مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تبیین
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
353 - 379
حوزه های تخصصی:
نسبت میان فیلم و فلسفه به آن سادگی ها که در بدو امر به نظر می رسد نیست. از سویی، فیلسوفان به بحث در باب ماهیّت فیلم می پردازند و مثلاً می پرسند که چه چیزی یک فیلم ضبط شده را به اثری هنری تبدیل می کند؟ و، از سوی دیگر، پاره ای از فیلم سازان می کوشند تا از مضامین فلسفی در آثارشان استفاده کنند و، به تعبیری، فیلم فلسفی بسازند. امّا ماجرا به همین جا ختم نمی شود و دعوی سومی نیز در دهه های اخیر طرح شده است: این که فیلم ها می توانند فلسفه ورزی کنند. این رهیافت تازه را معمولاً «فیلم به مثابه ی فلسفه«، «فیلم فلسفه«، یا «فیلمسفه» می خوانند. استدلال های چندی در دفاع از این فرضیّه اقامه شده است و هر کدام از مدافعان این دعوی تازه، از طلایه دارانی چون کَوِل گرفته تا فیلسوفان حاضری چون وارتنبرگ و کرول، استدلال ها و تبیین های خاصّ خود را پیش نهاده اند. در جستار حاضر، از منظری دیگر، کوشیدیم تا نشان دهیم که فیلم ها از شش وجه می تواند در مقام فلسفه ورزی ایفای نقش کنند. یعنی هستند فیلم های که به شرح نکته ای فلسفی می پردازند، فیلم هایی که طرح مسأله می کنند، فیلم هایی که دفاعیّه یا ردّیّه ای بر موضعی فلسفی عرضه می دارند، فیلم هایی که برنهاد فلسفی اقامه می کنند، و فیلم هایی که در مقام استذکار و یادآوری عمل می کنند.
تبیین رابطه محبت و توکل به خدا از نگاه قران و حدیث
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
30-53
حوزه های تخصصی:
توکل اعتقاد جازم بر رخ دادن همه امور از جانب پروردگار و عدم دخالت هیچ قدرت بر هیچ امری، مگر به واسطه اوست. توکل کردن در امور زندگی از مهمترین دستورات خداوند و فرستادگان ایشان است که معلول عوامل فراوانی از جمله محبت به خداوند است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای- نرم افزاری و استناد به آیات قرآن، روایات و کلام بزرگان دین، رابطه بین توکل و محبت به خدا را تبیین می کند و به این نتایج دست یافته است که بین محبت به خدا با همه اقسامش و توکل نوعی همبستگی معنادار وجود دارد، به گونه ای که لازمه توکل به خداوند، محبت داشتن به اوست. از این رو توکلی که پایه و اساس آن محبت به خداست، از أعلی ترین درجات توکل است؛ زیرا عالمانه و عاشقانه مالکیت خداوند بر همه امور انسان را به رسمیت شناخته و هیچ کس را در آن سهیم نمی داند و به ثمره این معرفت، فقط او را منشأ آثار می داند و برای رسیدن به اهداف خود، ضمن فراهم کردن اسباب و مقدمات مورد نیاز، تأثیر آنها را متأثر از قدرت خداوند می داند. لذا محبت به خداوند به عنوان یک محرک درونی، زمینه ساز تحقق فعالیتهای مادی و معنوی است و توکل نیز به عنوان یکی از ثمرات آن در زندگی فرد، راهکاری ارزشمند در جهت جلب یاری خداوند، بهبود کیفیت زندگی و نیرویی مضاعف برای رهایی از ترس، کاهش اضطراب و تنش های روانی و ایجاد یک زندگی آرام و با نشاط است. کلید واژه: محبت، محبت به خدا، توکل، تبیین، رابطه.
تبیین نقش مکان های سوم در پایداری اجتماعی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
217 - 237
حوزه های تخصصی:
مکانهای سوم بعنوان یکی از مهمترین نهادهای حوزه عمومی، مکانهای عمومی و جذابی هستند که به زندگی غیر رسمی شهروندان معنا میدهند. این پژوهش به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. جامه آماری کلیه ساکنان مناطق(3، 4، 6، 8 و 9) شهر اصفهان هستند. که 375 نفربعنوان نمونه انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف تحقیق، شاخص های 16 گانه شامل(مکان های سوم، دسترسی، دعوت کنندگی، پویایی و سرزندگی، آسایش و امنیت، انعطاف پذیری، عملکرد، فرم، معنا و محتوا، پایداری اجتماعی، امنیت اجتماعی، تعامل اجتماعی، عدالت اجتماعی، مشارکت اجتماعی،حس تعلق اجتماعی و هویت اجتماعی) استخراج شد. برای کشف روند الگو جهت طبقه بندی شاخصهای پایداری و نقش مکانهای سوم بر آنها از آزمون های T تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد، شاخص های 16 گانه پایداری مکان های سوم ؛ مناطق منتخب شهر اصفهان وضعیت نسبتاً مناسبی دارند. نتایج پراکندگی شاخص های کلان در بخش مکان های سوم به عنوان مقادیر خروجی به صورت خوشه ای تثبیت و دارای یک خودهمبستگی فضایی مثبت (الگوی متمرکز) بودند،بین مناطق مختلف شهری بالاترین میزان پایداری اجتماعی مکان های سوم مربوط به مناطق 3 و 4 شهری و پایین ترین میزان پایداری اجتماعی در مناطق 6 و 8 شهری بوده است که این خود به خود ارتباط مستقیمی با میزان جمعیت و سطح سرانه-های موجود با توجه به حجم جمعیت، مساحت ، طول شبکه معابر و متوسط تولید پسماند و همچنین مساحت پارک های شهری در سطح مناطق منتخب شهر اصفهان را دارا می باشد.
