مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
نوجوانان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش بازیهای مجازی خشن و غیرخشن در مقایسه با بازیهای حرکتی رایج بر زمان واکنش، هماهنگی، چابکی و ویژگی های روانشناختی نوجوانان بود. روش مطالعه از نوع پس رویدادی علی مقایسه ای است که سه گروه از شرکت کنندگان نوجوان با دامنه سنی12تا 17ساله در این مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند ازمدارس دولتی انتخاب شدند. براساس سابقه بازی در سه گروه بازی های رایانه ای خشن، بازی های رایانه ای غیرخشن و بازی های حرکتی ورزشی قرار گرفتند. اضطراب توسط پرسشنامه اضطراب کتل، پرخاشگری توسط پرسشنامه باس و پری و برای بررسی مهارتهای حرکتی از آزمون نلسون برای زمان واکنش اندام فوقانی و از آزمون ضربه زدن اندام فوقانی برای چابکی اندام فوقانی استفاده گردید. از روش آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها تفاوت معنی داری بین مهارت هماهنگی و پرخاشگری کاربران بازیهای مجازی و بازیهای حرکتی ورزشی نشان داد و متغیر پرخاشگری به نفع نوجوانان مشارکت کننده بازیهای حرکتی ورزشی نسبت به دو گروه بازی های مجازی (022/0=p) کمتر بود و نوجوانان بازیهای حرکتی ورزشی در متغیر هماهنگی نمرات بهتری (023/0=p) بدست آوردند. نتایج پژوهش حاضر تاییدی بر تاثیر نوع ویژگیهای بازی بر ویژگیهای جسمانی و روانی نوجوانان می باشد.
تأثیرآموزش انگیزش و استدلال اخلاقی بر قلدری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش انگیزش و استدلال اخلاقی بر ابعاد قلدری نوجوانان انجام پذیرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با یک گروه آزمودنی و یک گروه کنترل با پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان قلدر دوره اول متوسطه می شود که در آموزش و پرورش شهرستان تبریز در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. به منظور انتخاب نمونه پژوهش، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، روش غربالگری و پرسشنامه ایلی نویز بهره برده شد و بر این اساس تعداد 30 نفر از دانش آموزانی که بالاتر از نقطه برش آزمون ایلی نویز را کسب کرده بودند، به عنوان نمونه دانش آموزان قلدر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. گروه آزمایش، به مدت ده جلسه دوساعتی تحت آموزش بسته آموزش استدلال و انگیزش اخلاقی قرار گرفت و گروه کنترل، آموزش های روزانه مدرسه را دریافت نمود. هر دو گروه پرسشنامه های قلدری ایلی نویز را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که اثربخشی آموزش استدلال و انگیزش اخلاقی برای هر سه خرده مقیاس با مقدار F و سطح معناداری، شامل قلدری (553/8=F، 002/0=α)، زدوخورد (381/4=F، 024=α) و قربانی (437/3=F، 049/0=α) (05/0 ) معنا دار است. بنابراین، آموزش و نهادینه نمودن انگیزش و استدلال اخلاقی نقش مهمی در پرهیز افراد از رفتارهای هنجارشکن، ضد نظم، پرخاشگرانه و قلدری دارد.
