مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خسرو و شیرین
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع ادبی معروف و گسترده در زبان فارسی، ادبیات غنایی است. دوره کمال اشعار غنایی نیز در زبان فارسی از قرن چهارم آغاز گردیده است. در ادب پارسی در کنار قالب غزل، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، استفاده از مثنوی های عاشقانه نیز رواج دارد. اصولا داستان سرایی از انواعی است که بسیار زود در شعر فارسی مورد توجه قرار گرفته است. عنصری در قرن پنجم چند داستان و از جمله «وامق و عذرا» را به نظم کشید. عیوقی نیز داستان «ورقه و گلشاه» را به نظم در آورد و در همین قرن داستانهای کهن ایرانی «ویس و رامین» به شعر در آمد. در پایان قرن ششم هجری، نظم داستان ها بویژه داستان بزمی و غنایی به وسیله نظامی گنجوی به حد اعلای کمال رسید. وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم در آورد. در بین سرایندگان قصه های بزمی و عاشقانه، هیچ شاعری بیشتر از نظامی توفیق قدرت نمایی نیافته است؛ هنر نمایی های این شاعر در ضمن داستان سرایی فراوان است و تاثیرگذاری او در تاریخ تحول این هنر، وی را صاحب دستاورد پرباری در شعر غنایی کرده است، تا جایی که اکثر سرایندگان منظومه های عاشقانه، دانسته یا ندانسته، تحت تاثیر سبک و شیوه داستان پردازی او قرار گرفته اند. انتخاب الفاظ و ترکیبات مناسب، ایجاد ترکیبات خاص و تازه، ابداع مضامین نو و دل پسند، تصویر جزئیات، دقت در وصف، ایجاد مناظر بدیع و طبیعی، به کارگیری صور خیال مطبوع و بهره مندی از عالی ترین تکنیک های داستان سرایی و ... از عوامل موفقیت بی نظیر او در این عرصه است. بنابراین با توجه به درخشش دو منظومه «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون » نظامی در ادب فارسی نگارنده کوشیده است، ضمن پرداختن به اهمیت و نقش نظامی در تاریخ داستان سرایی ادب فارسی و پس از ارایه تلخیص و چهارچوب کلی این دو داستان، آن دو را به روش تطبیق و مقایسه مورد بررسی قرار دهد.
شیرین ترین حکمت های خسروی (در غنایی ترین اثر نظامی - امیر خسرو و هاتفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به طبقه بندی موضوعی و تحلیل پربسامدترین موضوعات حکمی مطرح شده در مثنوی غنایی «خسرو و شیرین» نظامی و مقایسه آن با «شیرین و خسرو» امیرخسرو دهلوی و هاتفی پرداخته است. این مقایسه یکی از امتیازات متعدد اثر حکیم نظامی گنجوی را نسبت به آثار مقلدانش روشن می سازد زیرا توجه خاص این حکیم گرانقدر به حکمت و پند و اندرز در بطن یک داستان عاشقانه، چه از نظر تعداد ابیات اختصاص یافته به این مطلب و چه از جهت تنوع مضامین حکمی مطرح شده در دل داستان بی نظیر است. در بخش های بعدی نیز نحوه بیان اندرزهای حکمت آمیز، حکیم ترین شخصیت های هر اثر و حکمت آمیزترین بخش های هر منظومه مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. در این موارد استادی حکیم گنجه در نحوه داستان پردازی و دقت وی در شخصیت پردازی داستان در مقایسه با مقلدان او، امیر خسرو دهلوی و هاتفی، روشن می گردد. بدیهی است نتایج این پژوهش با تمرکز بر داستان «خسرو و شیرین» صورت گرفته است و مقایسه سایر آثار نظامی با مقلدانش از این منظر در جهت تایید، تکمیل و تحکیم نتایج به دست آمده موثر خواهد بود.
