مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
اوقات فراغت
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
175 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر در اوقات فراغت بانوان با تأکید بر فعالیت های بدنی با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری است. این پژوهش از نظر جهت گیری پژوهش، کاربردی و از نظر فلسفه پژوهش، در زمره پژوهش های آمیخته است. جامعه آماری این تحقیق را متخصصان و کارشناسان اوقات فراغت و همچنین متخصصان مدیریت ورزشی و کارشناسان برگزاری رویدادهای ورزش خانوادگی و زنان تشکیل داده اند. در بخش کیفی تحقیق، به منظور گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه عمیق و در بخش کمّی تحقیق، ابزار به کارگرفته شده پرسش نامه بود. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات بخش کیفی از سه فرایند هم پوش کدگذاری باز، محوری و گزینشی و به منظور تحلیل اطلاعات بخش کمّی از روش مدل سازی ساختاری تفسیری با نرم افزار ISM software استفاده شد. یافته ها در بخش کیفی، نشان داد عوامل مؤثر در اوقات فراغت بانوان با تأکید بر فعالیت های بدنی، از 115 کد باز و 33 مفهوم و 14 مقوله اصلی تشکیل شده است. همچنین نتایج مدل ساختاری تفسیری در بخش کمّی، نشان داد که درک نیاز به ورزش بانوان، تجهیزات و امکانات اثرگذار، وضعیت جامعه پذیری اوقات فراغت بانوان و وضعیت درآمدی و مالی بانوان در سطح اول، عوامل فردی در سطح دوم، شرایط اجتماعی خانواده و بستر سازی سازمان ها برای اوقات فراغت بانوان و دانش افزایی بانوان درمورد اوقات فراغت در سطح سوم، ترویج فعالیت های بدنی در قالب اوقات فراغت برای بانوان، بهبود جامعه پذیری افراد در جامعه، حمایت های مالی در بخش خصوصی و دولتی، آموزش و توجه به یافته های پژوهشی مرتبط و بهبود وضعیت روان شناختی فردی در سطح چهارم و بهبود وضعیت زندگی در سطح پنجم قرار دارند.
تاثیر مصرف کالاهای آرایشی و بهداشتی قاچاق برسبک زندگی زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۲
450 - 468
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به منظور بررسی تاثیراستفاده از کالاهای آرایشی و بهداشتی قاچاق برسبک زندگی مصرف کنندگان زن در شهر تهران انجام می گیرد و بر این اساس از نظریه های پیربوردیو، پارسونز و مرتن مفاهیم و فرضیه های پژوهش استنتاج شده است. این پژوهش از نظرهدف کاربردی و با توجه به ماهیت داده ها علی- تبیینی است. جامعه آماری را شهروندان زن بالای 18 سال تهرانی در سال 1397 تشکیل می دهند. حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید و برای یافتن واحد مطالعه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. اعتبار محتوا و عاملی بررسی گردید، به طوری که اعتبار محتوا با بهره گیری از فرمول اس اچ لاوشه معادل ۰.۸۸ بدست آمد؛ و پایایی با روش آلفای کرونباخ معادل ۰.۸۱ بدست آمد. براساس نتایج توصیفی میزان استفاده از کالاهای بهداشتی و آرایشی قاچاق در میان زنان حدود 45 درصد است وهم چنین نتایج نشان داد 42.7درصد از زنان تمایل به مدیریت بدن در سطوح متوسط و زیاد داشته اند.نتایج نشان داد،استفاده از لوازم آرایشی و بهداشتی قاچاق با بتای 0.851برتمایل به مدیریت بدن مصرف کنندگان زن تاثیر داشته است.همچنین با توجه به نتایج ضریب بتا(0.860)، یک رابطه علی خطی بین میزان مصرف کالاهای آرایشی و بهداشتی قاچاق و اوقات فراغت مصرف کنندگان زن مشاهده شده است. در نهایت ضریب بتا(0.792) نشان داده است، یک رابطه علی خطی بین میزان مصرف کالاهای آرایشی و بهداشتی قاچاق و سبک زندگی مصرف کنندگان زن وجود داشته است.