اثربخشی درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان بر اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان نوجوانان در دوره کووید-۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
63 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان بر اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان نوجوانان در دوره کووید-۱۹ بود. این پژوهش نیمه آزمایشی(پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه در انتظار درمان) بود. جامعه آماری این پژوهش را کل دانش آموزان پایه هفتم تا دوازدهم شهرستان گیلانغرب تشکیل دادند (1050=N). نمونه آماری 51 نوجوان دارای علائم اضطراب بودند که در سه گروه درمان تنظیم هیجان، درمان چشم انداز زمان و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب بک و مقیاس اختلال در تنظیم هیجان استفاده شد. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه طی 8 جلسه، هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی، تحت درمان قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون های تعقیبی توکی و بنفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان بر کاهش علائم اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان اثربخش بوده اند. علاوه براین، اثربخشی درمان تنظیم هیجان در علائم اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان بیشتر از درمان چشم انداز زمان بوده است. براساس نتایج، درمان های تنظیم هیجان و چشم انداز زمان(به ویژه تنظیم هیجان) برای کاهش علائم اضطراب و اختلال در تنظیم هیجان در نوجوانان پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی برسرمایه های روان شناختی و اضطراب نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
157 - 165
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی بر سرمایه های روان شناختی و اضطراب نوجوانان بود و به روش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش دانش آموزان مقطع اول متوسطه مدارس دخترانه منطقه یک تهران و نمونه پژوهش 30 نفر از دختران 12 تا 17 سال (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) در سال 99-00 بودند. گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته در برنامه ی آموزشی تحول مثبت نوجوانی شرکت نمودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اضطراب اسپیلبرگر(1970) و سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه آزمایشی و گواه در نمرات سرمایه های روان شناختی؛ خوش بینی و خودکارآمدی و نمرات اضطراب؛ حالت اضطراب، رگه اضطراب تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0 P>). میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در مؤلفه های خوش بینی و خودکارآمدی افزایش معنی داری پیدا کرده است و در مؤلفه های اضطراب کاهش معنی داری پیدا کرده است که حاکی از اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی بر اضطراب و سرمایه های روان شناختی نوجوانان می باشد. تأکید بر مؤلفه های تحول مثبت می تواند برنامه ی عملی مناسب برای درمان اضطراب و ارتقای سرمایه های روان شناختی با تأکید بر خودکارآمدی و خوش بینی در نوجوانان می باشد.
ساخت، اعتباریابی، رواسازی و هنجاریابی مقیاس نگرش اخلاقی در میان نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف ساخت، اعتبار یابی، رواسازی و هنجاریابی مقیاس نگرش اخلاقی در میان نوجوانان انجام شد. روش : پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله نخست (بخش کیفی)، ابتدا منابع و مبانی نظری موجود در زمینه نگرش و نگرش اخلاقی با روش تحلیل محتوا بررسی و مقوله بندی شدند. در مرحله دوم (بخش کمّی)، براساس کدگذاری و تدوین مضامین اطلاعات حاصل از بررسی منابع، یک مقیاس 36 گویه ای برای اندازه گیری 3 عامل شناسایی شده ی شناختی، عاطفی و رفتاری ساخته شد. در این مرحله روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان شهر همدان در سال تحصیلی 1400-1401 بود. اندازه نمونه شامل تعداد 1093 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس پژوهشگرساخته را تکمیل کردند. برای بررسی روایی ابزار از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، روایی محتوایی، و روایی همزمان و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ سود برده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل اکتشافی، مؤلفه های شناختی، عاطفی، و رفتاری را به عنوان 3 عامل مقیاس نشان داد. ضریب پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 94/0، و برای زیر مقیاس های شناختی، عاطفی، و رفتاری به ترتیب 83/0 ،90/0 ، 87/0 به دست آمد. اطلاعات هنجاری این مقیاس گزارش شده است. نتیجه گیری: بر پایه یافته های پژوهش می توان گفت که مقیاس نگرش اخلاقی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و می تواند در تمام سازمان ها به کار برده شود.
بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی رگه های جامعه ستیزی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
115 - 138
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جامعه ستیزی، اختلال شخصیتی چندبعدی است که تا به امروز توجه زیادی را در فضاهای بالینی به خود جلب کرده است. لذا در این پژوهش، اعتبار نسخه فارسی فرم بلند مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان (YPI) و ارزیابی شاخصه های روانسنجی آن مورد نظر قرار گرفته است. روش: روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی از نوع اکتشافی بود. نمونه شامل 557 نوجوان پسر ساکن استان های تهران و گلستان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های جامعه ستیزی نوجوانان و همدلی شناختی و عاطفی (QCAE) را تکمیل کردند. ویژگیهای روانسنجی مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان از طریق آزمون تحلیل عامل تأییدی، روایی واگرا، همبستگی پیرسون و ضریب آلفای کرونباخ تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از وجود سه عامل بین فردی، عاطفی و رفتاری بود و دلالت بر نیکویی برازش مدل به دست آمده داشت (001/0>P). همبستگی معنادار میان پرسشنامه همدلی شناختی و عاطفی و مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان، روایی واگرای این ابزار را تأیید می کند (01/0>P). اعتبار مقیاس با استفاده از محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار مرکب عوامل، قابل قبول به دست آمد. نتایج پایایی این ابزار از طریق روش بازآزمایی، همبستگی بالا بین دو اجرا را نشان داد (01/0>P). نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت نسخه فارسی فرم بلند مقیاس جامعه ستیزی نوجوانان (YPI) و ساختار سه عاملی آن مورد تأیید قرار گرفت و می توان با برخوردار بودن از روایی و اعتبار مناسب، در پژوهش های روانشناختی آن را به کار گرفت.
ساخت، اعتباریابی، رواسازی، و هنجاریابی مقیاس رفتار اخلاقی در میان نوجوانان
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷)
110 - 127
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف ساخت، اعتباریابی، رواسازی و هنجاریابی مقیاس رفتار اخلاقی در میان نوجوانان انجام شد. روش شناسی پژوهش : پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله نخست (بخش کیفی)، ابتدا منابع و مبانی نظری موجود در زمینه ی رفتارهای اخلاقی با روش تحلیل محتوا بررسی و مقوله بندی شدند. در مرحله دوم (بخش کمّی)، براساس کدگذاری اطلاعات حاصل از بررسی منابع، یک مقیاس 35 گویه ای برای اندازه گیری2 عامل شناسایی شده ی رفتارهای سلبی و ایجابی ساخته شد. در این مرحله روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان شهر همدان در سال تحصیلی 1400-1401 بود. اندازه نمونه شامل تعداد 1093 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس پژوهشگر ساخته را تکمیل کردند. برای بررسی روایی ابزار از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، روایی محتوایی، و روایی همزمان و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ سود برده شد. یافته ها : نتایج تحلیل عامل اکتشافی، مؤلفه ی رفتارهای سلبی و ایجابی را به عنوان2 عامل مقیاس نشان داد. ضریب پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس862/0، و برای زیر مقیاس های رفتارهای ایجابی و رفتارهای سلبی به ترتیب 918/0، 920/0 به دست آمد. همچنین اطلاعات هنجاری این مقیاس گزارش شده است. بحث و نتیجه گیری: بر پایه یافته های پژوهش می توان گفت که مقیاس رفتار اخلاقی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و می تواند در تمام سازمان ها به کار برده شود.
