مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
باطن
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳
97 - 116
حوزههای تخصصی:
تأویل، مهمترین مفهوم درحوزه فهم و شناخت قرآن خواهد بود، وقتی روشن شودکه این لفظ دو سویه معنایی دارد؛ یکی ابتدا و دیگری انتهای یک امرکه همه امور و پدیده های هستی را شامل می شود. تقریبا در همه منابع لغوی و تفسیری به معنای بازگرداندن یک چیزی به اصل خود معنا شده است. اما همچنان در اینکه مثلا آیات قرآن باید به چه چیزی بازگردانده شوند تا تأویل آنها روشن شود یا اینکه توسط چه کسانی این کار باید صورت گیرد، اتفاق نظری وجود ندارد. در این گفتار سعی شده است تا با تمرکز بر دیدگاه های موجود و تطبیق وتحلیل داده های پیش رو و با توجه به همان دو معنای لغوی ابتدا و انتهای امور، برداشتی متفاوت و جهان شمول از تأویل به دست داده شود تا روشن شود که اوّلا مراد از تأویل احاطه یافتن به حقیقت ابتدا و انتهای هر آیه یا هر امر دیگری است؛ ثانیا وجه تشابه یافتگی آیات و امور را باید در ناحیه عدم اشراف انسانها به بواطن و معانی آیات وعلت این احاطه نایافتگی را هم می بایست در زبانی ولایه ای بودن معانی ومدالیل قرآنی دنبال کرد. ثالثا رسوخ در علم صفت کسانی خواهد بود که به سبب آشنایی با سطوح زبانی قرآن، بیشترین اطلاعات ومعلومات را درباره ابتدا و انتهای آیات دارند، مثلا می دانندکه ابتداءا قصد ومراد خدای سبحان از تشریع احکام و وضع سنن چه بوده است و در نهایت بر عمل وپذیرش آن احکام و سنن چه مصالح ومنافعی مترتب است. آن گونه که حضرت خضر و حضرت یوسف در تأویل حوادث و احادیث به واسطه تفضّل الهی از خود بروز دادند.
بررسی تطبیقی تفسیر ظاهر و باطن قرآن از منظر امام خمینی و آیت الله فاضل لنکرانی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
105 - 130
حوزههای تخصصی:
ضررورت و اهمیت پرداختن به مباحث علوم قرآنی، مقدمه ای برای رسیدن به محتوای قرآن و پرده برداشتن از مقاصد اصلی آیات است. یکی از مباحث مهم و مؤثر علوم قرآنی در فهم و تفسیر قرآن، چیستی ظاهر و باطن قرآن است که از جمله موضوعات پیچیده در میان مفسّران و اندیشمندان قرآن پژوه در علوم قرآنی به شمار می رود. حضرت امام خمینی(ره) در جایگاه یکی از صاحب نظران در این مبحث، اصطلاح ظاهر و باطن را ریشه گرفته از روایات دانسته که بسیار مورد توجه و تأکید ائمه اطهار(ع) بوده است. از دیدگاه ایشان، حقیقت قرآن به مراتب، دچار تنزلاتی شده تا به صورت ظاهر و در ظرف الفاظ قرآن درآمده است. این مراتب تنزلات، همان باطن قرآن است. با وجود این که رویکرد غالب حضرت امام در تفسیر باطن آیات قرآن، رویکردی عرفانی است، ایشان نسبت به ظاهر قرآن نیز اهتمام ویژه ای داشتند. آیت الله فاضل لنکرانی(ره) نیز مسئله ظاهر و باطن قرآن را می پذیرد، اما اصل اول در تفسیر ایشان، تعهد نسبت به خصوصیات ظاهری قرآن است. از دیدگاه ایشان، عقل به منزله یک مختصص متصل، ظهور را از معنای حقیقی در معنای مجازی قرار می دهد. در این پژوهش می خواهیم مبانی این دو اندیشمند وارسته را در تفسیر ظاهر و باطن قرآن کریم بکاویم.
