آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵

چکیده

کتاب درسی در مقام مهم ترین ابزار آموزشی کشور، بخش مهمی از محتوای برنامه درسی را در خود دارد. از این رو، روزآمد کردن کتاب های درسی، افزودن بر غنای مفهومی و پرهیز از کاستی های موجود در آن ها همواره ضرورت تحلیل محتوای کتاب های درسی را اجنتاب ناپذیر می کند. پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن میزان توجه کتاب های فارسی خوانداری و نوشتاری دوره دبستان به انواع معانی موجود در یک قالبِ معنایی می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که « در کتاب فارسی دوره دبستان کدام یک از انواع معانی «دستوری»، «صریح» «سبکی»، «هم آیندی»، «کاربردی»، «تلویحی» و «متداعی» آموزش داده می شود؟» و «هر یک از انواع معانیِ مورد نظر تا چه سطحی مورد توجه قرار گرفته اند؟». پژوهش در شمار پژوهش های کیفی قرار دارد و جامعه آماری پژوهش تمامی تکالیف مجموعه کتاب فارسی نوشتاری و تمامی متون و تمرین های فارسی خوانداری دوره دبستان را دربردارد. برای ارزیابی محتوای درسی از روش تحلیل محتوا و مشخصاً چک لیست استفاده شده و واحد تحلیل، واژه است. معیار تحلیل محتوا برای ارزیابی این کتاب، معنی شناسی قالبی فیلمور ( 1975 ) است و محتوای کتاب ها بر اساس میزان کاربست انواع معانی موجود در یک قالب معنایی، تحلیل و توصیف می شوند. یافته های پژوهش ناظر است به آموزش غیرمستقیم معنای صریح، معنای هم آیندی، معنای متداعی و معنای سبکی در قالب تکلیف های نوشتاری و خوانداری مختلف که از این میان معنای صریح بیش از معانی هم آیندی، متداعی و سبکی است. همچنین، تحلیل کتاب های دوره دبستان نشان می دهد که معانی دستوری، کاربردی و تلویحی از نظر دور مانده اند.

تبلیغات