مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
کمپانی هند شرقی
حوزه های تخصصی:
فتح هرموز در سال 1031ق/ 1622 م. به وسیله نیروهای مشترک نظامی ایران و کمپانی هند شرقی از جمله رویدادهای مهم و اثرگذار تاریخ خلیج فارس است. بخش عمده ای از منابع این رویداد مهم گزارش های رسمی و خاطرات ماموران پرتغالی و کارگزاران کمپانی هند شرقی است که دیدگاه سیاسی دولت های متبوع آنها را منعکس می کند.تا کنون فقط دو روایت ایرانی از این رویداد منتشر شده است. در این مقاله ضمن معرفی منابع اصلی جنگ دریایی ایران و پرتغال در دوره شاه عباس صفوی، برای نخستین بار روایتی ایرانی از این حادثه به نقل از نسخه خطی افضل التواریخ نوشته خوزانی روایت می شود.
تجارت و سیاست از کمپانی هند شرقی تا وزارت فارس پیوندهای تجاری و سیاسی محمد نبی خان و انگلستان در نیمه دوم قرن 18 و اول قرن 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره پادشاهی فتحعلی شاه قاجار حساس ترین و بحرانی ترین دوران های تاریخ ایران در مواجهه با دنیای غرب بود. رقابت های فرانسه، انگلیس و روسیه در منطقه برای نفوذ در دربار ایران از یک سو و مواجه شدن کشورهای ایران، هند و عثمانی با تهدیدهای خارجی از دیگر سو می توانست موقعیت های بسیار مناسبی جهت بهره برداری از اوضاع سیاسی بین المللی برای ایران فراهم نماید. احساس ناامنی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، دگرگونی های پی در پی و انقلاب های بی سرانجام و حاکمیت شمشیر و جهل امکان اندیشیدن به منافع ملی را از بسیاری از دولتمردان سلب کرده بود. محمد نبی خان تاجر و سیاست پیشه این دوران پیوندهای گسترده تجاری با عمال کمپانی هند شرقی انگلیس در جنوب ایران برقرار کرده بود. وی پس از قتل خلیل خان به سفارت در هند برگزیده شد و پس از آن نیز به مناصب دولتی در جنوب ایران رسید. حضور او در مناصب مهم حکومتی هم زمان با دریافت حقوق ماهیانه از کمپانی هند شرقی انگلیس بود. از این رو وی منافع ایران را از مد نظر خود خارج کرد. این پژوهش در صدد است با محوریت قرار دادن وی زمینه های روانی و اجتماعی عمل او را ارزیابی نماید.
پیشکش و نقش آن در روابط ایران با کمپانی های هند شرقی در دوران صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر صفویه از نظر رشد مناسبات بین المللی، یکی از دوره های مهمِ تاریخِ ایرانِ میانه است. در این دوره، علاوه بر تمایل بسیارِ حکومت صفوی برای ارتباط با دولت های غربی، این دولت ها هم به دلیل اوضاع پیش آمده در غرب، به شرق تمایل داشتند. این ارتباطات فقط سیاسی نبود، بلکه ایجاد روابط تجاری، به ویژه برای کمپانی های تجاریِ جدیدالتأسیس در شرق، اهمیت خاصی داشت. این کمپانی ها مایل به تجارت با ایران بودند. از این روی، برای پیشبرد امور تجاری خود مجبور به برقراری ارتباط با برخی مقامات درباری، همچون صدراعظم، مستوفی خاصه و شه بندرِ بندرعباس بودند. از آنجا که این افراد نقشی تعیین کننده در فعالیت های بازرگانی، به ویژه عقد قرارداد و کسب امتیازات داشتند، جلب نظرشان اهمیتی بسیار داشت. علاوه بر این، جلب حمایت حاکمان شهرهای قرار گرفته در مسیر تجارت، بسیار کارساز بود. در نتیجه، کمپانی ها از هر وسیله ای از جمله، پیش کش و رشوه سود می جستند تا حمایت این افراد را جلب و حتی رقبای خود را از دور خارج کنند.
در اینجا، این پرسش مطرح است که «پیشکش چه تأثیری در روابط میان کمپانی های هند شرقی و حکومت صفوی داشته است؟» بنابر قرائن، به نظر می رسد پیشکش و هدایا باعث نفوذ این کمپانی ها در ارکان دولت و در نتیجه، پیشرفت تجارت آنها با ایران میشد و بازار رقابت میان کمپانی ها را داغ تر میکرد. هر یک از کمپانی ها برای رسیدن به امیال خود، می کوشید پیشکشی مناسب تر هدیه دهد و افراد بیشتری را با خود همداستان کند.
