مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
تحول
پیدایش انگاره های مدرنی چون ادبیات، نقد ادبی و تاریخ به سدة نوزدهم برمی گردد. تحت تأثیر اثبات گرایی و تحول گرایی، رویکرد تاریخی به ادبیات رویکرد علمی به شمار می رفت به نحوی که تاریخ ادبی در دانشگاه ها جایگزین نقد شد. از بدو پیدایش تاریخ ادبی، نخست نقد و سپس نظریة ادبیات، همواره انتقادات بی شماری به این دست مطالعات وارد می کردند تا سرانجام توانستند در نیمة دوم سدة بیستم آن را از میدان بدر کنند. در مقابل، تاریخ ادبی نیز در دوره های گوناگون تحول خود انگاره های متفاوتی را در کانون مطالعاتش قرار می داد تا همچنان در صحنة مطالعات ادبی باقی بماند. نوشتة پیش رو می کوشد مراحل متفاوت این دگرگونی را از سدة نوزدهم به این سو نشان دهد. تا سدة بیستم، تحت تأثیر نظریة گذرایی و شفافیت زبان، نگرشی سببی و جبرگرا به ادبیات در تاریخ ادبی رواج داشت و مؤلف، نیت و بازنمایی انگاره های بنیادین آن بودند. با افزایش روزافزون سلطه و خودکفایی ادبیات، پیوند ادبیات و امر واقع قطع شد، نگرش مارکسیستی به ادبیات به حاشیه رانده شد و ادبیات سرشت زبانی خود را برجسته ساخت. پس از آن که صورت گرایان روس بررسی تحول ادبیات را بر روی ادبیت متمرکز کردند، نوبت به انگاره های نوین دریافت و خوانش رسید. بار دیگر تمایز تاریخ و ادبیات در کانون توجه قرار گرفت و تاریخ از عرصة مطالعات ادبی دور رانده شود، غافل از آنکه تاریخ خود بخشی از ادبیات است.
شناسایی موانع و محدودیت های اجرای تحولات در نظام پاسخ گویی مالی و عملیاتی دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواجهه ی دانشگاه های دولتی سراسر دنیا با تغییرات محیطی گسترده، نیاز به تهیه ی اطلاعات بهینه را برای تصمیم گیری پررنگ کرده است. اجرای تحولات نظام پاسخ گویی برای تهیه ی اطلاعات مناسب به منظور تصمیم گیری، در کشورهای مختلف با موانعی همراه بوده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع اجرای تحولات در نظام پاسخ گویی دانشگاه های دولتی ایران است. با به کارگیری روش دلفی و نظرخواهی از 40 نفر از خبرگان، یافته ها نشان داد که دانش و رشته ی غیر مرتبط اداره کنندگان دانشگاه ها، عامل اصلی ایجاد تضاد، مقاومت کارکنان به دلیل فقدان مهارت، مهم ترین خنثی کننده و رتبه ی نخست تاخیرکننده ها، نبود مدیران خبره برای نظارت بر فرآیند تحول بوده است. نهایتاً آموزش به گروه استقرار دهنده، دارای رتبه ی اول نیروی های محرک برای ادامه ی تحولات شده است.
تحول قاعده تعزیر در جرم انگاری شروع به جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده «التعزیر لکل عمل محرم» علی رغم اختلافات فقهی راجع به حدود و ثغور آن، به عنوان یکی از مهم ترین مبانی جرم انگاری در حقوق کیفری ایران، در جرم انگاری شروع به جرم نیز مورد توجه قانون گذار بوده است. علی رغم توجه قانون گذار به قاعده تعزیر ماده 41 قانون مجازات اسلامی 1370 حاکی از اباحه شروع به جرم و ماده 122 قانون مجازات اسلامی مصوب1392 این سؤال را فراروی ما می نهد که آیا قانون گذار به جای قاعده «التعزیر لکل عمل محرم» از قاعده «التعزیر لکل امر مفسد» استفاده کرده است؟ بررسی قاعده تعزیر که ناگزیر از مداقه در نظریه فقهی مقدمه حرام و تجری نیز می باشد دلالت بر آن دارد که قاعده تعزیر مورد استناد در جرم انگاری شروع به جرم متحول نشده و قاعده «التعزیر لکل امر مفسد» هم در قانون سابق و هم در قانون جدید مبنای جرم انگاری شروع به جرم بوده است و علی رغم انقلاب اصل حاکم بر جرم انگاری شروع به جرم از اصل عدم تجریم به تجریم، رویکرد قانون گذار صرفاً از جهت تشخیص مصادیق اعمال مفسده آمیز و مضر به حال جامعه متحول و لذا تحول قاعده تعزیر در شروع به جرم در این دو قانون صرفاً در مصادیق بوده است نه مبانی جرم انگاری.
