مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
باطن
حوزه های تخصصی:
فرقه دروزیه یکی از فرقه های منشعب از فرقه اسماعیلیه است. نام این فرقه از فردی به نام درزی که در تاریخ به عنوان موسس فرقه شناخته می شود، گرفته شده است؛ در حالی که پیروان این نحله خود را موحدون می نامند. بستر اصلی این فرقه از حیث اعتقادی غلو در حق رهبران و برزگان این نحله بخصوص امام اسماعیلی الحاکم بامر الله بوده است. از دیگر اعتقادات آنها همچون دیگر جریان های اسماعیلی باطن گرایی و در مواردی ترک و نسخ شریعت و تاویل گرایی در احکام شرعی و همچنین طبق ادعای پژوهشگران تناسخ می باشد. همچنین این گروه از لحاظ جغرافیایی در منطقه شامات که شامل لبنان، سوریه و فلسطین اشغالی باشد، حضور دارند. آنها دارای طبقه بندی اجتماعی، کتاب مقدس و اعمال و مناسک ویژه خود می باشند.
چگونگی پیوند شریعت با طریقت و حقیقت از طریق آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین اسلام غیر از صورت ظاهری، احکام باطنی هم دارد و شریعت با آنکه علم به ظاهر است، مانع تحصیل علم باطنی همچون طریقت و حقیقت نمی شود؛ زیرا رابطة ظاهر و باطن، رابطه ای حقیقی است نه تصنّعی و ساختگی و باطن، اعمال ظاهری را هدایت و تغذیه می کند، چنان که «ایمان» مستلزم اعمال باطنی قلب است و «نیّت» اصل و روح همة اعمال است و سیّد حیدر آملی شریعت و فروع خمسة آن مانند نماز، روزه، حج، زکات و جهاد را در مراتب سه گانه شریعت، طریقت و حقیقت اثبات می کند و مانند عرفای دیگری همچون رشید الدّین میبدی در کشف الأسرار و ابوسعید ابی الخیر برای اثبات این پیوند به این حدیث رسول الله استناد می نماید: «الشَّرِیعَةُ أَقوَالِی وَ الطَّرِیقَةُ أَفعَالِی وَ الحَقِیقَةُ أَحوَالِی...». به همین دلیل، عرفا هماهنگی سلوک عارف با قرآن و احادیث را از اصول اساسی سلوک می دانند.
تلاشی برای شناخت باطن احکام فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احکام فقهی، دارای معنای ظاهری و باطنی هستند. بحث از معنای ظاهری و باطنی الفاظ، یک بحث زبان شناسی و معناشناسی است و جایگاه آن در قسمت مباحث الفاظ (یا در صورت وجود، بخش ملازمات عقلیه) درعلم اصول فقه است. معنای باطنی هرگز متناقض با ظاهر نیست؛ بلکه اصلی ترین معبر دست یابی به باطن الفاظ، همان ظاهر الفاظ و گذر کردن قاعده مند از آن است. بشر عادی توانایی دستیابی به حداقل بخشی از معنای باطنی احکام و افعال فقهی را دارد. معنای ظاهری در جمله ها و الفاظ عبارت است از: معنای غیر غامض، دلالت مستقیم و مطابقی الفاظ. معنای باطنی الفاظ و جملات عبارت است از: معنای غامض و پوشیده در سطوح مختلف دلالت های لفظی اعم از معناهای دوّم مطرح شده در علم معانی، لوازم عقلی کلام، اهداف سخن، مفاهیم موافق و مخالف، تنقیح مناط قطعی، معنایی که از الغاء خصوصیت از کلام به دست می آید و ... .
