مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حوزه عمومی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی بر این است تا پس از ارائه تعریف مفهوم حوزه عمومی در ادبیات نظری هابرماس و شناخت سازوکار انطباق این مفهوم با محیط های مجازی به عنوان حوزه عمومی جدید به مطالعه چالش ها، فرصت ها، و امکانات رسانه ها به ویژه روزنامه نگاری الکترونیک در عصر حاضر بپردازیم. نقطه تمرکز مقاله بر گسترش چالش برانگیز روزنامه نگاری الکترونیک در جهان جدید است که برخی آن را آسیبزا و برخی آن را فرصتآفرین برای شکلگیری یا بازتولید حوزه عمومی تلقی میکنند. مقاله بر همین اساس به این پرسش پاسخ میدهد که آیا زمینه رشد و یا بازتولید حوزه عمومی با استفاده از روزنامهنگاری الکترونیک وجود دارد یا خیر؟ در پایان مقاله، نیز راهکارها و راهبردهایی برای برون رفت از بحران ایجادشده در فضای مجازی مطرح خواهد شد. برای رسیدن به پاسخ، «روزنامه نگاری الکترونیک» را که امروزه رایج تر و در عین حال آسیب پذیرتر از سایر رسانه هایی همچون رادیو و تلویزیون است، انتخاب کردهایم. این امر کمک می کند تا با رویکردی جدید به حوزه عمومی و با استفاده از روزنامهنگاری الکترونیک بپردازیم.
اینترنت و توسعه سیاسی ؛ حوزه عمومی در فضای سایبرنتیک
حوزه های تخصصی:
در طی آخرین دهه قرن بیستم، همراه با توسعه و تکامل فوق العاده سریع ارتباطات رایانه ای و گسترش روزافزون دسترسی مردم جوامع مختلف به اینترنت و شبکه های رایانه ای، کوشش های نظری بسیاری صرف یافتن الگوهای مناسب برای مطالعه اینترنت و ابعاد و تأثیرات سیاسی و اجتماعی آن گردید. در جریان این تلاش ها مفهوم حوزه عمومی در چارچوب نظریات جامعه شناختی یورگن هابرماس جایگاه برجسته ای یافته است. پژوهشگران در این زمینه معمولاً درصدد پاسخگویی به این سؤال بوده اند که آیا ارتباطات رایانه ای در اینترنت می تواند زمینه توسعه سیاسی و تقویت دموکراسی را از طریق احیای حوزه عمومی فراهم سازد؟ پاسخ دادن به این سؤ ال قبل از هر چیز نیازمند آن است که بدانیم آیا اصولاً ایده حوزه عمومی مدل نظری مناسبی برای پژوهش در این زمینه است یا خیر؟ کارهای نظری و پژوهش های انجام شده طی سال های اخیر که به برخی از آن ها در این مقاله اشاره شده است هر یک بعضی از ابعاد مفهوم حوزه عمومی را مورد توجه قرار داده و آن را در بررسی رابطه اینترنت با سیاست و قدرت و تأثیرات متقابل آن ها به کار برده اند. از این بررسی ها چنین برمی آید که مفهوم حوزه عمومی از نظر اکثر محققان الگوی نظری مناسبی است ولی به جز موارد معدودی، همه نویسندگان این الگو را نیازمند جرح و تعدیل و یا تطبیق با شرایط خاص ارتباطات رایانه ای و تحولات اخیر در جوامع گوناگون می دانند.
