مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی (چشم انداز جغرافیایی سابق)
مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی دوره 17 تابستان 1401 شماره 2 (پیاپی 59) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اعیان سازی ابنیه های فرسوده بدون توجه به ساختار هویتی و فرهنگی-تاریخی محلات، یکی از مهمترین اقدامات نوسازی و بازسازی است. که منجر به تحولات عمیق کالبدی، هویتی بواسطه جابه جایی ساکنان محلی و تغییرات فرهنگی و اجتماعی می گردد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال بررسی نحوه تغییر شاخص های هویتی بواسطه اعیان سازی و پیش بینی روند این تغییرات در آینده بافت فرسوده و قدیمی شهر زنجان است. گردآوری اطلاعات با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. جامعه آماری شامل ساکنین بافت فرسوده شهر زنجان است. با نمونه گیری کوکران 384 نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی، آزمون نیکوئی برازش و رویکرد ساختار متقابل شبکه به کمک نرم افزار SPSS و MIC MAC استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که، براساس آزمون تحلیل عاملی شاخص های وضعیت کاربری معابر با ضریب 733/0 ؛ سرانه کاربری خدماتی با 887/0 ؛ و احترام به قانون با 761/0 بیشترین تغییرات را بواسطه اعیان سازی داشته اند و با حفظ روند فعلی، متغیرهای امنیت؛ کاربری های ناسازگار و مزاحم؛ تعهد پذیری؛ سیمای ساختمان ها؛ وضعیت کاربری معابر؛ سرزندگی؛ سرانه کاربری خدماتی؛ مساحت مسکن؛ استحکام مسکن؛ تناسب هزینه و درآمد؛ و تناسب مسکن با نیاز ساکنین، بیشترین تغییر و تحولات را در آینده بواسطه اعیان سازی خواهند داشت. در این رابطه، برای بهبود هویت محلات بافت فرسوده، ارتقاء سطح درآمد، اشتغال زایی، افزایش تعهد پذیری، توجه به معماری بومی و استحکام ساختمان، جلب اقشار متوسط و مرفه شهر به سکونت در محله بافت فرسوده ضروری است.
شناسایی عوامل مؤثر برتوسعه فضایی شهر درچارچوب الگوی رشد هوشمند با رویکرد آینده پژوهی ( مطالعه موردی : شهر رشت )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد هوشمند یک استراتژی جامع است که جنبه های مختلف توسعه شهری را پوشش می دهد، وبرنامه ریزی سناریو با بهره گیری از مقوله های کمی و کیفی میکوشد آینده های بدیل را در کانون توجه قرار دهد .اولین و مهم ترین گام،در این بین تعیین پیشران های کلیدی است تا بتوان بر پایه آن مسیر تغییرات را در جهت رسیدن به اهداف به درستی پیمود. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل تأثیر گذار وکلیدی برای توسعه فضایی شهر رشت در چارچوب الگوی رشد هوشمند شهری است. روش تحقیق از نظر ماهیت توصیفی – تحلیلی است . داده ها و اطلاعات موردنیاز به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی (پرسشنامه) با استفاده از روش دلفی جمع آوری شده است. برای تحلیل داده از روش تحلیل اثرات متقابل متغیرها، واز نرم افزارMICMAC استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی است 55 عامل تأثیر گذار در روند توسعه آینده شهر رشت مبتنی بر رشد هوشمندانه می باشند که در سه بعد کاربری،حمل ونقل و تراکم تقسیم بندی شده اند . عوامل در بیش از 62 درصد بر یکدیگر تأثیرگذار بوده اند. آنچه از وضعیت صفحه پراکندگی متغیرهای موثر در آینده توسعه فضایی شهر رشت مبتنی بر رشد هوشمندانه نشان می دهد وضعیت ناپایداری در سیستم است. نتایج تحلیل های ماتریس وارزیابی پلان تاثیر گذاری وتاثیر پذیری عوامل با روش های مستقیم وغیر مستقیم 14 عامل را با بیشترین نقش در وضعیت توسعه فضایی آینده شهر رشت در چارچوب الگوی رشد هوشمند تعیین نمود .
