مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
شخصیت
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
1 - 33
حوزه های تخصصی:
کلان روایات داستان های مشترک اجتماعی فرهنگی هستند که دارای مضامین مشترک می باشند و قابل استخراج از دل روایت های فردی افراد هستند. این داستان های کلان در اصل به منزله ی بافت برای داستان های فردی محسوب شده و مفاد مورد قبول را برای روایات فردی فراهم می آورند. روایات فرهنگی، منجمد و ثابت شده در زمان نیستند، بلکه مطابق با تاریخ و دوران تغییر می کنند. معانی فرهنگی در طول نسل ها تغییر کرده است، و این روایات چیره ای که در طول تاریخ جایگزین شده اند الهام بخش افراد در نحوه ی شکل دادن به روایاتِ مشروح زندگی شان هستند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا با دو روش متفاوت کمی و کیفی از طریق تحلیل داستان های فردی افراد به درونمایه های پرتکرار و مفاد مشترک آنها یعنی شکل نخستین کلان روایات دست یابیم. بدین منظور روایات 30 بزرگسال با کمک مصاحبه ی باز حول محوری متعارض جمع آوری و دو پرسشنامه شخصیت هگزاکو و جهت گیری دینی چرخشی نیز اجرا گردید. در سطح کمی، روایات با استفاده ازنظام نامه ی کدگذاری پایای مک آدامز(1999) تجزیه و تحلیل شد؛ در سطح کیفی، با بهره گیری از مدل کلان روایت مک لین و سید(2015) به بررسی روایات پرداخته شد. نتایج حاکی از وجود درونمایه های مشترک در داستان های فردی افراد است که این ویژگی ها به عنوان داستان های مشترک فرهنگی قلمداد می شوند. در بافت کلان اجتماعی فرهنگی ، کلان روایت دینی سنتی در تقابل با روایت جایگزین مدرن است و این تعارض عظیم در ساختار هویت افراد در سطح خرد، منعکس شده است. گویی افراد درحین درون اندازی مفاد این کلان روایت دینی سنتی و گفتگو با روایت جایگزین، این تعارض موجود را نیز درونی می کنند. سنت به عنوان عاملی مستقل از دین در کلان روایت حاکم اعمال نفوذ می کند.
مقایسه ویژگیهای شخصیتی و هیجان خواهی رانندگان تصادف کرده با رانندگان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش مقایسه چهار عامل از آزمون 16 عاملی کتل و متغیر هیجان خواهی در میان دو گروه از رانندگان تصادف کرده و تصادف نکرده بود. روش: روش مطالعه پس رویدادی از نوع علّی – مقایسه ای و جامعه آماری شامل 400 نفر از رانندگان درگیر در تصادفهای رانندگی بود که در شش ماهه دوم سال 1388 به چهار مرکز راهنمایی و رانندگی در سطح شهر اردبیل ارجاع داده شده بودند .30 نفر از آنها به عنوان گروه قابل مطالعه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و 30 نفر دیگر نیز از رانندگان تصادف نکرده با آنها همتاسازی شدند . برای جمع آوری اطلاعات از آزمون 16 عاملی شخصیتی کتل( ( 1964 و آزمون هیجان خواهی آرنت ( 1993 ) استفاده شد . یافته ها : نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد تفاوت میانگین نمره های رانندگان درگیر و غیردرگیر در تصادف -های رانندگی در عامل ادواری خویی متهورانه، بی اعتمادی اضطراب آمیز، عدم کنترل بر اراده و تنش عصبی معنادار است. همچنین در متغیر هیجان خواهی تفاوت معناداری در دو گروه مشاهده شد . نتیجه گیری: از آنجا که ویژگیهای شخصیتی و سطوح هیجان خواهی در بروز تصادفهای رانندگی نقش دارد، لذا بررسی کامل ویژگیهای شخصیتی و هیجان خواهی رانندگان تص ادفکرده در حجم گسترده ضروری بهنظر میرسد.
