مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
محمد عفیفی مطر
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
77-59
حوزه های تخصصی:
إذ اعتبرنا للبناء السردی فی النص الشعری المعاصر وحدةً متکاملةً تحمل الکثیر من عناصر وتقنیاتٍ خادمةٍ لصورته الفنیة، یملک بینها عنصر المکان أهمیةً قصوی فی تأطیر المادة السردیة وإقامة أواصر تجمع العناصر السردیة معطیاً لها مناخاً محدداً تفعل فیه وتعبر من خلاله عن وجهات نظر السارد الخاصة، ولاسیما المکان المغلق الذی لیس الیوم دیکوراً مهملاً فی مشهد العمل السردی بل یکون لوحده هدفاً ذا فاعلیةٍ نفسیةٍ واجتماعیةٍ تخرق جدران انغلاقه وتصل إلی مدلولٍ تنسجه کلماتٌ محددةٌ مع خصائصها الإیحائیة کما أن حضور الأمکنة المغلقة البارز فی شعر محمد عفیفی مطر یأتی بطابعها اللفظی الخاص والمنحصر فی فضاءاتٍ مغلقةٍ علی استیفاء التنظیم الدرامی للأحداث وتعمیق الحیاة الداخلیة للشخصیة المعنیة، ولکن قد یُنتج هذا الاندماج فی الداخل نتیجةً معاکسةً ویؤدی إلی المغامرة فی تجربة الخارج ثم انتشال تقابلاتٍ ضدیةٍ منها. تحاول هذه الدراسة بانتهاجها النهج الوصفی - التحلیلی أن تتناول سردیة الأمکنة المغلقة فی شعر محمد عفیفی مطر وعلی وجه الخصوص ترکز بینها علی مکانی "المقبرة" و"المقهی"؛ فیدل مجمل نتائجها علی أن المقبرة تنفرد بأبعادٍ ومقاساتٍ تمیز انغلاقها ومحدودیتها کمدلولها السردی الذی قد یومئ إلی ثنائیة الموت والبعث فی موقفٍ ثم یوحی بتقابل النفور والألفة فی مواقف أخری کما أن المقهی فی شعره یستطیع أن یکون ملاذاً تهرب إلیه الشخصیة حصولاً علی الأمان والاستقرار من أحداث الواقع الخارج المرة ویحدث ثنائیة التفضیة والتزمین أو یتحول إلی صراعٍ بین الذاتیة والعولمة.
الصوفیه وتوظیفها فی القضایا الاجتماعیه فی أشعار محمدرضا شفیعی کدکنی و محمد عفیفی مطر (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إن الصوفیه قد دخلت الأدبین العربی والفارسی منذ القدم والشعراء کان لهم قراءه خاصه عنها حسب تجربتهم الشعریه والعصر الذی عاشوا فیه. فالمؤثرات الاجتماعیه والظروف السیاسیه کان لهما أکبر تأثیر على توظیف التصوف من قبل الشعراء. واستمرت هذه المسیره حتی وصلت إلی العصر الحدیث الذی تشهد فیه عوده إلی المفاهیم الصوفیه فی شعر هذا العصر. والصوفیه من أهم التیارات فی الشعرین العربی والفارسی المعاصرین. ویحاول هذا البحث إبراز کیفیه توظیف «شفیعی کدکنی» والشاعر المصری «عفیفی مطر» الصوفیه فی أغراضهما السیاسیه والاجتماعیه معتمداً علی المنهج الوصفی-التحلیلی والمنهج المقارن القایل بدراسه التشابهات والاشتراکات. ومن أبرز النتایج أن شفیعی کدکنی قد وظف شخصیات صوفیه قد اشتهروا علی مدی التاریخ بثوریتهم ونزعاتهم الإجتماعیه واستشهدوا فی سبیل غایاتهم کالحلاج، کما أن الشاعر المصری قد وظف مثل هذه الشخصیات إلا أنه قد أحدث تحویرا فیها.و قد استخدم عفیفی النفری بوصفه صوفیاً لم یکن ثوریاً واستحضره فی شعره کمحتجٍ أمام الحکام. کما أن الشاعرین یلتقیان فی قضیه الصمود أمام نظام السلطه باحثین عن غایه واحده فی شعرهما الصوفی ألا وهی الحریه والإنسانیه. أما أهم نتیجه لهذا البحث فهو أن الشاعرین یحتفیان بالصوفیه وقضایاها ویمزجانها بالقضایا الاجتماعیه کالجوع وتخلف الشعبین المصری والإیرانی وذلک لتوعیتهم أمام الحکام.