بررسی تطبیقی تأویل عرفانی ابن عربی با مباحث هرمنوتیکی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مسأله ی ما در این پژوهش، فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن در اندیشه ی ابن عربی است. البته در عرفان ابن عربی، واژه ی هرمنوتیک وجود ندارد و اصطلاح تأویل اصطلاحی است که می تواند با واژه ی هرمنوتیک معادل باشد. پس ما می توانیم برای درک مراد عارف از هرمنوتیکِ قرآن، در باب تأویلِ عرفانی پژوهش کنیم. برای آن که بدین مسأله پاسخ دهیم، از مدخل هرمنوتیک کلاسیک، رمانتیک و فلسفی، در فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن وارد شده ایم و با بیان تفاوت تأویل عرفانی با آن ها، بدین نتیجه رسیده ایم که هرمنوتیکِ قرآن هرمنوتیک خاصی است و کاملاً بر این هرمنوتیک ها منطبق نیست. سپس کوشیده ایم که بر مبنای منابع اصلی عرفان و با پردازش و تحلیل آن ها، درباره ی حقیقت این نوع هرمنوتیک و شاخصه های آن تحقیق به عمل آوریم. بر اساس این تحقیق، عارف تفسیر جدیدی از ظاهر قرآن و به عبارت دیگر، متن قرآن ارائه می دهد. مبنای این نگرشْ هویت جمعی و کل وار سخن خدا و ارتباط نظام مند و کل وار آن با وجود و بطون هستی است. نزد عارف، معنا مراتبی بالاتر از محسوسات دارد، که فهم عموم مردم از آن ها آسان نیست. ما سعی کرده ایم که راه های ارتباط اذهان عموم را با یافته های عارف از قرآن به دست آوریم. علاوه براین، عارف در هرمنوتیک عرفانی قرآن، مطالبی را بیان می کند که نزد اذهان، محتمل الصدق و الکذب است. ما کوشیده ایم معیارهایی عمومی برای تشخیص درست از نادرستِ تفاسیر هرمنوتیکی عارف از قرآن به دست دهیم. در برخی مواقع هم کوشیده ایم مدعیات مرتبط با هرمنوتیک عرفانی قرآن را منقح کنیم و در شکل قاعده ای کلی سامان بخشیم. روش ما در این تحقیق، عقلی است. هدف اصلی ما تحقیق در چیستی هرمنوتیک عرفانی قرآن و هدف فرعی آن توسعه ی کمی و کیفی نگرش عارف به تأویل قرآن است.
بازخوانی احادیث جری و بطن با تأملی بر مباحث روایی المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
از بایسته های حدیث پژوهی، چگونگی طبقه بندی احادیث ذیل آیات قرآن کریم است. پیش از علامه طباطبایی، عالمان قرآن پژوه و حدیث پژوه به بیان نکاتی در باب فهم احادیث ذیل آیات پرداخته و بخشی از مباحث مربوط را بازگفته اند؛ اما هیچ یک از آنان به تفصیل و در حد و اندازه المیزان سخن نگفته اند. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده، هدف از آن ارائه تعاریفی نسبتا جامع از جری و تطبیق و باطن و تأویل با بازخوانی احادیث جری و بطن و تأملی بر مباحث روایی المیزان به منظور شناسایی احادیث بیانگر جری و باطن قرآن است. حاصل پژوهش اینکه جری عبارت است از: بیان مصداق های آیه اعم از مصداق برتر و روزآمد و غیر آن، که در زمان نزول مخفی بوده است و باطن نیز عبارت است از بیان معانی توسعه یافته فراتر از ظاهر الفاظ و عبارات آیات و نیز بیان لایه های معنایی (معانی دقیق تر و مخفی) آیات قرآن. با این تعاریف می توان برخی احادیث مندرج در تفاسیر روایی را به لحاظ نسبت آن با تفسیر قرآن، سنخ شناسی و طبقه بندی کرد.
