مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
اوقات فراغت
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی، یکی از موضوعات مهمی است که امروزه ذهن متفکران، به ویژه در دو عرصه روان شناسی و جامعه شناسی را به خود مصروف داشته است. این پدیده، در مجامع علمی جهان و ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است. از سوی دیگر، سبک زندگی عرفانی در طول تاریخ در عین جاذبه دار بودن برای مردم جهان، متهم به جامعه گریزی، بلکه زندگی ستیزی شده است.در این پژوهش، پس از تبیین مفهومی «عرفان» و «سبک زندگی» بر پایه نگرش های عرفانی مولوی (م672 ق) و آرای روان شناسی معاصر، به تحلیل رویکردهای مختلف عارفان به زندگی پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که سبک زندگی در اندیشه روان شناسان متاخر، به ویژه آلفرد آدلر (م1870م)، صرف رفتارهای بیرونی آدمی نیست، بلکه سبک زندگی نظام واره ای از نگرش و کنش است، طوری که هیچ چیز خارج و یا جدای از سبک زندگی نیست. این نگرش جامع به سبک زندگی، قرابت بیشتری با نگرش های عرفانی دارد. مولانا نیز در مواجه با مسئله های سبک زندگی، کنش را متأثر از نگرش معنوی دانسته، و در مواجهه با پدیده های زندگی، از الگوی «پذیرش و توسعه» تبعیت می کند: او نیازهای زیست این جهانی را می پذیرند، ولی معتقد است: از آنجا که انسان بزرگتر از این زندگی است، پس به زندگی برازنده او باید تن داد و آن «زندگی معنوی» است. این رویکرد به زندگی، می تواند برای انسان معاصر جذاب، دل پذیر و خردپذیر باشد.
بررسی و مقایسه سبک های فراغتی بانوان مناطق 1 و 15 شهر تهران
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های مهم رفاه اجتماعی، اوقات فراغت و چگونگی گذران آن است. فراغت، مفهوم بسیار پیچیده ای است که در متن زندگی افراد وجود دارد. این پدیده باید در بستر اجتماعی و فرهنگی خاص آن جامعه و طبقات مختلف شهری تعریف شود و نمی توان برای بررسی و تجویز راهکارهای مربوط به آن از نسخه واحدی استفاده کرد. مناسبات اجتماعی افراد جامعه ایران به ویژه جوانان تغییریافته و به اصطلاح مدرن شده است؛ به تبع این تغییر، مسئله ای به عنوان گذران اوقات فراغت برای این نسل مطرح می شود. نحوه گذران اوقات فراغت به مثابه سویهای پر رنگ از سبک زندگی در بین گروههای مختلف اجتماعی متفاوت است. هدف از انجام این تحقیق سنجش گرایش های فراغتی بانوان در سطح مناطق 1 و 15 و تبیین تفاوتهای سبکهای فراغتی در این دو گروه است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و با نمونه 400 نفری از بانوان 15 سال به بالا مناطق 15 و 1 شهر تهران انجام شده است. نمونه های این تحقیق با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. بررسی و مقایسه ابعاد مختلف اوقات فراغت نشان میدهد بین فعالیت های فراغتی در جهت «تعالی دینی و معنوی»،«ارتباطات و همیاری اجتماعی» و «ورزش و آمادگی جسمی» بین شهروندان مناطق 1 و 15 تفاوت معنی داری مشاهده می شود. به گونه ای که شهروندان منطقه 1 در شاخص های ذکر شده از منطقه 15 بالاتر ارزیابی کرده اند. همچنین بین شاخص های فعالیت های هدفمندی و فعالیت ها در جهت پیوند خانوادگی در بین شهروندان مناطق یاد شده تفاوت معنی داری مشاهده نشده است.