مؤشّرات سیمیائیه فی شعر محمّد عفیفی مطر قصیده مکابدات کیخوتیه نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
51 - 72
حوزه های تخصصی:
لقد تمکّنت السیمیائیه بفرض منهجیتها المجدیه على ساحه النقد الأدبی المعاصر من إجلاء مکامن النصوص الشعریه ورصد شبکه علاقاتٍ نصّیهٍ فیها؛ فهی تعمل على إضاءه نشاط النصوص فی المقاربات النقدیه والکشف عن شیفرات البنى اللغویه وتقییم مدى مرونتها مع التعابیر الإبداعیه. یعدّ محمّد عفیفی مطر شاعراً مصریاً کبیراً یحظى تعبیره بنسقٍ من الرموز والمفاهیم الغامضه التی تتوّجه معظمها نحو إشاراتٍ معرفیهٍ نشیطهٍ تتیح فرصهً مغتنمهً لمقاربه شعره من رؤى مختلفهٍ کرؤیه السیمیائیه. من هذا المنطلق، اخترنا السیمیائیه فی دراستنا لقصیده مکابدات کیخوتیه کی نخطو مع الاستعانه بها فی ساحه دلائلها المکنونه وإشاراتها المعرفیه الفاعله مهما کانت لسانیهً أو غیر لسانیهٍ. تدلّ حصیله البحث على أنّ الشاعر لتحقیق السمات التعبیریه العلیا فی القصیده المعنیه، یستعیر معظم ألفاظه من لغه الحیاه الیومیه ویسعى أن یقلّل من وطأه لغته التصویریه الغامضه من جههٍ ویبعد عن التعبیر المباشر من جههٍ أخرى، لکنّه ما زال ینغمس فی سلسلهٍ من المفارقات الضدّیه الّتی تحدث خرقاً کبیراً بین واقعه الملموس وتصوّراته الذهنیه. تجتمع غایه الصور المستعمله لهذه القصیده فی الطبیعه والمفردات الّتی تتعلّق بها، وإن یرافق هذه الصور خرق النظام اللغوی المعتاد فی طریقه التمتّع بالمفردات والنظره إلیها. تملک عتبات القصیده النصیه دوراً سافراً فی إناره طریقه ولوج الشاعر فی النصّ وإیصاله إلى نهایهٍ منشودهٍ، إلى جانب فضاء النصّ الجمالی الذی یبیّن فی القصیده خصوصیته الفریده عن طریق ألوان التشاکل والتباین حصولاً على الانسجام النصّی الشامل بواسطه اختیار الألفاظ المتباعده والمتقاربه معاً.
