابطه نحوی واژه موردنظر پرداخته ایم. واج نوشت داده ها بر پایة گونة گویشی شرق گیلان انجام پذیرفته است.
نمونه ای از فرایند پیشین شدگیِ واکه ای در مطالعاتِ تاریخیِ زبان بلوچی (تبدیلِ تاریخیِ ū به ī)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحول تاریخیِ زبان ها، اصواتِ آن ها تحتِ تأثیر عواملِ زبانیِ خاصی تغییر می کنند و از صورتی به صورتِ دیگر درمی آیند. در این مقاله، با بررسیِ 100 واژه در زبانِ بلوچی، یکی از زبان هایِ ایرانی، معلوم شد که واکه /ū/ در ایرانیِ قدیم، تحت تأثیر فرایند پیشین شدگیِ واکه ای، در بخشی از بلوچستانِ ایران، از جمله نواحیِ جنوبی و مرکزی، به /ī/ تبدیل شده و، در حالِ حاضر، در این مناطق به صورت گونه آزادِ دوگانه ای به دو صورتِ /ū/ و /ī/ رایج است. به علاوه، با بررسیِ این پدیده در بعضی از دیگر زبان هایِ ایرانی از شرقی ترین نواحی(حوزه پامیر) تا غربی ترین نواحی(حوزه های کُردی و بختیاری)، معلوم شد که این تحولِ تاریخی در آن زبان ها نیز اتفاق افتاده است و می توان آن را یک پدیده گسترده و عمومی در زبان های ایرانی به حساب آورد. در نهایت این که بررسی این پدیده در زبانِ بلوچی در زمینه هایی مانند رده بندی، توصیف هایِ زبانی و مطالعاتِ تاریخی زبانِ بلوچی و گویش ها و لهجه های آن قابل استفاده است.
بررسی فرایندهای واجی گویش راجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردآوری گویش ها و زبان های محلی در ایران و نیز بررسی علمی آنها می تواند خیلی از مشکلات واژگانی و دستوری زبان را حل کند و واژگان آنها در ساختن واژه های نو مورد استفاده قرار گیرد و از این طریق، به غنای زبان فارسی کمک کند. یکی از این نمونه ها زبان افراد بومی شهر دلیجان است که راجی نامیده می شود. گویش راجی یک گویش ایرانی است که روزگاری دراز در یک قلمرو گسترده مرکزیت داشته و امروزه نشانه های آن در بخشی از مرکز ایران همچون دلیجان، محلات و نراق دیده می شود. این مقاله، پس از ارائه فهرست همخوان ها، واکه ها و واکه های مرکّب، به بررسی فرایندهای واجی این گویش می پردازد.
نویسنده در جمع آوری داده ها، علاوه بر شمّ زبان شناسی خود، شمّ زبانی گویشوران، مصاحبه مستقیم با گویشوران و تکمیل پرسشنامه های تدوین شده، از دو اثر واژه نامه راجی (1373) و داستان ها و زبانزدهای دلیجانی (1387) تألیف حسین صفری و «گونه های زبانی استان مرکزی در گذر زمان» (1385) تألیف نگارنده استفاده کرده است.
باز سازی انجیل زنده مانی بر پایه متن های ایرانی مانوی، یونانی، قبطی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کتاب هایی که مانی خود به زبان مادری اش سُریانی به نگارش درآورده است، «انجیل زنده» (Ewangelyōn zīndag) نام دارد. نام این کتاب در روایت های ایرانی مانوی، چینی، یونانی، لاتین، قبطی و نوشته های اسلامی آمده است. در هر یک از این زبان ها نقل قول هایی از انجیل نیز می توان یافت که کاملترین آنها نقل قول های یونانی در دست نوشتة یونانی مانوی (CMC) است. پس از آن می توان نقل قول های قبطی مانوی (MSC) را نام برد. روایت های ایرانی مانوی شامل قطعه هایی به فارس ی میانه، پهلوانیگ و سغدی است. پس از این قطعه ها باید از قطعه ای چینی نام برد و سپس دو نقل قول کوتاه در ادبیات چینی مانوی. نام انجیل زنده اگرچه در نوشته های اسلامی آمده است، متأسفانه تنها چند نقل قول بسیار کوتاه از آن روایت شده که که از آن جمله می توان از روایتی که ابوریحان بیرونی بیان داشته، یاد کرد. هدف این مقاله ارائة طرحی کلی از «باب الف» انجیل زنده مانی است. از آن جا که انجیل مانی دارای 22 باب بوده است، می توان از باب های دیگر آن نیز نقل قول هایی هر چند کوتاه ذکر کرد. در واقع بخش اصلی این مقاله از ترجمه ای است به فارسی از تمام شواهد و نقل قول های انجیل زندة مانی در یک متن نسبتاَ یکپارچه.
