مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
طبقه
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
27 - 67
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با رویکردی انتقادی و با الهام از نظریه بازتولید فرهنگی بوردیو به بررسی رابطه طبقه اجتماعی و موفقیت در کنکور در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینای همدان می پردازد. پژوهش حاضر از نوع پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. جمعیت آماری شامل (12500نفر) و حجم نمونه تعداد 370 دانشجو است که با استفاده از فرمول کوکران برای داده های کمی و روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. بنابر یافته های به دست آمده، بین سرمایه اجتماعیِ شبکه ای و هوش شناختی از یک سو و رتبه کنکور از سوی دیگر رابطه معنادار وجود داشت. یافته های حاصل از آزمون های تفاوت بیانگر عدم وجود تفاوت بین اخلاق کار طبقات بالا و پایین، عدم وجود تفاوت طبقاتی بین دانشجویان رشته های محبوب و کمتر محبوب و نیز عدم وجود تفاوت در میزان امیدواری به آینده بین این دو دسته از دانشجویان، و همچنین وجود تفاوت هوشی بین انان و رابطه معکوس ناامنی غذایی با هوش شناختی بود.
بررسی پایگاه اجتماعی هیأت دولت در جمهوری اسلامی ایران (1360 – 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ویژگی های هیأت وزیران و رؤسای دولت های جمهوری اسلامی ایران از سال 1360 تا پایان خرداد 1398 بررسی، (در این مدت مجموعاً 5 رئیس دولت و 262 وزیر عهده دار امور اجرایی کشور به منظور اتخاذ تصمیمات کلان و راهبردی بودند) و به این سؤالات پاسخ داده شده است که نخبگان حاکم در ایران در هر دوره از چه منزلت اجتماعی (سواد، تخصص و طبقه اجتماعی) برخوردار بودند؟ و مرتبط با کدام طبقه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوده اند؟ و این پایگاه اجتماعی کارگزاران دچار چه تحولی شده است؟ روش تحقیق دراین مقاله، روش اسنادی با استفاده از داده های کتابخانه ای و میدانی و مصاحبه، استخراج مطالب از آرشیو و سایت ها و تحلیل آنها است. یافته های این پژوهش اطلاعات مناسبی را در خصوص تجربه و سابقه وزارت، سن، جنسیت، میزان و سطح تحصیلات، نوع ارتباط رشته تخصصی و حوزه مدیریتی آنها، محل تحصیل، شغل و منبع درآمدی آنان، شغل پدر و منشا خانوادگی و طبقاتی نخبگان سیاسی ایران، بررسی محل تولد و محیط رشد و سکونت و همچنین خاستگاه قومیتی دراختیار محققان برای تحلیل چرایی ضعف ها و قوت های دولت و کارآمدی آن در پیشبرد امور و منافع ملی قرار می دهد.
قشربندی و نابرابری اجتماعی: بررسی دیدگاه ماکس وبر در رابطه با قشربندی اجتماعی
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم اساسی که لازم است در توصیف ساختار اجتماعی هر جامعه ای بررسی و تحلیل شود، نظام قشربندی اجتماعی آن جامعه است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های مروری-اسنادی و کتابخانه ای می باشد که یافته های آن با مراجعه به منابع مختلف جمع آوری و طبق اهداف تحقیق دسته بندی شده است. جامعه شناسان برای توصیف نابرابری هایی که در جوامع بشری میان افراد و گروه ها وجود دارد، از قشربندی اجتماعی سخن می گویند. ما غالباً وقتی به قشربندی فکر می کنیم؛ چیزهایی مثل دارایی ها یا مالکیت را در نظر داریم امّا قشربندی می تواند بر پایه ویژگی های دیگری مثل جنسیت، سن، اعتقاد دینی یا درجه نظامی نیز شکل بگیرد، از همین رو در این تحقیق سعی شده تا قشربندی و نابرابری اجتماعی از دیدگاه ماکس وبر شرح داده شود. کوشش عمده وبر این بود که تبیین جدیدی از نظام سرمایه داری معاصر در مقابل تحلیل اقتصادی مارکس که حاکی از تسلط ساخت زیربنا برساخت روبنا، سیاسی و فرهنگی است پیشنهاد کند. رویکرد وبر به قشربندی اجتماعی بر مبنای تحلیلی که مارکس پرورانید بنا می شود، ولی او این تحلیل را شرح و بسط داد. یکی از جنبه های مهم تحلیل وبر این است که قشربندی را به عوامل اقتصادی تقلیل نمی دهد بلکه آن را چند بٌعدی می بیند.