چیستی و چرایی تأویل نصوص دینی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم درست منابع و نصوص دینی، دغدغه اساسی و همیشگی پژوهشگران اسلامی بوده و هست و از گذشته تا کنون، آنها روش های خاصی را برای فهم صحیح نصوص دینی به کار برده اند. یکی از روش های مهم در این زمینه، «تأویل» است. غزالی در دو دوره فکری خود، دو گونه مواجهه با مسئله تأویل دارد. در دوره اول، مانند غالب متفکران اسلامی، تأویل را ناظر به معنای بعید از لفظ می داند و صرفاً آیات متشابه را تأویل پذیر می شمارد؛ اما او در دوره پایانی عمر خویش، با پذیرش رویکرد عرفانی، تأویل را ناظر به امر حقیقی و خارجی پنداشته، همه آیات قرآن، اعم از محکم و متشابه، را تأویل پذیر می داند. در روش شناسی فهم متن از منظر غزالی متأخر، به این نکته پی می بریم که او با ارائه روی آوردی خاص در تأویل توانسته است الگوی نوینی ارائه دهد تا دیگران نیز براساس آن بتوانند در این مسیر گام بردارند و به فهم روشمند از نصوص دینی نائل آیند. از الگوی پژوهشی او در فهم متن، متفکرانی مانند ابن عربی، ملاصدرا و فیض کاشانی بهره برده اند. در این تحقیق، علاوه بر تبیین الگوی یادشده با رویکرد تحلیلی، به ضرورت، اهمیت و چرایی به کارگیری این روش از منظر غزالی پرداخته می شود.
صورت بندی روش تأویل و تأثیر آن بر علوم اجتماعی با تأکید بر اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
روش تأویل براساس حکمت متعالیه، ویژگی های خاصی دارد. این روش وقتی برای فهم پدیده های اجتماعی به کار می رود، توصیفی عمیق از آنها عرضه می کند. هدف این نوشتار صورت بندی روش تأویل براساس حکمت متعالیه و با تأکید بر آراء آیت الله جوادی آملی است. در این مقاله پس از اشاره به مبانی و مراحل روش تأویل براساس حکمت متعالیه، به تبیین ""تأویل وجودی"" و ""تأویل مفهومی"" پرداخته و دو مرحله ""خرق حجاب"" و ""بازگشت به اصل"" برای رسیدن به چهره باطنی پدیده ها بیان می شود. یافته های این پژوهش چنین است: «دانشمند علوم اجتماعی با به کارگیری این روش پس از خرق حجاب های فهم پدیده اجتماعی، به اصل و چهره باطنی آنها که همان نماد و نشانه بودن است می رسد»؛ «چهره باطنی پدیده های اجتماعی، نشانه ها و نمادهایی هستند که اسما و صفات الهی را در صحنه اجتماعات انسانی و روابط حاکم بر آنها نشان می دهند»؛ نتیجه اینکه، فهم پدیده های اجتماعی، اعم از حقیقی و اعتباری، جز در پرتو فهم اسماء الهیِ حاکم بر آن ها امکان پذیر نیست.
جستاری در معناشناسی شناختی و کارآیی آن در خوانش قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی شناختی متأخرترین و هم زمان مطرح ترین دیدگاه در میان نظریه های معناشناسی معاصر است که طی چهار دهة گذشته نشو و نما یافته است. در اهمیت این نظریه همین بس که ذهن اندیشمندان گوناگونی را به خود معطوف کرده است. مبانی و مؤلفه های این نظریه کدام است؟ آیا می توان این دیدگاه را پارادایمی موجه در زبان شناسی و معناشناسی دانست که پاسخ گوی مسائل حوزة زبان و معناست؟ نیز این پرسش برای پژوهش گران مسلمان بسی مهم است که آیا می توان این نظریه را چهارچوبی رسا و استوار در خوانش مفاهیم قرآن و معنا شناسی معارف آن انگاشت؟ این جستار تلاشی است برای پاسخ به پرسش های فوق که به روش تحلیلی تطبیقی تکوین یافته است. مؤلف، ضمن بازخوانی عناصر اصلی نظریة معناشناسی شناختی، به بررسی آن ها به ویژه از منظر فلسفة علمی می پردازد و سپس توان و ظرفیت این نظریه را در بازنمایی فرهنگ قرآن مجید و عوالم معنایی آن می سنجد.