ویژگی های شخصیتی بیماران دچار اختلال وسواس و سایر اختلال های اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین ویژگیهای شخصیت در ابعاد سرشت و منش در بیماران دچار اختلال وسواسی- اجباری در مقایسه با اختلالهای اضطرابی دیگر بود. روش: روش مطالعه مقطعی و جامعه آماری 88 بیمار 90 بود. از میان آنها به روش نمونهگیری در دسترس - درمانگاه شهید نادر کاظمی شهر شیراز در سال 91 45 بیمار وسواسی - اجباری و 43 بیمار دچار سایر اختلالهای اضطرابی در محدوده سنی 20 تا 50 سال انتخاب شد. ابزار پژوهش، مصاحبه بالینی، پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر، پرزیبک، شوراکیک و ووتزل 1994 ) و پرسشنامه اضطراب بک 1988 بود. یافتهها: نتایج نشان داد نمرههای بیماران دچار اختلال ) وسواسی- اجباری در بُعدهای نوجویی و خودراهبری به نحو معنیداری کمتر از بیماران دچار سایر اختلالهای اضطرابی است. همچنین، تفاوت شدت اضطراب بین دو گروه معنیدار نیست. نتیجهگیری: بهنظر میرسد بیماران دچار اختلال وسواس در استقبال از تجربههای نو و جدید و همچنین در اتکاء به خود در تصمیمگیری و عمل ضعیفتر از سایر بیماران گروه اختلالهای اضطرابی باشند. از این یافتهها میتوان در برنامهریزی روان درمانی این افراد سود جست. بهنحوی که در کنار روشهای رواندرمانی مورد استفاده برنامههایی نیز برای استقبال از تجربههای جدید و اتکای بهخود در تصمیمگیریهای روزمره برای آنها تدارک دید.
الگوی ساختاری رفتار قلدری بر اساس ادراک های محیط خانوادگی و ویژگی های شخصیتی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
237-253
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش ادراک های محیط خانوادگی و ویژگی های شخصیتی در رفتار قلدری بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 93-1392 به تعداد 2100 نفر بود. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، بر مبنای فرمول کوکران 330 دانش آموز شامل 144 دختر و 186 پسر با انتساب متناسب انتخاب شدند و سه پرسشنامه ادراک های محیط خانوادگی گرولینک، دسای و ریان 1997، ویژگی های شخصیتی آیزنک 1975 و مقیاس قلدری الویس 1996 را تکمیل کردند. پس از حذف 5 پرسشنامه مخدوش، داده ها با استفاده از الگوسازی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین رفتار قلدری با گرمی پدر (39/0- =β، 01/0=P)، گرمی مادر (67/0- =β، 001/0=P)، حمایت پدر (64/0- =β، 001/0=P)، حمایت مادر (51/- 0=β، 003/0=P)، درگیری پدر (57/0- =β، 002/0=P)، درگیری مادر (67/0- =β، 001/0=P) و ادراک های محیط خانوادگی (98/0- =β، 01/0=P) با رفتار قلدری منفی و ضریب مسیر کل روان پریشی (08/0=β، 01/0=P) و روان رنجوری (09/0=β، 001/0=P) و ویژگی های شخصیتی (28/0=β، 01/0=P) با رفتار قلدری دانش آموزان مثبت است. در مقابل ضریب مسیر کل بین درون گرایی و رفتار قلدری دانش آموزان معنادار نبود. در تحلیل الگوی ساختاری شاخص ها، برازش مناسب الگو را نشان دادند. نتیجه گیری: از آنجا که ادراک مثبت فرزندان از محیط خانواده رفتارهای قلدری را کاهش می دهد پیشنهاد می شود برنامه هایی برای آموزش خانواده جهت بهبود کیفیت رابطه والد-فرزندی تدوین و اجرا شود تا رفتارهای قلدرانه نوجوانان کاهش یابد.
پیش بینی راهبردهای مقابله با تنیدگی دانشجویان بر اساس ویژگی های شخصیت و هدف گرایی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
255-273
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان قدرت ویژگی های شخصیت و هدف گرایی در پیش بینی راهبردهای مقابله با تنیدگی دانشجویان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری 4458 دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی بهبهان در سال 95-1394 بود. مطابق با ملاک کلاین (2011) حجم نمونه تقریباً 5/3 برابر تعداد گویه های ابزارها، 540 نفر تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از میان سه رشته تجربی، انسانی و ریاضی و از هر رشته، سه کلاس انتخاب و نسخه کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ (1999؛ خرمایی و فرمانی 1393)، پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور (2001) و شیوه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا اندلر و پارکر (1990) توسط آن ها تکمیل شد. پس از حذف 11 پرسشنامه ناقص و 6 داده پرت، داده های 523 