تبیین معنای صفات اربعة الهی"الاول و الاخر و الظاهر و الباطن" دررویکرد عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
1 - 28
حوزههای تخصصی:
در اسلام اصل توحید به عنوان اساسی ترین اصل از اصول دین و معرفت به آن نیز والاترین شناخت معرفی شده است.گرچه در الهیات و حکمت اسلامی شناخت ذات الهی مقدور انسان نبوده و عنقاء است که دسترسی به آن امکان ندارد ولی باب خداشناسی بسته نشده و درک و فهم توحید از راه شناخت صفات الهی میسور بوده و توصیه شده است. از این رو هم در آیات قرآن کریم و هم در سنت (اعم از روایات و ادعیه) نامیده شدن خداوند به این اسما و صفات بسیار تکرار گردیده و به تبیین معنای این اسما وصفات پرداخته است. خداوند خود را به چهار صفت "اولیت،آخریت، ظاهریت وباطنیت" در ابتدای سورة حدید متصف کرده و در روایات فهم عمیق این صفات را برای اهل فهم و تعمق در آخر الزمان دانسته است. با توجه به رویکردهای مختلف نقلی، عقلی وشهودی درتبیین معنای صفات الهی این مقاله درصدد است تا با توجه به میراث عظیم رویکرد عقلی و فلسفی به تبیین معنای این صفات اربعه در این رویکرد بپردازد. در این رهگذر اولیت و آخریت نه به معنای اول وآخر زمانی بلکه به معنای ذاتی دانسته شده و در چارچوب اندیشة فلسفی به عنوان علت فاعلی وغایی یا اولیت درقوس نزول وآخریت درقوس صعود معنا شده است. البته درحکمت متعالیه این صفات حاکی از وحدت مطلقه و حقه بوده که همة صفات الهی را دربردارد. ظاهریت و باطنیت نیز یا به صفات دیگری از جمله علم الهی ارجاع شده یا ظاهریت به معنای ظهور الهی به آیات بوده و نیز در حکمت متعالیه با تشبیه به نور که بذاته آشکار و مظهرغیر است، به دلیل شدت وعلو مرتبه مخفی و پنهان است.
بررسی تطبیقی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی دربارۀ متشابهات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، آیات قرآن ظاهری دارند و باطنی، که هنگام مواجهه با آیات متشابه باید به ظواهر آیات اصالت داد و از آن غافل نشد. از نظر هر دو اندیشمند، فهم متشابهات به افراد و ظرفیت و شایستگیشان بستگی دارد؛ بعبارت دیگر، فهم متشابهات امری نسبی است. بعقیده آنها، راسخان در علم، تمام معنای متشابهات را میدانند و در واقع برایشان متشابهی وجود ندارد. البته ملاصدرا بر اساس نظریه توحید خاصی، معتقد است مراتب هستی از عالی تا دانی، همه بر یکدیگر ترتب وجودی دارند. بر همین اساس، او بر این باور است که بدون آنکه نیازی به تأویل آیات متشابه یا قول به تجسیم در باب ذات باریتعالی باشد، میتوان بر مبنای اصول فلسفی عرفانی دیدگاه توحید خاصی، ظواهر الفاظ آیات را حفظ نموده و همه آیات متشابه را بر ظاهر معنای آنها حمل کرد و لفظ متشابه را توسعه معنایی داد. اما علامه طباطبایی، قائل به ارجاع متشابهات به محکمات است و متشابهات را بر اساس محکمات تفسیر میکند. او به امکان و وجود تأویل برای تمام آیات قرآن، اعم از محکمات و متشابهات، معتقد است؛ متشابهات پس از ارجاع به محکمات، از تشابه خارج شده و محکم میشوند. در این پژوهش، دیدگاه ملاصدرا بدلیل آنکه دارای مبنا بوده، نسبت به نظر علامه ترجیح داده شده است.