تجارب مادران از فرصت های هنجاری شبکه های اجتماعی مجازی در رابطه با فرزندان پسر 11 تا 18 سال شهر اصفهان (مطالعه کیفی اینستاگرام)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی تجارب مادران از فرصت های هنجاری شبکه های اجتماعی مجازی در رابطه با فرزندان پسر 11 تا 18 سال شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی و تعداد مشارکت کنندگان ۱۲ نفر از مادرانی بود که فرزندان آنها از شبکه اجتماعی مجازی اینستاگرام استفاده می کردند. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب و اطلاعات آنها از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری و به روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافت های این پژوهش شامل پنج مفهوم اصلی(تم) "سهولت در انجام امور شخصی"، "تسهیل و بهبود ارتباطات"، "آشنایی با فناوری های روز دنیا"، "پر کردن اوقات فراغت" و " ترغیب به یادگیری زبان انگلیسی" بود که در این مقاله بدان پرداخته شده است. یافته ها نشان داد فرصت ها فرهنگی به وی ژه در حوزه هنجارهای اجتماعی برای فرزندان پسر نوجوان خانواده های شهر اصفهان وجود دارد که در صورت آموزش و جهت دهی صحیح می توان از آن برای ارتقاء دانش و مهارت های کاربران نوجوان استفاده کرد و زمینه کاهش َآسیب های احتمالی را فراهم نمود.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه دو عاملی نارسایی کارکردهای اجرایی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه دوعاملی نارسایی کارکردهای اجرایی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پژوهش های روان سنجی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر 12 تا 18 ساله استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل می دادند که از این جامعه تعداد 1000 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و والدین آن ها پرسشنامه دوعاملی نارسایی کارکردهای اجرایی نوجوانان (TEXI) و مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی- ویراست دوم را تکمیل کردند که درنهایت پرسشنامه 602 والد تحلیل شد. جهت بررسی پایایی، روش همسانی درونی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی بین سؤالات با نمره کل به کار گرفته شد و همچنین برای سنجش روایی از تحلیل عاملی تأییدی به روش مؤلفه های اصلی و روایی ملاکی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پرسشنامه دوعاملی نارسایی کارکردهای اجرایی از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است. همچنین روایی ملاکی پرسشنامه نیز تائید شد (05/0p). بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد که پرسشنامه حاضر ابزار مناسبی برای ارزیابی نارسایی کارکردهای اجرایی در نوجوانان می باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود تاب آوری و کاهش علائم بالینی نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از آزارجنسی: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۶
93 - 130
سوء استفاده جنسی از زمره تروماهای ناشی از آسیب می باشد، که سلامت نوجوانان را به طور جدی تهدید نموده و آن ها را نیازمند یاری رسانی حرفه ای می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود تاب آوری و کاهش علائم بالینی نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از آزار جنسی انجام شد. طرح پژوهش تک آزمودنی با دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از آزار جنسی 12 تا 18 سال بود که در سال 1399 به مرکز اورژانس اجتماعی شهرستان ایذه مراجعه نمودند. دو نفر به شیوه نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان 3 جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابی ها با استفاده از مقیاس نشانگان اختلال استرس پس از سانحه کودکان (فوآ و همکاران، 2018) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) در مرحله خط پایه، جلسات مداخله و یک ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. مداخله به صورت انفرادی بر اساس ذهن آگاهی در 8 جلسه انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل بصری نمودار، درصد بهبودی و شاخص درصد پایا انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو مراجع با شروع مداخله روند کاهشی و رو به بهبودی را در طراز نمرات مقیاس نشانگان اختلال استرس پس از سانحه و روند افزایشی و رو به بهبودی را در طراز نمرات مقیاس تاب-آوری کانر و دیویدسون نشان دادند. آزمودنی ها این نتایج را تا یک ماه پس از درمان حفظ نمودند. براساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که درمانگران حوزه کودک و نوجوان، جهت افزایش تاب-آوری و بهبود علایم ناشی از استرس از رویکردهای ذهن آگاهی جهت اثربخشی بیشتر استفاده کنند.