در اینجا، کوشیده ایم از منابع غیر ایرانی ـکه البته بیشتر نیز به این موضوع پرداخته اند ـ استفاده کنیم. سپس با تحلیل مطالب، نقش و تأثیر این هدیه ها را در پیشبرد اهداف کمپانی ها در ایران روشن خواهیم ساخت.
نقش کمپانی هند شرقی انگلیس در تشدید کشمکش های استعماری (درایران آغاز عصر قاجار1750- 1859م((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال آغاز عصراکتشافات جغرافیایی در قرون پانزدهم وشانزدهم رقابت شدیدی بین اروپائیان برسر به دست گرفتن کنترل ادویه شرق وثروت های افسانه ای آن آغاز شد .اقدام بازرگانان هلندی در سال 1599 میلادی در افزایش قیمت هررطل فلفل از سه به هشت شیلینگ خشم ماجراجویان دریانورد انگلیسی را برانگیخت. ازاینرو الیزابت ملکه ی انگلستان درسال 1600میلادی موافقت خود را با اختصاص تجارت شرق به کمپانی انگلیسی هند شرقی اعلام نمود.تسلط سیاسی ونظامی انگلیس بر شبه قاره هند ، زمینه ی مجاورت مرزهای آن را با ایران فراهم نمود. از این رو تلاش استعمارگران انگلیسی از آن پس صرف حفظ این مستملکه از دست رقبای اروپایی وآسیایی گردید.
هدف پژوهش حاضر که به روش کتابخانه ای با اتکاء برمنابع واسناد تاریخی وبارویکرد توصیفی – تحلیلی صورت پذیرفته آن است که به تبیین تاریخی هر چه بیشتر ماهیت شیوه های کمپانی هند شرقی که به بهانه حفظ مستملکه ی استعماری خود به دخالت و ایجاد فضاهای حائل بین مستعمره و ایران وافغانستان اقدام می نمود، بپردازد
شکل گیری نظام آموزشی انگلیسی در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و مورد منازعه انگلیسی ها پس از تسلط بر هند، تغییر نظام آموزشی این سرزمین بود. در دوره تسلط کمپانی هند شرقی بر هند، میان مدیران کمپانی و دولتمردان و برخی از مستشرقان و دانشمندان انگلیسی منازعات و اختلافات شدیدی درباره چگونگی سامان دادن و مدیریت آموزش در هند، وجود داشت. عده ای از این افراد با دخالت دولت انگلیس و کمپانی در نظام آموزشی هند و ارائه آموزش های جدید به هندیان مخالف بودند و چنین دخالتی را در تعارض با منافع انگلیس در هند می دانستند و عده ای دیگر معتقد بودند که برای تأمین بهتر و بیشتر منافع هند باید هندیان را با زبان انگلیسی آشنا کرد و دانش های جدید غربی را به آنها آموخت. به رغم مخالفت های شدیدی که با دخالت دولت بریتانیا و کمپانی در نظام آموزشی هند صورت می گرفت، پس از فراز و فرودهای فراوان و ارائه طرح ها و برنامه های متنوع، در نهایت دولت بریتانیا و مدیران کمپانی بر آن شدند که نظام آموزشی جدید را به همراه زبان انگلیسی وارد هند سازند و نظام آموزشی بومی و سنتی هند را از میان بردارند. نتیجه این سیاست، تأسیس مدارس، کالج ها و دانشگاه های گوناگون در شهرهای مختلف هند بود. برخی از این دانشگاه ها تا امروز از مشهورترین مراکز آموزشی هند به شمار می روند. این مقاله به منازعات طرفداران و مخالفان ارائه آموزش های جدید به هندیان پرداخته و چگونگی تغییر نظام آموزشی سنتی هند و ایجاد نظام آموزشی جدید را بررسی کرده است. در نوشتار حاضر، با بهره گیری از روش تاریخی و با مطالعات کتابخانه ای، به بازخوانی و تحلیل محتوایی موضوع پرداخته شده است.
