مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
نوجوانان
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۵۰-۱۳۸
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بروز اختلال اضطراب فراگیر، فرآیندهای شناختی، ارتباطی و اجتماعی افراد را با آسیب جدی مواجه ساخته و موجب افزایش اضطراب و افسردگی می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر علائم افسردگی و اضطراب نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر کمی و از نوع مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری ۲ ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی نوجوانان با اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر خرم آباد تشکیل می دادند که از میان آن ها ۴۵ نفر نوجوانان واجد شرایط داوطلب با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه درمان شناختی-رفتاری، گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه و گروه گواه جایگزین شدند (هر گروه ۱۵ نفر). به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (لاوی باند و لاوی باند، ۱۹۹۵) استفاده شد. همچنین جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر کاهش افسردگی و اضطراب تأثیر معناداری داشته است (۰۱/۰>p)، از سویی دیگر درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب نتیجه بخش بوده است (۰۰۱/۰>p)، همچنین بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود ندارد؛ می توان از این دو رویکرد درمانی به عنوان مداخلات مؤثر بر افسردگی و اضطراب نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر بهره گرفت. تازه های تحقیق داود جعفری: Google Scholar, Pubmed
اختلال سلوک (CD)در نوجوانان: بررسی نقش شایستگی اجتماعی و ضعف در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش شایستگی اجتماعی و ضعف در تنظیم هیجان در پیش بینی اختلال سلوک نوجوانان انجام شد. روش: جاﻣﻌه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوﺳﻄه اول نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1399-1398 بود که از بین نمونه اولیه، 234 نفر از دانش آموزانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه علایم مرضی کودکان (فرم والد) (گادو و اسپرفکین، 2007) کسب کردند و دارای بیشترین نشانه های اختلال سلوک بودند، بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های شایستگی اجتماعی (فلنر و همکاران، 1990) و دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، 2004) را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده ها، از رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه خطی بین متغیر اختلال سلوک و مؤلفه های پیش بین به لحاظ آماری معنادار است (001/0P<). به این معنی که شایستگی اجتماعی و خودتنظیمی هیجان قادر به پیش بینی اختلال سلوک در نوجوانان هستند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مؤلفه های شایستگی اجتماعی؛ به ترتیب مؤلفه های توانایی ها و مهارت های شناختی، مهارت های رفتاری و شایستگی های هیجانی و همچنین از بین مؤلفه های ضعف در تنظیم هیجان؛ به ترتیب فقدان شفافیت هیجانی، فقدان آگاهی هیجانی، دشواری در کنترل تکانه و دسترسی محدود به راهبردهای هیجانی به عنوان قوی ترین متغیرها برای پیش بینی اختلال سلوک هستند. نتیجه گیری: این یافته ها تلویحات مهمی در زﻣیﻨه پیشگیری، درمان و خدمات مشاوره ای به کودکان و نوجوانان دارای نشانه های اختلال سلوک دارد و می تواند با برنامه ریزی مدون و اجرایی در جهت کاهش نشانه های اختلال سلوک مفید واقع شود.
ارتباط خطرپذیری براساس ادراک سبک والدگری و ناگویی هیجانی نوجوانان با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با نقش تعدیل گری جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بروز هر یک از رفتارهای پرخطر در جامعه ایران به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است. همچنین خطرپذیری بر سلامتی نوجوانان تأثیر نامطلوبی می گذارد و گفته می شود ارتکاب حداقل یک مرتبه از این نوع رفتارها در طی دوره نوجوانی، احتمال بروز سایر مشکلات و سازش نایافتگی های بزرگسالی را پیش بینی می کند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ساختاری خطرپذیری بر اساس سبک والدگری و ناگویی هیجانی نوجوانان شهر مشهد با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با نقش تعدیل گری جنسیت انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر 14 تا 18 سال مدارس متوسطه نواحی یکم، سوم، و هفتم شهر مشهد در نیم سال دوم سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 600 دانش آموز مقاطع تحصیلی نهم، دهم، یازدهم، و دوازدهم بود که به روش در دسترس انتخاب شدند . ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی(زاده محمدی، 1390 )، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (تیلور، 1986)، پرسشنامه ادراک سبک والد گری (گرولنیک و همکاران، 1997)، پرسشنامه مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت و همکاران، 1988)، و پرسشنامه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی (حسینی اسفیدواجانی، 1400) بود. تحلیل داده های پژوهش با روش تحلیل مسیر و آزمون اثرهای واسطه ای در مدل پیشنهادی با روش بوت استراپ با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار است. بین ادراک از سبک والدگری و حمایت اجتماعی ادراک شده با خطرپذیری در دختر و پسر رابطه منفی و معنادار، و بین ناگویی هیجانی با خطرپذیری در دختر و پسر رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (0/01>P). همچنین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین ادراک سبک والد گری و ناگویی هیجانی با خطرپذیری نوجوانان، مورد تأیید قرار گرفت (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین خطرپذیری با ادراک سبک والد گری و ناگویی هیجانی در نوجوانان دختر و پسر نقش واسطه ای به عهده دارند.