نقش میانجی حمایت اجتماعی و خودکارآمدی در رابطه بین محیط ادراک شده و مشارکت در فعالیت بدنی اوقات فراغت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵۷
197-216
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش میانجی حمایت اجتماعی و خودکارآمدی در رابطه بین محیط ادراک شده و مشارکت در فعالیت بدنی اوقات فراغت کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه تمامی کارکنان منطقه 13 دانشگاه آزاد اسلامی در سال تحصیلی 97-1396 بودند (تعداد = 2050). براساس فرمول کوکران، حجم نمونه 324 نفر برآورد شد که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های محیط ادراک شده (روبرتسون- ویلسون و همکاران، 2007)، حمایت اجتماعی (سالیس و همکاران، 1987)، خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1983) و مشارکت در فعالیت بدنی اوقات فراغت (پژوهشگران) جمع آوری شدند. ارزیابی الگوی پیشنهادی ازطریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار های ایموس و اس.پی.اس.اس. نسخه 24 انجام شد. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم محیط ادراک شده به حمایت اجتماعی و خودکارآمدی، حمایت اجتماعی به خودکارآمدی و خودکارآمدی به مشارکت در فعالیت بدنی، معنا دار شدند. همچنین، نقش میانجی گر خودکارآمدی در رابطه بین محیط ادراک شده و حمایت اجتماعی با مشارکت در فعالیت بدنی تأیید شد؛ بنابراین، با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود، شرایط محیطی مساعد و نیز حمایت های اجتماعی لازم فراهم شوند تا به این طریق بتوان میزان مشارکت کارکنان در فعالیت های بدنی را افزایش داد.
تحلیلی بر پذیرش رفتار برنامه ریزی شده اجتماعی دانشجویان در استفاده از دوچرخه و توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
57 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی پذیرش رفتار برنامه ریزی شده اجتماعی دانشجویان در استفاده از دوچرخه و توسعه پایدار شهری بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که بصورت میدانی انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان تشکیل داده و در نهایت تعداد 254 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای مبتنی بر مدل های توسعه پایدار اسپریتزر (1997) با ضریب پایایی (83/0) و پذیرش اجتماعی بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده آیزن (1985) با ضریب پایایی (8/0) بود. بر اساس نتایج، دوچرخه نقش مهمی در توسعه فرایند اجتماعی شدن افراد داشته و رابطه مثبت و معناداری بین پذیرش اجتماعی و توسعه پایدار وجود دارد (05/ < 0 P ) . همچنین 20 درصد از تغییرات توسعه پایدار از طریق ابعاد پذیرش اجتماعی (تئوری رفتار برنامه ریزی شده) بدست آمد. در نهایت می توان بیان داشت که رفتار ادراک شده در پذیرش اجتماعی بیشتر توسط عوامل بیرونی نظیر تشویق و ترغیب فرد توسط خانواده، افراد مهم، دوستان، آشنایان و حتی هنجارهای موجود در جامعه می تواند در بروز توسعه پایدار نقش قابل توجهی ایفا کند. در ادامه نیز افراد با تغییر در ذهنیت خود، تمام رفتارهایی که در اوقات فراغت از خود بروز می دهند را به یک جریان فرهنگ ساز مبدل خواهند کرد.
تاثیر امنیت و فضای جنسیتی بر افزایش حضور بانوان در فضای شهری(نمونه موردی: پارک بانوان شیراز)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری بستری است که فعالیت ها، رفتارها و روابط اجتماعی فرهنگی انسان ها با یکدیگر در آن شکل می گیرد. آنچه اهمیت دارد تاثیر محیط فیزیکی و کالبدی شهر در حضور اجتماعی زنان به همراه امنیت آن ها در شهر است. امنیت یکی از اساسی ترین نیازهای هر جامعه است؛ که زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه گروه آسیب پ ذیری هستن که امنیت آن ها از راه های گوناگون در معرض تهدید قرار دارد. امنیت اجتماعی در بستر جامعه شکل می گیرد و هدف آن حفظ، تداوم، تعامل و شرایط قابل پذیرش برای گروه ها و افراد است. سهم بانوان در اوقات فراغت بسیار کمتر از مردان است و امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان نیز بسیار کمتر و محدودتر می باشد؛ چرا که نگرش های حاکم بر جامعه در خصوص چگونگی گذران اوقات فراغت بانوان تاکنون به صورت سنتی بوده است. از آن جایی که بانوان نقش حیاتی تربیتی، آموزشی در خانواده، را ایفا می کنند؛ لذا توجه به سلامت جسمی و روحی بانوان بسیار مهم بوده است. هدف مقاله ی حاضر بررسی ارتقا امنیت اجتماعی در افزایش حضورپذیری بانوان در فضاهای شهری است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این مسیر از طریق مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی نخست متغییرهای موضوع مورد مطالعه قرار گرفته اند، در ادامه با مصاحبه هایی که با بانوان صورت گرفت؛ نقاط قوت و ضعف باغ بانوان مشخص شد. نتایج حاصل از این مقاله بیان می دارد که امنیت عنصر کلیدی در تدوام حضور بانوان در عرصه های اجتماعی است.
اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 30 دختر کم توان ذهنی که به روش نمونه گیری تصادفی از مدارس استثنایی شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 15 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه اوقات فراغت عرش را در 16 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش آزمون هوشی وکسلر کودکان (2003) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی (1990) بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد با استفاده از نسخه بیست و سوم نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی آزمودنی ها تاثیر معناداری معناداری داشت (0001/0 P< ). نتیجه گیری: برنامه اوقات فراغت عرش ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید. بنابراین، برنامه ریزی به منظور استفاده از برنامه اوقات فراغت برای این دانش آموزان اهمیت ویژه ای دارد.
ارزیابی گذران اوقات فراغت در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
123 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، ارزیابی شرایط و زمینه های اولویت بخشی به رسانه های اجتماعی برای گذران اوقات فراغت، نحوه استفاده فراغتی از رسانه های اجتماعی و ارزیابی تأثیرات مثبت و منفی آن از منظر کاربران بوده و از رویکرد نظریه زمینه ای استفاده کرده است. براساس تحلیل داده های مصاحبه های کیفی، چهار مقوله عمده نیازهای ارتباطی، نیازهای فراغتی، نیازهای فناورانه و نیاز به تجربه های متفاوت به عنوان شرایط زمینه ساز گذران اوقات فراغت، سه مقوله رشد توانایی های ارتباطی، تأثیرات روانی و تقویت منافع فردی به عنوان تأثیرات مثبت دسته بندی شدند و تأثیرات منفی در پنج مقوله تأثیرات فردی، تأثیرات بر ارتباطات خانوادگی، تأثیرات بر ارتباطات اجتماعی، تأثیرات منفی بر سلامت جسمی و روانی مطرح و عوامل تداوم دهنده فعالیت فراغتی در رسانه های اجتماعی نیز به عوامل فناورانه و روانی دسته بندی شدند. نتایج این تحقیق، روند جایگزینی فراغت مجازی با واقعی و آمیختگی مفاهیم فراغت و کار را نزد کاربران تأئید می کند.
الگوی مدیریت اوقات فراغت کارکنان در محل کار با رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۴
63 - 84
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی الگوی مدیریت اوقات فراغت کارکنان در محل کار با بهره گیری از رویکرد ترکیبی و استفاده از طرح نظام مند نظریه داده بنیاد در بخش کیفی انجام شده است. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 16 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران بیمارستانهای منتخب شهر شیراز؛ مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرآیند کد گذاری باز گردآوری شدند و از دل آنها مقوله هایی استخراج گردید. سپس در مرحله کدگذاری محوری؛ پیوند میان این مقوله ها در قالب عناوین شرایط علی؛ پدیده محوری؛ راهبردها؛ شرایط مداخله گر؛ شرایط زمینه ای و پیامدهای مدیریت اوقات فراغت در قالب پارادایم کدگذاری تعیین شد. در ادامه و در مرحله کدگذاری انتخابی؛ یکایک اجزای پارادایم کدگذاری تشریح و نظریه خلق شد. در بخش کمیبا استفاده از الگوی معادلات ساختاری توسط نرم افزار Amos 22، روابط حاکم و برازش تمامی عوامل اصلی الگوی کیفی طراحی شده، مورد سنجش و تایید نهایی قرار گرفت.
بررسی نحوه گذران اوقات فراغت اساتید، دانشجویان و کارکنان زن دانشگاه ایلام با تأکید بر فعالیت های بدنی و ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۴ و ۶۵
75 - 96
حوزه های تخصصی:
اوقات فراغت و نحوه گذران آن از جمله مفاهیم نوینی است که با پیدا شدن انواع تکنولوژی و پیشرفت صنعت در زندگی مردم معنای واقعی خود را یافته است. این پژوهش که با هدف بررسی نحوه گذران اوقات فراغت اساتید، دانشجویان و کارکنان زن دانشگاه ایلام با تأکید بر فعالیت های بدنی و ورزش انجام شده، توصیفی- تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، میدانی است. جامعه آماری تحقیق شامل اساتید، دانشجویان و کارکنان زن دانشگاه ایلام می باشد که 362 نفر از آنها با استفاده از جدول مورگان و روش طبقه ای، به عنوان نمونه انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ (89/0 ) تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش های آماری توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و درصدهای ستونی) و آمار استنباطی (ANOVA، LSD و کروسکال والیس) استفاده گردید (05/0p<). نتایج تحقیق نشان داد که در میان فعالیت های مربوط به گذران اوقات فراغت، استفاده از موبایل در هر سه گروه، مهمترین فعالیت بود و فعالیت های بدنی و ورزش در بین اساتید، دانشجویان و کارکنان به ترتیب در اولویت های نهم، هفتم و هشتم قرار داشت. بررسی روابط بین متغیرها نیز نشان داد که بین متوسط درآمد، سن و تحصیلات با میزان ورزش کردن و اوقات فراغت در میان سه گروه، تفاوت معناداری وجود دارد. فعالیت های غیرحرکتی مانند استفاده از موبایل سهم عمده ای از ساعات فراغت را به خود اختصاص داده است و ورزش در این میان، جایگاه مطلوبی ندارد.