روش تلفیقی برای تدوین و انتخاب راهبردهای توسعه مسکن گروه های کم درآمد (مطالعه موردی: مسکن مهر شهرضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تلاش های عدیده برای رفع مشکل کمبود مسکن مناسب در ایران صورت پذیرفته که از جمله آن ها سیاست مسکن مهر است که به منظور کمک به تأمین مسکن اقشار کم درآمد طراحی شده است. هدف پژوهش: هدف از مطالعه حاضر، که به لحاظ ماهیت کاربردی و از نظر هدف توصیفی است، بررسی و اولویت بندی عوامل داخلی و خارجی موثر بر توسعه مسکن گروه های کم درآمد شهری بوده که به صورت موردی در مسکن مهر شهرضا انجام شده است. روش شناسی تحقیق: جامعه آماری این مطالعه کارشناسان، متخصصان با زمینه برنامه ریزی شهری و شهرسازی و اساتید دانشگاه بودند که در زمینه توسعه شهری، مسکن شهری، برنامه ریزی ناحیه ای و به طور ویژه مسکن مهر دارای مطالعاتی تخصصی بوده را شامل شده و نمونه مورد مطالعه شامل 25 نفر از افراد ذکر شده، که به صورت تصادفی دردسترس انتخاب و ابزار جمع آوری اطلاعات در اختیار آنها قرار داده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات میدانی پرسشنامه محقق ساخته ای بود که شامل لیستی از فرصت ها، تهدیدات، نقاط قوت و نقاط ضعف (73 گویه) بود. روایی ابزار تحقیق از طریق محتوایی (صوری) و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ معادل 831/0 تعیین شد. در این مطالعه از مدل تلفیقی SWOT و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم-افزار های SPSS، EXCEL و Super Decision استفاده شده است. قلمروی جغرافیایی پژوهش: مطالعه حاضر که در زمینه مساکن مهر می باشد، در شهر شهرضا واقع در استان اصفهان انجام شده است. یافته های و بحث: نتایج نشان داد، به ترتیب مناسب ترین استراتژی های در جهت توسعه مساکن (مسکن مهر) افراد طبقات کم درآمد شهرضا استراتژی های WT (34/0)، ST (301/0)، WO (18/0) و SO (177/0) است. نتایج: استراتژی های تدافعی ( WT) به منزله بهترین استراتژی جهت توسعه مسکن (مسکن مهر) برای افراد کم درآمد شهرضا انتخاب شد، این استراتژی ها بر آن اند تا با ارائه راهکارهای اجرایی، ضمن به حداقل رساندن ضعف های فرآروی توسعه مسکن گروه های کم درآمد شهرضا، از تهدیدهایی که با آن مواجه بوده، نیز اجتناب کند.
نقش نگرش مثبت شهروندی بر کاهش جرایم و رتبه بندی و سطح بندی آن در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تأکید بر نگرش های مثبت شهروندی در مقابله با مسائل و مشکلات شهرنشینی از ضروریات اساسی می باشد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به دنبال توسعه ی دانش کاربردی در زمینه ی کاهش جرایم با تأکید بر نگرش مثبت شهروندی است. از این رو، در این پژوهش توصیفی- تحلیلی از بین شهروندان اردبیلی تعداد 344 نفر به روش کوکران تعیین حجم شده و به روش تصادفی طبقهبندی شده از مناطق شهری نمونهگیری انجام شده است. در راستای تحلیل دادهها، از مدل حداقل مربعات جزیی در قالب نرمازار Warp-PLS به منظور بررسی میزان اثرگذاری مؤلفه های نگرش مثبت شهروندی بر سرمایهی روانشناختی و کاهش جرایم، از مدل KOPRAS استفاده شده است. یافتههای نشان می دهد که وضعیت نگرش مثبت شهروندی شهر اردبیل در سطح ضعیف قرار دارد. با این وجود بیشترین میزان به منطقه یک و کمترین آن هم به منطقه چهار شهری مربوط میباشد که روی همرفته در سه خوشه قرار میگیرند. لازم بذکر است که متغیرهای رفتارهای یاری گرایانه و تحمل پذیری، موثرترین متغیرها بر متغیر نگرش مثبت شهروندی میباشند. همچنین اثرگذاری متغیرهای مستقل حاکی از آن است که رابطه ی معنادار مستقیم بین نگرش مثبت شهروندی و سرمایه ی روان شناختی از یک سو و همچنین رابطه ی معنادار معکوس بین سرمایه ی روان شناختی و کاهش جرم از سوی دیگر وجود دارد. نتیجه این که افزایش نگرش مثبت شهروندی بین شهروندان موجب ارتقای سرمایه ی روان شناختی گردیده و در راستای آن سرمایه ی روان شناختی سبب کاهش جرم می گردد و اینکه بسته به شرایط محیطی سطح این نگرش میتواند از منطقهای به منطقهای دیگر متفاوت باشد.
تحلیل عوامل زمینه ساز کارآمدی در مدیریت زمین شهری بر پایه الگوی حکمروائی یکپارچه زمین شهری بازیگران(مطالعه موردی: ایران و شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت زمین شهری با پیچیدگی ها و موانع بسیار دشوار و بازیگران و ذی نفعان متعدد، نیازمند بررسی یکپارچه و کل نگر است. لذا برای شناخت آن رویکردهای نوینی همچون، حکمروایی زمین که چارچوب اندیشهای و بسترساز مدیریت پایدار محلی می باشد،ارائه شده است. بر این مبنا، در این پژوهش با استفاده از روش های کمی پیمایشی و کیفی در سه سطح فضایی(محیط توانمندکننده یا سیستم، نهادی و فردی) به آسیب شناسی وضعیت سیاست گذاری و مدیریت زمین شهری در ایران با تاکید بر بازیگران و ذی نفعان در چارچوب مولفه های الگوی پیشنهادی حکمروایی یکپارچه زمین شهری و ارائه الگوی مطلوب در جهت کارآمدی آن پرداخته است. جامعه آماری نیز تمامی نهادهای متولی حوزه زمین شهری و مراجعه کنندگان به آنها در سطح ملی،منطقه ای و محلی می باشد. جهت تحلیل داده ها از مدل اسپیرمن، رگرسیون خطی چندمتغیره و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار آموس استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که ارتباط معناداری بین مولفه های حکمروایی یکپارچه زمین شهری با کارآمدی مدیریت بازیگران آن وجود دارد و سیاست های زمین شهری در ایران نتوانسته به رغم چندین دهه تجربه به اموری همچون شناخت ظرفیت های محلی و منطقه ای و مشارکت آنها بپردازد. علاوه بر آن، کاستی در تعریف چشم انداز مشترک و مورد اجماع تمام بازیگران، وجود چندپارچگی فقدان نگرش یکپارچه توافق گرا، غلبه منفعتی قدرت برخی بازیگران ذی نفوذ، وجود ساختارهای متمرکز تصمیم گیری و اجرایی و درنهایت فراهم نشدن بسترهای مناسب برای حکمروایی یکپارچه زمین از دلایل اصلی ناکارآمدی سیاست های زمین شهری در ایران از منظر الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری بازیگران هستند.
