مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
حافظه
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر عملکرد اجرایی و عملکرد حافظه فعال در سالمندان مبتلا به افسردگی غیر بالینی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی از نوع تحقیقات پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه سالمندان مبتلا به افسردگی غیر بالینی که تعداد آنها 90 نفر زن و مرد بین دی ماه 1399 تا خرداد سال 1400 به مرکز مشاوره مهرگان در طول شش ماه مراجعه نمودند. نمونه مورد مطالعه 45 نفر سالمندان بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مساوی مداخله و یک گروه کنترل تقسیم شدند (هر گروه 15 نفر). دوره پیگیری پس از گذشت سه ماه از اتمام پس آزمون انجام شد. داده در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه افسردگی بکII (بک، استیر و براون، 1996) پرسشنامه ی عملکرد اجرایی، پرسشنامه عملکرد حافظه فعال: توسط والات ازووی، پرادات دیل و ازووی (2012) بدست آمد. در این پژوهش از آزمون اندازه گیری مکرر و نرم افزارهای SPSS.22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی بر عملکرد اجرایی و عملکرد حافظه فعال در سالمندان مبتلا به افسردگی غیر بالینی موثر بود و این نتایج تا دوره پیگیری ماندگار بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که توانبخشی شناختی روش موثری برای بهبود عملکرد اجرایی و عملکرد حافظه فعال در سالمندان مبتلا به افسردگی غیر بالینی است و می توان از آن در جهت کاهش مشکلات سالمندان استفاده کرد.
تاثیر تمرین تناوبی سرعتی بر مقادیر عامل رشد عصبی هیپوکمپ و عملکرد شناختی رت های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : فعالیت ورزشی می تواند عملکرد مغز را تقویت و از آن محافظت می کند. با وجود این یکی از علل اصلی عدم انجام فعالیت ورزشی به مقدار توصیه شده، کمبود زمان است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تمرین تناوبی سرعتی برمقادیر عامل رشد عصبی و یادگیری و حافظه فضایی موشهای صحرایی بالغ بود. روش پژوهش : برای انجام کار 16 سر رت نر بالغ به دو گروه مساوی تقسیم شدند (کنترل و تمرین تناوبی 9 تکرار 10 - سرعتی). پروتکل تمرین تناوبی سرعتی شامل 8 هفته دویدن روی تردمیل بود (سه جلسه در هفته، 4 ثانیه ای با 1 دقیقه استراحت بین تکرارها). در انتهای هفته هشتم، عملکرد شناختی رتها با استفاده از آزمون شاتل بررسی شد. در پایان، رتها بیهوش و هیپوکمپ برداشته شده و مقادیر عامل رشد عصبی سنجیده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد سطوح عامل رشد عصبی هیپوکامپ در گروه تمرین تناوبی سرعتی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بالاتر بود ( 0/001=p).همچنین در گروه تمرین ورزشی عملکرد رتها در آزمون ماز Yو شاتل باکس بهتر از گروه کنترل بود، اما میزان تفاوت از نظر آماری معنادار نبود(0/05<p). نتیجه گیری : براساس یافته های پژوهش حاضر، به نظر می رسد تمرینات تناوبی سرعتی (با تکرارهای 10 ثانیه ای) می تواند موجب افزایش سطح عامل رشد عصبی هیپوکمپ شود، اگرچه برای بهبود دانش ما در مورد تأثیر آن برعملکرد شناختی به تحقیقات بیشتری نیاز است.
بررسی انتقادی تجرد حافظه در فلسفه ی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
می دانیم فلسفه ی صدرایی حافظه را مجرد و غیرمادی به شمار می آورد و از این جهت در برابر فلسفه های پیش از خود و نیز دانش های امروزی قرار می گیرد. در این نوشتار درصددیم به نوعی به داوری میان این دو دیدگاه مخالف بپردازیم. بدین منظور نخست به گزارش ادله ی فلسفه ی صدرایی پیرامون تجرد حافظه می پردازیم – خواه در فلسفه ی خود صدرا خواه در فلسفه ی شارحان او. پس از گزارش ادله ی تجرد حافظه، نشان خواهیم داد دیدگاه علمی رایج در مورد حافظه و چگونگی بقای صورت های حسی و خیالی بر تجرد صدرایی ترجیح فراوان دارد و پذیرفتنی تر است. پس با پیش نهادن یک تبیین مادی ساده ی بدیل به نقد ادله ی پیروان فلسفه ی صدرایی در این زمینه پرداخته و مغالطه های آن ادله را نشان خواهیم داد. هم چنین نشان خواهیم داد که اشکال خطای حافظه اشکالی است که حافظه ی مجرد و حضوری بودن یادآوری را به جد به چالش می کشد. در پایان خواهیم دید خود صدرا و برخی از شارحان او نیز همواره به لوازم تجرد این امور پای بند نمانده اند. بدین سان به روش عقلی و با ابزارهای منطقی دیدگاه ها را تحلیل کرده و سنجیده ایم و هر از گاهی به دستاوردهای دانش های امروزی نیز استناد کرده ایم.