ثنائیّه الأمکنه المغلقه فی شعر محمّد عفیفی مطر؛ دراسه سردیّه فی "البیت" و"السجن" نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
129 - 148
حوزه های تخصصی:
تعدّ ثنائیّه المکان أو التقاطب المکانیّ دراسهً نقدیّهً جدیدهً فی معرفه التناقضات والمفارقات لدلاله الألفاظ المکانیّه المتجانسه الّتی تتحوّل وظائفها کی تکسب النصّ سماتٍ جمالیّهً تظهر أحیاناً وتضمر أخری. تحمل الأمکنه المغلقه لدورها المرموق فی الشعر العربیّ المعاصر وظائف شتّی نحو الوظیفه المعرفیّه الدرامیّه ویمکن لها أن توصل القارئ إلی التعرّف لمعانٍ مختلفهٍ تحوم حول انفتاح المکان وانغلاقه، واتّساع المکان وضیقه، وذاتیّه المکان وموضوعیّته وما إلی ذلک من مفارقات تطرء عن طریق التأثّر بالحالات الداخلیّه والملابسات الخارجیّه وتؤثّر فی جوده إبداعه الشعریّ، ثمّ تؤدّی إلی تقاطبٍ کاملٍ فی مفرده مکانٍ واحدٍ. إنّ محمّد عفیفی مطر شاعرٌ مصریٌّ کبیرٌ ترعرع شعره فی رحاب مجموعهٍ من التعابیر الثنائیّه الّتی تجعل نصّه غیر ثابت الدلاله، علی الخصوص یتقبّل إقحامه فی لجّه التقاطبات المکانیّه؛ مواقف ذاتیّهً واجتماعیّهً متطوّرهً فی خطابٍ واحدٍ. تحاول هذه الدراسه باتّباعها المنهج الوصفیّ - التحلیلیّ أن تتناول سردیّه "البیت" و"السجن" المتقاطبه فی شعر محمّد عفیفی مطر، وتدلّ حصیلتها بوجه الإجمال علی أنّ الشاعر یعبّر عن توظیف البیت بثنائیاتٍ کثنائیّه الحلم والمأساه فیه،وثنائیّه انغلاق فضائه وانفتاحه، لیهرب، من جههٍ، من الواقعیّات الخارجیّه وهواجسها المرهقه إلی عالم الذکریّات المبهجه، ویثیر، من جههٍ أخری، مشاعر الحزن والقلق عبر توسیع دلاله البیت وخرق حدوده إلی مستوی الأرض والذود عن حیاض الوطن. یوسّع الشاعر دلاله السجن بثنائیّه الذاتیّه والموضوعیّه بحیث یعود مبعث نزعته الأولی إلی شدّه معاناته وضغوطه النفسیّه، وتدلّ الثانیه علی سرد أهمّ مواضیع اجتماعیّهٍ تخصّ مواطنیه فی مرحله حضوره فی السجن وقبله.
البنیه السیمیائیّه فی قصیده "الشمس الّتی لا تشرق «شظایا»" لمحمّد عفیفی مطر، من النصّ الموازی إلی الجمالیّات النصیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
تعدّ السیمیائیّه نشاطاً نقدیّاً یعتمد علی الأسس العلمیّه والممنهجه لمعرفه جمالیّات النصّ الشعریّ وفکّ شیفرات مفهوماتیّه غامضه یصعب تفسیرها فی نظره أحادیه. إنّ السیمیائیّه بکلّ ما تمتلکه من مناهج ثریّه وأدوات معرفیّه نافعه، اقتربت حدودها من الدراسات الأدبیّه واتّسعت ظلال تحلیلها علی أرکان الشعر العربیّ المعاصر لیکشف بها الباحث حقیقهً جمالیّهً تختفی وراء کوالیس النصّ ویبدی منه إدراکاً مختلفاً عمّا یبدو، کما یمکن تتبّعها فی شعر محمّد عفیفی مطر مستعیناً بمنهج سیمیائیّ تنصبّ علیه دراستنا أن یسفر عن نظره أعمق وأدقّ إلی تعبیره الشعریّ ویساعد علی إضاءه مغالقه ومکبوتات أسراره. یهدف البحث إلی تطبیق البنیه السیمیائیّه فی قصیده "الشمس الّتی لا تشرق «شظایا»" وتدلّ نتائجه علی أنّ الشاعر یتناول فیها مضمون الجوع والفقر بتعبیر تقریریّ واصف لأحداث مجتمعه من منظار الطبیعه بمعزل عن التصریح والمباشره، ثمّ یحوم فی تکوینها السردیّ حول مفردات وتراکیب تجعل حبکتها من النصّ الموازی إلی الجمالیّات الشعریّه تستقرّ فی خیط درامیّ واحد وتوجّهها إلی مواقف مظلمه وشجینه. تتشکّل حیویّه المستوی المعجمیّ إلی جانب أنماط توظیف الشخصیّه بالضمائر ومدار حرکه الزمن بالأفعال لتحقیق الخصائص الفنیّه فی القصیده وتظهر جمالیّاتها فی ألوان من الانزیاحات والتناصّ الشعبیّ الممزوج بالمعتقدات التقلیدیّه علی تحویل الموقف.
