مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
فرهنگ عامه
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۰ و ۸۱
27 - 47
حوزه های تخصصی:
باورها و اعتقادات به عنوان یک نظام گسترده اجتماعی، خود بخشی از نظام گسترده تر فرهنگ و دانش عامه به شمار می آیند که شیوه حفظ و انتقال آنها به عنوان میراث مشترک زندگی اجتماعی یک گروه عمدتاً سینه به سینه و شفاهی بوده است. خاستگاه بخشی از این باورها و اعتقادات (خرافی یا غیرخرافی)، عکس العمل انسان در مقابله با طبیعت و محیط اسرارآمیز پیرامون وی بوده که در مواقع حساس و لحظه هایی که عدم اعتماد و اطمینان به آینده وجود داشته، حادث می شده است. توجه به این باورها و عمل بر پایه آنها، افراد را از تدبیر مسائل بر اساس منطق و برنامه ریزی باز می داشته است. این مقاله با هدف گشودن دریچه ای برای شناخت هرچه بیشتر فرهنگ مردم ایلام و به طور اخص، باورها و اعتقادات آنان، ضمن به دست دادن تعدادی از باورها و اعتقادات عامیانه (بدون تأیید درستی یا نادرستی آنها)، موارد کاربرد آنها را نیز نشان داده است. برای گردآوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای و مصاحبه با کهنسالان استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که انسان ها با هر نوع بینش و دیدگاهی، خواسته یا ناخواسته، هرگز نمی توانند به طور کامل از این باورها و اعتقادات چشم بپوشند و آنها را بر کنار نهند.
بررسی باورهای عامیانه در بین بانوان قالیباف چهارمحال و بختیاری
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
111 - 131
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای شناخت روحیات و خلقیات مردم سرزمینها، شناخت فرهنگ و باورهای عامه است.فرهنگ عامه، که در نسلهای پیاپی، اندیش ههای گرانبها و عواطف و نتایج فکر و ذوق ملل و اقوامگوناگون را به نمایش میگذارد، گنجین هیی زوا لناپذیر است که شالوده آثار معنوی و باشکوه زیباییهایبشریت بشمار م یآید. در میان انواع گوناگون جلو ههای فرهنگ ایرا نزمین، فرش دستباف جایگاهارزند هیی دارد که بواسطة دیرینگیش، سرشار از مضامین اعتقادی و باورهای عمیق فرهنگی است.یکی از مناطق کهن بافت فرش در ایران، چهارمحال و بختیاری است. بافندگان هنرمند این خطه طیمراحل مختلف تولید فرش، مضامینی را در نظر گرفته و به اجرا درم یآورند که هر یک برگرفته ازاعتقادات و باورهایی است که طی نسلهای متمادی بصورت سینه به سینه تا به امروز تداوم داشتهاست. در نوشتار حاضر باورهای این بافندگان در زمین ههای اجتماعی و فرهنگی، بر اساس اسنادکتابخان هیی و میدانی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و به تصویر درآمده است.
آسیب شناسی فرهنگی قوم بلوچ بر اساس مَثَل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۵۵
73 - 113
حوزه های تخصصی:
پژوهش درباره زبان ها و گویش های محلی ایران و جمع آوری نمودهای مختلف فرهنگی ازجمله مثل ها، موجب شناخت بهتر فرهنگ و تاریخ اقوام، حفظ گویش و فرهنگ آن ها و درنهایت شناخت بهتر زبان ها و فرهنگ ایرانی می شود. ضرب المثل ها، بخشی عمده از فرهنگ عامه مردم بلوچ هستند که بررسی دقیق آن ها در مطالعه الگوهای فرهنگی، ارزش های اجتماعی و تحقیقات جامعه شناختی راهگشا خواهد بود. بیشتر این مثل ها دارای مفاهیم عالی اخلاقی و فرهنگی هستند که در آموزش اندیشه ها و مفاهیم متعالی، انتقال تجربیات قومی و نسلی و پیشرفت افراد در جامعه نقشی اساسی دارند، امّا مثل هایی نیز وجود دارند که کارکردهایی منفی دارند و به نظر می رسد که در گذر تاریخ، مایه آسیب و ناکامی های اجتماعی و فرهنگی بوده اند. این پژوهش به روش مطالعه کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی به بررسی این دسته از مثل ها پرداخته است تا تأثیری در افزایش آگاهی فرهنگی و ارتقای نگاه های منطقی و معقول در جامعه و فرهنگ بلوچ داشته باشد. هرچند شمار این قبیل مثل ها کم است، اما به سبب رواج گسترده، باعث ایجاد آسیب فرهنگی در جامعه شده اند. آسیب های فرهنگی در سه حوزه فرد، خانواده و اجتماع به همراه باورهای خرافی حوزه فرهنگ بررسی شده اند. هرچند یافته های پژوهش حاضر، بیشترین فراوانی را در آسیب هایی که مربوط به خانواده هاست نشان می دهد، اما پژوهش مستقل و مستندی با جامعه آماری مشخص در این خصوص صورت نگرفته است.