بررسی روند تحولی تعالی معنوی از نوجوانی تا پیری: مطالعه مقطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی روند تحولی تعالی معنوی از دوره نوجوانی تا پیری در شهر اصفهان در سال 90-91 بود. حجم نمونه 409 نفر را شامل می شد. پژوهش با توجه به هدف، مطالعه مقطعی بود؛ بنابراین افراد بر حسب سن در 4 گروه سنی شامل 77 نفر نوجوان (18-14 ساله)، 202 نفر جوان (39-19ساله)، 113 نفر میان سال (65-40 ساله) و 23 نفر پیر (88-66 ساله) و بر طبق جنسیت در دو گروه جنسی (213 زن و 196 مرد) در پژوهش شرکت کردند. روش نمونه گیری در گروه سنی نوجوان به صورت چندمرحله ای تصادفی و در سایر گروه ها به صورت در دسترس بود. به منظور بررسی سازه تعالی معنوی از مقیاس ارزیابی احساسات مذهبی و معنوی (پیدمونت،2010) استفاده شد. این مقیاس پیش از انجام پژوهش تجزیه و تحلیل و روایی و پایایی آن تأیید شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که میان گروه های سنی از نظر روند تحولی تعالی معنوی، تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P). مقایسه های زوجی نیز بیانگر وجود تفاوت معنی دار میان گروه سنی اول (18-14) با گروه های سنی سوم (65-40) و چهارم (88-66) و هم چنین میان گروه سنی دوم (39-19) با گروه های سنی سوم (65-40) و چهارم (88-66) بودند (05/0>P). نتایج نشان داد روند تحولی تعالی معنوی از نوجوانی تا پیری به صورت سیر صعودی است و در پیری به بالاترین حد خود می رسد، ولی تفاوت معنی داری بین دو جنس مشاهده نشد.
بررسی نقش و رابطه هوش با تحول اخلاقی پسران دوره دبیرستان (متوسطه دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش و رابطه هوش با تحول اخلاقی پسران در دوره متوسطه دوم انجام شد، جامعه ی آماری دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر ایلام بودند که نمونه آماری 90نفری از آنها (مدارس عادی 45نفر، مدارس نمونه دولتی45) انتخاب گردید. که نمونه صورت تصادفی در شش گروه پانزده نفری انتخاب شده اند . روش پژوهش توصیفی به شیوه ی پیمایشی و از نوع همبستگی و کاربردی و از لحاظ اجرا میدانی است. ابزار پژوهش آزمون استاندارد هوش ریون (آزمون ماتریس های پیش رونده ریون فرم میانی "بزرگسالان") و آزمون استاندارد اخلاق کولبرگ است.. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات در مورد فرضیه اول رایطه بین بهره هوشی و قضاوت اخلاقی از همبستگی پیرسون استفاده شد.در مورد فرضیه دوم که بر روی سطوح نسبی و قضاوت اخلاقی است با توجه به اینکه 3گروه سنی مستقل مورد آزمون قرار گرفتند از آزمون تحلیل واریانس یک متغیری استفاده گردید.در مورد فرضیه سوم تحقیق که مقایسه بین دو گروه مستقل تیز هوش و عادی در رابطه با قضاوت اخلاقی است از آزمون T گروههای مستقل استفاده گردید. با عنایت به تحلیل داده ها درباره ی فرضیه اول می توان نتیجه گرفت که بین رشد هوش و رشد اخلاقی رابطه ای مثبت قراردارد. در فرضیه دوم فرضیه صفر رد می شود.در نتیجه فرضیه تحقیق که بیان می کند بین سطوح سنی و قضاوت اخلاقی پسران سح دبیرستان تفاوت وجود دارد رد نمی شود. فرضیه سوم بیان می کند که قضاوت اخلاقی پسران تیزهوش با پسران هوش عادی تفاوت دارد. با توجه به محاسبات انجام شده این فرضیه رد می گردد.