بازخوانی تحلیلی - انتقادی قول غیر مشهور فقهای امامیه در باب بلوغ کیفری در جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان فقهای امامیه، دو قول مشهور و غیرمشهور در باب سن بلوغ وجود دارد. دیدگاه غیرمشهور برخلاف قول مشهور، با توجه به آثار مهم و غیرقابل اغماض سن بلوغ بر ابعاد زندگی افراد جامعه، از موضوعیت گرایی در این مسأله اجتناب کرده و قائل به تعدیل و توسعه کَمّی آن است. این تحقیق ضمن طرح پرسش هایی بدیع راجع به مبانی عقلی توجیه کننده قول غیرمشهور و آثار احتمالی اجرایی ساختن آن، به تبیین ماهیت سن بلوغ یعنی «امضایی بودن» و «غیرتعبدی بودن» و تشریح تبعات قول مذکور (غیرمشهور) در جامعه فعلی ایران در پرتو تغییر و تحولات انسانی و بین المللی پرداخته است. نتیجه آنکه این مقاله با تکیه بر استدلال های عقلی و استناد به پیامدهای فعلی و بالقوه سن بلوغ در فقه و قانون مجازات اسلامی 1392، سن «هجده سال» را به عنوان فرض قانونی خلاف ناپذیر، پیشنهاد و تقویت کرده است.
مقایسه مولفه های آمادگی به اعتیاد در بین نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۱۵۸-۱۳۹
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه مولفه های آمادگی به اعتیاد در بین نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و عادی انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر 13 تا 18 سال دبیرستان های شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه ای به حجم 97 نفر (49 دانش آموز با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و 48 دانش آموز عادی) با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. داده ها از طریق مقیاس شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در نمره کل آمادگی به اعتیاد و مولفه های آن شامل افسردگی و درماندگی، نگرش مثبت به مواد، اضطراب و ترس از دیگران، و هیجان خواهی بالا در مقایسه با گروه نوجوانان عادی نمرات بالاتری کسب کردند. نتیجه گیری: می توان چنین نتیجه گرفت که وجود نشانه های اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی، زمینه و میزان آمادگی به اعتیاد در نوجوانان را افزایش می دهد و آنها را در برابر اعتیاد آسیب پذیر می کند.
مقایسه تأثیرپذیری تبحر حرکتی از وضعیت تغذیه در رده های سنی مختلف مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مقایسه تأثیرپذیری تبحر حرکتی از وضعیت تغذیه در رده های سنی مختلف مردان (کودکان، نوجوانان و جوانان) بود. جامعه آماری تحقیق برای کودکان کلیه دانش آموزان سنین 10-7 سال، برای نوجوانان کلیه دانش آموزان 15-12 سال و برای جوانان کلیه دانشجویان 20-18 سال دانشگاه تهران به غیراز دانشجویان تربیت بدنی بود. نمونه تحقیق در هر یک از گروه های سنی 90 نفر بود؛ که از 4 مدرسه ابتدایی و 4 مدرسه دبیرستان شهر تهران و دانشجویان پسر دانشگاه تهران به روش خوشه ای هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و مقایسه ای بود و ابزار اندازه گیری تن سنجی و آزمون برونینکس- اوزرتسکی بود. نتایج تحقیق نشان داد بین گروه های سوءتغذیه، تغذیه متوسط و تغذیه مناسب در تبحر حرکتی سنین نوجوانانی و بزرگ سالی تفاوت معناداری وجود نداشت اما بین گروه های تبحر حرکتی سنین کودکان تفاوت معنادار بود. علاوه بر این بین تبحر حرکتی گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری نبود. با توجه به این نتایج به نظر می رسد وضعیت تغذیه بر تبحر حرکتی تأثیر دارد و این مسئله در تحقیق حاضر در سنین کودکی مشاهده شد؛ بنابراین کودکان آسیب پذیرترین قشر در این زمینه محسوب می شوند و توجه به وضعیت تغذیه کودکان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به نظر می رسد، تمرینات هوازی با شدت های مختلف سبب بهبود سطوح SOD و TNF-α میشود، گرچه شدت تمرین در تمرینات تناوبی عامل موثری در تغییرات سطوح هر دو متغیر بوده است.