تحلیل اثرات جاذبه های گردشگری شهری بر اوقات فراغت شهروندان (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)
حوزههای تخصصی:
شرایط جدید اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، اوقات فراغت را به عنوان یکی از محورهای مهم زندگی مطرح کرده است. گذران اوقات فراغت، یکی از مهم ترین حوزه های عملکردی در شهرها محسوب می شود که در برگیرنده مجموعه فعالیت هایی است که شخص به میل خود برای استراحت، تفریح، گسترش اطلاعات و آموزش شخصی یا مشارکت آزادانه در زمان فراغت انجام می دهد. این فضاها، در تعادل روحی شهروندان بسیار حائز اهمیت می باشند؛ در نتیجه کارآمدی و بازدهی روحی شهروندان ارتباط مستقیمی با میزان کارآمدی مجموعه عملکردی این فضاها دارد. هدف از نگارش این پژوهش، تحلیل اثرات جاذبه های گردشگری شهری بر اوقات فراغت شهروندان در شهر خرم آباد است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین اوقات فراغت، زیرساخت های شهری، جاذبه فرهنگی- اجتماعی، جاذبه های تاریخی و طبیعی رابطه مستقیم و معناداری می باشد؛ بدین ترتیب رابطه اوقات فراغت با دیگر شاخص ها (جاذبه های طبیعی، جاذبه های فرهنگی- اجتماعی، جاذبه های تاریخی و زیرساخت های شهری)، طبق رگرسیون چندمتغیره 610/0، 088/0، 103/0 و 488/0 است؛ از این رو بیش ترین ضریب همبستگی بین اوقات فراغت و جاذبه های طبیعی حاصل شد. هم چنین با استفاده از روش اسپیرمن بین اوقات فراغت و زیرساخت های شهری همبستگی مثبت و معناداری با ضریب 556/0 و با سطح اطمینان 99/0 وجود دارد؛ یعنی هرچه زیرساخت ها بهتر باشد میزان رضایت مندی خانواده از گذراندن اوقات فراغت در سطح شهر بیش تر خواهد بود. از این رو بیش ترین ضریب همبستگی در روش اسپیرمن بین اوقات فراغت و زیرساخت های شهری حاصل شد.
سبک زندگی اسلامی در کتاب مفاتیح الحیات: با تاکید بر اوقات زندگی و اوقات فراغت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
91 - 118
حوزههای تخصصی:
چگونگی گذران اوقات زندگی و پرداختن مناسب به اوقات فراغت، دو مسأله ی بسیار مهم در سبک زندگی است که امروزه بیشتر و آگاهانه تر مورد توجه مجامع علمی قرار گرفته است. البته اساس فراغت و چگونگی گذرانش بر مبنای تفکر غربی شکل گرفته و هدف آن ابزارگرایانه و سودمدارانه است. با توجه به فرهنگ جوامع اسلامی و بهره گیری از ظرفیت دین، ارائه الگوهای اسلامی اوقات فراغت بر اساس هنجارها و ارزش های توحیدی اهمیت و ضرورت دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی گذران اوقات زندگی با تأکید بر اوقات فراغت مبتنی بر سبک زندگی اسلامی است. لذا جهت ارائه الگوی اسلامی کاربردی، تأثیرگذار، نتیجه بخش و مورد استقبال جامعه، آن را در گستره یک نظام فلسفی عرفانی هماهنگ با آموزه های اصیل اسلامی یافته و ارائه داده است.یافته های پژوهش ح اکی از آن اس ت ک ه آیت الله جوادی آملی به طرح سه ضلعی «جهان دانی»، «جهان داری» و «جهان آرایی» به عنوان نظام واره سبک زندگی پرداخته است؛ با این توضیح که اساساً سبک زندگی مؤمنانه، در دایره جهان آرایی قرار می گیرد. ایشان در راستای جهان آرایی، در کت اب مف اتیح الحیات به صورت کاربردی و تجویزی عوامل مهم گذران اوقات فراغت را در اختیار مخاطبان گذاشته اند. ایشان در کتاب مفاتیح الحیات تلاش می کند با رویکرد تجویزی، راهبردهایی را در مؤلفه های سلامت، صمیمیت، فعالیت و اوقات فراغت ارائه دهد و اوقات زندگی افراد را سامان دهد. عوامل نحوه گذران اوقات فراغت معرفی شده در کتاب مفاتیح الحیات به گونه ای جامع تدوین شده که افراد با سلایق و رده های سنی مختلف، می توانند از آن ها الگوبرداری کنند.
عرصه های فراغتی و فرصت زایی برای نقش آفرینی اجتماعی زنان (مطالعه موردی: عصر صفویه در ایران)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
255 - 250
حوزههای تخصصی:
مسئله تفریح و سرگرمی به عنوان حوزه ای مهم از تجربه زیسته انسانی، همواره مورد توجه محققان و جامعه شناسان بوده است. برخی از محققین معتقدند سبک گذران اوقات فراغت در هر جامعه ای، ریشه در هویت ملی مردم دارد و تحت تاثیر فضای های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر آن جامعه، دستخوش تغییرات است. با توجه به اینکه ظهور دولت صفویه (1135-907ق) در ایران، زمینه ساز تحولات مهم اجتماعی بوده است، سوال اصلی پژوهش این است که تحولات مذکور چه انعکاسی بر الگوی گذران اوقات فراغت زنان داشته و این نحوه گذران، متضمن چه پیامدهایی بوده است؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه منابع تاریخ اجتماعی و سیاسی، به بررسی فعالیت های فراغتی زنان در عصر صفوی می پردازد. یافته ها نشان می دهد به دلیل وجود امنیت اجتماعی و رفاه اقتصادی و نیز توسعه مراکز تفریحی و ترویج مراسم عمومی توسط دولت صفوی، زنان نه تنها از تنوع و تعدد تفریحات بهره مند بوده اند که زمان بیشتری را در مقایسه با گذشته صرف اوقات فراغت می کردند. به همین دلیل، زنان شرایط مساعدتری برای نقش آفرینی در عرصه های عمومی پیدا کردند که در مسیری تاریخی، به ارتقای قابلیت های آنان برای حضور در موقعیت های ساختاری مطلوب تر در میدان های اجتماعی مختلف، منجر شده است. لازم به ذکر است گزارش هایی از تفریحات ناسالم در ارتباط با معدودی از زنان نیز بیان شده است.
