مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۲۱.
۵۲۲.
۵۲۳.
۵۲۴.
۵۲۵.
۵۲۶.
۵۲۷.
۵۲۸.
۵۲۹.
۵۳۰.
۵۳۱.
۵۳۲.
۵۳۳.
۵۳۴.
۵۳۵.
۵۳۶.
۵۳۷.
۵۳۸.
۵۳۹.
۵۴۰.
سیاست خارجی
حوزههای تخصصی:
دین اسلام بعد از ارتدوکس دومین دین رسمی کشور روسیه محسوب و مسلمانان این کشور که عضو جدایی ناپذیر تاریخ و سیاست این سرزمین پهناور می باشند، از فراز و نشیب های فراوانی در دوره های متفاوت بهره جسته و سرگذشت این طیف گره خورده و عجین شده در خاک و مرز و بوم، نه تنها از اهمیت ویژه ای در سیاست داخلی و حکومت مرکزی روسیه برخوردار است، بلکه تأثیرات عمیقی در روابط و سیاست خارجی روسیه چه در منطقه و چه در ارتباط با دیگر کشورهای اسلامی داشته است. آن چه حائز اهمیت است، نگرش و نوع تعاملات مردم روسیه با مسلمانان روسی و نقش حکومت مرکزی روسیه در حفظ و کنترل مسلمانان روسیه و حضور روسیه در دیگر کشورهای اسلامی منطقه در جهت جلوگیری و از بین بردن گروه های تکفیری و سلفی است که این حضور عاملی در پیدایش اسلام هراسی در میان مردم روسیه شده است و یا این که عاملی در از بین بردن اسلام هراسی و گسترش تعاملات میان مردم روسیه و مسلمانان روسی با دیگر کشورهای اسلامی پس از روی کار آمدن پوتین به عنوان رئیس جمهور این کشور می باشد. هدف مقاله حاضر بررسی روند پیدایش و شکل گیری اسلام هراسی در میان مردم روسیه و تلاش حکومت مرکزی در از میان بردن این ترس و گسترش تعاملات میان مردم روسیه و مسلمانان این کشور می باشد. به تعبیر دیگر، این مقاله در پاسخ به این پرسش است که چه عواملی در پیدایش و ایجاد اسلام هراسی در میان مردم روسیه نقش داشته، پرداخته است.
اهمیت نیروی سوم در سیاست خارجی ایران در دوره حکومت صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
29 - 54
حوزههای تخصصی:
شکل گیری حکومت صفویه به عنوان دولت شیعی، یکی ازمهم ترین فصول تاریخ ایران و اسلام در جهان به شمار می آید. اولین ارتباط خارجی در عصر صفوی با پرتغالیان و بعدها اسپانیا صورت گرفت. حکومت صفویه به علل گوناگون ازجمله رقابت صفویه با عثمانی، از توجه جدی به امور سیاسی و اقتصادی خلیج-فارس غافل ماند و درمقابل پرتغالیها و اسپانیایی ها با تکیه بر نیروی نظامی و ناوگان دریایی و ایده های استعماری خود، تجارت در خلیج فارس را تحت انحصار خود گرفتند و از این طریق به حاکمیت سیاسی ایران درخلیج فارس ضربات جبران ناپذیری واردکردند.اتحادیا ائتلاف دائمی یا موقت با نیروی سوم یکی از راهبردهایی بود که در تاریخ روابط خارجی ایران به منظور بر قراری ثبات و امنیت نسبی صورت میگرفته است. نیروی سوم درروابط خارجی ایران استفاده از یک قدرت نوظهور سوم برای مهار قدرت های اول و دومی بودند که تهدیدها و استثمار آن ها بلاوقفه دامنگیر ایران بوده است. ایران برای رفع نیازها و مقابله با دشمنان خود در پی متحدی سیاسی و نظامی قوی بود، لذا روابط ایران و انگلیس به عنوان یک نیروی سوم علیه اسپانیا وپرتغال شکل گرفت.هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر و تحولات سیاسی- اجتماعی بر سیاست خارجی ایران درعصر شاه عباس صفوی و تعیین جایگاه دول اروپایی درروابط و سیاست خارجی ایران درعصر شاه عباس صفوی می باشد. یافته های این پژوهش نشان داد روابط تاریخی ایران با دول اروپایی در دوران صفوی پرفراز و نشیب بوده است. برقراری و گسترش روابط تجاری، تثبیت موقعیت تجاری و اقتصادی در خلیج فارس و حوزه اقیانوس-هند و اتحادیه علیه عثمانی، از اثرگذارترین عوامل ایجاد ارتباط بین ایران با دولتهای پرتغال و اسپانیا شناخته شد.همچنین در طی این دوره در راستای خروج از تهدیدهای نظامی و برون رفت از رکود اقتصادی دربنادر ایران در کرانه خلیج فارس، زمینه مساعدحضور انگلیس تحت عنوان کمپانی هندشرقی در ایران فراهم شد.
