مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
شخصیت
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ارزش ها، کنش ها، مهارت ها، سوگیری و کنترل های اجتماعی اشخاص در خسرو و شیرین نظامی گنجوی نقد و بررسی شده است. سؤال اصلی این است که شخصیّت های اصلی داستان در منظومه خسرو و شیرینِ نظامی، از منظرهای گوناگون جامعه شناختی، چگونه هستند. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و داده ها با استفاده از شیوه تحلیل محتوا به روش کتابخانه ای، بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که در خسرو و شیرین نظامی بزرگ منشی، فرهیختگی و اعتماد به نفس، موهبتی است که فضای آزاد اجتماعی و نگرش واقع بینانه جامعه به زن، در اختیار دختران و زنان منظومه خسرو و شیرین قرار داده است تا با بهره گیری از آن بر قلمرو روح و جسم و سرنوشتشان حاکم باشند و خود را مقهور و مغلوب هیچ مردی ندانند. از منظر کنترل های اجتماعی، خسرو در اوج درگیری های داخلی و وضع آشفته کشورش مصالح جامعه را نادیده می گیرد و خواسته های نفسانی او را بر می انگیزد که در پی شیرین روانه گردد، اما به دروغ وانمود می کند که به شکار می رود. علاقه خسرو نیز در رفتار اجتماعی خویش با شیرین از بابت زیاده خواهی پادشاهانه و انحصارطلبی اوست؛ زیرا مایل است هرچه خوبی و زیبایی در دنیاست از آن او باشد.
بررسی نقش میانجی گری انطباق پذیری مسیرشغلی در ارتباط بین شخصیت و ارزیابی بنیادین خویشتن با آمادگی گذار دانشگاه به کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش میانجی گری انطباق پذیری مسیرشغلی در ارتباط بین شخصیت و ارزیابی بنیادین خویشتن با آمادگی گذار دانشگاه به کار انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی بود که با تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و AMOS 23 انجام شد. جامعه ی آماری، دانشجویان ترم 6 تا 8 مشغول به تحصیل دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان، در سال تحصیلی 97-96 بودند. روش نمونه گیری، طبقه ای متناسب با حجم و جنسیت بود و در نهایت، از بین جامعه ی 2683 نفری، 401 دانشجو مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ی پنج عاملی بزرگ شخصیت (NEO-FFI) مک کری و کاستا (2004) و مقیاس های ارزیابی بنیادین خویشتن جاج و دورهام (2003)، انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس و پورفلی (2012) و آمادگی گذار دانشگاه به کار صادقی و همکاران (1396) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که انطباق پذیری مسیرشغلی، میانجی کاملی (02/0 p <) برای ارتباط برونگرایی و گذار دانشگاه به کار بود ولی در رابطه ی ارزیابی بنیادین خویشتن (02/0 p <)، وجدان گرایی (05/0 p <) و توافق پذیری (05/0 p <) با گذار دانشگاه به کار، میانجی جزئی محسوب می شد، همچنین ارتباط بین تجربه گرایی ، با آمادگی گذار دانشگاه به کار کاملاً مستقیم (001/0 p <) و انطباق پذیری مسیرشغلی میانجی رابطه ی بین تجربه گرایی و آمادگی گذار نبود. علاوه بر آن، در ارتباط روان رنجوری با آمادگی گذار، نقش انطباق پذیری مسیرشغلی، بی اثر بود. نتیجه گیری: نتیجه ی پژوهش حاضر اذعان دارد که افزایش انطباق پذیری مسیرشغلی دانشجویان می تواند تسهیلگری برای افزایش موفقیت فرآیند گذار دانشگاه به کار آن ها باشد، علاوه بر این، با توجه به اینکه ارزیابی دانشجویان از میزان شایستگی ها و توانمندی هایشان، عامل مؤثری بر میزان انطباق پذیری مسیرشغلی و آمادگی گذار دانشگاه به کار آن ها می باشد، طرح ریزی برنامه هایی جهت افزایش میزان ارزیابی دانشجویان از ویژگی های بنیادین خویشتنشان، ضروری می نماید. همچنین در طرح ریزی های به منظور افزایش ارزیابی بنیادین خویشتن، انطباق پذیری مسیرشغلی و آمادگی گذار دانشگاه به کار افراد، بهتر است ویژگی های شخصیتی آن ها مورد توجه قرار گیرد.