آزمودنی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد روان نژندخویی به شکل منفی (15/0-b=، 0001/0P=)، و گشودگی به تجربه (13/0b=، 001/0P=)، وظیفه گرایی (23/0b=، 0001/0P=) و عملکردگرایی (13/0b=، 017/0P=) به شکل مثبت قادر به پیش بینی راهبرد مقابله مسأله مدارند؛ و روان نژندخویی (48/0b=، 0001/0P=) و تبحرگریزی (12/0b=، 020/0P=) به شکل مثبت، و توافق پذیری (12/0- b=، 001/0P=) و وظیفه گرایی (11/0- b=، 006/0P=) به شکل منفی قادر به پیش بینی راهبرد مقابله هیجان مدارند. راهبرد مقابله اجتنابی نیز از طریق روان نژندخویی (11/0-b=، 016/0P=) به شکل منفی، و از طریق برون گرایی (20/0b=، 0001/0P=) و عملکردگرایی (18/0b=، 001/0P=) به شکل مثبت قابل پیش بینی بود. نتیجه گیری: توجه به پرورش ویژگی های شخصیتی نظیر گشودگی به تجربه و وظیفه گرایی و نیز ترغیب دانشجویان به جهت گیری عملکردگرایی برای کمک به آنها در انتخاب راهبردهای مقابله مسأله مدار برای مدیریت مناسب تنیدگی و دستیابی آن ها به اهداف پیشرفت از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تبیین الگوی ارتباطی کیفی مهارت های عملکرد و مدیریتی داوران کشتی با شاخص های شخصیتی آنان
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
61-74
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از اجرای این پژوهش، تبیین الگوی ارتباطی کیفیت مهارت های عملکرد و مدیریتی داوران کشتی با ویژگی های شخصیتی آنان می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و از نظر هدف کاربردی می باشد. در این پژوهش از جامعه کمیته داوران فدراسیون کشتی جمهوری اسلامی ایران در فصل 97-96 تعداد 160 داور به طور تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها بصورت میدانی از پرسشنامه شخصیتی نئو، کاستا و مک کری (1992) در مقیاس پنج طیفی لیکرت استفاده شد. تحلیل داده ها به کمک آزمون های t تک نمونه ای، رگرسیون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و پی ال اس، انجام شد. ضریب آلفای کرونباخ کل ویژگی های شخصیتی 83/0 و ضریب آلفای کرونباخ کل عملکرد 86/0 گزارش شد. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد ویژگی های شخصیتی داوران کشتی می تواند پیش بین مناسبی برای عملکرد آنان باشد. و از بین مؤلفه های ویژگی های شخصیتی متغیرهای سازگاری و وظیفه شناسی دارای همبستگی بالا با عملکرد و پایین ترین رابطه بین روان نژندی و عملکرد وجود داشت. همچنین یک رابطه مثبت بین انعطاف پذیری و کیفیت قضاوت مشاهده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین مؤلفه های شخصیت و کیفیت و اثربخشی قضاوت داوران رابطه معناداری وجود دارد. دلیل این رابطه نیز می تواند بواسطه تفاوت محیط ورزش با سایر محیط های فعالیتی و عوامل تأثیرگذار بر آن باشد.
واکاوی مناسبات علی اکبر داور با پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری کارگزاران آشنا با ساختارهای حکومتی جدید یکی از نیازهای مبرم حکومت پهلوی اول بود. یکی از کارگزارانی که نقش مهمی در دگرگونی های ساختاری در این زمان داشت، علی اکبر داور بود، تکاپوهای پانزده ساله داور در شکل گیری و تداوم حکومت پهلوی سرانجام خوشایندی برای او نداشت. مدعای این پژوهش این است که خودکشی داور ریشه در روابط او با رضاشاه دارد. ازآنجاکه تاکنون پژوهش روشمندی در تبیین خودکشی داور و روابط رضاشاه با او انجام نشده، این پژوهش درصدد است برای اولین بار، با بهره گیری از مدل «تیپ بندی شخصیت» به این کار مبادرت ورزد. روابط میان رضاشاه و داور در بلندمدت بر اساس نیازهای متقابل و ویژگی های شخصیتی هردو بناشده بود. مادامی که رضاشاه نیاز به مهارت های تخصصی داور داشت و داور نیازمند یک حامی قدرتمند بود، همدیگر را تأیید می کردند؛ اما ماهیت شخصیت پهلوی اول پس از بهره برداری از مهارت های مدیریتی داور در زمان تصدی وزارت عدلیه، نمایان تر شد. رضاشاه که برخلاف داور ازنظر تیپ شناسی «حسی» و «قضاوت تگر» به شمار می رفت و به گزاره های عینی و نتایج فوری علاقه بیشتری داشت مدام داور را به خاطر نتیجه ندادن پروژه های اقتصادی اش در زمان تصدی پست وزارت دارایی تحت فشار قرار می داد. داور که برخلاف رضاشاه ازنظر شخصیتی «شهودی» بود و به طرح های بلندمدت برای حل مشکلات اقتصادی باور داشت نتوانست در مقابل فشارهای مداوم شاه مقاومت کند و سرانجام دست به انتحار زد.
