مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
خودپنداره تحصیلی
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
490 - 510
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی در رابطه بین امید به تحصیل و رفتار غیرمولد تحصیلی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم منطقه درودزن در سال تحصیلی 99-1398 بودند. شرکت کنندگان 299 دانش آموز (167 دختر و 132 پسر) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس های امید به تحصیل (خرمایی و کمری، 1396)، رفتار غیرمولد تحصیلی (ریمکوس، 2012) و سیاهه خودپنداره تحصیلی (چن و تامپسون، 2004) را تکمیل کردند. به منظور پاسخ گویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که امید به تحصیل، هم به صورت مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق خودپنداره تحصیلی بر رفتار غیرمولد تحصیلی اثر منفی دارد. در مجموع، یافته های این پژوهش بیانگر اهمیت توجه به نقش امید به تحصیل و خودپنداره تحصیلی در کاهش رفتار غیرمولد تحصیلی دانش آموزان است.
اثربخشی آموزش تفکر خلاق به روش دوبونو بر خودپنداره تحصیلی و اشتیاق مدرسه دانش آموزان با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش تفکر خلاق به روش ادوارد دوبونو بر خود پنداره تحصیلی و اشتیاق مدرسه دانش آموزان با نارساخوانی در پایه چهارم شهرستان تیران و کرون در سال تحصیلی 1399-1400 بود. روش : در این پژوهش روش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل و پیگیری 1 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان نارسا خوان شهرستان تیران و کرون در سال 1399-1400 بود . روش نمونه گیری دردسترس و تعداد نمونه 30 نفر انتخاب شد که بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفت. گروه آزمایش در طی 10 جلسه، هفته ای یکبار، آموزش گروهی تفکر خلاق به روش دوبونو را به صورت آنلاین دریافت کردند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه خودپنداره تحصیلی،( یی- هیسن چین، 2004 ) و پرسشنامه اشتیاق به مدرسه ،( وانگ، وایلت و اسکلز، 2011) و آزمون تشخیصی نارساخوانی (حیدری و همکاران ،1395) بود. داده ها با استفاده از تحلیل وارایانس اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار spss23تحلیل شد. یافته ها: نشان داد که آموزش تفکر خلاق به روش دوبونو بر خودپنداره تحصیلی عمومی درسطح معناداری 05/0> p ،F=42/32 و میزان تاثیر 0/60 ،خود پنداره تحصیلی آموزشگاهی با F=128/49 ، میزان تاثیر 0.82 و خودپنداره غیرآموزشگاهی با F=82/32 و میزان تاثیر 0/74 معنادار بود. همچنین آموزش تفکر خلاق به روش دوبونو بر اشتیاق رفتاری درسطح معناداری 05/0> p ،F=801/44 و میزان تاثیر0/96 ، اشتیاق هیجانی F=197/25 ، میزان تاثیر0/87 و اشتیاق شناختی با F=273/22 و میزان تاثیر 0/90 نیز معنادار بود. همچنین آزمون تعقیبی نیز بیانگر تفاوت معناداری بین پس آزمون و آزمون پیگیری در گروه مداخله در هر دو متغیر را نشان داد. نتیجه گیری : براساس این نتایج می توان ابراز نمود که روش تفکر خلاق به روش دوبونو می تواند بر خودپنداره تحصیلی و اشتیاق مدرسه دانش آموزان با نارساخوانی موثر واقع شود .
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی انجام پذیرفت. روش: طرح پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان هریس در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از این جامعه، تعداد 40 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب شده و در 2 گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازش یافتگی سینها و سینگ(2011)، احساس تعلق به مدرسه بری و همکاران(2004) و خودپنداره تحصیلی یی سن چن(2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته: میانگین نمرات خودپنداره تحصیلی و تعلق به مدرسه در پس آزمون در گروه آزمایش به ترتیب 05/33 ± 24/4 و 05/54 ± 54/4 به دست آمد. نتایج نشان داد؛ آموزش مهارت های اجتماعی بر احساس خودپنداره تحصیلی و تعلق به مدرسه دانش آموزان مقطع ابتدایی تأثیر دارد(P≤0/01) و باعث افزایش خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه می شود. نتیجه گیری: براین اساس اکتساب و به کارگیری مهارت های اجتماعی مبنایی است که ارتباط های بین فردی بر پایه آن ساخته می شود. دانش آموزانی که مهارت های اجتماعی را به طور واقعی تمرین می کنند و به شایستگی به کار می گیرند، به طور حتم قادرند در ورود به گروه همسالان و دوست یابی موفق باشند و تعاملی مثبت و متقابل با دیگران برقرار کنند که چنین امری باعث افزایش خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در آنان می گردد.
