مطالب مرتبط با کلیدواژه

فارسی گفتاری


۱.

چند کاربرد کلامی دیگر از «که» در فارسی گفتاری

کلیدواژه‌ها: تأکید فارسی گفتاری تکواژ دستوری که کاربرد کلامی ساخت های تعجبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۳ تعداد دانلود : ۵۴۳
«که» از جمله تکواژهای دستوری زبان فارسی است که برایش کاربردهای متعدّدی در گونه نوشتاری زبان فارسی می شناسیم. با وجود این، این تکواژ در فارسی گفتاری هم چن دین ک اربرد کلامی دارد که باعث می شود بتوانیم آنرا فارغ از حوزه کارکردهای رایج یک تکواژ دستوری هم مورد مطالعه قرار دهیم. در این پژوهش، با استفاده از داده های واقعی ضبط شده، تعدادی از کاربردهای کلامی «که» معرّفی می شوند تا نظریات پیشین در مورد کاربردهای این حرف کامل تر و جامع تر شوند، چراکه نشان داده خواهد شد که برخی از کارکردهای کلامی «که» در فارسی گفتاری، نتیجه برخی فرایندهای نحوی، مانند حرکت سازه ای است.
۲.

بررسی آکوستیکی ارتقای واکه /ɑ/ به واکه [u] در بافت n- در زبان فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیشومی شدگی فارسی گفتاری برجستگی ارتقای واکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۸ تعداد دانلود : ۳۹۹
تحقیق حاضر، پژوهشی در فرایند ارتقای واکه پسینِ افتاده /ɑ/ به واکه پسینِ افراشته [u] دربافت همخوان خیشومی -nدر زبان فارسی معاصر است، در چارچوب واج شناسی آزمایشگاهی. در زبان فارسی در رخ داد این فرایند در بافت مذکور، دوگانگی مشاهده می شود. به بیان دیگر این فرایند گاهی رخ می دهد (برای مثال تبدیلِ واژه گران به گرون)، و گاهی نیز ارتقا رخ نمی دهد (مانند واژه گران پایه). از این رو نوشتار حاضر می کوشد تا ضمن بررسی این امر که چرا این فرایند فقط در برخی از واژه ها رخ می دهد، تبیینی آوایی برای این پدیده ارائه دهد. پس با ارائه ی الگوی واجی مربوطه، نشان می دهد که فرایند ارتقا در زبان فارسی، فرایندی سبک- وابسته است و بیشتر در سبک محاوره ای رخ می دهد. آن گاه با تحلیلِ واژه های گران، گرانی، جانور و زبان نفهم و متناطرِ محاوره ای آن ها یعنی گرون، گرونی، جونور و زبون نفهم، به صورت خارج از بافت و واکه های دهانی، شامل واکه پسینِ افراشته /u/ و واکه پسینِ افتاده /ɑ/ و همخوان خیشومی [n]، تولید شده به طور منفرد، و واکه های خیشومیِ متناظرِ آن ها، شامل واکه [ũ] و واکه [ɑ̃] تولیدشده در بافت n- (از سوی پنج گویشور مذکر با گونه ی فارسی معیار) تبیینی آوایی برای این فرایند ارائه شده است. در این راستا با استفاده از پارامترهای سازه اول، دوم و تفاضل سازه های اول و دوم به بررسی ساختار سازه ای واکه های دهانی [ɑ]، [u] و متناظرهای خیشومی آن ها در ابعاد ارتفاع و محل تولید پرداخته شده است و با استفاده از نتایج حاصل از تحلیل های آماری، نشان داده شده است که بر اثر خیشومی شدگی، واکه خیشومیِ افتاده پسین نسبت به متناظر دهانیِ خود، به لحاظ ارتفاع، تفاوتی ندارد اما واکه خیشومیِ افراشته پسین نسبت به متناظر دهانی خود افتاده تر می شود، و واکه خیشومیِ افتاده پسین نسبت به متناظر دهانی خود، پیشین تر است. آن گاه با استفاده از پارامتر آکوستیکیِ برجستگی به بررسی شباهت آواهای متوالیِ موجود در توالی های [ɑ̃n] و [ũn] پرداخته و نشان داده شده است که بین اجزای توالی دوم، نسبت به توالی اول، به لحاظ تغییراتِ آکوستیکی، تفاوت بیشتری وجود دارد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که دلیل ارتقای واکه /a/ به واکه [u] در بافت –n این است که برجستگیِ توالیِ [ũn] بیشتر از توالی[ɑ̃n] است، بنابراین پارامتر آکوستیکیِ برجستگی، فرضیه وضوح شنیداریِ بیشتر را تأیید می کند
۳.