بازنمایی دین در ضرب المثل های گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۵۵
157 - 194
حوزه های تخصصی:
بسیاری از عقاید و باورهای جامعه در دین ریشه دارد. چگونگی بازتاب دین در جامعه و فرهنگ یکی از موضوعات جالب توجه در حوزه جامعه شناسی دین است. نظام باورها و ارزش های جامعه در ادبیات و فرهنگ شفاهی جامعه بازتاب پیدا می کند. ضرب المثل ها به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ادبیات شفاهی می توانند بازتابی از باورها و نگرش های حاکم بر جامعه باشند. در این مطالعه تلاش شد تا با بررسی مثل های گیلکی تصویری نسبتاً روشن از چگونگی بازنمایی دین و ابعاد آن در ادبیات عامه گیلان ارائه شود. این مطالعه یک بررسی توصیفی تحلیلی است که در آن ضمن تحلیل محتوای تعداد 4562 ضرب المثل حوزه شرق و غرب و مرکز گیلان، تعداد 209 ضرب المثل مرتبط با موضوع دین برگزیده شده است. داده ها براساس محتوا و مفاهیم در قالب چند مقوله مورد دسته بندی قرار گرفت. با تکیه بر یافته های تحقیق می توان گفت بازتاب ابعاد چهارگانه اعتقادی (43%)، مناسکی و آیین ها و آداب و رسوم (24%)، اخلاقی (16%) و شریعتی (16%) در مثل ها نشان می دهد در فرهنگ عامه گیلان در کنار توجه به ظواهر دینی و شعائر و مناسک، بر جنبه های اعتقادی و نقش کارکردگرایانه دین در جامعه و نهادینه شدن روح دین داری و اخلاق دینی در جامعه توجه و تأکید می شود.
بررسی جلوه های آیین قلندری و عیاری در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
رمان کلیدر اثر محمود دولت آبادی، یکی از رمان های برجسته ی معاصر است که بسیاری از آیین ها و باورهای پهلوانی و قومی منطقه ی خراسان را شناسانده است، به طوری که با پژوهش در آن، می توان به گنجینه ای ارزشمند از فرهنگ عامه ی خراسان دست یافت. وجود این گنجینه، نشان دهنده ی آن است که رمان کلیدر به پایگاه مناسبی برای انباشت و پاسداشت ذخیره های پهلوانی و قومی تبدیل شده است. آیین قلندری و آیین عیاری، از آیین هایی است که در شخصیت و رفتار برخی از شخصیت های رمان مورد بحث، نمود یافته است. در مقاله ی پیش رو، جلوه هایی از آیین قلندری و عیاری که در رمان کلیدر به آنها اشاره شده، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بر این اساس، پرسش بنیادین پژوهش این است که جلوه ها و مظاهر آیین قلندری و عیاری در رمان کلیدر چیست و کدام شخصیت های رمان توانسته اند صفات و ویژگی قلندران و عیاران را در شخصیت خود به نمایش بگذارند. در واقع، هدف از این پژوهش ردیابی اشارات، ویژگی ها و صفات قلندری و عیاری در شخصیت های رمان کلیدر است. پژوهش حاضر نشان می دهد بسیاری از ویژگی ها و صفات قلندران و عیاران در رفتار و صفات برخی از شخصیت های رمان مانند ماه درویش، گل محمد، مدیار، ستار، گودرز بلخی و خان عمو قابل مشاهده است و همین امر، نشان دهنده ی رواج و گستره ی تاریخی و قومی آیین قلندری و عیاری در خراسان است. باید اشاره کرد که در رمان مورد بحث، عناصر و مظاهر فرهنگ عامه به گونه ای غیرمستقیم در فضا و بافت داستان و در گفت و گوی شخصیت ها و یا در رفتار و کردار آنها، پنهان شده است. به همین دلیل، پژوهش در این اثر می تواند لایه های پنهان رمان را نیز بر ما مکشوف کند.