تبیین تحولی آسیب شناسی روانی با درنظرداشت نقش خانواده و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم مرداد ۱۳۹۷ شماره ۵ (پیاپی ۲۶)
221-266
حوزه های تخصصی:
در تبیین آسیب شناسی روانی باید به طور هم زمان دو سؤال را در نظر داشت«تا چه حد بدکارکردی های روان شناختی تأثیرات کلی تحول در دوران کودکی و نوجوانی را منعکس می کند؟ و تا چه اندازه آن ها بازنمایی کننده عوامل اجتماعی-محیطی هستند؟». درعین حال در بررسی عوامل اجتماعی-محیطی کدام محیط کودک را باید مدنظر قرار داد، خانواده، میان سیستم و گروه های اجتماعی یا کلان سیستم و فرهنگ را؟ در این مقاله مروری سعی شده است تا با بازبینی ادبیات موجود پاسخ های مناسب به این پرسش ها فراهم آورده شود. در نهایت، تبیینی تحولی از آسیب شناسی روانی با توجه به نقش خانواده و فرهنگ از منظر نظریه سیستم های باز ارائه شده است.
بررسی تحولی حافظه و ادراک دیداری در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم آبان ۱۳۹۷ شماره ۸ (پیاپی ۲۹)
335-346
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تحولی دو متغیر حافظه و ادراک دیداری انجام شد. به همین منظور 129 نفر از دانش آموزان پیش دبستانی، اول دبستان و سوم دبستان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دانش آموزان دختر دراین پژوهش 69 و دانش آموزان پسر 60 نفر بودند. تحول ادراک و حافظه دیداری این دانش آموزان با استفاده از آزمون تصاویر درهم آندره ری اندازه گیری شد. از روش تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه متغیر های حافظه و ادراک دیداری در سه گروه سنی استفاده شد. در پایان نتایج این پژوهش نشان داد که حافظه و ادراک دیداری با افزایش سن بهبود می یابد و این بهبود و تحول با افزایش مقطع تحصیلی بیشتر می شود.
تحول بازنمایی دلبستگی و حساسیت مادرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تغییرات بازنمایی و دلبستگی مادرانه به عنوان عناصر مهم نظام مراقبت کنندگی در طول تحول است. 60 زوج مادر و کودک در فاصله سنی 18 تا 60 ماهگی به وسیله پرسشنامه دلبستگی بزرگسال (هازن و شیور، 1987)، مصاحبه مدل درون کاری کودک (زینه، بنویت، بارتون، هیرشبرگ و ریگان، 1994)، ابزار درجه بندی رفتار مادرانه (پدرسون، موران و بنتو، 1999) و ابزار سنجش دلبستگی کودک (واترز و دینز، 1985) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش به وسیله آزمون آماری خی دو مورد تحلیل قرار گرفتند و تحلیل آماری نشان داد تفاوت چشمگیری میان ارزش مشاهده شده و مورد انتظار، در متغیرهای پژوهش در سنین متفاوت وجود دارد. نتایج حاکی از این بود که مادران کودکان 40-36 ماهه در مقایسه با مادران کودکان کوچک تر و بزرگ تر به احتمال بیشتری بازنمایی نامتعادل و حساسیت پایین نشان دادند. این امر می تواند درنتیجه بروز رفتارهای استقلال طلبانه و منفی گرایانه بیشتر در این دوره سنی و دشواری هماهنگ کردن خود با نیازهای جدید کودک از سوی مادر باشد. درنتیجه، مراقب ممکن است قادر به حفظ نقش خود به عنوان یک پایگاه ایمن، حساس و همگام با سرعت تغییر در کودک نباشد. این یافته تلویحاتی در مورد تأثیر و نقش رابطه مادر کودک طی این دوره تحول بر ایمنی دلبستگی کودک و لزوم مداخلات آموزشی متناسب با سن به مادران دارد.
