مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
آمریکای لاتین
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۲)
143 - 161
حوزههای تخصصی:
رشد اقتصادی برزیل طی دو دهه گذشته باعث شده است تا نخبگان سیاست خارجی این کشور به دنبال نقش برجسته تری برای برزیل در جامعه بین المللی باشند. برزیل به عنوان ششمین کشور پرجمعیت، نهمین اقتصاد جهان در سال 2018 و وسیع ترین کشور آمریکای لاتین با در اختیار داشتن حدود 40 % کل وسعت منطقه آمریکای جنوبی جایگاه بسیار مهم در این منطقه دارد. در حقیقت، برزیل به جز اکوادور و شیلی با تمامی دیگر کشورهای آمریکای جنوبی مرز مشترک دارد. اهمیت موضوع پژوهش حاضر آن است که به بررسی ظرفیت های هژمونیک برزیل به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند آمریکای لاتین می پردازد. در این راستا، سوال اصلی مقاله حاضر این است که برزیل از چه ظرفیت هایی برای هژمون شدن برخوردار است؟ در پاسخ به آن، فرضیه پژوهش اینگونه مطرح می شود که به نظر می رسد برزیل با وجود بهره مندی از زمینه های جغرافیایی، جمعیتی و اقتصادی تبدیل شدن به قدرت هژمون منطقه ای در آمریکای لاتین، با چالش های سیاسی و امنیتی به ویژه تحرکات هژمونی آمریکا و دوقطبی سیاسی در آمریکای لاتین مواجه است. در این پژوهش از چارچوب نظری هژمونی و روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است.
اقتصاد سیاسی آمریکای لاتین: الگوی توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۵)
143 - 166
حوزههای تخصصی:
اقتصاد سیاسی آمریکای لاتین همواره مورد توجه صاحبنظران توسعه بوده است چون روابط گسترده با آمریکا، تعامل با اقتصاد جهان و حضور فعال در تجارت بین الملل این انتظار را ایجاد کرد که آمریکای لاتین بتواند بر مشکلات توسعه ای خود غالب شده و به گروه کشورهای توسعه یافته بپیوندد. هر چند این منطقه در بین بیست اقتصاد برتر جهان سه نماینده مانند برزیل، مکزیک و آرژانتین دارد اما جمع بدهی خارجی این سه کشور به بیش از یک تریلیون دلار می رسد و بازپرداخت بدهیهای خارجی کلیه برنامه های توسعه ای را تحت الشعاع قرار می دهد . مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که چرا منطقه ای با امکانات چشمگیر توسعه و با بهره مندی از ساختار و نهادهای نسبتا دموکراتیک هنوز درگیر چالشهای اولیه توسعه بوده و از مسائلی مانند فساد، عدم شفافیت، قاچاق مواد مخدر، بدهیهای خارجی، پوپولیسم و شکافهای اجتماعی رنج می برد. پاسخ به این سوال از راه تحلیل اقتصاد سیاسی منطقه انجام شده و فرضیه مقاله بر آنست که تمرکز قدرت و ثروت در دست الیگارشی آمریکای لاتین سبب نهادینه شدن ضعفهای ساختاری گردیده و دولتهای مربوطه را از دستیابی به اهداف توسعه ای دور نگاه داشته است. کشورهای منطقه برغم پیشرفتهایی که در زمینه صنعت، خدمات و مالکیت فکری داشته اند هنوز کشورهای صادرکننده محصولات کشاورزی به حساب می آیند و برغم سیاست همگرایی و ادغام، از روند جهانی شدن بهره چندانی نگرفته اند.