معناشناسی تطبیقی ملکوت در قرآن کریم و کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از آموزه های مشترک قرآن کریم و عهد جدید، بحث ملکوت خداوند است که از ادیان ابراهیمی به ویژه تورات آغاز و در قرآن کریم تکمیل می گردد. منشا ملکوت در قرآن کریم آیات (183 اعراف – 75 انعام – 83 یس – 88 مومنون) است و دراناجیل اربعه نیز در موارد متعددی به ملکوت اشاره شده است. این مقاله که به شیوه توصیفی– تحلیلی تدوین گشته درصدد آن است که تطبیقی در معناشناسی ملکوت در قرآن کریم وکتاب مقدس انجام دهد. بر اساس نتایج پژوهش، یکی از مفاهیم ملکوت در عرف قرآن کریم عبارت است از «باطن» و «آن سوی هر چیز که رو به پروردگار متعالی» است. معنا و مفهوم دیگر ملکوت «ملک» می باشد، یعنی سلطنت و حکومت است. همچنین ملکوت در قرآن کریم به شکل سیرخطی از زمان نزول، به معنای انذار قیامت، باطن هر چیزی، حقیقت واحد خدایی و تسلط خداوند بر همه امور است که این نشانگر تغییر معنا و مفهوم ملکوت در مرور زمان است. در متون عهد عتیق دو نوع از ملکوت می توان برشمرد: اول پادشاهی و ملکوتی که همیشگی است و از ازل تا ابد ادامه دارد. دوم ملکوت خداوند در آخرالزمان که مسیح ظهور می کند و حکومتی سیاسی به راه می اندازد. در عهد جدید هم بنابر بیانات حضرت عیسی (ع) دو نوع ملکوت می توان تصور نمود: ملکوتی که در تاریخ آغاز شده است و در نهایت تاریخ تکمیل خواهد شد؛ ملکوتی که موجود و ماورایی است.
واکاوی تاویلات روایی تفاسیر شیعی در آیه 189 سوره بقره
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
95 - 117
فهم معانی باطنی و تاویل آیات متشابه از قرآن، همواره بخشی از مشخصه مفسرین شیعه بوده و بدین خاطر، آیات قرآن از نظرآنان همواره از جاودانگی وپویایی و سیالیت خاصی برخوردار می باشد. ویژگی عمده این تاویلات از قرآن در آن است که این معانی باطنی ضابطه مند بوده و در راستای معنای ظاهری مستفاد از اسباب النزول و مسائل تاریخی آیه می باشد. از جمله این آیات که تاویلات گسترده و متفاوتی از آن صورت گرفته است، آیه 189 سوره بقره - لیس البر بان تاتوا البیوت من ظهورها و لکن البر من اتقی واتوا البیوت من ابوابها- می باشد. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی است ، با استفاده از منابع مرتبط شیعی معانی باطنی متعددی برای آیه مذکور استخراج نموده است ، نتائج این تحقیق حاکی است که روایات شیعی ضمن آنکه به مباحث تاریخی آیه که ناظر به یکی از رسوم کهن جاهلی است، اشاره دارند؛ با تاویلاتی که ناشی از توسعه معنایی واژگان آیه است، برداشت های عصری گوناگونی از آن بدست داده اند. از جمله تاویلات شیعی از آیه عبارتند از: اهل بیت ع ، امام علی ع ، بیوت علم، ورود به کارها از طرق آن.
تحلیل مکتب تاویلی ایت الله حسن زاده آملی
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
289 - 310
آیت الله حسن زاده آملی، از زمره علمایی است که از جامعیت علمی برخوردار است هم در علوم و عرفانی. افزون بر این مکتب تاویلی ایشان در رسیدن به تاویل (تفسیر انفسی کتاب تکوین عقلی و نقلی و هم در سیر و سلوک و کشف و شهود مراتب عالیه را طی کرده اند. مکتب تاویلی ایشان با مستندات عقلی و نقلی و تدوین الهی) مد نظر قرآن و ائمه معصومین(ع) که در طول تاریخ مورد عنایت دانشمندان و محققان اسلامی بوده می تواند کمک شایانی در فهم اسرار و حقایق باشد. علامه حسن زاده آملی هرجا سخن از اسرار