بررسی تحولی هوش معنوی از نوجوانی تا سالمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت روند تحولی هوش معنوی از نوجوانی تا بزرگسالی در شهر اراک بود. به این منظور 740 نفر از جمعیت بزرگسال شهر اراک، در پنج گروه سنی (۱9–14 ساله) 165نفر، (29-20 ساله) 174 نفر، (39-30 ساله) 214 نفر، (49-40 ساله) 100 نفر و (بالاتر از 50 سال) 87 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه هوش معنوی سهرابی و ناصری (1391) پاسخ دادند. یافته های حاصل از تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که بین نمرات هوش معنوی در پنج گروه سنی تفاوت معناداری وجود داشت و نمرات هوش معنوی از گروه سنی اول تا چهارم سیر صعودی داشته و سپس در گروه پنجم نسبت به گروه چهارم اندکی تنزل یافته است. نتایج حاصل از مقایسه های زوجی تفاوت های معناداری را بین گروه های سنی زیر نشان داد: نتایج حاصل از مقایسه های زوجی تفاوت های معناداری را بین گروه های سنی زیر نشان داد: 29-20 و 49-40، 19-14 و 39-30، 39-30 و 49-40، 19-14 و 49-40، 19-14 و بالاتر از 50 سال. مقایسه نتایج نمرات هوش معنوی و خرده مقیاس های آن، حاکی از افزایش نمرات، همراه با افزایش سن تا گروه چهارم و در بیشتر موارد افت نمرات در گروه پنجم بود.
وضعیت تحول مهارت های هیجانی اجتماعی درکودکان 4-1 ساله مهدکودک های تهران در سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
117-126
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحول در طی سال های اولیه زندگی بسیار مهم و متفاوت از تحول در دوره های بعدی است و چگونگی آن، وضعیت فرد را در طول چرخه زندگی تحت تأثیر قرار می دهد. سه حوزه مهم در تحول کودک شناخته شده است: جسمی، هیجانی- اجتماعی، و زبانی- شناختی. هدف از این پژوهش تعیین سطح تحول مهارت های هیجانی- اجتماعی کودکان 4 - 1 ساله مهدکودک های شهر تهران بود. روش: برای انجام این پژوهش زمینه یابی- تحولی، 138 کودک 4 - 1 ساله (68 دختر و 70 پسر) از شش مهدکودک مناطق مختلف تهران در سال 1392 به طور تصادفی انتخاب شدند. وضعیت تحول مهارت های هیجانی- اجتماعی این کودکان بر اساس مصاحبه با مادران و مربیان و مشاهده کودکان، در جدول تحول مهارت های هیجانی- اجتماعی مشخص شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی، آزمون تک نمونه ای کالموگروف- اسمیرنف و t تک نمونه ای استفاده شد. یافته ها : نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد میانگین نمرات مهارت های هیجانی- اجتماعی کودکان 2 - 1 ساله به طور معناداری پایین تر از میانگین نمرات ملاک است (001/0 p < ). میانگین نمرات مهارت های هیجانی- اجتماعی کودکان 3- 2 ساله و 4-3 ساله در حد میانگین نمرات ملاک است ( به ترتیب 94/0> P و 89/0> P ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه می توان گفت تحول مهارت های هیجانی - اجتماعی کودکان 2-1 ساله کم تر مورد توجه واقع شده است و به نظر می رسد عوامل فرهنگی، اجتماعی، و آموزشی نقش مهمی در این زمینه داشته باشند.