واکاوی آیینِ آفتاب خواهیِ «چل کچلک» در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
93 - 114
حوزه های تخصصی:
روزگارانی که بارش باران چندین روز به درازا می کشید، باران را مانع انجام کار می دانستند و دست به برگزاری اعمال می زدند تا باران بند بیاید و آفتاب نمایان شود. به این روش ها، آیین " آفتاب خواهی" می گویند. یکی از این آیین های آفتاب خواهی، "چل کچلک" یا "چهل کچل" بوده که در باورِ برخی آیین ورزانِ ایرانی وجود داشته و در گذشته آن را به کار می بسته اند. روزگارانی معمول بوده هنگامی که بارش باران قطع نمی شد، ریسمانی حاضر نموده و نام چهل نفر بی مو را می برده اند و مطابق نام هر کچل، گره بر ریسمان زده و زیر ناودان می گذاشتند یا در زیر زمین دفن می کردند و اعتقاد داشتند که پس از این عمل، باران قطع و آفتاب نمایان خواهد شد. این پژوهشگر در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده پس از شرح و وصف چل کچلک در مناطق گوناگون ایران، به تحلیل عناصر موجود در این آیین مانند عدد "چهل در فرهنگ عامه"، "کچل یا شخصیت بی مو"، "ریسمان" و "گره" پرداخته و ریشه های اساطیری را جستجو کرده و ارتباط آن را با فرهنگ عامیانه استخراج نموده و به این نتایج دست پیدا کرده است که این آیین در زمره آیین های حاجت خواهی ایرانی قرار می گیرد که آیین ورزان با استفاده از عنصرهای جادویی مثل گره زدن طناب، اعداد مقدس و بی مویی(ضد باروری) به دنبال آن بوده اند تا باران را طلسم کنند و آفتاب پدید آید و با این خرافه "سرنوشت را به نفع خود" رقم بزنند.
طبقه بندی موضوعی چیستان در ترکی قشقایی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به طبقه بندی موضوعی چیستان های موجود در گویش ترکی قشقایی پرداخته شد. چیستان ها به دلیل اهمیتی که در بازتاب فضای فکری و هویت فردی و اجتماعی یک قوم دارند، از مباحث ارزشمند در مطالعات زبانی محسوب می شوند. با توجه به اینکه تاکنون تحقیقات چندانی در این زمینه صورت نپذیرفته است انجام پژوهش هایی از این دست ضرورت می یابد. جستار پیش رو به روش کتابخانه ای و با استفاده از 320 چیستان برگرفته از کتاب »قاشقایی تاپماجالاری (بو لماجالار) (مجموعه چیستان های فولکلور قشقایی)» تالیف میرزایی (1396)، انجام پذیرفته است. شواهد به دست آمده نشان داد موضوعاتی چون انسان، روحیات و عواطف انسانی، گیاهان، و خوراکی ها، حیوانات و اجزاء حیوانی، عناصر و اجزاء طبیعت، علوم و معارف بشری، ابزار و محصولات بشری و امور روزمره در زندگی عشایری محوریت موضوعات چیستان های قشقایی را شامل می شوند. در این میان، موضوعاتی چون ابزار و محصولات بشری با 94 مورد و پس از آن حیوانات و اجزاء حیوانی با 52 مورد، بیشترین و علوم و معارف بشری با 14 مورد کمترین کارکرد موضوعات مربوط را در میان چیستان های قشقایی به خود اختصاص داده اند.
بررسی و تحلیل چگونگی بازتاب مشاغل عامه در اشعار یغمای جندقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۵۷
35 - 74
حوزه های تخصصی:
ادبیات آینه تمام نمای تحولات اجتماعی و اقتصادی است. برحسب همین نگاه کلان، فرهنگ کار و زندگی و مشاغلی که مردم به نوعی با آن ها سرو کار داشته اند، در شعر شاعران بازتاب یافته است. درحقیقت یکی از منابع مکتوبی که می تواند نمایانگر مشاغل سنتی و باورهای عامه در باب آن باشد، ادبیات است. چه بسا مشاغلی که در جامعه سنتی بسیار رایج بوده و امروزه با رشد جوامع و چیرگی صنعت یا در حال فراموشی هستند و کاربردی ندارند و یا جز در موزه ها نمی توان از آن ها نشانی یافت. در این مقاله به بررسی مشاغل عامه در اشعار یغمای جندقی می پردازیم. یغما از شاعرانی است که با توجه به تنوع منظومه ها و وجه محتوایی آثارش به فرهنگ عامه و مشاغل مردم کوچه و بازار توجه ویژه ای داشته و به میانجیِ یادکرد آن ها، معانی و مضامین بدیعی را پرورانده است. در اشعار او شغل های مختلفی چون آهنگری، باغبانی، بقالی، پاره دوزی، پرستاری و ... انعکاس یافته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. نتایج حاصل از بررسی مشاغل در اشعار یغما نمایانگر این امر است که شعر وی ضمن اینکه برخوردار از کاربرد ادبی زیباشناختی و معناآفرینی است، تصویری روشن از بنیان اقتصادی و معیشتی آن روزگار را هم نیز به دست می دهد که به نوبه خود می تواند باب بحث جدیدی را تحت عنوان فرهنگ کار در زیرمجموعه فرهنگ عامه بگشاید.