استقبال مخاطبان از سیمای جمهوری اسلامی (مطالعه موردی: شهر شیراز)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سیاست و رسانه سال اول بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
139-161
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی استقبال مخاطبان از تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ایران در شیراز است. پژوهش با استفاده از روش میدانی انجام گرفت و برای جمع آوری داده ها از فن پرسش نامه استفاده شد. جامعه آماری شهروندان شهر شیراز بودند که از میان آن ها 400 نفر به منزله جمعیت نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با شاخص محلات و روش تصادفی خوشه ای برگزیده شدند. مبانی نظری پژوهش بر پایه نظریه بومرنگ بنا شده است که به بازگشت عمل عامل به خود اشاره دارد. یافته های پژوهش نشان داد که شهروندان شیرازی از تلویزیون بیش تر از سایر رسانه های ماهواره ای، اینترنتی و شبکه های مجازی استفاده می کنند. آن ها زمان خاصی را به تماشای تلویزیون اختصاص نمی دهند. مخاطبان عموماً اخبار و تحلیل های خبری را می پذیرند و از پخش برنامه های شاد و موسیقی استقبال می کنند. یافته های تحقیق هم چنان نشان داد که تلویزیون تأثیر کمی بر شیوه رفتار و تفکر افراد دارد. بیش تر اوقات فراغت مخاطبان صرف تفریح و گردش می شود. نتیجه کلی پژوهش نشان داد که نمی توان از بحران مخاطب سخن گفت، لیکن انتظار از تلویزیون دولتی این است که برنامه هایی باکیفیت بهتر مناسب با خواسته ها و علایق مخاطبان و در نظر گرفتن مقتضیات روز جامعه تهیه کند.
تحلیل عوامل مؤثر بر نحوه گذران اوقات فراغت در شهر تهران (نمونه موردی: منطقه 22)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوقات فراغت جزء جدایی ناپذیر زندگی روزمره در دنیای امروز است. امروزه اوقات فراغت عرصه اجتماعی نوینی است که شناخت عوامل و بررسی میزان نقش و تأثیر آن بر اوقات فراغت فعال و غیر فعال نقش به سزایی درمدیریت شهری دارد. از این رو در تحقیق حاضر با استفاده از روش اکتشافی در پی شناخت عوامل مؤثر بر اوقات فراغت در منطقه 22 شهر تهران است. این تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ زمانی مقطعی است. روش گرداوری داده ها بصورت پیمایشی و ابزار آن پرسش نامه است. این تحقیق با بکارگیری روش های آماری استنباطی سعی نمود که ضمن تجزیه و تحلیل نوع روابط میان متغیرهای مستقل تحقیق (عملکردی، امنیت، زیبایی شناختی، حمل و نقل، اقتصادی، زیست محیطی و امکانات زیر ساختی) و متغیر وابسته (اوقات فراغت فعال و غیر فعال)، به شناخت بیشترین تأثیر و کمترین تأثیر متغیرها نائل شود. نتایج تحقیق نشان داد میزان تأثیر و همبستگی عوامل در نوع اوقات فراغت (فعال و غیر فعال) متفاوت است. به عبارت دیگر اوقات فراغت داخلی یا غیر فعال کمتر تحت تأثیر محیط خارجی و شرایط زمینه ای قرار دارد. اما در طرف دیگر اوقات فراغت فعال یا خارجی در منطقه 22 تهران به شدت تحت تأثیر شرایط زمینه ای و محیط بیرونی است. مؤلفه های زیبا شناختی و امکانات زیرساختی بیشترین رابطه را با اوقات فراغت فعال و مؤلفه های اقتصادی و عملکردی و اقتصادی کمترین تأثیر را دارند. در اوقات فراغت غیر فعال. بیشتر ضریب تأثیر مربوط به مؤلفه امکانات زیرساختی و کمترین آن مربوط به مؤلفه اقتصادی است.
