تحلیل جامعه شناختی سرمایه فرهنگی و سبک زندگی: مطالعه ای پیرامون مصرف موسیقی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
247 - 270
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر نتیجه یک تحقیق پیمایشی کمّی می باشد که در رابطه با مصرف موسیقی و سبک زندگی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق؛ دانشجویان دانشگاه مازندران بوده اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 372 نفر بوده که برای اطمینان بیشتر به 385 نفر افزایش یافت. براساس نتایج پژوهش انجام شده، مصرف موسیقی پاپ بیشترین درصد را از بین انواع سبک موسیقی به خود اختصاص داده است. نتیجه آزمون تفاوت معناداری نشان می دهد که بین ساکنین شهر و روستا از حیث میزان مصرف موسیقی تفاوت معناداری وجود دارد امّا تفاوت معناداری بین زن و مرد از این حیث وجود ندارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون گویای آن است که متغیرهای مصرف موسیقی و درآمد خانواده با یکدیگر رابطه معنادار دارند و ضریب همبستگی آنان مثبت است. همچنین متغیرهای مصرف موسیقی و تحصیلات با یکدیگر رابطه معنادار دارند و ضریب همبستگی منفی آنها نشان میدهد که با افزایش هریک از متغیرها، متغیر دیگر کاهش پیدا می کند و بالعکس. مصرف موسیقی با متغیرهای الگوی پوشش و مدیریت بدن که از اجزای سبک زندگی هستند رابطه معنادار دارند امّا این رابطه با متغیر اوقات فراغت معنادار نمی باشد.در نهایت نتایج نشان می دهد که با افزایش میزان تحصیلات والدین، میزان مصرف موسیقی در بین افراد نیز افزایش پیدا می کند و همچنین با کاهش تحصیلات والدین، میزان مصرف موسیقی در بین افراد نیز سیر نزولی دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که36 درصد از واریانس سبک زندگی(متغیر وابسته) توسط متغیرهای مستقل این تحقیق تبیین می شوند.