تدوین راهبردهای شهرهای هوشمند در ایران (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها در جهان امروز با چالش هایی مواجه اندکه ناشی از دگرگونی های حاصل از پیشرفت علم و صنعت و طرح نیازهای جدید سازمانی و اجتماعی می باشد. در این ارتباط یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه برنامه ریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است. از این رو هدف پژوهش حاضر، تدوین راهبردهای شهرهای هوشمند در ایران با تاکید بر شهر ارومیه می باشد. نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی بوده و جامعه آماری این تحقیق 32 نفر از اساتید، متخصصان و کارشناسان در حوزه برنامه ریزی شهری می باشند. روش گردآوری داده ها برای بررسی مولفه های شهر هوشمند به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده و برای برای تجریه و تحلیل داده ها از مدل های تحلیل شبکه ای و متاسوات استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که معیار های مردم هوشمند و اقتصاد هوشمند به ترتیب با امتیاز 1 و 77/0 بیشترین و معیارهای محیط هوشمند و زندگی هوشمند به ترتیب با امتیاز با 5/0 و 35/0کمترین اهمیت و تاثیر را در حرکت شهر ارومیه به سمت یک شهر هوشمند را دارند. نتایج همچنین نشان می دهدکه تدوین برنامه ها بلندمدت برای جذب مشارکتهای اقتصادی و نیروهای انسانی متخصص (استفاده از قابلیت های انسانی)و اجرای برنامه های متنوع تکنولوژیکی از یک سو و سرمایه گذاری در زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات با توجه به موقعیت جغرافیایی، پتانسیل های صنعتی و تجاری، ظرفیت های بازرگانی خارجی، جذابیت توریستی، دانشگاهی و پژوهشی و ... از سوی دیگر، مهمترین راهبردها در هوشمندسازی شهر ارومیه می باشد
ارزیابی اثر بخشی برنامه های بازآفرینی شهری پایدار بر ارتقای کیفیت زندگی ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی (مورد مطالعه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه ارتقای کیفیت زندگی در محدوده ها و محلات شهری سکونتگاههای غیر رسمی از گذشته مورد نظر کارشناسان بوده است، اما در سالهای اخیر در برنامه های توسعه و سیاست گذاری های کشور رواج بیشتری یافته است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر بخشی برنامه های بازآفرینی شهری پایدار بر ارتقای کیفیت زندگی ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی (مورد مطالعه: شهر رشت) صورت پذیرفته است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. جامعه آماری پژوهش متشکل از دو گروه: 1) شهروندان ساکن در محلات هدف؛ 2) کارشناسان و متخصصین مرتبط با موضوع بازآفرینی شهری استان گیلان می باشند. حجم نمونه مورد بررسی نیز با استفاده از فرمول کوکران برای گروه اول 400 نفر و برای گروه دوم 300 نفر اعلام گردید که به شیوه غیراحتمالی در دسترس نمونه گیری گردیده است. همچنین به جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (SEM) و با آزمون t-test استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که برنامه های بازآفرینی شهری پایدار بر کیفیت زندگی سکونتگاه های غیررسمی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مشخص گردید که وضعیت برنامه های مذکور در محله سلیمانداراب موفق، عینک نسبتاً موفق، پاسکیاب نسبتاً ناموفق و در محله نخودچر ناموفق بوده است و وضعیت کیفیت زندگی در محله سلیمانداراب نسبتاً مطلوب، عینک نسبتاً نامطلوب و در محلات پاسکیاب و نخودچر نامطلوب می باشد.