طراحی الگوی سنجش و گزینش مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به همراه ارائه بسته سیاست های پیشنهادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳
142 - 175
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و سازمان های فرهنگی پس از انقلاب اسلامی ایران همواره با نگاهی هزینه ای و نه سرمایه ای مورد توجه قرارگرفته اند. این در حالی است که فرهنگ همواره از جایگاهی راهبردی برای نظام جمهوری اسلامی ایران برخوردار بوده است. نخستین گام برای تغییر چنین رویکردی، تدوین سیاست هایی جهت اصلاح نظام سازمانی در سطح کلان است. با چنین نگاهی، مقاله حاضر مجموعه ویژگی های مدیر شایسته فرهنگی را برشمرده و به مدل سازی در این حوزه پرداخته است. مقاله شامل سه بخش اصلیِ بررسی و صورت بندی مسئله در ایران، بررسی و نقد سیاست های موجود و در نهایت، پیشنهاد سیاست های مطلوب است. در واقع، نگارنده برای دستیابی به سیاست های مطلوب به دلیل کلاژگونه بودن یافته های تحقیقات پیشینی و نداشتن مدلی جامع، به بررسی مدل های شایستگی پرداخته و از میان مدل های موجود مرتبط، از مدل نقش های مدیریتی کویین و مهارت های مدیریتی کاتز - به عنوان اصلی ترین مدل ها - استفاده شده است. در نهایت، شایستگی های مدیریتی ناظر بر سه بعد اصلی شخصیت، مهارت و دانش، شاخص سازی شده و بر اساس مؤلفه هایی چون گستره جغرافیایی، سطح های سازمانی، نقش های درون سازمانی و نوع مأموریت سازمانی، سطح بندی شده اند. در پایان، آسیب های مراحل گوناگون نظام شایسته سالاری بررسی و با تکیه بر پارادایم مدیریت اسلامی، راه حل های کلی و سیاست هایی برای برون رفت از این آسیب ها ارائه شدند.
تأثیر مشاوره زوجی بر تعارض و صمیمیت زناشویی زوجین دارای ویژگی های شخصیتی متفاوت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: روابط زناشویی یکی از مهم ترین حیطه های زندگی افراد است که عوامل گوناگونی در چگونگی آن نقش دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره زوجی (Marital counseling) بر تعارضات (Marital conflicts) و صمیمیت زناشویی (Marital intimacy) زوجین دارای ویژگی های شخصیتی متفاوت (Different personality characteristics) مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان یزد انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور انجام پژوهش از کلیه زوجین دارای ویژگی های شخصیتی متفاوت مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر یزد به صورت در دسترس 32 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت مشاوره زوجی مبتنی بر حل مسائل تفاوت های شخصیتی قرار گرفتند. به منظور انجام پیش آزمون و پس آزمون از دو پرسشنامه تعارضات زناشویی (Marital Conflict Questionnaire یا MCQ) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (Marital Intimacy Questionnaire یا MIQ) استفاده گردید. داده ها به روش آماری تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مشاوره زوجی بر صمیمیت و تعارضات زناشویی شرکت کننده ها اثربخش بوده است. نتیجه گیری: می توان به منظور کاهش تعارضات زناشویی و افزایش صمیمیت زناشویی زوجین دارای ویژگی های شخصیتی متفاوت از مشاوره زوجی مبتنی بر حل مسائل تفاوت های شخصیتی استفاده نمود و به مشاوران ازدواج و متخصصان آن را پیشنهاد نمود.
نقش رگه قدردانی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و فاعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ه دف این پژوهش شناخت نقش قدردانی در بهزیستی روان شناختی و بهزیستی فاعلی بود. 200 دانشجو (171 زن، 29 مرد) به مقیاسهای بهزیستی روان شناختی ریف (ریف، 1989)، مقیاس شادکامی فاعلی (لیوبومرسکی و لپر، 1999)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر، 2009)، پرسشنامة قدردانی (مکالخ و دیگران، 2002) و خزانة بین المللی مادّه های شخص یت (گلدبرگ، 1999) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که قدردانی با همة مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، بهزیستی فاعلی و شخصیت (به جز استقلال عم ل و برونگردی) همبستگی مثبتِ معنادار دارد. رابطة قدردانی و شخصیت، الگوی متمایزی به دست داد به گونه ای که قدردانی با عاملهای مرتبط با دینداری و عملکرد اجتماعی (یعنی مقبولیت و وظیفه شناسی) قوی ترین رابطه را داشت. قدردانی پس از کنترل عاملهای شخصیتی هم، مقادیر معناداری از واری انس تسلط بر محیط، رشد شخصی، پذیرش خود، رضایت از زندگی و شادی را تبیین کرد. این یافته ها رابطة قدردانی را با مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، بهزیستی فاعلی و شخصیت روشن ساخت و از این دیدگاه حمایت کرد که قدردانی، ارتباط یگانه ای با بهزیستی دارد.