رویکرد باطنی شهید ثانی به شریعت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
31 - 50
حوزه های تخصصی:
فهم باطنی از شریعت در میان عالمان شیعی با فراز و فرودهایی در طول تاریخ همراه بوده است. اگرچه کمتر عالم شیعی می توان یافت که منکر باطن برای دین باشد، نبود توجه کافی به باطن شریعت نوعی ظاهرگرایی افراطی و خشک ضد عرفانی را در میان عالمان شیعی می نمایاند. در این میان، نگاه باطنی شهید ثانی هم سو با رویکرد رایج در میان عارفان مسلمان است. از نگاه وی، اصالت دادن به باطن و تبعی دانستن ظاهر بر اهمیت بُعد باطنی دین می افزاید. بنابر این رویکرد، عالمان رسمی محتاج عالمان حقیقی ای هستند که بر علوم حقیقی اشراف دارند و جایگاه ایشان بسیار برتر از عالمان ظاهری است. به باور شهید ثانی، در میان اعضا و اعمال انسان نیز، قلب و اعمال مربوط به آن اصل و مقصد دین است. وی در مقام فقیهی بنام افزون بر توجه به علوم ظاهری همچون فقه و انجام دادن عبادت ها و فهم قرآن، بدون انکار ظواهر و کاستن از اهمیت آن، همواره جانب باطنِ حقیقت را به عنوان امر اصیل رعایت کرده است. از رهگذر توجه به رویکرد باطنی عالمان و فقیهان بنام امامیه، می توان از خطر ظاهر گرایی که در میان برخی از عالمان اهل سنت و حتی عالمان شیعی درحال رواج است دور ماند.
دیدگاه إخوان الصفاء درباره نسبت عقل و دین و ارزیابی دیدگاه انتقادی سجستانی نسبت به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۸
115-130
حوزه های تخصصی:
إخوان الصفاء گروهی از متفکران مسلمان هستند که با تاکید بر عقل و دستاوردهای آن، معتقدند که انسان برای تحصیل سعادت ابدی و تکمیل معرفت دینی، راهی جز یادگیری علم و فلسفه ندارد. به نظر آنها دین دارای دو ساحت ظاهر و باطن و دو دلالت رمزی و عرفی است که برای درک ساحت باطنی و رمزی آن، راهی جز تعلّم فلسفه نیست. اما سجستانی از متفکران منتقد اخوان الصفاء است و با تاکید بر نقصان عقل و در نظر گرفتن نقش محدودتر برای عقل در تحصیل سعادت و معرفت دینی، معتقد است که فلسفه صرفا در چارچوب دین و برای دفاع از آموزه های دینی و تأمل در قدرت الهی، ممکن الوصول است. در این نوشتار، دیدگاه إخوان الصفاء و سجستانی را درباره نسبت عقل و دین مورد تحلیل و بررسی تطبیقی می دهیم و نهایتاً مشخص خواهد شد که سجستانی فهم ناقص و نادرستی از آرای اخوان الصفاء دارد: اگرچه اخوان الصفاء تأکید ویژه ای بر عقل و فلسفه دارد اما هیچ گاه عقل را برتر از وحی، و فلسفه را برتر از دین قرار نمی دهد.