کاربست قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در دیپلماسی عمومی با کشورهای رقیب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۵
141 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال اساسی است که منابع قدرت نرم ایران متشکل از چه عناصری است و چگونه می توان از آن ها در رقابت با قدرت نرم کشورهای فعال علیه ایران در بستر دیپلماسی عمومی استفاده کرد؟ به همین منظور بیست مورد از منابع قدرت نرم ایران با استفاده از روش تحلیل مضمونی مورد بررسی قرار گرفت که مدل نهایی آن در «مقاومت و پیشرفت» خلاصه می شود. رقیبان اصلی قدرت نرم ایران، آمریکا، انگلستان، ترکیه، عراق و امارات هستند که در تحلیل مضمونی ابزار لازم درتقابل با آن ها، به مدل «تثبیت اندیشه و فرهنگ ایرانی اسلامی» و «حمایت از تولید ملی و اقتدار دیپلماتیک» رسیده ایم. موفقیت دیپلماسی عمومی ایران منوط به پیشرفت در ابعاد علمی، اقتصادی و نظامی توأم با مقاومت فرهنگی سیاسی درمقابل استکبار جهانی است
ارزیابی قابلیت اجرای نظریه «مسئولیت حمایت» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مبنای فقهی «تألیف قلوب»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۵
167 - 190
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به قابلیت اجرای نظریه مسئولیت حمایت مبتنی بر قاعده فقهی «تألیف قلوب» پرداخته است. در پاسخ به این پرسش اصلی که «قلمرو کاربست مبنای تألیف قلوب در نظریه مسئولیت حمایت چه میزان است؟» این فرضیه مطرح شد که «نظریه مسئولیت حمایت، مستنبط از قاعده فقهی تألیف قلوب، می تواند مبنای حقوقی مناسبی برای جامه عمل پوشاندن به موازین حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی باشد.» موضوع پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در سه ساحت تبیین گردید. نخست به امکان شناسایی اصل نظریه مسئولیت حمایت مبتنی بر مبنای تألیف قلوب در دو محورِ «امکان شناسایی نسبت مفهومی با تألیف قلوب» و «امکان شناسایی قابلیت کاربست تألیف قلوب در عصر غیبت» پرداخته شد. سپس با رویکرد تقلیل گرا و تعمیم گرا، که قائل به شمولیت عنوان مؤلفه قلوبهم نسبت به کفار و مسلمانان است، افراد مشمول مسئولیت حمایت مبتنی بر مبنای تألیف قلوب و قلمرو این مسئولیت مورد شناسایی قرار گرفتند. در ساحت سوم پژوهش کاربست قاعده تألیف قلوب در دکترین مسئولیت حمایت و مراتب اجرای نظریه بحث و بررسی گردید و در ادامه، ضمن تطبیق مراتب مسئولیت حمایت که شامل مسئولیت پیشگیری، مسئولیت واکنش و مسئولیت بازسازی می شود با احکام و عناوین فقهی و شرعی متعدد، مطابقت دو مبنای موضوع تحقیق از حیث راهبردنگاری سلسله مراتبی به اثبات رسید.