روایت شناسی: موارد خاصی از بازاندیشی خویشتن زنانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاش می کند تا با تحلیل گروه های خاصی از زنان ایرانی، بازاندیشانه بودن زندگی مدرن و بازاندیش بودن کنشگران آن را با نگاه ویژه به بازاندیشی خویشتن به مثابه مصداق بازاندیشی زندگی مدرن و کنشگران آن به تصویر کشد. در این مقاله گروه های خاصی از زنان نیز از جمله اقشاری در نظر گرفته شده اند که در سطوح مختلف عملکردهای بازاندیشانه داشته اند. از نظر ما نمود بازاندیشی در خویشتن در مواردی همچون رابطه با خود و اطرافیان، مراسم، بدن، ازدواج، اشتغال و مواردی دیگر در حوزه خصوصی و عمومی مرتبط با گروه های خاص زنان متبلور می شود. برای ترسیم بازاندیشی و تغییرات در خویشتن زنانه، از متون زن نوشته این گروه های خاص، همچون خاطرات و زندگینامه های زنانه و رمان های زن نوشته در باب زنان، استفاده کردیم تا روایت در باب این گروه های خاص زنان با توجه به آموزه های دی والت (1999) به زبان خود زنان باشد نه زبان دیگری آنان (مردان). در واقع، مساله اصلی این مقاله با این پرسش ها روشن تر می شود: چگونه این گروه های خاص زنان به روایت خودشان در فرآیند بازاندیشی قرار گرفته اند؟ در چه وضعیت هایی اقدام به بازاندیشی کرده اند؟ نمودهای این بازاندیشی را در کجا می توان دید؟ برای رسیدن به پاسخ با انتخاب نوشته هایی از این زنان، ابتدا تصویری از روند تغییرات بازاندیشانه در طی زمان ترسیم خواهد شد. از نظر ما در میان نوشته های فوق روندی از بازاندیشی در این گروه های خاص دیده می شود که در عرصه های مختلف زندگی آنان نمود پیدا کرده است. ما برای پرداختن به آنها، چهار تیپولوژی از بازاندیشی این زنان ارایه کرده ایم که عبارتند از: "فقدان بازاندیشی"، "بازاندیشی در مناسک"، "بازاندیشی در حوزه خصوصی" و در نهایت، "بازاندیشی در حوزه عمومی". این تحلیل احتمالا از اولین تحلیل های روایت گونه از بازاندیشی موارد خاص از زنان در تاریخ ایران است که امیدواریم به درک بهتر برخی از روابط اجتماعی ایران در ظرف تاریخ کمک کند و شناختی هر چند کم اما بدیع از این روابط فراهم کند.
تکوین حوزه عمومی و گفت و گوی عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود حوزه عمومی و تفکیک آن از حوزه خصوصی و دولت جزء اساسی جامعه مدنی است. حوزه عمومی فضایی است حقیقی یا مجازی که افراد خصوصی در آن به بحث و گفت وگوی عقلانی درباره مسائل مورد علاقه می پردازند تا به توافقی دست یابند. دسترسی برابر همه افراد به این حوزه، آزادی در طرح همه گونه مباحث و عدم دخالت قدرت در این مباحث جزء شروط ضروری آن است. ما در این مقاله وجود حداقل شرایط ضروری برای حوزه عمومی را در چند تشکل دانشجویی بررسی کرده ایم.
گفتمان گفت و گو در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقطه عظمیت این مقاله تمایزگذاری میان گفتمان و گفت و گو است. گفت و گو جنبه بین الاثنینی و گفتمان پارادایمی دارد و بیانگر الگو و منطق گفت و گو است. گفتمان صرفا با عناصر نحوی و لغوی تشکیل دهنده جمله سر و کار ندارد. بلکه فراتر از آن به عوامل بیرون از متن یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی و اجتماعی سر و کار دارد و به یک موضوع جامعه شناختی بدل می شود. در این مقاله به بیان (شانزده شاخص) دوازده شاخص مستقیم و چهار شاخص نا مستقیم کلیدی در گفتمان گفت و گو پرداخته ایم. شاخصهای مستقیم عبارتند از: نسبی اندیشی، تکامل گرایی در برابر خود کامل بینی، برابری موقعیت، امنیت یکسان، یکسانی فرقه ها یا فقدان مرزبندی، اهلیت گفت و گو، فهم کلام، پیش داورانگی، نقد گفتار به جای نقد صاحب گفتار، مستند گویی، منطقی بودن، اخلاقی بودن و شاخصهای نامستقیم عبارتند از: عقلانیت، اومانیسم یا حرمت انسان، حقوق بشر، دموکراسی. هر چند برخی از این شاخص ها ظاهرا مشابهت و تداخل دارند اما تفاوت های اندکی میان آنها می توان یافت.