تحلیل اثرگذاری تغییرات سبک زندگی بر الگوی مسکن روستایی مورد مطالعه: روستای کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش و نفوذ رسانه ها به مناطق روستایی و تکنولوژی های نوین، در کنار بسیاری از عوامل دیگر از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، سبک زندگی در مناطق روستایی را تحت تأثیر قرار داده است و این تغییرات، فضای کالبدی مناطق روستایی، به ویژه مسکن روستایی را دچار تحولات نموده است. با توجه به اهمیت موضوع پژوهش حاضر در راستای بررسی تغییرات سبک زندگی بر الگوی مسکن در روستای کندوان انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری 151 سرپرست خانوار روستایی است که به صورت تمام شماری انجام شد. جهت تحلیل موضوع در بخش تغییرات سبک زندگی از 3 شاخص در قالب50 نماگر و در بخش الگوی مسکن از 4 شاخص در قالب 24 نماگر بر اساس مطالعات سایر پژوهشگران به صورت تلفیقی بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط پانل متخصصان و صاحب نظران این حیطه مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی تعداد 30 پرسشنامه به صورت پیش آزمون در منطقه توزیع گردید و ضریب پایایی برای کل پرسشنامه 95/0 بدست آمد. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان می دهد بین سبک زندگی و الگوی مسکن رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج یافته ها بر اساس ضریب رگرسیون بیانگر این است که متغیر سبک زندگی، 932/0 از کل واریانس الگوی مسکن را تبیین می کند و به هر میزان سبک زندگی دچار تغییرات بیشتری گردد، الگوی مسکن در مناطق روستایی دچار تغییرات بیشتری می گردد.
تبیین الگوی بهینه اقامتگاه های بوم گردی در فرآیند نیل به توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: بخش موران شهرستان گرمی استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کسب و کارهای گردشگری در مناطق روستایی، یکی ازراهبردهای مهم توسعه روستایی به شمار می رود. اقامتگاه های بوم گردی به عنوان یکی از مهمترین کسب و کارهای گردشگری روستایی، تاثیرات بالایی در توسعه روستاها دارد. تبیین تاثیرات اقامتگاه های بوم گردی بر توسعه روستایی، از مباحث چالشی بین پژوهشگران و مدیران محسوب می شود. روستاهای بخش موران در شهرستان گرمی استان اردبیل، از فضاهای مهم بوم گردی و گردشگری نوار مرزی استان به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تاثیرات ایجاد اقامتگاه های بوم گردی بر ابعاد توسعه روستایی موران و شناسایی الگوهای فکری حاکم به منظور ارائه راهبردهای توسعه اقامتگاه های بوم گردی و سرانجام، ارائه الگوی بهینه توسعه اقامتگاه های بوم گردی بر مبنای توسعه پایدار روستایی است. برای این منظور، از طریق روش های میدانی و کتابخانه ای داده های لازم گردآوری شد. نمونه آماری در بخش تحلیل تاثیرات اقامتگاه ها، شامل 70 کارشناس شامل مدیران، پژوهشگران و صاحبان کسب و کار و در بخش ارائه راهبردها شامل ترکیبی از 70 کارشناس شامل مشارکت کنندگان روستایی و کارشناسان بیرون از روستا است که از طریق فرمول کوکران مشخص شدند. برای تحلیل تاثیرات اقامتگاه ها از آزمون های آماری و در بخش تدوین راهبردها از مدل meta-SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از تاثیرات مثبت اقامتگاه های بوم گردی در توسعه روستایی است. در نهایت الگوی بهینه توسعه اقامتگاه های بوم گردی در بخش روستایی موران ارائه شد که از مهمترین مولفه های این الگو می توان مسیریابی بوم گردی، تشکیل خوشه های بوم گردی، تبادلات کسب و کارها، راهبرد اقیانوس آبی، تطبیق محصول- بازار، معماری مشارکتی و ترکیبی، پیوند با تسهیلگر، دستکاری در عوامل محرک و تغییر قواعد است.
بررسی اولویت های اجرایی در ارتقاء کیفیت زندگی کلانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از پژوهش شناسایی اولویت های اجرایی در راستای ارتقاء کیفیت زندگی در کلانشهر رشت بود. در این راستا ابتدا شاخص های مرتبط با کیفیت زندگی شامل 57 شاخص در هفت بعد، استخراج شد. پس از تعیین شاخص ها، با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه، وضعیت این شاخص ها در دو بخش مورد بررسی قرار گرفت. در بخش اول میزان رضایت مندی شهروندان از شاخص های کیفیت زندگی در قالب طیف لیکرت ارزیابی شد. در این زمینه تعداد 1920 پرسشنامه در نواحی 27 گانه کلانشهر رشت توزیع و تکمیل گردید. نتایج این بخش از پژوهش با استفاده از آزمون تی تحلیل شد. در بخش دوم وزن نسبی شاخص های کیفیت زندگی با استفاده از مدلAHP و نظرات کارشناسان تعیین شد. در نهایت به تحلیل دو بعدی و یکپارچه از این شاخص ها اقدام شد. نتیجه این تحلیل دو بعدی تعیین اولویت های اجرایی بود. در واقع اولویت های اجرایی به عنوان شاخص هایی تعریف شدند که از نظر کارشناسان اهمیت بالایی داشته و در عین حال شهروندان رضایت مندی پایینی داشته باشند. در نهایت پس از تعیین میزان رضایت مندی و همچنین وزن دهی شاخص های کیفیت زندگی، به تحلیل دو بعدی و شناسایی اولویت های اجرایی در راستای ارتقاء کیفیت زندگی در کلانشهر رشت اقدام شد. نتایج نشان داد شاخص هایی همچون اجاره بهای مسکن، دسترسی به حمل ونقل عمومی، وضعیت آب آشامیدنی، سیستم فاضلاب و دفع آب های سطحی، کیفیت خدمات در مراکز بهداشتی و درمانی، کیفیت آموزشی در مدارس، بهداشت محیط و نظافت خیابان ها و وضعیت پارک ها و فضاهای سبز از بالاترین اولویت برای ارتقا کیفیت زندگی شهروندان رشت برخوردارند.
تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای ناحیه ساحلی غرب استان گیلان با استفاده از شاخص توسعه روستایی (RDI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه به عنوان یک فرآیند، مهم ترین بحث کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است، مهمترین هدف توسعه پایدار بر طرف کردن احتیاجات و بهبود بخشیدن به شرایط کیفی زندگی انسانی می باشد. تحقیق حاضر بر آن است تا سطح توسعه یافتگی شاخصهای بهداشتی و آموزشی روستاهای ناحیه ساحلی غرب گیلان را مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور اطلاعات مربوط به 4 شاخص بهداشتی و 6 شاخص آموزشی برای سه دوره سرشماری 1385، 1390 و 1398 از سایت استانداری استان گیلان دریافت گردید. سپس با استفاده از شاخص توسعه روستایی (RDI)، شاخص ترکیبی نتایج (CRI) و آماره t جفتی اقدام به تعیین میزان توسعه یافتگی شاخصهای بهداشتی و آموزشی در 8 بخش ناحیه ساحلی در طی زمان گردید. نتایج بدست آمده نشان داد میزان RDI محاسبه شده براساس فراوانی شاخصها و همچنین نسبت فراوانی به تعداد روستای هر بخش، از تفاوت مکانی برخوردار است. اما رتبه بندی شاخص CRI با وجود تغییرات جزئی در مقدار آن، تغییرات سطح توسعه را طی سه دوره نشان نمی دهد. این موضوع در شاخص CRI حاصل از نسبت فراوانی به تعداد روستا هم مصداق دارد. معنی داری تفاوت شاخصها در طی سه دوره سرشماری برای دو حالت مورد بررسی، تغییرات معنی داری که نشان از ارتقاء سطح توسعه باشد نشان نمی دهد، و بین نتایج شاخص CRI سالهای 1390 و 1398 تفاوت معنی داری در سطح α=0.05 مشاهده نگردید. نتایج نشان داد رتبه توسعه در این ناحیه نیز Dو C است که بیانگر پایین بودن سطح توسعه یافتگی ناحیه ساحلی غرب استان گیلان در راستای شاخصهای بهداشتی و آموزشی است.
تأثیر تحولات کالبدی-فضایی سکونتگاه های روستایی پیرامون کلان شهر مشهد بر کیفیت زندگی روستاییان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه نمونه 28 روستای بالای 20 خانوار در مجموعه شهری مشهد می باشد که از طبقات مختلف جمعیتی و فواصل متفاوت با شهر مشهد انتخاب شدند. از مجموع 20083 خانوار در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران، حجم نمونه 377 خانوار به دست آمده این افراد با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای آزمودن مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر تحولات کالبدی-فضایی بر کیفیت زندگی از تکنیک حداقل مربعات جزئی و از نرم افزار Smart PLS، استفاده گردید. با توجه نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش، بالای 58/2 بوده یعنی رابطه معنادار و مستقیم است؛ بدین ترتیب تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی بر کیفیت زندگی روستاییان تأثیر مثبت و معناداری دارد که مقدار R2 نشان می دهد 4/96 درصد کیفیت زندگی با تحولات کالبدی- فضایی تبیین شده و تحولات فضایی با ضریب 97/0، تأثیر بیشتری بر کیفیت زندگی روستاییان داشته است. نتایج تحلیل فضایی با استفاده از مدل GWR مشخص نمود که ضریب تأثیر تحولات کالبدی- فضایی بر کیفیت زندگی روستایی در روستاهای شرقی ازجمله شرشر، سالارآباد، حسین آباد گزیند، شورک صبوری به حداکثر خود میرسد و درمجموع حدود 84/30 درصد روستاها و 74/34 درصد جمعیت روستایی منطقه موردمطالعه در پهنه تأثیرگذاری 928/0 تا 943/0 قرار دارند که 11 روستای نمونه نیز در این پهنه قرارگرفته اند.