علت گرایی ودلیل گرایی درعلوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۹
93 - 108
انون مداری یا قاعده مداری جهان اجتماعی و اتخاذ موضع مستدل درباره سهم هریک، یکی از مسائل بنیادین فلسفه علوم اجتماعی است. رویکرد قانون مدار با مرجعیت الگویی علوم طبیعی و تلقی جهان انسانی به عنوان بخشی از قلمرو جهان طبیعی با ویژگی هایی متمایز، هدف علم اجتماعی را تبیین روابط علّی و معلولی میان کنش ها/پدیده های اجتماعی و کشف قانون به شیوه ای قیاسی می داند؛ درحالی که رویکرد قاعده مدار، با اعتقاد به نیت مندی، معناداری، هنجارمندی، زمینه مندی و غایت مندی کنش های انسانی، هدف علم اجتماعی را فهم تفسیری (همدلانه یا هرمنوتیکی) یا تفهم پدیده های انسانی و شناخت و استنباط دلایل کنشگران می داند. جمعی نیز به صورت تلفیقی، هدف این علوم را توأمان، تفهم وتبیین یا تفهم تبیینی انگاشته اند؛ عده ای نیز با خوانش علّی از دلایل، و نقش علّی آنها در کنش، موضع علت گرایانه را هرچند با تفسیری متفاوت، تقویت کرده اند. نوشتار حاضر درصدد است تا این منازعه عمیق و تعیین کننده را همراه با مبانی و مفروضات و آثار و نتایج مفهومی و روشی مترتب بر هریک از مواضع مرجح را مورد بحث و بررسی قرار دهد. روش این مطالعه در مقام گردآوری، اسنادی و در مقام تحلیل و ارزیابی، مفهوم کاوی و اعتبارسنجی مؤیدات اثباتی و تأییدی هریک از رویکردهای یادشده است.
تبیین نقش گردشگری در توسعه روستایی (مطالعه موردی روستاهای جنوب غربی گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
213 - 231
حوزه های تخصصی:
گردشگری امتیازات اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی قابل ملاحظه ای برای نواحی روستایی و کمتر توسعه یافته از طریق توسعه درآمدی و زیرساختی ایجاد می نماید که در نهایت به توسعه نواحی روستایی کمک می نماید. هدف اصلی این پژوهش تبیین نقش گردشگری در توسعه روستایی جنوب غربی گیلان می باشد. جامعه آماری این پژوهش کل خانوارهای ساکن در مناطق روستایی، که از آن میان 378 نفر از سرپرستان خانوار روستایی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تحقیق حاضر یک پژوهش کاربردی که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر این موضوع است که بین گردشگری و توسعه روستایی در سطح روستاهای ناحیه جنوب غربی گیلان یک نوع رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل چند متغیره، متغیرهای مستقل (ابعاد توان گردشگری) را روی متغیر توسعه روستایی نشان می دهد. مهمترین متغیری که بیشترین واریانس توسعه روستایی منطقه را تبیین می کند بعد اقتصادی است. این متغیر به تنهایی 3/40 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین و نشان می دهد مولفه های این بعد تاثیر قابل ملاحظه ای بر توسعه روستایی دارند. دومین متغیر بعد کالبدی-فضایی است که 2/20 درصد تغییرات واریانس را تبیین می کند. در مراحل سوم و چهارم ابعاد اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی وارد رگرسیون شد که درصد قابل توجهی از واریانس توسعه روستایی را تبیین نمود. با ورود این دو متغیر توان تبیین الگو در مرحله آخر به 4/75 درصد رسیده است. به بیان دیگر الگوی تحقیق با چهار متغیر(بعد) 4/75 درصد از تغییرات توسعه روستایی را تبیین کرده است.(754/0 = R2 )
الزامات و موانع اخلاقی جهاد تبیین در اندیشه مقام معظم رهبری با تکیه بر نقش روحانیت(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵ (پیاپی ۶۸)
103 - 128
حوزه های تخصصی:
جهاد، عرصه های گوناگونی دارد و جهاد تبیین مهم ترین عرصه آن است. جهاد تبیین، نوعی مقابله با جریان تحریف محسوب می شود و ازاین رو، نیازمند کنشگری اجتماعی همه اقشار جامعه است. البته روحانیون، جایگاه مهم تری در این عرصه دارند؛ زیرا جهاد تبیین از یک سو، نوعی روشنگری است و با فعالیت مبلغان سنخیت بسیاری دارد و از سوی دیگر، روحانیون ارتباط گسترده تری با عموم مردم دارند و از اقتدار اجتماعی بیشتری برخوردارند. جهاد در عرصه تبیین مانند هر عرصه ای با موانع و آسیب های اخلاقی روبه رو است؛ از جمله غلبه هوای نفس و ترس از آبرو، مصلحت اندیشی، نبود درک صحیح از تفاوت میان انتقاد و بی اخلاقی، فتنه انگیزی دشمنان، بدبینی و ناامیدی مردم. الزام مجاهد به کسب فضایل اخلاقی متناسب برای مواجهه با هریک از این موانع، راهکار مقابله با آسیب های اخلاقی پیش روی این حوزه است. در نوشتار حاضر که از نوع تحلیلی توصیفی است و با روش اسنادی کتابخانه ای صورت گرفته است، اخلاص، توکل، شجاعت، بصیرت و انصاف، حسن خلق، اتقان در سخن، صدق و راست گویی و صبر و استقامت از الزامات اخلاقی جهاد تبیین شمرده شده است.