مسأله مندی زمان در دوران بازنشستگی:کاوشی کیفی از مسأله فراغت در میان مردان بازنشسته شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بسیاری از افراد، ورود به دوران بازنشستگی، مرحله ای مهم در چرخه زندگی همراه با پیامدهای معنادار اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و خانوادگی است. انتقال از وضعیت شاغل بودن به بازنشسته شدن، یک گذار نقش مهم در مسیر زندگی است که به رغم آنکه شاید اهمیت آن از پذیرش و انتقال نقش های جدید در دوران جوانی مانند عهده دار شدن نقش های شغلی، همسری، والدی، و نظایر آن کمتر نباشد، اما کاوش های علمی چندان گسترده ای پیرامون آن صورت نگرفته است. پژوهش حاضر به مطالعه مسأله مند بودن اوقات فراغت در میان مردان بازنشسته شهر تبریز و نحوه مواجهه آنان با موضوع گذران وقت در دوران پس از اشتغال می پردازد. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای، 23 نفر از مردان بازنشسته شهر تبریز مصاحبه شدند. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها در قالب خط داستان، (شامل 10 مقوله اصلی از قبیل دیگری امیدبخش، دوآلیسم جهت گیری دینی، بازنشستگی سالم، جامعه پذیری نسلی ورزشی) و مدل پارادایمی ارائه شدند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مردان بازنشسته در شهر تبریز، استراتژی های گذران وقت متنوعی را تجربه می کنند. به بیان دیگر، بازنشستگان مرد، استراتژی های متفاوتی را برای پر کردن اوقات فراغت و مقابله با سردرگمی به کار می برند. اما لزوما این استراتژ ی ها مفید واقع نمی شوند و در واقع عده ای از آنان با وجود تمام آسایش ها و لذات این دوران، ممکن است هنوز نتوانند از این دوران حس خوشایندی داشته باشند و با گسست مضاعف سرمایه ای که هم مادی و هم معنوی است روبرو شوند.
بازنمایی مدرنیته و تاریخ بومی در نگاه اشرف و کاتوزیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
225 - 256
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر برای اجتناب از سوء فهم، مغالطه، سطحی نگری، تعمیم بی اساس و همچنین احتراز از احکام و کلیشه های مبتنی بر مدح و ذم، چه در قالب تمجید و تحسین های شورانگیز و یا تعرض های بی پروا تلاش می کند با اتخاذ رویکردی نقادانه و تحلیلی به بحث پیرامون صورت بندی رویکرد احمد اشرف و محمد علی همایون کاتوزیان در ارتباط با فراروایت غربی مدرنیته و بازنمایی از تاریخ بومی بپردازد. از این رو، معیار ارزیابی ما در این دو دیدگاه نشان دادن این نکته نیست که هرکدام از آنها تا چه اندازه با واقعیت بیرونی تطبیق دارند، بلکه هدف نقد صورت بندی های گفتمانی گزاره های مربوط به شناسایی و بازنمایی هر کدام از این رویکردها در ارتباط با مدرنیته و سنت می باشد که از طریق مولفه های تصور فراروایت گونه از تاریخ، بازنمایی از تاریخ بومی صورت می گیرد.