فعل در زبان دوبیتی های امیر پازواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان مازندرانی یکی از زبان های رایج در کشور ایران است که از دیرباز با وجود تعامل با دیگر زبان های ایرانی توانسته است ساختار و ماهیت خود را حفظ کند و به عنوان یکی از زبان های زنده دنیا به پویایی خود ادامه دهد؛ ولی با وجود شناخت و بررسی قواعد زبانی حاکم بر آن، در محافل علمی مهجور مانده است. نگارندگان در تحقیق حاضر با مطالعه اشعار امیر پازواری – شاعر مازندرانی عصر صفویه- علاوه بر استخراج و دسته بندی قواعد زبان طبری، آثار این شاعر را با رویکردی سبک شناسانه بررسی کرده اند. آنچه با نگرش توصیفی -تحلیلی به دوبیتی های امیر پازواری در این نوشتار به دست آمده، بیانگر آن است که سیستم فعل در زبان طبری جدید، به ویژه در آثار امیر پازواری در مبنا شامل دو مضارع و ماضی و چهار وجه اخباری، امری، التزامی و شرطی است. از نظر زمانی در چهار قسم حال، گذشته، آینده (شکل خاصی برای تشکیل ندارد) و نقلی تقسیم می شود و از نظر شکلی فقط به صورت حال، گذشته، نقلی و شرطی است. افعال از نظر ترکیب به صورت زمان های ساده و مرکب هستند. در مجموع نتایج نشان دهنده اثرپذیری اندک این زبان از زبان های رایج اطرافش به خصوص فارسی معیار و در نتیجه ثبات تاریخی آن زبان است.
نقشه معنایی حروف اضافه ابزاری همراهی در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منوچهر، پسر جوان جم، موبدان موبد پارس و کرمان در سده سوم هجری، در پاسخ به بدعت برادرش زادسپرم، موبدان موبد سیرجان، در باب آیین تطهیر برشنوم، سه نامه به فارسی میانه به مردم سیرجان و زادسپرم و بهدینان ایران نوشت که مجموعه آنها موسوم به نامه های منوچهر است. منوچهر که خود صریحاً اذعان می کند در نویسندگی مهارت ندارد، علاوه بر عدول از قواعد صرفی و نحوی فارسی میانه، و نیز واژه سازی بی قاعده، واژه ها و اصطلاحات دینی و فقهی متعددی را در این نامه ها به کار برده که فهم متن را دشوارتر ساخته اند. بااین همه، شناسایی این واژه ها به غنای گنجینه واژگان فارسی میانه می افزاید. در این نوشتار دو واژه نشان شناسی و مسلمان با تکیه بر شواهد آنها از نامه های منوچهر بررسی شده اند.
دستگاه فعل در گویش گله داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی و توصیف دستگاه فعل در گویش گله داری اس ت. گله دار ش هری در ج نوب استان فارس و هم مرز با استان بوشهر است. گویش گله داری جزء شاخه جنوب غربی زبان های ایرانی نو است و از گویش های لری محسوب می شود که طی چندین سده همسایگی با گویش های منطقه، اثرپذیر و اثرگذار بوده است. در این بررسی، نخست شیوه ساختاری مصدر، ستاک حال و گذشته، صفت مفعولی، شناسه های فعلی در زمان های حال و گذشته، نمود، وجه و زمان، وند سببی، وند نفی و جهت بررسی می شوند، سپس فعل از نظر ساخت اشتقاقی و نحو مورد مطالعه قرار می گیرد.
بررسی رابطه خویشاوندی زب ان های ای رانی با رویکرد زیست شناسی تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان های رایج امروزی، محصول صدها و هزاران سال تکامل در جوامع بشری هستند. زبان ها یکباره خلق نشده اند بلکه در فرایندی تدریجی، از نیاکان خود فاصله گرفته و انشعاب یافته اند تا اینکه به شکل زبان ها و گویش های کنونی درآمده اند. مطالعه تاریخچه این فرایند تکامل و انشعاب، موضوع تحقیقات بسیاری در سالیان گذشته بوده است. با توجه به شباهت های زیاد فرایند ایجاد گوناگونی و تکامل زبان ها و موجودات زنده و با الهام از مدل های توسعه یافته در زیست شناسی تکاملی، و همچنین ابزارهای محاسباتی حاصل از پیشرفت در علوم رایانه، این امکان فراهم شده است که بتوان از این مدل ها در مطالعه تاریخ زبان ها و کشف روابط خویشاوندی و زمان تقریبی انشعاب آنها از زبان های اجدادی شان استفاده کرد. از این روش ها برای مطالعه بسیاری از زبان ها، به ویژه زبان های هندواروپایی، استفاده شده است. در این مقاله ما به مطالعه خویشاوندی و انشعاب تعدادی از گویش های ایرانی پرداخته و با استفاده از مدل های زیست شناسی تکاملی، درخت تکاملی (شجره نامه) 49 گویش ایرانی را رسم نموده ایم. امیدواریم با توسعه روش پیشنهادی و همچنین گردآوری و مستندسازی گویش های بیشتر بتوان این مطالعه را به تمامی گویش های ایرانی تعمیم داد.