رابطۀ شخصیت و رفتارهای تمرینی ورزش: نظریه خود تعیین کنندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه رگه های شخصیتی و خود تعیین کنندگی رفتارهای تمرینی ورزش بود. 450 دانشجو از دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه هشت (236 زن و 214 نفر مرد) با دامنه سنی 18 تا 49 سال (میانگین 37/23، انحراف استاندارد 80/4) به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و به سیاهه پنج عاملی شخصیت نئو (کاستا و مک کری، 1992) و مقیاس انگیزش ورزشی (پلتیر، فرتیر و والرند، 1995) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که مؤلفه های انگیزش ورزش توسط رگه های شخصیتی قابل تبیین است. از بین رگه های شخصیت، گشودگی با تمام زیرمقیاس های انگیزش ورزش، رابطة مستقیم داشت. برون گردی با مؤلفة بی انگیزشی و وظیفه شناسی با مؤلفه انگیزش درونی برای موفقیت رابطة معنادار نداشتند. همچنین، نوروزگرایی با هویت پذیری و درون فکنی رابطة منفی و با بی انگیزشی ارتباط مثبت داشت.
نقش میانجی گر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و درماندگی روانشناختی در خواهر و برادرهای کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
179-197
حوزه های تخصصی:
سرطان کودکی، بیماری مزمنی است که عمکلرد روانی کل اعضای خانواده کودک مبتلا به سرطان از جمله خواهر و برادرها را تحت تأثیر قرار می دهد. عوامل بسیاری از جمله ویژگی های شخصیتی و راهبردهای نظم جویی هیجان، در مقابله افراد با شرایط تنش آور تأثیرگذار هستند. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین ویژگی های شخصیتی ودرماندگی روانشناختی در خواهران و برادران کودکان مبتلا به سرطان صورت گرفت. روش این پژوهش توصیفی و از نمونه طرح های همبستگی است. از میان خواهر و برادرهای نوجوان کودکان سرطانی مراجعه کننده به سه بیمارستان، 70 نفر (38 برادر، 36 خواهر) انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ) ، مقیاس مزاج و منش TCI) ) و زیرمقیاس درماندگی روانشاختی از مقیاس سلامت روانی ( MHI ) را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی آسیب پرهیزی، پشتکار، خودراهبری و همکاری و همین طور درماندگی روانشناختی با راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان رابطه دارند (0/001 p < ). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه بین خودراهبری و همکاری با درماندگی روانشناختی تحت تأثیر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان قرار می گیرد (0/001 p< ). بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین ویژگی های شخصیتی و درماندگی روانشناختی یک رابطه خطی ساده نیست و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در این رابطه نقش میانجی گر دارند. بررسی تأثیر راهبردهای نظم جویی هیجان و ویژگی های شخصیتی بر یکدیگر تبیین دقیق تری از نقش هر یک در رفتار و نهایتاً سلامت روانی در اختیار پژوهشگران قرار خواهد داد.
مقایسه ابعاد شخصیتی در زنان افسرده مصرف کننده داروهای ضدافسردگی: گروه های بازدارنده بازجذب مجدد سروتونین (SSRI) و سه حلقه ای (TCA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
494-507
حوزه های تخصصی:
بر اساس مدل مدل زیستی- اجتماعی کلونینجر، ارتباطی میان انتقال دهنده های مختلف مغزی و ابعاد گوناگون شخصیت وجود دارد. پژوهش ها نشان می دهد که داروهای ضدافسردگی بر میزان این انتقال دهنده ها اثرگذار هستند و به دنبال آن موجب تغییراتی در ابعاد مزاجی شخصیت به ویژه ابعاد شخصیتی زمینه ساز افسردگی می شوند. داروهای متفاوت تأثیر متفاوتی بر انتقال دهنده ها می گذارند در نتیجه اثر آن ها بر ابعاد شخصیتی متناظر نیز یکسان نیست. این مطالعه با هدف مقایسه ابعاد شخصیتی بر اساس مدل کلونینجر در زنان افسرده ای که تحت درمان با داروهای SSRI و TCA بودند انجام گرفت . داده های جمع آوری شده از 86 زن بر اساس پرسشنامه 56 سؤالی سرشت و خلق و خو کلونینجر (1390) در دو گروه همتا سازی شده مورد تحلیل واریانس چندمتغیری قرار گرفتند. بیماران تحت درمان با SSRI ها، نمره بالاتری در بعد آسیب گریزی نشان دادند (0/05 < P ) در حالی که گروه TCA ، نمره بالاتری را در پاداش وابستگی (0/05 < (P به نمایش گذاشتند . باید توجه داشت که بالا بودن میزان آسیب گریزی در بروز و ادامه افسردگی اثر تعیین کننده ای دارد، نیز پاداش وابستگی با شدت بیماری در ارتباط است. بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که مصرف کننده های داروهای TCA در ابعاد شخصیتی مرتبط با افسردگی، وضعیت بهتری را نشان می دهند .