ویژگی های معرفت اجتماعی در اندیشه مارکس و مانهایم
منبع:
الهیات سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
75-102
حوزه های تخصصی:
مطالعه مناسبات جامعه و معرفت از کارکردهای جامعه شناسی معرفت است. در این زمینه بررسی تاثیرات جامعه بر نحوه تکون معرفت، منجر به مطالعه ویژگی های معرفت اجتماعی می گردد. کارل مارکس و مانهایم از متفکرانی هستند که بواسطه تاکیدات و اولویت های خاص بر نقش متغیرهای اجتماعی در شکل گیری معرفت اجتماعی در این تحقیق مورد نظرند. مارکس ضمن اعتقاد به تقدم عین بر ذهن، و تنزل واقعیت به هستی مادی، برای اقتصاد و عوامل تولیدی و نهایتا طبقه سرمایه دار در تولید اندیشه و معرفت اجتماعی نقش فزاینده ای قائل است. مانهایم نیز ضمن باور به اینکه ذهن انسان محصول شرایط اجتماعی است همه ساختارهای معرفتی انسان را وابسته به شرایط اجتماعی می کند. هردو از ظهور طبقه ای سرمایه دار و حاکم سخن می گویند که برای حفظ موقعیت و قدرت خود به تولید جهان بینی و ایدئولوژی و تداوم سلطه خود بر طبقه کارگر تلاش دارند. در این تحقیق، با مقایسه دیدگاه های مارکس و مانهایم، ضمن استخراج تشابهات و تفاوت های نظرات آنان، لوازم و نتایج دیدگاه هایشان نیز بررسی می گردد.
جوانان و شادمانی: مطالعه رابطه تعیین کننده های اجتماعی- جمعیتی با شادمانی در میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
85 - 102
هدف: هدف پژوهش حاضر، در ابتدا ارائه مقیاس سنجشی برای سنجش شادمانی بر مبنای نظریه استخراج شده از آرای فلاسفه اسلامی و در ادامه، مطالعه و کنکاش رابطه برخی تعیین کننده های اجتماعی- جمعیتی بر میزان شادمانی دانشجویان بود. روش: این پژوهش ناظر به رویکرد کمّی و با استفاده از روش پیمایش به انجام رسید. جامعه آماری، دانشجویان مشغول به تحصیل در چهار سال اول دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد حدود 6000 نفر بود که از این تعداد، 450 نفر با استفاده از روش نمونه گیری بنداگشتی انتخاب شدند. پرسشنامه سنجش شادمانی با تعریف دو نوع شادمانی حسی- وهمی و وهمی- عقلی و مبتنی بر مبانی دینی و ارزشهای جامعه ایرانی تدوین و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس انجام شد. یافته ها: یافته های برآمده از معادله رگرسیون چندمتغیّره نشان داد که نوع دانشکده محل تحصیل، مدت زمان زندگی در شهر و احساس طبقاتی، رابطه معناداری با شادمانی دارند؛ ولی متغیّرهایی نظیر قومیت، محل سکونت، جنسیت و وضعیت تأهل، ارتباط معناداری با انواع شادمانی ندارند. نتیجه گیری: تغییرات اجتماعی و جمعیت شناختی، اثرات پایداری بر میزان و نوع شادمانی جوانان دانشجو دارند و این امر نیازمند بررسی های بیشتر به منظور کنکاش این موضوع مهم برای برنامه ریزی های دقیق تر در دانشگاه و جامعه است.