اختلال شناختی فونکسیونل: مفهومی جدید در روانپزشکی عصبی
حوزه های تخصصی:
با توجه به شیوع بالای سطوح مختلف اختلالات حافظه و فراموش کاری، بسیاری از مراجعات روانپزشکی و روانشناسی به علت ترس از ابتلا به بیماری هایی مانند آلزایمر است که موجب زوال عقل می شوند. با این حال بسیاری از این اختلالات علت درونی داشته و می توانند در دسته اختلالات شناختی عملکردی طبقه بندی شوند. علیرغم اینکه تشخیص اختلال شناختی با رد علل ارگانیک داده می شود، تشخیص اختلالات عملکردی مشکل بوده و اکثر این اختلالات تشخیص داده نمی شوند. مشخص شده است که افسردگی، اضطراب و اختلالات رفتاری می توانند پیشاهنگ اختلال شناختی خفیف باشند؛ ولی اینکه اختلال شناختی عملکردی نیز می تواند ماشه چکان یا پیشاهنگی برای اختلالات شناختی ارگانیک و مرتبط با دمانس باشد مشخص نشده است. فرم تیپیک اختلال شناختی عملکردی، با حیطه های توجه و تمرکز همپوشانی دارد. هم زمانی این اختلالات با افسردگی می تواند تشخیص اختلالات شناختی عملکردی را مشکل تر سازد؛ لذا مهم است که قبل از طرح چنین تشخیصی، دمانس کاذب ناشی از افسردگی رد شود. از آنجا که شروع اختلال شناختی عملکردی در میانه زندگی است، این اختلالات در تشخیص افتراقی با اختلالات نورودژنراتیو با شروع زودرس می باشند. علیرغم تحقیقات فراوان در زمینه تشخیص اختلالات شناختی عملکردی، هنوز معیارهای قطعی برای تشخیص این اختلالات مشخص نشده است و همچنین پیش آگهی طولانی مدت این اختلالات نیز نامشخص است.
مقایسه پردازش شنیداری و حافظه افراد نابینا و بینا: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
147 - 171
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل در افراد نابینا مسئله حافظه و پردازش شنیداری آن ها است. هدف از انجام این مطالعه مروری سیستماتیک بر پژوهش های صورت گرفته در زمینه وضعیت پردازش شنیداری و انواع حافظه افراد نابینا در مقایسه با افراد بینا بود. روش این پژوهش مروری سیستماتیک بود که 26 مقاله در سال های 1388-1400 و 2004-2022 در زمینه پژوهش های مرتبط با حافظه و پردازش شنیداری افراد نابینا در مقایسه با افراد بینا با استفاده از پایگاه اطلاعات Google scholar، Eric، EBSCO، Science Direct، Scopus، PubMed و همچنین پایگاه های اطلاعاتی مگیران، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی، ایران داک، نورمگز با کلیدواژه های نابینایی، آسیب بینایی، پردازش شنیداری، بینا و نابینای مادرزاد استفاده شد و برای بررسی های سیستماتیک انتخاب شد. یافته ها نشان داد که از بین 1381 نفر 48 درصد نابینا و 715 بینا مشارکت داشتند. 30 درصد از مطالعات در زمینه حافظه کوتاه مدت، 33 درصد در زمینه حافظه شنیداری-کلامی، 15 درصد حافظه کاری، 11 درصد حافظه فضایی، 7 درصد حافظه بویایی و 4 درصد حافظه عددی، به مقایسه بین افراد نابینا و بینا پرداختند. یافته ها حاکی از این بود که در کل در حافظه کوتاه مدت و حافظه شنیداری-کلامی و حافظه کاری عملکرد افراد نابینا بهتر از افراد بینا بود. در زمینه حافظه فضایی نتایج ناهماهنگ بود و حافظه بویای افراد نابینا و بینا تفاوت معنی داری باهم نداشتند. در مورد حافظه عددی نیز عملکرد افراد بینا بهتر بود. در کل بهتر است که پژوهش های بیشتری با تمرکز بر یک نوع حافظه صورت گیرد تا تمامی جوانب آن بیشتر مشخص گردد.