مقایسه همجنس گرایان و دگرجنس گرایان بر اساس ویژگی های شخصیتی، پیوندهای والدینی و سطوح سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۷ شماره ۶۹
517-530
حوزه های تخصصی:
زمینه: نیاز جنسی به عنوان یکی از پنج نیاز اصلی آدمی است که در گرایش به همجنس، غیر همجنس و یا هر دو جنس متبلور می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه گرایشات جنسی بر اساس ویژگی های شخصیتی، پیوندهای والدینی و سلامت روانی نمونه ای از مردان ایرانی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی و طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. نهصد و پنجاه و سه مرد (445 همجنس گرا، 381 دگرجنس گرا، 127 دوجنس گرا) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان، مقیاس پنج عاملی نئو ( NEO-FFI ؛ مک کرا و کاستا، 2003)، مقیاس پیوند والدینی ( PBI ؛ پارکر، توپلینگ و براون، 1979) و مقیاس سلامت روانی ( MHI-28 ؛ ویت و ویر، 1983) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نوروزگرایی، تجربه پذیری، همسازی و وظیفه شناسی در همجنس گرایان بالاتر از دگر جنس خواهان و برونگرایی در دگرجنس گرایان بالاتر از همجنس خواهان است. در متغیر مراقبت پدری، میانگین نمره دگرجنس گرایان بالاتر از همجنس گرایان بود، اما در متغیر حمایت مادری، میانگین نمره همجنس گرایان بالاتر از دگرجنس گرایان بود. نتایج نشان داد که سلامت روانی دگرجنس خواهان به طور معنادار (0/01 p< ) فراتر از همجنس خواهان است؛ بهزیستی روان شناختی دگرجنس گراها بالاتر از همجنس گرایان بود، در حالی که درماندگی روان شناختی در همجنس گراها بالاتر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که مداخلات روان شناختی در دو سطح پیش گیری و درمان به منظور ارتقاء سطح سلامت روانی و عمومی جامعه از نقطه نظر تمایلات جنسی، یک ضرورت محسوب می شود.
ساختار شخصیت از دیدگاه قرآن و روان شناسی با تأکید بر تفاوت نظام ساختاری شخصیت زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مفاهیم ساختاری شخصیت از دیدگاه قرآن و روان شناسی با تأکید بر تفاوت نظام ساختاری شخصیت زن و مرد، به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شد و در موارد استناد به آیات قرآن از روش تفسیری بهره گرفت. بدین منظور منابع تحقیق شامل کتاب های شخصیت و پژوهش هایی که در محدوده سال های 2000 تا 2018 انجام شده است، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت که با بررسی های انجام شده، پژوهشی که موضوع مطالعه حاضر در آن بررسی شده باشد، یافت نشد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که روان شناسان برای تبیین ساخت روانی از مفاهیم ساختاری متفاوتی استفاده کرده اند که حاکی از ناهمگرایی نظریات آنهاست. تأمل در آموزه های دینی نشان دهنده این واقعیت است که هر فردی دارای ساخت روانی اولیه است که در ادبیات قرآن از آن به فطرت تعبیر شده است. سپس هر فرد به ساخت روانی ثانویه که نتیجه تعامل فطرت با عوامل محیطی است، دست می یازد که از آن به شاکله تعبیر شده است. یافته های پژوهش بیانگر این حقیقت است که زن و مرد از نظر ساخت روانی اولیه ویژگی های فطری مشترکی دارند، اما از نظر ساخت روانی ثانویه، دارای دو نظام ساختاری متفاوتند به گونه ای که هم در بعد زیستی و هم در بعد روان شناختی بین آنها تفاوت ادراکی، عاطفی و کنشی وجود دارد.