تحلیل ارتباط کیفیت زندگی شهری و عامل طبقه اجتماعی در شهرها (مطالعه موردی: مناطق 1، 6 و 20 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و شهرنشینی باعث کاهش کیفیت زندگی شهروندان شده و مسایل متعددی را ایجاد کرده است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل کیفیت زندگی شهری بر اساس مدل های نظری ذهنی و عینی شهروندان و ارتباط آن با عامل طبقه اجتماعی تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی تحلیلی می باشد. گردآوری داده ها با دو روش اسنادی و میدانی بوده است و در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری مختلف، اعم از آزمون T، تحلیل واریانس یک طرفه درون گروهی و چند متغیره (MANOVA)، و آزمون تعقیبی LSD استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان مناطق 1، 6 و 20 شهر تشکیل می دهند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره MANOVA نشان دهنده وجود اختلاف میانگین ها در سه گروه انجام شده در تحقیق است. بر این اساس، سطح معناداری برای شاخص های ذهنی کیفیت زندگی برابر با 39/0 و برای شاخص های عینی آن، 21/0 بوده است و فرض محقق تایید می شود. نتایج آزمون تعقیبی LSD بیانگر این است که بین شاخص های ذهنی کیفیت زندگی، حقوق شهروندی؛ در بین شاخص های عینی کیفیت زندگی، فضاهای سبز شهری به طور معنی داری بالاتر از سایر شاخص ها قرار گرفته است. سایر شاخص ها در وضعیت پایینی قرار دارند. و در نهایت بر اساس آزمون T تک نمونه ای، مشخص شد که بین میانگین شاخص های عینی کیفیت زندگی و مقدار متوسط آن در گروه اول تفاوت وجود دارد؛ در گروه های دوم و سوم تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
رتبه بندی شاخص های تعیین محدوده بافت های ناکارآمد میانی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران (1384)، فرسودگی در نواحی شهری "کاهش کارایی" یک بافت نسبت به سایر بافت های شهر معرفی گردید و در مصوبه سال 1385، تنها به سه شاخص ناپایداری، نفوذناپذیری و ریزدانگی اکتفا شد. اما بررسی ها، نقاط ضعف کمی و کیفی در تعیین این شاخص ها را شناسایی نموده اند. پژوهش حاضر با هدف اصلی رتبهبندی شاخصهای تعیین محدوده بافتهای ناکارامد میانی شهرها، با مطالعه موردی بر روی شهر رشت انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به روش اسنادی است. پس از مطالعات اسنادی و مرور بر ادبیات موضوع، شاخص ها شناسایی و رتبهبندی شدند و بدین منظور با اعمال نظر 8 تن از متخصصان، از دو تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی و اولویت بندی ترجیحی بر اساس تشابه به پاسخ های ایده آل استفاده گردید. پس از فرایند شاخص سازی، 22 شاخص در ارتباط با شناسایی بافت های ناکارآمد میانی شهرها تبیین شد و با لحاظ شرایط محیطی، اقتصادی و اجتماعی شهر رشت و اعمال نظر کارشناسان، در نهایت 12 شاخص واجد شرایط رتبهبندی شدند. نتایج نشان میدهد که ناکارآمدی بافت های میانی شهرها را می توان به ترتیب در پنج بعد کالبدی، اجتماعی، کارکردی، اقتصادی و زیستمحیطی تعیین نمود. علاوه بر سه شاخص همیشگیِ ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری، شاخص های شناسایی شده قابل توجهی چون فقر و محرومیت؛ سطح بالای بیکاری، وضعیت نامناسب آموشی، تراکم بالای جمعیتی، قدمت ابنیه، مشخص نبودن مالکیت، و کمبود فضای باز و سبز نشانگر ابعاد فراکالبدی تعیین بافت های ناکارامد میانی شهری است که می تواند در بازشناسی آن ها در کلانشهرهای کشور نیز مورد مداقه قرار گیرد.
تحلیل فضایی مخاطرات طبیعی با تأکید خشکسالی و سنجش ظرفیت سازگاری (مطالعه موردی :سکونتگاههای روستایی، شهرستان رزن، استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان همدان از جمله کانون هایی است که دارای تنوع و فراوانی مخاطرات طبیعی است؛ بنابراین، واکاوی و پایش آنها از جمله خشکسالی که مستقیم با معیشت کشاورزان سرکار دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش تحلیل فضایی مخاطرات طبیعی با تأکید بر خشک سالی و سنجش ظرفیت سازگاری روستاهای شهرستان رزن می باشد. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی و با با استفاده از ابزار پرسشنامه و پیمایش میدانی به ارزیابی و سنجش ظرفیت سازگاری کشاورزان با خشکسالی پرداخته است. در گام نخست با استفاده از شاخص های مختلف رفتار خشکسالی در منطقه شناسایی و در مرحله دوم استراتژی های سازگاری با خشکسالی توسط کشاورزان تدوین گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که شاخص SPI از نظر جداسازی سال های خشک و تفکیک دوره های خشکسالی نسبت به سایر شاخص ها روش مناسب تری در پهنه بندی سرزمینی خشکسالی به شمار می رود و بررسی استراتژی های سازگاری کشاورزان در سکونت گاههای روستایی شهرستان رزن بیانگر این بود که میزان استفاده جامعه محلی از روش های سنتی یا بومی جهت سازگاری با شرایط خشکسالی زیاد می باشد. میزان استفاده از روش های سنتی یا بومی و روش های نوین و مدرن جهت سازگاری با شرایط خشک سالی با استفاده از آزمون دوجمله ای مورد آزمون و سنجش قرار داده شده است و نتایج حاصل از آمار استنباطی حاکی از آن است که به طور کلی میزان استفاده از روش های سنتی یا بومی جهت سازگاری با شرایط خشک سالی زیاد می باشد همچنین میزان استفاده از روش های نوین و مدرن جهت سازگاری با شرایط خشک سالی متوسط می باشد.