نقد ساختاری مناظره خسرو و فرهاد در منظومه غنایی خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله قسمتی از منظومه خسرو و شیرین نظامی، یعنی مناظره خسرو و فرهاد، جهت تحلیل ساختاری انتخاب شده است؛ مناظره میان شخصیت های داستانی، از شگردهایی است که در معرفی شخصیت ها و ایجاد کشش و جذابیت در داستان کارکرد مهمی دارد. در این مقاله از روش تحلیل ساختارگرایانه، استفاده شده است. و نگارنده بدون در نظر گرفتن شیوه مکالمه خسرو و فرهاد و صحت و سقم گفته های هر یک، بافت ساختاری شعر(شگرد تقابلی)، ساختار روایت، ساختار محتوایی مناظره، شخصیت پردازی، بار دلالتی واژگان، ساخت نحوی، ساخـت موسیقایی شعــر و نقش واج ها، انسجام متنی (دستوری، واژگانی، پیوندی) را به دقت بررسی نموده است. با این تحلیل ساختاری می توان به تناسب هنری و ظرافت های کلام نظامی پی برد و نشان داد که شاعر در ارائه گفت و گوی نمایشی از نظر هنر و اصول داستان نویسی تا چه حد موفق بوده است و به عنوان یک شاعر سنتی در این شاهکار خود به چه میزان از شگردهای داستان نویسی نوین استفاده کرده است.
بررسی تطبیقی خسرو و شیرین نظامی با منظومه کردی شیرین و فرهاد الماس خان کندوله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی دانشی مستقل و گسترده است که به بررسی تطبیقی ادبیات ملل و اقوام مختلف جهان می پردازد. بررسی تاثیر و تاثرات آثار ممتاز ادبی مبتنی بر تمایز زبانی، از رویکردهای مهم ادبیات تطبیقی است که در مکتب فرانسه بر آن تاکید شده است. خسرو و شیرین نظامی از آثار برجسته ادب غنایی کلاسیک ایران به شمار می آید که مورد توجه بسیاری از شاعران و ادبای زبان فارسی و دیگر زبانها قرار گرفته است. در زبان کردی و گویش کهن آن موسوم به کردی جنوبی (گورانی یا هورامی) نیز آثار برجسته ای به پیروی از خسرو و شیرین پدید آمده است که از آن میان، فرهاد و شیرین الماس خان کندوله ای از آثار قرن دوازدهم هجری، به دلیل برخی تفاوتها در هسته داستان (با تغییراتی در روایت، زمان و شخصیت پردازی) و برخی ویژگیهای ادبی و زبانی دیگر، از اهمیت خاصی برخوردار است. این اثر داستانی منظوم ادبیات ایران زمین، هر چند نام «فرهاد و شیرین» برخود دارد و به ماجرای دلدادگی این دو می پردازد، به سبب در برگرفتن داستان تولد خسرو، دلباختگی او به شیرین و همچنین قتل او به دست پسرش شیرویه و سرانجام کار شیرین و شیرویه، در واقع بازآفرینی کار نظامی و خسرو و شیرینی دیگر در زبان کردی است که تاکنون از دید پژوهشگران مسایل ادبی و ادبیات تطبیقی به دور مانده است. در این پژوهش برای نخستین بار به بررسی و تطبیق شباهتها و تفاوتهای آن با خسرو و شیرین نظامی گنجه ای پرداخته خواهد شد.
انعکاس باورهای عامیانه و عقاید خرافی در شعر نظامی
حوزه های تخصصی:
خرافه و باور عامیانه که یک پدیده روحی ـ اجتماعی است، معلول زندگی آدمی و عکس العمل او در مقابله و جدال با طبیعت و محیط اسرارآمیز پیرامون وی است. آدمی آنگاه که نمی توانست رابطه منطقی بین حوادث و پدیده های خارق العاده بیابد، برای رهایی از آن به ذکر اوراد و نجواها می پرداخت تا بدین ترتیب مصیبتها را کاهش دهد و نتایج دلخواه را از آن به دست آورد و همین امر سبب شد تا به تدریج باورها و عقاید خرافی در ذهن او شکل بگیرد.