و حقایق به میان می آورد التفات ویژه ای به طهارت نفس، سیر و سلوک و کشف و شود می کنند. تاویل روشی برای رسیدن به لایه های باطنی و معانی ژرف و عمیقی است که در کتاب تکوینی و تدوینی وجود دارد. و نه برای انسان حد یقف است و نه برای قرآن. چراکه برای قرآن، قرآن مادی، قرآن مثالی، قرآن عقلی و قرآن الهی هست وآیات و درجات قرآن، زمانی برای انسان تجلی می کند و اسرار و حقایق خود را به او نشان می دهد که انسان اسما و صفات الهی را در خودش پیاده کند لذا معرفت فکری
بررسی تأثیرپذیری ابن رشد از غزالی در مسئله تأویل نصوص دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
متفکران اسلامی در باب فهم آیات متشابه و مسئله ظاهر و باطن داشتن آیات به یکسان نمی اندیشند و گاهی اختلافات مبنایی میانشان وجود دارد. غزالی و ابن رشد از موافقان بهره گیری از روش تأویل در فهم آیات متشابه بودند و راه گریز از چالش و تعارض ظاهر و باطن را استفاده از رهیافت تأویل می دانستند. ابن رشد در مخالفت با غزالی شهره بود و کتاب تهافت التهافت را در نقد تهافت الفلاسفه غزالی نگاشت. با وجود نقدهایی که به او در این کتاب و دیگر آثارش صورت می دهد، در پاره ای از موارد و به ویژه در مسئله تأویل از غزالی تأثیر می پذیرد. غزالی دو گونه مواجهه در دو دوره فکری با مسئله تأویل دارد. این مواجهه در هر دو دوره کاملاً روشمند است و همین امر سبب الگوبرداری از روش ارائه شده او در مسئله تأویل شد. از این الگو در فهم متن ابن رشد بهره فراوانی برده است. براساس یافته های تحقیق، ابن رشد هم در ماهیت شناسی تأویل و هم در تعلیل و ضرورت اقبال به آن و هم در ابزار روی آوری به تأویل از غزالی متأثر بود؛ اگرچه اختلاف نظرهایی نیز در هریک از موارد با او دارد. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی تحلیلی وجوه تأثیرپذیری ابن رشد از غزالی در مسئله تأویل نشان داده شده است.
ناطق و صامت بودن قرآن از منظر امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
59 - 88
سیمای قرآن در آیینه تمام نمای گفتار امیرمؤمنان (ع) با توصیفات اعجاب آوری ترسیم شده است. ازجمله درباره یکی از ویژگی های آن کتاب فرموده است: «ف القرآنُ آم رٌ زاجرٌ و صامت ناطقٌ» مخاطب در وهله نخست، با یک ناسازگاری روبه روست و ش اید برای او این پرسش مطرح شود: چگونه می توان معادله «ساکتِ گویا» را حل نمود؟ اگر قرآن گویاست، چرا صامت و خاموش است؟ از یک سو، امام علی (ع) با عبارت؛ «ینْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْض» و امر به استنطاق از قرآن همگان را به فهم قرآن فراخوانده و از سوی دیگر، به صراحت از صامت بودن قرآن و وجوه پذیری قرآن سخن گفته اند. پژوهش حاضر، می کوشد با روش توصیفی و تحلیل محتوا، نشان دهد کلام موردنظر، از موارد متناقض نمای خیالی به حساب می آید که با توجه به شواهد مختلف می توان به مراد حقیقی امام پی برد. قرآن باوجود ساکت ب ودن، ح اوی اندرزهایی است ک ه گویا به آن صفت ناطق بودن می بخشد. یافته پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه امام علی (ع) کلام الهی به گونه ای تنزّل پیداکرده که قابل فهم برای همگان است درعین حال، برای فهم کامل از آن کتاب مقدس و پی بردن به همه مراتب، مراجعه به مخبر صادق و امام معصوم، ضروری است. امام (ع) ضمن این که نطق جوارحی و ظاهری را از قرآن نفی کرده، بر نیاز قرآن به مستنطق و مفسِّر تأکید نموده است.