چیستی شخصیت در نظام فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
293 - 320
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد بررسی دیدگاه ملاصدرای متأله، پیرامون چیستی شخصیت است؛ این مهم، با نگرشی نو بر مباحث علم النفس صدرایی و با ابتناء بر مبانی عام فلسفی ایشان، نظیر«اصالت وجود»، «تشکیک در مراتب وجود» و... امکان پذیر می گردد. پرسش اساسی این مقاله عبارت است از اینکه: ملاصدرا بر اساس نظام فلسفی خود، چیستی شخصیت را چگونه تبیین می کند؟ در این راستا، با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی، پس از إحصاء و استخراجِ مؤلفه های شخصیت از آثار ملاصدرا، مدل شخصیت فلسفی – اخلاقیِ ملاصدرا، به عنوان اولین مدل شخصیت فلسفی در حوزه فلسفه ی اسلامی، تبیین و ارائه می گردد. دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: ارائه مدل شخصیت وجودی انسان، در نموداری طولی در سه مرتبه: فطرت عام (به عنوان عامل زمینه ساز شخصیت)؛ شخصیت غیرارادیِ پایه؛ و شخصیت ارادیِ خاص. دو مرتبه نخست، عمدتاً زمینه سازِ مرتبه اصلیِ شخصیت محسوب می شوند؛ آنچه شاکله شخصیت ارادی انسان را می سازد، ملکاتِ غالب و مکتسبه آدمی است؛ این مرتبه از شخصیت، مبنای ادراکات، اعمال، افکار و نیات انسان در این دنیا و معیار تعلق ثواب و عقاب و نیز خلودِ در جنت و نار در نشأه بعدی بوده و حقیقت شخصیت انسان صدرایی مبتنی بر آن است.
بررسی کارکردهای توصیف شخصیّت در کتاب «آب هرگز نمی میرد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
147 - 176
حوزه های تخصصی:
توصیف، جوهرهادبی خاطره نوشته است. از میان گونه های توصیف؛ توصیف شخصیّت، رکن اساسی در خاطره نویسی محسوب می شود. خاطره نویس درحالی به شخصیّت پردازی اقدام می کند که به سبب جنبه رئالیستی خاطره از گستره ابعاد تخیلی، ابهام و ایهام گویی در داستان نویسی نسبت به توصیف شخصیّت در سایر آثار هنری و ادبی محروم است. کتاب «آب هرگز نمی میرد» روایت حمید حسام درخصوص دوران حضور سردار میرزا محمد سُلگی در جبهه است که موفق به کسب رتبه نخست هشتمین دوره جایزه جلال آل احمد شده است و در سال 1395 به سبب دقت در مباحث وصفی، رهبر انقلاب اسلامی برآن تقریظ نگاشتند. پژوهش حاضر قصد دارد کارکردهای توصیف شخصیّت را در کتاب «آب هرگز نمی میرد» به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی نماید. نتایج پژوهش نشان می دهد در بیان ویژگی های شخصیّت، توجه زیادی به بیان ویژگی های اخلاقی ذاتی رزمندگان شده است. 74 مورد [87/23 درصد] کارکردها، متعلق به کارکرد عاطفی است که 62 مورد آن مربوط به عواطف منفی و 12 مورد، متعلق به عواطف مثبت است. نویسنده صفات مثبت را در مورد لحظات معنوی و خصوصیات اخلاقی رزمندگان ایرانی به کار برده است؛ اما صفات منفی بیشتر در مورد موقعیت های جنگ تحمیلی و بی انصافی های دشمن و وضعیّت نابرابر جنگی است. اشاره به صفات منفی نیروهای ایرانی، بر دقت و گزینش صحیح و معنادار واژه های وصفی دلالت دارد که از یک آسیب شناسی آگاهانه حکایت می نماید.