نظامی، استاد مسلم داستانسرایی، به دلیل تداول داستانهای عامیانه در میان مردم و اینکه عامه مردم از داستانهای غول و جن و پری و... و اعمال محیرالعقول لذت می بردند و آنها را باور داشتند، به داستانهای عامیانه توجه خاصی داشته است. این باورها و عقاید خرافی در این مقاله در چهار قسمت بررسی گردیده است:
1. باورها و عقاید خرافی به افسون و جادو و طلسم؛
2. اعتقاد به چشم زخم و راههای دفع آن؛
3. اعتقاد به جهیدن و پریدن دل، چشم و ابرو؛
4. باورها و عقاید مربوط به موجودات و اشیاء موهوم و متافیزیکی.
اندر پس لفافه ها( بررسی و تحلیل برخی از ابیات خسرو و شیرین نظامی)
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی از بزرگان وئنو آوران ادب فارسی به شمار می رود. خمسه او از آثار معتبر واصیل ادبیات فارسی محسوب می شود و از این جهت، تقلیدهای زیادی از آن صورت گرفته است.
از دیر باز تصحیح های مختلفی از خمسه نظامی انجام شده است و امروزه نیز شارحان بزرگواری، مانند حسن وحید دستگردی، برات زنجانی، بهروز ثروتیان، عبد المحمد آیتی و….. به شرح ابیات این پنج گنج، همت گمارده اند، اما متاسفانه با وجود تلاش این استادان، هنوز ابیات زیادی از آثار او دچار ابهام است و در بسیاری از موارد، مشکل ابیات همچنان باقی است.
یکی از منظومه های خمسه نظامی خسرو وشیرین است که 6500 بیت دارد و در بحر هزج مسدس مقصور سروده شده است. این منظومه ابیات مشکل و پیچیده ای دارد که شارحان در مورد آنها اختلاف نظر دارند. در این مقاله در پی آنیم تا برخی از ابیات مبهم از این منظومه را مطرح کنیم و ضمن بیان اختلاف نظر شارحان،درحد توان به رفع ابهام آنها بپردازیم.
الگوی پوشش در داستان خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توصیف مختصات ظاهری شخصیت داستانی یکی از عناصر اصلی شخصیت پردازی است که شامل وصف چهره، اندام، پوشش و حرکت می شود. از این بین عنصر پوشش در داستان های نظامی گنجوی، از عناصر برجسته ای است که علاوه بر پرداخت زیبایی شخصیت، از لحاظ جمال شناسی نیز قابل بررسی و تامل است.
اصل پوشیدگی در زمان تاریخی وقوع داستان (دوران ساسانی) معادل پرهیزکاری است و در زمان بازآفرینی داستان نیز به دلایل مذهبی و فرهنگی، پوشیدگی نشانه فضیلت اخلاقی است. از سوی دیگر در سنت ادبی فارسی به ندرت با توصیف برهنگی مواجهیم. حکیم گنجه با توجه به فرهنگ، تاریخ داستان و سنت ادبی به ترسیم شکل ظاهری شخصیت ها و طبعا پوشش آن ها می پردازد.
در این مقاله برآنیم با بررسی انواع پوشش در داستان خسرو و شیرین و مطابقت آن با الگوهای پوشش در زمان ساسانی و سلجوقی، به تصویر کلی پوشش در سخن نظامی دست یابیم
صورت و ساخت شعری خسرو شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خسرو و شیرین نظامی، بی شک، یکی از شاهکارهای غنایی ادب ایران و جهان است. چنین اثر ژرفی در کنار التذاذ هنری حاصل از آن، توانایی آن را دارد که همواره مورد باز اندیشی و تامل قرار گیرد تا بدین وسیله بتوان با ژرف اندیشی و غور در ساختمان صوری، محتوای درونی، بلاغت حاکم بر بافت آن و سایر توانشهای ساختاری نهفته در آن، موارد ارزشمندی را یافت. از آنجا که صورت و ساخت شعر به ترتیب در دو محور افقی و عمودی به طور همزمان گسترش می یابد در بررسی کمال شعری هر اثر باید بتوان با اتکا به اصولی صورت و ساخت اثر را به طور مستقل و جدا مورد بررسی قرار داد. به همین دلیل، محور کلی این مقاله بررسی امکانات ساختاری و صوری نهفته در خسرو و شیرین نظامی است. بخش اول، تلاشی است در بررسی آن دسته از امکانات ساختاری که در محور عمودی شعر، خود را نشان می دهد. بخش دوم، امکانات صوری را در چهار محور جدا مورد بررسی قرار می دهد. درک این دو دسته از تواناییها یقینا بیانگر اهمیت چنین منظومه ای و اهمیت باز اندیشی در آن است.