گرایش های تفسیری شیعه در عصر امام باقر(ع): پیجویی دو گفتمان «ظاهر/باطن» و «تنزیل/تأویل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های مربوط به اندیشه های تفسیری و تاریخ تفسیر یکی از حوزه های شناخته شده در مطالعات قرآنی و تفسیری است و کارهای زیادی در این خصوص انجام شده است. با این حال تاکنون پژوهش مستقلی درباره جریان ها و گرایش های تفسیری در دوره تشیع نخستین براساس یک رویکرد عمیق تاریخی صورت نگرفته است. این بررسی هنگامی مهم تر می شود که براساس یک قرائت رایج تصوّر کنیم رویکرد تفسیری در نخستین مکتوبات تفسیری شیعه «باطنی/روایی» بوده است که یکسوی آن پدیده غلوّ قرار داشته است. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از گزارش های تفسیری برجای مانده از عصر حضرت باقر (ع) گفتمان های اصلی تفسیری در دوره ایشان را بر پایه انگاره «تفسیر باطن»، پیجویی کند. این پژوهش در نهایت با کاربست رویکرد تاریخ انگاره و اندیشه در حوزه تفسیر، نشان خواهد داد که در اوایل سده دوم هجری ردّ پای دو گفتمان اصلی تفسیری در میان امامیه قابل پیجویی است. گروندگان به گفتمان اول که در اینجا از آن به عنوان گفتمان «ظاهر/باطن» یاد می شود عمدتا شخصیت های وابسته به طیف مفضّل بن عمر جعفی بودند. گروندگان به گفتمان دوم که در اینجا از آن به عنوان گفتمان «تأویل/تنزیل» یاد می شود طیف اکثریت امامیه در آن دوره بودند که خوانش گسترده تری از مفهوم باطن بر پایه دوگان تنزیل/تأویل را دنبال می کردند.
ویژگی های «باطن قرآن» از منظر روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو موضوع پر گفتگوی تأویل و باطن قرآن را از منظر روایات اهل بیتبه بررسی نهاده است. محور اساسی سخن درباره این نکته است که با کاوش در احادیث چه ویژگیهای کلی و عمومی را میتوان برای باطن قرآن برداشت کرد. روشن است که شناخت این ویژگیها به فهم روایات تأویلی رسیده از اهل بیت- که شمار آنها نیز بسیار فراوان است - بسیار مدد میرساند و گاه نگاهها را درباره میزان اعتبار این روایات دگرگون میسازد. در این نوشتار نگارنده به چهار ویژگی کلی باطن قرآن از منظر روایات اشاره میکند: 1. صبغه ولایی باطن قرآن، 2. امکان وجود باطن جداگانه برای هر فقره قرآنی مستقل، 3. امکان ارتباط ظاهر یک آیه با باطن آیهای دیگر و 4. امکان ارتباط باطن یک آیه با باطن آیه دیگر. نگارنده در هر بخش کوشیده تا با یادکرد نمونه هایی از چهار ویژگی یاد شده به تبیین این خصوصیّات بپردازد.
تأویل در قرآن و رابطه آن با استعمال لفظ در بیش از یک معنی
حوزه های تخصصی:
با دقت در آراء و اندیشه های فقها و محققان در می یابیم که استعمال لفظ در اکثر از یک معنی نه تنها امکان عقلی دارد بلکه در محاورات و ذوقیات نیز مورد استفاده قرار گرفته شده و واقع شده و این استعمالات نیز بر اساس غرضی عقلایی بوده است. حال جای این سؤال است که آیا سخن گفتن بر این اساس که می تواند نوعی ابهام در کلام گوینده ایجاد کند، می تواند با روح عمومی بودن و همگانی بودن کلام وحی سازگار باشد؟ و دوم اینکه آیا این گونه استعمالات در کلام وحی وارد شده است و اصولا چه غرض عقلایی بر این نوع استعمال می تواند بار شود؟ نوشته پیش رو بر این باور است که نه تنها این گونه استعمالات با همکانی بودن و خطاب عام داشتن قرآن منافات ندارد بلکه این نوع استعمالات اتفاق افتاده و با اندکی درنگ و تأمل در سِرّ بیان برخی حقائق قرآن کریم، آن هم به صورت رمزی در می یابیم که بالاترین غرض که می تواند سبب این گونه استعمالات باشد، این است که مخاطبین این کلام از اختلاف سطحی زیادی نسبت به یکدیگر و نیز نسبت به درک حقایق هستی دارند. به این بیان و با وجود غرض عقلائی گوینده بر این گونه استعمالات و نیز جواز استعمال لفظ در اکثر از یک معنی به لحاظ عقلی باید گفت که تأویل و بطون در قرآن خود مصداقی آشکار از استعمال لفظ در یک معنا است.