تاثیر اندازه سازمان بر مدیریت تحول
حوزه های تخصصی:
شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر تحول در ساختار سازمان های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۱
1 - 30
حوزه های تخصصی:
سازمان ها با ایجاد روابط و نظم داخلی جهت جامه عمل پوشاندن به مأموریت ذاتی خود اقدام به طراحی ساختار می نمایند. با توجه به پیچیدگی و عدم اطمینان محیطی عوامل متعددی هستند که به عنوان پیشران های مهم بر تحول ساختار سازمان های نظامی تأثیر می گذارند و هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل مهم بر ساختار سازمان های نظامی به جهت ایجاد درک و تصویر کلی ، تبیین و پیش بینی متغیر های ایجادکننده تحول، جهت نظم دهی و ساختاردهی مناسب و افزایش قابلیت سازمانی می باشد . جامعه آماری شامل سازمان های نظامی ارتش و حجم نمونه شامل 200 نفر از خبرگان این حوزه، روایی پرسش نامه توسط اساتید مدیریت نظامی مورد تایید و پایایی نیز با محاسبه آلفای کرونباخ 0.84 به دست آمد. برای این تحقیق بامطالعه و بررسی بیش از 100 منبع مختلف تعداد 28 شاخص به صورت اکتشافی جمع آوری گردید که این 28 شاخص با انجام و استفاده از تکنیک نگاشت شناختی و تحلیل عاملی به 24 شاخص اصلی تقلیل یافت و در چهار عامل پنهان به ترتیب بیشترین واریانس، شامل: ارکان جهت ساز ، محیط بین المللی ، قابلیت های موردنیاز و محیط عمومی دسته بندی شدند و در ادامه با آزمون فریدمن رتبه بندی شاخص ها انجام گردید. برابر این رتبه بندی اولین شاخص مهم « تنوع تهدیدها » و آخرین شاخص « بیماری های عفونی، بلایای طبیعی و گرم شدن زمین » به دست آمد.
الگوی زیرساختی بین المللی شدن شرکت ملّی نفت ایران: مطالعه ای اکتشافی و تطبیقی جهت ارائه مسیر تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به ارائه الگویی مناسب برای حرکت شرکت ملّی نفت ایران در راستای بین المللی شدن می پردازد. بدین منظور، نمونه موردی شرکت استات اویل مورد مطالعه دقیق قرار گرفت و با تلفیق آن با نیازهای شرکت ملّی نفت ایران، الگویی تطبیقی برای این تحول به دست آمد. در این پژوهش کیفی از روش تجزیه و تحلیل تم برای تحلیل داده های مصاحبه های پژوهشی با خبرگان صنعت نفت و گاز ایران و نروژ استفاده شد. در پایان، الگوی بین المللی شدن شرکت ملّی نفت ایران در قالب 3 تم و 8 مقوله ارائه و همچنین جایگاه این شرکت در الگوی مذکور معین گردد. این الگو به گونه ای طراحی شده است که راهبردهای لازم را جهت اعمال هر یک از تغییرات نمایان ساخته و میزان تطابق هر کدام از راهبردها را با تم های تغییر اعلام شده توسط کارشناسان روشن می سازد. نتایج پژوهش نشان داد که در جهت رسیدن به یک تغییر درست، چه راهبردهایی باید مورد استفاده قرار گیرد و به چه میزان بر انجام آن ها پافشاری شود.
نقش تعاملی قومیت و جنس درتبیین تحول روانی-اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش تعاملی قومیت والدین فارس، تُرک، کُرد، لُر بر تحول روانی-اجتماعی فرزندان دختر و پسرشان بود. روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای و جامعه آماری دانشجویان استان البرز در سال تحصیلی 94-1393 بود. با روش نمونه گیری چندمرحله ای از میان 29474 دانشجوی دانشگاه فرهنگیان، آزاد اسلامی واحد کرج و دانشکده کشاورزی 400 نفر و از هر قوم 100 دانشجو شامل50 دختر و 50 پسر انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه تحول روانی-اجتماعی هاولی (1988) بود. یافته ها: نتایج نشان داد نمره نگرش های مثبت به ترتیب در دانشجویان فارس، کُرد و تُرک بیش از دانشجویان لُر (58/8 = F، 0001/0>P) و نمره نتیجه تحول دانشجویان فارس و تُرک بیش از دانشجویان لُر (25/5 = F، 01/0>P)؛ و اثر تعاملی جنس × قومیت تنها برای نگرش های مثبت معنادار (22/4 = F، 006/0> P) و بالاترین نمره در نگرش های مثبت متعلق به دختران تُرک و پسران کُرد؛ در دختران قوم لُر بیش از پسران همین قوم بود؛ و درمجموع با آن که رشد نگرش های مثبت دختران و پسران قوم لُر در حد مطلوبی بود اما از اقوام دیگر کمتر بود. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود جنبه هایی از مشترکات فرهنگی ، تربیتی ، رفتاری و مذهبی هریک از اقوام به ویژه قوم لُر که بر تحول روانی-اجتماعی فرزندان دختر و پسر آن ها تاثیری منفی دارد، شناسایی و برنامه های آموزشی برای اصلاح آن ها تدوین شود.