واکاوی ابعاد مدیریت دانش شخصی و تحلیل نقش واسطه ای آن در تأثیر ویژگی های روان شناختی بر شایستگی های سازمانی در خدمات اطلاعاتی و دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه راز موفقیت سازمان ها مدیریت دانش است و مدیریت دانش تنها باید توسط خود شخص صورت گیرد. همین امر باعث مطرح شدن مفاهیم مختلف روان شناختی در مدیریت دانش شده است. باتوجه به نقش غیرقابل انکار اشخاص در تعالی سازمان های امروزی، مبحث مدیریت دانش شخصی در برابر مدیریت دانش سازمانی مطرح می شود. هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی مدیریت دانش شخصی در تأثیر ویژگی های روان شناختی بر شایستگی های سازمانی در خدمات اطلاعاتی و دانشی است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و از نوع تحقیقات آمیخته (کمی کیفی) است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی افرادی هستند که در زمینه مدیریت دانش شخصی سابقه مطالعه و پژوهش داشته اند و در بخش کمی نیروی انسانی کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران هستند. برای این منظور از پرسش نامه محقق ساخته که هفت مؤلفه بازیابی، ارزیابی، سازماندهی، همکاری، تجزیه و تحلیل، ارائه اطلاعات و امنیت اطلاعات دارد. برای بررسی مدیریت دانش شخصی، از پرسش نامه نئو برای بررسی ویژگی های روان شناختی و برای شایستگی های سازمانی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که پنج مؤلفه آگاهی از اطلاعات خارجی، توزیع دانش داخلی، معماری تصمیم گیری مؤثر، تمرکز سازمانی و نوآوری مستمر دارد. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ مقدار 728/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که ویژگی های روان شناختی بر مدیریت دانش شخصی اثر مستقیم دارند. مدیریت دانش شخصی بر شایستگی های سازمانی اثر مستقیم دارد. ویژگی های روان شناختی بر شایستگی های سازمانی اثر غیرمستقیم دارد. نقش میانجی مدیریت دانش شخصی در تأثیر ویژگی های روان شناختی بر شایستگی های سازمانی تأیید شد. نتیجه گیری: کتابدار موفق کسی است که ابزارها و فنون جدید را یک هشدار بداند و سعی در یادگیری آن ها داشته باشد. بنابراین یادگیری فنون و مهارت های مدیریت دانش شخصی باعث خواهد شد تا کتابدار افزون بر مدیریت دانش خود بتواند آن را با همکاران خود در کتابخانه و همچنین در جامعه دانشگاهی به اشتراک گذارد. بنابراین در کتابخانه ها نیز باید در استخدام نیروی انسانی به شخصیت آن ها توجه شود؛ زیرا همان طور که مشخص شد، شخصیت کتابداران بر مهارت های مدیریت دانش شخصی آن ها تأثیر دارد. همچنین برای دستیابی به شایستگی های سازمانی مطلوب باید مهارت های مدیریت دانش شخصی کارکنان کتابخانه را تقویت کرد.
جستاری بر مفهوم «شخصیت حقوقی دولت»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یک نظریه حقوقی باید در جهت نیازمندی های جامعه هدف ایجاد شود. بدین روی، به لحاظ تعاریف، معیارها، ضوابط، مفاهیم، مبانی و اصطلاحات نظری باید از استحکام و منطق درونی و جامعیت لازم برخوردار باشد و بتواند پاسخگوی سؤالات و ابهامات مطرح شده باشد. «شخصیت حقوقی دولت» نظریه رایج علم حقوق و مبنای تمام فعالیت های دولت است. به استناد این انگاره، دولت به عنوان یک ضرورت انکار نشدنی و در رأس اشخاص حقوقی، دارای حقوق و مسئولیت است و گستره فراوانی در زندگی امروزین دارد. ولی این سؤال مطرح است که آیا میان مفاهیم، عناصر، مبانی و مسئولیت شخصیت حقوقی دولت و اجزای آن، نظم منطقی و انسجام درونی حاکم است؟ این تحقیق با روش اسنادی، بر این فرضیه است که نظریه «شخصیت حقوقی دولت» در مفروضات و مبانی بنیادین خود، در ابعاد گوناگون دارای نقص است و همین تعارضات درونی و مفهومی، زمینه ساز اختلافات نظری متعددی در حوزه شخصیت حقوقی اشخاص حقوقی، به ویژه دولت شده است. مقاله حاضر با تبیین و برجستگی این مفاهیم و مبانی، تجدید نظر در انگاره «شخصیت حقوقی دولت» را نتیجه گیری می کند و پیشنهاد می دهد.