توصیفات (نمادهای) بصری آزادگی در اشعار محمد عفیفی مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
211 - 224
حوزه های تخصصی:
شعر و ادبیات همواره بازتابی از رویدادهای زندگی فردی و اجتماعی افراد است. از سوی دیگر نقش مهمی در ایجاد انگیزش دارد، لذا شعر در دوره های مختلف تاریخی در عین حال که ابزاری برای بیان احساسات بوده است، قدرت زیادی نیز در ایجاد انگیزه در عرصه های مختلف داشته است. مصر از یکی از کشورهایی است که در دوره معاصر مجموعه پیچیده از رویدادهای داخلی و خارجی را تجربه کرده است. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد، بازتاب این تحولات و نوع مواجهه با آن در اشعار شاعران معاصر مصری مانند محمد عفیفی مطر است. عفیفی مطر از شاعران متعهد مصر در دوره معاصر است که با بن مایه های پایداری علیه استبداد داخلی و ظلم و ستم آن ها شعر سروده و جلوه های مقاومت با رویکرد آگاهی بخشی و ملی- میهنی و با تکیه بر وطن دوستی و ظلم ستیزی، مشخصه ی اصلی آثار و درون مایه اشعارش شده است. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های این پژوهش حاکی از این است که مطر ساختار شعر نو را بر قالب کهن شعر ترجیح داده و این قالب را وسیله ای دلنشین برای بیان آرمان ها و اهداف خود برگزیده است. دیوان محمد عفیفی مطر سرشار از مضامینی چون برانگیختن مردم برای مبارزه با حاکمان ستمگر، میهن پرستی، عدم سکوت در برابر ظلم و ستم، لزوم خروج اشغالگران از مصر، امید به آزادی و از بین رفتن ظلم و جور و ... است. همین مسئله سبب شده است تا توصیفات بصری درباره آزادگی و مقاومت در اشعار او مشهود باشد. اهداف پژوهش 1. بررسی مضامین تشکیل دهنده اشعار محمد عفیفی مطر 2. تبیین و ترسیم نمادهای بصری آزادگی و پایداری در اشعار محمد عفیفی مطر سؤالات پژوهش 1. اشعار محمد عفیفی مطر دارای چه مضامینی است؟ 2. نمادهای بصری آزادگی و مقاومت چه جایگاهی در اشعار محمد عفیفی مطر دارند؟
هنرسازه فاوآمیزی و جلوه های آن در شعر محمد عفیفی مطر و احمد عزیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
89 - 108
حوزه های تخصصی:
هم نشین شدن واژگان در دو زبان عربی و فارسی را می توان تا حد زیادی ناشی از تناسب معنایی بین آن ها دانست؛ اما در زمان معاصر با گسترش هنجارگریزی، نوع جدیدی از آن شکل گرفت که دلالت بر عدم تناسب معنایی در ترکیب واژگان دارد. این نوع از هنجارگریزی که «فاوآمیزی» نامیده می شود، نخستین بار توسّط «میخائیل باختین» نظریه پرداز روس مطرح شد. این پژوهش سعی دارد به صورت تطبیقی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به جستجوی جلوه های «فاوآمیزی» و دلالت های آن در اشعار محمد عفیفی مطر (1935-2010) و احمد عزیزی (1337-1395) بپردازد. یافته ها نشان می دهد، هر دو شاعر جهت خلق ترکیبات تازه در فرآیند فاوآمیزی، واژگان خود را از شبکه های مختلف معنایی همچون: طبیعت، انسان، حیوان، صنعت، دین و مذهب، برگزیده اند. کاربرد ترکیب های نامعمول و تصرف در اصول ساختار معنایی واژگان، اشعار این دو شاعر را از آفرینش های بدیع ادبی سرشار نموده و مخاطب را در درک مفهوم این ترکیبات به درنگ وا داشته است. براساس تقسیم بندی انجام شده از شبکه های مختلف معنایی واژگان در آثار عفیفی مطر و عزیزی، مشخّص شد که ترکیب پدیده های طبیعی و مختصات انسانی، بیشترین بسامد را نسبت به باقی ترکیب ها دارد. به کارگیری این فنون ادبی در شناخت نگرش این دو شاعر و غنی سازی جلوه های زیبایی شناختی اشعار آن ها تأثیر بسزایی داشته است.