بررسی تحول گفتمانی نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تحول گفتمانی بین نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران است. برای تحقق این هدف، ویژگی گفتمان نیروهای سیاسی به عنوان کنشگران گفتمان ساز، مطالعه شده و نوع و میزان تحول این گفتمان در اول انقلاب(دوره تب انقلابی) تا سال 1363، دولت جنگ تا سال 1368یعنی دوران حیات امام، دولت سازندگی و اصلاحات و آغاز دولت نهم و مشخص گردیده است. از نظریه گفتمان لکلائو و موفه به عنوان چهارچوب مفهومی، از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان روش تحقیق بهره گرفته شد. داده های این تحلیل، از مرام نامه ها و پاره ای از بیانیه ها و برخی از ارگان های رسمی به دست آمد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که، در مفصل بندی این گفتمان ها، تا سال 1363 که، وحدت در بین نیروهای اسلامگرا دیده می شود، جمهوری اسلامی و امام(ره) دال مرکزی است و اغیار گفتمانی شان نیروهای سیاسی سکولار(سوسیالیست ها و لیبرال ها) بودند. اما با انشعاب در کنشگران سیاسی اسلامگرا (حزب جمهوری اسلامی)، گفتمان نیروهای سیاسی راست(اصول گرایان) و چپ(اصلاح طلبان)، از سال 1367 تا سال1384 مشمول تحولاتی بوده است. مهمترین تحولات گفتمانی از چپ سنتی به چپ مدرن و از راست سنتی به مدرن از 68 تا 84 دیده می شود. گفتمان راست مدرن به دو خرده گفتمان، اصولگرایان میانه و رادیکال تحول پیدا کرد. دال مرکزی راست میانه، با محوریت ولایت مطلقه فقیه است لذا جزء حامیان مردم سالاری دینی نخبه گرا طبقه بندی هستند(مثل جامعه روحانیت). اما راست های رادیکال بر نقش مردم در کنار دین تاکید می کنند، بر عدالت اقتصادی، مبارزه با فساد، پاک دستی، تاکید می کنند.
بررسی سیر تحول برنامه درسی تربیت معلم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳۸
151-174
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سیر تحول برنامه درسی تربیت معلم در ایران است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع تحلیلی- اسنادی است. جامعه آماری پژوهش مجموعه کتابها، مقالات، پایان نامه ها و پژوهشهای حوزه نظام تربیت معلم ایران است که در چهل سال اخیر نگارش شده اند. برخی از منابع به شکل هدفمند به عنوان نمونه مورد استفاده قرارگرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهش در دو بُعد قابل جمع بندی است. از یک بعد، با تأسیس دارالفنون و ترجمه آثار و منابع علمی معتبر اروپایی و اعزام محصلان به اروپا، شرایط برای شکل گیری نظام برنامه درسی تربیت معلم و بهره گیری از منابع علمی و تجربیات جوامع دیگر در تعلیم و تربیت فراهم شد و همگام با تأسیس مراکز متعدد تربیت معلم و تدوین ضوابط و شرایط حاکم بر آنها، برنامه درسی تربیت معلم علاوه بر آنکه تحت تأثیر عوامل گوناگون مانند ساختار سیاسی، اداری، تألیف کتابهای درسی، تأسیس شورای عالی معارف، تأسیس سازمان پژوهش و نوسازی آموزشی و دانشگاه تهران قرار گرفته بود، از نظر عناوین درسی، به ویژه دروس تربیتی دچار تغییراتی شد. از بُعد دوم، در برنامه درسی تربیت معلم کنونی، بر اساس واقعیتهای عینی، نسبت به تغییر نگرش و تفکر در مشارکت مؤسسات آموزش عالی در تدوین و اجرای برنامه درسی تربیت معلم تلاش شد و برای ترسیم چشم انداز مناسب با رویکرد تعاملی و پژوهش- محوری، به بازتعریف معلم اثربخش و پژوهنده بر اساس شاخصها و مؤلفه های ملی و بین المللی در برنامه درسی تربیت معلم اقدام شد.