رواج سکه های فارسی دردوره مغولان در شبه قاره هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
61 - 78
زبان فارسی یکی از ابزارهای نفوذ ایران در سرزمین های دیگر محسوب می شد. ازدوره مغولان هند، زبان فارسی حتی اشعار فارسی به سکه های مغولان هند افزده شد و تا پایان حکومت آنان اشعار فارسی بر سکه ها نقش بست. در ابتدا انگلیسی ها مجبورشدند از زبان فارسی در سکه های خود استفاده کنند اما چون پی به اهمیت این زبان در هند بردند و آن را مانعی برای اهداف استعماری خود می دیدند در صدد بر اندازی آن بر آمدند و در این امر توفیق یافتند. اهمیت تحقیق در این است که در صدد است یکی دیگر از عوامل رواج زبان فارسی در هند یعنی سکه ها را مورد بررسی قرار دهد و به این سوالات پاسخ گوید که سکه های فارسی از چه زمانی در هند رواج یافته است؟ آیا سکه های فارسی در گسترش زبان فارسی در هند مؤثر واقع شده اند؟ روش پژوهش در این تحقیق روش تاریخی براساس شناسایی و معرفی سکه ها می باشد. یافته تحقیق عبارت است از اینکه برای اولین بار استفاده از زبان فارسی درسکه ها در هندوستان در دوره مغولان هند صورت گرفت. زبان فارسی تا پایان این سلسله بر روی سکه ها دیده می شود تا اینکه عوامل مختلفی از جمله استعمارگران کمپانی هند در صدد نابودی زبان فارسی بر آمدند و استفاده از زبان فارسی بر روی سکه ها از رونق افتاد.
اهداف و کارکردهای کنسولگری بریتانیا و تعامل آن با کمپانی هند شرقی در شیراز (1925–1903 م/ 1344–1321 ه . ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
از سده 19م. سیاست انگلستان در ایالت فارس، ایجاد امنیت در راه های ارتباطی با هدف توسعه تجارت بود. در این راستا دولت بریتانیا اقدام به تأسیس یکی از سازمان های هماهنگ کننده به نام «کنسولگری» کرد. این پژوهش برآنست با روش توصیفی-تحلیلی درپی پاسخ به این سؤال باشد که کنسولگری بریتانیا در شیراز، درصدد دست یابی به چه اهداف و کارکردهایی بود و نحوه تعامل آن با کمپانی هند شرقی چگونه بود؟ یافته های پژوهش بیانگر آن است که قصور دولت مرکزی و فقدان قدرت محلی در فارس، باعث ایجاد ناامنی در راه ها شد که درنتیجه به تجارت بریتانیا زیان هایی وارد کرد. این مسأله کنسول ها را بر آن داشت تا برای حفظ منافع خود و برقراری امنیت، دست به اقداماتی بزنند؛ ازجمله، دخالت در امور داخلی حکومت فارس، تصمیم به تجزیه آن، برقراری روابط مستقیم با سران قبائل و عشایر، اعزام قشون هندی، دادن اولتیماتوم به دولت مرکزی و اخطار به حکام محلی مبنی بر دخالت نظامی و تشکیل نیروی مستقلی به نام «پلیس جنوب». کنسولگری بریتانیا در شیراز در مأموریت خود از ظرفیت های نظامی، مالی و اداری کمپانی هند شرقی بهره می برد و تحت اداره کل سیاسی هند بود و سخنگوی کمپانی، در دستگاه اداری فارس استقرار داشت. صادرات به بمبئی و دیگر بنادر مهم هند، از طرف فارس صورت می گرفت.