تحلیل مقایسه ای سیاست خارجی آمریکا و روسیه در قبال اقلیم کردستان عراق و تاثیر آن بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
879 - 901
حوزههای تخصصی:
اقلیم کردستان عراق به دلیل اهمیت منابع نفتی و قرار گرفتن در همسایگی چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه، مورد توجه قدرتهای بزرگ بوده است. این منطقه پس از سقوط صدام و به ویژه با شروع بحران سوریه، در محاسبات منطقه ای قدرتهای فرامنطقه ای از قبیل ایالات متحده و روسیه جایگاه خاصی یافته است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که سیاست خارجی آمریکا و روسیه به عنوان قدرت های فرامنطقه ای به عنوان یک کشور همسایه در قبال اقلیم کردستان عراق چه بوده است و این سیاست چه تاثیری بر ایران داشته است؟ فرضیه مقاله این است: در حالی که عامل ژئوبلیتیک انرژی وجه مشترک سیاست خارجی دو قدرت فرامنطقه ای آمریکا و روسیه در قبال کردستان عراق بوده، با این حال رویکرد دو کشور نسبت به اقلیم کردستان در بعد ژئواستراتژیک متفاوت بوده است. در حالیکه مناسبات قدرت منطقه ای و پویش های درونی آن شکل دهنده به سیاست خارجی ایالات متحده در قبال اقلیم کردستان بوده است، مناسبات ساختاری قدرت در نظام بین الملل و به ویژه رقابت با ایالات متحده تعیین کننده روابط روسیه با اقلیم کردستان بوده است.
نخبگان سیاسی و صورتبندی گفتمانی اعتدال در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (1400-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
903 - 934
حوزههای تخصصی:
نخبگان سیاسی، نقش اساسی در صورتبندی و جهت دهی به گفتمان ها دارند؛ به گونه ای که یکی از نقش های نخبگان، پویش نهادینگی سیاسی و بسط حوزه سیاست و مشروعیت بخشیدن به پویایی ها و تحولات سیاسی در قالب گفتمان هاست. برای این منظور، نخبگان سیاسی دا ل های گفتمان پیشین را با طردکردن، به حوزه گفتمانگونگی سوق داده و گفتمان جدید را حول دال مرکزی بنا می کنند. از طرفی، سیاست خارجی ازجمله حوزه هایی است که تحت تاثیر تحولات داخلی کشورها و دگرگونی گفتمانی حاکم بر آن متحول می شود. بر این اساس غلبه گفتمان اعتدال در دهه 1390، موجب تحول در رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شد. در این راستا، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که نخبگان سیاسی چه تاثیری بر شکل گیری، صورتبندی و جهت دهی به گفتمان حاکم در دوران روحانی داشته اند؟ برای بررسی این موضوع، از یک رویکرد تلفیقی، با کاربست دو نظریه نخبگان و تحلیل گفتمان بهره برده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گفتمان اعتدال با غلبه و اثرگذاری نخبگان حوزه سیاست خارجی، اساسا به یک خورده گفتمان در عرصه سیاست خارجی با محوریت دال مرکزی «تعامل با جهان خارج» فروکاسته شد. از این جهت، این گفتمان نه در تقابل با کلیت گفتمان پیشین، بلکه در تخاصم با وجوه تقابلی و ماجراجویانه آن در حوزه سیاست خارجی به ویژه در ارتباط با غرب شکل گرفت و توانست در دهه 1390 به گفتمانی هژمونیک تبدیل شود. با خروج ایالات متحده امریکا از برجام و حوادث پس از آن، این گفتمان سلطه هژمونیک خود را از دست داده و به حاشیه رانده شد
سیاست خارجی لیبی در دوران قذافی: از مقابله جویی تا مشارکت جویی داوطلبانه با غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷ (پیاپی ۶۷)
235 - 266
حوزههای تخصصی:
تحولات سیاسی موسوم به بیداری اسلامی که از سال 2011 خاورمیانه عربی را فراگرفت، در یک مورد با دخالت نظامی غرب به سرنگونی رژیم حاکم در لیبی منجر شد. این دخالت نظامی در حالی بود که رژیم قذافی در سیاست خارجی خود از جهت گیری ضدغربی به سمت مشارکت داوطلبانه با غرب متمایل شده و روابط علی الظاهر عادی گردیده بود. اما علی رغم این تغییرات، آغاز بحران داخلی لیبی به واکنش عملی و فوری ائتلاف کشورهای غربی با هدف سرنگونی قذافی منجر شد. این پژوهش ضمن مطالعه نظری سیاست خارجی لیبی در چارچوب پیش نظریه جیمز روزنا و با استفاده از روش توصیفی-تبیینی، در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که چرا علی رغم اینکه قذافی در دهه آخر حکومت خود سیاست خارجی تعامل گرا و مشارکت جویانه با غرب را در پیش گرفت اما در پی آغاز خیزش مردمی، کشورهای غربی در قالب سازمان ناتو به دخالت نظامی در این کشور مبادرت کردند؟ فرضیه اصلی عبارت از این است که علی رغم در پیش گرفتن سیاست تعامل گرایی با غرب؛ عدم اعتماد میان طرفین و فقدان اصلاحات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و تداوم نارضایتی های داخلی موجب شد که با آغاز بحران در لیبی، کشورهای غربی از سقوط قذافی حمایت کنند.