کنش های عصب شناختی اجرایی: تحول و تعامل با عوامل محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
218-231
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کنش های اجرایی اصطلاحی کلی است و دربرگیرنده مؤلفه هایی که در عین تمایز با یکدیگر، الگوی مشترکی را شکل می دهند. این کنش ها توانایی استفاده از فرایندهای شناختی سطح بالایی هستند که باعث توجه فرد به جنبه های مهم تکلیف و برنامه ریزی جهت اتمام آن می شود. در سال های اخیر یک نگرش کلی شکل گرفته است که کنش های اجرایی در تعامل با محیط تحول پیدا می کنند و نباید تأثیرات عوامل اجتماعی و محیطی مؤثر بر تحول کنش های اجرایی نادیده گرفته شود. بدین ترتیب، هدف پژوهش حاضر معرفی عوامل تحولی – محیطی مؤثر بر تحول کنش های اجرایی بود. روش: بررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفته است. روش شناسی آن نیز مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی، و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی پژوهشی مرتبط با عوامل محیطی مؤثر بر تحول کنش های اجرایی بین سال های میلادی 2018-2008 برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی شامل SID ، Magiran ، Google Scholar ، Scopus ، Science Direct ، PubMed با کلیدواژه های کنش های اجرایی، تحول حرکتی، تحول زبان، دلبستگی، نارس بودن، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، سبک های والدگری، اضطراب، و کرتکس پیش پیشانی، صورت پذیرفته است. در ادامه و در جستجوی اولیه 52 مقاله انتخاب شدند که از بین آنها 9 مقاله به علت قدیمی بودن،13 مقاله به علت کیفیت پایین، 6 مقاله به علت مروری بودن، و 6 مقاله به علت تکراری بودن در چند پایگاه اطلاعاتی حذف شدند در پایان 18 مقاله انتخاب جهت بررسی انتخاب شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد با وجود اینکه از زمان توجه به کنش های اجرایی، پایه های زیستی آن بیشتر مطرح شده است، عوامل محیطی مانند وضعیت اجتماعی- اقتصادی، سبک والدگری، اضطراب، تحول حرکتی، تحول زبان، دلبستگی، و نارس بودن کودک در تحول کنش های اجرایی نقش تعیین کننده ای ایفا می کنند. به عبارتی تحول کنش های اجرایی از دوران نوزادی شروع می شود و فرایند آن تا دوره نوجوانی ادامه دارد و در این بازه زمانی تحول کنش های اجرایی بیشتر تحت تأثیر عوامل محیطی هستند. نتیجه گیری: با بررسی مطالعات انجام گرفته می توان استنباط کرد که هنوز بررسی ها برای مشخص کردن عوامل محیطی مؤثر بر تحول کنش های اجرایی کودکان، در ابتدای راه است و جامعه علمی برای مشخص کردن دقیق تر این عوامل به تلاش های بیشتری نیاز دارد. با این وجود پژوهش های محدود انجام گرفته در سال های اخیر که به صورت علمی و بی طرفانه انجام شده اند، نشان دهنده تأثیر چشم گیر شرایط محیطی در تحول کنش های اجرایی است؛ به همین دلیل متخصصان و والدین در تحول و تقویت کنش های اجرایی باید توجه ویژه ای به عوامل محیطی داشته باشند.