بازاندیشی در روابط معنایی کافه به مثابه سبک زندگی جوانان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
102 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف: این نوشتار با هدف بازاندیشی درباره تجربه حضور جوانان در کافی شاپ و بازاندیشی در نظام روابط معنایی کافه به دنبال پاسخ به پرسش، چرایی استقبال جوانان از کافه ها در شهر تهران است. این مقاله به بررسی کافه روی به مثابه سبک زندگی جوانان مناطق 2 و 6 تهران می پردازد و تلاش می کند ویژگی های سبک زندگی این گروه از جوانان را مشخص کند.
روش شناسی: رویکرد مسلط بر پژوهش، مردم نگاری تفسیری است که سعی در شناسایی نظام روابط معنایی حاکم بر کافه ها از خلال مصاحبه های نیمه ساختار، مشاهده و مشاهده مشارکتی با روش نمونه گیری هدفمند با 30 نفر از جوانان ( 18 تا 30 سال ) تهرانی حاضر در کافه ها، دارد
یافته ها: اغلب مخاطبان این فضاهای فرهنگی شهری گروهی از جوانان طبقه متوسط شهرنشین هستند که برای دستیابی به تجربه ای متفاوت و برای تعاملات غیر رسمی آن را انتخاب می کنند. کافی شاپ بخشی از سبک زندگی یا اوقات فراغت این جوانان است. محدودیت مکان برای فراغت، رهایی از سلطه ساختاری، امنیت مکان، رهایی و آزادی، رؤیت پذیری اجتماعی، عدم پیشداوری و خودسانسوری از جمله مسائلی است که میل و رغبت جوانان برای حضور در کافی شاپ ها را افزایش داده است که در نهایت به فعالیتی منظم و متداوم تبدیل شده است و بخشی از سبک زندگی آنان را پوشش می دهد
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که کافی شاپ برای جوانان مکان رهایی از خشونت های فرهنگی و مکان نمایش اختیار عاملیت در برابر جبر ساختار است. همچنین به جوانان این امکان را می دهد، در فضای خصوصی سازی شده ی خود که هنجارهای خرده فرهنگ آنان پذیرفته شده است، به دور از کنترل گری بزرگترها و دیگری ناظر بر آنها در جامعه، تصویر واقعی خود را در کنار دیگر همسالان و همالان به نمایش بگذارند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کافه ها از معنای اولیه و مکانمندی خود خارج شده اند و این محیط اجتماعی روابط و شبکه زنجیره ای پیچیده و درخور توجهی را در خود شکل داده است که می توان ارزش ها و فرهنگ جوانان را در آنها جست و جو کرد و این احساس رهایی و پذیرش می تواند به ما در درک نیاز امروزه جوانان و حل شکاف های ایجاد شده در میان این گروه و خانواده ها کمک کند.
ایضاح مفهومی و امکان سنجی «سبک زندگی عارفانه» بر پایه ی خوانش آدلر و علامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی (life style) از مفاهیم کلیدی مهمی است که امروزه ذهن متفکران، به ویژه در دو عرصه روان شناسی و جامعه شناسی را به خود مصروف داشته است. این پدیده در مجامع علمی جهان و ایران از اهمیت روزافزونی برخوردار است. از سوی دیگر سبک زندگی عرفانی در طول تاریخ در عین جاذبه دار بودن برای مردم جهان، متهم به جامعه گریزی بلکه زندگی ستیزی شده است.در این پژوهش پس از ایضاحِ مفهومیِ «عرفان» و «سبک زندگی» بر پایه ی نگرش های عرفانی علامه طباطبایی در تفسیر کریمه های قرآنی، و نیز آرای روان شناسی معاصر، به تحلیل رویکردهای مختلف عارفان به زندگی پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که سبک زندگی در اندیشه ی روان شناسان متاخر به ویژه آلفرد آدلر (م1870م)، صرف رفتارهای بیرونی آدمی نیست بلکه سبک زندگی نظام واره ای از نگرش و کنش است طوری که هیچ چیز خارج یا جدای از سبک زندگی نیست. و این نگرش جامع به سبک زندگی، قرابت بیشتری با نگرش های عرفانی دارد. عارفان نیز در مواجه با مساله های سبک زندگی، کنش را متاثر از نگرش معنوی دانسته و در مواجهه با پدیده های زندگی از الگویِ «پذیرش و توسعه» تبعیت می کند: او نیازهای زیست این جهانی را می پذیرند ولی معتقد است از آنجا که انسان بزرگتر از این زندگی است پس به زندگی برازنده ی او باید تن داد و آن «زندگی توحیدی» است. این رویکرد به زندگی میتواند برای انسان معاصر دلپذیر و خردپذیر باشد.