سنخ شناسی سبک زندگی زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی کارکرد تمایزبخشی داشته و به افراد در طبقات گوناگون هویت می دهد. تحقیق حاضر به مطالعه و خوشه بندی سبک زندگی در میان 1200 نفر از زنان 15 سال به بالای ساکن شهر تهران پرداخته است. نتایج نشان داد که سبک زندگی بین طبقات اقتصادی و اجتماعی مختلف در بسیاری از حوزه ها متفاوت است و مناطق شهر تهران از حیث سبک زندگی در 6 خوشه طبقه بندی می شود. نتیجه ی دیگر، همزیستی سبک زندگی ایرانی-اسلامی با یکدیگر است؛ به طوری که زنان مذهبی شهر تهران، مؤلفه های ایرانیِ سبک زندگی را نیز دارند. این نتیجه حاکی است که زنان شهر تهران با پذیرش و پیاده سازی فرهنگ های ایرانی و اسلامی در حیات خویش، نشان دادند که دین اسلام، نه تنها مانع سبک زندگی ایرانی آنها نبوده، بلکه حتی با تقویت آن، شاهد همزیستی سبک زندگی ایرانی-اسلامی هستیم که از ظرفیت بالا و خدمات متقابل برخوردار است.
تکنیک های سالینجر برای خوانندگان تلویحی اش (بررسی رمان ناطور دشت از منظر رویکرد نقد خواننده محور](مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
206 - 225
حوزه های تخصصی:
چه چیز باعث شده است که یگانه رمان ج ی .دی.سالینجر، یعنی ناطور دشت، علی رغم اینکه خواندنش بارها قدغن شده است، به یکی از پرخوانده ترین رمان های طول تاریخ بدل گردد؟ مورد تحریم قرار گرفتن و محبوب بودن توامان رمان آن را به نمون ه ای عالی برای تجزیه و تحلیل از دیدگاه نقد خواننده محور تبدیل کرده اس ت . این مقاله بر اساس رهیافت ها و نظریه ها ی نقد خواننده محور، ب ه ویژه دیدگاه های ولف گانگ ایزر، می کوشد تا پرده از رمز محبوب بودن رمان بردار د . بر اساس تئور ی های نقد خواننده محور، خوانش تعاملی بین متن و خوانند ه است . از دیدگاه نظریه پردازان این رهیافت، ای ن خوانن د گان هستند که هنگام خوانش یک اثر ادبی معنای آن را ب ر می سازند . ایزر که ا ز مهمترین نظریه پردازان نقد خواننده محور محسوب م ی گردد، با تاکید ب ر نقش خواننده در خلق معنی معتقد است که معنا در تعامل بین خواننده و متن و در زمانی ص ورت م ی گیرد که خواننده پس زمین ه های ادبی و فرا ادبی خویش را به همراه خود م ی آورد تا قسم ت های نانوشته های متن را بنویس د . ایزر که با د ی دگاهی پدی دارشناختی به متن م ی نگرد، بیشتر بر مفاهیمی همچون خلا ء های متن، عدم قطعیت، پ ی ش بینی وباز نگری تاکید دار د . این نکته که رمان ناطور دشت توسط یک راوی غیر قابل اعتماد نقل م ی شود، موجب شده است تا رمان سرشار از خلاء ها و ابهاماتی شود که خواننده را به تعاملی چندگانه برا ی خوانش متن فراخواند که نهایتا موجب برساخت معنا گرد د . می توان ادعا نمود که یکی از دلایل محبوبیت روز افزون رمان، حتی سال ها پس از انتشار اولیه آن، استفاده ماهرانه سالینجر از چنین عناصر محرک خوانش در سراسر رمانش می باشد.