مقدمه ای بر اینترنت و توسعه سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در طی دو دهه اخیر همراه با توسعه و تکامل سریع «ارتباطات رایانه ای» (Computer Mediated Communications (CMC)) در جهان و گسترش روزافزون دسترسی ملت ها به اینترنت و شبکه های رایانه ای، پژوهشگران حوزه علوم سیاسی، جامعه شناسی و ارتباطات این پرسش را مطرح کرده اند که آیا ارتباطات رایانه ای دراینترنت می تواند زمینة توسعه سیاسی و تقویت دمکراسی را از طریق احیاء «حوزه عمومی»(Public Sphere) در چارچوب مفهومی ارائه شده توسط «یورگن هابرماس» (Jurgen Habermas)فراهم سازد؟ نویسندگان مختلف هر یک برخی از ابعاد مفهوم حوزه عمومی را مورد توجه قرار داده و آن را در بررسی رابطه اینترنت با سیاست و قدرت و تأثیرات متقابل آنها بکار برده اند. از این بررسی ها چنین بر می آید که مفهوم حوزه عمومی از نظر اکثر محققان الگوی نظری مناسبی است ولی نیازمند جرح و تعدیل و یا تطبیق با شرایط خاص جوامع ضمن در نظر گرفتن امکانات و مخاطرات کاربرد ارتباطات رایانه ای است.
"
سیاست و اگزیستانسیالیسم: بررسی رویکرد هانا آرنت به مفهوم «عمل»
حوزه های تخصصی:
هانا آرنت به عنوان متفکر سیاسی تاثیرگذار قرن بیستم در آثار مهم خود تلاش می کند تا اصلی ترین مسائل سیاسی و اجتماعی انسان عصر را بررسی کند. او در بررسی پدیده هایی چون خشونت، ترور، جنگ و تمامیت خواهی، به «عمل» که تعریفی خاص نیز از آن دارد، توجهی ویژه داشته و گویا آن را راه عبور از مشکلات می داند. وی در رویکردی اگزیستانسیالیستی، «عمل» را راه درمان بحران های پیش روی انسان معاصر می داند. «عمل» در اندیشه آرنت پیوند دهنده سیاست و اگزیستانسیالیسم است.
راه های گسترش حوزه عمومی به منظور ارتقاء سطح نظارت های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پس از ظهور دولت های مدرن به شکل جدید ، دیدگاه های حکومتی در مورد موضوع نظارت های نهادی و حکومتی غالب گردید .بدین صورت که نظارت های اجتماعی مترادف با برخورد های حقوقی و قانونی و عمدتا جرم شناسانه از مساله انحرافات بود.از این روی در زمینه نظارت های حکومتی ادبیات بسیار گسترده بسط یافت.در هزاره سوم و با شروع دوره جدید که برخی از آن به عنوان جهانی شدن نام می برند ادبیات نظارت ها نیز مانند سایر مفاهیم علوم انسانی متحول و لذا ضرورت باز تعریف این موضوع عیان گردید.در این ارتباط اگر قبلا از حکومت خوب مد نظر فلاسفه صحبت می شد ، در ادبیات جدید از راهبری یا حکمرانی افقی[1] بحث می گردد.اگر برای مدت های زیادی از فضای حکومتی صحبت می شد برخی از فضاهای انجمنی یاد نمودند.اگر برای مدت های زیادی مباحث حول تئوریزه سازی نظارت های حکومتی بود در ادبیات جدید از نظارت افقی مردم به مردم صحبت گردید.این موضوع نشانه ای از این موضوع بود که دولت ها به دلایل بیشتر کارکرد گرایانه و در فضای پسا وستفالیایی (جهانی شده) متوجه شده اند که بهتر است که عطف توجهی به اجتماعات خود بنمایند.یعنی مشخص گردیده مردم هم می توانند همانند گذشته و در جامعه ابتدایی و اولیه ، نظارت های اثر بخش تری را اعمال نمایند.این تحقیق بر مبنای ضرورت موجود و برای باز تعریف مساله نظارت های اجتماعی و ضرورت نظارت های اجتماعی از طریق بسط سیطره عمومی در کنار نظارت های نهادهای رسمی حکومتی و نظارت های سازمانی تدوین گردیده است.برای توجیه دلیل توسعه نقش نظارتی حوزه عمومی دلیلی زیادی مطرح است.از این روی در این مقاله نویسنده ضمن ارائه دیدگاه های لازم مبنی بر ضروت نظارت های اجتماعی بر اهمیت گسترش حوزه عمومی که در این تحقیق همان سرمایه اجتماعی به معنی نهادهای و شبکه های سازمان یافته نهادی است به توضیح این مساله می پردازد و دلایلی را ارائه می نماید که در آن از ضرورت های جدید در زمینه نظم اجتماعی صحبت می نماید.