آینده نگاری اوقات فراغت سالمندان بر اساس رویکرد فعالیت های بدنی (روش تحلیل علی لایه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
254 - 282
حوزههای تخصصی:
هدف: عواملی چون بهبود شرایط زندگی، افزایش طول عمر و امید به زندگی در سالمندان منجر به ازدیاد سالمندان در جوامع مختلف ازجمله ایران شده است و سالمندی نسبت به دوره جوانی با توجه به شرایط سنی و کاهش نسبت فعالیت کاری از فراغت بیشتری برخورداراست لذا هدف پژوهش حاضر آینده نگاری اوقات فراغت سالمندان بر اساس رویکرد فعالیت های بدنی بود.روش: این پژوهش با بهره گیری از الگوی تحلیل لایه ای علت ها در چهار سطح تحلیل لیتانی، علل اجتماعی، گفتمان و جهان بینی و اسطوره ای به واکاوی برخورد روش علّی لایه ای با مسئله می پردازد. بنابراین از طریق مطالعه منابع موجود در ادبیات پژوهش، مصاحبه با خبرگان ورزشی و آینده پژوهی و استفاده از سئوالات تحلیل علّی- لایه ای به توصیف مسأله در سطوح چهارگانه اقدام می کند.یافته ها: تحلیل علّی لایه ای اوقات فراغت سالمندان با رویکرد فعالیت بدنی و ورزش با 27 شاخص معرف تعریف گردید و نشان داد وجود مسائل در سطوح چهارگانه ضرورتی به منظور نگاهی جامع تر به ماهیت مسائل و موضوعات و ایجاد کننده انتظام فکری در رویارویی ساختارمند با مسائل می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری های صحیح و دقیق برای پاسخگویی به نیازهای سالمندان، به ویژه در بخش ورزش و فعالیت های بدنی در قالب اوقات فراغت توجه به لایه گفتمان سازی و اسطوره ها و استعاره ها موجب می شود که مجموعه اقدامات سازنده در این لایه ها به حل شدن برخی از مسأله ها و موضوعات قرار گرفته در لایههای بالاتر منجر شود که بستری را برای سالمندی فعال فراهم می کند.
روایی سنجی مقیاس موانع مشارکت در اوقات فراغت سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی و پایایی مقیاس موانع در اوقات فراغت سالمندان ایرانی انجام گرفت. به این منظور 552 شرکت کننده (347 مرد و 205 زن) سالمند با دامنه سنی 60 سال به بالا به صورت چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه اطلاعات دموگرافیکی و مقیاس موانع در اوقات فراغت (هوبارد و منل، 2001) بود. از تحلیل عامل تأییدی برای بررسی روایی سازه، ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی روایی سازه همسانی درونی و ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی استفاده شد. نتایج نشان داد که مقیاس موانع در اوقات فراغت سالمندان ایرانی دارای روایی و پایایی است. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد مقیاس به طور مناسبی تأیید شد. نتایج نشان داد که این مقیاس در کل و در سه عامل از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است (آلفای کرونباخ کل=0/86). همچنین همبستگی معنا داری بین گویه ها با عوامل و عوامل با کل مقیاس مشاهده شد که نشان می داد این سؤالات موضوع یکسانی را می سنجند. تحقیق حاضر بیانگر روایی و پایایی قابل قبول نسخه فارسی مقیاس موانع در اوقات فراغت در سالمندان ایرانی با سه عامل شامل عامل درون فردی، برون فردی و ساختاری بود، که قابلیت کاربرد در جامعه ایرانی را دارد.