بازتاب ملی شدن صنعت نفت در روزنامه های کیهان و اطلاعات (تحلیل محتوای مطالب دو روزنامه چهار هفته قبل و بعد از رویداد ملی شدن صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
323 - 340
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد تحلیلی- تاریخی به بررسی محتوای دو روزنامه غیر حزبی (مستقل) کیهان و اطلاعات و نقش آنها در جریان ملی شدن صنعت نفت می-پردازد. دو روزنامه سراسری که به علت استمرار در انتشار و استقلال نسبی به علت اتکا به درآمد آگهی ها از مؤثرترین رسانه های چاپی در تاریخ ایران معاصر بشمار می روند که از قدرت بالایی برای شکل دهی به افکار عمومی برخوردار بوده اند. در جریان ملی شدن صنعت نفت ایران، مطبوعات به عنوان نهاد رسانه ای بی رقیب و سازنده افکار عمومی عمل می کردند. شواهد تاریخی حاکی است که در این دوره اغلب احزاب هر کدام دست به انتشار هفته نامه یا روزنامه ای می زدند تا اخبار و رویدادها را با توجه به چارچوب فکری و ایدئولوژیک خود منتشر کنند.در این پژوهش با توجه به پیشنه این دو روزنامه غیر حزبی، نحوه انتشار و بازتاب مطالب خبری و تحلیلی مربوط به ملی شدن صنعت نفت با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کمی بررسی می شود. جامعه آماری این تحقیق کلیه مطالب مربوط به مسائل ملی شدن نفت ایران در ماه های اسفند و فروردین سالهای 30-1329 در دوره نخست وزیری محمد مصدق را شامل می شود.یافته تحقیق نشان می دهد روزنامه اطلاعات، نسبت به روزنامه کیهان در چهار هفته قبل و بعد از روز (29 اسفند) ملی شدن صنعت نفت ایران، سوگیری مثبت تری در انتشار اخبار و رویدادها داشته است.
دیدگاه نهج البلاغه درباره نابرابری و طبقات اجتماعی و مقایسه آن با نظریه کارل مارکس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
197 - 216
حوزه های تخصصی:
در تبیین، نابرابری و طبقات اجتماعی دیدگاه های متفاوتی با رویکرد های گوناگون وجود دارد. مارکس به عنوان جامعه شناس تضادگرا، بیشترین سهم را در ارائه مفهوم طبقه اجتماعی دارد. با توجه به اینکه در نهج البلاغه از این مقوله صحبت شده است در تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش بودیم که آیا مفهوم طبقه و طبقات در نهج البلاغه با آنچه مارکس مطرح کرده یکسان است یا تفاوت دارد؟ در پژوهش حاضر که با روش استنطاقی به صورت تحلیل محتوا صورت گرفته به این نتیجه دست یافتیم که مفهوم طبقه و طبقات اجتماعی در نهج البلاغه برخلاف آنچه مارکس قائل است، با معیار میزان دارا بودن ابزار تولید و ثروت معنا نمی شود؛ بلکه «طبقات اجتماعی» از نگاه نهج البلاغه اشاره دارد به منزلت، موقعیت و جایگاه اجتماعی افراد؛ چیزی که جامعه شناسان به آن «پایگاه اجتماعی» می گویند. میان مارکس و نهج البلاغه از حیث اصل وجود نابرابری و طبقات اجتماعی در جامعه اشتراک وجود دارد؛ اما از جهت علت پدیداری آن، دیدگاه ها متفاوت است.
قشربندی و نابرابری اجتماعی: بررسی قشربندی اجتماعی از دیدگاه ماکس وبر
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم اساسی که لازم است در توصیف ساختار اجتماعی هر جامعه ای بررسی و تحلیل شود، نظام قشربندی اجتماعی آن جامعه است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های اسنادی و کتابخانه ای است که یافته های آن با مراجعه به منابع مختلف جمع آوری و طبق اهداف تحقیق دسته بندی شده است. جامعه شناسان برای توصیف نابرابری هایی که در جوامع بشری میان افراد و گروه ها وجود دارد، از قشربندی اجتماعی سخن می گویند. ما غالباً وقتی به قشربندی فکر می کنیم؛ چیزهایی مثل دارایی ها یا مالکیت را در نظر داریم اما قشربندی می تواند بر پایه ویژگی های دیگری مثل جنسیت، سن، اعتقاد دینی یا درجه نظامی نیز شکل بگیرد؛ از همین رو، در این تحقیق سعی شده تا قشربندی و نابرابری اجتماعی از دیدگاه ماکس وبر شرح داده شود. کوشش عمده وبر این بود که تبیین جدیدی از نظام سرمایه داری معاصر در مقابل تحلیل اقتصادی مارکس که حاکی از تسلط ساخت زیربنا بر ساخت روبنای سیاسی و فرهنگی است پیشنهاد کند.