جستاری درباره مناسبات فتحعلی شاه قاجار با دُرانیانِ هرات و کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کابل و قندهار از شهرهای هرات در زمان فتحعلی شاه، بر اثر هم سایگی شان با هندوستان و هم زمان نزد شاه قاجار و دولت های انگلستان، فرانسه و روسیه مهم می نمود؛ چنان که قاجارها برای حاکم شدنِ دوباره ایران بر این مناطق تلاش می کردند. مسئله شورش «خوانین» خراسان و سوء استفاده حاکمان دُرانی از آشفتگی اوضاع آن جا، عامل مؤثر در سرکشی آنان در برابر حکومت مرکزی ایران و دست اندازی به دیگر نواحی خراسان بود و فتحعلی شاه و حکم رانان خراسان را به لشکرکشی های پی در پی به هرات واداشت. هراس انگلستان و کمپانی هند شرقی از حملات زمان شاه و جانشینان وی به هند نیز موجب شد که انگلیسی ها برای برقراری روابط دیپلماتیک با دولت قاجار و برانگیختن فتحعلی شاه به در پیش گرفتن سیاستی خصمانه با حاکمان دُرانی، سفیرانی به ایران بفرستند. این پژوهش با روی کردی توصیفی تحلیلی بر محور این پرسش سامان یافته است که چرا فتحعلی شاه موفق نشد همچون صفویان و نادریان در این مناطق مستقیم نفوذ کند و حاکمان این مناطق نیز از او فرمان نمی پذیرفتند؟ بر پایه یافته های تحقیق، عوامل داخلی و خارجی مهمی همچون اوضاع همواره بی ثبات خراسان و سیاستِ گریز از مرکز خوانین آن جا، بهره نبردن حکم رانان خراسان از برخی از زمینه های فراهم شده در مواجه با دُرانیان، هم زمانی سلطنت فتحعلی شاه با مهم شدن هندوستان نزد انگلستان و کمپانی هندشرقی و سیاست دوگانه انگلیسی ها در تحریک دولت قاجار و حکام دُرانی بر ضد یک دیگر، موانع مهم کام یابی شاه ایران در این باره بوده است.
البیغمات أو الملکات المسلمات لبهوبال و استعمار الإنجلیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حکومه بهوبال المسلمه هی إحدی الحکومات المسلمه التی بنیت علی أنقاض الإمبراطوریه المغولیه للهند فی أوائل القرن الثامن عشرالمیلادی. تأسست هذه الحکومه سنه 1723 میلادیه علی ید دوست محمد خان الأمیر الأفغانی لإمبراطوریه المغول و کانت فی بدایه حکمها تابعه للنظم الإسلامیه الحاکمه فی حیدرآباد من منطقه دکن إلاّ أنّها اضطّرت – وذلک تحت ضغوط الهنود خاصه قوم ماراتا الذی یقصد الإتاحه بها - اضطرت بعد مدّه حسب اتفاقیه، إلی قبول حمایه شرکه الهند الشرقیه التجاریه التی مثلّث استعمار الإنجلیز فی الهند و کان ذلک سنه 1818 میلادیه و ما بعثها علی هذه التبعیه هو الضغوط التی مارستها الهندوس ضدّها و خاصه ما کانت تعانیه من قوم مارتا الذی سعی إلی إبادتها و انقراضها. بعد وفاه نظر محمد خان حاکم بهوبال التی حدثت بعید انعقاد الإتفاقیه الآنفه الذکر، وصلت زوجته قدسیه بیغم بالنیابه عن سکندر بنتها الصغیره إلی الحکم و هکذا بدأت حکومه النساء المسلمات التی استمرت قرناً ونصف قرن علی بهوبال، وصلت هؤلاء البیغمات أو الملکات المسلمات بفضل صمودهن و ذکائهن إلی السلطه برغم مخالفه الإنجلیز الشدیده لحکم النساء و حافظن علیها و مهما یکن فإن حکم هؤلاء الملکات المسلمات الذی بدأ علی ید قدسیه بیغم استمر بسعی سکندر و شاه جهان بیغم و انتهی بوفاه سلطان جهان الملکه المسلمه الأخیره علی بهوبال سنه 1926 میلادیه.
بررسی علل انتخاب و تداوم بوشهر به عنوان پایگاه نمایندگی کمپانی هند شرقی بریتانیا در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجار کمپانی هند شرقی در آغاز قرن ۱۷م موفق شدند سرزمین هندوستان را به پایگاه تجاری خود تبدیل کنند و مدت کوتاهی بعد، آن سرزمین را تحت سیطره خود درآوردند. در این راستا هندوستان به پایگاه مهمی برای به دست گرفتن تجارت منطقه توسط کمپانی هند شرقی بریتانیا تبدیل شد. خلیج فارس یکی از بهترین بازارها برای کالاهای کمپانی هند شرقی به شمار می آمد. ازاین رو کمپانی تمام تلاش خود را برای به دست آوردن بازار این منطقه به کار برد؛ و نهایتاً در آغاز دوره زندیه موفق شد موقعیت خود را در منطقه تثبیت کند. کمپانی هند شرقی بریتانیا، بندر بوشهر را به عنوان پایگاه تجاری خود در منطقه برگزید و تا حدود دو قرن بعد، تمام تلاش خود را برای حفظ پایگاه مذکور به کار برد. این پژوهش علل انتخاب بوشهر را به عنوان مرکزیت فعالیت نمایندگی کمپانی هند شرقی بریتانیا مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عمق مناسب سواحل شمالی نسبت به سواحل جنوبی، وجود دولت های متمرکز و صلح و امنیت سواحل شمالی، وجود امکانات و منابع پس کرانه ای همچون آب شیرین، حمایت دولت های داخلی ایران، بازار ارزشمند ایران برای ماهوت انگلیسی و امکان ایجاد بندرگاه و لنگر انداختن کشتی ها در کرانه های شمالی، منجر به گزینش پایگاه کمپانی در ساحل شمالی خلیج فارس شد؛ در ادامه در کنار وجود تمامی مزیت های فوق در بوشهر، وجود ساختار اداری، اقتصادی و سیاسی در این شهر، منجر به گزینش نهایی و تداوم بندر بوشهر به عنوان پایگاه نمایندگی آن شرکت گردید.