مدل یابی رفتارهای غیر مولد تحصیلی بر اساس دشواری در تنظیم هیجان و خود نظم جویی تحصیلی در دانشجویان با نقش میانجی گری خودپنداره تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از چالشهای مهم مؤسسه ها و مراکز آموزشی درگیر شدن افراد در رفتارهای غیرمولد تحصیلی است. بنابراین هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علی رفتارهای غیرمولد تحصیلی بر اساس دشواری در تنظیم هیجان و خودنظم جویی تحصیلی در دانشجویان با نقش میانجی گری خودپنداره تحصیلی است. روش کار: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج در سالتحصیلی 1401 – 1400 تشکیل داد که از میان آنها تعداد 360 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل مقیاس رفتار غیرمولد تحصیلی (ریمکوس، 2012)، دشواری در تنظیم هیجان (گرتز و روئمر، 2004)، خودنظم جویی تحصیلی (بوفارد و همکاران، 1995) و خودپنداره تحصیلی (لی یو و وانگ، 2005) بود. برای تحلیل داده ها از مدلسازی ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار (SPSS) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از برازش مدل کلی پژوهش با داده های تجربی بود. یافته ها نشان داد دشواری تنظیم هیجان بصورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق خودپنداره تحصیلی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی تاثیر گذار است؛ اما خودنظم جویی فقط بصورت غیرمستقیم از طریق خودپنداره تحصیلی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی تاثیر گذار است (01/0p<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که دشواری در تنظیم هیجان و خودپنداره تحصیلی نقش کلیدی در پیش بینی رفتارهای غیرمولد تحصیلی دارند و توجه بیشتر مراکز مشاوره و روان درمانی به این متغیرها در پیش بینی رفتارهای غیرمولد تحصیلی ضروری بنظر می رسد.
تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر انعطاف پذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۲
98 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر انعطاف پذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد.روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 و حجم نمونه شامل 30 دانش آموز شامل (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود و از شیوه نمونه گیری در دسترس استفاده شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی Dennis and Vanderwaal (2010)، سرزندگی تحصیلی Martin and Marsh (2008) و خودپنداره ی تحصیلی Yasen Chen (2004) استفاده شد و محتوای آموزشی تفکر انتقادی بر اساس دیدگاه های Myers (1986) و Fisher and Hypel (1984) تهیه و در 8 جلسه آموزشی یک و نیم ساعته (90 دقیقه ای) در اختیار افراد گروه آزمایش قرار گرفت. روش تجزیه وتحلیل داده ها نیز تحلیل کوواریانس چند متغیره بود.یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، تفاوت معناداری در سطح 01/0 بین میانگین نمرات آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون در متغیرهای انعطاف پذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی وجود دارد.نتیجه گیری: پس می توان گفت، آموزش تفکر انتقادی می تواند روشی برای افزایش سازه های شناختی مانند انعطاف پذیری شناختی و عوامل انگیزشی مانند سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی باشد.