تحلیل نقش عوامل درونی و بیرونی بر تصمیم گیری مصرف کنندگان در زمان اوقات فراغت با رویکرد فعالیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تحلیل نقش عوامل درونی و بیرونی بر تصمیم گیری مصرف کنندگان در زمان اوقات فراغت با رویکرد فعالیت بدنی بود. روش تحقیق توصیفی است و به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل استفاده کنندگان از پارک ها و باشگاه های ورزشی در شهر تهران بود. برای نمونه تحقیق 402 نفر (206 مرد، 196 زن) به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق از پرسشنامه 50 سؤالی محقق ساخته استفاده شد که روایی آن را 15 نفر از استادان دانشگاه ها و متخصصان تأیید کردند. پایایی آن در آزمون مقدماتی با 30 آزمودنی و با استفاده از آلفای کرونباخ برای تمامی شاخص ها بیشتر از 0/7 محاسبه شد. برای توصیف داده ها از آزمون های آمار توصیفی شامل شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی و درصد فراوانی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون KMO برای کفایت نمونه، تحلیل عاملی اکتشافی برای شناسایی عامل ها و تحلیل عاملی تأییدی برای ارزیابی متغیرها، به کمک نرم افزارهای SPSS نسخه 20 و Lisrel نسخه 8.8 استفاده شد. نتایج نشان داد عوامل درونی نقش بیشتری بر تصمیم گیری مصرف کنندگان در زمان اوقات فراغت با رویکرد فعالیت بدنی دارد.
مقایسه لذت درک شده از فعالیت های بدنی اوقات فراغت در طبقات مختلف اجتماعی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، مقایسه لذت درک شده از فعالیت های بدنی اوقات فراغت در طبقات مختلف اجتماعی- اقتصادی جوانان شهر تهران بود. جامعه آماری پژوهش، جوانان 15 تا 24 ساله شهر تهران بودند. تعداد نمونه براساس فرمول حجم نمونه کوکران 384 نفر به دست آمد و نمونه گیری به روش ترکیبی انجام گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات لازم، پرسشنامه تعیین لذت درک شده از فعالیت های بدنی اوقات فراغت کندزیرسکی و کارلو (1991) و پرسشنامه وضعیت اجتماعی اقتصادی (SES) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های لوین، تحلیل واریانس و توکی) در نرم افزار spss استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین لذت درک شده از فعالیت بدنی اوقات فراغت در طبقات مختلف اقتصادی خانواده افراد و همچنین بین لذت درک شده از فعالیت بدنی اوقات فراغت افراد با سطح تحصیلات مختلف، وجود داشت. با توجه به نتایج تحقیق، به نظر می رسید افرادی که وضعیت اقتصادی مناسب تری داشتند، می توانستند در کلاس های ورزشی بیشتری حضور داشته باشند، زمان بیشتری را برای انجام دادن فعالیت های بدنی صرف کنند و لذت بیشتری ببرند.
اثر محیط ادراک شده و حمایت اجتماعی بر مشارکت در فعالیت بدنی اوقات فراغت کارکنان منطقه سیزده دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثر محیط ادراک شده و حمایت اجتماعی بر مشارکت در فعالیت بدنی اوقات فراغت کارکنان منطقه سیزده دانشگاه آزاد اسلامی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل همه کارکنان زن و مرد منطقه سیزده دانشگاه آزاد اسلامی (2050=N) است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مشارکت در فعالیت بدنی اوقات فراغت که به صورت تأیید اکتشافی بوده، پرسشنامه محیط ادراک شده ساخته روبرتسون – ویلسون و همکاران (2007) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ساخته سالیس و همکاران (1987) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0/81، 0/78 و 0/86 به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنوف، رگرسیون چندمتغیره و برای روایی سازه ها از تحلیل عاملی و میزان اثر آن و از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد بین محیط ادراک شده با حمایت اجتماعی و بین حمایت اجتماعی با فعالیت بدنی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد متغیر حمایت اجتماعی توانایی پیش بینی فعالیت بدنی را دارد. همچنین محیط ادراک شده و حمایت اجتماعی بر فعالیت بدنی اثر معنادار ندارد.