آیین طلب باران در بین اقوام استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵۹
107 - 141
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزههای مطالعه در فرهنگ عامه، بررسی آیینهای رایج در بین اقوام مختلف و چگونگی برپایی آنهاست. آیین ها یکی از مسائل فرهنگی و اجتماعی مختص به جامعه است که اجرای آن ها با آداب و رسوم خاص، همواره نقش بسزایی در فرهنگ عامه داشته است. آیین های برخی از اقوام بسیار گسترده است، به گونه ای که برای مناسبات گوناگون مراسمهای مختلفی را برگزار می کنند که بررسی آن ها، فرهنگ و باورهای موجود در بین اقوام را نشان می دهد. از آنجایی که برخی از آداب مربوط به آیین طلب باران در بین اقوام خراسان شمالی (ترک، تات، ترکمن و کرمانج) به نوبه خود منحصربه فردند و در درون خود نمادهایی را منتقل می کنند، در پژوهش حاضر با روش مطالعه کتابخانهای و مصاحبه میدانی کوشش شد به بررسی آنها پرداخته شود تا ضمن شناسایی آیین باران خواهی، آداب و رسوم مربوط به هر قوم و همچنین هدف از برگزاری آنها تبیین شود. نتیجه این پژوهش علاوه بر معرفی آیین طلب باران در بین اقوام مورد بحث، چگونگی برگزاری مراسم بارانخواهی توسط اقوام این استان را نیز نشان می دهد که تقریباً ساختار مشترکی در اجرای آنها دیده می شود؛ اعمالی مانند عروسک گردانی، خواندن اشعار طلب باران به صورت دسته جمعی، پختن آش یا نان نذری، قربانی کردن، نماز و نیایش در بین اغلب آنها رواج داشته است. برخی از نمادهایی که در آیین طلب باران در بین اقوام مذکور مورد استفاده قرار گرفته است، در باورهای دینی و برخی ریشه اسطورهای ریشه دارد. در اجرای این آیین نقش زنان و کودکان برجسته بوده است. هر چند که آیین بارانخواهی در بین اقوام مورد بحث در مواردی ظاهر متفاوت دارد، اما درمجموع، همگی یک هدف را دنبال می کنند و آن اینکه افرادی که این آیین را اجرا می کردند، به آن باور قلبی داشتند.
اهمیت فرهنگ عامه و نقش آن در آفرینش آثار ادبی از دیدگاه شاعران برجسته معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵۹
143 - 182
حوزه های تخصصی:
فرهنگ عامه از دیرباز عنصری اثرگذار در آفرینش آثار ادبی بوده است. زبان، آداب و رسوم، سنت ها، باورهای عامه و... همه از عناصری هستند که شاعران در طول تاریخ ادب فارسی در راستای اهداف خود از آن ها بهره گرفته اند. با گسترش نقد و نظریه های ادبی در روزگار معاصر، شاعران نیز در کنار منتقدان ادبی، درباره رازهای آفرینش آثار ادبی، منابع خلق آن، عناصر اثرگذار آن و... اظهار نظر کرده اند. یکی از مواردی که شاعران برجسته معاصر درباره آن سخن گفته اند، فرهنگ عامه و نقش آن در آفرینش شعر است. با توجه به اهمیت مسئله، هدف ما در این پژوهش بررسی دیدگاه ها و نظرات شاعران برجسته معاصر درباره اهمیت و ارزش فرهنگ عامه و نقش آن در آفرینش شعر است. در راستای این هدف با روش تحلیلی توصیفی تلاش شده است تئوری ها و دیدگاه های شاعران برجسته ای مانند نیمایوشیج، اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، احمد شاملو و سیمین بهبهانی از لابه لای مصاحبه ها و آثار آنان استخراج، تحلیل و توصیف شود تا از این طریق نقش و اهمیت فرهنگ عامه در خلق آثار ادبی از دیدگاه آنان روشن گردد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شاعران جریان ساز روزگار معاصر، علاوه بر اینکه از ظرفیت ها و قابلیت های فرهنگ عامه در خلق آثار خود استفاده کرده اند، نگره ها و نظرات مهمی نیز درباره اهمیت زبان عامه، زبان آرگو، نقش زبان عامه و آرگو در ترجمه آثار ادبی، ظرفیت فرهنگ عامه در گسترش تخیل هنری و ادبی، دلایل ماندگاری فرهنگ عامه و ... ارائه کرده اند که بیش از پیش اهمیت فرهنگ عامه و زیرمجموعه های آن را در آفرینش آثار ادبی نشان می دهد.