The Modern Trends of the Regional Integration and Eurasian Law(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
79 - 119
حوزه های تخصصی:
When single-polar world changes, the integration procedures, which defines the whole process of the regionalization, take special importance. The transition to the multi-polarity world idea in present time became an indisputable fact. The increase of the geopolitical competition, fast developments in the world of new regional economic, social, military, political, and legal spaces are unavoidably issue challenges of existing areas of the regional cooperation. The regional integration has become an inalienable part of the evolution. Actually, taking into account the development of regional integration in the Eurasian territory, there are processes of construction of the Eurasian law. The law plays the most important role in achieving such goals, because law is a regulator of relations both at the national and at the international levels. In this article the authors’ concept of the formation of the Eurasian Law was set out, it was developed based on the analysis of doctrinal approaches to the theoretical and legal foundations, the genesis, and the main features and characteristics of the Eurasian law as an element of the International law. The author examines the theory aspects of Eurasian law and also the material and legal features of Eurasian integration, and proves the formation of the Eurasian legislation and Eurasian law as a science and scholarly discipline
تحلیل و تبیین طبقاتی ترجیح انتخاباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیشتر تحلیل ها و تبیین ها در ایران به صورت نظری ترجیح انتخاباتی بررسی شده است. با توجه به فریبندگی تحلیل طبقاتی و نگرش منفی به تحلیل طبقاتی در ایران به دلیل جایابی آن در دیدگاه مارکسیستی، جامعه شناسان سیاسی چندان به بررسی ترجیح انتخاباتی طبقات توجه نکرده اند و بیشتر، اصحاب رسانه به صورت ژورنالیستی آن را مطرح کرده اند. با وجود چنین محدودیت هایی این مقاله درصدد بررسی ترجیح انتخاباتی طبقات در ایران به صورت تجربی است. در این تحقیق با عملیاتی کردن مفهوم قشر و استفاده از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن ایران در سال های 1385 و 1390، با ترکیب سه معیار «وضع شغلی»، «گروه های عمده شغلی» و «سطح تحصیلات»، ساختار طبقاتی شهرستان های ایران تحلیل می شود و ارتباط آن با ترجیح انتخاباتی دوره های دهم و یازدهم ریاست جمهوری بیان می شود. روش پژوهش این تحقیق، روش تطبیقی درون کشوری است. جامعه آماری همه داده های اسنادی در حداقل 335 شهرستان در سال 1385 و 1390 است. نتایج تحقیق در سطح شهرستانی نشان می دهد که ترجیحات انتخاباتی قشرها در ایران، شاهدی برای شکل گیری طبقات در ایران است. از رأس هرم قشربندی به پایین، ساختمندی طبقات و اقشار به تدریج ضعیف و ضعیف تر می شود؛ به طوری که در حالت عادی نمی توان خصلت ساختاری و گروهی برای قشرهای کارگر تصور کرد. درواقع قشر کارگر از جنس طبقات منطقی است؛ درحالی که قشرهای بالا و طبقه متوسط مجموعه افرادی هستند که مواضع، مضایق و مواهب نسبتاً مشترکی دارند و به همین دلیل دارای رجحان ها و منافع مشترک اند.
سرمایه های فرهنگی و هژمونیک شدن طبقه متوسط سنتی (مورد مطالعه: 1357-1360)
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
237-256
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، تبیین نقش سرمایه های فرهنگی اقشار طبقه متوسط سنتی در هژمونیک شدن آن ها بر دیگر اقشار و گروه های سیاسی در دوران شکل گیری انقلاب اسلامی با استفاده از نظریه میدان و سرمایه پیر بوردیو به رشته تحریر درآمده است. به لحاظ روش شناسی از نوع مطالعه تبیین علّی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است. پرسش محوری پژوهش چنین است که «طبقه متوسط سنتی در میدان رقابت از چه سرمایه های فرهنگی برای هژمونیک شدن بر دیگر اقشار و گروه های سیاسی در دوران شکل گیری انقلاب اسلامی از سال 1357 تا 1360 استفاده کردند و این منابع و سرمایه ها چگونه مورد بهره برداری قرار گرفته اند؟». نتایج تحقیق نشان می دهد که طبقه متوسط سنتی در دوران شکل گیری انقلاب اسلامی ایران از طریق بهره برداری مناسب از سرمایه های متنوع فرهنگی و نمادین از قبیل سرمایه های تاریخی و ارتباطی، نقش کاریزماتیک امام خمینی(ره)، ایدئولوژی(مذهب)، شبکه وسیع روحانیون و مساجد و مرجعیت اجتماعی و فرهنگی توانست بر دیگر رقیبان پیروز شود و جایگاه هژمونیک در ساختار قدرت سیاسی پیدا کند.