از تبیین تا نقد: بررسی انتقادی دیدگاه جیمز بوهمن وچارلز تیلور دربارۀ رابطۀ علم و ارزش ها در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
33 - 47
یکی از میراث های پوزیتیویست های منطقی در فلسفه علم، آموزه علم رها از ارزش است که مستلزم آموزه دوپارگی واقعیت/ارزش می باشد. هر دوی این آموزه ها در دهه های اخیر مورد انتقاد فیلسوفان و جامعه شناسان علم قرار گرفته اند و برای ردّ آنها، موردکاوی های مختلفی انجام شده است. در علوم اجتماعی مخالفان علم رها از ارزش و دوپارگیِ واقعیت/ارزش پُرتعدادتر و سرسخت تر هستند. جیمز بوهمن و چارلز تیلور را می توان از مخالفان سرسخت این آموزه ها در علوم اجتماعی به شمار آورد. بوهمن بر این باور است که کارکرد نظریه های اجتماعی صرفاً تبیین (معطوف به واقعیت) نیست، بلکه کارکرد (حتی اصلیِ) آنها، نقد ارزش های رایج در جامعه است. تیلور نیز بر این باور است که علوم سیاسی را نمی توان خالی از ارزش دانست، بلکه نظریه های مختلف در علوم سیاسی نقدهایی را مطرح می کنند که محصول چارچوب های تبیینی آن نظریه ها هستند و با آن چارچوب های تبیینی درهم تنیده اند. در این مقاله تلاش شده است تا با نقد دیدگاه های بوهمن و تیلور نشان دهد که چرا نقد نمی تواند بخشی از علم باشد؛ همچنین چگونه می توان نقش نظریه های علمی در نقد ارزش های اجتماعی را نتیجه فناورانه آن نظریه ها دانست، نه بخشی از خودِ آن نظریه ها.
بررسی نقش گزاره های توصیفی _ نمایشی در آموزش تاریخ با تکیه بر داستان حسنک وزیر در تاریخ بیهقی
گزاره های توصیفی نمایشی، یکی از بهترین راه های ارائه مقاصد انسانی در قالب نوشتاری به شیوه ی ملموس و عینی به شمار می آیند که به خاطر بیان رئالیستی و ذکر جزئیات، به صورت دقیق و به دور از ابهام در متون تاریخی دارای اهمیّت فراوان اند و از سوی دیگر در ارتباط با مسائل زبان شناسی و نقش اساسی آن ها در انتقال معنا به مخاطب و همچنین در حوزه ی ادبی به خاطر جنبه ی بیانی، زیبایی شناسانه و تأثیرگذارشان دارای اهمیّت وافراند. از طرف دیگر، چون اساساً آموزش درست تاریخ و مسائل تاریخی، مستلزم نوعی بیان دقیق و جزئی است، لذا کتاب تاریخ بیهقی در تاریخ ادبیّات ما در این زمینه دارای اهمیّت ویژه ای است و این انحصار و برجستگی در داستان «ذکر بردار کردن حسنک وزیر» با وجود توصیف دقیق فضاهای سیاسی و اجتماعی آن دوره و تبیین دقیق منش و رفتار شخصیّت های آن زمان قابلیّت بررسی ویژه ای دارد و در میان متون تاریخی از این حیث دارای نمود و جلوه ای ممتاز است. در این پژوهش، بنابر روش توصیفی، به تبیین نقش گزاره های توصیفی و نمایشی زبان در بیان تأثیرگذار و در عین حال رئالیستی مسائل تاریخی، در تاریخ بیهقی اشاره دارد و برای شرح، بسط و اهمیّت و ضرورت موضوع به ذکر برجسته ترین موارد آن در داستان حسنک وزیر می پردازد و همچنین به صورت ضمنی به جایگاه و نقش گزاره های توصیفی نمایشی در بیان مؤثّر مسائل ادبی به عنوان یک امر بینارشته ای اشاره می نماید.