چرخش در سیاست خارجی افغانستان در دوره اشرف غنی: رویکردی ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تصمیم های دور از انتظار» در دوران ریاست جمهوری اشرف غنی در افغانستان از ویژگی های سیاست خارجی او به حساب می آید. یکی از این تصمیم ها نقض اصل بی طرفی از سوی اشرف غنی بود که پیش از این همواره در نقش یک اصل در سیاست خارجی افغانستان عمل می کرده است و کنارگذاشتن آن چرخشی بنیادی براورد می شود. در این مقاله با طرح این پرسش که چرا اشرف غنی رویکرد بی طرفی را از سیاست خارجی افغانستان کنار گذاشت؟ می خواهیم نشان دهیم این تصمیم بنابر تأثیر ادراک های ویژه اشرف غنی از سیاست خارجی مطلوب برای افغانستان و درک او از واقعیت های بیرونی گرفته شد. در این چارچوب، از نظریه نقشه ادراکی به عنوان یکی از رویکردهای ادراکی در تبیین سیاست خارجی بهره می گیریم. همچنین با اتکا بر روش تحلیل محتوای کیفی، متن هایی را که بازتاب ادراک های غنی محسوب می شوند، واکاوی می کنیم تا چگونگی رسیدن غنی به این تصمیم را تبیین کنیم. مهم ترین یافته پژوهش این است که براساس نگرش اقتصادی و عمل گرای اشرف غنی و در ادراک های ویژه او، هدف نهایی حکومت یعنی ایجاد صلح و تأمین امنیت برای افغانستان، از مسیر رشد اقتصادی، جلب سرمایه های خارجی و ایجاد وابستگی متقابل دوجانبه و چندجانبه منطقه ای و فرامنطقه ای می گذرد. بر همین اساس او تصمیم به نقض بی طرفی گرفت.
مؤلفه های الگوی سیاست خارجی تمدن ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ماهیت فطری، الهی و انسانی انقلاب اسلامی و طرح نوینی از الگوی تعاملی فرامرزی مبتنی بر ارزش های اسلامی - ایرانی در تقابل با سیستم غالب از سوی امام خمینی (ره)، رسیدن به تمدن نوین اسلامی با محوریت خردباوری، خودباوری، فرهنگ گرایی و معنویت مداری، هدف ج.ا.ایران تبیین شده و همواره با الهام از شرایط نظام جهانی، مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز بوده است. یکی از مهم ترین حوزه های رفتاری برای رسیدن به این مهم، سیاست خارجی است که به دلیل اثرگذاری بر دست یابی بر اهداف و منافع ملی، تولید و بازتولید تصویر جهانی ایران اسلامی و نوع رفتار بازیگران نظام جهانی با آن، از اهمیت وافری برخوردار است. در همین راستا پژوهش حاضر درصدد بررسی این سؤال است که الگوی سیاست خارجی تمدن ساز مستلزم توجه به چه مؤلفه هایی است، در پاسخ، با استفاده از راهبرد قیاسی، روش توضیحی - تبیینی و گردآوری اطلاعات و داده های مجازی و کتابخانه ای این فرضیه مورد مداقه قرار می گیرد که الگوی سیاست خارجی تمدن ساز مستلزم توجه به مؤلفه هایی چون؛ گفتمان محوری، جریان سازی، تقریب گرایی و عقلانیت محوری است.