اثربخشی بسته آموزشی رفتار درمانی دیالکتیک مبتنی بر تجربه زیسته نوجوانان کمال گرا بر خودکارآمدی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
93 - 106
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی درمان دیالکتیک مبتنی بر تجربه زیسته نوجوانان کمال گرا بر خودکارآمدی نوجوانان شهرفلاورجان (اصفهان) انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پسران نوجوان در مقطع متوسطه اول شهر فلاورجان(اصفهان) در سال 1400 انجام گرفت. به این ترتیب 4۰ پسر نوجوان به شکل نمونه گیری خوشه ای با توجه به ملاکهای ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند(هر گروه 20 نفر). شرکت کننده ها قبل و بعد از مداخله به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی(موریس،2002) پاسخ دادند. شرکت کننده های گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک مبتنی بر تجربه زیسته نوجوانان کمال گرا قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و سطح استنباطی (تحلیل کواریانس یک راهه) و با استفاده از نرم افزار spss22تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در متغیر خودکارآمدی و مولفه های تحصیلی، اجتماعی و هیجانی خود افزایش معنادار در مرحله پس آزمون داشته اند(p0/05). نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان برای بهبود خودکارآمدی و مولفه های آن در پسران نوجوان، از بسته آموزشی رفتاردرمانی دیالکتیک مبتنی بر تجربه زیسته نوجوانان کمال گرا استفاده کرد. نتایج این پژوهش قابلیت این را دارد که مورد استفاده مشاوران و روانشناسان قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی مداخله های حضوری و مجازی مبتنی بر نظریه پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی نوجوانان در دوران پسا کرونا
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله های حضوری و مجازی مبتنی بر نظریه پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی نوجوانان در دوران پسا کرونا انجام شد. این پژوهش آزمایشی و به سبب وجود گروه های آزمایش (حضوری و مجازی) و گروه گواه از طرح پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر اراک در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه آماری شامل 60 شرکت کننده مقطع متوسطه اول بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای سه مرحله ای از جامعه موردنظر انتخاب شد و در سه گروه (گروه های آزمایش حضوری و مجازی و گروه کنترل) جایابی شدند. سپس اعضای گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل نیز هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده های موردنیاز برای این پژوهش به وسیله پرسش نامه مقیاس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا (راسل، 1996) جمع آوری گردید. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که مداخله های حضوری مبتنی بر نظریه پذیرش و تعهد در احساس تنهایی نوجوانان در پسا کرونا مؤثر است و همین طور مداخله های مجازی مبتنی بر نظریه پذیرش و تعهد در احساس تنهایی نوجوانان در پسا کرونا مؤثر است و بین اثربخشی مداخله های حضوری و مجازی مبتنی بر نظریه پذیرش و تعهد در احساس تنهایی نوجوانان در پسا کرونا تفاوت معناداری وجود دارد.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی نوجوان محور بر سرگردانی ذهنی و علائم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: افسردگی اختلالی شایع در دوران نوجوانی است که پیامدهای شناختی و اجتماعی وسیعی به دنبال دارد؛ یکی از پیامدهای شناختی، سرگردانی ذهنی است که با تشدید افکار ناکارآمد، به فرد افسرده آسیب می زند. به این ترتیب این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی نوجوان محور بر سرگردانی ذهنی و علائم افسردگی انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه ی پژوهش نوجوانان دختر افسرده مراجعه کننده به مراکز روانشناختی شهر اصفهان در سال 1400 بودند. از جامعه مذکور، 30 دختر نوجوان افسرده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه افسردگی (BDI-II) و مقیاس سرگردانی ذهنی (MWS) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 