سیمای شاپور در منظومه خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به شخصیتهای هر داستان و تحلیل وبررسی ویژگیهای آن از جمله مباحثی است که درپژوهشهای ادبی جایگاه خاصی یافته است. شناسایی و معرفی این شخصیتها و ویژگیهای آنان به شناخت بهتر و دقیقتر از داستان و نویسنده یا سرایندهآن منجر می شود. برخی از این شخصیتها با توجه به حضور و نقشی که درداستان دارند به عنوان شخصیتهای اصلی شناخته می شوند و داستان حول محور شخصیت و اعمال آنها شکل گرفته است. شخصیتهایی نیزهستند که به ظاهر نقش چندان مهمی درروند داستان ندارند، اما با کمی دقت و دوباره خوانی داستان می توان به تاثیر شگرف و نقش کلیدی ـ اما پنهان ـ آنان پی برد، چونان که اگرآن شخصیت حذف شود، روندکلی داستان دگرگون می شود.در داستان خسرو شیرین، همان گونه که از نامش بر می آید، شیرین و خسرو نقشهای اصلی را دراین داستان ایفا می کنند و شاپور شخصیتی است کلیدی اما درتحلیل هایی که ازاین داستان ارایه شده است چونان که باید به این شخصیت پرداخته نشده است.در این مقاله کوشش شده است، جنبه های مختلف شخصیت شاپور، نقش وتاثیراو در شکل گیری و جهتیابی داستان خسرو و شیرین تحلیل شود و توانمندی نظامی گنجوی در خلق چنین شخصیتهای پیچیده و موثر و استفاده بهینه او از این شخصیتها در ساختار داستان مورد بررسی قرارگیرد.
طرح داستانی«خسرو و شیرین» و« لیلی و مجنون » نظامی گنجوی با تاکید بر روایت شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادب پارسی، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، علاوه برقالب غزل استفاده از مثنوی نیز رواج دارد. در پایان قرن ششم هجری، نظامی گنجوی نظم داستان های بزمی و غنایی رابه حد اعلای کمال رسانید. با تحلیل ساختاری می توان به تناسب هنری و ظرافت های کلام نظامی پی برد. تجزیه و تحلیل اجزا و عناصر سازنده ی متن داستان، زمینه ی شناخت بیشتر آن را فراهم آورده، نقاط قوت و ضعف آن را می نمایاند. درجستارحاضر به تحلیل ساختاری طرح دو منظومه ی غنایی معروف نظامی: «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» پرداخته ایم. سپس الگوی داستانی این دو منظومه رسم گردیده و برای الگوی داستانی شرقی، نموداری پیشنهاد شده است. این بررسی نشان می دهد که این دو منظومه علی رغم تطبیق ساختارشان با ساختار داستان های کلاسیک غربی(هرمی شکل)، در واقع ساختار اپیزودیک و متقارن دارند که از مظاهر ساختار شرقی است، این دو منظومه از الگوی داستانی « گزینش- سیر و سفر- بازگشت و روایت» پیروی می کنند. همچنین ساختارآنها، بیش ازآنکه داستانی باشد، معنایی است.