ارزیابی برهان واقعیت علامه طباطبایی از منظر اصل سادگی سویینبرن(مقاله علمی وزارت علوم)
برای اثبات وجود مبدایی برای عالم، استدلال های گوناگونی صورت گرفته است. برهان صدیقین گونه ای استدلال است که در آن، با تأمل در حقیقت وجود، مبدأ وجود استنتاج می شود. استدلال علامه طباطبایی به سبک برهان صدیقین است که «برهان واقعیت» نام گرفته است و تقریر ساده تری به نظر می رسد. مفهوم سادگی از آغاز درخشش بر لبه تیغ اکام، در دستگاه های فکری، معیار داوری میان تبیین های علمی و فلسفی در نظر گرفته و روایت های گوناگونی از آن ارائه شده است. در این میان، روایت ریچارد سویینبرن دقیق تر و پرمایه تر به نظر می رسد؛ زیرا او سادگی را هم به معنای نحوی و هم به معنای هستی شناختی آن در نظر گرفته و جنبه های گوناگونی برای آن بر شمرده است. سویینبرن سادگی را معیار محتمل بودن یک نظریه و دلیل صدق آن می داند. مقاله حاضر، نخست روایت سویینبرن از اصل سادگی را بازگو می کند و سپس در پرتو این اصل می کوشد نشان دهد تبیین علامه طباطبایی ساده ترین و بهترین تبیین درباره مبدأ هستی است.
دفاع تبیینی از خداباوری: بررسیِ دیدگاه سوینبرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
487 - 465
موضوع این مقاله، دفاع تبیینی از خداباوری روشی مبتنی بر استنتاج بهترین تبیین وبر اساس احتمال محوری است که سوینبرن از آن دفاع می کند. در این روش، خداباوری توحیدی، بسان یک فرضیه قلمداد شده، به رقابت با سایر فرضیه های رقیب، نظیر مادی گرایی، انسان گرایی وخداباوری غیرتوحیدی، سپرده می شود. این رقابت در قالب استنتاج بهترین تبیین وبا توجه به معیارهای ارزیابی فرضیه ها صورت می گیرد. در این مقاله، با بیان عناصر اصلی دیدگاه سوینبرن، به بررسی دیدگاه او پرداخته ایم. روش ما، تحلیلی و عقلی (با تکیه بر داده های حاصل از مطالعه منابع) است. مهم ترین نتیایجی که رسیده ایم این است که کمیت گرایی سوینبرن در دفاع از خداباوری، استفاده از مقدمات مورد چالش، چالشی بودنِ عنصر سادگی، وعدم کفایت تبیین علّی از جمله مهم ترین چالش هایی هستند که دیدگاه سوینبرن با آنها مواجه است.
نقش پیوندهای روستا شهری بر توسعه روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت ( مطالعه موردی روستاهای پیرامونی شهر رشت )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تاثیر شهرها بر توسعه مناطق روستایی پیرامونی امر پذیرفته شده ایست این اثر گذاری عمدتا از طریق اجزا تشکیل دهنده پیوندهای روستا شهری محقق می گردد چرا که هر منطقه تنها متشکل از نظام سکونتگاهی بی ارتباط به هم نیست و از شهرها بعنوان موتور توسعه روستایی نام برده می شود. از جمله اهداف این پژوهش شناسایی عوامل تحدید کننده هویت روستاها و آبادی های مجاور شهر رشت و نیز تبیین پارامترهای محلی پیوندهای روستا شهری بوده است لذا جامعه آماری در این تحقیق روستاهای چهار دهستان با نام های دهستان لاکان ، دهستان پیربازار ، دهستان پسیخان و دهستان حومه(دارسازی) از بخش مرکزی شهرستان رشت می باشند ، ویژگی تمام آنها دهستان بودن و نیز جزو تقسیمات و حوزه نفوذ شهر رشت بودن می باشد .جامعه آماری ما 16 روستای نمونه با تعدادجمعیت 12038 نفر می باشدکه به شکل نمونه گیری نقطه ای انتخاب گردیده اند . جهت دستیابی به نتیجه از مشاهده مستقیم و مطالعات میدانی و گفتگو با اهالی و مسئولین روستاها بهره شده است ، همچنین در بُعد کمی از مدل سوات (Swot ) استفاده شده است. نتایج حاصله دال بر این واقعیت بوده که پیوند و ارتباط بین روستاهای مرکزی و شهر رشت از جهات مختلف اقتصادی ، اجتماعی ، کالبدی ، زیست محیطی با شدت و ضعف برقرار بوده که در برخی از پارامترها عامل فاصله تا شهر دخیل نبوده و در برخی دیگر عامل فاصله تا شهر رشت بر میزان اثر گذاریها شدت بخشیده است .