بازخوانی رمزگان شناختی اشعار محمد عفیفی مطر بر اساس سیاق سخن و طبقه بندی آن بر پایه نظریه دنیل چندلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
40 - 62
حوزه های تخصصی:
رمزگان یا صورت تأویل شده رمز بر اساس سیاق سخن و چیدمان طولی و عرضی اجزای آن، یکی از مهم ترین و در عین حال پیچیده ترین طرق رسیدن به لایه های نهان هر سروده یا نوشتار ادبی و کشف وجوه نامحسوس آن به شمار می آید که شاعر یا نویسنده در آن از رمز به گستره مشهودی بهره برداری کرده باشد. نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی پس از ارائه تعریفی جامع از مفهوم رمز، با تکیه بر نظریه دنیل چندلر مبنی بر آفریده شدن رمزگان تازه از بطن رمز ادبی مستعمل و امکان طبقه بندی آن در زیر مجموعه های گوناگون مانند اجتماعی، سیاسی و یا حتی تفسیری و زبانی به بازخوانی شعر محمد عفیفی مطر می پردازد. این بازخوانی به بررسی سیاقی سروده وی یعنی تبیین تأثیرپذیری هر رمز از واژگان و تعابیر هر عبارت و میزان این اثربخشی در آفرینش معانی تازه و بدیع اهتمام دارد. این پژوهش قصد دارد تا نوآوری محمد عفیفی مطر در سرودن اشعار عمیق و لایه بندی شده با به کارگیری رموز مستعمل ادبی و خلق رمزگان تازه به واسطه آن ها را شرح داده و حاصل را به یاری نظریه دنیل چندلر طبقه بندی نماید. شاعر همواره در تلاش بوده است تا از رمز تنها بهره برداری ادبی نکرده بلکه با استفاده از آن سعی داشته تا گاهی در لباس یک مصلح اجتماعی و گاه در کسوت یک ناقد سیاسی به اصلاح جامعه و نقد وضع سیاسی مواجه با خود بپردازد؛ وی در این امر تنها به شرح نقطه ضعف موجود اکتفا نکرده و به طرح راه حلی مطلوب از نظر خود نیز پرداخته است.