تحلیل روایت شناسانه خداوند در قصه های مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
239 - 268
حوزه های تخصصی:
اگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاه های گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کرده اند، اما همچنان این موضوع در قصه های آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، آن است تا کنش های خداوند را در 57 قصه با توجه به نوع ظهور و اثرگذاری طبقه بندی کند. به همین منظور نگارندگان با تمرکز بر بخش روایی قصه ها، به بررسی موضوع پرداخته اند. در واقع، قصه های مثنوی هم پای دلالت های آکنده از نکته های دقیق عرفانی، توانسته مخاطبان را به حیات روحانی و معنوی بکشاند، و از این طریق آن ها را متوجه حضور مطلق خداوند در زندگی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خداوند به عنوان عنصری پیش برنده در روایت های مثنوی گاه از طریق مشیّت، قضا، الهام و وحی و یا به طور مستقیم، به عنوان شخصیّت کلیدی و گاه به شکل هاتف در ساحت نمادین و تمثیلی، حضوری چشمگیر داشته و مولوی با نمایش چنین کنش هایی بر آن بوده است تا خوانندگان را به نوعی از شناخت برساند.
جستاری بر سر آغاز رمان نویسی در ادبیات اردو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳
157 - 176
حوزه های تخصصی:
نگاهی به شگردهای شخصیت پردازی و تفاوت های آن در دو داستان ملکوت و مسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
289 - 314
حوزه های تخصصی:
ملکوت بهرام صادقی و مسخ فرانتس کافکا، با بُعد زمانی نیم قرن، پوچ گرایی و نگرش اگزیستانسیالیستی نویسندگان خود را فریاد می زنند. این دو اثر اگرچه دارای ژرف ساختی بسیار نزدیک به هم هستند، در جهاتی از جمله شخصیت پردازی، از یکدیگر فاصله می گیرند. شخصیت، یکی از عناصر مهم داستان است که نخستین بار، ارسطو آن را مطرح نمود و مورد توجه قرار داد. نظریه پردازان و منتقدین داستان، شخصیت را در پیوندی بی واسطه و عمیق با عناصر دیگر داستان می دانند؛ بر طبق این نظریه، شیوه های شخصیت پردازی در هر داستان نیز، با توجه به چگونگی دیگر عناصر آن داستان انتخاب می شود. با مقایسه شیوه های شخصیت پردازی در دو داستان ملکوت و مسخ، در پی آن هستیم که مصداقی برای این نظریه در دو داستان جاودانه جهان بیابیم و اثبات کنیم که علی رغم نزدیکی مضمون و لایه های زیرین داستان، تفاوت در روساخت و عناصر داستان، باعث تفاوت در شخصیت پردازی می گردد. بدین منظور انواع شیوه های شخصیت پردازی را در هر اثر مورد مطالعه قرار داده و بسامد هریک از این شیوه ها را معلوم داشته ایم.
تحلیل شخصیت و شخصیت پردازی در داستان کوتاه دیه اثر عمر سیف الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
353 - 364
حوزه های تخصصی:
«دیه» اثر عمر سیف الدین نویسنده ترک، داستانی آموزنده و مورد توجه نسل های بعدی خود است. بدون توجه به ساختار و عناصر تشکیل دهنده ی-ک اثر نمی توان به درک نوین و عمیق تری از آن رسید. گرچه شخصیت و شخصیت پردازی بیشتر مربوط به رمان است و در داستان کوتاه، فرصت پردازش شخصیت وجود ندارد، اما شخصیت و شخصیت پردازی از جمله مواردی است که در ساختار داستان کوتاه «دیه» درخور توجه و تأمل است. این مقاله به شیوه تحلیلی- توسیفی، در ابعاد گوناگون به بررسی عنصر داستانی شخصیت و شخصیت پردازی در داستان «دیه» پرداخته است. نویسنده از شیوه ها و گونه های مختلف شخصیت های داستانی برای خلق و پرداخت شخصیت ها استفاده کرده است. طبق بررسی های صورت گرفته و قرار گرفتن اثر در حوزه داستان کوتاه، عمر سیف الدین هنگام نوشتن داستان «دیه» به کیفیت عناصر داستان و انسجام آن توجه بسیار داشته است که این امر در بخش شخصیت ها نمود بیشتری را دارد.