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بربهبود کنترل پاسخ دیداری و حافظه بیماران دچار سکته مغزی نوع ایسکمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود کنترل پاسخ دیداری و حافظه روزمره بیماران دچار سکته مغزی نوع ایسکمیک بود. روش: بدین منظور 20 بیمار مبتلا به سکته مغزی از نوع ایسکمیک (با میانگین سنی 38 تا 73 سال) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل اختصاص داده شدند. ارزیابی شناختی از بیماران شامل ارزیابی قبل از مداخله، بلافاصله پس از مداخله و سه ماه پس از مداخله با استفاده از آزمون های حافظه روزمره (1983) و IVA+plus (بررسی عملکرد پیوسته شنیداری و دیداری,، 2015) صورت گرفت. گروه آزمایش 15 جلسه به مدت 20 دقیقه با جریان 2 میلی آمپر، درمان تحریک فرا جمجمه ای با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی را به مدت چهار هفته دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: طبق یافته ها، درمان تحریک فرا جمجمه ای با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی (TDCS) بر بهبود عملکرد شناختی نظیر حافظه و کنترل پاسخ دیداری بیماران مبتلا به سکته مغزی درگروه آزمایش تاثیر مثبت داشته است و این نتایج در مرحله پیگیری که 3 ماه پس از مداخله بود نیز بدست آمد (05/0 p≤). نتیجه گیری: بنابراین این مطالعه شواهدی برای اثربخشی تحریک فرا جمجمه ای با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی (TDCS) برعملکرد حافظه و کنترل پاسخ دیداری بیماران مبتلا به سکته مغزی نوع ایسکمیک فراهم کرده است که میتواند اختلالات حافظه و کنترل پاسخ دیداری را در این دسته از بیماران بهبود بخشد و اثر مثبت بر عملکرد شناختی بیماران بگذارد.
مقایسه تجرد ادراکهای حسی و خیالی با بُعد چهارم افزایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
31 - 44
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که در فلسفه صدرایی مغفول مانده، «بُعد چهارم افزایشی» است. اساس «دیدگاه افزایشی زمان» آینده معدوم است ولی هر کدام از زمانهای گذشته و حال، ثابت در جای خود قرار دارند. اندیشمندان مسلمان گرچه بتصریح متوجه چنین تقریری نبوده اند، اما لازمه برخی سخنان فلاسفه صدرایی درباره تجرد ادراک حسی و خیالی و حافظه، همین دیدگاه است؛ «هنگامیکه چیزی را ادراک حسی خیالی میکنیم، این ادراک درست بهمان صورت پدید آمدن خود، در ذهن باقی میماند». در این مقاله نشان خواهیم داد که درواقع این دیدگاه ارتباطی به تجرد ندارد و در صورت درستی ادلّه تنها میتواند «بُعد چهارم افزایشی» را اثبات کند. در این راستا، پیشینه بعد چهارم افزایشی را در فلسفه های پیشاصدرایی نیز بصورت انتقادی بررسی خواهیم کرد؛ بویژه این ادعای سهروردی را که محتوای چهاربعدگروی افزایشی را بصراحت به برخی نسبت داده است: «چون هر یک از حرکتها موجود شده اند، پس کل حرکتها نیز موجود شده و آنها اجتماع در وجود دارند».