نقش واسطه ای اضطراب مدرسه در رابطه کمال گرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی با استرس انتظارات تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۳
86 - 101
حوزه های تخصصی:
هدف: استرس انتظارات تحصیلی، عامل اصلی استرس در بین دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای اضطراب مدرسه در رابطه کمال گرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی با استرس انتظارات تحصیلی بود.روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. نمونه ای مشتمل بر 390 دانش آموز (289 دختر، 101 پسر) از سه پایه تحصیلی (هفتم، هشتم، نهم) از مدارس متوسطه اول دولتی ناحیه یک شیراز به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به سیاهه استرس انتظارات تحصیلی (Ang & Huan, 2006)، کمال گرایی تحصیلی (رسولی خورشیدی و بهرامی، 1395)، سیاهه خودپنداره تحصیلی (Chen & Thompson, 2004) و مقیاس اضطراب مدرسه (Philips, 1987) پاسخ دادند.یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از الگوی معادلات ساختاری، نشان داد که کمال گرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی به ترتیب اثر مستقیم مثبت و منفی معناداری بر استرس انتظارات تحصیلی دارند. همچنین نتایج نشان داد که اضطراب مدرسه تأثیر مستقیم معناداری بر استرس ناشی از انتظارات تحصیلی ندارد، بنابراین در رابطه بین کمال گرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی با استرس انتظارات نمی تواند نقش میانجی داشته باشد.نتیجه گیری: به طورکلی برای کاهش استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانش آموزان، بهتر است روی تقویت خودپنداره و کمال گرایی تحصیلی و روش های مؤثر مقابله با استرس تمرکز کرد.
مدل علّی پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس مهارت های حل مسئله با واسطه گری خودپنداره تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
83 - 96
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس مهارت های حل مسئله با واسطه گری خودپنداره تحصیلی در دانش آموزان بود.روش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-همبستگی با مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از تمامی دانش آموزان دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر مرودشت در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده شد. بدین صورت که ابتدا از بین مدارس متوسطه اول، 3 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هر مدرسه 2 کلاس انتخاب شد و تمامی دانش آموزان آن کلاس ها (160 نفر) پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فریدل و پاریس، مهارت های حل مسئله هپنر و پترسن و خودپنداره تحصیلی یس یسن چن بود. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شده است. در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از رگرسیون چند متغیره به روش متوالی هم زمان بر اساس مدل بارون و کنی (1986) و معادلات ساختاری استفاده شده است.یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که مهارت های حل مسئله با واسطه گری خودپنداره تحصیلی دانش آموزان قادر به پیش بینی اشتیاق تحصیلی دانش آموزان است. همچنین مدل از برازش قابل قبولی برخوردار بود.نتیجه گیری: تقویت و توسعه مهارت های حل مسئله و افزایش خودپنداره تحصیلی دانش آموزان می تواند به بهبود اشتیاق و علاقه آنها به مسیرهای آموزشی و تحصیلیشان کمک کند. بنابراین، ارائه برنامه های آموزشی مناسب و استراتژی هایی در محیط های مدرسه و خانواده با هدف ارتقاء مهارت های حل مسئله و توسعه خودپنداره تحصیلی می تواند تأثیر مثبتی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان داشته باشد.
اثربخشی روش تدریس جیگساو بر خودپنداره تحصیلی و نگرش نسبت به مدرسه در میان دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
125 - 144
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روش تدریس مشارکتی از نوع جیگساو بر خودپنداره تحصیلی و نگرش نسبت به مدرسه در درس علوم تجریی در میان دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شده است. روش تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر پایه هشتم دبیرستانهای شهرستان میبد در سال تحصیلی97-1396 بود که از میان آنان 40 نفر در دو گروه 20 نفری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، به پرسشنامه خودپنداره تحصیلی و پرسشنامه نگرش نسبت به مدرسه پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، 12 جلسه گروهی روش تدریس جیگساو به صورت یک بار در هفته اجرا شد، اما گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. پس از اجرای پرسشنامه خود پنداره تحصیلی و نگرش نسبت به مدرسه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، داده ها با نرم افزار SPSS22 و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا)، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که یادگیری مشارکتی از نوع الگوی جیگساو به طور معناداری بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت معنادار دارد. همچنین نتایج نشان داد که روش تدریس جیگساو بر ابعاد نگرش نسبت به مدرسه از جمله نگرش به معلم، انگیزش خود نظم دهی، نگرش به مدرسه و ادراک خودتحصیلی تأثیری مثبت و معنادار می گذارد، اما بر ارزش گذاری نسبت به هدف تأثیری معنادار ندارد. پیشنهاد می شود که روش تدریس جیگساو در دوره متوسطه مدنظر قرارگیرد تا میزان یادگیری و علاقه دانش آموزان نسبت به مدرسه و دروس گوناگون افزایش یابد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تحقق پیدا کند.