بررسی میزان تفکر انتقادی معلمان آموزش و پرورش شهر فریمان و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به صورت پیمایشی با حجم نمونه 245 نفر با کمک فرمول کوکران از جامعه آماری 630 نفری معلمان شهر فریمان انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بوده است. در این تحقیق تجزیه و تحلیل داده ها به شکل آماری توصیفی، تحلیل یک متغیره، دو متغیره، چند متغیره و در نهایت با کمک از تحلیل مسیر صورت گرفته است. در تحلیل دو متغیره تعداد زیادی از متغیرها بر میزان تفکر انتقادی معنی دار بودند. ولی در ارتباط با تحلیل چند متغیره از اهمیت آن ها کاسته شده است. در این تحقیق دو متغیر حضور معلمان در حوزه علمی و حضور معلمان در حوزه سیاسی بر متغیر وابسته یعنی تفکر انتقادی با احتمال 95% معنی دار بودند، هر چقدر معلمان بیشتر اهل مطالعه و درگیر مسایل علمی باشند و هم چنین بیشتر به مسایل و حوزه سیاسی به صورت آزادانه بپردازند، از میزان تفکر انتقادی بیشتر برخوردارند
رابطه عمل در حوزه عمومی و میزان تجربه حس شرم به مثابه اخلاق اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه عمومی و اخلاق اجتماعی، دو محور بحث در جامعه شناسی است. فرضیه اصلی پژوهش این است که عمل در حوزه عمومی عاملی تاثیرگذار بر افزایش میزان تجربه حس شرم به مثابه اخلاق اجتماعی است. در بررسی رابطه این دو، از نظریه حوزه عمومی هانا آرنت و ارزیابی بازتابی موریس روزنبرگ استفاده شده است. مدل درنظر گرفته شده در این پژوهش شامل متغیرهای آزادی باوری، کثرت گرایی، خودافشاگری خصوصی و خودافشاگری عمومی است که به عنوان متغیرهای تاثیرگذار بر میزان تجربه حس شرم به مثابه اخلاق اجتماعی دخالت داده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه تهران در نیم سال دوم 88-89 است. چهارصد نفر از این دانشجویان به روش نمونه گیری سهمیه ای با حجم متناسب برای پاسخ گویی انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده از روش پیمایش و پرسش نامه جمع آوری شده است. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد متغیرهای خودافشاگری عمومی، آزادی باوری، کثرت گرایی و متغیرهای زمینه ایِ جنسیت و مقطع تحصیلی بر میزان تجربه حس شرم تاثیر معنادار دارند؛ ولی تاثیر متغیر خودافشاگری خصوصی به لحاظ آماری مورد تایید قرار نگرفت.
تحلیل جامعه شناختی توسعه جامعه مدنی در ایران تحلیل مقایسه ای دوره مشروطه با دوره انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر مطالعه و تحلیل جامعه شناختی مهم ترین دگرگونی های ساختار جامعه مدنی ایران طی یک قرن گذشته، یعنی فاصله زمانی دو دوره انقلاب مشروطه (1285 تا 1320) و انقلاب اسلامی (1357تا 1388) است.
این مطالعه مبتنی بر نظریه نوسازی در جامعه شناسی است که تفکیک و تمایز کارکردی و نیز تخصصی شدن نقش ها و کارکردهای نظام های اجتماعی را در روند توسعه جامعه از سنتی به مدرن توضیح می دهد و تلاش می کند فرآیند رشد و توسعه نظام جامعه مدنی را در ارتباط با سایر فرآیندهای تغییر تکاملی نظام های اجتماعی ایران در دو دوره مشروطه و انقلاب اسلامی تحلیل کند. نتایج این مطالعه که به روش اسنادی و با تکنیک مقایسه ای صورت گرفته است، نشان می دهد که اولین فرآیند تغییر اساسی در جامعه ایران با تغییر سیاسی آغاز شد؛ فرآیندی که منجر به شکل گیری قوای مقننه، مجریه و قضاییه شد. در این دوره، همه نظام های اجتماعی در جامعه ایران به سه نهاد اجتماعی وابسته به هم، یعنی «دین»، «بازار» و «دولت» محدود می شدند. این نظام ها به مرور زمان به هفت نظام اجتماعی نسبتاً مستقل شامل دولت، اقتصاد، دین، آموزش، حقوق، قشربندی اجتماعی و جامعه مدنی گسترش پیدا کردند. آخرین نظام اجتماعی ساخت یافته در جامعه ایران، یعنی جامعه مدنی، به تدریج در ابعاد و جنبه های زیر توسعه و تکامل می یابد: فضای عمومی، سازمان های غیر دولتی، شوراها، مطبوعات، احزاب سیاسی و جنبش های اجتماعی (دانشجویی، زنان و حقوق بشر). هم چنین می توان گفت امروزه نقش ها و کارکردهای جامعه مدنی مانند وظایف و کارکردهای سایر نظام های اجتماعی به طور نسبی در چارچوب سازمان ها نهادینه و تخصصی می شوند.
