مطالب مرتبط با کلیدواژه

وداع


۱.

نمودهای گوناگون سوز هجران در ادب غنایی (سبک عراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سبک عراقی ادب غنایی فراق نامه هجران وداعیه وداع بدرود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک عراقی
تعداد بازدید : ۲۲۱۲ تعداد دانلود : ۲۸۸۶
هجران بن مایه اصلی ادب غنایی است و توصیف لحظه های فراق و وداع؛ تصویرگری اشک و آه حاصل از این جدایی، از جلوه های پرجاذبه ادب فارسی شمرده می شود. به طور کلی در ادب غنایی مضمون هجران به دو بخش وداعیه ها و فراق نامه ها -اعم از کوتاه و بلند- قابل تقسیم بندی است که اغلب به سه شکل عمده در اشعار، نمود پیدا می کند: گله از هجران، ستایش هجران و توصیف دوران محنت بار هجران که هر کدام مصداق های متفاوتی دارند: یار، دیار، خانواده، دوستان و... . در این پژوهش، نمودهای گوناگون سوز هجران در دو بخش وداعیه ها و فراق نامه ها در سبک عراقی و در قالب های مختلف شعری -اعم از قصیده، مثنوی، غزل، قطعه و...- مورد تحلیل موضوعی و محتوایی قرار می گیرند.
۲.

واپسین گفت وگوی دل دادگان در منظومه های عاشقانه فارسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خسرو و شیرین لیلی و مجنون ادب غنایی وداع منظومه های عاشقانه نظریه بینامتنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۶ تعداد دانلود : ۸۰۷
منظومه های عاشقانه فارسی به عنوان متونی که در گذر قرن ها سروده شده اند، خصایص و عناصر مشترکی دارند که با بررسی ساختاری این اشتراکات، میتوان روابط بینامتنی آن ها را تحلیل کرد. در این مقاله تلاش بر آن است که ضمن ارائه توصیفی از صحنه های وداع دل دادگان، به گفتمان مشترک این متون دست یابیم؛ چه اینکه گفت وگومندی و بن مایه اساسی این متون عشق است و همین زمینه بنیادین، کارکردی مشترک به مرگ دل دادگان بخشیده است. بر پایه نظریه مناسبات بینامتنی، متونی که موضوع مشترک دارند، در دوره های تاریخی مختلف به یکدیگر مربوطند و تصاویر، توصیفات و اندیشه های شاعرانه شان، از زبانی مشترک گرفته شده، حتی اگر در بدو امر بدیع و متفاوت به نظر آیند. این زبان مشترک، اساس و منطق گفت وگو و زیستن در همان زمینه است. به عبارتی زبان عشق اقتضا میکند که صحنه های وداع، دارای زبان و فضایی مشترک باشند، هرچند در هر کدام از آن ها به تناسب داستان و رابطه عاشق و معشوق، تفاوت هایی بروز میکند. در جایی دل داده ای پس از مرگ معشوق آن قدر بر مزارش میماند و میگرید که جان میدهد و در جای دیگر، با خنجری سینه خود را میشکافد. چنین است که در بررسی صحنه های وداع به گفتمان مرگ هم زمان عاشق و معشوق میرسیم. آن چه اهمیت دارد، تلخی و دشواری جداییست که دل دادگان آن را برنمیتابند و در اندک زمانی پس از دیگری با زندگی وداع میکنند و به گفت وگوی عشق پایان میدهند.
۳.

بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «وداع» اخوان ثالث با رویکرد نشانه معناشناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نشانه معنا شناسی عواطف نظام گفتمانی اخوان ثالث وداع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۳۳۵
نشانه معناشناسی عاطفی روشی نسبتاً نوین برای تحلیل متون ادبی و مطالعه ی بازتاب تأثیر و تاثرات عواطف بر گفته پرداز در آثار ادبی و به ویژه شعر است. این نوشتار به شیوه ی توصیفی – تحلیلی سروده ی «وداع» مهدی اخوان ثالث را با رویکرد نشانه معناشناسی عاطفی گرمس بررسی و تحلیل کرده است. در اشعار اخوان، همواره تلخکامی و ناامیدی به عنوان عواطف غالب نمایان است. در این سروده که احساسات گوناگونی چون عشق، اندوه، ترس و خشم نمود دارد، با افعال موثر «خواستن» و «نتوانستن» مواجه می شویم. گفته پرداز نخست کنشگر است؛ ولی تنش و اندوهِ ناخواسته و تجویزی، او را به ناکنشگر تبدیل می کند و جسم ادراکی در قالب گریستن در او نمود می یابد. طرحواره ی فرایند عاطفی گفتمان این سروده به صورت کاهش همزمان فشاره ی عاطفی و گستره ی شناختی است. به دلیل اتصال گفتمانی، گستره ی شناختی تنگ و تاریک، راههای ورود گفته خوان به متن محدود است و گفته یاب با فضای تحمیلی از سوی گفته پرداز رویارو می شود که نمی تواند با آن تعامل داشته باشد. از ابتدای این سروده، سوژه تحت تاثیر ابژه قرار می گیرد و سبک تنشی- شوشی حاکم بر گفتمان می شود. گفته پرداز هرچند فضای تحمیلی را نامنصفانه می بیند ولی با آن همسو می شود که سبک تنشی ترکیبی/ گزینشی است؛ ولی در پایان، سوژه «سکوت» را برمی گزیند و گریستن او را به شوشگری بازمی گرداند و دو سبک پیشین در سبک تنشی- بوشی استحاله می یابد و گفته پرداز به وضعیت «مات شدگی» می رسد.