نگاهی به ریشه چند واژه گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریشه شناسی را به اختصار بررسی خاستگاه یا تاریخ واژه دانسته اند. از این رو برای دست یابی به ریشه حقیقی واژه باید در زمان به عقب بازگشت تا به وضعیتی رسید که اطلاعات مربوط به واژه به صورت شفاف و روشن در اختیار قرار گیرد و بتوان با اطمینان فرایند شکل گیری واژه را بازسازی کرد. گویش گیلکی یکی از گویش های ایرانی نو است که در شمار گویش های شمال غربی ایران جای داشته و در حاشیه سواحل جنوب غربی دریای خزر رواج دارد. در این پژوهش به بررسی ریشه شناختی بیست واژه گیلکی پرداخته شده است. داده های این جستار از ناحیه جلگه ای شرق استان گیلان و منطقه کوهستانی دیلمان گرداوری شده اند. در هر مدخل ریشه ایرانی باستان و ریشه هندو اروپایی آورده شده، و ویژگی های آوایی و ساختاری واژه توضیح داده شده است. پس از آن واژه های هم ریشه در دیگر زبان ها و گویش های ایرانی آورده شده است. واج نوشت داده ها در این پژوهش بر اساس شیوه و نشانه های رایج در آثار مربوط به زبان های ایرانی انجام پذیرفته است. این بررسی پیوند زبانی گویش گیلکی را با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی در دوره های سه گانه تاریخی ایرانی باستان، میانه و نو آشکار ساخته، و سیر تحول واج های این گویش را به روشنی باز می نماید. افزون بر این، نشان دهنده ظرفیت واژگانی و معنایی این گویش و دیگر زبان ها و گویش های مرتبط با آن نیز هست.
اوزان و واحدهای اندازه گیری در زبان خُتَنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
138 - 161
حوزه های تخصصی:
به سبب کم بودن متون بازمانده از زبان های ایرانی باستان و میانه، دانش ما درباره واژه هایی که برای اندازه گیری اوزان و واحدهای طول و عرض به کار می رفته بسیار اندک است. اما در مقایسه با زبان های ایرانی میانه غربی، در متون دینی و غیردینی به جامانده از زبان ختنی که یکی از زبان های ایرانی میانه شرقی است واژه های نسبتاً زیادی در اشاره به اوزان و واحدهای اندازه گیری وجود دارد. این اوزان گاه صرفاً برای اندازه گیری مادهّ ای خاص به کار رفته و گاه برای توزین مواد گوناگون استفاده شده است. برخی از این واژه ها بومی و دارای اصل و تبار ایرانی هستند و برخی از آنها وام واژه هایی از زبان های دیگر به شمار می آیند. در این نوشتار به بررسی و طبقه بندی این واژه های ختنی بنابر نوع موادی که در توزین آنها به کار رفته اند می پردازیم و در موارد ممکن به اصل و تبار و معادل های آنها در دیگر زبان های رایج منطقه ترکستان چین و زبان های ایرانی اشاره می کنیم.
تاریخ گذاری نسبی دگرگونی های آوایی در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ گذاری نسبی در زبان شناسی تاریخی، مشخص کردن ترتیب زمانی دگرگونی های آوایی گوناگونی است که در واژگان یک زبان انجام می گیرد. این موضوع، از آن جهت اهمیت دارد که ترتیبِ زمانیِ گوناگونِ دگرگونی های آوایی، بر چگونگی دگرگونی آوایی واژگان زبان و یافته های حاصل از آن ها تأثیر می گذارد. در این مقاله، نمونه هایی از دگرگونی چند واژه در زبان های ایرانی بررسی شده است. هدف از انجام این امر، فهم آن است که کارکرد تاریخ گذاری نسبی، چرا و چگونه می تواند به درک چگونگی انجام برخی دگرگونی های آوایی کمک کند. همچنین اینکه اگر واژه ای در گویش های یک زبان به شکل های گوناگونی دچار دگرگونی شده است، می تواند به دلیل ترتیب زمانی متفاوت دگرگونی های آوایی در آن گویش ها باشد. این مقاله، همچنین نشان می دهد چگونه انجام یک دگرگونی آوایی، بافت آوایی را برای انجام گرفتن دگرگونی آوایی دیگری از بین می برد. یا اینکه یا چگونه انجام گرفتن یک دگرگونی آوایی شرایط یا بافت آوایی را برای انجام دگرگونی آوایی دیگری فراهم می کند.