ظاهر و باطن قرآن و پیوند میان آن ها با تکیه بر آیات- روایات و سخنان متفکران اسلامی (عارفان و فیلسوفان نامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
1 - 30
حرف قرآن را بدان که ظاهری است زیر ظاهر باطن بس قاهری است مسئله ظاهر و باطن قرآن مجید از زمان پیامبر اکرم تاکنون مطمح نظر مسلمانان بوده و هست، با توجه به این نکته احادیث بسیاری از زبان رسول اکرم و حضرت امیر و دیگر ائمه (ع)، در این باب صادرشده است. این احادیث در حد متواتر یا حداقل مستفیض می باشد، مثل حدیث شریف نبوی «ان للقرآن ظهراً و بطنا و لبطنه بطنا الی سبعه أبطن» که از طریق فر یقین نقل شده است. مولوی در مثنوی با توجه به این حدیث به تفصیل سخن گفت که در متن مقاله نقل کرده ایم. وی در سرآغاز سخن خود گفت: حرف قرآن را بدان که ظاهری است زیر ظاهر، باطن بس قاهری است آیات بسیاری نیز بیانگر ظاهر و باطن قرآن مجید است. به سان آیه «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کرِیمٌ، فِی کتابٍ مَکنُونٍ، لا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون» (واقعه/77 -79). در این مقاله، نخست با تمسک به آیات و روایات و سخنان عارفان و فیلسوفان نام آور اسلامی، باطن و مراتب گونه گون قرآن مجید به اثبات رسیده سپس در باب کیفیت ارتباط ظاهر و باطن قرآن سخن به میان آمده است.
قرآن، گستره معانی و رابطه آن با جاودانگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پاسخگویی قرآن به نیازه های روز و اعتقاد به جاودانگی و ابدیت آن از باورهای مسلمانان است. این باور، اندیشمندان مسلمان را بر آن داشته تا درباره مسئله «چگونگی پاسخگویی قرآن در گستره زمان ها و جاودانگی آن» بحث کنند و پاسخ های مطلوب و عقل پسندی ارائه دهند. این بررسی ها به نتایج و نکات ارزشمندی منتهی شده است، به یقین یکی از نکات مهم، مسئله گستره معانی آیات قرآنی است که می تواند پاسخگوی این نیازها باشد و در روایات نیز بر آن تأکید شده است. این پژوهش به دنبال بررسی این مسئله در روایات است که با عنوان ظاهر و باطن مطرح شده است.
مبانی کاربرد جری و تطبیق در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
153 - 175
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعد در فهم و بهرمندی از آیات هدایت بخش قرآن کریم، قاعده مشهور به «جری و تطبیق» است که از دیرباز نزد علمای دین و مفسران قرآنی شناخته شده و به کار می رفته است، امّا این قاعده و مبانی کاربرد آن، حداقل از جهت نظری و تئوریک چندان شناخته شده نیست و پرسش هایی چون مبنای کاربرد قاعده جری و تطبیق در فهم آیات قرآن چیست؟ جری و تطبیق با دیگر روش های تفسیر قرآن(در اشکال مختلف تفسیر، تأویل و باطن) چه نسبتی دارد؟ همچنان به قوت خود باقی می باشند، لذا نوشتار پیش رو شامل مفهوم شناسی «جری و تطبیق»، تحلیل و بیان نسبت منطقی آن با فهم قرآن در اشکال مختلفش و دسته بندی مبنای کاربرد قاعده جری و تطبیق در سه شاخه قرآنی، روایی، عقلی و زیر شاخه های آن(عمومیت مفاهیم قرآنی، بسط گستره تفسیر آیات قرآن، انطباق آموزه ها و مفاهیم قرآن با فطرت انسان و ...) است.
تبیین چرخه ظاهر و باطن در تربیت براساس اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
89 - 104
حوزههای تخصصی:
فرایند تکامل انسان و سیر شکوفایی استعدادهای او، حرکتی است که از یک جهت روبه سوی باطن و حقیقت هستی دارد و از جهت دیگر حقایق کسب شده را در ظاهر عالم آشکار می سازد. این پژوهش با هدف تبیین چرخه ظاهر و باطن در تربیت براساس اندیشه شهید مطهری صورت پذیرفته است. برای این منظور تمامی آثار مکتوب شهیدمطهری با روش تحلیلی توصیفی بدون نمونه گیری مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه شهید مطهری نسبت های «باطن؛ حقیقت ظاهر»، «ظاهر؛ نماد باطن» و «ظاهر؛ وسیله باطن» میان ظاهر و باطن برقرار است. ایشان فرایند تربیت را به یک معنا چرخه ای میان ظهورات عملی متربی و باطن وی دانسته و از طرفی تربیت صحیح را حرکت به سمت باطن و از پوسته به مغر عنوان می کنند. لذا وظیفه مربیان در این نگاه، آشنایی کامل با این چرخه و تصمیم گیری برای اصلاح متربیان براساس آن است. چراکه برای رسیدن به باطن متربی راهی جز ظهورات باطن او در عمل وجود ندارد. همچنین مربی می تواند از این چرخه با تکرار عمل ظاهری صحیح و دریافت بازخورد آن، برای تثبیت و تقویت ملکات متربی استفاده کند.