واکاوی مؤلفه های رئالیسم در اشعار «محمد عفیفی مطر» و «مهدی اخوان ثالث»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
225 - 241
حوزه های تخصصی:
جامعه و ادبیات رابطه ای متقابل و دو سویه دارند و آثار ادبی محصول و مولود حیات و محیط اجتماعی هستند. رئالیسم در واقع همان نمایش زندگی واقعی جامعه ی بشری و پرداختن به واقعیتها و مسائل موجود در جامعه و بیانگر احساس مسئولیت و توجه شاعران و نویسندگان نسبت به واقعیت های ملموس جامعه است که پس از جنگ جهانی دوم نیز با پررنگ تر شدن تلاش های صهیونیسم ها این احساس تعهد ادیبان در برابر واقعیت های جهان اسلام بیش از پیش چهره نمود. «محمد عفیفی مطر» و «مهدی اخوان ثالث»، در دو جامعه با شرایط اجتماعی مشابهی زندگی می کنند و با توجه به زمینه های فکری و عقیدتی مشترک، دارای دیدگاه های مشترکی در برخورد با مسائل اجتماعی موجود هستند. این مقاله ضمن تعریف مکتب رئالیسم و معرفی این دو شاعر برجسته مصر و ایران، و بررسی اشعار انقلابی شان، تلاش دارد به بیان مهمترین مؤلفه های رئالیسم در اشعار آنها بپردازد. که عبارتند از: وطن دوستی، تداوم اعتراض به مستبدان، انتظار برای آزادی و نابودی ظلم و ستم، فقر و گرسنگی و عشق به مادر.
وظائف القرية في شعر محمّد عفيفي مطر، دراسة سرديّة في مجموعاته الشعرية الکاملة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
38 - 58
حوزه های تخصصی:
تحتلّ القریه مکانهً شاهقهً فی حرکه الخطاب السردیّ المعاصر ویزهر استدعاؤها السردیّ فی رحاب مضامین القصائد وبؤره صورها المغریه. تمسک القریه بشحنات مفهوماتیه مختلفه تتطوّر وظائفها فی شتّی المواقف علی أساس نوع تعامل الشاعر ومدی علاقاته مع مواضیع ترتبط بالمکان ارتباطاً واقعیاً أو حلمیاً. بین ألوان الأمکنه المفتوحه، اخترنا القریه فی شعر محمّد عفیفی مطر لما تخفیه من قُوّه إیحائیه لمعرفه طیات حیاته وخاصّه ما یعود إلی ذکریاته السعیده والمصاعب الّتی تخطر بباله طوال تجاربه الشعریه المختلفه ویدعوه إلی مزید من التجاوب والانفعال. تمتاز القریه فی شعره بتقابلها مع المدینه وما تضمّه من مواقف ثنائیه جدیده تساعد الشاعر علی تحقیق أسلوب التقاطب المکانیّ فیها؛ لأنّ الشاعر ما زال یسعی أن یقدّم إدراکاً أوسع وأشمل لمعانیها التقلیدیه العابره الّتی تسجّلت فی ذهن القارئ وینظر إلیها بنظره ذات بصمات انزیاحیه جدیده. ینظر الشاعر إلی القریه بوصفها مکاناً فیه آلیات وملامح سردیه مرفقه بدلالات ومعانٍ درامیه ثریه ویولی أهمیه قصوی لمشاهد قریه مسقط رأسه وحاجات أبنائها أو جوده توظیفها فی نطاق الصور الفنّیه. الوظائف السردیه الّتی تتمیز بها القریه فی شعره جعلت القارئ یلتقی بمجموعه من الأحداث الواقعیه أو غیر المتناسقه مع الواقع الملموس وتدعوه إلی المزید من التعاطف والمشارکه فی مسار السرد. تبتغی هذه الدراسه باتّباعها النهج الوصفیّ - التحلیلیّ أن تتناول سردیه القریه فی شعر محمّد عفیفی مطر وتدلّ حصیلتها علی أنّ الشاعر یعمل فی وصف القریه دور سارد عالم یحضر فی مسیره أحداثها حضوراً فاعلاً ویقدّمها فی ثلاث محاور أساسیه یمکن تتبّعها فی نوستالجیا القریه الّتی تخصّ طفوله الشاعر وماضیه، ثمّ التعبیر عن یوتوبیا القریه الّتی تعمد إلی صور متفائله من طبیعتها الفاتنه ومظاهرها الثریه البکره والنقیه، وفی النهایه صوره مأساویه قاتمه تتعلّق عادهً بنوع حیاتها الطبیعیه والاجتماعیه وقحوله أرضها وعَوَز أبنائها وجوعهم.