مفهوم سازی نابرابری در آراء اندیشمندان و فلاسفه سیاسی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
97-124
حوزه های تخصصی:
تحول در تعاریف مفاهیم اجتماعی و سیاسی، پیشینه ای به درازنای تاریخ دارد و یافته های بشری توانسته است در هر دوره ای از حیات بشری، به درک درست هریک از این مفاهیم کمک کند. در میان مفاهیم کلیدی علم اجتماع و سیاست، نابرابری به دلیل سرشت منازعه برانگیز آن آمادگی بسیاری برای تعریف وبازتعریف از سوی اندیشمندان و فیلسوفان داشته است. تغییرات بنیادین و گاه متناوب در ساخت سیاسی حکومتها، ضرورت توجه به این مفهوم را در ذهن دانشمندان هردوره به وجود آورده آورده وهریک آن را به اقتضای شرایط سیاسی و اجتماعی هردوره تعریف کرده اند. نابرابری در تعریف بستگی مفهومی زیادی با دو مفهوم فقر گاه به عدالت و گاه به فقر نزدیک می شود اما هیچگاه مترادف آنها نبوده است.این مقاله به شکل هدفمند، به سیر تحول مفهومی نابرابری و مشتقات آن در آراء فلاسفه از یونان باستان تا کنون پرداخته و تلاش می کند با ارائه آخرین تعاریف، کنشهای هدفمندی را برای رویارویی با آن، متناسب با آخرین تعاریف عرضه کند.
تحلیل انتقادی تبعیض مثبت در نظام آموزش عالی ایالات متحده آمریکا
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مقاله حاضر به بررسی سیاست تبعیض مثبت در آموزش عالی ایالات متحده آمریکا در سه تحلیل اختصاص دارد: تحلیل اقتصادی، ساختارگرایانه و حقوقی. این سه سطح تحلیل به آگاهی از مسائل طبقاتی مربوط به آموزش عالی در این کشور یاری می رساند. مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده و روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است. ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است. یافته ها: در پژوهش حاضر مشاهده می شود که کاهش اعتبارات آموزشی هر ایالت با افزایش همزمان شهریه است. طبقه کارگر و مردم رنگین پوست از طریق تغییر در قوانین تبعیض مثبت، کاهش خدمات پشتیبانی از دانشجویان رنگین پوست و شرایط دشوار کمک های مالی و محوریت شایستگی فردی در آراء دیوان عالی مورد بی عدالتی و بی مهری نظام آموزش عالی هستند. نتیجه گیری: در ایالات متحده آمریکا، تبعیض مثبت تقریباً در مورد گروه مظلوم و اقلیت (سیاه پوستان بومی و به طور کل رنگین پوستان) و سایر اقلیت های قومی- نژادی (که اکثر آنها مهاجران بودند) اعمال می شود. تبعیض مثبت در نظام آموزش عالی آمریکا فقط در یک زمینه خاص تحمل می شود و آن هم تحقق تنوع است. رویکرد دیوان عالی این کشور کنارگذاشتن عدالت جبرانی و عدالت توزیعی در ارتباط با آموزش عالی است. علاوه بر این، هیچ گروهی وجود ندارد که به عنوان ذینفع قطعی برنامه های تبعیض مثبت اعلام شود.