جایگاه بندر بوشهر و روابط اقتصادی- سیاسی ایران با انگلستان در منطقه خلیج فارس (اواخر قرن هجدم تا آغاز قرن بیستم)
منبع:
مطالعات خلیج فارس سال اول تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
46-56
تاریخ حضور دولت انگلستان در بوشهر به سال 1763 م / 1177 ق به دوره کریم خان زند میرسد، که با انعقاد قرارداد «پرایس – سعدون» مقدمات حضور نظامی آنان، در ایران، فراهم گردید. از سال 1812 م/ 1227 ق که نمایندگی سیاسی انگلیس در بوشهر افتتاح شد تا زمان خروج آنان از این بندراستراتژیک ، به مدت دو قرن، فعالیتهای اقتصادی و سیاسی کرانه های شمالی و جنوبی خلیج فارس از طریق این بندر اداره میشد؛ باتوجه به اینکه، بوشهر در دوره قاجار معتبرترین بندر تجاری ایران و دروازه خلیج فارس بود؛ بنابرین، ضرورت مطالعه نقش این بندر، در تصمیم گیریهای دولتمردان انگلیس در آن دوره حساس، بسیار حائز اهمیت است. مقاله حاضر، نگاهی تحلیلی به جایگاه و اهمیت تاریخی بوشهر در روابط ایران و انگلستان ، از اواخر قرن هجدهم تا اوایل قرن بیستم میلادی دارد.
حضور امپراتوری بریتانیا درخلیج فارس (قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی)
در این مقاله ضمن بررسی علل و انگیزه های حضور بیگانگان در خلیج فارس، در طول چند قرن اخیر، در نظر است، نگاهی گذرا به حضور انگلیسی ها در خلیج فارس در خلال قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی داشته باشیم. با توجه به اینکه خلیج فارس به عنوان آبراه بین شرق و غرب از دیرباز مورد توجه بیگانگان بوده؛ ولی در قرن نوزدهم اهمیت سیاسی و نظامی نیز بر آن افزوده شد. درواقع جایگاه ویژه و اهمیت بین المللی خلیج فارس در دوره مورد نظر، معلول حضور استعمارگران اروپایی، بویژه بریتانیا در این منطقه بعلت حفظ منافع این امپراتوری در هند بود. با مروری بر تحولات خلیج فارس در دو قرن اخیر، در می یابیم که بریتانیا برای حفظ منافع خود در این منطقه از انجام هیچ اقدامی دریغ نکرده است. به همین سبب در طول قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم، بریتانیا قدرت برتر منطقه بشمار میرفت. بطور کلی حضور امپراتوری بریتانیا در خلیج فارس به سه دوره تقسیم میشود: ۱. دوره آغاز نفوذ (قرن هفدهم میلادی)؛ ۲. دوره گسترش نفوذ (قرن هجدهم میلادی)؛ ۳. دوره تثبیت نفوذ( قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی). شرح و بررسی هر یک از دوره های مذکور بدنه اصلی مقاله را تشکیل داده و کوشش شده است تا برای تبیین بهتر مطلب از منابع و مراجع اصلی موضوع مورد نظر استفاده شود.