ویژگی های شخصیت پیکارسک در داستان های ایرانی و خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
237 - 254
حوزه های تخصصی:
پیکارسک(picaresque)به سبک داستانی ای اطلاق می شود که در قرن شانزدهم در اسپانیا شکل گرفته و از خصوصیات بارز آن ها وجود شخصیت های کلاش و پهلوان پنبه است. البته برخی محققان بر این باورند که سبک داستانی پیکارسک، به تقلید از نوع ادبی مقامه در ادبیات شرقی شکل گرفته است، آن چه ما را به انجام این پژوهش بر انگیخت وجود تشابه در ویژگی های شخصیتی داستان های پیکارسک در ادبیات جهان بود. حال با این مقدمه می خواهیم بدانیم کدام ویژگی های شخصیتی در داستان های پیکارسک ایران و جهان وجود دارد که ادعای ما مبنی بر پیکارو بودن این شخصیت ها را به اثبات برساند. همچنین در پی آنیم تا در انتهای پژوهش به یک دستور زبان روایی برای سبک داستانی پیکارسک، با تکیه بر ویژگی های مشترک پیکارسک ایرانی و خارجی دست یابیم. لذا پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیتی پیکارو در چندی از داستان های ایرانی و خارجی می پردازد.
اشتباه در شخصیت در عقد نکاح و ضمانت اجرای آن
حوزه های تخصصی:
خانواده، کهن ترین و مهم ترین گروه انسانی است و تمایل جنسی زن و مرد و محبت فطری که پدر و مادر به فرزندان خود دارند، موجب شده است که خانواده به عنوان واحدی طبیعی و محترم، از دیرباز به وجود آید. در مورد عقد نکاح، اشتباه تصور نادرستی است که یکی از زوجین در هویت جسمی یا در اوصاف طرف دیگر یا در مهر دارد. این اشتباهات برحسب اندازه و اهمیت و اندازه تأثیر آنها در اراده، دارای احکام متفاوتی است. گاهی، اشتباه اراده را به کلی زائل می کند و موجب بطلان نکاح می شود و گاهی، فقط حق فسخ به اشتباه کننده می دهد و گاهی نیز تأثیری در نکاح ندارد. ضمانت اجرای اشتباه در عقد نکاح با سایر عقود از جهاتی مشابه و از جهاتی دارای تفاوت است، بدین شرح که ضمانت اجرای اشتباه در خود موضوع معامله در سایر عقود موجب بطلان عقد خواهد بود اما در عقد نکاح موضوع معامله زوجین نبوده، زیرا عقد نکاح یک عقد غیر مالی می باشد، لکن این نوع از اشتباه در خصوص مهریه ممکن است رخ دهد، و اشتباه در خصوص مهریه در نکاح دائم خللی به صحت عقد نکاح وارد نمی سازد و تنها توافق در خصوص مهریه از بین رفته و نیازمند تراضی جدید خواهد بود، لکن در خصوص نکاح منقطع به جهت اینکه مهریه از ارکان اصلی این نوع از نکاح محسوب می شود، لذا اشتباه در مال موضوع مهریه، سبب بطلان مهریه و به تبع آن بطلان نکاح خواهد شد.
