مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
اسباب
حوزههای تخصصی:
اگر براى نمونه یکصد نفر از مردم جامعه را با خاستگاهها، شغلها، تحصیلات و تعلقات مختلف فرهنگى و اجتماعى انتخاب کنیم و از آنها درباره تقدیر پرسش نماییم، هرکدام پاسخى متفاوت خواهد داد. اما نتیجه همه پاسخهااین است که کارهاى خارج از اراده یا برخلاف میل آنها تقدیر خوانده مى شود. آیا بیشتر امورى را که به تقدیر نسبت مى دهیم، نوعى بهانه تراشى و مسوولیت گریزى نیست؟ نویسنده مقاله، در آغاز تبرکا آمار واژه هاى گوناگون ماده "قدر" را، در قرآن کریم ارائه نموده و ضمن بیان نمونه آیاتى که حاکى از سلطه تقدیر بر جهان است، متقابلا به بیان آیاتى که بر تلاش و کوشش انسان ارج مى نهد، پرداخته است و پس از تعریف لغوى و اصطلاحى تقدیر، به نقش اسباب در انجام امور پرداخته و نشان داده است که بسیارى از امور منتسب به تقدیر، قضا و قدر، روزگار و فلک، به خاطر نداشتن تعریف صحیح از تقدیر، نشناختن روابط حاکم بر جهان و نشناختن یا استفاده ناصحیح از اسباب است. سپس دلایل تداوم تقدیرگرایى و نقش ادبیات در این زمینه مورد بحث قرارگرفته، و در پایان زیانها یا احیانا فواید اعتقاد جزمى به تقدیر را متذکر شده است.
الشریف الرضی وأسباب إغفاله لأسانید نهج البلاغة و مصادره (شریف رضی و دلایل عدم ذکر مصادر و اسناد نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکی نیست که هر مؤلف و نویسنده ای برای خلق اثر خود از ابزار و وسایل مختلف بهره می گیرد و از جمله این ابزار ، منابع و مصادری است که مؤلف برای اثبات نظر خود از آن مدد می جوید.
از جمله شبهات مطرح شده در خصوص نهج البلاغه ، عدم ذکر منابع و مصادر و اسناد از سوی شریف رضی در تألیف این اثر اوست .آنچه مسلم است شریف رضی به جز در 17 مورد آن هم به صورت کلی ، مصادر و اسناد خطبه ها ، نامه ها و حکمت های امام علی (ع) را در نهج البلاغه ذکر نکرده است ، از این رو نهج البلاغه مرسل بوده و فاقد پیوستگی سند است و شریف رضی غالباً کلام امام (ع) را مستقیماً و بدون واسطه نقل نموده ، بدون اینکه به سلسله راویان کلام امام اشاره نموده باشد. در مقاله حاضر سعی شده است ضمن بررسی جهات مختلف این امر ، دلایل علمی لازم ارائه گردد .
جایگاه اعتصام به خدا در کلام امام سجاد علیه السلام (1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقال شرحى است بر مناجات معتصمین امام سجاد علیه السلام. ازآنجاکه انسان بیشتر نیازهاى خود را مستقیما به وسیله اسبابى که در اختیار دارد تأمین مى کند، خود را نیازمند آن اسباب مى پندارد. ازاین رو، گمان مى کند از مسبب الاسباب بى نیاز است. به همین دلیل، وقتى نعمت هاى بى کران الهى در اختیار ماست و نیازهاى ما را برطرف مى کند، و با اسبابى در اختیار خود، مشکلات خود را برطرف مى کنیم، خود را بى نیاز از خدا مى پنداریم. این امر ناشى از غفلت و جهل به این حقیقت است که خداى قادر متعال، نیازها و حوایج ما را برطرف مى کند. این در حالى است که خداى متعال همواره از ما مى خواهد که به اسباب ظاهرى اعتماد نکنیم؛ چون اختیار آن اسباب نیز در دست خداست؛ تا او اراده نکند، کارى از آنها ساخته نیست. به همین دلیل، امام سجاد علیه السلام سفارش مؤکد دارند که نباید به غیر خدا امید بست، ما محتاج خداى متعال هستیم.