حوزة عمومی و گفتگو در فضای مجازی شبکه های اجتماعی (بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر گفتگوی میان فرهنگ ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دغدغه های فزاینده نسبت به حفظ و ارتقای امکان همزیستی مسالمت آمیز و عادلانه در سطوح ملی و فراملی، اهمیت گفتگو را به طور بی سابقه ای مهم کرده است. به همین دلیل، عوامل و زمینه های مؤثر بر گفتگو موضوع پژوهش های گوناگون قرار گرفته است. از جملة این عوامل، شبکه های اجتماعی مجازی هستند که عرصه های مختلف زندگی اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهند.
هدف نوشتار حاضر، مطالعة تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر گفتگو میان فرهنگ ها در حوزة عمومی مجازی است. در این چارچوب، استدلال می شود که هر چند ارتقای امکان برقراری ارتباط و دادوستد اطلاعات امکان گفتگو را ارتقا می دهد، محدود و مخدوش کنندة آن هم است. محدودیت مورد نظر اساساً از توزیع نابرابر امکان های مرتبط با این گونه فناوری ها ناشی می شود و وضعیت خاص حوزة عمومی مجازی هم گفتگو میان فرهنگ ها را مخدوش می کند. در واقع شبکه های اجتماعی مجازی، به واسطة حوزة عمومی مجازی که پدید می آورند، گفتگو میان فرهنگ ها را محدود و مخدوش می کنند.
جامعه شناسی سیاسی موبایل: تأثیر تلفن همراه بر زندگی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود آنکه بر اساس آمارهای معتبر، تلفن همراه به فراگیرترین فناوری ارتباطی عصر ما تبدیل شده است، مطالعه و بررسی آن به مثابه رسانه ای تأثیرگذار بر عرصة سیاست جوامع، توجه چندانی را به خود جلب نکرده است. مطالعات انجام شده پیرامون بحث جامعه شناسی سیاسی موبایل انگشت شمارند. اندک مطالعاتی نیز که تلاش کرده اند به ابعاد غیرفنی این فناوری نوظهور و پرنفوذ بپردازند، بیشتر به بررسی جنبه های اجتماعی و فرهنگی آن پرداخته و به تعبیری بیشتر شایسته عنوان جامعه شناسی موبایل هستند تا جامعه شناسی سیاسی موبایل. ما در این بررسی مقدماتی تلاش خواهیم کرد تا به مطالعه اجمالی تأثیر تلفن همراه به مثابه یک ابزار ـ رسانة سیاسی جدید بر ابعاد مختلف زندگی سیاسی بپردازیم. بررسی تأثیر تلفن همراه بر رفتار انتخاباتی و رأی دهی، بسیج اعتراض ها، سازمان دهی و بازنمایی جنبش های اجتماعی و نیز تأثیر آن بر دموکراسی و گسترش یا تحدید حوزة عمومی، چهارچوب اصلی بحث ما را تشکیل خواهد داد. در این مطالعة مقدماتی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای تلاش خواهیم کرد تاآنجاکه امکان دارد ادعاهای خود را با استناد به شواهد عینی، ملموس کرده و به اثبات برسانیم.