60 دقیقه ای درمان ذهن آگاهی نوجوان محور را دریافت کردند در حالی که گروه گواه مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نسخه ی 26 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که بین نمرات افسردگی و سرگردانی ذهنی گروه ها در پس آزمون و پیگیری نسبت به پیش آزمون تفاوت معنادار وجود دارد. اثر متغیر بین گروهی مداخله نیز در کاهش افسردگی و سرگردانی ذهنی معنادار است. یعنی انجام درمان ذهن آگاهی نوجوان محور توانسته است نمرات افسردگی و سرگردانی ذهنی را نسبت به به گروه گواه کاهش دهند (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج، درمان ذهن آگاهی نوجوان محور می تواند به عنوان یک گزینه مداخله ای مؤثر برای کمک به نوجوانان افسرده و کاهش سرگردانی ذهنی آنان مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی انتقادی خط مشی نظام آموزش و پرورش ایران در تربیت جنسی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
25 - 47
«تربیت جنسی» یکی از پیچیده ترین و مهم ترین ابعاد تعلیم و تربیت و از موضوعات مهم حوزه اجتماعی است که در چگونگی شکل گیری شخصیت انسان نقش بسزایی داشته و بر افکار، عواطف و رفتارهای وی تأثیرگذار است. نظر به اینکه تحلیل مباحث نظری و خط مشی های عملی حوزه تربیت جنسی می تواند زمینه ساز روشنگری و تنویر اذهان محققان و متولیان امر تربیت شود، در پژوهش حاضر که با هدف بررسی انتقادی خط مشی های نظام آموزش و پرورش ایران در تربیت جنسی نوجوانان با رویکرد اجتماعی انجام شد، پژوهشگر بر آن است ﺗﺎ ضمن بررسی تمامی اسناد و آئین نامه های بالادستی نظام آموزش و پرورش و با در نظرگرفتن نقاط مثبت، به نقد خط مشی ها و رویکردهای این سازمان در حوزه تربیت جنسی بپردازد. نتیجه اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن می دﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﺮاﺳﺎس بررسی های انتقادی، خط مشی و رویکرد حاکم بر نگاه به تربیت جنسی در ﻧﻈﺎم آﻣﻮزش وﭘﺮورش اﻳﺮان «ﻣﻬﺎر میل جنسی» اﺳﺖ، که می توان از آن به «خط مشی ﻣﻬﺎر» تعبیر ﻛﺮد. از ویژگی ﻫﺎى اﻳﻦ خط مشی ﺗﻮﺟﻪ بیشتر ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎى سلبی و تحریمی تربیت جنسی است. جلوه گری اﻳﻦ خط مشی از واقعیت میل جنسی ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ اى اﺳﺖ ﻛﻪ بیش از آﻧﻜﻪ میل جنسی را فرصتی ﺑﺮاى زندگی فضیلت ﻣﻨﺪاﻧﻪ تلقی ﻧﻤﺎﻳﺪ، آن را ﺗﻬﺪﻳﺪى ﺑﺮاى زندگی ﺳﻌﺎدﺗﻤﻨﺪاﻧﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ می کند.
فهم و شناخت مسائل و نیازهای نوجوانان وابسته به مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
222-193
هدف : پژوهش حاضر با هدف فهم و شناخت مسائل و نیازهای نوجوانان پسر وابسته به مواد محرک انجام گرفت . روش : این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل تماتیک بود. جامعه پژوهش شامل همه نوجوانان پسر وابسته به مواد محرک بود که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 12 نفر از نوجوانانی که در مراکز ترک اعتیاد دولتی و غیردولتی تهران و البرز در سال های 1399-1398 حضور داشتند، انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت و سپس داده ها با استفاده از روش کلارک و براوون (2006) تحلیل گردید. یافته ها : بر اساس تحلیل داده ها، نیازهای نوجوانان در سه دسته نیازهای عمومی (شامل نیاز به حمایت خانواده، آموزش مهارت های والدینی، ارتباط سالم با دوستان و همسالان، آموزش رسمی و مهارت های زندگی، و تفریح)، نیازهای دوره بازتوانی (شامل نیاز به حمایت دوستان و خانواده، ارائه خدمات متناسب با دوره نوجوانی، پیگیری وضعیت سلامت، داشتن هدف، امید، احترام، و انگیزه)، و نیازهای پس از دوره بازتوانی (شامل نیاز به وجود افراد تاثیرگذار و مراقبت و حمایت اجتماعی مداوم و بلندمدت) به عنوان مضمون های اصلی و فرعی استخراج گردید. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه، ایجاد و گسترش مراکز ارائه خدمات تخصصی توسط کادر متخصص آموزش دیده آشنا با نیازها و مسائل نوجوان وابسته به مواد به جهت ارائه خدمات روانی-اجتماعی به نوجوانان و خانواده هایشان و برنامه های سوادآموزی و مهارت آموزی ضرورت دارد.