نظریه تأویل عرضی آیات الهیاتی قرآن در مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۴)
47 - 62
حوزههای تخصصی:
این مقاله در مقام بررسی نظریه تأویل عرضی آیات الهیاتی قرآن ( آیات ناظر به اسما و صفات خداوند) در مکتب ابن عربی است. مسئله تأویل عرضی از مسائل مهم مکتب ابن عربی است و در چگونگی تأویل آیات الهیاتی قرآن مؤثر است. تأویل به دو روش امکان پدیر است: طولی و عرضی. در این مبحث تأویل به معنای فرارفتن از سطح ظاهر آیات الهیاتی به سطح باطن آن ها و دریافت معانی طولی آن است. در تأویل طولی تأویل گر می کوشد بدون تصرف در ظواهر آیات الهیاتی، سلسله معانی طولی را که دارای وحدت معنایی است، از بطن آیات برآورد. در تأویل عرضی بر خلاف تأویل طولی، معانی در عرض یکدیگرند و وحدت معنایی در آن ها لحاظ نمی شود. عارف در این نوع تأویل می کوشد آیات الهیاتی را در فضایی گسترده تر از معانی طولی ملاحظه کند و کلام خدا را در ناحیه معانی عرضی نیز توسعه دهد. از مهم ترین نتایج این پژوهش ارائه مبانی برای تأویل عرضی قرآن، لزوم رعایت وحدت معنایی در قرآن یا عدم آن و نگاه چند بعدی به قرآن و تنوع تأویل در این مکتب است. روش ما در این مقاله روش تحلیلی است.
تاویل عرفانی متون مقدس و رابطه آن با بیان متناقض نما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
193 - 209
حوزههای تخصصی:
تاویلاتی که عرفا بر متون مقدس ارائه می دهند، معمولاً پارادوکسیکال و متناقض نما بوده و همواره مورد مخالفت عده ای قرار می گیرد. در این مقاله ماهیت متن مقدس و تاویل مورد بررسی قرار گرفته تا اینکه نشان دهد چرا این تاویلات معمولاً متناقض نما به نظر می رسند؟ تحقیقات نشان داد از آن حیث که متون مقدس دارای بطون و معانی چندلایه ای هستند، عارف در فرایند تاویل، می کوشد تا از سطح معانی ظاهری بگذرد و به دریافت معانی باطنی برسد، که این معانی باطنی در اغلب مواقع با معانی ظاهری سازگار نیستند و بدین ترتیب با مذاق اهل ظاهر هم همخوانی ندارد. و به همین دلیل، این تاویلات را مغایر با مبانی دینی می دانند. در حالی که با توجه به سطح ادراک و معرفت و ظرفیت انسان ها، دریافت و ادراک سطوح مختلف معانی کتب مقدس، جهت رهیافت هر کس به حقیقت، متناسب با شان خود، امری ضروری است.
مطالعه انتقادی استناد ملاصدرا به حدیث بطون هفت گانه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
133 - 144
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم برای هدایت انسان ها و وصول آنان به سعادت ابدی فرو فرستاده شده است؛ چه اینکه مخاطب قرآن نیز انسان ها با همه مراتب مختلف و تنوع استعدادهای شأن است. با نظر به همین نکته، قرآن خود مراتبی داشته و افزون بر مرتبه ظاهری، بطونی دارد که هر انسانی نسبت به استعداد خویش از آن جرعه می نوشد. ملاصدرا با استشهاد به حدیثی در م ورد بط ون هفت گانه ق رآن کریم، آن را به مراتب هفت گانه سیر و سلوک انسانی تطبیق می دهد و بر آن است که هر یک از بطون قرآنی منطبق با مرحله ای از سیر انسانی می باشد. پرسش اصلی تحقیق حاضر آن است که چه نقدهایی بر ملاصدرا در استناد به حدیث بطون هفت گانه قرآن کریم وارد است؟ یافته های پژوهش در روشی تحلیلی انتقادی به کلمات صدرالمتألهین نشان می دهد: هر چند احادیثی در منابع روائی شیعی یافت می شود که قرآن را دارای ظاهر و باطنی می داند، اما عدد مورد استناد ملاصدرا دقی ق نب وده و نمی ت وان ب ه ای ن ع دد در تحلی ل های هستی شناختی سیر انسانی تمسک جست. همچنین حدیث یادشده در جوامع روائی ما یافت نشده و احادیث شیعی فقط در بطون داشتن قرآن کریم با حدیث مورد نظر ملاصدرا اشتراک دارند.