بررسی پیوندهای زبانی میان پهلوی اشکانی و نوشته هایی از گویش گرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
111 - 130
حوزه های تخصصی:
پهلوی اشکانی، یکی از زبان های ایرانی است که نوشته های آن در دوره میانه زبان های ایرانی از اشکانیان، ساسانیان و پیروان دین مانوی بر جای مانده است. در دوره نو زبان های ایرانی، دیگر اثری از این زبان در دست نیست. با این همه، گویش های ایرانی نو هر یک به گونه ای دنباله یکی از زبان های ایرانی در دوره میانه و باستانی زبان های ایرانی هستند. پاره ای از زبان های ایرانی دوره نو را می توان دنباله یکی از زبان های ثبت شده دوره میانه دانست. برای نمونه، زبان فارسی دنباله فارسی میانه است و یغنابی دنباله سغدی است. پرسش این است که آیا می توان گویشی ایرانی در دوره نو را دنباله پهلوی اشکانی دانست؟ این پژوهش بر آن است تا با بررسی نوشته های برجای مانده از فرقه حروفیه که در کتاب واژه نامه گرگانی صادق کیا (Kya, 2012) آمده است، پیوندهای زبانی میان پهلوی اشکانی و گویش گرگانی را از دید واژگانی، واجی و نحوی روشن نماید. برای این کار، واژه ها و جمله هایی از پهلوی اشکانی تورفانی و کتیبه ای برگزیده شده و با واژه ها و جمله هایی از گویش گرگانی در نوشته های فرقه حروفیه سنجیده شده است. در پایان، این نتیجه به دست آمد که گویش گرگانی یکی از بازمانده های زبان ایرانی پهلوی اشکانی بوده که تا دوره تیموری یا پس از آن در گرگان رواج داشته و سپس رو به خاموشی رفته است.
تحلیل کارکردهای حرف «واو» در تاریخ بیهقی و مقایسه آن با زبان های ایرانی و زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرف «واو» پرکاربردترین حرف ربط زبان فارسی است که به جز ربط دادن اجزای کلام به هم، کارکردهای دیگری همچون استیناف، استدراک، اضراب، تخمین، حال و قسم دارد. بررسی تاریخ بیهقی ، به منزله یکی از مهم ترین متون فارسی دوره غزنوی، دالّ بر کارکردهای متنوع حرف واو در متن آن است که به نظر می رسد بخشی از آنها تحت تأثیر زبان های ایرانی و زبان عربی بوده است. مقاله پیش رو افزون بر بررسی کارکردهای متنوع حرف واو در تاریخی بیهقی، درصدد آن است که نشان دهد کدام یک از این کارکردها تحت تأثیر زبان های مذکور بوده است. به همین منظور حدود 1500 جمله و عبارت از متن این کتاب انتخاب، بررسی و تجزیه و تحلیل شد و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که کارکردهای واو عطف در تاریخ بیهقی را می توان در سه گروه اصلی دسته بندی کرد: نخست، واو عطف و استیناف، که هم در متون ایرانی باستان و هم عربی قابل پیگیری هستند. دوم، واو حالیه، قسم و استدارک، که از زبان عربی وارد زبان فارسی شده اند و سوم، واو اضراب، واو در معنای یا، واو ابتدای جملات معترضه، که مؤلف تاریخی بیهقی در به کارگیری آن ها دست به نوعی نوآوری زده است.
روند دستوری شدگی پسوندِ جمع ساز /–gal/ در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
197 - 217
حوزه های تخصصی:
چند گروه از زبان های ایرانی، پسوندِ /–gal/ یا تکواژگونه های آن را به تنهایی یا در کنار پسوندهای دیگر، برای جمع بستنِ اسم به کار می برند. این پسوند، در اصل، اسم جمع و به معنای «گروه، دسته» بوده که سپس به چنین پسوندی با این نقشِ صرفی تبدیل شده است. این مقاله، نشان می دهد که پسوند //–gal و تکواژگونه های آن در نتیجه دستوری شدگی اسم «gal» به معنای «دسته، گروه» پدیدار شده اند. نخست، مقدمه ای درباره دستوری شدگیِ پسوندهایِ جمع ساز در زبان های دنیا، ارائه شد. سپس، به بررسی ساخت و چگونگی کاربرد این پسوند در چند گروه از زبان های ایرانی- که این پسوند را به کار می بردند- پرداخته شد. پس از آن، مراحل شکل گیریِ این پسوند، در چارچوبِ فرایندِ دستوری شدگی بررسی شد. همچنین، نشان داده شد که هر یک از این گروه های زبانی در چه مرحله ای از فرایندِ دستوری شدگیِ این پسوند قرار دارند. علاوه بر این، سازوکارهای معنایی، آوایی، صرفی-نحوی و کاربردشناختی درگیر در فرایند دستوری شدگیِ این پسوند بررسی شده اند.