سیاست خارجی بوش (2008-2001) و گسترش رادیکالیسم در آمریکای لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی بنیادهای سیاست خارجی آمریکا در قبال آمریکای لاتین در دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو. بوش از 2001 تا 2008 و پیامدهای امنیتی حاصل از آن است. پس از حوادث تروریستی 11 سپتامبر 2001، آمریکای لاتین نیز به عنوان یکی از مناطق نفوذ قدیمی آمریکا از پیامدهای سیاست جنگ علیه ترور واشنگتن برکنار نماند. آمریکای لاتین منطقه ای بود که احتمال داشت در اختیار تروریست ها برای حمله به منافع آمریکا قرار گیرد. از این رو، سیاست خارجی ایالات متحده در آمریکای لاتین که در طول تاریخ همواره با نوعی تداوم مسائل اقتصادی و امنیتی همراه بوده است، در دوره ریاست جمهوری بوش مبارزه با تروریسم و اجرایی کردن قرارداد تجارت آزاد آمریکا را دو پایه اصلی خود قرار داد. اجرای سیاست های یادشده موجب افزایش کمک ها و هزینه های نظامی ایالات متحده به آمریکای لاتین به منظور مبارزه با تروریسم شد. در عین حال، تمرکز سیاست خارجی آمریکا بر جنگ علیه ترور به همراه آثار سوء اصلاحات اقتصادی انجام شده دهه 80 در آمریکای لاتین و رفتار تند و رادیکال آمریکا با حکومت های آمریکای لاتین در طول جنگ سرد نه تنها تقویت موقعیت آمریکا را در منطقه در پی نداشت، بلکه باعث سرعت گرفتن تمایل به ایده چپ نوین بین کشورهای آمریکای لاتین شد.
زمینه های سیاسی- اجتماعی تقویت و توسعه جبهه مقاومت در آمریکای لاتین (مورد پژوهی ونزوئلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر شناسایی زمینه های تقویت جبهه مقاومت در ونزوئلا و سنجش تأثیر ظرفیت های موجود بر توسعه جبهه مقاومت در این کشور است. مسئله ی اصلی مقاله شناخت، احصاء و تبیین زمینه های سیاسی – اجتماعیِ دخیل در تقویت و توسعه گفتمان مقاومت در ونزوئلا است (مسئله). براین اساس سوال اصلی پژوهش حاضر عبارت است از این که مهم ترین مؤلفه و شاخص های تقویت کننده جبهه مقاومت در ونزوئلا کدام است؟ و این که تأثیر مؤلفه های احصاء شده بر توسعه جبهه مقاومت در این کشور به چه میزان می باشد؟ پژوهش از حیث نوع، بنیادی - کاربردی و با روش ترکیبی (کیفی – کمی) انجام گرفته است. به منظور اعتباربخشی به نتایج، میزان تأثیر هریک از مؤلفه و شاخص های احصاء شده بر تقویت مقاومت مورد سنجش و ارزیابی آماری قرار گرفته و تأثیر آن بر توسعه مقاومت بین شاخص ها، از فنون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون رگرسیون خطی ساده (دو متغیره) و آزمون رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد (روش). براساس یافته های کیفی، فطرت انقلابی، تجربه تاریخی مبارزات استقلال طلبانه، تعامل فزاینده و تعامل گرایی ضد نظام سلطه شناسایی و تایید گردید. علاوه بر همبستگی، میزان تأثیر هرکدام از مؤلفه ها در بخش تجزیه و تحلیل کمی مشخص شد. در نتیجه ی بخش کیفی، مهم ترین جبهه های تقویت در 4 مؤلفه شناسایی شده در بالا مشخص و در نتیجه سنجش کمی فرضیه تأثیر و ترتیب اثر بخشی هریک بر توسعه مقاومت مشخص و تایید شدند (یافته ها).