تدوین مدل اوقات فراغت دانشجویان کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۸
۱۴۵-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تدوین مدل اوقات فراغت دانشجویان سراسر کشور بود. روش پژوهش آمیخته (کیفی- کمی) بود و به صورت میدانی انجام گرفت. نمونه گیری کیفی به صورت گلوله برفی انجام گرفت که جامعه آماری آن شامل استادان رشته مدیریت ورزشی و جامعه شناسی که در زمینه اوقات فراغت فعالیت آموزشی و پژوهشی داشتند، می شد و در بخش کمی نیز به صورت خوشه ای مرحله ای انجام گرفت. تعداد نمونه ها در بخش کیفی با توجه به شیوه نمونه گیری متوالی (افزایش حجم نمونه تا زمان رسیدن به کفایت نظری) 14 نفر تعیین شد. همچنین تعداد نمونه در بخش کمی که شامل دانشجویان بود، با توجه به حجم جامعه آماری آنان (2431286 نفر) با استفاده از فرمول کوکران برابر با 1627 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (89/0=α) تأیید شد. داده های پژوهش در بخش کیفی با رویکرد تفسیری کدگذاری و در بخش کمی نیز با استفاده از آزمون های همبستگی (اسپیرمن و رگرسیون خطی) و مقایسه ای (t تک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه) تحلیل شد. نتایج نشان داد که استفاده از اینترنت تأثیر منفی بر رضایت از اوقات فراغت دارد. همچنین در دسترس بودن امکانات تفریحی، افزایش پرداختن به فعالیت های ورزشی و بالا بودن سطح رفاه با افزایش میزان رضایت مندی از اوقات فراغت همراه است. در نهایت مدل اوقات فراغت با شش عامل تأثیرگذار بر انتخاب فعالیت های فراغتی (شامل پیشرانه ها، عوامل فردی، عوامل اجتماعی و محیطی، عوامل مدیریتی، عوامل دولتی و چالش ها) و پیامدهای ناشی از گذران اوقات فراغت تدوین شد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران در مسابقات لیگ برتر بسکتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: : هدف از این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران لیگ برتر بسکتبال ایران است. روش شناسی: پژوهش از نوع توصیفی، پیمایشی است. پرسشنامه مورداستفاده در این تحقیق در نوبت های مختلف توسط گرین (1995)، هانسن و گوتیر (1992)، اسکافیلد (1983)، کاسکی (1994) و ژانگ و همکاران (1995) به منظور بررسی عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران در ورزشگاه ها در ورزش های توپی مورد استفاده قرار گرفته است. پس از تعیین حجم نمونه، پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس بین 370 نفر از تماشاگران در دو ورزشگاه و دو شهر تهران و اصفهان توزیع گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون های فریدمن و تعقیبی ویل کاکسون تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: : نتایج نشان می دهد که عامل نظم، امنیت و انضباط اخلاقی (برگزاری منظم و مناسب لیگ، برخورد مناسب پرسنل و مأموران کنترل نظم و مدیریت رفتار) مهم ترین دلیل حضور تماشاگران بود. از بین عامل خدمات، تسهیلات و امکانات ورزشگاه (مناسب بودن جایگاه تماشاگران و سهولت در تهیه بلیت)، کسب هویت ورزشی و پرکردن اوقات فراغت (برخورداری ورزشگاه ها از امکانات و تجهیزات مدرن، و حضور با دوستان در مسابقه ها)، حساسیت رقابت و نتیجه آن، حضور بازیکنان مطرح (ستاره) در تیم های ورزشی، فضا و زمان مناسب برگزاری مسابقه، مطلوب بودن سیستم گرمایشی و سرمایشی سالن و برگزاری مسابقه در تعطیلات آخر هفته، اطلاع رسانی و تبلیغات مناسب در مورد زمان و مکان مسابقه به ترتیب بیشترین تأثیر را بر حضور تماشاگران در ورزشگاه داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق انتظار می رود مسئولان مربوطه به منظور افزایش حضور تماشاگران در ورزشگاه ها برنامه ریزی های مناسب برای حفظ و ارتقای هنجارهای حاکم بر سالن های محل برگزاری مسابقه ها اتخاد نمایند. افزون بر این، فراهم ساختن امکانات رفاهی برای ورزشگاه ها و تبلیغات مناسب در مورد زمان و مکان برگزاری مسابقات می تواند سبب افزایش شمار تماشاگران در ورزشگاه ها گردد.
کاربرد فناوری های نوین در توسعه ورزش های تفریحی: چیستی پیشران ها و محرک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
203 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیش برنده ها و محرک های بهره گیری از فناوری های نوین برای توسعه ورزش های تفریحی است. روش شناسی: با استفاده از روش کیفی و نمونه گیری هدفمند داده هایی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. به منظور تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضامین (براون و کلارک، 2006) استفاده شد. یافته ها: یافته های این تحقیق نشان داد که پیش برنده ها و محرک های بهره گیری از فناوری های نوین برای توسعه ی ورزش های تفریحی به پنج منظر شایستگی های ورزشی، هوشمندسازی ورزش، نوآوری گرایی و کارآمدی دانش در ورزش های تفریحی، بین المللی گرایی در ورزش های تفریحی و تحول آفرینی و افزایش گرایش اجتماعی به فناوری های ورزشی تقسیم می شوند. نتیجه گیری: برای توسعه ورزش های تفریحی می توان از فناوری های نوین بهره گرفت که در این راستا باید هدف اصلی دست اندرکاران افزایش گرایش اجتماعی به فناوری هایی باشد که در راستای توسعه ورزش در جامعه مورد استفاده قرار می گیرند. این امر از طریق هوشمندسازی ورزش های تفریحی و بهره گیری از نوآوری های ورزشی محقق خواهد شد.