مشکلات شناختی سالمندان ایرانی مبتلا به نقص شناختی خفیف: مطالعه ای کیفی در راستای تدوین بسته توانمندسازی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ساخت بسته های توان بخشی شناختی جز با شناخت دقیق مشکلات شناختی سالمندان میسر نیست. در پژوهش حاضر، با به کارگیری یک روش پژوهش کیفی، شناسایی مشکلات شناختی سالمندان ایرانی مبتلا به نقص شناختی خفیف (MCI) مدنظر قرار گرفت. روش کار: نوع پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضامین بود. جامعه هدف شامل تمامی سالمندان ایرانی مبتلا به MCI بود. تعداد 14 مشارکت کننده سالمند با تشخیص MCI، 7 فرد آگاه از وضعیت افراد سالمند (افراد مطلع) و 5 فرد متخصص آشنا به امور مراقبتی از سالمندان، جمعاً به تعداد 26 نفر، به عنوان اعضای نمونه در پژوهش حاضر مشارکت داشتند. این افراد به شکل هدفمند انتخاب شدند و مبنای کفایت حجم نمونه نیز اصل اشباع داده ها بود. یافته ها: نتایج نشان داد سالمندان ایرانی مبتلا بهMCI در حیطه شناختی با دو نوع کلی مشکلات دست وپنجه نرم می کنند: مشکلات شناختی اصلی و مشکلات جانبی. مشکلات اصلی شامل مضامین مشکلات حافظه (عمدتاً از نوع حافظه رویدادی)، توجه (شامل مشکلات تغییر توجه، توجه گزینشی، حفظ توجه و توجه پراکنده)، کارکردهای اجرایی (شامل مشکلات حافظه کاری، مشکلات در کنترل بازداری و مشکلات در حیطه انعطاف پذیری شناختی) و مضمون مشکلات زبانی (عمدتاً از نوع یافتن کلمات) بود. در کنار مشکلات اصلی، مشکلات دیگری تحت عنوان مضمون خلق مضطرب نیز از داده ها استخراج گردید. نتیجه گیری: فهم عمیق از نوع مشکلات شناختی که سالمندان ایرانی مبتلا به MCI واقعاً با آن روبه رو هستند، در کنار اهمیت توجه به وضعیت خلقی سالمندان که عملکرد شناختی آنان را تحت تأثیر قرار می دهد، یافته هایی است که می تواند پژوهشگران ایرانی را در ساخت بسته های توانمندسازی شناختی مؤثرتر برای سالمندان یاری رساند.
فراتحلیل اثربخشی تحریک الکتریکی مغز بر حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ناتوانی های یادگیری، مشکلات پردازش اطلاعات به دست آمده از محیط اطراف، مبتنی بر اختلالات عصب شناختی است. این مشکلات پردازشی می توانند در یادگیری مهارت های اساسی مانند خواندن، نوشتن و یا ریاضی اختلال ایجاد کنند. هدف پژوهش حاضر فراتحلیل اثربخشی تحریک الکرتیکی مغز بر حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری بود. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی پژوهش های فارسی و انگلیسی انجام شده در زمینه اثربخشی مداخله تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری بود. از میان آن ها، پژوهش های دارای ملاک فراتحلیل توسط نرم افزار جامع فراتحلیل بررسی شدند. یافته ها: این پژوهش ها مبتنی بر 450 نمونه و 26 اندازه اثر بودند. نتایج فراتحلیل نشان داد میزان اندازه اثر تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری 188/1=d است. این اندازه اثر طبق جدول کوهن مقدار قابل قبول است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری تأثیر فراوان داشته است؛ بنابراین پیشنهاد گردید متخصصان از این مداخلات در جهت بهبود حافظه این دانش آموزان استفاده نمایند. همچنین توجه به نوع اختلال یادگیری، در اثربخشی درمان حائز اهمیت است.
تأثیر تمرینات بینایی محور بر ریسک فاکتورهای روان شناختی مؤثر بر سقوط سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
169 - 187
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تأثیر تمرینات بینایی محور بر ریسک فاکتورهای روان شناختی سقوط سالمندان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و ازلحاظ هدف کاربردی بود. کلیه سالمندان شهر تهران بودند. نمونه آماری با مراجعه به مراکز نگهداری سالمندان و بهزیستی و فهرستی از سالمندان (بالای 60 سال) شهر تهران تهیه شد و کسانی که در دسترس بودند و تمایل به شرکت در پژوهش رادارند به صورت هدفمند و در دسترس در دو گروه 15 نفری تجربی و گروه کنترل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که در هر دو متغیر زمان واکنش و حافظه گروه تمرین عملکرد بهتری را نسبت به گروه گواه در پس آزمون به دست آورد (05/0=P). نتیجه گیری: با توجه به مناسب بودن تمرینات بینایی برای افراد سالمند، پیشنهاد می شود از این تمرینات در برنامه های ورزشی برای بهبود حافظه و زمان واکنش افراد سالمند استفاده شود.