راهبرد دیپلماسی اقتصادی اسرائیل در منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی اقتصادی، به مثابه کنشی تعاملی، نقش ویژه ای در عرصه سیاست خارجی کشورها یافته که از مهم ترین آنها کمک به حل و فصل مسائل سیاسی و امنیتی است. صلح اقتصادی از جمله مهم ترین راهبردهای سران اسرائیل است که به منظور بهبود روابط سیاسی و کاستن آلام امنیتی در کانون توجه خود قرار داده اند. بر اساس این، مقاله حاضر با طرح این سؤال که راهبرد دیپلماسی اقتصادی اسرائیل مبتنی بر چه ابزارهایی و دنبال کننده چه اهدافی است؟ ابعاد و اصول این مهم را بررسی می کند. فرضیه مقاله عبارت است از اینکه دیپلماسی اقتصادی اسرائیل با استفاده از زیرساخت های امنیتی و تجاری موجود، در گام نخست سعی در بهبود روابط تجاری و در نهایت دستیابی به صلح سیاسی دارد. کاربست الگوی مفهومی دیپلماسی اقتصادی با کمک روش توصیفی تحلیلی ضمن تأیید این فرضیه، نشان داد که اسرائیل در سال های گذشته، نهادهایی را برای مدیریت روابط اقتصادی خود در منطقه ایجاد کرده است. این نهادها با شبکه سازی و تصویرسازی از اسرائیل به عنوان یک کنشگر مطلوب و صلح جو، زمینه ساز صلح و عادی سازی روابط سیاسی بوده اند. یافته ها نشان داد که منطقه خلیج فارس، از جمله مهم ترین پرونده ها در دیپلماسی اقتصادی اسرائیل به شمار می رود که تاکنون به عادی سازی روابط با امارات متحده و بحرین کمک کرده است. این مهم در آینده برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک تهدید تلقی شده و روابط اقتصادی تهران با دولت های حاشیه خلیج فارس را تحت تأثیر قرار دهد.
دیپلماسی تجاری، راهبردی بنیادین در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی: کشور ترکیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی تجاری، ایران را وارد یک فضای جدید می کند که باید از مرزهای جغرافیایی گذر کند و اقتصاد مستحکم تری را نسبت به گذشته پایه گذاری نماید. در واقع نبود دیپلماسی فعال اقتصادی و تراز منفی تجاری، در عمل به واردات و قاچاق کالاهای خارجی به داخل کشور ختم شده است؛ بنابراین دیپلماسی تجاری باید بستر صادرات کالاهای مرغوب و با کیفیت داخلی در بازارهای مصرف کشورهای دیگر به ویژه همسایگان را فراهم کند. ترکیه به عنوان یکی از همسایه های ایران، فرصت مناسبی برای صادرات کالاهای تولید داخل است چرا که قرابت های فرهنگی، اجتماعی و مذهبی، شباهت در تقاضای کالا و خدمات و کاهش هزینه های حمل ونقل که سبب رقابت پذیری کالاهای ایرانی می شود، مزیت تجارت با کشور ترکیه است. تجار و بازرگانان ایرانی باید از این فرصت استفاده کنند و نفوذ کالاهای ایرانی در بازار ترکیه را افزایش دهند. برای تقویت این مناسبات، راهکارهایی همچون: تشکیل کنسرسیوم های صادراتی، اصلاح شیوه های تجارت و برگزاری نمایشگاه های تخصصی کالاهای ایرانی در جهت افزایش میزان صادرات به ترکیه پیشنهاد می شود که رسیدن به این مهم، همت مسئولان تجاری و دیپلماسی اقتصادی پویایی را به ویژه در شرایط تحریم می طلبد.