تأثیر یک دوره تمرینات ذهن آگاهی بر شاخص های حافظه کارکردی افراد نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحقیقات نشان داده است عدم توجه به مهارت های روانشناختی نظیر ذهن آگاهی، منجر به کاهش عملکرد جسمانی و روانشناختی در افراد می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر یک دوره تمرینات ذهن آگاهی بر شاخص های حافظه کارکردی افراد نوجوان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را نوجوانان با دامنه سنی ۱۸-۱۴ سال منطقه یک شهر تهران در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. شرکت کنندگان شامل ۲۰ نوجوان (۱۰ دختر و ۱۰ پسر) بود که به صورت در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۰ نفره ذهن آگاهی و گواه قرار گرفتند. تمرینات گروه ذهن آگاهی به مدت ۶ هفته، هفته ای یک جلسه ۴۵-۲۰ دقیقه بود. برای سنجش حافظه کارکردی از نرم افزار کرسی بلک استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس مرکب، تی مستقل و همبسته با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ استفاده شد. یافته ها: نتایج تعداد پاسخ های صحیح نشان داد اثر اصلی مرحله (η۲=۰/۵۹ ،P=۰/۰۰۰۱ ،F=۲۶/۸۵) و اثر تعاملی مرحله- گروه (η۲=۰/۳۷ ،P=۰/۰۰۴ ،F=۱۰/۸۷) معنادار، اما اثر اصلی گروه (η۲=۰/۰۱ ،P=۰/۵۹ ،F=۰/۲۳) معنادار نبود. نتایج آزمون تی همبسته نشان داد گروه ذهن آگاهی، پیشرفت معناداری از پیش آزمون تا پس آزمون داشته است (۰/۰۰۰۱=P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر تأثیر تمرینات ذهن آگاهی بر شاخص های حافظه کارکردی افراد نوجوان بود. این نوع مداخلات می توانند جهت ارتقای عملکرد شناختی و حرکتی به متخصصان این حیطه کمک شایان توجهی داشته باشد؛ لذا پیشنهاد می شود در راستای افزایش میزان حافظه کارکردی و همچنین اثر گذاری آن بر روند تصمیمات شناختی از تمرینات ذهن آگاهی استفاده شود.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر تاب آوری و مهارت های ارتباطی نوجوانان پسر در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
۲۰۲-۱۹۳
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های ارتباطی و تاب آوری نوجوانان پسر در دوران کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر دوره ی دوم متوسطه در حال تحصیل شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آنها 30 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مهارت های ارتباطی کوئین دام (CSTR 2004) و پرسشنامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC 2003) استفاده شد. جلسات آموزش مهارت های زندگی در 12 جلسه، هر هفته دو جلسه و هر جلسه 90 دقیقه به صورت گروهی تنظیم شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات مهارت های ارتباطی و تاب آوری در پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در سطح 05/0 تفاوت معناداری وجود دارد و نوجوانان گروه آزمایش نسبت به نوجوانان گروه گواه، مهارت های ارتباطی و تاب آوری بالاتری نشان دادند.
مدل ساختاری دشواری در تنظیم هیجان و نشانه های اختلال سلوک (CD) با میانجی گری همدلی عاطفی و شناختی در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری دشواری در تنظیم هیجان و نشانه های اختلال سلوک با میانجی گری همدلی عاطفی و شناختی در نوجوانان پسر بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آنها تعداد 234 نفر از دانش آموزانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه علائم مرضی کودکان کسب و دارای بیشترین نشانه های اختلال سلوک بودند، بر اساس روش نمونه گیری هدفمند به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گراتز و روئمر، 2004) و مقیاس بهره همدلی (EQ، بارون و کوهن، 2003) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و دشواری در تنظیم هیجان و همدلی عاطفی و شناختی بر اختلال سلوک اثر مستقیم و معنادار داشتند (01/0>P). همچنین دشواری در تنظیم هیجان با میانجی گری همدلی عاطفی و شناختی بر اختلال سلوک دانش آموزان اثر غیر مستقیم و معناداری داشت (01/0>P). بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که رشد خودتنظیمی هیجان می تواند دستیابی به همدلی را در فرد میسر ساخته و به عنوان یک عامل مؤثر در جهت کاهش نشانه های اختلال سلوک و افزایش رفتار جامعه پسند در نوجوانان عمل کند.