بررسی تحلیلی گسترش و تثبیت کلیسای کاتولیک در آمریکای لاتین(1551-1620م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۳۱۴
49 - 57
حوزههای تخصصی:
آمریکای لاتین پرجمعیت ترین منطقه مسیحی نشین دنیاست. ضرورت های سیاسی، اجتماعی و مذهبی اقتضا می کند که مسیحیت آمریکای لاتین شناخته شود. حیات اجتماعی در آمریکای لاتین قبل از ورود مسیحت، هزاران سال سابقه تاریخی داشته است. تمدن های بزرگی مانند المک ها و ایستک ها قبل از میلاد مسیح در این مناطق شکل گرفته اند. مسیحیت در قرن ۱۵ با ورود فاتحان وارد منطقه ی آمریکای لاتین شد. مسیحیت کاتولیک از آغاز ورود تا به امروز دوره های مختلف (ورود و مسیحی سازی، تثبیت و تضعیف) را پشت سر گذاشته است. ما در این تحقیق به مسئله تحلیل عوامل تثبیت مسیحیت کاتولیک در آمریکای لاتین می پردازیم. نقش عوامل مستقیمی مانند فرقه های رهبانی و اجلاسیه های اسقفی و عوامل غیرمستقیمی چون پادشاهان کاتولیک و پاپ ها مورد بررسی قرار می گیرد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق کتابخانه ای و با استفاده از اسناد نوشتاری انجام شده است و روش داده پردازی اطاعات توصیفی و تحلیلی است.
بررسی تحلیلی تضعیف کلیسای کاتولیک در آمریکای لاتین در دوران استعمار (1700- 1808م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
103 - 115
حوزههای تخصصی:
آمریکای لاتین پرجمعیت ترین منطقه مسیحی نشین دنیاست. مسیحیت در قرن پانزدهم با ورود فاتحان به منطقه آمریکای لاتین وارد شد. ضرورت های سیاسی، اجتماعی و مذهبی، اقتضای ارتباط با مسیحیت آمریکای لاتین را ایجاد کرده است. توسعه و تعمیق این رابطه و ایجاد تعامل، نیازمند شناخت دقیق از فرهنگ و تمدن و دین آن سرزمین است. ازسوی دیگر، مسیحیت معاصر در امتداد مسیحیت دوران استعمار شکل گرفته است؛ به همین دلیل برای فهم کلیسای معاصر چاره ای جز فهم کلیسا در دوران استعمار نداریم. کلیسای کاتولیک از آغاز ورود تا به امروز دوره های مختلفی (ورود و مسیحی سازی، تثبیت و تضعیف) را پشت سر گذاشته است. دوره سوم (دوره تضعیف) از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چون در این دوره با تضعیف کلیسا، ازیک سو کلیسا حاکمیت سیاسی خود بر این مناطق را از دست داد و ازسوی دیگر زمینه شکل گیری حکومت های سکولار و ورود جریان های پروتستان به منطقه فراهم آمد. ما در این تحقیق به بررسی ریشه ها و عوامل تضعیف کلیسای کاتولیک در آمریکای لاتین می پردازیم. علل تضعیف کلیسای کاتولیک به صورت کلی به علت های بیرونی (تضعیف پاپ و تضعیف کلیسای کاتولیک در اسپانیا) و علت های درونی (خشونت کلیسا در برخورد با مخالفان و اختلافات داخلی کلیسا در آمریکای لاتین) تقسیم می شود. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، کتابخانه ای است و با استفاده از اسناد نوشتاری انجام شده است. روش داده پردازی اطلاعات نیز توصیفی و تحلیلی است.
بحران حقوق بشر و استعمارزدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق بشر سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
199 - 218
حوزههای تخصصی:
در حوزه حقوق بشر، رویکرد بین رشته ای به موضوع به جای تحلیل های صرفاً حقوقی، به طور فزاینده ای رایج شده است. بنابراین، لازم است تحقیقاتی در مورد استعمارزدایی از حقوق بشر انجام شود. هدف این مقاله، بررسی چالش های سیاسی، اقتصادی و فلسفی در نظریه پردازی حقوق بشر و صلح از دیدگاه جنوب جهانی است. بخش اول این مقاله، گفتگویی بین نظریه انتقادی حقوق بشر و اندیشه استعمارزدایی را مطرح می کند و به تاریخ استعمار پرداخته و آن را به مباحث جاری در زمینه حقوق بشر پیوند می دهد. بخش دوم مقاله، تحلیلی از استعمارزدایی جنسیتی در جهان با پیشنهادی برای دیدگاه فرامدرن حقوق بشر و فمینیسم است.