بررسی نقش میانجی گری همدلی و تنظیم هیجانی در ارتباط بین سبک های دلبستگی با صفات تاریک شخصیت در نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف هدف پژوهش حاضر بررسی روابط همبستگی و ترسیم مدل میانجی گری تنظیم هیجانی و همدلی بین سبک های دلبستگی و صفات تاریک شخصیتی بود. مواد و روش ها به این منظور، ۳۵۰ دانش آموز نوجوان از مدارس شهر بوشهر در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ بر اساس نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس پرسش نامه صفات تاریک، دشواری تنظیم هیجانی، سبک های دلبستگی و همدلی بین شرکت کنندگان پژوهش توزیع شد تا پاسخ دهند. داده های جمع آوری شده به منظور بررسی اهداف پژوهش، با استفاده از نرم افزار لیزرل به شیوه همبستگی و تحلیل مسیر، تحلیل شدند. یافته ها نتایج نشان داد همبستگی معناداری بین مؤلفه های صفات تاریک شخصیتی، همدلی، دشواری تنظیم هیجانی و سبک های دلبستگی وجود دارد (P<۰/۰۵). همچنین الگوی مدل یابی تحلیل مسیر نشان دهنده نقش میانجی گری دشوای تنظیم هیجان و همدلی بین سبک های دلبستگی و صفات تاریک بود (P<۰/۰۵). نتیجه گیری نتایج از این فرضیه حمایت کرد که سبک های دلبستگی می تواند موجب گرایش های صفات تاریک شود و دشواری تنظیم هیجان و همدلی می تواند نقش میانجی در این رابطه داشته باشد.
نام گزینی در رمان خواب زمستانی اثر گلی ترقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۱
227 - 254
حوزه های تخصصی:
رمان خواب زمستانی نوشته گلی ترقّی از داستان های معاصر فارسی محسوب می شود که در آن نویسنده از نماد، اسطوره و کهن الگو بهره برده است. در خوانش هر داستانی ازجمله این داستان چرایی انتخاب نام برای شخصیت ها یا علّت استفاده از صفت، ضمیر و... به جای نام ها و یا دلیل بدون نام بودن شخصیت ها ذهن هر خواننده ای را درگیر می کند. هدف از این پژوهش نیز بررسی و تحلیل نام شخصیت ها در داستان خواب زمستانی است. در پژوهش حاضر نخست نام ها بر اساس نوع آن ها ازجمله اسم خاص، اسم عام و صفت تقسیم بندی شده، سپس هر کدام از نام ها از منظر معنایی، شخصیت پردازی، زاویه دید و ... بررسی شده اند و در پایان بسامد نام ها نشان داده شده تا آشکار شود که در این داستان چه نام هایی کاربرد بیشتری داشته اند. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، نشان می دهد که در رمان خواب زمستانی شیوه گزینش نام زنان و مردان متفاوت است. همچنین نام شناسی این داستان بیانگر آن است که انتخاب نام ها تصادفی و اتّفاقی نیست و در ورای گزینش هر نام دلایل متعدّدی می تواند وجود داشته باشد.
از شخصیت درختی تا شخصیت ریزومی تبیین تفاوت های شخصیت های داستان های کلاسیک، مدرن و پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت داستانی در تعیین و تبیین تفاوت های داستان های کلاسیک، مدرن و پسامدرن نقش برجسته ای دارد. داستان کلاسیک قهرمان محور و دارای شخصیت هایی مقتدر و متمرکز است که داستان حول آن شخصیت ها می چرخد. در داستان مدرن با نوعی سوبژکتیویته مواجه هستیم و شخصیت، جهان را بین خود و دیگری تقسیم می کند اما در داستان پسامدرن شخصیت از مرکز به حاشیه رفته و تمایزی میان خود و دیگری قائل نیست. نقش هویت که در داستان مدرن برجسته بود در داستان پسامدرن کم رنگ شده و شخصیت ها دچار «من پریشی» هستند. شخصیت پسامدرن در حال سیلان، لغزندگی، هویت پریشی و گسست از قالب های ذهنی، زبانی و اجتماعی است. دلوز و گتاری دو اصطلاح «درخت» و «ریزوم» را وضع کردند و منظور از این اصطلاحات، دو نوع شیوه تفکر و اندیشه است. از نظر آن ها رویکرد درختی، عمودی، متمرکز و دارای سلسله مراتب از پیش مشخص است؛ اما رویکرد ریزومی افقی و کوچ گرایانه است و تابع هیچ اقتداری نیست. تفکر درختی نشان دهنده فلسفه «بودن» و رکود، امّا تفکّر ریزومی نشان دهنده فلسفه «شدن»، تفاوت، سیلان و ارتباط شبکه ای است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شخصیت ها در داستان کلاسیک و مدرن – با همه تفاوت هایی که باهم دارند- مبتنی بر رویکرد درختی امّا در داستان پسامدرن مبتنی بر رویکرد ریزومی هستند.