تداخل اسباب و مسبّبات در علم اصول و حقوق موضوعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تعدد شرط و وحدت جزاء و حاصل آن، که بحث تداخل یا عدم تداخل اسباب و مسبّبات است، در علم اصول و حقوق موضوعه مورد بررسی قرار گرفت. هدف از انجام این تحقیق، علاوه بر رفع تعارض میان جملات شرطیه ای که در آنها شرط متعدد و جزا واحد می باشد، تعیین حکم جملات شرطی مزبور از حیث تداخل یا عدم تداخل اسباب و مسبّبات در علم اصول و حقوق موضوعه بود. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اصولاً اسباب و مسبّبات تداخل نمی کنند، خواه جزا قابل تکرار باشد خواه غیرقابل تکرار، مگر اینکه دلیلی بر تداخل وجود داشته باشد. در قوانین نیز به عنوان قاعده باید گفت: هرگاه در مواد مختلف قانونی شرط متعدد و جزا واحد باشد، هر شرط به طور مستقل و بدون نیاز به شرط دیگر، موجب ایجاد جزا می گردد؛ مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
بررسی تأثیر تربیتی «دعا» و تلاش در شئونات زندگی
حوزههای تخصصی:
دعا یکی از مقوله های بسیار زیبا و جذّابی است که همواره در زندگی بشر دارای جایگاهی بس والا و مقدّس بوده است. دعا، معمولاً به پیوندی ماورائی اطلاق می شده که با کسب انرژی از عوامل ِعالم بالا و بازنمود آن در اوامرِ عالم ِسفلی، مطالبات و انتظاراتِ خاصّی را پاسخ می داده است. این که تأثیر دعا، حاصل ِفرآیند تلقیناتِ درونی است یا تمهیداتِ بیرونی، جای بحث و گفت وگو دارد. باید گفت آن چه در دل این پدیده انسانی نهفته است، همان اثرات تربیتی سازنده آن است که در صورت برآورده شدن یا نشدن، هیچ گاه قابل انکار نیست. دعا درواقع با جهت دادن به نوع نگاه انسان، چراغ امید را روشن مى سازد و وجه دیگری از عبادت را ترسیم می کند تا فراتر از ارتباطات روش مند و محدود به مکان و زمان، از قبیل نماز،حج، روزه و ... با ندای دل خویش، فارغ از همه هستی، همیشه همنشین خدا باشیم. مقوله مورد توجّه در این جستار، تحلیلی است از سه نوع تعامل ِدعا و تلاش با عناوین: 1. همنشینی 2. جانشینی 3. خانه نشینی، در عرف و یا اجتماع. در اثر باور به هرکدام از این موارد، کارکرد و تأثرات ویژه ای از دعا مورد انتظار خواهد بود.