کاوشی پدیدارشناختی درباب ماهیت عملکرد فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد فردی را می توان مفهومی محوری در مدیریت منابع انسانی به شمار آورد. این تحقیق کنکاشی پدیدارشناختی حول این مفهوم است تا ماهیت و جوهره آن کشف و توصیف شود. دراین راستا از روش پدیدارشناسی که هدفش کشف ماهیت پدیده ها است، استفاده شد. بدین منظور، مصاحبه پدیدارشناختی با ۱۶ نفر از کارکنان شاغل در ۴ سازمان مختلف انجام شد تا دریابیم برای این افراد مفهوم عملکرد فردی به چه معناست؟ تحلیل داده های به دست آمده نشان داد مفهوم عملکرد فردی نزد مصاحبه شوندگان دارای شش معنا و برساخته ذهنی مختلف بود: عملکرد یعنی نتیجه، عملکرد یعنی کنش فنی، عملکرد یعنی کنش اجتماعی، عملکرد یعنی تلاش، عملکرد یعنی توان ذهنی و عملکرد یعنی شخصیت. توجه به این امر که عملکرد فردی دارای معنای واحد نبوده و نسبیت معنایی بر آن حاکم است، می تواند کارشناسان منابع انسانی را در افزایش اثربخشی ارتباطات یاری رساند. همچنین باتوجه به اینکه بسیاری از تصمیمات پرسنلی درمورد افراد، براساس برداشتی از عملکرد آنها اتخاذ می شود، یافته های این تحقیق می تواند خوانندگان را در درک چرایی تصمیمات پرسنلی یاری رساند. تحقیق حاضر نیز می تواند مبنایی برای یک برنامه پژوهشی پدیدارشناختی درجهت کشف ماهیت پدیده های مهم در مدیریت منابع انسانی باشد.
مقایسه مزاج های عاطفی- هیجانی در زنان با و بدون اختلال میل/ برانگیختگی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
113-124
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه مزاجهای عاطفی- هیجانی در زنان با و بدون اختلال میل/ برانگیختگی جنسی است. این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زنان مراجعهکننده به ورزشگاههای سطح شهر رشت در سالهای 98-1397 بود. نمونه پژوهش شامل 65 زن دارای اختلال میل/ برانگیختگی جنسی و 85 زن بدون اختلال بود که به شکل هدفمند وارد پژوهش شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه علاقه و میل جنسی زنان (سیلز و همکاران، 2005)، مصاحبه بالینی براساس ملاکهای DSM-5 ، پرسشنامه ترکیبی مزاجهای عاطفی- هیجانی (لارا و همکاران، 2012) و پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ، 1979) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که زنان دارای اختلال میل و برانگیختگی جنسی از لحاظ مزاج عاطفی از اضطراب، افسردگی، ادوارخویی، ملالت و تغییرپذیری بیشتر و سرحالی و هیجانزدگی کمتر و از لحاظ مزاجهای هیجانی از اراده، مقابله وکنترل کمتری در مقایسه با گروه بدون اختلال برخوردار هستند. اما بین دو گروه، در بیتفاوتی، وسواس، تحریکپذیری، بازداریزدایی و سرخوشی (مولفههای مزاج عاطفی) و خشم، بازداری و حساسیت (مولفههای مزاج هیجانی) تفاوتی دیده نشد. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که مزاجهای عاطفی- هیجانی میتواند در شکلگیری و تشدید اختلال میل و برانگیختگی جنسی زنان موثر باشد. این یافتهها میتواند به بحث در مورد آسیبشناسی، آموزش و درمان این زنان کمک کند.