مقایسه اندیشه تأویلی خواجه نصیر الدین طوسی و صدرالدین شیرازی
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
109 - 125
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن برشماری مهمترین خصوصیات اندیشه تأویلی خواجه و صدرا به مقایسه این دو پرداخته ایم و با ذکر چند نمونه تأویلی از آثار خواجه و صدرا به نقاط مشترک و نقاط متمایز این دو نظریه تأویلی اشاره کرده ایم. ساختار کلی نظریه تأویلی خواجه مبتنی بر تأویل کلامی و تأویل باطنی عقلی وبر پایه تمثیل استوار است اما ساختار کلی نظریه تأویلی صدرا مبتنی بر تأویل شهودی و تأویل باطنی عقلی وبر پایه نظریه تأویل- تنزیل می باشد. اندیشه های تأویلی باطنی خواجه در کتاب های روضه التسلیم و آغاز و انجام او متمرکز است اما اندیشه تأویلی صدرا در همه آثار او وجود دارد و اصولاً او از تأویل به مثابه یک روش استفاده کرده است تا جایی که همه تأویل های او در تفاسیرش مبنامند می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و هدف آن بررسی مهم ترین شاخصه های تفکر تأویلی دو فیلسوف تأثیرگذار جهان اسلام است که می تواند آثار معرفتی و اجتماعی مهمی داشته باشد.
مطالعه حدیثی تفسیری آیه «قضاء تفث» با نگاهی به رویکردهای انتقادی عقل گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۲۶۷-۲۸۴
حوزه های تخصصی:
آیه 29 حج با عنوان آیه قضای تفث که در ضمن مناسک حج یاد می شود، هم از جهت دلالت ظاهری و هم دلالت باطنی تأویلی، در میان مفسران و قرآن پژوهان با آرای گوناگونی همراه بوده و از منظر تفسیری و زبان شناختی قرآن، شایسته بررسی است. در این بررسی، به موازات افق گشایی های ارزشمند روایات تفسیری اهل بیتk، مناقشاتی جدّی از سوی برخی عقل گرایان معتزلی و شیعی به زبان باطنی تأویلی مورد نظر این روایات نیز مطرح شده که این مقاله برای یافتن تفسیری قابل دفاع از آیه و ارائه پاسخی به این انتقادات، بررسی لغوی و مطالعه روایی مربوط به این آیه را پی گرفته است. در این راستا مستند به منابع اصیل لغوی سه دیدگاه مهم در مفهوم «تفث» بررسی شده و این دیدگاه ها قابل ارجاع به یکدیگر دانسته شده است. طبق این بررسی فارغ از ابهاماتی که درباره معنای اصلی ریشه «تفث» مطرح است، معنای متبادر از تعبیر قضای تفث در کاربرد قرآنی همان رفع آلودگی ها و ژولیدگی هاست که البته ملازمه روشنی با انجام برخی مناسک پایانی حج دارد که با رفع آلودگی ها و زدودن زواید ظاهری بدن و برطرف شدن محدودیت های گذشته همراه است. اما برخی روایات اهل بیتk به نقل منابع متقدم و اصیل حدیث شیعی، افزون بر این، به افق دیگری از معنای آیه به عنوان معنای تأویلی باطنی اشاره دارند و «لقاء الامام» را تأویل آیه دانسته اند. این روایات به رغم برخی مناقشات، از دیدگاه های افراطی و غیر قابل دفاع باطنی، بیگانه بوده و در چهارچوب نظریه زبان تأویلی قرآن در مکتب اهل بیتk تحلیل پذیر است. ضمن آنکه برخلاف تصور برخی منتقدان، در این روایات، «قضاء تفث» به لقاء امام تفسیر شده است نه خود «تفث».