نقش آشفتگی های روان شناختی و انعطاف پذیری شناختی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی نوجوانان در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۱۸۲-۱۷۳
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش آشفتگی های روان شناختی و انعطاف پذیری شناختی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی نوجوانان در دوران کرونا بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه 6 شهر تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داد که از این بین با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 295 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس بهزیستی روان شناختی (PWB) ریف (1989)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) دنیس و وندروال (2010) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) لاویبوند و لاویبوند (1995) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که آشفتگی های روان شناختی، یعنی اضطراب، افسردگی و استرس با بهزیستی روان شناختی نوجوانان در دوران کرونا رابطه منفی دارند (01/0 p<)، درحالی که بین انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت وجود داشت (01/0 p<). 46% از کل واریانس بهزیستی روان شناختی نوجوانان در دوران کرونا توسط آشفتگی های روان شناختی و انعطاف پذیری شناختی تبیین گردید (01/0 p<). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که بهزیستی روان شناختی نوجوانان در دوران کرونا تحت تأثیر سطح انعطاف پذیری شناختی آنان و آشفتگی های روان شناختی است که در این دوران تجربه می کنند.
بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر تعادل عاطفی و مسئولیت پذیری نوجوانان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر تعادل عاطفی و مسئولیت پذیری نوجوانان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان دختر مقطع متوسطه دوم بجنورد بود که در سال تحصیلی 01-1400 در یکی از مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند. از میان این افراد تعداد 40 نفر از دانش آموزانی که تمایل به شرکت در پژوهش داشته و ملاک های ورود را دارا بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های تعادل عاطفی واتسون و همکاران (1988) و مقیاس مسئولیت پذیری گوگ و همکاران (1952) بود. داده های حاصل از این پرسش نامه ها از طریق آزمون تحلیل تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از این بود که واقعیت درمانی بر تعادل عاطفی و مسئولیت پذیری نوجوانان مؤثر است (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان گفت واقعیت درمانی می تواند اثرات مناسبی در وضعیت روانی- اجتماعی دانش آموزان داشته باشد.
اثربخشی آموزش تاب آوری بر کیفیت زندگی، خودکارآمدی و مهارت حل مسئله در نوجوانان وابسته به مواد
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شناسایی نوجوانان در معرض خطر سوء مصرف مواد باید از دغدغه های اساسی متولیان تعلیم و تربیت باشد. سوء استفاده از مواد پدیده ای است چندوجهی که همه ارکان اساسی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد، لذا مبارزه با آن نیز مستلزم به کارگیری همه ظرفیت های موجود می باشد. هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش تاب آوری بر کیفیت زندگی، خودکارآمدی و مهارت حل مسئله در نوجوانان وابسته به مواد بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از جمله طرح های کاربردی و نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان پسر که بین ماه های آبان تا بهمن سال 1398 به طور خود معرف برای درمان اعتیاد به مراکز ترک اعتیاد سازمان بهزیستی شهر تهران مراجعه کردند، بود. نمونه آماری پژوهش شامل 30 نفر از نوجوانان (15 تا 19 ساله) معتاد شهر تهران بود که بر اساس غربالگری مرحله تغییر، از میان مراجعه کنندگان برای درمان انتخاب شدند. بعد از مرحله غربالگری، 30 نفر از افراد که برای شرکت در گروه درمانی رضایت داشتند، به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. داده های پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996)، پرسشنامه خودکارآمدی (شوارتز و جروسالم، 1983) و پرسشنامه مهارت حل مساله (هیپنر و پترسون، 1982) جمع آوری شده است. از روش مانکوا و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. تحلیل های آماری فوق با بهره گیری از نرم افزار SPSS.22 به اجرا درآمد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش تاب آوری بر کیفیت زندگی (42/39=F، 001/0>P)، خودکارآمدی (80/136=F، 001/0>P)، و مهارت حل مسئله (59/71=F، 001/0>P) در نوجوانان وابسته به مواد تاثیر دارد. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش تاب آوری بر کیفیت زندگی، خودکارآمدی و مهارت حل مسئله در نوجوانان وابسته به مواد تاثیرگذار است.