دموکراسی تأملی، بدیل ها و چالش های آن دموکراسی از مقوله ای سیاسی تا امری فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از خلوت خانه تا عرصه اجتماع رویارویی زنان با «دوگانگی طبیعت و فرهنگ» از انقلاب مشروطیت تا پایان دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
.این مقاله، یکی از مقولات اصلی تاریخ نگاری زنان؛ یعنی دوگانگی بین طبیعت و فرهنگ و نحوه مواجهه زنان با این دوگانگی را در سال های انقلاب مشروطیت تا پایان دوره قاجار، بررسی کرده است.گرچه عمر تشخیص نظری این دوگانگی از نیم قرن تجاوز نمی کند، مصادیق آن در تاریخ مدرن کشورهای دنیا و از جمله ایران عصر مشروطیت، به اشکال مختلف وجود داشته است.از این رو، سوال اصلی مقاله این است که؛ «زنان در این دوره، چگونه با مضامین دوگانگی بین طبیعت و فرهنگ مواجه شدند؟»بررسی این پرسش که با ارجاع به نوشته های زنان در روزنامه ها و مجلات عصر مشروطیت تا پایان دوره قاجار صورت گرفته، به عهده سه قسمت به هم پیوسته مقاله یعنی «نقد نظری دوگانگی بین طبیعت و فرهنگ»، «به چالش کشیدن مردان» و «تلاش های زنان برای تحقق حق فرهنگی خویش»نهاده شده است.نتایج این بررسی ها این بوده است که؛ نخست، زنان آن دوره بنا به درک نسلی و عصری خود این دوگانگی را نقد کرده، عملکرد مردان و ارزش های بر ساخته آنان را به پرسش کشیدند و تلاش کردند تا سلطه مردان را بر حوزه فرهنگ کمتر کنند.دوم، با تأکید بر طبیعت زنانه- مانند طبیعت مادری- ارزش های زنانه خود را اعتبار فرهنگی ببخشند و سوم، امکان نگارش تاریخ نگاری زنان را در عصر مشروطیت از طریق برنامه ها، مقاله ها و لوایحی که از خود به ارث گذاشتند، برای نسل های بعدی مهیا سازند.
تحلیل محتوای صفحات و گروه های شبکه اجتماعی فیس بوک با نظریه حوزه عمومی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همراه با توسعه و گسترش ارتباطات کامپیوتری و دسترسی روزافزون مردم جوامع مختلف به اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی، کوشش های نظری بسیاری صرف یافتن الگوهای مناسب برای مطالعه اینترنت و تاثیرات سیاسی و اجتماعی آن گردید. در جریان این تلاش ها مفهوم حوزه عمومی در چارچوب نظریه هابرماس جایگاه برجسته ای یافته است. بر این اساس، از گروه ها و صفحاتی که کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی فیس بوک تشکیل داده اند، 10 مورد طبق نمونه گیری هدفمند با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که اگرچه فیس بوک در بین کاربران ایرانی منجر به افزایش دسترسی به اطلاعات شده است، اما تولید بیش از حد محتوا در نهایت منجر به چندپاره و متکثر شدن واقعیت می شود. به عبارتی ما در گروه ها و صفحات ایرانی حاضر در فیس بوک با همهمه ای مواجه هستیم که در آن کسی صدای دیگری را نمی شنود. بنابراین تولید صرف اطلاعات نمی تواند کمکی به شکل گیری حوزه عمومی سایبر نماید. همچنین اگر چه فیس بوک به مردم فرصت می دهد تا به طور برابر در گفتگو ابراز وجود کنند اما در گروه ها و صفحات ایرانی به ندرت گفتگو شکل می گیرد، حتی در مواردی که گفتگو شکل می گیرد در این گفتگوها به ندرت بحث منطقی در می گیرد و دسترسی به اجماع یا توافق غیر ممکن به نظر می رسد. در نهایت باید گفت که فیس بوک اگر چه ظرفیت هایی برای احیاء حوزه عمومی داراست اما در عمل نتوانسته به ایجاد حوزه عمومی بینجامد.