تبیین امور واقع از منظر ابن خلدون (نگاهی نو به مقدمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم عمران ابن خلدون برپایه روش شناسی خاصی بنا نهاده شده است که فهم این نحوه تببینی گام مهمی در زمینه فهم منطق خلدون و متعاقب آن فهم پدیده های است که او قصد تبیین آنها را دارد. مقاله حاضر قصد بررسی نحوه تبیین وقایع توسط خلدون را دارد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع روش اسنادی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رویکرد تببینی ابن خلدون در تبیین امور واقع با رویکرد علمی متعارف امروزی که همان رویکرد قانون مدار یا نوموتتیک است، همخوانی دارد. از منظر روش شناسی نتایج بیانگر این امر است که تجربه ی خلدونی اشاره به تجریه مکرر در تاریخ دارد، به عبارتی همان ساختارهای رویکرد ساختارگرایی هستند که نتایج مشخص تکرار شونده ای را به دنبال خود دارند. از دید هستی شناسی نیز ابن خلدون فرض واقعیت بیرونی و مستقل از ذهن را به رسمیت می شناسد.
تبیین ضرورتهای نظام باغشهری در طرح های برنامه ریزی شهری ایران
منبع:
اکولوژی سرزمین سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲
151 - 161
حوزه های تخصصی:
جنبش باغشهر در دورانی پدیدار گشت که سوء استفاده انسان از طبیعت و محیط طبیعی بطور فزاینده ای در دستور کار سیاسی اصلاح طلبان غربی قرار گرفت که مشتاق تمدن و پیشرفت بودند. باغشهر می توانست این آثار زیانبار سرمایه داری صنعتی را کاهش دهد و ملزومات ضروری برای زندگی سالم را مخصوصا برای کارگران شهری فراهم کند. هاوارد باور داشت، باغشهر می تواند سلامت اجتماعی ، فرهنگی و همچنین جسمی طبقه کارگر شهری را با فراهم آوردن فضاهای از پیش طراحی شده برای زندگی و روابط نزدیکتر با طبیعت ، بهبود بخشد . هاوارد در جستجوی راه حل های برنامه ریزی برای مسائل پیچیده شهری بود که ناشی از رشد پیش بینی شده و توقف ناپذیر شهرهاست . لذا هدف از این تحقیق اینست که با تجزیه و تحلیل نظریه باغشهر هاوارد از آن برای مقابله با مسائل شهری معاصر الهام بگیریم. این تحقیق از نظر ماهیت از نوع پژوهشهای آمیخته کیفی-کمی و پیمایشی با رویکرد اکتشافی بوده و از نظر هدف از نوع کاربردی است . جامعه آماری نیز کارشناسان اداره راه و شهرسازی و جهاد کشاورزی در شهر زنجان و اساتید برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز بودند که براساس روش گلوله برفی 30 نفر انتخاب شدند. یافته ها حکایت از پیامدهای معماری مدرن در عدم توجه به فضاهای باز و حذف حیاط بود که از دهه 1980 بالکن جایگزین آن گردیده بود . این پیامدها ، بوضوع نتایج خود را در تغییر کاربری اراضی کشاورزی به شکل خانه باغ( باغشهر) نشان داده است. نتیجه تحقیق در پی آن است تا با بهره گیری از بینش شکل گیری جنبش باغشهر ، به تبیین چالشهای عدم توجه به نظام باغشهری در نظام برنامه ریزی شهری ایران بپردازد. توجه به استانداردهای فضاهای باز و نیمه باز و فضاهای سبز شهری از پیشنهادات این پژوهش می باشد.
تبیین تحولات کاربری زمین در توسعه پایدار شهر کاشان (سال های 1370 تا 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: برنامه ریزی کاربری اراضی به عنوان قلب فرآیند برنامه ریزی شهری در توسعه پایدار نقش اساسی دارد، به گونه ای که در شهرسازی امروز جهان، برنامه ریزی کاربری از محورهای اساسی شهرسازی و یکی از اهرم های توسعه پایدار شهری به شمار می رود. در چند دهه گذشته، شهر کاشان، با رشد و توسعه شهری و شهرک های صنعتی متعددی مواجه بوده است که این مسئله، موجب تغییرات وسیعی در اراضی شهری کاشان و نواحی پیرامون شده است. در این پژوهش روند تغییرات کاربری اراضی کاشان در چند دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارزیابی کمّی کاربری اراضی شهر کاشان در راستای تحقق توسعه پایدار می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی، روش جمع آوری داده و اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. در این مطالعه، به منظور تحلیل توسعه شهری و تغییرات کاربری زمین در طی دوره های مختلف از سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای لندست، سنجنده TM سال 1370، لندست سنجنده +ETM سال 1390، لندست 8 سال 1400 استفاده شده است. نخست، در مرحله پیش پردازش تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک بر روی تصاویر اعمال شد. در این پژوهش برای طبقه بندی از روش طبقه بندی نظارت شده استفاده می کنیم. در این طبقه بندی از یکسری نمونه های تعلیمی برای طبقه بندی استفاده کرده ایم. سه طبقه کاربری اراضی شامل، اراضی انسان ساخت، اراضی بایر و پوشش گیاهی می باشد. سپس با استفاده از روش ماشین بردار نقشه کاربری زمین برای این سه دوره تهیه و مقایسه شد. برای ارزیابی دقت و صحت نقشه بندی های طبقه شده، ماتریس خطا تشکیل شد و براساس آن