باطن و حقیقت عبادت از منظر ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبادت به عنوان هدف خلقت انسان، امری است که ضرورت دارد از منظر فلسفی بررسی شود تا حقیقت آن، تبیین شود. مسئله پژوهشی این است که حقیقت عبادت چیست و چه ارتباطی میان ظاهر با باطن و حقیقت عبادت وجود دارد و آیا سطوح عبادت در میان همه انسان ها یکسان است. حقیقت عبادت با کمک مبانی سینوی و صدرایی تبیین فلسفی می شود. ابن سینا و ملاصدرا در رابطه با حقیقت عبادت اتفاق نظر دارند، با این تفاوت که صدرا با توجه به مبانی غنی فلسفی اش، همچون اصالت وجود و تشکیک وجود، می تواند جایگاه عبادت را در نظام فلسفی خود دقیق تر تبیین کند. از منظر هر دو فیلسوف، عبادت ظاهر و باطنی دارد. ظاهر عبادت، موجب تزکیه نفس می شود و نفس تزکیه شده استعداد راه یافتن به حقیقت عبادت، یعنی معرفت به حق را پیدا می کند. با توجه به دیدگاه این دو فیلسوف، معرفت با عبادت رابطه ای دوسویه دارد. انسان با تفکر در خود و هستی، به نیاز وجودی اش نسبت به معبود پی می برد و با اراده و اختیارش، در برابر معبود سر تعظیم فرود می آورد. پس معرفت ابتدایی منجر به انجام عبادت ظاهری می شود و عبادت ظاهری نیز به تزکیه نفس می انجامد. نفس تزکیه شده درنهایت قابلیت این را می یابد که به معرفت حق تعالی یعنی عبادت حقیقی نائل شود.
تأملی در قواعد و روش شناسی تأویل در منظومه عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم برخی مخالفتها، تأویل را میتوان روش ابن عربی برای شناخت واقع دانست. بحث از قواعد و روش شناسی ابن عربی در تأویل، هدف اصلی این مقاله است. أخذ تأویل از حضرت حق، توجه به عقل در عین کافی ندانستن آن، لزوم توجه به معنای الفاظ و قواعد دستوری جملات، توجه به نصوص و ظواهرآیات از جمله اصول و قواعد حاکم بر تأویل پژوهی ابن عربی است. او تأویل را امری ذو مراتب میداند. نزد او معنای تأویلی تنها یکی از وجوه معانی کلام است و با تأویل، متشابه از تشابه خود خارج نمیشود و لذا عارف همیشه در بیان اشارتهای خویش جانب احتمال را رعایت میکند. ابن عربی، روش خود و عرفا را اشارت در مقابل تفسیر مینامد و ضمن منتسب دانستن این شیوه بیان به حضرت حق، دو وجه برای انتخاب این روش ذکر میکند. او تفسیر را از وجهی همان اشاره و از وجهی دیگر مغایر با آن میداند. یکی از اهداف مهم ابن عربی از بیان تأویل، تشویق و تهییج مخاطب برای سفر و سلوک است. بیان مبانی عرفانی و استناد به آیات، احادیث و روایات از مشخصه های دیگر بیانهای تأویلی این عارف بزرگ است.