بررسی رابطه بین میزان استفاده از اینترنت با مشارکت اجتماعی دانشجویان دانشگاه های پیام نور استان کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین استفاده از اینترنت با مشارکت اجتماعی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه می باشد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی به روش پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را 28834 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه در سال 1389 تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 380 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه ی استاندارد شده می باشد که روایی آن با اعمال نظر صاحب نظران و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (89/.) تعیین گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی پیرسون استفاده شده است. این پژوهش دارای یک سوال کلی و پنج سوال جزیی می باشد که عبارتند از: سوال کلی: آیا بین میزان استفاده از اینترنت با مشارکت اجتماعی دانشجویان رابطه وجود دارد؟ و سوالات جزیی: 1-آیا بین میزان مهارت استفاده از اینترنت با مشارکت اجتماعی دانشجویان رابطه وجود دارد؟ 2-آیا بین مکان و میزان استفاده از اینترنت با مشارکت اجتماعی دانشجویان رابطه وجود دارد؟ 3- آیا بین قابلیت و پتانسیل اینترنت به عنوان حـوزه عمومی با مشارکت اجتماعی دانشجویان رابطه وجود دارد؟ 4- آیا بین کیفیت و منابع اطلاعات اجتماعی با مشارکت اجتماعی دانشجویان رابطه وجود دارد؟ 5- آیا بین میزان استفاده از اینترنت با سطوح مشارکت اجتماعی رابطه وجود دارد؟ نتایج این پژوهش بیانگر آن است که در جواب سؤال اول بین میزان مهارت استفاده از اینترنت با مشارکت اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. در جواب سؤال دوم بین مکان و میزان استفاده از اینترنت با مشارکت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. در جواب سؤال سوم بین قابلیت و پتانسیل اینترنت به عنوان حوزه عمومی با مشارکت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. در جواب سؤال چهارم بین کیفیت و منابع اطلاعات اجتماعی با مشارکت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. در جواب سؤال پنجم بین میزان استفاده از اینترنت با سطوح مشارکت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. در مجموع یافتهها نشان میدهد بین اینترنت و مشارکت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی و تحلیل جامعه شناسی تطبیقی رویکردهای ایرانی و غربی به جامعه مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، که به روش مطالعه کتابخانه ای و با تکنیک مقایسه ای انجام شده است، معرفی و تجزیه و تحلیل جامعه شناسانه شباهت ها و تمایزهای رویکردهای ایرانی با رویکرد غربی به جامعه مدنی است. به این منظور، اجزاء، مفاهیم و مؤلفه های جامعه مدنی نزد هر دو رویکردهای غربی و ایرانی بر اساس دیدگاه های صاحب نظران شان با یکدیگر مقایسه شدند.
در حال حاضر، چهار رویکرد به جامعه مدنی غربی وجود دارد: رویکرد لیبرالی،[1] جمع گرایانه،[2] جمهوری خواهانه[3] و گفت و گویی[4]. بر اساس رویکردهای غربی، جامعه مدنی از سه عنصر فضای عمومی، سازمان های غیر دولتی و جنبش های اجتماعی تشکیل می شود و دارای مؤلفه هایی است: آزادی (مثبت ومنفی)، برابری، عقل جمعی، خیر عمومی، تکثرگرایی، خود مختاری، استقلال از دولت، مدنیت، حقوق شهروندی.
دو رویکرد به جامعه مدنی در ایران وجود دارد: جامعه مدنی لیبرال و جامعه مدنی دینی که رویکرد دینی به دو گروه مخالفان و موافقان سازگاری جامعه مدنی با دین تقسیم می شود. مخالفان بیشتر اختلافات جامعه اسلامی (ولایی) با جامعه مدنی (غربی) در شاخص هایی مانند: آزادی، برابری، اصل بیشتریت، انسان، قانون گذاری، دولت، رابطه مردم و دولت، تکثرگرایی و تساهل و تسامح را معرفی می کنند بر عکس، موافقان بر اشتراکات جامعه مدنی دینی و غربی در شاخص هایی مانند: حوزه عمومی مستقل، نهادها و سازمان های مدنی، تکثرگرایی، قانون مندی، عقل جمعی، حقوق شهروندی، حقوق اقلیت ها و رعایت شأن انسانی تاکید می ورزند. در رویکرد لیبرال به جامعه مدنی، جامعه مدنی دارای اجزاء، مولفه ها و مفاهیمی مانند: سازمان های غیردولتی، جنبش های اجتماعی، حوزه عمومی، افکار عمومی، خرد جمعی، اقتصاد آزاد و دولت قانون است که در جامعه ایرانی اجرا شدنی است.