مناهج التبلیغ القرآنی بین السنه والحداثه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۳, Issue ۵, Spring ۲۰۱۶
11 - 58
حوزههای تخصصی:
موضوع البحث مناهج التبلیغ القرآنی بین السنه والحداثه، وهو ربطٌ بین الماضی الاسلامی المقدّس بالحاضر العلمی والتکنولوجی المتطوّر، مستفیده من الاسس النبویه الاولى، یوم بدأ الرسول بإبلاغ الرساله بقوله: «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا»، وسلوکه العملی القیّم فی حیاته بین أهله وأقربائه وأوساط مدینته والمدن الأخرى التی وصل الیها. بحثٌ جعلت من تراث الرسول وسلوکه وأعماله وتوجهاته اساساً لمواصله تبلیغ القرآن الکریم وعلومه المختلفه فی الوقت الحاضر، الذی اختلفت وسائله واسلوبه عن زمن الرسول الاکرم فی کلّ شیء. اعتقد ان لهذا البحث اهمیه کبیره لأرساء منهج تبلیغی قرآنی ینسجم والعصر الحدیث. وقد استعملتُ کلمه التبلیغ القرآنی بصوره عامه لأن اصل کلمه تبلیغ هی قرآنیه الاصل واسلامیه ولم تستعمل الاّ فی الاسلام. ویقابلها (تبشیر، اعلام، و..) عند غیرنا. فإذا کان التبلیغ القرآنی والاسلامی عامه قائماً على الکلمه القویه والمنطق السلیم وسحر القرآن والأحادیث الشریفه، فالیوم – اضافه الى ذلک - لابدّ من الاستفاده مما وفر العصر الحاضر من خبرات وآلات وأجهزه وتراکم معرفه فی سبیل رفد العملیه التبلیغیه بآلیات تزید العملیه التبلیغیه قوه وازدهاراً وثراءً. وبحثنا هنا یدور حول هذا التبلیغ وکیفیه ایصال القرآن وعلومه المختلفه الى الناس والمجتمعات فی کل مکان معتمدین على عدد من المناهج العلمیه یقف فی طلیعتها المنهج المیدانی التطبیقی، ای اعتمدتُ على انجح الطرق فی تبلیغ القرآن الکریم، من خلال تجربتی فی المساجد والحسینیات والمدارس والمعاهد والجامعات وبیوتات المؤمنین، والمجالس العامه والخاصه، وطرق اکثر حداثه کاستخدام الأجهزهوالتواصل الحدیث کالانترنیت والمبایل وما فیها من برامج سریعه ونافعه یمکن ان یصل فیها القرآن ومفاهیمه وکل مایتعلق بتبلیغه الى اکبر عدد من الناس والى ابعد المناطق فی العالم، واعتقد انی نجحت فی هذه الفکره وهذه الطریقه فاستفاد عدد کبیر من الناس بشکل لم یکن فی الحسبان. وقد ارتأیتُ ان یکون الفصل الاخیر تفصیلیا لتبلیغ رسول الله القرآن الکریم وما یتعلق بعلومه وما یحمل من اوامر ونواهی ومبادئ دینیه اسلامیه لیکون نموذجا لمن اراد السیر على نهج رسول الله.
هم گرایی یا واگرایی موجبات سقوط پاسخ های تنبیهی درحقوق کیفری و اداری؛ بررسی تطبیقی نظام حقوقی ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی معاصر سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۴
193 - 220
حوزههای تخصصی:
عوامل زوال مجازات کیفری، اسبابی هستند که ولو با اثبات وقوع بزه،مانع اجرای مجازات می گردند. عوامل عینی سقوط مجازات عبارتند از مرور زمان کیفری، اعتبار امر مختوم،عفو عمومی،نسخ قانون جزا و عوامل شخصی عبارتند از توبه،فوت ، گذشت متضرر از جرم و جنون. نوشتار حاضر به بررسی عوامل زوال مجازات انتظامی در حقوق اداری ایران و فرانسه می پردازد و در پی پاسخ به این سوال است که آیا تمام عوامل مسقط مجازات در حقوق جزا عینا سبب سقوط مجازات اداری می گردند؟یا اینکه بین اسباب سقوط مجازاتهای تنبیهی در حقوق کیفری و اداری تفاوت هایی در نظام های حقوقی مزبور وجود دارد؟با بررسی قوانین مربوط به نظر می رسد گرچه صراحتا در هیچ مقرره قانونی اشاره نشده که اسباب سقوط مجازات کیفری قابل تسری به تخلفات اداری می باشدو اگر سکوت قانون گذار را عامدانه بدانیم باید بپذیریم هیچ یک از عواملی که سبب زوال مجازات کیفری می شوند باعث اسقاط مجازات انضباطی نمی گردند چراکه قانون گذار در هیچ یک از مواد قانونی اشاره ننموده است ولی با توجه به روح حاکم بر نظام حقوقی کشورهای مورد مطالعه و قیاس اولویت بدین نحو که جرم از درجه اهمیت بیشتری نسبت به تخلف دارد لذا وقتی عاملی سبب زوال مجازات کیفری می گردد به طریق اولی سبب زوال مجازات انتظامی می شود همچنین اصل تفسیر مواد قانونی به صورت هماهنگ با یکدیگر می توان ادعا کرد، قواعد عمومی حاکم بر زوال پاسخ های تنبیهی کیفری می توانند اسباب سقوط مسئولیت انتظامی نیز باشند، هرچند که قواعد متفاوتی متناسب با هر حوزه باید در نظر گرفته شود.