هنر مهاجرت در مجسمه سازی معاصر ایران (مطالعه موردی آثارهنری تندیس گران پناهنده آذربایجان روسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
186 - 202
حوزه های تخصصی:
پناهندگان آذربایجان روسیه جزو محنت دیده ترین گروه میان پناهندگان قفقاز بودند. آنان جزو اجتماعاتی بودند که مورد غفلت محققان قرار گرفتند. این پناهندگان در شکل گیری تندیس گری و نقاشی معاصر ایران نقش بسزایی داشتند. پژوهش حاضر به بررسی تاثیرات هنرمندان پناهنده آذربایجانی بر تندیس گری و نقاشی معاصر ایران و تأثیر بسترهای فرهنگی اجتماعی ایران بر آثار آنان پرداخته است. روش مورد استفاده نشانه شناسی فرهنگی است که پنج اثر و زندگی نامه هنرمند پناهنده آذربایجانی نامی را مورد بررسی قرار داده است. نویسندگان با به کارگیری مفاهیم متن، ضایعه فرهنگی، سپهر نشانه ای، هویت و فرم اجتماعیِ غریبه این متون را مورد تحلیل قرار داده اند. در این پژوهش هنرمندان پناهنده آذربایجانی معرفی و جایگاه آنان در ایجاد و تثبیت هنر نوگرا در ایران مطرح شده است. در تحلیل متن ها جمعا 136 مدلول استخراج شده است. سه رمزگان یادمانه ایران، زیست دشوار و بحران هویت در این متون کشف شدند. با تحلیل نشانه شناسی این رمزگان و دال ها سازوکارهای طرد و جذب فرهنگ (متنیت) ایرانی برای پناهندگان یافت شد. گمشدگی و وفاداری به عناصر متینت ملی از محصولات این سازوکارها است. با نشانه شناسی این متون چهارچوب هویت پناهندگان آذربایجانی در سپهر نشانه ای هنر معاصر ایران یافت شد. آنان با وجود آثار مطرح در هنر شهری و سهم شان در آموزش هنر مجسمه سازی با فراموشی اجتماعی جامعه هنری ایران مواجه شدند.
الگوی پنج ضلعی منابع شناسایی و ترتیب تفضیلی آنها در ساختار شناسایی صدرایی و کارتزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی که به امکان، چیستی، منابع و قلمرو شناخت میپردازد، یکی از مهمترین مبانی خود را بر شناخت منابع شناسایی انسان بنیان نهاده است. معرفت شناسان معاصر از پنج منبع معرفت بعنوان منابع شناخت انسان نام میبرند: ادراک حسی، عقل، درون نگری، گواهی و حافظه. در میان فیلسوفان جهان غرب و اسلام، دکارت در غرب و ملاصدرا در جهان اسلام، در مورد مسئله شناخت، بویژه منابع آن، نظریه پردازی کرده اند که دیدگاهشان به الگوی پنج ضلعی یی که معرفت شناسان معاصر مطرح میکنند نزدیک و قابل تطبیق است. ملاصدرا و دکارت، آغاز معرفت را با حس و پایان آن را در عقل میبینند؛ با این تفاوت که عقل در حکمت متعالیه اگرچه اتمّ مراتب ادراک است، اما هنوز به پایان راه نرسیده و این درون نگری مبتنی بر شهود است که پایان بخش معرفت حقیقی است. در مکتب شناختی ملاصدرا و دکارت، ادراک حسی، عقل و درون نگری، تولیدکننده معرفت، گواهی انتقال دهنده، منبع اجتماعی و عام معرفت، و حافظه، نگهدارنده و مخزن معرفت قلمداد میشود.
اثربخشی تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ بر بهبود عملکرد حافظه بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
59 - 72
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حافظه برای ذخیره و کدگذاری اطلاعات، تفکر، استدلال، سازمان دهی، ارزیابی و سایر فعالیت های شناختی و فراشناختی ضروری است، لیکن راهکارهای ارتقاء این سازه در بزرگسالان کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ بر بهبود عملکرد حافظه بزرگسالان بود. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی (از نوع پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل) انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل بزرگسالان 30 تا 60 سال با مشکل در حافظه بودند که به کلینیک های روانشناختی شهر اصفهان، در نیمه اول سال 1398 مراجعه نموده بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بودند که به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پیش آزمون از طریق آزمون حافظه (وکسلر، 1974) انجام شد. تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی با استفاده