دیپلماسی شهروندی و فعالیت دیپلماتیک شهروندان تهرانی در فضای مجازی «مطالعه دانشجویان و دانش آموختگان تهرانی در اینترنت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در معنای کلی، دیپلماسی شهروندی به مفهومی اطلاق می شود که در آن شهروندان معمولی به عنوان نمایندگان غیررسمی کشور خودشان در زمینه روابط خارجی، ایفای نقش می کنند. در دیپلماسی شهروندی، شهروندان از حق برقراری ارتباط با شهروندان جوامع دیگر برخوردار هستند تا بتوانند به دیدگاه های مشترک برسند و یا تاثیرات نامطلوب ناشی از سیاست های خارجی نادرست برخی دولت ها را از بین ببرند. امروزه بخش اعظمی از فعالیت های مربوط به دیپلماسی شهروندی با استفاده از رسانه های نوین به انجام می رسد. رسانه های نوین این امکان را برای عده زیادی از شهروندان جوامع گوناگون فراهم نموده که بتوانند با یکدیگر به صورت رودررو به گفتگو و تبادل نظر بپردازند. در جهان امروز، با وجود پیشرفت های بزرگ علمی، شناخت و آگاهی متقابل مردم دنیا از اخلاق، افکار و رفتار یکدیگر، در رفع بحران های جهانی از تاثیر به سزایی برخوردار است و علت اصلی عدم تفاهم بین المللی نیز این است که هنوز ملل دنیا نمی توانند درباره زندگی جمعی یکدیگر اطلاعات لازم را کسب کنند و نسبت به هم بی-اعتمادند. لذا برقراری ارتباط در چارچوب دیپلماسی شهروندی برای توسعه روابط انسانی، رفع اختلاف ها، از بین بردن بی اعتمادی ها و دشمنی ها و ایجاد تفاهم در جوامع گوناگون دنیا، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
از این رو، هدف اصلی محقق از انجام این تحقیق، شناخت میزان فعالیت های شهروندان (دانشجویان و دانش آموختگان تهرانی) در چارچوب دیپلماسی شهروندی است. جهت بررسی میزان فعالیت دانشجویان و دانش آموختگان تهرانی در این چارچوب، از روش تحقیق پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده گردید. بر اساس نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها، دانشجویان و دانش آموختگان تهرانی، فعالیت خود را در چارچوب دیپلماسی شهروندی، «زیاد» توصیف کرده اند. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده از انجام آزمون خی دو، میان متغیرهای جنس، سن و تحصیلات با متغیر وابسته رابطه وجود دارد.
تحلیل جامعه شناسی حوزه عمومی در ایران پس از انقلاب (1357-1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر معرفی و تحلیل جامعه شناختی ابعاد، مؤلفه ها، کارکردها و آسیب های حوزه عمومی ایرانی است. چارچوب نظری مقاله بر نظریه های ارسطو، جان راولز، چارلز تیلور، هانا آرنت، اُلریش رُدل، کُنتن فرانکن برگ، هلموت دُبیل، یورگن هابرماس، آندره آره تو و جان کوهن استوار است. روش شناسی این مقاله مطالعه کتابخانه ای، خوانش تاریخی و استناد به شواهد، داده ها و آمارهای تجربی معتبر و مطالعات تاریخی معاصر است.نتایج این مطالعه نشان می دهد حوزه عمومی در ایران وجود دارد و از مکان های عمومی، «فضای اجتماعی واقعی» (رسانه های جمعی داخلی و خارجی و مطبوعات) و «فضای مجازی» (اینترنت و شبکه های اجتماعی جدید)، فضای گفتمانی، فضایی برای فعالیت نهادهای غیردولتی و فضای کنشگری اجتماعی (جنبش های اجتماعی و تظاهرات خیابانی) تشکیل شده است. مهم ترین کارکردهای حوزه عمومی ایرانی شکل گیری و تنویر افکار عمومی، کنشگری محدود در قالب جنبش های اجتماعی و تظاهرات خیابانی و فعالیت محدود برخی از سازمان های مردم نهاد است. حوزه عمومی از محدودیت هایی رنج می برد: از سوی دولت نظارت می شود، بر روی همه اقشار و گروه های گوناگون اجتماعی، به ویژه زنان، و برای طرح همه موضوعات باز نیست، تا اندازه انحصاری و ایدئولوژیک است، خواست ها و نیازهای چندفرهنگی جامعه ایران را نمایندگی نمی کند و انعکاس دهنده صدای مردم به دولت و مجلس نیست. با وجود این، حوزه عمومی ایرانی روز به روز رشد می کند و از کنترل دولت خارج و متکثرتر می شود و نقش و اهمیتش در سیاست افزایش می یابد