مدل یابی معادلات ساختاری خودپنداره تحصیلی بر اساس بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی عزت نفس در دانش آموزان مبتلا به مشکلات یادگیری ویژه شهر کرج
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
331 - 342
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل یابی معادلات ساختاری خودپنداره تحصیلی بر اساس بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی عزت نفس در دانش آموزان مبتلا به مشکلات یادگیری ویژه شهر کرج بوده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. این پژوهش با حضور 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزان دوره ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 به روش آنلاین انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (CLDQ) ویلکات و همکاران (2011)، سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004)، مقیاس بهزیستی روان شناختی برای کودکان (PWB-c) اوپری و همکاران (2018) و مقیاس عزت نفس (RSEs) روزنبرگ (1989) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین بهزیستی روان شناختی و عزت نفس با خودپنداره تحصیلی همبستگی معناداری وجود دارد (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم بهزیستی روان شناختی از طریق نقش میانجی عزت نفس بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/055=RMSEA و 0/05>P-value) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر خودپنداره تحصیلی در بین دانش آموزان است.
مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
603 - 613
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی دبستان پسرانه شهدای ماسور ناحیه 2 شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-140 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر دو روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که روش تدریس مبتنی بر سکوسازی اثربخشی بیشتری نسبت به روش تدریس معکوس بر بهبود خودپنداره تحصیلی دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان به کاربرده شوند.
تاثیر آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر هیجانهای تحصیلی، خودپنداره تحصیلی و مسئولیت پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
88-122
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر هیجانهای تحصیلی، خودپنداره تحصیلی و مسئولیت پذیری دانش آموزان انجام شد. روش انجام تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه یازدهم مقطع متوسطه شهرستان درمیان به تعداد 30 نفر به صورت روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت همتا به دو گروه آزمایش و کنترل در سال تحصیلی 1402-1401 انتخاب شدند. آموزش خودتعیین گری براساس نظریه دسی و رایان (2000) روی دانش اموزان گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای بصورت هر هفته دو جلسه اجرا شد. ابزار پژوهش پرسشنامه هیجانهای تحصیلی(پکران و همکاران، 2002)، خودپنداره تحصیلی(یسن چن، 2004)، مسئولیت پذیری دانش آموزان(لوئیس، 2001) و بسته آموزشی خودتعیین گری(دسی و رایان، 2000) بود. روایی پرسشنامه های پژوهش از نوع محتوایی و اعتبار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هیجانهای تحصیلی 87/0، خودپنداره تحصیلی 91/0 و پرسشنامه مسئولیت پذیری 83/0 برآورد گردید. یافته ها نشان داد آموزش مهارت های خودتعیین گری بر هیجان های تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری داشت و توانست میزان هیجانهای مثبت تحصیلی را افزایش و هیجانهای منفی تحصیلی را کاهش دهد. همچنین آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر خودپنداره تحصیلی (و مؤلفه های آن) در دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری داشت و توانست میزان خودپنداره تحصیلی دانش آموزان را بهبود ببخشد. نتایج نیز بیانگر این بود که آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر مسئولیت پذیری(و مؤلفه های آن) در دانش آموزان اثربخش بود و میزان مسئولیت پذیری را در دانش آموزان افزایش داد.
اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب اجتماعی و خودپنداشت تحصیلی دانش آموزان دارای لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
121 - 147
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب اجتماعی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای لکنت زبان انجام شد. روش از لحاظ هدف، کاربردی و از جنبه گردآوری اطلاعات، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای لکنت زبان شهر شیراز بودند که از این تعداد، 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه اضطراب اجتماعی (LSAS-SR) و پرسشنامه خودپنداره تحصیلی بر روی هر دو گروه اجرا شد و گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره در SPSS-24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات گروه های مورد مقایسه تفاوت معناداری در اضطراب اجتماعی در پس آزمون وجود دارد که بیانگر این است که میانگین نمرات اضطراب اجتماعی در گروه آزمایش (93/53) نسبت به گروه گواه (06/57) به طور معناداری کاهش یافته است دارد. همچنین بین میانگین نمرات گروه های مورد مقایسه تفاوت معناداری در خودپنداره تحصیلی در پس آزمون وجود دارد که بیانگر این است که میانگین نمرات خودپنداره تحصیلی در پس آزمون در گروه آزمایش (66/47) نسبت به گروه گواه (36/43) به طور معناداری افزایش یافته است. لذا فرض تحقیق مبنی بر اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب اجتماعی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای لکنت زبان تأیید می گردد.