دقت کلی و ضریب کاپا محاسبه شد. پردازش و تحلیل تصاویر ماهواره ای در محیط نرم افزار ENVI 5.3 انجام شد و از نرم افزارهای Google Earth، IDRISI و ArcGIS10.8 به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شده است. برای تحلیل تغییرات از تابع Crosstab در محیط نرم افزارIdrisi Selva استفاده شده است. یافته ها و بحث: تغییرات کاربری ها و افزایش فشار ناشی از توسعه کالبدی شهر بر عرصه های طبیعی منجر به تخریب اکوسیستم های منطقه کاشان در طول ۳0 سال شده است. این تغییر کاربری اراضی بیشترین تخریب و فشار را به اکوسیستم زمین های زراعی و باغات و زمین های بایر وارد کرده است. نتایج مقایسه نقشه های کاربری اراضی در دوره های مطالعاتی نشان دهنده تغییر سطح همه کاربری ها است. به طوری که کاربری های انسان ساخت طی دوره 30 ساله پژوهش به روند رو به رشد خود ادامه داده و در مقابل از مساحت زمین بایر و زمین دارای پوشش گیاهی کاسته شده است. چنین تغییراتی موجب شد میزان مساحت این کاربری از 2562 هکتار در سال 1370 به مساحت 4689 هکتار در سال 1400 رسیده و رشدی نزدیک به 18 درصد را شاهد بوده است. در مقابل وسعت زمین دارای پوشش گیاهی از مساحت 3892 هکتار در سال 1370 به مساحت 2733 هکتار در سال 1400 رسیده و حدود 10 درصد از وسعت این زمین کاسته شده است. از دیگر اثرات توسعه، روند کاهشی مساحت زمین های بایر در محدوده مطالعه، از مساحت 5722 هکتار در سال 1370 به مساحت 4754 هکتار در سال 1400کاهش یافته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که مساحت زمین انسان ساخت، از 2562 هکتار در سال1370 به 3419 هکتار در سال 1390 و 4689 هکتار در سال 1400 افزایش یافته است که این میزان توسعه شهری به ضرر کاربری های دیگر به خصوص زمین بایر و زمین دارای پوشش گیاهی بوده است، به طوری که مساحت زمین دارای پوشش گیاهی از 3892 هکتار در سال 1370 به2733 هکتار در سال 1400 کاهش پیدا کرده است. یکی از مهم ترین پیامدهای منفی چنین تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین، کاهش توان اکولوژیکی و بیولوژیکی و برهم خوردن تعادل زیست محیطی و توسعه پایدار در پیرامون شهر می باشد.
گونه شناسی کاربرد مثال روایات تفسیری اهل بیت در تفسیر آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
449 - 466
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان معجزه جاوید پیامبر اکرم(ص) به دلایل مختلفی نیازمند تفسیر و تبیین است، در این میان روایات تفسیری پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت ایشان که به استناد بسیاری از آیات و روایات، تنها کسانی هستند که آگاهی کامل به معارف قرآن و مقصود آن دارند، به عنوان هدیه ای ارزشمند به وسیله تفاسیر روایی و کتب حدیثی شیعه و اهل سنت به دست ما رسیده است و این روایات سرشار از مؤثرترین امثال اند. این نوشته با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای تلاش کرده تا با تعریف مثال، به بررسی گونه های مختلف مثال، و ویژگی های تشبیهی آن ها که عموماً از آن ها غفلت می شود، مورد بررسی قرار گیرند. در پایان به این نتیجه دست یافتیم که بهره گیری از این روش ها برای تفسیر قرآن کریم بسیار مفید و دلنشین و تبعیّت از این گونه سیره تفسیری، راهگشای مفسران است. با این روش است که می توان باعث ارائه مفاهیم بلند و والای قرآنی در قالب محسوسات و بدیهیات به مخاطبان گردید و به هدف نهایی که تفهیم مطالب و بعد از آن عمل به آیات است نائل آمد.
تبیین های اجتماعی- فرهنگی جمعیت در اندیشه علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«جمعیت» موضوعی چندبعدی است که به مثابه مسئله ای راهبردی و عاملی مهم در پایایی و پویایی جوامع، مدنظر اندیشمندان اجتماعی قرار گرفته است. در این زمینه علامه مصباح یزدی، فلیسوف اجتماعی برجسته، به ارائه تحلیل های اجتماعی و فرهنگی درخصوص جمعیت پرداخته است. پرسش کانونی این نوشتار از تبیین های اجتماعی و فرهنگی علامه مصباح یزدی درباره جمعیت است. روش گردآوری داده ها «اسنادی و کتابخانه ای» بوده و پردازش داده ها به صورت توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که علامه مصباح یزدی اسلام را طرفدار افزایش جمعیت می داند، اما حکم آن را متأثر از شرایط اجتماعی معرفی می کند. از نظر ایشان، جمعیت موضوعی چندبعدی است که برای حل مسائل آن باید کارشناسان علوم گوناگون با یکدیگر همگرایی داشته باشند. ایشان عمده ترین عوامل شکل گیری چالش جمعیت را دو چیز می داند: نخست توطئه دشمنان؛ و دوم گسترش فرهنگ راحت طلبی. از نظر ایشان روحانیت برای جبران کاستی های گذشته دو وظیفه عمده دارد: انجام فعالیت های فرهنگی و علمی؛ و معرفی نتایج تحقیقات به عموم مردم. وی گره اصلی چالش جمعیت را «فرهنگ» و «ضعف دینداری» دانسته است که برای حل آن باید دین و آموزه های دینی تقویت شوند.