نگاهی بر ابعاد و دستاوردهای دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی در کشور ترکیه
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۴)
71 - 93
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه اقتصادی در ترکیه، در سال های بعد از به قدرت رسیدن دولت اردوغان، مرهون بهره گیری از دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی فعال این کشور بوده است. مهم ترین وجه دیپلماسی اقتصادی ترکیه در سه اقدام مهم یعنی 1 به کارگیری دیپلماسی منطقه ای بر مبنای عمق استراتژیک و رسیدن به مشکل صفر با همسایگان، 2 بهره گیری از نخبگان اقتصادی و تاجران در سفرهای مقامات در راستای استفاده از تخصص و راهنمایی ها و 3 عضویت در سازمان های بین المللی اقتصادی و سیاسی و تلاش برای تشکیل سازمان های جدید منطقه ای و بین المللی خلاصه می شود. همچنین، از مهم ترین ملاحظات ناظر بر نقاط قوت دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی ترکیه برای بهره مندی سیاست مداران و تصمیم گیران حوزه دیپلماسی اقتصادی کشور، به موارد زیر اشاره می شود: ایجاد تناسب در مدیریت دیپلماسی اقتصادی با استانداردهای جهانی. هماهنگی و انسجام بین نهادهای تصمیم گیر. استفاده از ظرفیت نیروهای متخصص بومی در شبکه تجاری. شفاف سازی دستگاه دیپلماسی در مذاکره با طرف های تجاری. ایجاد و تقویت شبکه تجاری (توزیع و پشتیبانی) و بازاریابی محصولات ایرانی. استفاده از مؤلفه های فرهنگی در سیاست خارجی. حضور مؤثر تر در نمایشگاه های بین المللی اکسپو و تقویت برند سازی ملی.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر تغییر رویکرد سیاسی - دفاعی ایران در قبال گروه طالبان در افغانستان
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹
55-73
حوزههای تخصصی:
افغانستان یکی از همسایه های شرقی ایران است که در دهه های گذشته، دوره ای طولانی و سخت از نابسامانی و بی ثباتی را تجربه کرده است در سال ۲۰۲۱ ولایت های افغانستان تحت فشار نیروهای جنگنده طالبان یکی پس از دیگری سقوط کردند تا اینکه به سقوط کابل در نیمه اوت رسید. درواقع، با خروج آمریکا از افغانستان و ایجاد شرایط جدید در افغانستان در این میان سؤالی که به ذهن متبادر می شود این است که با توجه به همسایگی افغانستان با ایران مؤلفه های تأثیرگذار بر رویکرد سیاسی -دفاعی ایران در قبال گروه طالبان افغانستان چیست؟ فرضیه ی پژوهش براین اساس مبتنی است که مؤلفه هایی چون منافع و امنیت ملی (در حوزه ی داخلی)، واقعیت های نظام بین الملل (در حوزه ی بین الملل) و تغییر روش طالبان (در حوزه ی خارجی) در رویکرد ایران نسبت به گروه طالبان مؤثر بوده است.
بررسی نقش دفاعی ایران در مقابله با گروه تروریستی داعش در عراق
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
87-108
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری گروه داعش در سال 2014 در عراق و اقدامات تروریستی آن منافع ملی و امنیت ایران در محیط امنیتی غرب آسیا تحت تاثیر قرار گرفت چراکه نه تنها این گروه حوزه عملیات خود را بین الملل تعریف کرده بود بلکه با پیشروی به سمت مرزهای ایران موجب گسترش ناامنی نیز می شد. ایدئولوژی داعش در کنار حمایتی که از سوی غرب و متحدان منطقه ای آن میشد خطری برای محور مقاومت به شمارمی رفت بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که راهبرد جمهوری اسلامی ایران در قبال گروه تروریستی داعش در منطقه غرب آسیا چگونه بوده است؟ برای بررسی این سوال در چارچوب رئالیسم تدافعی با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای یافته های پژوهش نشان می دهد که ظهور و قدرت گرفتن گروه تروریستی داعش در همسایگی ایران نه تنها بیم تجزیه عراق را به همراه دارد بلکه توانایی نظامی و تلاش برای نفوذ به داخل ایران از تهدیدات امنیتی به شمار می رود از همین رو استراتژی وحدت ملی و حفظ تمامیت ارضی عراق و مبارزه با داعش مدنظر ایران بوده است.
سیاست تطبیقی روسیه در بحران قره باغ و اوکراین
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
130-154
حوزههای تخصصی:
با فروپاشی شوروی سیاست خارجی روسیه بر محور جغرافیای پیرامونی آن شکل گرفت و بنابراین تحولات در جمهوری های تازه شکل گرفته با مسائل امنیتی و راهبردی این کشور گره خورده است. اوکراین و منطقه قفقاز جنوبی به عنوان مناطق استراتژیک روسیه در خارج نزدیک هستند که از دیدگاه مقامات روسی هرگونه تحولاتی در این مناطق رابطه مستقیم با منافع این کشور دارد. از همین رو آغاز درگیری نظامی آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ و تلاش اوکراین برای پیوستن به غرب و ناتو موجب شده است تا روسیه راهبردهای خود را بر محور این تحولات قرار دهد. در این پژوهش سؤال اصلی این است که راهبردهای سیاست خارجی روسیه در قبال قره باغ و اوکراین چگونه قابل تبیین است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که روسیه با در نظر گرفتن خطر غرب گرایی ارمنستان و اوکراین تلاش داشته است تا به عنوان نیروی صلح بانی در قفقاز و بازدارندگی از طریق تهاجم نظامی علیه اوکراین رویکرد تهدیدآمیز دو کشور علیه منافع ملی خود را مرتفع کند. در همین خصوص نقش برداشت ها و نگرش های روسیه نسبت به دو بحران از اهمیت قابل توجهی نیز برخوردار است.