باورهای شایستگی تحصیلی درس علوم: سنجش میزان تأثیرپذیری از پیشایندها و تأثیرگذاری بر پیامدهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
134 - 162
حوزه های تخصصی:
خودپنداره و خودکارآمدی، مهم ترین باورهای شایستگی تحصیلی هستند که البته آگاهی اندکی در مورد نقش این باورها در درس علوم وجود دارد و تا کنون روابط ساختاری جداگانه بین این باورها و پیشایندها و پیامدهای آموزشی در درس علوم در ایران موردبررسی قرار نگرفته است. پژوهش حاضر این روابط ساختاری را با استفاده از رگرسیون متغیرهای مکنون، در مجموعه داده های مربوط به 920 دانش آموز ایرانی موردبررسی قرار داده است. نتایج نشان داد که همبستگی بین خودکارآمدی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی در درس علوم 47/0= ρ است، که نشان از مجزا بودن عوامل ساختاری باورهای شایستگی تحصیلی در درس علوم دارد، خودکارآمدی تحصیلی علوم در مقایسه با خودپنداره تحت تأثیر شدیدتر پیشایند فرصت های یادگیری مبتنی بر کاوشگری قرار داشت. خودپنداره تحصیلی علوم، پیش بینی کننده بهتری برای انگیزه آینده نگرانه و ایجاد آرزوی شغلی بود، این در حالی است که خودکارآمدی، پیش بینی کننده بهتری در مورد توانایی های کنونی شاگردان در درس علوم است. برنامه های آموزشی مبتنی بر کاوشگری، بازخورد مثبت و فردی ارائه شده توسط معلمان علوم، ایجاد فرصت هایی برای دانش آموزان به منظور مشارکت در تجربه های آزمایشگاهی، می توانند به تقویت باورهای شایستگی تحصیلی درس علوم کمک کنند. پیشنهاد ما طراحی آموزشی درس علوم مبتنی بر سازنده گرایی، توسعه کارهای دست ورزی در مدارس، و طراحی فعالیت های کلاسی مبتنی بر مشارکت توسط معلمان علوم، به منظور تقویت خودپنداره و خودکارآمدی تحصیلی شاگردان است، این تقویت، پیامدهایی از قبیل پیشرفت سواد علمی و ایجاد آرزوها و انگیزه های مثبت شغلی را در پی خواهد داشت.
مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
303 - 312
حوزه های تخصصی:
هدف: اشتیاق به مدرسه سبب بهبود سایر وضعیت های تحصیلی می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پایه ششم شهرستان بوشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند (4263 نفر) که 250 نفر آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اشتیاق به مدرسه (Wang et al, 2011)، جو کلاس (Fraser et al, 1993)، فرهنگ مدرسه (Higgins-D'Alessandro and Sadh, 1998) و خودپنداره تحصیلی (Chen and Thompson, 2003) بودند که روایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها بالاتر از 70/0 ارزیابی شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-20 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس جو کلاس، فرهنگ مدرسه و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان حاکی از آن بود که مدل مذکور برازش مناسبی داشت. همچنین، فرهنگ مدرسه بر جو کلاس و خودپنداره تحصیلی اثر مستقیم و معنادار و جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0>P). علاوه بر آن، فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار و فرهنگ مدرسه با نقش میانجی خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P).
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از نقش مستقیم و موثر فرهنگ مدرسه بر اشتیاق به مدرسه و نقش غیرمستقیم و موثر فرهنگ مدرسه با میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه بود. بنابراین، برای افزایش اشتیاق به مدرسه می توان زمینه را برای بهبود فرهنگ مدرسه، جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان فراهم کرد.