مطالعه ی بازنمایی «سفره ایرانی» در سینمای ایران با رویکرد نشانه شناسی
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
65 - 79
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده تا با رویکرد نشانه شناسی، شیوه بازنمایی سفره های غذا در سینمای ایران و نسبت آن با پیوندهای اجتماعی، مطالعه و معنای ضمنی آنها تفسیر شود. بدین منظور بر اساس منطق نمونه گیری نظری، فیلم هایی (از سینمای بعد از انقلاب) انتخاب شده اند که در آنها غذا و تهیه آن از مضامین اصلی و یا گرد هم آمدن شخصیت های اصلی به بهانه صرف غذا از فصل های کلیدی در روایت به شمار روند. این مطالعه مطالعه ای توصیفی- اکتشافی است که با این فرضیه آغاز شد که تصویر سفره های غذا در سینمای ایران به ضرورت فرهنگی موجبات برقراری پیوند های اجتماعی را ایجاد می کند ؛ اما در ادامه پیوند ضمنی این پدیده با مفاهیمی چون جنسیت و طبقه نیز آشکار شد. به این معنا که تصویر سفره های غذا در سینمای ایران، تصویری است که با مناسبات جنسیتی و در واقع زنانه گی و همچنین تمایزات طبقاتی پیوندی انکار ناپذیر دارد. به این معنا که سفره در سینمای ایران، پدیده ای زنانه و خانوادگی است که موجب ایجاد پیوندهای قوی اجتماعی می شود و محتوا و شیوه چینش آن طبقه اجتماعی افراد پیرامون آن را نمایندگی می کند.
تأثیر طبقه و سرمایه های اجتماعی و فرهنگی بر سلایق هنری (مورد مطالعه: شهر شیراز، سال 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
127 - 146
حوزه های تخصصی:
سلیقه یکی از دال ها و عناصر اصلی هویت اجتماعی است که مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان نیز قرار گرفته است که یکی از مهم ترین آن ها پی یر بوردیو می باشد. بوردیو از جامعه شناسانی است که با الهام از سنت فرانسوی مطالعات قشربندی و تکثرگرایی وبر، از سلیقه به عنوان حالتی مکتسب در ایجاد تمایزات اجتماعی نام می برد. بوردیو تفاوت در سبک زندگی و به تبع آن تفاوت در سلایق زیبایی شناختی را جلوه ای از تفاوتِ طبقه ی اجتماعی می دانست. او مدعی بود که فرهنگ همواره مُهر طبقه ی اجتماعی را بر پیشانی دارد که سلطه ی طبقاتی را بازتولید می نماید و سلطه ی طبقاتی از طریق تحمیل فرهنگی را نوعی خشونت نمادین می نامید. مقاله ی حاضر، پیمایشی درخصوص تأثیر طبقه و سرمایه های فرهنگی و اجتماعی بر سلایق هنری براساس دیدگاه پی یر بوردیو می باشد. در پژوهش حاضر که در میان شهروندان شهر شیراز و در سال 1398 صورت پذیرفته است، در ابتدا و با استفاده از منابع موجود معیارهای لازم جهت تدوین پرسشنامه تبیین گردیدند و تعداد 363 پرسشنامه میان شهروندان شهر شیراز تقسیم گردید که در نهایت می توان مهم ترین یافته های پژوهش را در موارد زیر خلاصه نمود: تاثیر طبقه بر سلیقه ادبی و موسیقیایی، تأثیر سرمایه فرهنگی بر سلیقه ادبی و سینمایی، تأثیر تحصیلات فرد بر سلیقه ادبی، موسیقیایی و سینمایی، تأثیر رشته تحصیلی بر سلایق ادبی، موسیقیایی و سینمایی.
بررسی جامعه شناختی رمان تاریخی اشک سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع تحقیق حاضر بررسی هم ارزی ساختاری بین ساختار زیبایی شناختی رمان تاریخی اشک سبلان نوشته ابراهیم دارابی و ساختار ذهنی نویسنده و ایدئولوژی طبقه متوسط در زمان آفرینش آن است. این اثر ادبی بر اساس روش ساخت گرایی تکوینی گلدمن در دو سطح دریافت و تشریح بررسی شده است. نتایج حاصل از دریافت و تشریح این اثر ادبی حاکی از آن است که دغدغه نویسنده بررسی علل ناکامی و کامیابی جنبش های اجتماعی دوران پهلوی دوم بوده است. ساختار زیبایی شناختی و کلیت رمان اشک سبلان دلالت بر مبارزات مردم ایران و سرگذشت جنبش های اجتماعی دارد که در آن، روابط متقابل اجزای آن، یعنی تقابل و همکاری گروه ها و طبقات اجتماعی، ایدئولوژی طبقه متوسط و دخالت بازیگران خارجی، کامیابی و ناکامی این جنبش ها را رقم می خورد.