تحلیل ابزارهای بلاغی در بازی های رایانه ای هدفمند: مطالعه ی موردی بازی مک دونالد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
115 - 149
حوزه های تخصصی:
بازی های رایانه ای هدفمند گونه ای از بازی های رایانه ای هستند که قابلیت سرگرم سازی بالقوه در این رسانه ی نوین را درجهت تحقق کارکردهای مشخصی در زمینه های مختلف آموزشی، مهارت بخشی، ترویجی، ایدئولوژیک و نظایر آن به خدمت می گیرند. این بازی ها، از شکلی از بلاغت رسانه ای بهره می برند که به طور انحصاری به اقتضائات تکنولوژیک، رسانه ای و ارتباطی بازی رایانه ای مربوط می شود. هدف این پژوهش ایجاد آگاهی انتقادی درخصوص چگونگی عملکرد متقابل عناصر ساختاری بازی های رایانه ای هدفمند در قالب ابزارهای بلاغی برای تحقق کارکرد متن بوده است. ابزارهای بلاغی، ساختارهایی پدید آمده از همنشینی عناصر تشکیل دهنده ی بازی رایانه ای به مثابه ی متن رسانه ای هستند. در این مقاله، پس از مرور ادبیات نظری موجود، با ترکیب رویکردهای روش شناختی و نظری همساز در مطالعات رسانه ای، بلاغی و بازی شناسی، روشی برای تحلیل بلاغت در بازی های رایانه ای پیشنهاد شد. سپس با استفاده از این روش پیشنهادی، بازی رایانه ای بازی مک دونالد به عنوان مطالعه ی موردی، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در طراحیبازی مک دونالد، ازطریق ترکیب عناصر زیباشناختی در سه لایه ی نشانه ای، روایی، و رویه ای متن، تمهیدات متنوعی برای خلق ابزارهای بلاغی، به کار رفته است. برخی از این تمهیدات عبارتند از: استفاده از نام ها، لوگوها، و هویت های حقوقی شناخته شده در جهان واقعی و تاریخی در جهان متن؛ محدودسازی جهان بازی؛ ارائه ی اطلاعاتی درباره ی جهان تاریخی و بازی کردن با آنها در جهان متن؛ القای نوعی منطق و طرز تفکر درباره ی موضوعی مشخص که بین جهان متن و جهان واقعی و تاریخی مشترک اند.
فراغت زنان در کلان شهرها؛ تبیین مسائل اوقات فراغت زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
91-119
حوزه های تخصصی:
اوقات فراغت فرصتی برای انتقال فرهنگ، تقویت انسجام و نشاط اجتماعی است؛ با این حال، واقعیت مصرف اوقات فراغتِ زنان در شهرها و به ویژه کلان شهر تهران حاکی از سهم بسیار کمتر زنان در اوقات فراغت نسبت به مردان و محدودیت جدی امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان است. در پژوهش حاضر به مسائل اوقات فراغت زنان متأهل ساکن شهر تهران پرداخته شده و این مهم از طریق گردآوری داده ها به روش کیفی و با اتخاذ تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته، انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش، از خلال مصاحبه با 23 متخصص شامل سیاستگذاران، مدیران اجرایی و اساتید دانشگاه بدست آمده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، دو دسته مسائل درون حاکمیتی و برون حاکمیتی، مسائل فراغتی زنان متأهل شهر تهران را تشکیل می دهند. مسائل درون حاکمیتی شامل «حاشیه ای شدن»، «فقدان نگاه ویژه به زن»، «بی تفاوتی»، «سیاست های نمایشی» و «خلأ مدیریتی» است. «محدودیت»، «غلبه مصرف»، «انباشت فراغت» و «پروژه نمایشی بدن» مسائل برون حاکمیتی هستند. به علاوه، مسائل اوقات فراغت زنان متأهل شهر تهران دارای ریشه فرهنگی و ناشی از «کم توجهی و کژفهمی فرهنگی» نسبت به «زن» و «اوقات فراغت» است.