تأثیر انقلاب فناوری نوین ارتباطی و اطلاعاتی بر دگرگونی و تحول مقوله «دولت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
607 - 626
حوزه های تخصصی:
امروزه، انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات، با تأثیر بر پدیده های سیاسی و بین المللی، دولت ها را با چالشی جدید مواجه ساخته است. یکی از بزرگ ترین چالش های موجود این است که دولت ها در گستره عظیم فناوری اطلاعات و ارتباطات، چگونه حاکمیت خود را استمرار بخشند. این امر به معنای تحول مقوله دولت با توجه به الزامات عصر فناوری اطلاعات است. بر این مبنا، هدف از این نوشتار، بررسی تحول مقوله دولت تحت تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات است و پرسش اصلی این است که فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی چگونه بر تحول مقوله دولت تأثیر می گذارد و چه الزاماتی را برای حاکمیت دولتبه همراه دارد؟ این پژوهش از نوع بنیادی و دارای رویکرد توصیفی- تحلیلی است که از طریق بررسی داده های کتابخانه ای و با روش پژوهش علی به تحلیل رابطه فناوری های نوین با مقوله دولت می پردازد. یافته های تحقیق بر آن است که فناوری های نوین هم با گسترش اطلاعات شهروندان، بر حد رضایت آنان از عملکرد دولت ها تأثیر دارد و هم به مثابه رکنی از ارکان وجودی دولت عمل می کند. در نتیجه، در جهت بهبود و تقویت پایه های حکمرانی دولت، ارزیابی مجدد مقوله دولت، با نظر به دو رکن اطلاعات و حکمرانی خوب مورد توجه است. بر همین مبنا، دولت پدیده ای است انسانی و مدنی و با بقای انسان و مدنیت، باقی است، اما تحت تأثیر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، دو رکن مهم اطلاعات و حکمرانی جایگاه مهمی را در کنار عناصر سنتی دولت اخذ کرده و به ارکان بنیادین دولت تبدیل شده اند. بنابراین می توانیم بر مبنای رشد معرفتی بشر شاهد دگرگونی و تحول مقوله دولت باشیم.
تحول حافظه کاذب در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ه دف پژوهش حاضر بررسی روند تحوّلی حافظة کاذب کودک ان 7 تا 12 ساله بود. 117 دانش آموز پایه های اول، سوم و پنجم دورة ابتدایی ب ا روش نمون ه برداری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انت خاب شدند. شرکت کنندگان با استفاده از فهرستهای اصلی و فهرستهای متناسب با سن برنامة دی س رودی گر مک درمت (رودیگر و مک درمت، 1995) مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با بهره گیری از روش تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نش ان دادند ک ه با افزایش سن، یادآوری و بازشناسی صحیح و بازشن اسی کاذب فهرستهای اصلی و یادآوری صحیح، یادآوری و بازشناسی کاذب فهرستهای مت ناسب با سن، افزایش می یابند. همچن ین، نتایج حاک ی از آن بودندکه فهرستهای متناسب با سن نسبت به فهرستهای اص لی برنامة دیس رودیگ ر مک درمت ابزار مناسب تری برای بررسی تحولی حافظه کاذب اند.
تحول تفکر فراانتزاعی از دوره نوجوانی تا بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت روند تحول تفکر فرا انتزاعی از دوره نوجوانی تا بزرگسالی در شهر اصفهان بود. 345 شرکت کننده در چهار گروه سنی 15 تا 18 سال (108 نفر)، 19 تا 29 سال (104 نفر)، 30 تا 45 سال (44 نفر) و 46 سال به بالا (51 نفر) به روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند و به سیاهه باورهای پارادایم اجتماعی (SPBI؛ کرامر، کالباف و گلدستون، 1992) پاسخ دادند. یافته های حاصل از تحلیل واریانس نشان دادند اثر گروه بر نمره های سیاهه باورهای پارادایم اجتماعی معنادار نیست. مقایسه های زوجی فقط بین گرو ه های سنی 15 تا 18 سال و 19 تا 29 سال در مرحله تفکر مطلق گرا تفاوت معنادار نشان دادند. به طور کلی در مرحله مطلق گرای سیاهه باورهای پارادایم اجتماعی روند کاهشی و در دو مرحله نسبی گرا و دیالکتیک روندی یکنواخت حاکم بود. نتایج این پژوهش بر پایه نظریه های تحول شناختی در دوره بزرگسالی مورد بحث قرار گرفت.