تبیین پیامدهای مکانی-فضایی گردشگری بر روستاهای شهرستان رضوانشهر
نواحی روستایی با کارکردهای مختلف، شبکه ای به هم پیوسته از تعامل بین انسان و محیط هستند که در طی زمان و متأثر از عوامل و نیروهای درونی و بیرونی دچار تغییر و تحولات می شوند که این امر طی دو فرآیند مبتنی بر حرکت طبیعی (ارگانیگ) و برنامه ریزی از پیش اندیشیده شده اتفاق می افتد. در دهه های اخیر توسعه فعالیت های خود جوش گردشگری یکی از عوامل مهم در تغییر و تحول سکونتگاه های روستایی بوده است که این فعالیت ها تحولاتی عمیق و بنیادی را در ابعاد مختلف و بخصوص جنبه های کالبدی روستاها بجا گذاشته اند. روستاهای گردشگر پذیر شهرستان رضوانشهر نیز با وجود جاذبه های متنوع گردشگری، در سال های اخیر، با جذب گردشگر، دچار تحولات مختلفی شده اند. در مقاله حاضر که با هدف تبیین پیامدهای ناشی از توسعه گردشگری در روستاهای گردشگر پذیر شهرستان رضوانشهر تدوین گردیده، سعی شده به این پرسش که عوامل اصلی ایجاد پیامدهای متأثر از توسعه گردشگری درسکونتگاه های روستایی از دیدگاه جامعه نمونه کدامند؟ پاسخ داده شود تا از این طریق ابعاد و شاخص های گردشگری پایدار روستایی تعریف شده و در نهایت مدل مفهومی مناسبی برای توسعه گردشگری در مناطق روستایی ارائه گردد. روش تحقیق نیزدراینمطالعهتوصیفی-پیمایشی مبتنی بر تکمیل پرسش نامه بوده است. بدین منظور با بهره گیری از فرمول کوکران برای358 سرپرست خانوار از 23 روستای گردشگر پذیر شهرستان رضوانشهر بوده و تمامی مدیران محلی و 8 نفر از مسئولان دولتی پرسش نامه تدوین و تکمیل شده است. نتایج به دست آمده از داده ها نشان می دهد که از دیدگاه جامعه نمونه و مشاهدات صورت گرفته، در شیوه ساخت و ساز، چشم انداز طبیعی روستا، کاربری زمین، مسایل زیست محیطی پیامدها منفی بوده است ولی پیامدهایی مانند ایجاد اشتغال، مستحکم سازی ساختمان، توسعه زیر ساخت ها و افزایش آگاهی های مردم بومی، پیامدها مثبت ارزیابی شده است و در مجموع پیامدهای مکانی - فضایی در روستاهای ساحلی و کوهستانی بیشتر از روستاهای جلگه ای وکوهپایه ای بوده که برای کاهش اثرات منفی و افزایش اثرات مثبت مدل برنامه ریزی راهبردی مشارکتی همراه با نظام مدیریتی یکپارچه جهت حفظ و توسعه محیط روستا به عنوان بهترین راهبرد معرفی می گردد.