مرحله ای بنیادی در نهادینه شدن فعالیت بدنی اوقات فراغت: " احساس نیاز"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
119 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی مراحل بنیادی موثر بر نهادینه سازی فعالیت بدنی اوقات فراغت بود.روش شناسی: روش انجام تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی بود که در دو بخش کیفی و کمی و به روش میدانی اجرا گردید. جامعه آماری در بخش کیفی و کمی کلیه افرادی بودند که به مدت 5 سال فعالیت بدنی مداوم داشتند که با 16 نفر به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری در بخش کیفی مصاحبه شد و طبق جدول مورگان 384 نفر برای اجرای بخش کمی به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار تحقیق در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه حاصل از مصاحبه بود که روایی و پایایی آنها مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های تحقیق نشان احساس نیاز یک مرحله زیربنایی موثر بر نهادینه کردن فعالیت بدنی اوقات فراغت بود که برای شکل گیری این مرحله هفت عامل شناسایی شد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از این است که، افرادی که فعالیت بدنی اوقات فراغت در آن ها نهادینه شده است، احساس نیاز به لذت، سلامتی، تفریح، موفقیت، توجه و برقراری ارتباط با دیگران، حضور و همراهی در گروه همسالان را عنصر اساسی و مهم در پرداختن مستمر به این رفتار مطلوب می دانند. بنابراین، با ایجاد شرایط مساعد و کمک به افراد برای شناخت نیازهای جسمی و روحی، زمینه قدم نهادن آن ها در مسیر فعال بودن بدنی را فراهم نماییم و در نهایت به نهادینه شدن فعالیت بدنی اوقات فراغت در افراد و جامعه کمک کنیم.
شناسایی عوامل مؤثر بر استفاده از جاده های سلامت برای گذران اوقات فراغت به روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
237 - 256
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر استفاده از جاده های سلامت برای گذران اوقات فراغت به روش داده بنیاد بود.روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها کیفی با رویکرد داده بنیاد بود. جامعه آماری شامل تمام مدیران ورزش شهرداری و اداره ورزش و جوانان شهر بابک کرمان بود که تعداد آنها بیش از 30 نفر بودند و نمونه گیری به شیوه گلوله برفی تا 15 نفر ادامه یافت تا پژوهش به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش، مصاحبه با سوالات نیمه ساختاریافته بود. اعتبار ابزار پژوهش از طریق اعتمادپذیری، تأییدپذیری، وثوق و انتقال پذیری و پایایی آن به روش ضریب پی اسکات بررسی و تأیید شد. جهت تحلیل اطلاعات از روش داده بنیاد استراوس-کوربین و کدگذاری سیستماتیک (باز، محوری و گزینشی) استفاده شد.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که بهترین راه حل با توجه به الگوی داده بنیاد پژوهش، دارای هفت عامل در سه شرایط علّی، مداخله گر و زمینه ای و 37 مؤلفه مرتبط با کل الگو است که شامل عوامل مرتبط با ورزش ویژه بانوان، اجتماعی، محیط ورزشی، توصیه های رفتاری، تبلیغات، آگاهی دادن و عوامل انگیزشی بود.نتیجه گیری: افزایش استفاده از جاده های سلامت برای گذران اوقات فراغت مستلزم بهبود زیرساخت ها، تبلیغات موثر، ارتقای آگاهی عمومی و ایجاد انگیزه های مالی و غیرمالی است. پیشنهاد می شود سیاست گذاران و مدیران شهری با برنامه ریزی هدفمند و ارتقای کیفیت خدمات، مشارکت عمومی را افزایش دهند.
تدوین مدل سبک زندگی ورزشکاران جوان در بحران های سلامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
33 - 52
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی سبک زندگی ورزشکاران جوان در بحران های سلامتی، طراحی و اجرا گردید. این مطالعه به روش ترکیبی و از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاهی و ورزشکاران و مربیان قهرمان (15 نفر) و در بخش کمی ﺷﺎﻣﻞ کلیه ورزشکاران حرفه ای زن و مرد در تمامی رشته های ورزشی انفرادی و تیمی استان همدان بود که 225 ورزشکار حرفه ای در استان شناسایی شدند. پرسش نامه پژوهش بین آن ها توزیع گردید و ذر نهایت 195 پرسش نامه به صورت صحیح عودت داده شد. روش نمونه گیری بخش کیفی هدفمند و در بخش کمی، تمام شمار بود. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های تحقیق حاضر از کدگذاری با استفاده از نرم افزار MaxQDA در بخش کیفی و از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS در بخش کمی بهره گرقته شد.
در بخش کیفی پژوهش مشخص گردید که 17 مقوله و 79 کد مفهومی در دل ابعاد ۶ گانه مدل پارادایمی جای گرفتند. به منظور ایجاد الگوی سبک زندگی ورزشکاران جوان در چهار زمینه خواب، تغذیه، اوقات فراغت و ارتباطات که متأثر از عوامل حمایتی، اقتصادی، خانوادگی و فردی می باشند، می توان راهبردهایی همچون راهبردهای آموزشی، امکانات و خدمات و مالی اتخاذ نمود. شرایط زمینه ای مؤثر بر راهبردها شامل عوامل فرهنگی، اجتماعی و امکانات و خدمات می باشد. عوامل مداخله گر نیز رسانه ، دانش و سیاست ها و قوانین می باشند. ایجاد الگوی سبک زندگی منجر به بهبود عملکرد ورزشی، حفظ نشاط و سرزندگی و سلامت روانی می گردد. دربخش کمی، برازش مدل اندازه گیری، ساختاری و کلی تأیید شد.
