مطالب مرتبط با کلیدواژه

المحرر الوجیز


۱.

روش شناسی مبانی ادبی « ابن عطیه اندلسی » در تفسیر « المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز »(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر قرآن ابن عطیه اندلسی المحرر الوجیز مبانی ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۶ تعداد دانلود : ۵۰۸
نقش اساسی مباحث ادبی در تفسیر قرآن بر همگان عیان است و کاربرد فراوان مباحث ادبی در تفاسیر فریقین در دوره های مختلف تاریخ تفسیر قرآن، نشان از نقش مهم آن در علم تفسیر دارد. تفسیر «المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز» «ابن عطیه اندلسی» از تفاسیر مهم مکتب اجتهادی ادبی معتبر و مؤثر جهان مغرب اسلامی می باشد که مباحث ادبی یکی از منابع اساسی آن است. ذکر معنای دقیق واژگان غریب قرآن و اولویت دادن به آراء لغوی ها درباره اشتقاق آن، استناد به آیات قرآن، استشهاد به شعر کهن عربی، روش ابن عطیه در مباحث صرفی می باشد. همچنین بیان آراء نحوی دو مکتب «بصره» و «کوفه» و ترجیح آرا نحوی جمهور به ویژه «سیبویه» و ذکر نظرات اختلافی روش کار مفسر در تبیین مباحث نحوی است. حقیقی دانستن معانی واژگان قرآن و بی نیازی مفسر از اطلاق مجاز به آن، موجب محدود شدن و سطحی بودن مباحث بلاغی در تفسیر وی شده است. در این پژوهش از روش تحلیلی توصیفی استفاده شده است. این مقاله در صدد است با استقرا و استخراج شواهد و تحلیل آنها، مبانی ادبی تفسیر ابن عطیه را تبیین نماید، تا روش استفاده ابن عطیه از منابع ادبی در تفسیر المحرر الوجیز حاصل شود.
۲.

تحلیل تطبیقی انواع تغییر دلالت کلمه ها در تفسیر التبیان و المحرّر الوجیز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: التبیان المحرر الوجیز کلمه دلالت معنایی تطبیق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۱
زبان، همانند دیگر پدیده های انسانی با گذر زمان تغییر می کند. از میان اجزای گوناگون زبان، «واژه ها» بیش از دیگر اجزای آن از نظر دلالت معنایی، دستخوش تغییر می شوند. در تفسیر آیات قرآن، توجه مفسّر به این تغییرات می تواند معانی و مفاهیم درست تری از آیات را فراروی مخاطبان قرار دهد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و تطبیق آرای تفسیری شیخ طوسی و ابن عطیه به تحلیل نقش انواع تغییر در دلالت کلمه ها، در تفسیر التبیان و المحرّر الوجیز می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تخصیص، تعمیم و انتقال دلالت، اشکال مهم تغییر در دلالت کلمه های قرآن بوده که هر دو مفسّر به آن توجه داشته اند. شیخ طوسی بیشتر از ابن عطیه به این گونه مباحث پرداخته، به طوری که در بسیاری از موارد تحلیل های لغوی ابن عطیه متأثر از شیخ طوسی است. طوسی و ابن عطیه در بررسی مفردات قرآن، به نقش استعمال در تغییر دلالت کلمه ها و سیر تاریخی این تغییرات تا زمان نزول توجه داشته اند. استناد به قرآن و استشهاد به شعر و کلام عرب، ازجمله منابع تفسیری هردو مفسّر در بسیاری از تحلیل های لغوی به شمار می آید.