برساخت های اجتماعی زنان از شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری- تفریحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
184-220
حوزه های تخصصی:
مفهوم شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری به مثابه سازه ای اجتماعی که در زمان های مختلف مدلول های متعددی داشته و شکل های مختلفی به خود گرفته و در جوامع مختلف استدلال های مختلفی را داشته است. در همین راستا این پژوهش با هدف برساخت های اجتماعی زنان از شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری به روش کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شده است. محققان برای رسیدن به این هدف به سراغ زنان و دختران حاضر در مراکز بزرگ تجاری و تفریحی رفتند که بنابر اظهار خودشان این مراکز پاتوق آنهاست و با در نظرگرفتن معیار اشباع نظری با 15 نفر از زنان و دختران مصاحبه نیم ساخت یافته به عمل آمد. اطلاعات حاصل شده با سه مرحله کدگذاری و نیز با استفاده از نظریه داده بنیاد (رویکرد کدگذاری استراوس) مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی ارائه شد. یافته های این پژوهش نشان داد که در مرحله کدگذاری باز، بیش از 216 مفهوم و گزاره معنادار استخراج و در مرحله بعد 187 مفاهیم متناظر از تعداد 216 گزاره های معنادار کلی موجود در متن مصاحبه ها استخراج شد. بخاطر ارتباط مفهومی گزاره ها با همدیگر در مرحله کدگذاری باز 17 خرده مقوله از مفاهیم متناظر بیرون کشیده شده است. در نهایت پس از بررسی دقیق تر و پیوند بین مفاهیم خرده مقولات، 6 مقوله محوری به دست آمد که این مقولات عبارت از: هژمونی فرهنگ مصرف، رخ نمایی طبقه بالای اقتصادی، پذیرش فرهنگ غرب، همسانی با سلبریتی ها، تاثیرات فضای مجازی و تغییر سبک زندگی هستند که با انتزاع بیشتر این مقولات در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته ای به شرح «شیوه گذران اوقات فراغت زنان در مراکز تجاری به علت گسترش فرهنگ مصرف و فرهنگ غرب در بستر رخ نمایی طبقه بالای اقتصادی، با استراتژی همسانی با سلبریتی ها و تاثیرات فضای مجازی به تغییر سبک زندگی زنان شهر شیراز منجر شده است» ظاهر شد که می تواند تمامی مقولات دیگر را تحت پوشش قرار بدهد.
بررسی نگرش و علل گرایش به شبکه های ماهواره ای در بین جوانان 20 تا 30 ساله شهر همدان
منبع:
دانش انتظامی همدان سال اول پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲
1 - 157
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نگرش و علل گرایش جوانان به شبکه های ماهواره ای می باشد. از جمله عواملی که بر گرایش به ماهواره تاثیر گذار است می توان به متغیرهای دموگرافیکی(جنسیت، وضعیت تاهل، سن و تحصیلات)، آموزش و اطلاع رسانی، اوقات فراغت و کیفیت برنامه های ایرانی نام برد که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا از پرسشنامه 23 سؤالی محقق ساخته استفاده شد که در بین 100 نفر از جوانان 20 تا 30 ساله شهر همدان اجرا شد و نتایج نشان داد که متغیرهای دموگرافیکی بر میزان گرایش به ماهواره تأثیر ندارد و عوامل اوقات فراغت و کیفیت برنامه های ایرانی تا حد متوسط و آموزش و اطلاع رسانی تا حد کمی بر گرایش به ماهواره تأثیر دارد. همچنین دیگر نتایج نشان داد جوانان تا حد کمی با ایده توسعه بخشی ماهواره و برنامه های آن موافق هستند و تا حد متوسطی با محدودیت آن در جامعه مخالفت دارند. آنها نگرش مثبتی نسبت به ماهواره دارند و تا حد متوسطی نیز به دلیل مسائل اخلاقی˗ خانوادگی و اجتماعی نگرش منفی نسبت به ماهواره پیدا کرده اند.
پدیدارشناسی مصرف فرهنگی زنان بالای 15 سال شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر، شناسایی وضعیت مصرف فرهنگی زنان شهر ایلام در سال 1397است. روش بررسی این مطالعه بر اساس رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. به این منظور مصاحبه هاى نیمه ساختارمند با 18زن 15 سال به بالا برمبنای نمونه گیری هدفمند ساکن در شهر ایلام صورت گرفت که در طى آن زنان تجربیات خود را در این خصوص بیان نموده اند. داده هاى به دست آمده از این مصاحبه ها با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: 3 سنخ از یافته ها استخراج شد که می توانند دیدگاه زنان از پدیده مصرف فرهنگی را به تصویر کشند. این سنخ ها عبارتند از: مصرف فرهنگی نمادین و هویتی، مصرف فرهنگی فراغتی و مصرف فرهنگی اقتضایی-کاربردی. نتیجه: یافته هاى این مطالعه توانست تصویرى روشن از دیدگاه زنان که همگى به نوعى پدیده مصرف فرهنگی را تجربه نموده اند ارائه دهد. تجربیات زنان از این پدیده نشان داد که آن ها مصرف فرهنگی را امری نمادین برای ابراز هویت خود در مقابل دیگران می دانند. زنان برای گذران اوقات فراغت، مصرفی منفعل دارند و مصرف کالاهای فرهنگی زنان در شهر ایلام برمبنای اقتضایی از شرایط زندگی می باشد. این نتایج مفاهیم مهمی را در عرصه مصرف فرهنگی ارائه داده اند که می توان با استفاده از آن ها برنامه هایی آموزشی برای جهت دهی درست مصرف فرهنگی زنان تدوین نمود.