نقش کنترل تکانه، نشخوار فکری و شرم درونی شده در پیش بینی گرایش به افکار خودکشی در نوجوانان مراجعه کننده به مراکز گذری کاهش آسیب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۹ (پیاپی ۷۸)
154-145
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش کنترل تکانه، نشخوار فکری و شرم درونی شده در پیش بینی گرایش به افکار خودکشی در نوجوانان مراجعه کننده به مراکز گذری کاهش آسیب شهر تهران بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان 14 تا 18 سال مراجعه کننده به مراکز گذری کاهش آسیب ( DIC ) شهر تهران منطقه 12 (محله شوش-هرندی) در چهار ماهه اول سال 1401 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان نوجوانان مراجعه کننده به این مراکز تعداد 300 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس افکار خودکشی ( BSSI ) (بک، 1961)، مقیاس تکانشگری ( BIS-11 ) (بارت و همکاران، 2004)، مقیاس نشخوار فکری ( RRS ) (هوکسما و مارو،1991) و مقیاس شرم درونی شده ( ISS ) (کوک،1993) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داده است بین کنترل تکانه، نشخوار فکری و شرم درونی شده با گرایش به افکار خودکشی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0 P< ). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کنترل تکانه، نشخوار فکری و شرم درونی شده در مجموع 78/0 گرایش به افکار خودکشی را تبیین می کنند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی بر کنترل عواطف نوجوانان دارای رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (اسفند) ۱۴۰۱ شماره ۱۲۰
۲۴۸۶-۲۴۶۹
زمینه: مطالعات نشان می دهد احساسات و عواطف در شروع و حفظ رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان نقش دارند. با وجود اینکه در پیشینه ی تحقیقات به اثرات مثبت درمان پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی بر مشکلات روانشناختی نوجوانان اشاره دارد، اما در زمینه کاربرد این دو روی آورد درمانی بر روی جامعه تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی بر کنترل عواطف نوجوانان دارای رفتارهای خودآسیب رسان انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دو ماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس دولتی دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بود. 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هریک 8 جلسه تحت درمان پذیرش و تعهد، و درمان ذهن آگاهی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل سیاهه خودگزارشی رفتارهای خودآسیب رسان (کلونسکی و گلن، 2009) و مقیاس کنترل عواطف (ویلیامز و همکاران، 1997) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون t همبسته بوسیله نرم افزار 23-SPSS انجام شد. یافته ها: در مرحله پس آزمون هر دو روش مداخله بر کنترل عواطف نوجوانان تأثیر معناداری داشت (0/01 P<). در مرحله پیگیری نیز دو مداخله به صورت معناداری موجب بهبود کنترل عواطف نوجوانان شد. اما بین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق پذیرش احساسات و جلوگیری از اجتناب تجربه ای و شکل دهی به عمل متعهدانه و عادات سالم و همچنین آموزش ذهن آگاهی به واسطه بالا بردن آگاهی نسبت به زمان حال، از طریق بهبود فرآیند تفکر، شناسایی و اصلاح باورهای شناختی منفی و ارائه پاسخ های شناختی مناسب بر بهبود کنترل عواطف نوجوانان دارای رفتارهای خودآسیب رسان کمک کرده است. شماره ی مقاله: ۹
پیش بینی اضطراب اجتماعی نوجوانان بر اساس سبکهای فرزندپروری والدین
زمینه و هدف: اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است که در آن مؤلفه هایی همچون سبک های فرزندپروری تأثیرگذارند. سبک های فرزندپروری والدین مهم ترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با هدف پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک های فرزندپروری والدین انجام شد. روش پژوهش : این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن پیمایشی و به لحاظ اجرا کمی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع اول متوسطه در شهر تهران بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. با توجه به حجم جامعه (26600 نفر) و با استناد به جدول مورگان و کرجسی، تعداد 258 دانش آموز پسر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد مطالعه پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند (1973) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی لایبویتز (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 23 صورت گرفت. یافته ها : تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب عملکرد رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت، همینطور بین فرزندپروری مستبدانه و اضطراب عملکرد و فرزندپروری مستبدانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. در حالی که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی، فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب عملکرد و بین فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده منفی و معنی دار اضطراب اجتماعی است ( 01/0> P ) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و مستبدانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی است ( 01/0> P ). نتیجه گیری : با توجه به یافته های به دست آمده، طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی والدین از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش والدین و بهبود روابط خانواده ها، اضطراب اجتماعی فرزندان را کاهش داد.