الگوی مشارکت در اوقات فراغت ورزشی و وضعیت اعتیاد به فضای مجازی معلّمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
133 - 152
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی مشارکت در اوقات فراغت ورزشی و اعتیاد به فضای مجازی معلمان تربیت بدنی شهر اهواز طراحی و اجرا شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری بود که جمع آوری اطلاعات آن به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، معلمان تربیت بدنی شهر اهواز بودند و طبق آخرین آمار کسب شده، تعداد آن ها 1201 نفر در شهر اهواز بود. طبق فرمول کوکران، 292 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند و نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفیِ دردسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه اوقات فراغت ورزشی اسماعیلی (۲۰۱۱) و پرسش نامه اعتیاد به فضای مجازی یانگ (1998) بود. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه های تحقیق توسط اساتید و متخصصان تأیید شد. پایایی پرسش نامه های پژوهش از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه اوقات فراغت ورزشی 81/0 و برای پرسش نامه اعتیاد به فضای مجازی 84/0 به دست آمد. برای تحلیل داده های پژوهش از آزمون معادلات ساختاری در جهت تعیین رابطه و مدل سازی استفاده شد. نتایج نشان داد که مشارکت در اوقات فراغت ورزشی بر کاهش اعتیاد به فضای مجازی معلمان تربیت بدنی شهر اهواز با مقدار تی به میزان 960/92 دارای رابطه مستقیم بود. سطح فعالیت بدنی در اوقات فراغت با کاهش اعتیاد به فضای مجازی دارای رابطه مستقیم بود و اعتیاد به فضای مجازی و اضطراب اثر معکوس و منفی بر سلامت جسمی و روانی معلمان داشت و برعکس، فعالیت های بدنی و ورزشی رابطه مستقیم و مثبتی با سلامت معلمان و دبیران در ابعاد مختلف داشت. با توجه به اهمیت نقش معلمان تربیت بدنی در ارتقای سلامت جامعه، ایجاد آگاهی و ترویج این الگوی مشارکت در آموزش ها و کارگاه های آموزشی می تواند به عنوان یک استراتژی مؤثر در مدیریت مدارس و دانش آموزان به کار رود.
راهکارهای کاهش وابستگی دختران نوجوان به رسانه های اجتماعی از طریق ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش مدیریت ورزش سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
14 - 33
حوزههای تخصصی:
وابستگی فزاینده دختران نوجوان به رسانه های اجتماعی، موجب شکل گیری الگوهای فراغتی ناسالم، کاهش فعالیت بدنی و افزایش آسیب های روانی و اجتماعی شده است. این پژوهش با هدف شناسایی راهکارهای کاهش این وابستگی از طریق ورزش، با رویکرد کیفی و بهره گیری از روش نظریه داده بنیاد (رویکرد گلیزر) انجام شد. داده ها از طریق ۲۹ مصاحبه نیمه ساختاریافته با ذی نفعان کلیدی شامل دانش آموزان دختر، والدین، معلمان تربیت بدنی، مدیران مدارس، اعضای هیئت علمی و مسئولان ورزش و جوانان جمع آوری شد. تحلیل داده ها با نرم افزار MaxQDA و از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفت. در نهایت، ۱۲۰ کد نهایی استخراج شد که در قالب چهار مقوله اصلی (ابعاد درونی، محیطی، مدیریتی و اطلاع رسانی) و ۹ زیرمقوله طبقه بندی شدند. یافته ها نشان داد که ترکیبی از مداخلات ساختاری و فرهنگی نظیر: بهبود دسترسی به امکانات ورزشی، توسعه برنامه های ورزشی مدرسه محور، آموزش خانواده ها، بهره گیری هدفمند از رسانه ها برای ترویج ورزش و ارائه مشوق های انگیزشی مانند تخفیف، جوایز یا چالش های گروهی، در کاهش وابستگی رسانه ای نوجوانان مؤثر است. این مداخلات باعث افزایش سواد حرکتی، ارتقای تعاملات اجتماعی، بازتعریف نقش اوقات فراغت و تغییر سبک زندگی دیجیتال محور به سوی سبک زندگی فعال و معنادار می شوند. نتیجه گیری پژوهش نشان می دهد که ورزش، علاوه بر ارتقای سلامت جسمی، به عنوان یک ابزار راهبردی فرهنگی و اجتماعی، نقش مؤثری در بازسازی الگوی زیست فراغتی نوجوانان و مهار آسیب های نوظهور رسانه ای ایفا می کند.