مطالعه چگونگی گذران اوقات فراغت دختران برحسب سرمایه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی (دختران مجرد گیلانغرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
80 - 59
حوزه های تخصصی:
اوقات فراغت فرصتی برای بازیابی سلامت جسمی، روحی و روانی و توانمندی فرهنگی و اجتماعی است. با توجه به مشکلات بیکاری، ازدواج و ساختار اجتماعی- فرهنگی حاکم بر زندگی روزمره دختران در شهرهای کوچک، گذران اوقات فراغت آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت فراغتی دختران ازدواج نکرده در شهر گیلان غرب بوده است. روش پژوهش کمی، به لحاظ اجرا پیمایش و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه با نمونه 315 نفری از دختران ازدواج نکرده 18 تا 35 ساله استفاده شده است. فعالیت های فراغتی دختران با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به شش دسته ارتباطی واقعی، ارتباطی مجازی، انفعالی بیرونی، انفعالی خانگی، فرهنگی و مذهبی تقسیم شدند. بیشترین فعالیت فراغتی دختران، از نوع فراغت انفعالی خانگی و ارتباطی مجازی و کمترین آن فراغت فرهنگی بوده است. فراغت های فرهنگی، انفعالی خانگی و انفعالی بیرونی با سرمایه اقتصادی و فرهنگی قرابت بیشتری داشته ، در حالی که فراغت مذهبی، ارتباطی واقعی و مجازی با سرمایه اجتماعی قرابت بیشتری داشته اند. در مجموع، می توان گفت با توجه به سطح پایین سرمایه فرهنگی و اقتصادی دختران در شهر گیلان غرب، سرمایه اجتماعی، نوع و میزان فعالیت فراغتی آنها را تعیین کرده است و فعالیت های فراغتی اصلی (انفعالی) که نتیجه سرمایه اجتماعی و ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه است در راستای بهبود و توانمندسازی فرهنگی دختران نیست. بنابراین سیاست گذاران و برنامه ریزان فعالیت های فراغتی می بایست به بستر و زمینه شکل گیری فعالیت های فراغتی، چگونگی گذران اوقات فراغت دختران و پیامدهای چنین فعالیت های فراغتی توجه داشته باشند.
آشکار سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعه موردی: دشت بجنورد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۷
95 - 106
حوزه های تخصصی:
زمین منبع طبیعی بنیادی، محدود و تجدید ناپذیری است که مستقیماً تحت تأثیر فشار های ناشی از رشد جمعیت بوده و خواهد بود. جهت استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده انسان از سرزمین ضروری به نظر می رسد که این امر با آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی میسر می گردد. هدف از این پژوهش آشکارسازی تغیرات کاربری اراضی دشت بجنورد به روش آشکارسازی پس از طبقه بندی در دو بازه زمانی قبل و بعد از معرفی شهر بجنورد به عنوان مرکز استان خراسان شمالی بوده است. در این پژوهش از الگوریتم روش حداکثر احتمال جهت طبقه بندی تصاویر سنجندهTM ماهواره لندست5 در سال های 1377 و 1385 همچنین از تصاویر لندست 8 در سال 1392 استفاده گردید. منطقه مورد مطالعه به 5 کلاس کاربری شامل اراضی شهری و انسان ساخت، اراضی تحت کشت دیم، کشاورزی آبی و باغات و اراضی رها شده و آیش طبقه بندی گردید. نتایج بیانگر تغییرات گسترده ای در منطقه مورد مطالعه بوده است. اراضی دیم و مراتع روندی کاهشی را در بازه زمانی مورد مطالعه داشته است. اراضی کشاورزی آبی و باغات نیز تا سال 1385 روند کاهشی و در بازه زمانی بعدی تا سال 1392روند افزایشی داشته است. اراضی شهری و انسان ساخت نیز از 70/17 درصد کل منطقه در سال 1377 به 2/30 درصد در سال 1385 و 48/36 درصد در سال 1392 افزایش یافته است. با توجه به روند رو به رشد جمعیت و شهر نشینی نتایج حاصل از این پژوهش، اطلاعات ضروری را جهت اخذ تصمیمات اساسی درتدوین سیاست های مدیریتی برای برنامه ریزان و مدیران منطقه ای جهت پایداری و ارزیابی منابع طبیعی را فراهم می نماید.