واپسین گفت وگوی دل دادگان در منظومه های عاشقانه فارسی
حوزه های تخصصی:
منظومه های عاشقانه فارسی به عنوان متونی که در گذر قرن ها سروده شده اند، خصایص و عناصر مشترکی دارند که با بررسی ساختاری این اشتراکات، میتوان روابط بینامتنی آن ها را تحلیل کرد. در این مقاله تلاش بر آن است که ضمن ارائه توصیفی از صحنه های وداع دل دادگان، به گفتمان مشترک این متون دست یابیم؛ چه اینکه گفت وگومندی و بن مایه اساسی این متون عشق است و همین زمینه بنیادین، کارکردی مشترک به مرگ دل دادگان بخشیده است. بر پایه نظریه مناسبات بینامتنی، متونی که موضوع مشترک دارند، در دوره های تاریخی مختلف به یکدیگر مربوطند و تصاویر، توصیفات و اندیشه های شاعرانه شان، از زبانی مشترک گرفته شده، حتی اگر در بدو امر بدیع و متفاوت به نظر آیند. این زبان مشترک، اساس و منطق گفت وگو و زیستن در همان زمینه است. به عبارتی زبان عشق اقتضا میکند که صحنه های وداع، دارای زبان و فضایی مشترک باشند، هرچند در هر کدام از آن ها به تناسب داستان و رابطه عاشق و معشوق، تفاوت هایی بروز میکند. در جایی دل داده ای پس از مرگ معشوق آن قدر بر مزارش میماند و میگرید که جان میدهد و در جای دیگر، با خنجری سینه خود را میشکافد. چنین است که در بررسی صحنه های وداع به گفتمان مرگ هم زمان عاشق و معشوق میرسیم. آن چه اهمیت دارد، تلخی و دشواری جداییست که دل دادگان آن را برنمیتابند و در اندک زمانی پس از دیگری با زندگی وداع میکنند و به گفت وگوی عشق پایان میدهند.
الگوهای مصوّرسازی: بررسی دو نگاره از داستان «شاپورِ نقاش» خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگران مضامین مختلفی از متون ادبی را به تصویر میکشیدند. اما تصویرگری اثر ادبی آن گاه جذبة بیشتری پیدا میکرد که نگارگر داستانی را با مضمون هنرمندی یک نقاش به نقش درمی آورد. داستانی که از بیشترین ارتباط با زندگی، علایق و تمایلات نگارگر برخوردار است. چنین مضمونی این سؤال را در ذهن مخاطب، و بی تردید در ذهن نگارگر، ایجاد می کند که چه شیوه ای را برای تصویرگری این مضمون باید برگزید؟
در این جستار درصدد هستیم تا ضمن مطرح کردن دو فرضیه، شیوههای مصوّرسازی داستانی با مضمون هنرمندی یک نقاش را بررسی کنیم. این پژوهش بررسی دو نگاره از میرک با مضمون هنرمندی شاپور نقاش در خسرو و شیرین نظامی را شامل می شود. در این بررسی درپی آنیم تا ضمن تحلیل شیوههای مصوّرسازی مضمون هنرمندی نقاش، کارکرد و نقش هریک از شیوههای محتمل را نیز تبیین کنیم. همچنین برآنیم تا به الگویی از مصوّرسازی مضمون هنرمندی نقاش دست یابیم.
خوانش گفتمان کاشی نگاره روایتگر سردر ورودی باغ ارم شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به خوانش روایت های کاشی نگاره ضلع شرقی عمارت اصلی باغ ارم (یکی از زیباترین باغ های ایران واقع در شیراز) پرداخته است. کاشی نگاره سردر ورودی باغ ارم، شامل سه هلالی با فرم خورشیدی است که چهار مجلس ""رستم در بارگاه حضرت سلیمان(ع) (هلالی بالا)""، ""مدهوش شدن ندیمگان از دیدن جمال حضرت یوسف (ع) (هلالی چپ)""، ""آبتنی شیرین و نظاره خسرو (هلالی راست)"" و نگاره ای از ناصرالدین شاه سوار بر اسب در مرکز خورشیدی مصور شده است. بدین منظور ابتدا روایت هر مجلس مورد خوانش قرار گرفته، سپس نگاهی دقیق و مضمون شناختی به ترکیب بندی و ترتیب چیدمان آنان انداخته می شود، آنگاه در ترتیب چیدمان آنها، عناصر تصویری مشترک در نگاره های این چهار مجلس بازگو می شود.