پیش بینی شادی نوجوانان بر اساس سبک زندگی معنوی با واسطه گری سلامت روحی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شادی از جمله سازه های مطرح شده در روانشناسی مثبت گرا است که با مفاهیم زیادی در روانشناسی همبسته است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی شادی نوجوانان بر اساس سبک زندگی معنوی با واسطه گری سلامت روحی بود. روش پژوهش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بوده که در آن شادی متغیر وابسته، معنویت متغیر مستقل و سلامت روحی، متغیر میانجی بود. جامعه آماری دانش آموزان مشغول به تحصیل در دبیرستان های تهران بودند که 300 نفر نمونه با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه سنجش معنویت هال و ادواردز (1996)، پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (2002) و مقیاس تجدیدنظر شده شادی آکسفورد (2001) بود. داده ها با تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد که معنویت و سلامت روحی پیش بینی کننده شادی می باشند و سلامت روحی نقش واسطه ای نسبی برای پیش بینی شادی دارد. سلامت روحی نیز توسط معنویت پیش بینی می گردد. نتیجه گیری: در نهایت این نتیجه حاصل شد که امید راهبردی بین سطح رضایت و عدم احساس منفی با سبک زندگی معنوی واسطه گری کامل می کند و امید عاملی بین مدیریت برداشت و ناامیدی واسطه گری نسبی می کند.
پیش بینی اضطراب اجتماعی نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری والدین
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است که در آن مؤلفه هایی همچون سبک های فرزندپروری تأثیرگذارند. سبک های فرزندپروری والدین مهم ترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با هدف پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک های فرزندپروری والدین انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن پیمایشی و به لحاظ اجرا کمی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع اول متوسطه در شهر تهران بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. با توجه به حجم جامعه (26600 نفر) و با استناد به جدول مورگان و کرجسی، تعداد 258 دانش آموز پسر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحل ه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد مطالعه پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند (1973) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی لایبویتز (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 23 صورت گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب عملکرد رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت، همینطور بین فرزندپروری مستبدانه و اضطراب عملکرد و فرزندپروری مستبدانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. در حالی که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی، فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب عملکرد و بین فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده منفی و معنی دار اضطراب اجتماعی است (01/0>P) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و مستبدانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی است (01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی والدین از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش والدین و بهبود روابط خانواده ها، اضطراب اجتماعی فرزندان را کاهش داد.
طراحی مدل استفاده از شبکه های اجتماعی موبایل در هویت یابی نوجوانان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مهم ترین مسئله دوره نوجوانی، کسب هویت است. هویت یابی به عنوان فرایند انسجام تغییرات فردی، تقاضاهای اجتماعی و انتظارات برای آینده محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در هویت یابی نوجوانان است. روش پژوهش: این پژوهش در چارچوب رویکرد کمی و با استفاده از روش پژوهش پیمایش صورت پذیرفته است. بدین منظور 385 نفر از نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر تهران در سال 1399 به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش حاضر بیشترین استفاده از شبکه های اجتماعی نوجوانان باهدف کسب علم و دانش و در وهله بعد باهدف سرگرمی است. میزان اعتماد و تأثیرپذیری دانش آموزان پسر از شبکه های اجتماعی با توجه به میانگین رتبه ها بیشتر است. ثبات و استحکام خانواده بیشتر از سایر ابعاد هویتی مورد ارجاع است. میزان تأثیرپذیری از شبکه های اجتماعی با ساختار خانواده رابطه معنادار دارند. تأثیرگذاری هنرمندان و بازیگران و شبکه های اجتماعی بیشتر در بعد انتخاب شغل و فعالیت است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیانگر این مطلب است که بر اساس مدل تحقیق می توان هویت یابی نوجوانان را بر اساس ساختار خانواده و چگونگی استفاده از شبکه های اجتماعی تبیین کرد
اثربخشی آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر تحمل پریشانی و امید به زندگی در نوجوانان مبتلا به سرطان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان در نوجوانی می تواند تاثیر بلندمدتی بر زندگی جسمی، روانی و اجتماعی افراد در بزرگسالی داشته باشد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر تحمل پریشانی و امید به زندگی در نوجوانان مبتلا به سرطان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه گروه کنترل بود. جامعه پژوهش نوجوانان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی شهر بابل در فصل زمستان سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 30 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی با کمک قرعه کشی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت آموزش دید و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و مقیاس امید به زندگی اسنایدر و همکاران (1991) بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-19 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که 8 جلسه آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت باعث افزایش تحمل پریشانی و امید به زندگی در نوجوانان مبتلا به سرطان شد (001/0>P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثربخشی آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر افزایش تحمل پریشانی و امید به زندگی در نوجوانان مبتلا به سرطان بود. در نتیجه، مشاوران و روانشناسان می توانند از روش مذکور جهت بهبود ویژگی های روانشناختی گروه های مختلف به ویژه نوجوانان مبتلا به سرطان استفاده نمایند.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر رفتارهای پرخطر و احساس خودارزشمندی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر رفتارهای پرخطر و احساس خودارزشمندی نوجوانان بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. از این رو، جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانانی بود که در سال 1401 به یک مرکز مشاوره و روان درمانی خصوصی در منطقه 11 تهران مراجعه کرده بودند و به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر اهرنریچ-می و همکاران (2014) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) و پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003) بود. یافته ها: با توجه به مقدار F و سطح معناداری در تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در متغیر رفتارهای پرخطر (55/8 = F و 001/0 = P) و احساس خودارزشمندی (98/8 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که مداخله به کار رفته در این پژوهش یعنی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر به عنوان متغیر مستقل به طور معناداری باعث وقوع تغییرات در متغیرهای وابسته (رفتارهای پرخطر و احساس خودارزشمندی) شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که برای کاهش رفتارهای پرخطر و افزایش احساس خودارزشمندی نوجوانان، درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر می تواند مفید واقع شود.