روش شناسی تأویل در اندیشه فیض کاشانی با تأکید بر نقش وجودشناسی در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأویل نزد فیض کاشانی، رهیافتی برای رسیدن به باطن و عمق معناست. او انکار تأویل را نشانی از قشریگری و جمود بر ظواهر میداند. نگاشته های وی بخصوص دو کتاب عین الیقین و اصول المعارف و همچنین رساله میزان القیامه از جایگاه والای وجودشناسی در نیل به اسرار و رموز معارف دین خبر میدهد. تأویل پژوهی فیض مبتنی بر اندیشه های فلسفی عرفانی اوست. او وجودشناسی را همچون پنجره یی میداند که از دریچه آن باید وسعت معارف وحیانی را نظاره نمود. نگارنده معتقد است رساله الانصاف رساله یی است که روش شناسی فیض در نیل به تأویل را نشان میدهد؛ بعلاوه حکایت مؤلف است در چگونگی وصولش به حقیقت. التزام به حکمت نظری و عملی، شرح صدر، فراخی حوصله و حق طلب بودن از شرایطی است که در نظر این حکیم عارف، رسیدن به تأویل را برای آدمی امکانپذیر میکند.
بررسی و ارزیابی مبانی نظریه تشابه نزد ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمل در شیوه مواجهه ملاصدرا با متشابهات قرآن، روشن میسازد که از نظر وی آیات قرآن دارای ظاهر و باطن هستند و هنگام مواجهه با آیات متشابه، باید به ظواهر آیات اصالت داده و از ظواهر عدول نکرد، در عین حال معتقد است باید معنای متشابهات مطابق عقل و روایات صحیح معصومین(ع) باشد. از نظر وی، فهم متشابهات به افراد و ظرفیت و شایستگی ایشان بستگی دارد؛ بعبارت دیگر، فهم متشابهات امری نسبی است. راسخان در علم معصومین(ع) تمام معنای متشابهات را میدانند و در واقع، برای ایشان متشابهی وجود ندارد. البته ملاصدرا بر اساس نظریه توحیدی خود، معتقد است که تمام مراتب هستی از عالی تا دانی ترتب وجودی بر یکدیگر دارند. بر این اساس، میتوان گفت بدون آنکه نیازمند تأویل آیات متشابه یا قول به تجسیم در باب ذات باریتعالی باشیم، میتوان با توسعه معنایی لفظ متشابه، ظواهر الفاظ آیات را حفظ نموده و همه آیات متشابه را بر ظاهر معنای آنها حمل کرد. وجوه قوت نظریه ملاصدرا در مواجهه با متشابهات بطور کلی عبارتند از: ضرورت وجود متشابهات در قرآن، انحصار متشابهات به آموزه های اعتقادی، تشکیکی بودن مفهوم تشابه، انحصار فهم و تأویل کامل متشابهات به اهل بیت(ع)، پذیرش روش راسخان در علم در مواجهه با متشابهات، تشکیکی یا نسبی بودن فهم متشابهات، ضرورت تأویل بر مبنای راهی میان تشبیه و تعطیل، فهم متشابهات با تکیه بر اصول عقلایی و آموزه های معصومین(ع) و تأویل متشابهات بر مبنای اصل گوهر معنایی.
دیدگاه قاضی نعمان درتأویل آیات و احکام فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاضی نعمان ابن حیون (متوفی 363 ق) از جمله اندیشمندان فاطمی است که به تأویل رمزگرایانه آیات فقهی اهتمام ورزیده است. او احکام فقهی را ظاهر شریعت، و ایمان و معرفت را بطن پنهان آن و دارای مراتب می داند. وی با تعریفی که از ایمان کرده، آنچه را که مکلف از دعائم «ولایت، طهارت، صلوه، صوم، زکاه، حج، جهاد» انجام می دهد حدّی از حدود دین دانسته و با تأکید بر توأم بودن ایمان و عمل، و استفاده از آیات قرآن و روایات پیامبر (ص) و ائمه تا امام جعفر صادق (علیهم السلام) به تأویل رمزی احکام و آیات فقهی پرداخته است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی برای کشف مبانی فکری قاضی نعمان، روش و دیدگاه او را در تأویل احکام و آیات فقهی مورد بررسی قرار داده و دریافته وی شدیداً متأثر از مذهب اسماعیلیه آیات فقهی را بر مبنای مهمترین رکن اعتقادیشان یعنی «ولایت» تأویل کرده که بر پایه دلیل منطقی استوار نمی باشد.