هندسه مفاهیم کلیدی رابطه تعدّد معنایی قرآن و هرمنوتیک فلسفی با تعدّد قرائت از نگاه علامه مصباح یزدی
منبع:
مدیریت دانش اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
121 - 148
حوزههای تخصصی:
برداشت های متعدد و گاه متضاد از متون دینی، یکی از موضوعات جدیدی است که امروزه در فرهنگ اسلامی مطرح شده است. ازجمله بسترهای مناسبی که زمینه طرح این نظریه را فراهم آورد، تعدّد معنایی قرآن و هرمنوتیک فلسفی است. قرآن به عنوان اصلی ترین منبع فهم دین، دارای تعدّد و ساحت های مختلف معنایی است، هرمنوتیک فلسفی نیز رویکرد ویژه ای به مسئله فهم و تفسیر متون است. ضمن آن که پذیرش تعدّد قرائت ها موجب اعتباربخشیدن به همه قرائت ها و فهم ها از متون دینی ازجمله قرآن است که این خود موجب سردرگمی و ضلالت انسان ها می گردد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، ضمن اشاره به مبانی مختلف، طرح نظریه تعدّد قرائت ها و پیامدهای حاصل از پذیرش این نظریه، دومبنای تعدّد معنایی قرآن و هرمنوتیک فلسفی را مورد بحث و بررسی قرار داده است. نتیجه حاصل گویای این است که، از نگاه مصباح یزدی، مقصود از بطن های قرآن، فهم های طولی و ذومراتب، غیرمتعارض باهم و ضابطه مند است که با این خصوصیات، هیچ گونه ارتباط و تلازمی با هرمنوتیک فلسفی و تکثر قرائت ها ندارد؛ بنابراین امکان قرائت های مختلف از یک متن، نتیجه نوعی نگرش درباره هرمنوتیک فلسفی است.
مناشی و بنیادهای فلسفی فرهنگ از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به نظریه فرهنگ در میان فیلسوفان مسلمان پیشینه چندانی ندارد و فرهنگ در مفهوم امروزین آن، اساساً پدیده ای مدرن به حساب می آید. از سویی، با در نظر گرفتن این واقعیت که تا کنون نظریه محض فرهنگ، متناسب با اقتضائات بومی جامعه ایرانی- که مورد اجماع نیز باشد- تدوین نشده است. لذا در این مقاله با بهره گیری از دیدگاههای اندیشمندان نوصدرایی، به تبیین چیستی منشأ فرهنگ و بنیادهای فلسفی آن از دیدگاه حکمت متعالیه پرداخته شد. روش : این مطالعه با روش کیفی مطالعه اسنادی و تکنیک مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها : این کوشش نظری به نوعی درآمدی تأسیسی بر «فلسفه فرهنگ» با رویکردی بومی است. لذا در این مقاله صرفاً به الزامات و فصول محوری و زمینه ساز این مطالعه؛ یعنی بازخوانی بسترهای مفهوم امروزین فرهنگ، تبیین نسبت ساحات معنایی آن با اصول حکمی- فلسفی مبنا در فهم فرهنگ و پاسخ به چیستی منشأ مفهوم فرهنگ از دیدگاههای مختلف دست یافته ایم. نتیجه گیری : از نتایج این مطالعه می توان به ارائه تعریفی بومی از فرهنگ، تبیین اصول فلسفی چون اصل واقعیت، اصالت وجود، فهم تشکیکی از وجود، اتحاد معانی مجرد و... در شکل دهی به هویت مفهومی فرهنگ، چیستی منشأ فرهنگ و احصای ساحات معنایی آن از منظر حکمت متعالیه اشاره کرد.