تبیین طیف رفتاری جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس: تقابل سیاست خارجی وضعیت محور و ژئوپلیتیک موقعیت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان نقش آفرینی دولت ها در عرصه و صحن ه منطقه ای و جهانی وابسته به درک سیاست گذاری خارجی از واقعیت های موقعیت محور ژئوپلیتیک است. در این راستا، کشور ایران در یکی از حساس ترین موقعیت های ژئوپلیتیک جهان قرار گرفته است ؛ به گونه ای که مناطق و زیرمناطق ژئوپلیتیک فعالی با کارکرد های گسترده و پ ُ رشمار آن را فراگرفته و می تواند آن را به صورت یکی از کانون های جاذب ه دیپلماسی منطقه ای و جهانی درآورد. در این میان، یکی از مناطق که در ارتقابخشی موقعیت ژئوپلیتیک ایران مؤثر است منطقه خلیج فارس است. از این رو، جمهوری اسلامی ایران بای د همساز با الزامات ژئوپلیتیک الگوی سیاست خارجی متناسب با نقش ها و کارکردهای خود را در این منطقه تنظیم کند. بر این پایه، در پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به تبیین ابعاد ژئوپلیتیکی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه طیفی از مناسبات از همزیستی مسالمت آمیز تا جنگ را دربر گرفته است که درواقع این سیاست ها بیش از آنکه متکی بر انطباق کارکردی و واقعیت های موقعیت محور کُدهای ژئوپلیتیک کشور با کُد های منطقه باشد، تابع عوامل وضعیت محور سیاسی روز بوده است. از این رو، برای رسیدن به سیاست خارجی بر پای ه موقعیت محوری ژئوپلیتیک ، که تبیین کنند ه فرصت ها و تنگناهای پیش روی دولت های این منطقه در رابطه با همدیگر باشد ، فاصله بسیار است. بدین ترتیب، جمهوری اسلامی بای د رویکرد ژئوپلیتیک محور را در ارتباط با هر یک از کشورها در دستور کار سیاست خارجی قرار دهد و در تعامل و پیوند با یکایک آن ها با چنین سیاستی ، با توجه به شرایط خاص هر کشور ، سیاست گذاری خارجی کند .
نقش سیاست خارجی بر روند جذب گردشگر در چشم انداز 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف نقش سیاست خارجی بر روند جذب گردشگر در چشم انداز 1404 انجام پذیرفته است. با توجه به اهمیت جذب گردشگران در کشور و شناخت عوامل موثر بر آن در راستای سند 1404 به منظور دستیابی به توسعه گردشگری پایدار و کسب رتبه های برتر گردشگری بررسی سیاست های دولت بویژه در حوزه خارجی دارای ضرورت فراوانی است که در این تحقیق مورد بحث و بررسی علمی قرار گرفته است. این تحقیق به روش کیفی انجام شده و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های متمرکز با صاحبنظران و بهره گیری از اسناد و مدارک معتبر گردآوری گردیده و با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی نسبت به تجزیه و تحلیل اطلاعات اقدام شده است. در نتیجه نهایی تحقیق میتوان گفت که بر اساس نظر صاحبنظران همسویی سیاست خارجی کشر با روند جذب گردشگران در حد متوسط رو به پایینی بوده و سیاست خارجی صحیح و درست دولت در قبال سایر کشورها تاثیر زیادی بر روند جذب گردشگران فرهنگی، تاریخی، دینی و سلامت دارد.