چگونه توانستم مشکل پرخاشگری محمدرضا، دانش آموز پایه ی پنجم ابتدایی را بهبود ببخشم؟
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۳
69 - 58
حوزه های تخصصی:
این تحقیق که به چگونگی برطرف نمودن مشکل پرخاشگری محمدرضا ،دانش آموزپایه پنجم ابتدایی به روش اقدام پژوهی پرداخته است.باتوجه به عنوان بیان شده،هدف تحقیق برطرف کردن یابهبودبخشیدن مشکل پرخاشگری دانش آموزی به نام محمدرضا است که داشتن زندگی آرامی رابرای خانواده اش به یک آرزو مبدل ساخته است. در این پژوهش از ابزارهای گوناگونی چون:مشاهده کردن،تهیه پرسشنامه باس-پری،مصاحبه کردن،مراجعه کردن به منابع مختلف اینترنتی به دنبال یافتن علل پرخاشگری محمدرضا بودم.باتشخیص این موضوع که ازیک طرف شرایط روحی وروانی حاکم برخانواده محمدرضا و از طرف دیگر عوامل بیرونی عامل ایجاداین مشکل بوده است.درپی ارائه راهکارهایی مانند:«تشویق کردن محمدرضا،مشاوره وگفتگو با خانواده محمدرضا،توجه به خواسته های وی و...»قدمی برداشتیم وازاین طریق درصدد برآمدیم که این مشکل را کاهش دهیم.
مقایسه نیمرخ روانی - تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی قلدر و عادی: بررسی قلدری، ویژگی های شخصیتی، خود کارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
264 - 250
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نیمرخ روانی - تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی قلدر و عادی در تبریز انجام شد. روش پژوهش از نوع علّی - مقایسه ای بوده که به شیوه نمونه گیری خوشه ای ۳۸۴ دانش آموز پایه دوم دبیرستان انتخاب شد. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسشنامه های قلدر- قربانی اولویوس، مورگان و جینکز، یسن چن و شخصیت نئو را تکمیل نمودند و از معدل نیمسال آنان برای سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره MANOVA)) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که میان دو گروه دانش آموزان دبیرستانی قلدر و عادی از بین متغیرهای تحصیلی: خود کارآمدی تحصیلی، پیشرفت تحصیلی و در ویژگی های شخصیتی عامل های با وجدان بودن، توافق پذیری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P<). دانش آموزان عادی عملکرد تحصیلی بهتری نسبت به دانش آموزان قلدر داشتند و میانگین نمرات دانش آموزان قلدر در عامل های روان رنجوری بیشتر از دانش آموزان عادی بود. نتایج نشان داد قلدری در دانش آموزان پیامدهای شخصیتی و تحصیلی ناگواری را برای آن ها در مقایسه با دانش آموزان عادی به همراه دارد با توجه به یافته ها باید تمهیدات ویژه ای از نظر روانی و آموزشی برای دانش آموزان با رفتار قلدری در نظر گرفته شود.
بازآفرینی شخصیّت و صفات زن از منظر مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر پی برد. بررسی نقش زنان در اغلب داستان های مشهور عرفانی و نقش آفرینی و بازتاب سیمای متفاوت آنان در طول حکایت ها ، در شمار بحث هایی است که همیشه مورد مناقشه اهل فن و تحقیق بوده است.نتایج تحقیق نشان می دهد، نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است.گاه زن در آثار او پلی است از عشق مجازی به عشق حقیقی و نمایشگرجلوه ی جمال و جلال حق تعالی، که به راستی و درستی مقصود او را از خلقت زن بیان می دارد.گاهی نیز زن در اشعار او تنها به صورت تمثیلی برای درک بهتر پیام در نقش های نمادین پست آورده می شود که با حضورش مفاهیم اخلاقی بزرگی را می توان پند گرفت. بررسی صفات و نقش زنان در داستان های مثنوی موجب می شود، تا آن ها را بهتر شناخته، و کنش ها و واکنش های آنان در طول داستان ها، به درستی مشخّص شود. لذا نگارنده ی این رساله، به روش توصیفی-تحلیلی و گرد آوری اطّلاعات به شیوه ی کتابخانه ایی،کوشیده است که جنبه های برجسته شخصّیت و صفات زنان در مثنوی از جمله: نفس ،عشق،زیبایی، ازدواج،عفاف و غیرت، مادری،ترس،ظاهربینی و مکر ،که مبتنی بر تحلیل باشد، بپردازد.