نقش پیوندهای روستا شهری بر توسعه روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت ( مطالعه موردی روستاهای پیرامونی شهر رشت )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تاثیر شهرها بر توسعه مناطق روستایی پیرامونی امر پذیرفته شده ایست این اثر گذاری عمدتا از طریق اجزا تشکیل دهنده پیوندهای روستا شهری محقق می گردد چرا که هر منطقه تنها متشکل از نظام سکونتگاهی بی ارتباط به هم نیست و از شهرها بعنوان موتور توسعه روستایی نام برده می شود. از جمله اهداف این پژوهش شناسایی عوامل تحدید کننده هویت روستاها و آبادی های مجاور شهر رشت و نیز تبیین پارامترهای محلی پیوندهای روستا شهری بوده است لذا جامعه آماری در این تحقیق روستاهای چهار دهستان با نام های دهستان لاکان ، دهستان پیربازار ، دهستان پسیخان و دهستان حومه(دارسازی) از بخش مرکزی شهرستان رشت می باشند ، ویژگی تمام آنها دهستان بودن و نیز جزو تقسیمات و حوزه نفوذ شهر رشت بودن می باشد .جامعه آماری ما 16 روستای نمونه با تعدادجمعیت 12038 نفر می باشدکه به شکل نمونه گیری نقطه ای انتخاب گردیده اند . جهت دستیابی به نتیجه از مشاهده مستقیم و مطالعات میدانی و گفتگو با اهالی و مسئولین روستاها بهره شده است ، همچنین در بُعد کمی از مدل سوات (Swot ) استفاده شده است. نتایج حاصله دال بر این واقعیت بوده که پیوند و ارتباط بین روستاهای مرکزی و شهر رشت از جهات مختلف اقتصادی ، اجتماعی ، کالبدی ، زیست محیطی با شدت و ضعف برقرار بوده که در برخی از پارامترها عامل فاصله تا شهر دخیل نبوده و در برخی دیگر عامل فاصله تا شهر رشت بر میزان اثر گذاریها شدت بخشیده است .
سنجش سطوح زیست پذیری کانون های اسکان عشایری بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله راهبردهای برنامه ریزی توسعه جامعه عشایری کشور، اسکان است که با اهداف خدمات رسانی، عمران و توسعه اجرا شده است. هدف این پژوهش، سنجش سطوح زیست پذیری کانون های اسکان عشایری در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد بوده است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. رویکرد پژوهش، رویکرد ترکیبی (کمی – کیفی – کمی) است. داده های لازم با ابزار پرسشنامهء محقق ساخته، مشاهده و مصاحبه های نیمه ساخت یافته بدست آمد. جامعهء آماری پژوهش، چهار کانون اسکان عشایر بود که در مجموع 272 خانوار داشتند و به صورت تمام شماری مورد پرسشگری قرار گرفتند. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش های تحلیل مسیر و تاپسیس صورت گرفت. نتایج نشان می دهد معیار اشتغال و درآمد بیشترین اثر مستقیم معنی دار را روی زیست پذیری دارد. خانوارهای عشایری برخوردار از یک محیط سکونتی آرام، امن، متعادل و پایدار با برخورداری از رفاه اجتماعی، کیفیت زندگی بالاتری دارند. همچنین، بین اندازه جمعیت و نزدیکی به کانون های برتر شهری، با زیست پذیری کانون ها رابطه مستقیم معنادار آماری وجود دارد. در بررسی اثرات غیرمستقیم، معیار جایگاه اقتصادی زنان بیشترین اثر غیرمستقیم معکوس (منفی) را بر زیست پذیری کانون های اسکان نشان می دهد. همچنین، رابطه علّی مدیریت بهینه آب و مرتع حاکی از اثر غیرمستقیم معنی دار بر روی زیست پذیری است؛ بدین معنی که خانوارهای متکی بر دام داری، به اثرات محیط زیستی کم توجه بوده و بیشترین بهره کشی از طبیعت را به عمل می آورند. همچنین، از دیدگاه ساکنان، کانون منصورآباد در سطح اول زیست پذیری و کانون تلخدان با امتیازهای مناسب و اختلاف کمتر رتبه دوم را دارد. کانون های حسین آباد و دلی بَجَک به ترتیب در سطوح سوم و چهارم هستند.