نقش واسطه ای ناگویی خلقی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان
زمینه و هدف: درمانگران بالینی و مشاوران معتقدند که طرحواره ها و نگرش ها نسبت به هیجان ها در کاهش تجربه استرس و نهایتاً پیشگیری و بهبود مشکلات خود آسیب رسانی نوجوانان مؤثر است؛ از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای ناگویی خلقی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای خود آسیب رسان در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه نوجوانان پسر مقطع دوم متوسطه منطقه لوداب تشکیل دادند، که در سال تحصیلی 1399- 1398 مشغول به تحصیلی بودند. از بین جامعه آماری 210 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ناگویی خلقی تورنتو (1986)، طرحواره های ناسازگار یانگ ( 2005 ) و آسیب به خود – سانسون و همکاران (1998) استفاده شد؛ بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، نمرات شرکت کنندگان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج مسیرهای رابطه مستقیم پژوهش نشان داد که بین رفتار خود آسیب رسان با طرحواره های محرومیت هیجانی، رهاشدگی/بی ثباتی، بی اعتمادی/بدرفتاری، انزوای اجتماعی/بیگانگی، نقص/شرم، شکست، وابستگی/ بی کفایتی، آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری، گرفتار/خویشتن تحول نیافته، اطاعت، ایثار، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه، استحقاق/ بزرگ منشی و خویشتن داری/ خود انضباطی همبستگی معناداری وجود دارد؛ همچنین بین رفتار خود آسیب رسان با ناگویی خلقی و خرده مقیاس های دشواری در تشخیص احساسات، دشواری توصیف احساسات و تفکر با جهت گیری خارجی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج رابطه غیرمستقیم نشان داد که ناگویی خلقی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای خود آسیب رسان در نوجوانان ایفا می کند.
تحلیل کیفی آسیب های اجتماعی نوجوانان در شبکه های اجتماعی مجازی
زمینه و هدف: مشخص است که شبکه های اجتماعی مجازی مانند هر نوع ابداع و دستاورد دیگر بشری با انگیزه تأمین رفاه و نیل به کمال جوامع انسانی شکل گرفته، اما در جریان اجرای آن به دلیل برخی کج فکری ها و استفاده های نادرست از این ابزار منجر به وقوع آسیب های جسمی و روانی و اجتماعی برای نسل بشر شده است. چنین آسیب هایی ممکن است به حدی فراگیر شوند که منافع و سودمندی های فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مجازی را نیز زیر سؤال ببرند. از این رو، شناخت این آسیب های اجتماعی و ارائه راهکارهای جهت استفاده مناسب از این شبکه های اجتماعی مجازی حائز اهمیت بوده و نتایج حاصل از آن می تواند بستر مناسبی را برای بهره گیری بهتر از این شبکه ها و کاهش نگرانی های درباره کاربران نوجوان که قشر مهم و اساسی در جوامع هستند را فراهم نماید. این پژوهش با هدف بررسی آسیب های اجتماعی نوجوانان در شبکه های اجتماعی مجازی انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند 10 نفر از متخصصان حوزه رسانه انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. فرایند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرارگرفتند و یافته ها در قالب (یک مقوله هسته) مدل پارادایمی ارائه شدند. یافته ها: نتایج تحلیل مضامین سه مقوله اصلی بمباران اطلاعاتی، آشفتگی ذهنی و اعتیاد اینترنتی را نشان داد که بمباران اطلاعاتی دارای دو مقوله فرعی حجم اطلاعات و کیفیت اطلاعات، آشفتگی ذهنی دارای دو مقوله فرعی وابستگی ذهنی و مشکلات روانی و اعتیاد اینترنتی نیز دو مقوله فرعی استفاده زیاد از اینترنت و دشواری قطع استفاده از اینترنت شناسایی شد . نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد آسیب های ناشی از فضای مجازی در روح و روان نوجوانان باعث اختلال در عملکرد آنان می شود که راهبردها و استراتژی هایی لازم است اتخاذ شود تا با کنترل و مدیریت آسیب های اجتماعی نوجوانان در شبکه های اجتماعی مجازی، آسیب پذیری نوجوانان را کاهش داده و به حداقل برسانند.