خوانش معنایی افعال مرکب اصطلاحی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افعال مرکب اصطلاحی خوانش معنایی فرضیه خوانش سه لایه ای فارسی گفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۷۹
پژوهش حاضر در تلاش است به تبیین خوانش معنایی افعال مرکب اصطلاحی در گونه گفتاری فارسی تهرانی بپردازد. در این راستا، ضمن معرفی اجمالی فرضیه های مطرح در مدل های غیرترکیبی، فرضیه ای جدید با عنوان فرضیه خوانش سه لایه ای پیشنهاد خواهد شد که فرایند خوانش افعال مرکب اصطلاحی را توصیف می کند. داده های پژوهش حاضر را 181 نمونه از افعال مرکب اصطلاحی در گونه گفتاری فارسی تهرانی تشکیل می دهند که از طریق ثبت میدانی و براساس شم زبانی پژوهشگران گردآوری شده اند. افعال مذکور تیره و ترکیب ناپذیرند و طبق فرضیه خوانش سه لایه ای، در لایه اول معنی حقیقی جزء غیرفعلی، سپس، در لایه دوم معنی مجازی جزء غیرفعلی و در لایه سوم معنی حقیقی جزء فعلی در مواردی همراه با توسیع معنایی تجمیع می شوند و درنهایت معنی اصطلاحی فعل مرکب را شکل می دهند. نتایج این بررسی حاکی از آن است که هسته معنایی فعل مرکب اصطلاحی، همان مفهوم حقیقی و کانونی جزء غیرفعلی است که مفهوم مجازی آن براساس هم نشینی با جزء فعلی فعال می شود و با تجمیع معنایی این دو، معنای نهایی و تیره و ترکیب ناپذیر مرکب اصطلاحی شکل می گیرد. علاوه بر این، نکته ای که در بررسی این دسته از افعال مرکب در گونه گفتاری نمایان می شود این است که قرار گرفتن جزء فعلی که نوعی ترکیب پذیری یا هم نشینی معنایی با جزء غیرفعلی ندارد، عامل فعال شدن معنای مجازی جزء غیرفعلی و درنهایت، شکل گیری معنی اصطلاحی می شود و این مسئله بیانگر اهمیت جزء فعلی در خوانش اصطلاحی این افعال است. ارائه فرضیه خوانش سه لایه ای برای افعال مرکب اصطلاحی دستاورد اصلی پژوهش حاضر است.
۴.

ترتیب انواع افزوده در فارسی گفتاری معیار؛ پژوهشی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افزوده فارسی گفتاری فارسی گفتاری معیار انواع افزوده ترتیب افزوده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۱۹
در این پژوهش کاربرد و ترتیب انواع افزوده در بندهای بی نشان فارسی گفتاری با استفاده از داده های طبیعی بررسی شده است. بر اساس داده های پژوهش (1506 بند بی نشان) میزان کاربرد افزوده از  بقیه سازه های بند (فاعل و موضوع های درونی فعل) بیشتر است و این سازه در همه جایگاه های بند استفاده می شود، هر چند کاربرد آن در جایگاه های اول تا چهارم بیشتر است. این رفتار با توجه به ماهیت افزوده به عنوان سازه ای توضیحی که اطلاعاتی درباره رویداد و مشارکان آن به دست می دهد، رفتاری منطقی است. به علاوه، بر اساس تقسیم بندی انواع افزوده ، مبتنی بر داده های پژوهش، پنج افزوده توصیفی، زمان، مکان، حالت و مقدار پرکاربردترین افزوده ها هستند. افزوده زمان در ابتدای بند، قبل یا بعد از فاعل، و افزوده توصیفی در میانه بند و در همراهی با موضوع های درونی و/یا فعل بند بیشتر به کار می رود. با این وجود به نظر نگارنده برای تعیین جایگاه افزوده های مکان، زمان و حالت باید پیکره های بزرگتر فارسی گفتاری معیار بررسی شود. نتایج این مطالعه برای تحقیقات مختلف از جمله ترتیب سازه های فارسی، تفاوت های گفتار و نوشتار سودمند است.