بازنمایی یا بازساخت تطوّر ساختاری شخصیت جنید بغدادی در برخی آثار عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان عارفان شهیر تاریخ اسلامی، نام ابوالقاسم جنید بغدادی کم همتاست. او به اعتبار درجات بالای سلوک، تحسین و تأیید معاصرانش و البته کرامات و عبارات لطیفی که از او نقل شده، جایگاه ممتازی دارد. عمده آشنایی مخاطبان فارسی زبان در عصر حاضر، تنها با توجه به ذکر وی در تذکرهالاولیای عطار است؛ با این حال بررسی ها نشان می دهد که بسیاری از آثار عرفانی و تذکره های دیگر نیز، توجه ویژه ای به این شخصیت داشته اند. بررسی های بیشتر، گویای این موضوع است که در بسیاری از تذکره ها و آثار عرفانی، سخن از یک جنید واحد نمی شود، بلکه در ادوار مختلف و زیر قلم آفریننده نویسندگان، معرفی و تشریح شخصیت جنید تفاوت هایی پیدا کرده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی می کوشد شکل ساختاری پنهان این روایات گوناگون درباره این عارف را بررسی و تبیین نماید. نتایج نشان می دهد که تنها با در نظر گرفتن و کنار هم قرار دادنِ این آثار متفاوت، می توان به شکل ساختاری، سیمای واحدی از جنید رصد کرد. هرچند سلایق نویسندگان بنا بر دلایل مختلف، یکسان نیست، اما گویی به تدریج در متون آنها، سیمای جنید، کمالی مجزّا بیش از آنچه این عارف شهیر در زمان حیات واقعی اش تجربه کرده، یافته است.
عنصر شخصیّت در رمان های «رجال فی الشّمس» اثر غسّان کنفانی و «خشم و هیاهو» اثر ویلیام فاکنر (با تکیه بر نظریه فیلیپ هامون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
113 - 139
حوزه های تخصصی:
فیلیپ هامون، نظریه پرداز و نشانه شناس معاصر فرانسوی، از جمله صاحب نظرانی است که از زاویه دید جدیدی به عنصر شخصیّت نگریسته است. نظریه او به دلیل دربرگرفتن آراء نظریه پردازان پیشین، می تواند به شناخت چیستی، مفاهیم و دلالت هایی که در پس شخصیّت ها نهفته است بپردازد. این نظریه یکی از نظریه های جامع و دقیق پیرامون عنصر شخصیّت است. با عنایت به اینکه شخصیّت ها در رمان های «رجال فی الشّمس» اثر غسّان کنفانی و «خشم و هیاهو» اثر ویلیام فاکنر نقش بسیار برجسته ای ایفا می کنند، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی عنصر شخصیّت را در دو رمان مذکور براساس نظریه فیلیپ هامون از حیث؛ انواع شخصیّت، سطوح توصیف شخصیّت، مدلول شخصیّت و دال شخصیّت، مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد که کنفانی و فاکنر ضمن استفاده از شخصیّت های تاریخی، اجتماعی، اسطوره ای و مجازی به تمام شخصیّت ها فرصت نقش آفرینی داده اند. علی رغم اینکه روایت در بخش های زیادی از دو رمان بر اساس تکنیک جریان سیّال ذهن است، ولی حضور دو نویسنده در مواردی چون بیان جزئیات، بیان افکار شخصیّت ها، توصیف صحنه ها و... مشهود است. از سوی دیگر، پرسش های مطرح شده در رمان توسط راوی، بیانگر در نظر گرفتن جایگاهی برای خواننده است. این دو نویسنده توانسته اند اسامی، اوصاف و القاب شخصیّت ها را با کارکرد داستانی خود هماهنگ و هم سو سازند و با توصیف ابعاد گوناگون شخصیّت ها خواننده را در مقابل تصویری تمام نما از آنان قرار دهند.