چرایی جعل حدیث معصوم (ع) در بستر زمان
منبع:
عرشیان فارس سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
58-72
حوزههای تخصصی:
وجود نازنین پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) چون ستارگانی درخشان در زندگی بشر روشنایی می بخشند و مسیر تعالی و رشد را ترسیم می نمایند. به هر میزان که بشر با معارف ارزشمند آنها آشنا شود، به همان میزان قدرتمندان مستکبر احساس ترس می کنند. لذا وقتی دیدند با انواع دسیسه ها و جنایت ها نمی توانند ارتباط آن ها با بشریت را قطع کنند. همه تلاش خود را مصروف داشتند تا با موج سواری بر جهل مردم، به نام دین و آموزه های آن از گرده مردم سواری بکِشند و با جعل احادیث در مرحله نخست قداست حدیث را هدف بگیرند و بعد از آن اعتماد به صدور حدیث از معصوم (ع) را از بین ببرند و این گونه به هدف خود در ایجاد تردید به رجال حدیث و متن آن، برسند. نظر تحقیقی در مورد اسباب وضع و تحریف احادیث نشان از آن دارد که چهار انگیزه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دین ستیزی مهم ترین علل جعل حدیث بشمار می آیند. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای است.
آثار حقوقی تعدد اسباب در تصادفات
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
129 - 156
حوزههای تخصصی:
بدیهی است به موجب قواعد عمومی مسئولیت مدنی، در صورت اثبات رابطه سببیت در زمان ورود ضرر اشخاص مسئول اعمال زیان بار خود بوده و ملزم به جبران خسارت زیان دیده هستند. در این راستا مکن است گاهی بروز فعل زیان بار و ورود خسارت، ناشی از رفتار دو یا چند شخص به معنای اعم است که به مسئله تعدد اسباب معروف است. در این حالت تلاش می شود از میان اسباب متعددی که موجبات ورود خسارت می شوند آن سببی که سزاوار تحمل چنین مسئولیتی است شناسایی و یا میزان مسئولیت آنان مشخص گردد. لذا پرواضح است رابطه سببیت رکن اساسی و عنصر حیاتی مسئولیت مدنی و ضمان قهری در این رابطه باید بین ضرر وارده و تقصیر در عرف رابطه ای وجود داشته باشد به نحوی که اگر آن فعل یا ترک فعل نمی شود به قطع ضرری حاصل نمی شد و این قاعده به عنوان یک قاعده عقلایی در مسئولیت مدنی پذیرفته شده است و اختلاف در آن نیست. احراز رابطه سببیت در موردی که یک سبب خسارتی به بار آورد کار آسانی است اما با توجه به آنکه حوادث اجتماعی مرتبط هستند و معمولاً علامت و سبب ضرر بیش از یکی است درنتیجه تعیین مسئول و به تبع آن احراز رابطه سببیت عمل دشواری است که در حقوق ایران مبنای مسئولیت مدنی بیشتر بر پایه نظریه تقصیر بوده و گاهی نیز به سمت وسوی نظریه خطر گرایش داشته است و البته قواعد فقهی (اتلاف، تسبیب و ...) توجیه کننده مسئولیت مدنی در حوادث ترافیکی می باشد. معیار مسئولیت مدنی انتصاب عرفی زیان است و عرف زیان را به عامل قوی تر نسبت می دهند، به نظر می رسد در اجتماع اسباب هرکدام از اسباب قوی تر باشد مسئول به حساب می آید، و اگر وجه ترجیهی وجود نداشته باشد هردو مسئول هستند. لذا این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی (تحقیقات پس از وقوع) و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی برای جمع آوری داده ها و اطلاعات موردنیاز استفاده شده است.