آنچه در این پژوهش حایز اهمیت است مجاورت هر تصویر با تصاویر همنشین خود و عناصر مشترکی در یک گفتمان تصویری است که موجب تشدید یا تعویض معانی نشانه های تصویری می شود. در توضیح چینش و گزینش و کارکرد و خوانش مجموعه سردر یا هر کدام از این سه نگاره نظرات «رولان بارت» پیرامون معانی صریح و ضمنی به کار گرفته شد.
با توجه به یافته های تحقیق و جنبه های نظری آن توصیف قدرت نزد «میشل فوکو» به گونه ای در این بحث روایت شناسانه مصداق دارد، یعنی در هر سه مجلس، عناصر تصویری در یک مضمون اشتراک دارند و آن ""قدرت پادشاه"" است. یعنی حضرت سلیمان و حضرت یوسف به رغم آنکه شخصیت های مذهبی هستند و رستم و خسرو با آنکه مضمونی حماسی و تغزلی دارند اما مظهر ""پادشاه قدرتمند"" هستند و حضرت یوسف و زلیخا و خسرو و شیرین با آنکه سمبل ""عاشقان خیالی"" بوده و مضمونی بزمی و تغزلی دارند، اما این مضامین بزمی، تغزلی، مذهبی و حماسی در کاشی نگاره موردنظر در اطراف تصویر ناصرالدین شاه، از منظری که ما می نگریم نگاهدار و نگهبان قدرت او و سازنده گفتاری دال بر مشروعیت جایگاه او در قلب (مرکز) مردم ایران و حتی جهان هستی اند.
عنصر کشمکش در منظومه ی خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی در ادبیات فارسی به عنوان شاعر داستان سرا، یگانه استاد صاحب سبک، در این عرصه است که سکّه ی فرمانروایی بر این شیوه ی خاص تاکنون به نام او زده شده است. از آنجا که داستان یکی از مهم ترین انواع ادبی در ادبیات نوین ملل جهان است، بررسی آثار نظامی از آن بخش های معدود ادب کهن فارسی است که امروزه مورد اقبال بسیاری از ادب دوستان قرار گرفته است. در میان آثار داستانی نظامی اکثر اهل ادب، منظومه ی خسرو و شیرین او را زیباتر و گیراتر می پندارند؛ امّا اینکه، علّت این برتری چیست، جای تأمّل دارد. کشمکش، یکی از عناصر اصلی داستان در مفهومِ امروزیِ آن است. در این پژوهش ده کشمکش در داستان خسرو وشیرین نظامی مورد بررسی قرار گرفته است که هر کدام از این کشمکش ها در پیشبرد داستان، نقشی خاص دارند. بار معنایی و اندیشگی داستان را کشمکش های ذهنی برپدوش دارند که حجم بیشتری از اثر را به خود اختصاص داده اند. نقش اصلی کشمکش ها در داستان، پیوند اجزای آن و حفظ سَیر منطقی حوادث داستان از حیث رابطه ی علّی است.
نمادپردازی معراج در خسرو و شیرین نظامی بر اساس نظریه کهن الگوی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معراج سفری روحانی از دنیای ناسوت به جهان لاهوت است و در ادبیات شرق و غرب، خاستگاه های کهن الگویی عمیقی دارد. مهم ترین رکن اساطیری در معراج، کهن الگوی صعود است. معراج روایت نمادین سیر انسان به سوی کیهان و سفری درونی، از کثرت خودآگاه به سوی وحدت ناخودآگاه جمعی است. در این سیر و سفر، ادراک جزئی انسان تبدیل به ادراک کلی می شود. در بازگشت از این سیر و سفر، فرد پالایش یافته و به کمال رسیده با پشت سر گذاشتن مراحل مرگ ارادی و تولد دوباره و دست یافتن به رستاخیزی نو به انگاره انسان کلی یا کهن الگوی خود دست می یابد.