از نسخه 2014 نرم افزار کاپیتان لاگ، طی 15 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. سپس پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ بر بهبود حافظه و ابعاد آن شامل آگاهی شخصی در مورد مسائل روزمره وشخصی، کنترل ذهنی، حافظه منطقی، تکرار ارقام رو به جلو و معکوس، حافظه بینایی و یادگیری تداعی ها تاثیر دارد (05/0>p). این روش بر آگاهی نسبت به زمان و مکان (جهت یابی) بزرگسالان تاثیر نداشته است. نتایج: بنابراین به منظور بهبود عملکرد حافظه بزرگسالان می توان از نرم افزار کاپیتان لاگ استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی تحریکات چند حسی و توانبخشی شناختی بر وضعیت ذهنی، حافظه و اختلال خواب در زنان سالمند دارای نقایص شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
522 - 546
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی تحریکات چندحسی و توانبخشی شناختی بر وضعیت ذهنی، حافظه بالینی و اختلال خواب در زنان سالمند دارای نقایص شناختی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری انجام شد. جامعه آماری 30 نفر از سالمندان زن مراجعه کننده به سراهای سالمندان شهر تهران بودند که به روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و گواه، تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های وضعیت ذهنی فولشتاین (1975)، پرسشنامه حافظه بالینی وکسلر بلوبر (1939)، پرسشنامه کیفیت خواب پیترزبورگ بویس و همکاران (1989) و پرسشنامه نقایص شناختی (استاندارد بررسی های کشوری وزارت بهداشت و مرکز آمار ایران) استفاده شد. داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS-21 آزمون های تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: طبق نتایج تحریکات چندحسی و توانبخشی شناختی بر بهبود وضعیت ذهنی (58/28=F، 001/0>P)، حافظه بالینی (27/20=F، 001/0>P)، و اختلال خواب (12/43=F، 001/0>P) در سالمندان دارای نقایص شناختی اثر معنادار دارد (01/0>P). اندازه اثربخشی توانبخشی شناختی در مقایسه با تحریکات چندحسی بر وضعیت ذهنی و حافظه بالینی سالمندان، بیشتر است (01/0>P)؛ اما میزان اثربخشی تحریکات چندحسی بر اختلال خواب سالمندان بیشتر از اثربخشی توانبخشی شناختی است (01/0>P). نتیجه گیری: می توان از این روش برای بهبود توان شناختی و در نتیجه کیفیت زندگی سالمندان به صورت مستقل و همراه با درمان های شناختی بالینی و تحت بالینی بهره جست.
انیمیشن مستقل و متریالیستی به مثابه تروما، مطالعه موردی آثار رابرت بریر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی دهه های اخیر مسئله روان زخم و نحوه بیان و بازنمایی تجربه تروماتیک با استفاده از تمهیدات ساختاری و تصویری ویژه، مسئله ای مهم در مطالعات حافظه و سینما شمرده می شود. در این راستا، فیلم آوانگارد و کشف قابلیت ها، نوآوری ها و فرم فلاشبک وار این گونه از فیلم سازی، مبحثی جالب توجه هست که در اغلب این قبیل مطالعات بدان پرداخته شده است. ازاین رو این پژوهش برآن است تا با شناخت و معرفی آثار آوانگارد و تأثیرات آن ها بر آثار پس از خود، قابلیت های بالقوه موجود در فیلم و انیمیشن ساختارگرا، ارتباط و مشابهت آن با حافظه آسیب دیده و چگونگی خلق تجربه اداراکانه جدید را مورد کنکاش قرار دهد. در این راستا ابتدا با تکیه بر دیدگاه روانشناسان و نظریه پردازان حوزه تروما مانند کریس بروین و کتی کاروت، مشخصه های این حافظه غیریکپارچه، تکه تکه و پنهان، تعیین گردد. پس از آن در ارتباط بین فلاش بک ذهنی و فلاش بک فیلمی در مباحث مورین توریم و با استفاده از نظریات برخی از نظریه پردازان فیلم آوانگارد چون پ.آدامز سیتنی و پیترگیدال، به بررسی شاخصه های فیلم متریالیستی و ساختارهای مشابه آن با این حافظه آسیب دیده می پردازیم. در پایان پژوهش نیز تلاش می شود تا مشابهت مشخصه های تصاویر ذهنی برآمده از رویداد و فضای تروماتیک با ویژگی های فلاشبک وار فیلم های آوانگارد و متریالیستی رابرت بریر به تفصیل بیان گردد.