کارنامه اقتصادی ترامپ در سیاست منطقه ای از منظر واقع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این نوشتار بررسی اقتصاد در سیاست خارجی ترامپ از منظر واقع گرایی می باشد .سوال اساسی پژوهش عبارت است از: کارنامه سیاست خارجی ترامپ در اقتصاد بین الملل پس از 4سال از ریاست جمهوری و از منظر واقع گرایی چگونه بوده است؟ این مطالعات به روش توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است. نتایج نشان می دهد، سیاست خارجی ترامپ مبتنی بر منافع محوری بوده چارچوب رویکرد منفعت محوری و ناسیونالیسم اقتصادی را به جهانی شدن اقتصاد بین الملل ترجیح می داد و با دید تردید به جهانی شدن اقتصاد می نگریست. ترامپ اعتنایی به جهانی شدن اقتصاد نداشت، او به بهانه ی ملی گرایی، بعضی پیمان های تجاری را لغو و یا در پی اصلاح آنان بود. ترامپ با ایجاد نظم لیبرال در آمریکا مخالف است و در پی پایان دادن به نظم بوده، به نظر اقتصاد جهانی منفعتی برای آمریکا نداشته و او در پی بازتعریف بنیادین از منافع ملی آمریکا بوده است. سیاست حمایت گرایی ترامپ وضعیت اقتصاد جهان را بدتر می کند. با روی کار آمدن دولت ترامپ، جهت گیری سیاست خارجی آمریکا دستخوش تغییرات محسوسی شده و از بین الملل گرایی لیبرال به ترکیبی از نوانزواگرایی و واقع گرایی تحول یافته بوده است. از مهم ترین شاخص های این نوع جهت گیری، اولویت دادن به اهداف ملی، اتخاذ سیاست های یکجانبه، مخالفت با ایفای نقش رهبری مشروع و مشارکتی آمریکا، عدم تمایل نسبت به جهانی شدن اقتصاد و عدم پایبندی آمریکا به تعهدات اخلاقی و هنجارهای بین المللی بوده است
کاربست قاعده تولا و تبرا در حوزه سیاست خارجی دولت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قاعده تولا و تبرا تنظیم کننده سیاست خارجی دولت اسلامی است و چهارچوبی برای نوع تعاملات با کشورهای اسلامی و غیراسلامی ارائه می دهد. در این مقاله با بهره گیری از منابع اسلامی و استنباط از آیات و روایات، برخی از ابعاد کاربست این قاعده در حوزه سیاست خارجی دولت اسلامی نشان داده شده است. براساس ظرفیتی که این قاعده ایجاد می کند، می توان در حوزه ساختاری، بلوک بندی متمایزی از ساختار کنونی نظام بین الملل ارائه داد؛ به گونه ای که در یک سوی آن با بهره گیری از قاعده تولا و با محوریت اشتراکات ایمانی، جریانی همگرا در نظر و عمل، بر پایه اعتقادات مشترک شکل گیرد و به انحای گوناگون، این جریان ضمن افزایش هم افزایی درونی، از راه های گوناگون، اقتدار جمعی را حفظ نموده، آن را گسترش دهد. از سوی دیگر، بهره گیری از قاعده تبرا، منجر به مرزکشی نظری و عملی با کسانی می شود که نه تنها سنخیتی با جریان توحیدی ندارند، بلکه در برابر آن، از هر طریق ممکن، به مقابله برمی خیزند.
رویکرد هژمونیک آلمان در مقابل قدرت های تجدیدنظرطلب، مطالعه موردی: رابطه آلمان و روسیه
حوزههای تخصصی:
به دنبال حمله روسیه به اوکراین، تلاش ها برای واکنش متناسب به این اقدام به سرعت ابعاد منطقه ای و جهانی به خود گرفت و آلمان به عنوان کشوری که حتی در دوره جنگ سرد در تنظیم رابطه روسیه و غرب نقش کلیدی داشت، به مرکز توجهات تبدیل شد. هدف از مقاله حاضر درک این نکته است که رهبری این کشور چه تأثیری بر حکمرانی جهانی خواهد داشت. یک راه برای شناسایی شیوه رهبری یک کشور در حکمرانی جهانی و امنیت بین الملل، مطالعه نحوه رفتار آن با بازیگران نابهنجار نظم بین الملل است. بنابراین سؤال پژوهش این است که آلمان در مقابل یک بازیگر نابهنجار، در این مورد روسیه، چگونه عکس العمل نشان می دهد؟ فرضیه پژوهش این است که با توجه به سابقه تاریخی آلمان در نیمه نخست قرن بیستم، این کشور آمادگی لازم برای ایفای این نقش را ندارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که فشارهای نهادی از سوی اتحادیه اروپا و یا از سوی سایر کشورهای هم پیمان می تواند به تقویت مسئولیت پذیری آلمان در رهبری نظم جهانی لیبرال بینجامد، اما آلمان به تنهایی برای ایفای چنین نقشی قابل اعتماد نیست.