نظامی با بیان شاعرانه معراج پیامبر در پایان منظومه خسرو و شیرین، نقش همین بازگشت را نمادینه کرده است. در این مقال ضمن بررسی فرایند تحول مزبور، به تحلیل معراج پیامبر در خسرو و شیرین نظامی و نمادهای موجود در آن از دیدگاه نقد کهن الگویی یونگ پرد اخته شده است.
مقاله به زبان عربی: تحلیل و بررسی ساختار روایی منظومه های خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی بر اساس خویشکاری شخصیت های اصلی آن (مطابق با نظریه پراپ) (تحلیل البنیة السردیة لدیوانی ""خسرو وشیرین""، و""لیلی ومجنون"" لنظامی الکنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرصه پهناور ادبیات داستانی، منظومه های غنایی نظامی گنجوی با جنبه های داستانی بی نظیر خود از جمله آثار کلاسیک ادب فارسی است که با توجه به ساختار و بن مایه های داستانی هر یک می توان آنها را مطابق با اصول و موازین ساختارگرایی مورد نقد و بررسی قرار داد .
در این پژوهش منظومه های ""خسرو و شیرین"" و ""لیلی و مجنون"" به عنوان نمونه ای از دل انگیزترین و زیباترین منظومه های عاشقانه ادب فارسی مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته است، بنابراین پس از ذکر نکاتی پیرامون مقوله روایت و عناصر و واحدهای آن، به بررسی و مقایسه عناصر روایی این دو منظومه - از منظر روایت شناسی ساختارگرا که اساس کار ولادیمیر پراپ نظریه پرداز روسی، در تحلیل ریخت شناسی قصه های پریان است - پرداخته ایم. از این روی با تبیین شخصیت ها یا به گفته پراپ نقش مایه های داستان و نیز کارکردها و خویشکاری های قهرمان های قصه به تحلیل ساختارروایی دست زدیم. بدین منظور مقولاتی نظیر پیرنگ، شخصیت، زمان بندی روایت، نظم و ترتیب ، تداوم، راوی (راوی دانای کل، روایت سوم شخص محدود، من روایت/اول شخص) در این آثار مورد بررسی قرار گرفت تا به این نتیجه دست یابیم که این عناصر در ترکیب نحوی خود چگونه از شکل خام داستان یا به تعبیر فرمالیست ها، فابیولا، به طرح روایی (به تعبیر فرمالیست ها، سیوژه) تغییر می کند و در این شیوه بیان محتوای غنایی داستان بر این عناصر روایی چه تأثیری داشته است.
سازه های هنری عاشق و معشوق در دو اثر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه های غنایی ازسازه های هنری، بهره ی زیادی می برند از جمله ی این سازه ها، به کارگیری تشبیه و استعاره برای برجسته تر نشان دادن جلوه ی عاشق و معشوق است. نظامی گنجه ای در دو منظومه ی ""خسرو و شیرین""و ""لیلی و مجنون"" از کلماتی مانند ماه، سرو، باغ، خورشید، پروانه، شمع و... برای توصیف تصویر عاشق و معشوق استفاده کرده است. دراین میان بسامد ابیاتی که به ماه، سرو، گل و پری اختصاص یافته بالاست. این تحقیق با روش کتابخانه ای به توصیف سازه های هنری تصویری عاشق و معشوق در دو مثنوی یاد شده می پردازد. پرداختن به این تصاویر در دو اثر نشان می دهد که نظامی بدون توجه به محل زندگی و محیط جغرافیایی و طبیعی عاشق و معشوق واژه های یکسانی را برای تصویر سازی های مورد نظر خود در دو اثر بکار برده است و اکثر این سازه های هنری مشترک هستند ولی نگاه نظامی به عشق در دواثر مذکور کاملا"" متفاوت است. در خسرو و شیرین، عشق زمینی و تداوم عشق پس از وصال تا سرحدّ جانفشانی و ایثار استمرار می یابد و در لیلی و مجنون عشق پاک آسمانی که از ویژگی های آن فراق، جدایی، حرمان، گریز از بهره ی تن و در نهایت مرگ عاشق و معشوق است، دیده می شود.