واکاوی واژه های شیرازی و فرهنگ عامه در اشعار بیژن سمندر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵۹
231 - 275
حوزه های تخصصی:
ادبیات محلی آینه تمام نمای فرهنگ ها و خرده فرهنگ هاست. نقش عناصر زبان و لهجه در بازنمایی موضوعات اجتماعی بسیار مهم و تأثیرگذار است. بیژن سمندر (ت. 1320/ ف. 1397) شاعر و ترانه سرای محلی شیراز است. این پژوهشگر در این جستار ضمن بررسی اشعار محلی بیژن سمندر به تحلیل فرهنگ عامه و واژگان قدیمی شیرازی در اشعار وی می پردازد. سمندر نقشی بی بدیل و تأثیرگذار در احیا و تعالی شعر محلی شیراز دارد و با بازگویی واژگان عامیانه و تلفیق دلبرانه آن در شعر و غزل، طرحی نو درانداخته و کلمات، ترکیبات و ضرب المثل هایی را در آثارش به کار برده است که مردم شیراز در گذشته ای نه چندان دور بدان تکلم می کرده اند و با گویش معیار امروزه فاصله گرفته است و برخی از شهروندان امروز شیراز نیز معانی آن ها را از یاد برده اند. نتایج این تحقیق که به صورت توصیفی تحلیلی انجام شده حکایت از آن دارد که شناخت واژگان شیرازی اولاً به آگاهی از فرهنگ عامه و خرده فرهنگ های جنوب ایران کمک شایانی می کند و از آن ها پاسداری می نماید؛ دوم اینکه از طریق تحلیل این واژه ها و اصطلاحات می توان دریافت که در دوره سمندر چه گروه واژگانی بیشتر در محاوره های روزمره وجود داشته است. سوم اینکه ذیل هر واژه یا اصطلاح آن کلمات با گویش لری سنجیده شده است که نشان می دهد لهجه شیرازی چقدر به گویش لری نزدیک است.
تحلیل نحوه بکارگیری منابع فرهنگ اقلیمی و بومی در تولید اثر خلاقه ادبی (مطالعه موردی اهل هوا و ترس و لرز غلامحسین ساعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۲
85 - 109
حوزه های تخصصی:
فرهنگ اقلیمی، مجموع باورها، افکار، عواطف، روحیات و ارتباطات اعضای جامعه بومی است که یکی از منابع غنی در تولید آثار ادبی شناخته می شود. همین زمینه مشترک، شده است نویسندگان برجسته ای نظیر جلال آل احمد و غلامحسین ساعدی در کنار خلق آثار ادبی به مطالعه و تحقیق و تدقیق در فرهنگ عامه مناطق مختلف ایران بویژه نواحی کمتر شناخته شده روی بیاورند. نگارنده در این مطالعه در پی آن است تا چگونگی به کارگیری عناصر فرهنگ اقلیمی و بومی را در تولید اثر ادبی بر مبنای دو اثر غلامحسین ساعدی اهل هوا و ترس و لرز بررسی کند.
روش مطالعه تطبیقی- تحلیلی است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که ساعدی در نگارش ترس و لرز عمده مصادیق و عناصر داستانی را نظیر زمان، مکان، شخصیت های داستانی و گره افکنی و گره گشایی از مجموعه باورهای بومی و اقلیمی مردم جنوب گرفته است؛ به عنوان مثال زمان در ترس و لرز مطابق باورهای عامیانه غیرتقویمی و اسطوره ای است.