عکاسی و مدرنیته ی ایرانی(بررسی نقش دوربین عکّاسی و عکس در فرآیند مدرنیته ی ایرانی مابین انقلاب سفید و انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
105 - 116
حوزه های تخصصی:
پیوند تنگاتنگ عکّاسی و مدرنیته ی غربی امری انکار ناپذیر است. در واقع، این ابزارِ بیانی را یکی از حاملین اصلی فرهنگ مدرنیستی غرب می دانند. لذا، با توجّه به ارتباط دو سویه ی مدرنیته ی غربی و شرقی و حضورِ بلافاصلِ عکّاسی در دورانِ قاجار، پژوهش حاضر به بررسی نقش این ابزار در مدرنیته ی ایرانی طی دهه های چهل و پنجاه شمسی، دورانی که مدرنیزاسیون به شدّت به ساختار این جامعه ی رو به توسعه تزریق می شد، خواهد پرداخت. لذا، عطف به ریشه یابی مدرنیته ی غربی در چهار تغییر مسیر تفکّر غربی یا همان نیهیلیسم و همچنین ارتباط هستی شناختی دوربین عکّاسی با این چهار تغییرِ مسیرِ حیاتی در سیر تفکّر غربی در حکم چهار نیروی نابود کننده ی نظام های ارزشی دوران پیشامدرن، نگاهی اجمالی به نقاط تلاقی چهار اصل فوق و گفتمانِ غالبِ " بازگشت به اصل " در دوره ی مورد نظر، با توسّل به ژانر عکّاسی خانوادگی و عکّاسی هنری و به شیوه ای استقرایی و تاریخ مدارانه، صورت خواهد گرفت. از این حیث، با توجّه به نقش کم رنگ عکّاسی در فرآیند مدرنیته ی ایرانی، فقدان تجربه نیهیلیسم مدرن و متعاقباً عدم حصول فرهنگ مدرنیستی در مدرنیته ی ایرانی، شاهد فقدان تجربه ی جامعه ای مدرن در ایران خواهیم بود.
استقلال سیاسی و اقتصادی خاندان رستم و نقضی بر نظریه گفتمان «استبداد شرقی»(مقاله علمی وزارت علوم)
«استبداد شرقی» یکی از مهم ترین رویکردها و نظریه هایی است که تا کنون برخی از اندیش مندان غربی، از دریچه ی آن به روی دادهای اسطوره ای، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در شرق، نگریسته اند. براساس این نظریه ، دولت، یا حکومت، در جوامع آسیایی، به دلیلِ عوامل جغرافیایی، کم آبی و پراکندگی روستاها، به مثابه ی یک نهاد بى رقیب سیاسى با حذف همه ی ساخت ها و نهادهای اجتماعى، از جمله اشرافِ مستقل، به صورت نیرویی قدرت مندتر از جامعه درآمده، است؛ اما، اقداماتِ خاندانِ رستم در شاهنامه که احتمالاً بازتابی از تجسمِ کوشش و تلاشِ طبقه ی اشراف اشکانی است، مؤیِّد این مسئله است که این خاندان، با بهره مندی از پایگاهِ قدرتمندِ سیاسی و اقتصادی شان، نقشِ مؤثری را در تحدید و توزیع قدرت داشتند؛ در واقع، یافته های پژوهش نشان می دهد که خاندانِ رستم با تعیین ِپادشاه در مواقع حساس و یاری رساندن به شاهان با ارتشِ مستقل و مجهز، از استقلالِ سیاسی و همچنین با پرداختن به امور مستقلِ بازرگانی و دهقانی و کسب ثروتِ فراوان از روش های مختلف مانند غنایمِ جنگی و...، از استقلال اقتصادی نیز برخوردار بودند.