مقایسه ساختاری داستان خسرو و شیرین نظامی باشمس وقمرخواجه مسعود قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه و تحلیل دو داستان شمس و قمر و خسرو و شیرین از منظر ساختاری، نشان دهنده ی اوج هنر و بلاغت نظامی در نظم داستان های عاشقانه است.خواجه مسعود قمی را باید یکی از مقلدان نه چندان موفق نظامی دانست که اگرچه اثر او، به شکلی ساده و ابتدایی، همه عناصر سازنده داستان، از جمله: طرح، شخصیت، زاویه دید، صحنه پردازی و غیره را دارد، اما فاقد کیفیتی است که معمولاً داستان های موفق از آن برخوردارند. این جستار، به شیوه اسنادی و کتابخانه ای، به تحلیل و مقایسه ساختاری داستان شمس و قمر که از روی منظومه عاشقانه خسرو و شیرین و در همان وزن سروده شده است، می پردازد و با بیان خصایص داستان شمس و قمر، دلایل تفوّق نظامی را در پردازش اثر هنرمندانهجی وی، آشکار می سازد.
مقایسه ی خسرو و شیرین نظامی و شیرین و خسرو هاتفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خمسه ی نظامی به عنوان یکی از شاهکارهای داستان پردازی فارسی، ضمن تأثیر از سنت های پیش از خود، تأثیری ژرف بر آثار پس از خود نهاد. نظیره گویی، تقلید یا تتبع آن است که شاعر یا نویسنده ای، به پیروی شاعر یا نویسنده ی دیگر به خلق و نگارش اثری اقدام کند. بعد از نظامی سنت نظیره گویی به طور گسترده رواج پیدا کرد. از جمله مهم ترین آثار نظامی که بازتاب عمده ای در ادب فارسی داشت خسرو و شیرین است. این اثر در قرن 9 در دوره ی حکمرانی سلطان بایقرا توسط هاتفیِ جامی تقلید شده است. عنوان نظیره ی وی شیرین و خسرو است. نوع ارتباط این دو روایت از مقوله ی «فزون متنیت» است. نتیجه ی به دست آمده از این بررسی استفاده ی فراوان نظامی از شگردهای داستان پردازی، پیرنگ قوی، منسجم و پیچیده، نتیجه گیری های اخلاقی در پایان هر قسمت و توصیفات غنایی است، این موارد در روایت هاتفی کمتر دیده شده است.
ساختار روایت خسرو و شیرین نظامی (برپایه نظریه معناشناسانه گریماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نشانه- معناشناسی گریماس، در پی شناخت مراحل تولید تا دریافت معنا، ژرف ساخت روایت در قالب فرایندها و الگوهای گفتمانی متنوع مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از آن جا که بررسی و شناخت سازوکارهای تولید معنا در روایت منظومه های غنایی امری ضروری به نظر می رسد؛ بر همین اساس، در مقاله ی حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی و تجزیه و تحلیل ویژگی های نشانه معناشناسی و راهکارهای تولید معنا در روایت «خسرو و شیرین» نظامی، بر پایه ی نظریه ی معناشناسانه ی گریماس پرداخته ایم. هدف از این مقاله روشن ساختن این مسئله است که تا چه اندازه نظریه ی گریماس که به باور او جهان شمول و قابل انعطاف با سایر متون است، با ساختار منظومه های غنایی هم خوانی دارد و دیگر این که چگونه نیروی حسی عاطفی با تأثیر بر عامل معنایی، باعث تولید معنا می شود؟ پس از تجزیه و تحلیل مشخص شد که در این روایت، معنا در قالب شوش و کنش هر دو تحقق می پذیرد و در مسیر تولید معنا، از نظم حاکم در بعضی از الگوهای مطرح شده ی گریماس پیروی نمی کند و در این مسیر، با چالش هایی مواجه است که عامل زمان در کنار برش زمانی و عامل انتظار، نقش تعیین کننده ای در تحقق و تولید معانی به چالش کشیده شده ی روایت ایفا می کنند.