تبیین اثرات محیط طبیعی در تنوع فعالیت های اقتصادی روستاهای حاشیه تالاب بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه بعنوان یک فرایند مهمترین بحث کشورها بویژه کشورهای درحال توسعه است،بررسی و شناخت نواحی روستایی و تحلیل قابلیتها و تنگناهای آنها در فرایند برنامه ریزی توسعه روستایی اهمیت بسزایی دارد. تالاب ها ارزش های غیرقابل انکاری از نظر اکولوژیک، اقتصادی و تفرجگاهی و زیبایی شناسی برای جوامع انسانی، جانوری و گیاهی دارند. ضمن تاکید بر این موضوع که تغییرات اقتصادی در روستاها نیز تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو همچون اقتصاد ملی و ناحیه ای است اما میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعتهای متغیر صورت می پذیرد. پژهش حاضر با فرض اینکه تالاب دارای سهمی بسزا در اقتصاد روستاهای حاشه خود است انجام گرفته و جامعه نمونه شامل 15 روستا از شهرستان صومعه سرا و شهرستان بندر انزلی که در حاشیه تالاب قرار گرفته اند می باشند . در این پژوهش ابتدا وضعیت روستا های مورد مطالعه بر اساس اسناد موجود و مطالعات میدانی بررسی و تحلیل شده است. نتایج بررسی ها در زمینه تاثیر وجود تالاب انزلی در تنوع اقتصادی روستا بیانگر این مطلب بوده که شغل های مرتبط با تالاب در کل روستاهای حاشیه تالاب شامل صیادی ، شکار و گردشگری و صنایع دستی بوده به وجود آورده است اما به این دلیل که زیرساختهای لازم جهت بهره مند شدن روستاییان حاشیه از نعمت تالاب در جهات مختلف اقتصادی و زیستی فراهم نیامده لذا به صورت پتانسیلی بالقوه متروک مانده است
تحلیل شاخص های شهر هوشمند در شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر هوشمند شهری است که بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات بنا می شود تا در آن ارائه خدمات به شهروندان به بهترین نحو بهبود یابد. هدف این پژوهش تحلیل شاخص های شهر هوشمند در سطح مناطق شهر زاهدان است. پژوهش به لحاظ ماهیت، کاربردی بوده و روشی توصیفی تحلیلی دارد. گردآوری اطلاعات در آن به روش کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته است. نمونه آماری متشکل از 384 نفر از ساکنان مناطق مطالعاتی بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون چندگانه و به کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته و ترسیم نقشه ها با استفاده از قابلیت های ARCGIS انجام شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که از میان شاخص های مورد بررسی، شاخص مردم هوشمند با رقم ۹۶/۲ و شاخص حکمروایی هوشمند با رقم ۵۶/۲ به ترتیب بالاترین و پایین ترین سطح هوشمندی را داشته اند و هر دو در سطحی پایین تر از سطح میانگین قرار دارند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز دلالت بر این داشته که جز در مورد شاخص محیط زیست، بین شاخص های شهر هوشمند در مناطق پنج گانه شهر زاهدان ارتباط معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که میان شاخص های شهر هوشمند و میزان تحقق پذیری شهر هوشمند رابطه معنا داری وجود دارد. در این زمینه، شاخص جابه جایی هوشمند با مقدار بتای ۲۳۶/۰ بیشترین تأثیر و شاخص مردم هوشمند با مقدار بتای ۲۰۹/۰ کمترین تأثیر را بر میزان تحقق پذیری شهر هوشمند در شهر زاهدان داشته اند.
تحلیل وضعیت و اثرات توسعه حمل ونقل محور (TOD)در مناطق 11 و 12شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و توسعه شهرها، تبدیل آنها به کلان شهرها و مساله مهاجرت، سبب افزایش جمعیت و مشکلات فراوان حمل و نقلی می شود. از این رو رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل محور به عنوان یکی از تکامل یافته ترین دیدگاه های توسعه مطرح شد. شهر تهران به عنوان پایتخت کشور ایران، همواره با مشکلات حمل و نقل دست به گریبان است. مناطق 11 و 12 شهر تهران به دلیل مرکزیت و وجود مراکز مهم تجاری مورد توجه می باشد؛ اما همواره با مشکلات فراوانی ناشی از افزایش تردد خودروهای شخصی مواجهه است و برای کاهش تبعات آن، به راه اندازی مترو و اتوبوس های تندرو اقدام نموده است. هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت و اثرات توسعه حمل و نقل محور در مناطق 11 و 12 شهر تهران است. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی و جز تحقیقات کمی است که برای جمع آوری داده ها، از روش میدانی و ابزار پرسش نامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را شهروندان و کاربران مترو و اتوبوس تشکیل داده اند که تعداد 100 نفر به صورت تصادفی پرسشگری شد. روایی پرسش نامه از طریق جامع نخبگان و پایایی آن نیز با ضریب کرونباخ 80/0 تایید شد. تحلیل ها نیز در نرم افزار spss انجام شد. نتیجه تحقیق نشان داد که سه متغیر کاربری های پیرامون ایستگاه ها، شبکه دسترسی و ارتباطات و همچنین کیفیت فضایی ایستگاه ها در سطح کمتر از 05/0 بوده و میانگین برابر با 53/2 نیز تایید می نماید که وضعیت ایستگاه ها در مناطق 11 و 12، نامناسب است. نتیجه آزمون تی نمونه های مستقل در سطح کمتر از 05/0 تایید می نماید که منطقه 12 ، نسبت به منطقه 11 در شرایط مناسب تری قرار دارد. همچنین نتیجه نشان می دهد که اثرات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی حمل و نقل و بهره برداری از ایستگاه ها در مناطق 11 و 12، در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده و جهت اثرات نیز مثبت و متوسط ارزیابی شده است. اختلاف میانگین برابر با 050/0 تایید می نماید که منطقه 11 نسبت به منطقه 12، اثرات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بیشتری را پذیرفته است. مدل رگرسیون نیز نشان داد که در سطح کمتر از 05/0، بیشترین تاثیرگذاری در توسعه حمل و نقل محور، مربوط به متغیر کیفیت فضایی ایستگاه ها با ضریب 327/0 بوده است.