تحلیل الگوی کنشگر گرماس در شخصیت های رمان «سلحشور»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش هر داستان در پیوند بین دو رویه سطح و ساختار است. بنابراین، شناخت ساختار روایی داستان و توصیف و تشریح شخصیت های داستانی، یکی از مهم ترین نکته ها در بحث از متون ادبی شناخته شده است. شخصیت از عناصر کلیدی هر روایت است با اعمال و گفتار خود نقش آفرینی می کند. گرماس، ازجمله صاحب نظرانی است که در بررسی شخصیت های داستان، الگوهای کنشی را طراحی کرده است. مقاله حاضر، به شیوه تحلیلی – توصیفی، به بررسی شخصیت در رمان «سلحشور» اثر عبدالحسین صنعتی زاده می پردازد. نتایج حاصل از بازتاب الگوی گرماس بر این اثر داستانی، حاکی از آن است که این الگوی کنشی کاملا در این رمان قابل تطبیق است. این رمان تاریخی دارای شخصیت های متعددی است که می توان آن ها را طبق الگوی کنشی گرماس، با عناوین کنش یار، کنشگر، ضد کنشگر، کنش گزار و کنش پذیر طبقه بندی کرد و هدف را مبنای این طبقه بندی قرار داد.
رابطه سکوت سازمانی با سبک رهبری با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه از کارکنان انتظار می رود که با دانش، ایده ها، نظرات و پیشنهادهای خود، در جهت توسعه سازمان مشارکت داشته باشند، اما گاهی اوقات آن ها ترجیح می دهند که سکوت پیشه کنند. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی رابطه سکوت سازمانی با سبک رهبری با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری شخصیت در پژوهشگاه صنعت نفت بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی است که با روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را 350 نفر از کارکنان پژوهشی پژوهشگاه صنعت نفت تشکیل داده است که از آن میان 115 نفر به عنوان نمونه آماری و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه های سبک رهبری باس وآولیو (2000) ، شخصیت (1993) گلدبرگ و سکوت سازمانی واکلا و بوراداس (2005) بود. پایایی پرسشنامه های مذکور از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و روایی آن از طریق سنجش روایی محتوا و روایی همگرا ( AVE ) بررسی و هر دو مورد تایید شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تجزیه و تحلیل گردید و نتایج نشان داد که سبک رهبری تعاملی و تحولی رابطه ای معکوس و معنادار و سبک عدم مداخله، رابطه ای مستقیم و غیرمعنادار با سکوت کارکنان دارد. همچنین شخصیت (درونگرا) نیز رابطه مستقیم و معناداری با سکوت کارکنان دارد. یافته ها نشان داد برای کارکنان دارای شخصیت درونگرا، رهبری عدم مداخله باعث شدت سکوت آنها شده و متغیر شخصیت در مورد رهبری تعاملی و رهبری تحولی با سکوت، نقش تعدیل گری ایفا نمی کند.
بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی بر تاب آوری دانشجویان (موردمطالعه: دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع))
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی بر تاب آوری دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) انجام گرفته است. این تحقیق بر مبنای هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش، نوعی تحقیق همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان(افسر محصل) دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) بود. برای گردآوری داده های این تحقیق از هر دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. ابزار گردآوری داده های این تحقیق دو پرسشنامه شامل پرسشنامه استاندارد ویژگی های شخصیتی و پرسشنامه استاندارد تاب آوری است. برای تحلیل داده های این تحقیق از آمار توصیفی شامل میانگین، واریانس و انحراف معیار استفاده شد. نتایج یافته ها نشان می دهد بین ویژگی شخصیتی برون گرایی با ضریب همبستگی 360/.، ویژگی شخصیتی توافق پذیری با ضریب همبستگی 221/.، ویژگی شخصیتی روان رنجوری با ضریب همبستگی 323/. ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه با ضریب همبستگی 269/. و ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی با ضریب همبستگی 447/. با تاب آوری آنان رابطه معناداری وجود داشت که این نتایج نشان دهنده تأثیر ویژگی های شخصیتی بر تاب آوری دانشجویان(افسر محصل) با ضریب همبستگی 39٪ بود.