بررسی نقش خودکارآمدی دیجیتال در باورهای غیرمنطقی نوجوانان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خودکارآمدی دیجیتال در باورهای غیرمنطقی نوجوانان دوره دوم متوسطه بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان دوره دوم مقطع متوسطه مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1402 در منطقه 3 تهران بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان و با در نظر گرفتن احتمال ریزش 250 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه به مدارس پسرانه و دخترانه منطقه 3 تهران، نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خودکارآمدی دیجیتال اولفرت و اشمیت (DSES) (2022) و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (IBQ-40) (1968) بود. در پژوهش حاضر داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد خودکارآمدی دیجیتال می تواند 19 درصد از باورهای غیرمنطقی نمونه آماری پژوهش پیش بینی کند. همچنین نتایج نشان داد خودکارآمدی دیجیتال با ضریب بتای 20/0- می تواند باورهای غیرمنطقی آزمودنی ها را به صورت منفی پیش بینی کنند (01/0> p).نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق خودکارآمدی دیجیتال، باورهای غیرمنطقی نوجوانان را پیش بینی نمود.
پیشبینی بهزیستی ذهنی بر اساس کنترل عمل و سرسختی روانشناختی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی بهزیستی ذهنی بر اساس کنترل عمل و سرسختی روانشناختی در نوجوانان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان 12 تا 18 ساله بود در سال 1402 که به تمامی مراکز مشاوره و روان درمانی خصوصی در منطقه 9 شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین (2016) 300 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه یا ارسال فرم پرسشنامه به مراکز مربوطه نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل مقیاس سرسختی روانشناختی لنگ و همکاران (2004)، مقیاس کنترل عمل دیفندورف (2000) و مقیاس بهزیستی ذهنی ریف (2002) بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سرسختی روانشناختی با ضریب بتای 15/0 و کنترل عمل با ضریب بتا 16/0 می توانند بهزیستی ذهنی آزمودنی ها را به صورت مثبت پیش بینی کنند (01/0> p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق متغیرهای کنترل عمل و سرسختی روانشناختی بهزیستی ذهنی نوجوانان را پیش بینی نمود.
پیشبینی سبک زندگی ارتقادهنده سلامت بر اساس عواطف مثبت و سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی بهزیستی ذهنی بر اساس کنترل عمل و سرسختی روانشناختی در نوجوانان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان 12 تا 18 ساله بود در سال 1402 که به تمامی مراکز مشاوره و روان درمانی خصوصی در منطقه 9 شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین (2016) 300 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه یا ارسال فرم پرسشنامه به مراکز مربوطه نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل مقیاس سرسختی روانشناختی لنگ و همکاران (2004)، مقیاس کنترل عمل دیفندورف (2000) و مقیاس بهزیستی ذهنی ریف (2002) بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سرسختی روانشناختی با ضریب بتای 15/0 و کنترل عمل با ضریب بتا 16/0 می توانند بهزیستی ذهنی آزمودنی ها را به صورت مثبت پیش بینی کنند (01/0> p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق متغیرهای کنترل عمل و سرسختی روانشناختی بهزیستی ذهنی نوجوانان را پیش بینی نمود.