اهمیت نیروی سوم در سیاست خارجی ایران در دوره حکومت صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
29 - 54
حوزه های تخصصی:
شکل گیری حکومت صفویه به عنوان دولت شیعی، یکی ازمهم ترین فصول تاریخ ایران و اسلام در جهان به شمار می آید. اولین ارتباط خارجی در عصر صفوی با پرتغالیان و بعدها اسپانیا صورت گرفت. حکومت صفویه به علل گوناگون ازجمله رقابت صفویه با عثمانی، از توجه جدی به امور سیاسی و اقتصادی خلیج-فارس غافل ماند و درمقابل پرتغالیها و اسپانیایی ها با تکیه بر نیروی نظامی و ناوگان دریایی و ایده های استعماری خود، تجارت در خلیج فارس را تحت انحصار خود گرفتند و از این طریق به حاکمیت سیاسی ایران درخلیج فارس ضربات جبران ناپذیری واردکردند.اتحادیا ائتلاف دائمی یا موقت با نیروی سوم یکی از راهبردهایی بود که در تاریخ روابط خارجی ایران به منظور بر قراری ثبات و امنیت نسبی صورت میگرفته است. نیروی سوم درروابط خارجی ایران استفاده از یک قدرت نوظهور سوم برای مهار قدرت های اول و دومی بودند که تهدیدها و استثمار آن ها بلاوقفه دامنگیر ایران بوده است. ایران برای رفع نیازها و مقابله با دشمنان خود در پی متحدی سیاسی و نظامی قوی بود، لذا روابط ایران و انگلیس به عنوان یک نیروی سوم علیه اسپانیا وپرتغال شکل گرفت.هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر و تحولات سیاسی- اجتماعی بر سیاست خارجی ایران درعصر شاه عباس صفوی و تعیین جایگاه دول اروپایی درروابط و سیاست خارجی ایران درعصر شاه عباس صفوی می باشد. یافته های این پژوهش نشان داد روابط تاریخی ایران با دول اروپایی در دوران صفوی پرفراز و نشیب بوده است. برقراری و گسترش روابط تجاری، تثبیت موقعیت تجاری و اقتصادی در خلیج فارس و حوزه اقیانوس-هند و اتحادیه علیه عثمانی، از اثرگذارترین عوامل ایجاد ارتباط بین ایران با دولتهای پرتغال و اسپانیا شناخته شد.همچنین در طی این دوره در راستای خروج از تهدیدهای نظامی و برون رفت از رکود اقتصادی دربنادر ایران در کرانه خلیج فارس، زمینه مساعدحضور انگلیس تحت عنوان کمپانی هندشرقی در ایران فراهم شد.
مناسبات پارسیان هند و کمپانی هند شرقی (1010تا1275ق/1601تا1858م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آغاز قرن هفدهم میلادی/یازده قمری، ورود انگلستان در پوشش کمپانی هند شرقی به هندوستان، به دستیابی این کشور به منابع مالی افسانه ای در شبه قاره منجر شد. با حضور انگلیس در هند، جامعه زردشتیان این کشور، معروف به پارسیان، نیز از تحول اقتصادی چشمگیری برخوردار شدند. گواه افزایش ثروت پارسیان پس از استقرار کمپانی انگلیسی هند شرقی در شبه قاره این است که آنها در سده های نوزدهم و بیستم میلادی/سیزده و چهارده قمری، با سرمایه هایی که در اختیار داشتند، کارخانه های متعدد و بزرگی را در هند راه اندازی کردند. آیا در عرصه اقتصادی و حرفه ای، میان پارسیان هند و کمپانی مراودات ویژه ای وجود داشت؟ این پرسشی است که پژوهش حاضر در پی پاسخ به آن است. در این مقاله با استفاده از منابع تاریخی مرتبط، شامل آثاری درباره پارسیان هند و همچنین تألیفاتی در زمینه آغاز و انجام کمپانی هند شرقی انگلیس، با تکیه بر رویکرد توصیفی تحلیلی، ابتدا علت های تلقی مثبت سران کمپانی از پارسیان بررسی می شود؛ سپس با مرور زندگی حرفه ای پارسیان در دو بندر مهم سورت و بمبئی که نقاط اصلی ارتباط آنها با کارکنان کمپانی بود، نمونه هایی از خدمات پارسیان به شرکت انگلیسی هند شرقی و نیز امتیازات اهدایی به سران پارسی توسط انگلیسی ها بازگو و تحلیل می شود؛ همچنین با ارائه شواهدی بازگو خواهد شد همکاری پارسیان با نمایندگان دولت انگلیس در هند، به زمینه های اقتصادی محدود نبود و آنها در عرصه سیاسی نیز از مساعدت جامعه زردشتی برخوردار بودند.