بررسی شأن معرفتی حافظه از دیدگاه متیو فرایس و علامه محمد حسین طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
17-41
حوزه های تخصصی:
ادراک حسی، عقل، گواهی و درون نگری از منابع بنیادین باور هستند. اینکه حافظه از منابع اساسی باور باشد، بسیار مورد بحث قرار گرفته است. این نوشتار بر آن است تا با رویکردی تحلیلی به تطبیق دیدگاه فرایس و علامه طباطبایی درباره شأن معرفتی حافظه بپردازد. این جستار تلاش می کند تا به پرسش های مطرح شده که آیا حافظه از منابع تولید باور است؟ آیا باورهای حافظه ای توجیه کننده باورهای دیگر هستند؟ آیا باورهای حافظه ای خودموجه اند یا خود به توجیه نیازمندند؟ پاسخ می دهد. این مقاله نشان می دهد فرایس با تکیه بر کارکرد معرفتی حافظه، آن را منبع تولید باور دانسته که به موجب آن می توان آن باورها را در ساختار استدلال به کار برد. علامه طباطبایی با تکیه بر گرایش تقلیلی قوا، ضمن یکی دانستن قوه حافظه و خیال، خیال را منبع باورهای جزئی دانسته است که خیال، این فعل را با همکاری حس مشترک و ارتباط با عالم خارج انجام می دهد. هر دو معتقدند که حافظه صرفاً همانند مخزنی است که شأن معرفتی آن در حفظ توجیه باورها معنا می یابد. همچنین از دیدگاه فرایس و علامه طباطبایی باورهای حافظه ای از جمله باورهای خودموجه و پایه ای هستند که در توجیه باورهای غیرحافظه ای به کار گرفته می شوند و از این رو، دیدگاه این دو متفکر با رویکرد مبناگروی تصحیح شده می تواند قرابت داشته باشد.
مقایسۀ فراحافظه و راهبردهای تفکر در دانشجویان ورزشکار با سطح مهارت مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
57 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی سطوح متفاوت فعالیت ورزشی بر فراحافظه و راهبردهای کنترل افکار در دانشجویان ورزشکار بود. ورزشکاران (56 نفر خبره، 53 نفر ماهر و 69 نفر مبتدی) به صورت نمونه گیری غیرتصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسش نامه های جمعیت شناختی، کنترل تفکر و فراحافظه را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد، ورزشکاران خبره در متغیرهای فراحافظه و مؤلفه های خرسندی از حافظه، ادراک توانایی حافظه روزمره، استفاده از راهبردها و کمک های حافظه روزمره دارای میانگین نمرات بیشتری در مقایسه با ورزشکاران ماهر و مبتدی بودند و ورزشکاران ماهر در متغیرهای فراحافظه و مؤلفه های خرسندی از حافظه، ادراک توانایی حافظه روزمره، استفاده از راهبردها و کمک های حافظه روزمره بهتر از ورزشکاران مبتدی بودند. همچنین نتایج نشان داد، تفاوت بین میانگین متغیر کنترل افکار و مؤلفه های حواس پرتی، خودتنبیهی، ارزیابی مجدد، کنترل اجتماعی و نگرانی در سه گروه دانشجویان ورزشکار خبره، ماهر و مبتدی، از نظر آماری معنادار بود. ورزشکاران خبره در متغیر کنترل افکار و مؤلفه های ارزیابی مجدد و کنترل اجتماعی، در مقایسه با دانشجویان ورزشکار مبتدی میانگین نمرات بیشتری داشتند و دانشجویان ورزشکار مبتدی در مؤلفه های حواس پرتی، خودتنبیهی و نگرانی دارای میانگین نمرات بیشتری در مقایسه با دانشجویان ورزشکار خبره و ماهر بودند. داشتن فعالیت ورزشی در سطوح ملی و بین المللی به افزایش فراحافظه و کنترل افکار در جوانان ورزشکار منجر می شود.
نقش حافظه در پردازش واج شناختی و نحوی به هنگام خواندن در کودکان طبیعی و خوانش پریش فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
249 - 279
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر ارتباط و همبستگی عملکرد حافظه با آگاهی نحوی و واج شناختی در درک خواندن در کودکان خوانش پریش و طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی، برای روشن شدن نقش حافظه در پردازش واج شناختی و نحوی در درک خواندن سه نوع همبستگی در کودکان طبیعی و خوانش پریش مورد بررسی قرار گرفته اند: 1- همبستگی آگاهی واج شناختی با توانایی حافظه؛ 2- همبستگی آگاهی نحوی با توانایی حافظه؛ 3- همبستگی توانایی حافظه با توانایی درک خواندن. به این منظور،40 دانش آموز طبیعی پایه دوم و سوم ابتدایی و 20 دانش آموز خوانش پریش پایه دوم و سوم ابتدایی با استفاده از چهار آزمون محقق ساخته شامل آزمون آگاهی نحوی، آگاهی واج شناختی، آزمون حافظه (فراخنای خواندن) و آزمون درک خواندن مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که اولاً کودکان طبیعی در همه آزمون ها نسبت به کودکان خوانش پریش عملکرد بهتری دارند. دوماً، حافظه نقش مؤثری را در پردازش واج-شناختی و نحوی در دو گروه کودکان در فرایند خواندن بر عهده دارند. زیرا میان عملکرد حافظه و آگاهی واج-شناختی همچنین عملکرد حافظه و آگاهی نحوی در دو گروه کودکان همبستگی مثبت وجود داشت که نشان می دهد حافظه فعال، مکانی برای پردازش فعالانه واجی و نحوی در خواندن است. یافته دیگر پژوهش، وجود همبستگی میان درک خواندن و عملکرد حافظه در دو گروه بود که این هم نشان دهنده نقش فعال حافظه، در درک خواندن در دو گروه کودکان طبیعی و خوانش پریش است.
اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
513 - 526
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با استفاده از آزمون هوش حافظه کاری وکسلر نوع رایانه ای تهیه و تدوین از خرده مقیاس فراخنای ارقام مقیاس هوش وکسلر است که برای اندازه گیری حافظه کاری از آن استفاده شد. نمونه آماری شامل 20 دانش آموز مقطع متوسطه بود که به صورت تصادفی از دانش آموزان پسر پایه متوسطه شهرستان ورامین در سال تحصیلی 1399-1400 در دبیرستان های دولتی دوره متوسطه در رشته های ریاضی، تجربی و انسانی انتخاب گردیدند. زمودنی ها در دو گروه کنترل (10 نفر) و آزمایش (10 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند.
یافته ها: توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقای حافظه شنیداری/تکرار روبه جلو، حافظه شنیداری/ تکرار معکوس، حافظه دیداری/ تکرار روبه جلو، حافظه دیداری / تکرار معکوس، حافظه شنیداری، حافظه دیداری و فراخنای حافظه شنیداری دانش آموزان مؤثر است؛ اما بر ارتقای فراخنای حافظه دیداری دانش آموزان مؤثر نیست. همچنین افزایش آماری معنی داری در افزایش آماری معنی داری در میانگین نمره همه ابعاد حافظه کاری از زمان قبل از مداخله تا دوره پیگیری وجود داشت (001/0≥p) و تنها در بعد دیداری / تکرار معکوس میانگین قبل از مداخله معنی داری بین دو میانگین وجود نداشت (001/0≤p).
نتیجه گیری: به طورکلی نتایج نشان از اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان دارد
تاثیر یک دوره تمرین شنا بر میزان حافظه و اینترلوکین 6 در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش های مبتلا به ترومای مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: ترومای مغزی یکی از شایع ترین علل آسیب به سیستم عصبی مرکزی است که می تواند باعث مرگ و ناتوانی های بلندمدت شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر یک دوره تمرین شنا بر میزان حافظه و اینترلوکین 6 در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش های مبتلا به ترومای مغزی است.مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع تجربی و توسعه ای بود. تعداد 40 سر موش نر نژاد NMRI به صورت تصادفی ساده به 2 گروه مساوی (موش های تمرین و موش های بدون تمرین) تقسیم شدند. موش های گروه تمرین از سن 28 روزگی تا سن 80 روزگی به مدت 8 هفته (5 روز در هفته) تحت انجام تمرین شنا قرار گرفتند. بعد از اتمام پروتکل ورزشی هرگروه به روش تصادفی ساده به 2 گروه مساوی، موش های بدون تمرین (کنترل، تروما) و موش های تمرین (تمرین شنا، تمرین شنا + تروما) تقسیم شدند. در انتهای هفته هشتم، القای تروما در گروه تمرین شنا + تروما و تروما با روش سقوط وزنه، بر روی ناحیه تمپورال راست تنظیم و انجام شد. 14 روز پس از القای تروما موش ها مورد سنجش حافظه تشخیص شی جدید قرار گرفتند. تحلیل آماری از طریق آزمون تحلیل واریانس یک طرفه با آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0.05≥P و با استفاده از نرم افزار SPSS-26 صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که 8 هفته تمرین شنا باعث افزایش معنادار میزان حافظه در موش های مبتلا به ترومای مغزی می شود (0.001=P). همچنین 8 هفته تمرین شنا باعث کاهش معنادار میزان اینترلوکین 6 در پرفرونتال کورتکس موش های مبتلا به ترومای مغزی می شود (0.003=P) ولی این کاهش در هیپوکامپ معنادار نبود (0.076=P).بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد تمرینات شنا قبل از ترومای مغزی از طریق مکانیسم هایی از جمله کاهش سطح سایتوکاین های پیش التهابی مانند اینترلوکین 6 می تواند باعث کاهش التهاب و اختلالات حافظه ناشی از ترومای مغزی شود.