مطالب مرتبط با کلیدواژه

ترجمة ادبی


۱.

بررسی دیالکتیک هنر در «ترجمه ادبی » بر اساس نظریات تئودور آدورنو و والتر بنیامین: نقد ترجمة رمان ناتور دشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تئودور آدورنو والتر بنیامین ترجمة ادبی رمان ناتور دشت احمد کریمی حکاک محمد نجفی آراز بارسقیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۴ تعداد دانلود : ۴۱۷
نظریات تئودور آدورنو و والتر بنیامین در خصوص هنر با راهبرد ترجمة متون ادبی ارتباط معنی دار دارد. هر دو نظریه پرداز به حقیقت هنری اعتقاد دارند، اما تفاوت آن ها در چگونگی درک و انتقال حقیقت و حس هنری است به طوری که دیالکتیک هنری میان فرم و محتوا حفظ شود. بنابراین ترجمة ادبی فراتر از یک ترجمه خوب تنها به انتقال صحیح پیام محدود نمی شود بلکه میزان تأثیر و تداوم اثر در فرهنگ مقصد معیار است. این چنین وظایف مترجم ملزم به درک حقیقت هنری و رویارویی با چالش هایی است که نیازمند راهکارهای نظری در زیباشناسی، تفسیر و ترجمه می باشد. بنیامین با نظریة «هنر بازتولیدپذیر» بر مدل ترجمة بینِ خطی تأکید دارد تا حس منحصربه فرد مفاهیم هنری را آزاد سازد و از آن برای آگاهی بخشی به مردم استفاده کند، اما آدورنو با ارائة نظریة دیالکتیک منفی بر تداوم حقیقت هنر و بی قالب بودن آن تأکید دارد که این دیدگاه با ترجمة تفسیری مطابقت دارد. در این مقاله ایدئولوژی مترجمان مختلف رمان ناتور دشت در درک و انتقال لحن، حس و پیام اثر با توجه به مشابهت اثر با نظریات انتقادی بنیامین و آدورنو مورد بحث و بررسی قرار گرفت. ترجمة محمد نجفی نه تنها از نظر امانت داری در لحن با نظریة بازتولید هنری بنیامین همخوانی دارد، بلکه از نظر همانندسازی دیالکتیک هنری، با نظریة دیالکتیک متفی آدورنو همخوانی دارد و موفق تر از سایر ترجمه ها می باشد.
۲.

نقد تطبیقی ترجمه های آیتی و شریعت از نمایشنامة «شهرزاد» توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ترجمه ترجمة ادبی نمایشنامه توفیق الحکیم شهرزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۵۲۱
نمایشنامه از انواع ویژة ادبی است که ضمن در بر داشتن خصایص یک متن ادبی، خصوصیت های دراماتیک منحصر به فردی دارد که تنها بر صحنة اجرا، تمام و کامل می شود. «شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامه نویسی عربی، یعنی توفیق الحکیم، با استناد به داستان هزار ویک شب در جامه ای فلسفی ابداع شده است و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. این اثر دو بار به زبان فارسی از سوی آقایان آیتی و شریعت ترجمه شده است. اما از آنجا که ترجمة نمایشنامه با حفظ تمام خصایص ویژة آن، کاری بسیار پیچیده و ظریف است، ضمن رعایت ترجمة خوب، پویا و متعادل ادبی، باید خاصیت اجراپذیری و دراماتیک موقعیت و کنش نیز در آن ترجمه شود. این جستار می کوشد با روش توصیفی تحلیلی به بازخوانی این دو ترجمه از منظر ویژگی های سبکی و ادبی و نیز عناصر دراماتیک نمایشی بپردازد تا ضمن بررسی مشکلات ترجمة نمایشنامه، چالش های این دو اثر را در هزار توی ترجمة نمایشنامه مدّ نظر قرار دهد. نتایج حاکی از آن است که این دو ترجمه کوشیده اند در ترجمه ای متعادل، پیام و ساختار شکلی اثر را منتقل کنند و سبک نویسنده را برای ایجاد اثری مشابه در مخاطبان زبان مقصد بازنمایی نمایند. اما در بخش ترجمه، جنبه های اجراپذیری اثر، اغلب ترجمة شریعت موفق تر عمل کرده است و زیر متن، لحن، ریتم، کنش کلامی و غیرکلامی دیالوگ را رعایت نموده است و کوشیده تا کلامی متناسب با شخصیت های اثر نمایشی ارائه دهد.