بازخوانی مؤلفه های تبیینی خطبه های بانوی کربلا در کوفه و شام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تبیین و روشنگری در عرصه اندیشه و در میدان عمل از بایسته هایی است که غفلت از آن پیامدهای جبران ناپذیری خواهد داشت، خدای حکیم نیز از یک سو هرگونه تکلیفی را بر پایه آن بنا نهاده و نبود گاهی را معیار رفع قلم بر شمرده و از سویی دیگر نیز از عالمان تعهد گرفته است تا در جهت آگاهی بخشی تلاش کنند. انقلاب اسلامی ایران بی تردید یکی از پدیده های سیاسی-اجتماعی مهم پایان سده بیستم بود که نه فقط ظهورش، بلکه استمرار آن بسیاری از معاملات و اتفاقات ملی و بین المللی را تحت الشعاع خود قرار داده است؛ به عیان دیدیم که استمرار آن زیاده خواهان را عصبانی کرده و همواره در تلاش بوده تا آن را از میدان خارج کنند؛ بنابراین رهبر فرزانه به عنوان سکاندار انقلاب بارها تبیین آن را مورد تأکید قرار داده و به صراحت اندیشمندان و آگاهان را تکلیف کرده تا با توانمندی خود نسل نو را از واقعیت های انقلاب آگاه کرده و با جهاد تبیین خود، از نعمت بزرگ انقلاب اسلامی صیانت کنند. بدون شک، قیام عاشورا یکی از پدیده های عظیم بشری است که اگر نبود زینب کبری’، کربلا در کربلا می ماند و تشنگان حقیقت و معرفت حسینی از آن چشمه نورانی حریت و راه بندگی حقیقی، محروم مانده و در راه ناهموار، اسیر رسیدن به سعادت می گشتند؛ نوشتار پیش رو، با استفاده از اسناد و داده های کتابخانه ای و البته بهره گیری از روش تحلیل محتوا در صدد است خطبه های بانوی نهضت کربلا در کوفه و شام را بازخوانی کرده و مؤلفه های تبیینی بسیار مفیدی را شناسایی نموده است که برخی از آنها عبارتند از: اجتناب ناپذیری تبیین؛ تحلیل وضع موجود؛ هشدار نسبت به آینده؛ دادخواهی و محاکمه دشمن؛ تبیین ناکامی دشمن و...؛ بدون تردید مؤلفه های بازخوانی شده از خطبه های بانوی کربلا می تواند چراغ راه مناسبی برای جهادگران جبهه تبیین باشد، تا در پرتو آن بتوانند در مسیر جهاد تبیین گام های موثری بردارند.
ارسطو، نظریه علل یا نظریه تبیین های چهارگانه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
187 - 210
حوزه های تخصصی:
کاربرد نابه جای «علت» در ترجمه آیتیون و انتقال محتوای مفهومی و متافیزیکی علت فاعلی به سایر علل به ویژه علت غایی، سبب تفاسیر و فهم نادرست از این مفهوم بوده است. اگر نسبت میان علت و تبیین در نظر گرفته نشود، خلط میان معنای علت در فلسفه جدید و آیتیا رخ می دهد که ناشی ازلحاظ نکردن تفاوت «نظر به واقع» و ذهن یا تمایز مقام ثبوت و اثبات است. در این مقاله به چرایی و چگونگی احصاء علل ارسطویی و سویه های وجود شناختی و معرفت شناختی نسبت علت و تبیین از دیدگاه او پرداخته می شود. دلیل طبقه بندی چهارگانه ارسطو از علل و فهم نسبت علّی را باید بر اساس مقوله تغییر و حرکت یا نسبت میان سازنده و مصنوع جست. می توان نقش تغییر و حرکت را به عنوان بنیاد تحلیل طبیعی علیت بر اساس آموزه های به خصوص فیزیک و متافیزیک نگریست به موازات نظریه علیت ارسطو در تحلیلات ثانی بر مبنای مفاهیم حد وسط قیاس برهانی و حمل کلی ذاتی علّی. می توان علت را نوعی تبیین یا به اصطلاح قسمی تبیین موسوم به تبیین علّی دانست به نحوی که تبیین و آیتیا اعمّ از علت است.
تبیین عوامل موثر بر زیست پذیری سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
109 - 132
حوزه های تخصصی:
حقیقت زیست پذیری با توجه به اینکه اشاره به درجه تأمین ملزومات یک جامعه بر مبنای نیازها و ظرفیت افراد آن جامعه برای رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی دارد یا به عبارتی زیست پذیری ترویج و توسعه مفاهیم کیفیت محیط زندگی مردم است تا بهترین شیوه های زیستی برای آن ها فراهم شود پژوهش حاضر باهدف شناسایی و تبیین عوامل موثر بر زیست پذیری سکونتگاه های روستایی با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و ضریب همبستگی، به صورت روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق 6543 نفر از سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان ایلام می باشند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 363 نفر برآورد شده و نمونه ها به روش نمونه گیری سهمیه ای و به صورت تصادفی و با انتساب متناسب برای هر روستا انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که روایی محتوایی ابزار توسط کارشناسان خبره مورد تأیید قرارگرفته و تعیین پایایی آن با آلفا کرونباخ با 846/0 درصد مورد تأیید قرار گرفت. یافته های تحقق نشان می دهند که، بعد اجتماعی با ضریب همبستگی 780/. و ضریب تبیین 73/66 درصد، بعد اقتصادی با ضریب همبستگی 593/0 و ضریب تبیین 66/73 درصد، بعد کالبدی با ضریب همبستگی 587/. و ضریب تبیین 12/68 درصد و بعد زیست محیطی با ضریب همبستگی 585/0 و ضریب تبیین 23/23 درصد بر زیست پذیری سکونتگاه های روستایی شهرستان ایلام تأثیرگذار می باشند. نتایج نیز بیانگر مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر زیست پذیر در بعد اجتماعی، کارگروهی با 782/0، در بعد اقتصادی وجود پس انداز و مناسب بودن هزینه های زندگی در روستا با 897/0 و 854/0، در بعد کالبدی دسترسی به کاربری های خدماتی در سطح منطقه با 821/0 و در بعد زیست محیطی عدم قرارگیری منازل در مسیر سیلاب با 794/0 می باشند.